جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای عطار

عبدالمحمود ضیاء شمساء، عطارد مجتبائی،
دوره 18، شماره 6 - ( 2-1339 )
چکیده

همان طوری که ذکر شد تجربیات بر روی این بیماری در نواحی مختلف توسط دانشمندان متعددی بر روی حیوانات انجام گرفته است و نتیجه این آزمایشات آن است که ضایعه مشابه با بیماری کران در نزد حیوانات نیز با کم و بیش اختلاف می تواند ایجاد شود و در ضمن پیدایش آن در انسان نیز به علل مختلف توجیه و تفسیر شده است.
درباره ایجاد آن شواهد بالینی وجود دارد که در بعضی مواقع نشان می دهد که دارای خاصیت ارثی و فامیلیال می باشد و در موارد دیگری شواهدی در دست است که امکان ضربه را رد نمی کند.
جستجو برای میکروب ها و یا ویروس مخصوص به نتیجه مثبتی نرسیده است بنابراین بیماری کران وضعیت خاصی از نظر آناتوموکلینیک دارد که از بقیه ضایعات روده به علت های خاص متفاوت شده است.
آنچه در دنبال تفحصات بی شمار مکشوف شده است آن است که بیماری بر خلاف آنچه که در ابتدا منحصر به انتهای ایلئون می دانستند- مربوط به این ناحیه نبوده بلکه بیماریی است که تمام نواحی جهاز هاضمه را می تواند مبتلی کند و این ابتلا در اکثر موارد در انتهای ایلئون است که در جریان پیشرفت خود قسمت های بالاتر و پائین تر را نیز مبتلی میسازد.
ولی موارد ثابت شده ای وجود دارد که گزارش شده است ضایعه ابتدائی در کولون در قسمت های مختلف آن به خصوص ناحیه رکتوم و همچنین در ژئوژونوم و حتی بالاتر در مری وجود داشته است. درباره پاتوژنی بیماری تئوری های مختلف ذکر شده است. درباره هر یک تجربیات برروی حیوان نیز انجام گرفته است که روی هم رفته اختلالات عروقی- وضعیت آلرژی- اختلال در حرکت روده به علت ضایعات عصبی و انسداد مجاری لنفاتیک و بالاخره اختلال در جذب مواد غذائی از جمله این تئوری ها می باشد.
به هر علتی که باشد نقش سلول های گانگلیونر روده ای چه به طور اولی و چه به طور ثانوی ثابت شده است. از لحاظ این که مواردی نزد نوزاد دیده شده است شاید ناهنجاری سلول های گانگلیونر روده نقش با اهمیتی را بازی کند و اگر در اکثر موارد بیماری تظاهرش دیررس است دلیلی بر رد این نظریه نیست.

 


هرمزدیار اعتمادی، کاظم عطار،
دوره 35، شماره 9 - ( 1-1357 )
چکیده


منوچهر کیهانی، بهمن شفائیان، جهانگیر احمدی، زهره عطارچی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

(Thrombotic Thrombocytopenic Purpura: TTP) نتیجه پیدایش ترومبوس های پلاکتی منتشره در عروق کوچک بدنبال صدمه آندوتلیوم می باشد. 28 بیمار (16 نفر زن و 12 نفر مرد) مبتلا به ترومبوتیک ترومبوسیتوپنیک پورپورا از سال 1363 تا 1377 تحت بررسی برای عوامل خطر، پیش آگهی و درمان قرار گرفتند. سن بیماران از 18 تا 69 متغیر بود. علائم عصبی، تب، همولیز با میکروآنژیوپاتی و ترومبوسیتوپنی در همه بیماران وجود داشت. علت زمینه ای خاصی در هیچیک از بیماران پیدا نشد. تمام بیماران از نظر آنتی ژن های B و C منفی بودند. پلاسما فورز از 1.5 تا شش لیتر روزانه اساس درمان را تشکیل می داد. حداقل حجم پلاسمای تعویض شده 4.5 لیتر و حداکثر 95 لیتر بوده است. ماده جایگزین شده در 16 نفر پلاسمای تازه (FFP) و در 12 نفر پلاسمای تازه و پلاسمای بدون کرایو (CCP) بود. در 22 بیمار پاسخ مطلوب مشاهده گردید و بهبود کامل پدید آمد. شش نفر فوت نمودند که علل فوت شامل خونریزی مغزی (دو مورد) نارسایی تنفسی (سه مورد) و پنومونی (11 مورد) بوده است. رفع علائم عصبی، پلاکت بالاتر از 100 هزار در میلی متر مکعب و LDH کمتر از 500 نتیجه درمانی پایان کار بود. نتایج این مطالعه نمودار تاثیر قابل توجه پلاسما فورز (تعویض پلاسما) در درمان مغزی بیماران مبتلا به TTP می باشد و نشانه وخامت پیش آگهی در بیمارانی است که خونریزی مغزی، نارسایی قلب و ادم ریه، QT طولانی، سقوط فشار خون و افزایش CPK دارند.


محمدحسین برادران فر، شکوه تقی پور، فرشته دودانگه، مهدی عطار،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: آدنوئیدها و تونسیلها ارگانهای فعال لنفاتیکی بوده که نقش مهمی را بر علیه پاتوژنهای مهاجم مسیر دستگاه تنفسی فوقانی وگوارشی در کودکان بر عهده دارند. هدف از این مطالعه مشاهده تغییرات سیستم ایمنی هومورال و سلولی کودکان 6 ماه بعداز عمل آدنوتونسیلکتومی می‌باشد.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه شامل 30 کودک (10-4 ساله) مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار و30 کودک سالم هم سن و هم جنس بود. میزان سرمی IgM و IgG ، درصد لنفوسیتهای T و (CD3+) ، (CD4+) T.helper ، (CD8+) T.cytotoxic و لنفوسیتهای B‏ (CD20+) در کلیه کودکان اندازه‌گیری شد . سپس 6 ماه بعد از عمل آدنوتونسیلکتومی پارامترهای فوق در کودکان گروه بیماران مجدداً بررسی گردید.
یافته‌ها: در دوره ‌قبل از عمل کاهش درصد لنفوسیتهای (CD3)T ، درصد لنفوسیتهای TCD4+ و TCD8+ و BCD20+ نسبت به گروه کنترل دیده شد . این کاهش تنها در خصوص لنفوسیتهای TCD3+ از لحاظ آماری معنی‌دار بود (03/0 (P.Value =. میزان سرمی IgM در دو گروه تفاوتی نداشت و میزان IgG نیز در دو گروه با وجود بالا بودن ، تفاوت معنی‌داری نداشت. 6 ماه بعداز عمل درصد لنفوسیتهایT ((CD3+ وTCD4+  و TCD8+ و BCD20+ در گروه عمل شده افزایش یافته و به حد گروه کنترل رسیده بود. میزان سرمی IgG نیز در گروه بیماران بعداز عمل بطور معنی‌داری کاهش یافته بود (00/0= P.Value ).
نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ایمنی سلولی و هومورال در کودکان مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار در دوره قبل از عمل کاهش یافته و 6 ماه بعداز عمل جراحی در حد افراد طبیعی افزایش می‌یابد. بدین معنی که هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار روی برخی از پارامترهای سیستم ایمنی سلولی و هومورال تأثیر گذاشته و آدنوتونسیلکتومی با برداشتن تحریکات مزمن باعث بر گردانده شدن این تغییرات بدون تأثیر منفی روی عملکرد سیستم ایمنی بیماران می‌شود.


لیلی پناغی، میترا حکیم شوشتری، جعفر عطاری مقدم،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی پایایی و اعتبار نسخه فارسی مقیاس تاخیر حوادث (تجدید نظر یافته) (IES-R) در زلزله زدگان بم بود.
روش بررسی: مطالعه روی 272 نفر از زلزله زدگان شهرستان بم، چهار ماه بعد از حادثه صورت گرفت. این مطالعه از نوع ارزیابی تست ها می باشد.
جهت بررسی سازگاری درونی از α کرونباخ و جهت بررسی پایایی به روش بازآزمایی از ضریب همبستگی پیرسون ( با فاصله سه هفته) استفاده شد، همین طور اعتبار همگرای پرسشنامه با استفاده از آزمون سلامت عمومی 28 ماده ای(GHQ 28) و اعتبار سازه ای با استفاده از تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نسخه فارسی IES-R دارای سازگاری درونی مناسب با α کرونباخ بین 87/0 - 67/0 و پایایی خوب در آزمون - بازآزمون ( به استثنای خرده مقیاس برانگیختگی در گروه مداخله) می باشد ( 001/0P< ، 98/0-8/0=r ) . همین طور ضرایب همبستگی قابل توجه بین ابعاد مختلف GHQ 28 و خرده مقیاس های IES-R (به استثنای افکار مزاحم) به دست آمد. در تحلیل عاملی راه حل سه عاملی 6/41% واریانس را تبیین می کند.
نتیجه گیری : علی رغم پایایی و روایی همگرای مناسب آزمون با توجه به نتایج تحلیل عاملی، نیاز به تغییر برخی از پرسش های IES-R متناسب با فرهنگ ایرانی وجود دارد.


لیدا عطارد، یحیی عقیقی، پروین اکبری،  زهره علومی،  خدیجه دانشجو، علی زمانی، زرین‌تاج کیهانی واقع،  پیمان صیادی، مامک شریعت،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

بیماری کاوازاکی یک واسکولیت سیستمیک شایع در کودکان است سلولهای ائوزینوفیل از سلول‌های التهابی مهم هستند که با ترشح پروتئینهای کاتیونیک صدمات واضح در بافت‌ها از جمله میوکارد ایجاد می‌نمایند. به منظور احتمال وجود چنین عاملی در موارد شدید کاوازاکی که درگیری عروق کرونری دیده می‌شود بررسی حاضر انجام شد.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی طی سالهای 84-82 تعداد 48 کودک مبتلا به بیماری کاوازاکی از نظر وجود هیپرائوزینوفیلی و درگیری عروق کرونر بررسی شدند. با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS ویراست 5/11 آمارهای توصیفی و تحلیلی به کمک آزمون‌های آماریFisher exact و T-student استخراج شد.

یافته‌ها: در ده مورد (22%) هیپرائوزینوفیلی و در 19 مورد (41%) شواهدی دال بر عارضه قلبی مشاهده گردید. در 50% کودکانی که هیپرائوزینوفیلی نداشتند درگیری عروق کرونر دیده شد در حالی که تنها یک نفر (10%) از گروه هیپرائوزینوفیل مبتلا به این عارضه شدند (03/0p<). در تحلیل آماری ارتباطی بین فراوانی شدت بیماری و جنس بیماران دیده نشد. هر چند که فراوانی نسبی درگیری عروق کرونر در دختران بیشتر مشاهده شد (هشت دختر -44%، در مقابل 9 پسر 35%). تفاوت آماری واضحی نیز بین میانگین سنی دو گروه فوق دیده نشد.

نتیجه‌گیری: با وجود اختلاف‌نظر محققین مبنی بر ارتباط هیپرائوزینوفیلی و ابتلا به بیماری‌های عروق کرونری در کاوازکی که بر وخامت بیماری می‌افزاید، در این بررسی هیپرائوزینوفیلی در مبتلایان بیماری قلبی کمتر از سایرین دیده شد. البته نیاز به مطالعات وسیع‌تر و جامع‌تر وجود دارد.


‌زهرا عبدی لیایی، عبدالرضا سودبخش، لیدا عطارد، غلامرضا توگه،  منوچهر نخجوانی، پریسا موسوی پناه،  بهادر اشیدری، منوچهر امینی، فریده شاکری راد، سعیده هاشمی حفظ آبادی، شریفه سمیعی کیا،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

میلوپراکسیداز (MPO)، آنزیمی آهن‌دار در گرانول‌های آزوروفیلیک نوتروفیل‌ها است که در عملکرد میکروب کشی نقش دارد و باعث تبدیل پراکسید هیدروژن به HOCl می‌شود. با این حال عفونت‌های شدید در کمتر از 5% مبتلایان به کمبود MPO اتفاق می‌افتد که غالبا˝ در یک بیمار دیابتی است. در این طرح، بیماران دیابتی عفونت‌دار را از لحاظ احتمال نقص آنزیمی فوق با دیابتی‌های بدون عفونت مقایسه نمودیم، تا ببینیم شیوع نقص میلوپراکسیداز در بیماران دیابتی که دچار عفونت شده بودند بیشتر است یا خیر و در صورتی که عفونت در بیماران فوق شایع‌تر باشد، این عفونت‌ها کدامند؟

روش بررسی: در یک مطالعه case-control، 100 بیمار دیابتی در بیمارستان امام در سال‌های 84 و 85 که حائز شرایط بودند، در دو گروه بررسی و اطلاعات مصاحبه، پرونده و آزمایشگاه ارزیابی گردید.

یافته‌ها: علی‌رغم اختلاف لام‌ها در شدت رنگ‌پذیری، آنزیم MPO در 100% بیماران مثبت بود و اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین سنی و مدت ابتلا به دیابت در گروه هدف بیشتر بود. در ارتباط با جنسیت، نوع دیابت و میزان HbA1c، اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. BMI و PMN در گروه هدف بالاتر بود. شایع‌ترین عفونت‌ها در گروه هدف به‌ترتیب: عفونت‌های بافت نرم، استخوان و مفاصل، TB، پنومونی و ادراری بود.

نتیجه‌گیری: بررسی ارتباط نقص MPO با عفونت امکان‌پذیر نبوده و انجام مطالعات به روش کمی جهت بررسی شیوع این اختلال در ایران پیشنهاد می‌گردد.


فهیمه اسدی آملی، مژگان اکبرزاده جهرمی، منصوره عطار، فرنوش آزادبخت،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کلامیدیاتراکوماتیس عامل بیماری‌های تراخم، کنژنکتیویت نوزادان، عفونت انکلوزیونی چشمی بزرگ‌سالان، عفونت‌های جنسی و عفونت‌های ریوی در نوزادان می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آنتی‌بادی ضد کلامیدیاتراکوماتیس در جمعیت بدون عفونت چشمی می‌باشد. 

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی250 نفر از افراد با گروه‌های سنی مختلف مراجعه‌کننده به آزمایشگاه بیمارستان فارابی که بدون عفونت چشمی بوده‌اند انتخاب شدند و با روش الیزا آنتی‌بادی IgG و IgM در آن‌ها اندازه‌گیری شد و از نظر جنس، توزیع سنی، وجود آنتی‌بادی‌ها IgM و IgG،ارتباط مثبت بودن آنتی‌بادی با سن و جنس فرد بررسی شد. 

یافته‌ها: از 250 نفر، 125 نفر (50%) زن و 125نفر (50%) مرد. با میانگین سنی 40 سال (یک تا 83 سال) بودند. تعداد 11 نفر (4/4%) IgG مثبت داشتند که پنج نفر زن و شش نفر مرد بودند. افرادی که دارای IgG مثبت بودند همگی بالای 31 سال بودند. تعداد 18 نفر (2/7%) IgM مثبت داشتند که 13نفر زن و پنج نفر مرد بودند که تعداد زن‌ها از مردها‌ بیشتر بوده است. هیچ کدام از افراد به طور هم‌زمان آنتی‌بادی IgG و IgM نداشتند.

نتیجه‌گیری: جمعیت مورد مطالعه دارای شیوع پایین از نظر وجود آنتی‌بادی ضد کلامیدیایی بوده‌اند. پیشنهاد می‌گردد که از روش‌های سرولوژی برای اسکرینینگ عفونت چشمی در مراکزی که تست‌های دیگر در دسترس نمی‌باشد استفاده شود و در صورت مثبت بودن از تست‌های تاییدی آنتی‌ژنی استفاده ‌گردد.


علی زمانی، لیدا عطارد، فاطمه زمانی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیادونووانی یک انگل اجباری داخل سلولی است و در داخل سلول‌های سیستم رتیکولواندوتلیال به‌صورت جسم لیشمن یا آماسیتگوت Leishman body Amastigote بدون تاژک و فرم تاژک‌دار آن پروماستیگوت با لبتوموناد Promastigot lebtomonad در بدن پشه خاکی و محیط کشت دیده می‌شود. کالاآزار در استان‌های فارس و آذربایجان غربی به‌صورت اندمیک و در سایر نقاط به‌صورت اسپورادیک و در روستا دیده می‌شود. عامل کالاآزار در ایران لیشمانیا اینفانتوم و ناقل آن پشه خاکی (فلبتوموس) می‌باشد.

معرفی بیمار: دختر بچه چهار ساله‌ای مبتلا به لیشمانیوز احشائی همراه با پریتونیت سلی گزارش می‌شود که در زمان بستری درد و بزرگی شکم، کاهش وزن و تب، IFA با تیتر 1280/1 و جسم لیشمن در مغز استخوان و مایع آسیت اگزوداتیو با اکثریت لنفوسیت داشت. با شروع درمان ضد TB، بیمار به‌درمان باگلوکانتیم پاسخ داد.

نتیجه‌گیری: در کالاآزار لمفوسیت‌های T حفاظتی (Tht) با پاسخ ضعیف یا عدم پاسخ ایمنی سلولی اختصاصی داریم در نتیجه تست مانتو تا موقع بهبودی ساپرس می‌شود. بیمار ما هم به‌علت کاهش سیستم ایمنی سلولی و سوء تغذیه و طولانی شدن بیماری با فعال‌شدن سل شکمی مانع پاسخ به درمان کلاسیک کالاآزار شده و تا شروع درمان آنتی TB بیمار به درمان با گلوکانتیم پاسخ ندارد.


رضا باقری، سید ضیاء ا... حقی، محمد باقر رحیم، داوود عطاران، مهدی سیلانیان طوسی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: مزوتلیومای بدخیم پلور از جمله تومورهای ناشایع و بسیار مهاجم منشاء گرفته از سلول‌های مزوتلیال می‌باشد که اغلب به‌دنبال تماس با آزبست پدید می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی کلینیکوپاتولوژیک 40 بیمار مبتلا به مزوتلیوما بدخیم پلور و بررسی عوامل موثر و پیش‌آگهی بیماران می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه بیماران با تشخیص قطعی که حداقل سه سال پی‌گیری شده‌اند، مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: نسبت جنسی مرد به زن معادل سه و با متوسط سنی 55 سال بود. درد قفسه سینه شایع‌ترین علامت در 34 بیمار (85%) بوده است. روش تشخیص بیوپسی باز پلور در 5/82% بوده است. بیماران اکثراً در Stage I 5/37% بوچارد بودند. شایع‌ترین نوع پاتولوژی بیماری نیز فرم اپی‌تلیال در 25 بیمار (5/62%) بوده است. از نظر متد درمانی در 19 بیمار 5/47% تنها درمان کموتراپی و رادیوتراپی شده، و در هشت بیمار (20%) تحت عمل اکستراپلورال پنومونکتومی و در هفت بیمار (5/17%) تحت درمان دکورتیکاسیون و پلورکتومی با درمان اجوانت قرار گرفت. در شش بیمار (15%) رضایت به هیچگونه درمانی ندادند. مورتالیتی جراحی در یک بیمار رخ داده و شایع‌ترین موربیدیتی جراحی عفونت زخم بوده است. متوسط طول عمر بیماران نیز 2/1±12 ماه بوده است. از نظر عوامل موثر در طول عمر، وضعیت فیزیولوژی بیمار، نوع پاتولوژی، Stage بیماری و فرم درگیری پلور موثر بوده‌اند.

نتیجه‌گیری: با توجه به طول عمر اندک بعد از درمان‌های مولتی مدالیتی در مزوتلیوما درمان‌های تهاجمی تنها در بیماران انتخابی توصیه می‌کنیم.


دنیا صورتی جابلو، سید رضا عطارزاده حسینی، دلارام صیادپور زنجانی، امین احمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش سن زنان به تدریج سطح پایه آندروژن‌ها کاهش می‌یابد، که ممکن است سبب خستـگی، کاهش قدرت عضلانی و تراکم استخوان شود. به همین منظور این تحقیق با هدف تأثیر تمرینات مقاومتی و استقامتی بر پاسخ‌های حاد آندروژن‌ها، کورتیزول و لاکتات زنان مسن انجام شد.

روش بررسی: 10 زن مسن با میانگین سن 74/3±30/54 سال و نمایه توده بدن 07/2±88/24 کیلوگرم مترمربع به طور تصادفی در یک جلسه تمرین مقاومتی، استقامتی و یک جلسه استراحت شرکت کردند. تمرین مقاومتی 45 دقیقه، شامل: سه ست 10 تکراری هشت حرکت وزنه تمرینی با 80% یک تکرار بیشینه بود. تمرین استقامتی 45 دقیقه فعالیت روی دوچرخه کارسنج با شدت 70%-60% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. در جلسه استراحت (کنترل) 45 دقیقه‌ای هیچ فعالیتی انجام نمی‌گرفت. از افراد قبل، بلافاصله و 15 دقیقه بعد از تمرین و استراحت، نمونه‌گیری خونی گرفته شد و مقادیر آندروژن‌ها، کورتیزول و لاکتات سرم اندازه‌گیری شدند. نتایج با استفاده از روش اندازه‌گیری‌های تکراری در سطح معنی‌داری 05/0>P تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: تغییرات درون گروهی سطوح افزایش یافته تستوسترون پس از مداخله یک جلسه تمرین مقاومتی و استقامتی معنی‌دار بود (05/0>P). نتایج نشان داد پس از مداخله یک جلسه تمرین مقاومتی سطح دهیدرواپی‌اندرسترون سولفات افزایش معنی‌دار یافت (05/0>P). در حالی که تغییرات درون گروهی مقادیر کورتیزول گروه‌ها معنی‌دار نبود (05/0<P)، تغییرات بین گروهی مقادیر کورتیزول گروه‌ها معنی‌دار بود (05/0P<). نتیجه‌گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی می‌تواند سطوح آندروژن‌‌ها را در زنان مسن افزایش دهد و از این نظر می‌‌تواند برای سلامت و تندرستی آن‌ها ضروری باشد.


محمد‌رضا گل‌بخش، بابک سیاوشی، مجید عطار، طیب رمیم،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپوندیلولیستزیس به تغییرات دژنراتیو در ستون مهره‌ها اطلاق می‌گردد که در موارد شدید با افزایش شیب ساکروم همراه است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ناپایداری ستون فقرات کمری و شیب ساکروم با اسپوندیلولیستزیس شدید دژنراتیو انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت مقطعی و آینده‌نگر در بیماران با درد کمر مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شفایحیاییان و سینا در مدت 18 ماه ( از فروردین 1389 الی مهر 1390) انجام شد. سه ماه کمردرد متناوب یا دایم و سابقه اولین کمردرد از یک‌سال قبل که حداقل دو حمله کمردرد ناتوان‌کننده داشته باشد از معیارهای ورود بود. بیماران باردار از مطالعه خارج شدند. نسبت جابه‌جایی مهره در حالت دینامیک، به‌اندازه جسم مهره بر اساس درصد مشخص شد که بالاتر از هشت درصد، ناپایداری کمری تلقی گردید. میزان چرخش بیش‌تر از 11 درجه غیرطبیعی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 52 بیمار با میانگین سنی 49/9±35/38 سال (30 مرد، 22 زن) وارد مطالعه شدند. میانگین ایندکس توده بدنی برابر 2kg/m59/4±01/23 بود. مقدار میانگین جابه‌جایی مهره در30 نفر غیرطبیعی بود. از نظر چرخش زاویه‌ای 12 بیمار (77 درصد) در گروه بیش‌تر از 11 درجه قرار داشتند. ایندکس لگنی در گروه جابه‌جایی طبیعی با گروه با جابه‌جایی غیرطبیعی اختلاف آماری معنی‌داری نداشت (443/0P=). هم‌چنین میانگین ایندکس لگنی در گروه با چرخش زاویه‌ای طبیعی 97/55 درجه و در گروه با جابه‌جایی بیش‌تر از 11 درجه برابر 58/53 درجه بود که اختلاف آماری معنی‌داری نداشت (556/0P=).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد دژنراسیون دیسک ارتباطی با شیب ساکروم ندارد. شیب ساکروم بالا هر چند باعث تشدید اسپوندیلولیستزیس می‌گردد ولی در بروز اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو شدید نقشی نداشته و باید علل دیگری را در این زمینه جستجو نمود.


رضا باقری، سید ضیااالله حقی، محمد تقی رجبی مشهدی، علیرضا توسلی، داوود عطاران، سعید اخلاقی، نیوشا برکاتی، مریم اسماعیلی،
دوره 71، شماره 9 - ( آذر 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج اکتسابی دیافراگم یک عارضه شناخته شده است که به‌علت تروما آسیب جراحی و ضایعات تومورال یا گاهی بدون دلیل رخ می‌دهد و با اختلال در عملکرد دیافراگم منجر به اختلال در تست‌های تهویه‌ای و تنگی‌نفس در بیمار می‌گردد. هدف این مطالعه بررسی نتایج پلیکاسیون دیافراگم در فلج اکتسابی یک‌طرفه غیربدخیم دیافراگم می‌باشد. روش بررسی: بیست بیمار با فلج یک‌طرفه بدخیم اکتسابی کاندید جراحی شدند و در فاصله زمان 1370 تا 1390 وارد مطالعه شدند. بیماران از نظر سن، جنس، علایم بالینی، Dyspnea Score (DS) و علت بروز عارضه، روش، تشخیص اندکس توده بدن، وضعیت تست تنفسی و عوارض جراحی مورد بررسی قرار گرفته و سپس شش ماه بعد از جراحی بار دیگر ارزیابی شدند. یافته‌ها: تعداد 20 بیمار وارد مطالعه شدند که متوسط سنی 607/1181/45 سال، 6/14 M/F=، متوسط زمان تشخیص تا جراحی 91/1040/34 ماه بود. شایع‌ترین دلیل، تروما بود (11 بیمار) و بیش‌تر در سمت چپ (15 بیمار) دیده شد. متوسط Forced Vital Capacity (FVC) قبل‌از عمل 7±4/41% و FEV1 6±4/52% بود و متوسط FVC بعد از عمل 6/8±4/80% و FEV1 1±4/74% بود. بنابراین متوسط افزایش Forced Expiratory Volume (FEV) و FVC به‌ترتیب 4±4/63% و 8/7±1/60% بود. جراحی منـجر به بهبود واضـح DS شـد (001/0P<، 001/0P<). نتیجه‌گیری: در بیماران مبتلا به فلج اکتسابی یک‌طرفه غیربدخیم دیافراگم، پلیکاسیون دیافراگم با توجه به افزایش میزان تست‌های تنفسی و بهبود DS بعد از عمل توصیه می‌گردد.


جلال مولودی، سید علی کشاورز، محمدجواد حسین زاده عطار، عباس رحیمی فروشانی، علی صادقپور طبایی، سجاد سالارکیا، فرهاد قلیزاده،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فیبریلاسیون دهلیزی شایعترین آریتمی پس از عمل جراحی قلب است. Coenzyme Q10, CoQ10 (Ubiquinone) به‌عنوان یک آنتی‌اکسیدان نقش مهمی در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل دارد. مطالعه حاضر با هدف تجویز Q10 به‌عنوان راهی برای کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای‌پس کرونری انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه‌ی بالینی دو سوکور، 80 بیمار مرکز قلب و عروق شهید رجایی سال 93 (از اردیبهشت تا آذر)، مبتلا به گرفتگی عروق کرونر تحت عمل جراحی عروق کرونری قرار گرفتند، به‌طور تصادفی به گروه‌های مداخله و کنترل تقسیم شدند. یک گروه مکمل Q10 و گروه دیگر پلاسبو دریافت کرد. نوع جراحی بیماران در دو گروه مشابه بود. گروه مداخله مکمل mg/d CoQ10 150 به مدت هفت روز پیش از عمل دریافت کردند. سپس دو گروه از نظر آریتمی‌های دهلیزی و بطنی پس از عمل، اقامت ICU و مدت بستری در بیمارستان مقایسه شدند. یافته‌ها: 38 زن و چهل و دو مرد با میانگین سنی 98/7±37/58 سال در دو گروه Q10 و دارونما (هر گروه شامل 40 نفر) وارد مطالعه شدند. بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل 45% در گروه کنترل 20% در گروه مداخله بود (030/0P=) مدت بستری در ICU و اقامت در بیمارستان بین دو گروه تفاوت معنادار نداشت (822/0P=). تفاوت بروز فیبریلاسیون بطنی در این دوره معنادار نبود (865/0P=). نتیجه‌گیری: مکمل Q10 را می‌توان برای پیشگیری از فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی عروق کرونری، پیشنهاد داد.
محمد مرادی، کامران عطاردی، مهشید محمدی‌پور، کامران موسوی حسینی،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتیین ترومبوپویتین یک سایتوکین مهم ‌است که در تنظیم تکثیر سلول‌های بنیادی‌خون‌ساز و تمایز مگارکاریوسیت‌ها دخیل است. به‌دلیل مقدار اندک این پروتیین در خون، در بسیاری از مراکز بیوتکنولوژی این پروتیین به‌صورت نوترکیب تولید می‌شود. هدف از این مطالعه همسانه‌سازی و بیان ژن این پروتیین بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی در مرکز تحقیقات انتقال خون تهران، از مرداد ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۶ انجام گرفته است. سلول‌های رده‌ سلولی HepG2 کشت و از آن‌ها RNA جهت الگوی سنتز cDNA استخراج شد. cDNA به‌عنوان الگوی واکنش PCR با استفاده از پرایمرهای طراحی شده قرار گرفت و توالی رمزکننده‌ی دُمین (Domain) عملکردی ترومبوپویتین جداسازی و وارد پلاسمید pET32 شد. وکتور نوترکیب با استفاده از روش ختم زنجیره توالی‌یابی و سپس وکتور نوترکیب به سویه‌ی بیانی رزتاگامی تلقیح شد. القای بیان پروتیین با استفاده از مقادیر مناسب Isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (IPTG) انجام گرفت. باکتری بیان‌کننده تهیه شده، تحت آزمون وسترن بلات قرار گرفت.
یافته‌ها: با خوانش توالی وکتور نوترکیب، حضور توالی ژن ترومبوپویتین تایید شد. القای بیان، ارزیابی پروتیین کل سلول حاکی از بیان پروتیین هدف به‌صورت محلول در فضای سیتوپلاسمی بود. جایگاه قرارگیری باندهای مربوط به توالی مورد انتظار در ژل پلی‌آکریل آمید و واکنش انجام گرفته با آنتی‌بادی‌های آنتی‌هیستگ در وسترن بلات گویای درستی بیان پروتیین هدف بود.
نتیجه‌گیری: باکتری رزتاگامی توانایی بیان پروتیین نوترکیب ترومبوپویتین را به‌صورت محلول دارد. با این روش می‌توان با استفاده از سیستم پربازده باکتریایی، پروتیین نوترکیبی تولید نمود که به‌صورت انکلوزیون‌بادی نبوده و مستلزم مراحل بازپردازی نمی‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb