جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای علیجانی

ماندانا محی الدین بناب، کامران علی مقدم، پویا علیجانی پور، مریم بشتر، اردشیر قوام زاده،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: پیوند سلول های بنیادی خونساز امکان استفاده از دوزهای بالای داروهای شیمی درمانی را جهت درمان بیماری های خونی بدخیم فراهم نموده است. بهترین روش برای نگهداری کوتاه مدت سلول های بنیادی خونساز جهت استفاده در پیوند اتولوگ خون محیطی نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد (یخچال) می باشد. ما در این مطالعه تعداد و درصد زنده بودن سلول های هسته دار و واحدهای تشکیل دهنده کلنی نمونه های خون محیطی موبیلیزه نگهداری شده در دمای 4 درجه سانتیگراد را بررسی کردیم.

مواد و روش ها: نمونه های پیوند خون محیطی 37 نفر شامل 13 بیمار خونی کاندید پیوند اتولوگ و 24 نفر دهنده سالم جهت پیوند آلوژن در 5 لوله استریل در دمای 4 درجه سانتیگراد بمدت 8 روز نگهداری شدند. هر نمونه در روزهای صفر (روز اخذ نمونه)، 2، 4، 6 و 8 از لحاظ شمارش سلولی (با لام نئوبار)، درصد زنده بودن (با رنگ تریپان بلو) و تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ تحت بررسی قرار گرفت. مقادیر بدست آمده به درصد مقادیر روز صفر تبدیل و از برنامه SPSS 10.0 جهت تحلیل آماری استفاده شد.

یافته ها: میانگین تعداد سلول های هسته دار در روزهای 2، 4، 6 و 8 برحسب مقادیر روز صفر بترتیب 101.2، 98.7، 96.3 و 88.9 بود. میانگین درصد سلول های زنده در این روزها بترتیب 93.8، 84.7، 78.1 و 73.6 بدست آمد. میانگین تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ بهمین ترتیب 72.3، 54.4، 29.5 و 10.6بود. هیچ ارتباط معنی داری بین سن، جنس، وزن و نوع دهنده اتولوگ یا آلوژن با شمارش سلولی، درصد زنده بودن و تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ یافته نشد.

 نتیجه گیری و توصیه ها: در طول 8 روز نگهداری نمونه های پیوند خون محیطی تعداد سلول ها و درصد سلول های زنده تا بالاتر از 70% باقی می مانند، درحالی که تعداد واحدهای تشکیل دهنده کلنی گرانولوسیت-ماکروفاژ سریعتر افت می کند و بعد از روز چهار به کمتر از 50% می رسد. بنابراین، تعداد سلول های بنیادی خونساز خیلی سریعتر از تعداد کل سلول ها و درصد زنده بودن آنها افت می کند.


زهرا عبدی، ندا علیجانی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ترومبوسیتوپنی در بیماران ایدز دیده می‌شود. میزان بروز ترومبوسیتوپنی با افزایش نقص ایمنی افزایش می‌یابد. علت ترومبوسیتوپنی در ایدز به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود. ترومبوسیتوپنی اولیه شایع‌ترین علت کاهش پلاکت در ایدز می‌باشد.

معرفی‌بیمار: بیمار آقای 35 ساله مورد ایدز از سال 1375 که با پتشی، پورپورا، اکیموز در اطراف چشم و اندام‌ها و خون‌ریزی ملتحمه چشم در شهریور ماه 1389 در بخش عفونی بیمارستان امام خمینی (ره) بستری شده است. در بررسی‌ پلاکت بیمار cu/mm5000 بود و بعد از رد علل ثانویه ترومبوسیتوپنی، ترومبوسیتوپنی اولیه مطرح شد و با توجه به ترومبوسیتوپنی شدید و علایم خون‌ریزی و توجه به این نکته که زیدوودین و سایر داروهای ضد رتروویروسی جهت تأثیر 6-4 هفته زمان نیاز دارند، جهت بیمار پردنیزون به همراه آنتی‌رترووایرال شروع شد. بعد از حدود دو هفته از شروع کورتون پلاکت به حدود cu/mm50000 رسید و بعد از هشت هفته از مصرف آنتی رترووایرال (زیدوودین) پلاکت به حدود cu/mm140000 رسید.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد در درمان ترومبوسیتوپنی اولیه در بیمارانHIV  در صورت ترومبوسیتوپنی شدید و علایم خون‌ریزی می‌توان از پردنیزون به همراه آنتی‌رترووایرال استفاده کرد.

 


مهرناز رسولی‌نژاد، آذر حدادی، مجتبی هدایت یعقوبی، بنفشه مرادمند بدیع، ندا علیجانی،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت ایدز (Human Immunodeficiency Virus, HIV) با تضعیف سیستم ایمنی، بزرگ‌ترین عامل گسترش بیماری سل در سال‌های اخیر و یکی‌از علل مرگ در بیماران HIV مثبت می‌باشد. در بین بیماران با سل فعال، بیماران با عفونت هم‌زمان HIV بیش‌ترین ریسک برای عود را داشته‌اند. عفونت HIV میزان سل راجعه را افزایش می‌دهد که ممکن است به‌دلیل فعال‌سازی مجدد اندوژن یا عفونت مجدد اگزوژن باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی پیامدهای سل در بیماران HIV مثبت درمان‌شده با رژیم استاندارد بود.

  روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشته‌نگر بر روی بیماران HIV مثبت مبتلا به سل مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره بیماری‌های رفتاری و بخش عفونی بیمارستان امام‌خمینی (ره) در سال‌های 91-1382 انجام شد. پیامد مورد مطالعه شامل شکست، عود و مرگ‌و‌میر بود. هم‌چنین ارتباط پیامدها با تعداد CD4 ، دریافت کوتریموکسازول، دریافت آنتی‌رتروویرال، نوع سل، بیماری‌های وابسته به ایدز (AIDS defining illness) بررسی شد.

  یافته‌ها: از 135 بیمار، هشت نفر (9/5%) مونث و 127 نفر (1/94%) مذکر بودند. میانگین کل سن افراد 02/10 ± 14/40 سال بود. از نظر راه ابتلا به عفونت HIV ، بیش‌ترین راه تزریق وریدی مواد بود. سه مورد (22/2%) شکست، 15 مورد (1/11%) عود تا زمان بررسی و 21 مورد (8/15%) مرگ‌و‌میر داشتند. سطح CD4 مهم‌ترین و موثرترین متغیر در عود بیماران بود (ریسک خطر (Hazard ratio) = (4/1-11/0)392/0، ریسک نسبی (Relative risk) = (103/1-539/0) 809/0، 068/0 P= ). با توجه به 95% CI ، تاثیر CD4 بر عود نیز معنادار نبود و دریافت آنتی‌رتروویرال مهم‌ترین و موثر-ترین متغیر در افزایش بقای بیماران بود. ( (Relative risk) = (918/0-513/0)686/0، (Hazard ratio) = (45/0-41/0) 137/0، 001/0 P= ).

  نتیجه‌گیری: بیش‌ترین عامل موثر بر پیامد بیماران دریافت آنتی‌رتروویرال بود.


سارا درّی، علیرضا آتشی، صفورا درّی، ابراهیم عباسی، محسن علیجانی زمانی، نجمه ناظری،
دوره 74، شماره 10 - ( دی 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تبادل داده‌های با کیفیت بین فراهم‌کنندگان مراقبت سلامت و نیز سازمان‏های حرفه‏ای درگیر در امر سلامت، نیاز به گرد‌آوری و ثبت یکسان داده‌ها وجود دارد. طراحی مجموعه داده‌های اصلی مورد نیاز به‌صورت نظام‌مند، در این راستا بسیار کمک‌کننده است و موجب ایجاد خاصیت تعامل‌پذیری بین سیستم‌های سلامت می‌شود. هدف این مطالعه طراحی مجموعه داده‌های اصلی برای ثبت اطلاعات مورد نیاز سرطان کولورکتال در ایران بود.

روش بررسی: در این مطالعه، ترکیبی از مرور متون و توافق متخصصان استفاده شد. در مرحله اول پیش‌نویس پیشنهادی بر اساس نتیجه حاصل از مطالعات تطبیقی طراحی شد. در مرحله دوم این مجموعه داده، مورد ارزیابی متخصصان قرار گرفت و نظرات و پیشنهادات آن‌ها اخذ شد. در مرحله سوم، بار دیگر مجموعه داده اصلاح شده، مورد ارزیابی متخصصان قرار گرفت.

یافته‌ها: بر اساس مرور متون، پیش‌نویس این مجموعه داده با 85 عنصر اطلاعاتی طراحی شد. در مرحله دوم داده‌های تکمیلی توسط متخصصان پیشنهاد شد که در مجموع تعداد آیتم‌های اطلاعاتی را به 93 مورد رساند. در مرحله سوم بار دیگر ارزیابی توسط متخصصین انجام شد و در نهایت مجموعه داده اصلی در پنج دسته کلی "اطلاعات دموگرافیک"، "تشخیصی"، "درمانی"، "ارزیابی وضعیت بالینی" و "کارآزمایی بالینی" جمع‌آوری شد.

نتیجه‌گیری: مجموعه داده اصلی می‌تواند در مبحث جمع‌آوری اطلاعات در سرطان‌های کولورکتال راه‌گشای تبادل اطلاعات سلامت باشد. طراحی چنین مجموعه‌هایی برای بیماری‌های مشابه می‌تواند مسئولین امر را در جمع‌آوری استاندارد اطلاعات بیماران یاری کند و بازیابی آن را از سیستم‌های ذخیره‌ساز تسریع نماید.


محمد رضا امینی، محمدرضا مهاجری تهرانی، ندا مهرداد، مهناز سنجری، مریم اعلاء، ندا علیجانی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت پا شایعترین عارضه دیابت است که می‌تواند باعث آمپوتاسیون اندام تحتانی شود. درمان عفونت نیازمند توجه ویژه به شرایط بیماری، گرفتن نمونه مناسب برای کشت، انتخاب دقیق آنتی‌بیوتیک، تعیین نیاز بیمار به مداخله جراحی و ارایه انواع مراقبت زخم می‌باشد. یک رویکرد نظام‌مند و مبتنی بر شواهد به عفونت پای دیابتی، منجر به پیامد بهتر می‌شود. از این‌رو این مقاله با هدف بومی‌سازی راهنمای بالینی IWGDF در حیطه عفونت زخم پای دیابتی انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه، بومی‌سازی راهنمای بالینی بین المللی مبتنی بر شواهد عفونت زخم پای دیابتی با استفاده از متدولوژی ADAPTE و طی سه مرحله آماده‌سازی،‌‌ پذیرش یا اقتباس و نهایی‌سازی انجام شد. به‌منظور ارزیابی کیفیت راهنمای بالینی منتخب از ابزار AGREEII استفاده شد.
یافته‌ها: راهنمای بالینی IWGDF2015 به‌عنوان راهنمای بالینی منتخب انتخاب گردید. راهنمای بالینی بومی شده با توجه به امکانات و دسترسی به تجهیزات و داروها در ایران به‌صورت 26 توصیه با ذکر دلایل در تشخیص و درمان عفونت‌های زخم پای دیابتی بیان شده است.
نتیجه‌گیری: توصیه‌های ذکر شده با توجه به محدودیت‌ها و تجهیزات داخل کشور ارایه شده ولی در مجموع چالش‌هایی همچون پایش درمان عفونت، مدت زمان مطلوب درمان آنتی‌بیوتیکی، دیدگاه‌های بهینه درمان مطلوب عفونت در کشورهای کم درآمد، زمان و نوع مطالعات تصویربرداری، انتخاب درمان‌های طبی یا جراحی، شرایط بستری بیماران و تفسیر مناسب تست‌های مولکولار میکروبیولوژیکی در عفونت‌های پای دیابتی مطرح می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb