جستجو در مقالات منتشر شده


46 نتیجه برای علیزاده

مهدی مسیح، یوسف فضل علیزاده،
دوره 12، شماره 3 - ( 2-1333 )
چکیده


احمد فرهاد، مهدی مسیح، یوسف فضل علیزاده،
دوره 12، شماره 6 - ( 2-1333 )
چکیده


یوسف فضل علیزاده، عبدالکریم وکیل التجار،
دوره 29، شماره 8 - ( 2-1351 )
چکیده


فرهنک باقری، یوسف فضل علیزاده، حسن مقصودی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1351 )
چکیده


یوسف فضل علیزاده،
دوره 30، شماره 4 - ( 3-1351 )
چکیده

چهار مورد از پنوماتوزکیستیک روده شرح داده شد که تشخیص اولیه آنها با رادیوگرافی بوده که سه مورد تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و بیماران با بهبودی کامل بیمارستان را ترک کرده اند. در یک مورد بعلت پرفوراسیون اولسر ناحیه فوندوس معده در داخل قفسه صدری، مرگ ناگهانی مشاهده شده است. چون بدون پیدایش عوارض، علائم بالینی ناچیز است لذا توجه به علائم رادیولوژیک و بفکر بیماری بودن کمک به تشخیص خواهد نمود.


یوسف فضل علیزاده، خلیل معزز، داریوش گل گلاب،
دوره 30، شماره 7 - ( 1-1352 )
چکیده


رضا انصاری، رضا ملک زاده، جواد میکائیلی، سیدمسعود طبیب، مرتضی خطیبیان، بهروز زیاد علیزاده،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

مطالعات مختلف نشان داده است که تخلیه روزانه چهار لیتر مایع آسیت همراه با انفوزیون وریدی آلبومین یک روش موثر در درمان بیماران سیروتیک با آسیت شدید می باشد. هدف ما در این مطالعه بررسی نیاز و اهمیت مصرف آلبومین وریدی در این روش درمانی است. 37 بیمار سیروتیک با آسیت شدید را که از تاریخ مهر 74 لغایت مهر 76، جهت درمان به بیمارستانهای دکتر شریعتی، سینا و امام خمینی مراجعه نموده بودند، در یک مطالعه بالینی مقایسه ای در دو گروه A و B قرار دادیم. در گروه A تعداد 16 بیمار تحت درمان با پاراسنتز (روزانه 4 لیتر تا تخلیه کامل آسیت) و انفوزیون وریدی همزمان آلبومین (7 گرم به ازای هر لیتر مایع آسیت تخلیه شده) قرار گرفتند. در گروه B تعداد 21 بیمار تحت درمان با پاراسنتز بدون انفوزیون وریدی آلبومین قرار گرفتند و پس از تخلیه کامل آسیت، بیماران با دستور دیورتیک تراپی سرپایی مرخص شدند. طی مدت بستری و پیگیری تست های کبدی، کلیوی، الکترولیت های سرم و علائم حیاتی بیماران، مکرر بررسی شد و عوارض بوجود آمده در بیماران دو گروه A و B مورد مقایسه قرر گرفت. تخلیه روزانه چهار لیتر مایع آسیت بدون استفاده از آلبومین وریدی تغییر مشخصی در تست های کبدی، کلیوی، الکترولیت و آلبومین سرم بوجود نیاورد. یک بیمار در هر گروه دچار نارسایی کلیه شد. 2 بیمار از گروه A و 3 بیمار از گروه B، هیپوناترمی بدون علامت پیدا کردند. یک بیمار از گروه A به علت آنسفالوپاتی کبدی در حین پاراسنتز مایع آسیت فوت نمود. پاراسنتز روزانه چهار لیتر مایع آسیت بدون تجویز آلبومین یا سایر افزایش دهنده های حجم داخل عروقی روشی موثر و بی خطر در درمان آسیت بیماران سیروتیک می باشد و از اتلاف هزینه و وقت بیماران جلوگیری می نماید.


جواد میکائیلی، رضا ملک زاده، بهروز زیاد علیزاده، محمد ولی زاده طوسی، احمد خنچه، صادق مسرت مشهدی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

سرطان معده در مناطق شمال غرب به طور بارزی شایع تر از مناطق مرکزی ایران می باشد. با توجه به ارتباط عفونت هلیکوباکترپیلوری (H.P) با سرطان معده، ما در این مطالعه شیوع عفونت با H.P را در استانهای با شیوع بالا (اردبیل) و پایین (یزد) سرطان معده بررسی کردیم. جمعیت هدف مطالعه که افراد سالم زیر 20 سال ساکن استانهای مورد مطالعه بودند، در طول دو ماه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از هر فرد مقدار 10 میلی لیتر خون گرفته و سرم آن جدا گردید. ابتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری با اندازه گیری H.P IgG به روش ELISA مشخص شد و برای اینکار از کیت های شرکت Diagnostic با حساسیت 98 درصد و ویژگی 96 درصد استفاده شد. 711 نفر (358 نفر از اردبیل و 353 نفر از یزد) وارد مطالعه شدند. 170 نفر در اردبیل (47/5%) و 108 نفر در یزد (30/6%) مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بودند (P<0.0001). میزان عفونت در گروه های سنی مختلف نیز مشخص و ارزش آماری آن با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک بررسی شد. با توجه به نتایج مطالعه مشخص شد که شیوع عفونت هلیکوباکترپیلوری در افراد زیر بیست سال استان اردبیل که در آنجا سرطان معده شایع است، به طور بارزی بالاتر از استان یزد می باشد. این مساله ارتباط بین عفونت H.P و سرطان معده را در ایران نشان می دهد.


منصور جمالی زواره ای، ناهید صدیقی، زهرا علیزاده، علی منتظری، صغری جاروندی، مریم انصاری،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

آسپیراسیون سوزنی پستان FNA) Fine needle aspiration) یک روش ارزان در تشخیص بالینی توده های پستانی است که بطور متداول در کشورهای زیادی انجام می شود. این تکنیک تا حد زیادی به اپراتور آن وابسته است، در نتیجه در گزارشهای ارائه شده در این زمینه تفاوتهای زیادی وجود دارد. به منظور ارزیابی کارآیی FNA در این مرکز، 198 بیمار خانم که از شهریور 76 تا شهریور 77 بعلت توده پستان FNA شده بودند، وارد مطالعه شدند. این بیماران در گروه سنی 14 تا 86 سال بودند. نتایج امتحان سیتولوژیک که بصورت مثبت قطعی، مشکوک، منفی قطعی و نمونه ناکافی گزارش شده بود، در دو گروه مثبت و منفی طبقه بندی شدند. 50 نفر از این بیماران که بیوپسی شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند و نتیجه امتحان سیتولوژیک و پاتولوژیک آنان با یکدیگر مقایسه شد. بدین ترتیب حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی به ترتیب معادل مقادیر زیر بدست آمد: 93%، 73%، 65% و 95%. یک مورد منفی کاذب و 7 مورد مثبت کاذب وجود داشت. یک مورد منفی کاذب در تشخیص بافت شناسی، Infiltrative Ductal Carcinoma و بیش از نیمی از موارد مثبت کاذب، در تشخیص بافت شناسی، فیبروآدنوم بوده اند. از این 7 مورد مثبت کاذب سیتولوژی، 6 مورد از نظر کلینیکی خوش خیم بوده اند، بنابراین با مقایسه نتایج فوق با آمار مشابه خارجی، بنظر می رسد با بکارگیری این روش ساده و ارزان و تلفیق نتایج آن با نمای بالینی بیمار، بتوان در موارد زیادی خط مشی درمانی بیمار را مشخص نمود.


پیمانه علیزاده طاهری، ضیاءالدین نوروزی،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

در بررسی که بر روی بیماران بستری بین سالهای 1372 تا آخر نیمه اول سال 1374 در بیمارستان بهرامی بعمل آمد، از مجموع 9924 بیمار، 135 بیمار (1/36%) با تشخیص لیز حاد و احتمال کمبود آنزیم G6PD بستری شدند. از این تعداد 62 بیمار با اثبات آزمایشگاهی از نظر کمبود فعالیت آنزیم G6PD مورد قبول و بقیه از مطالعه حذف شدند. بیشترین شیوع سنی لیز در گروه سنی 5-0 سال بود. حدود 82% بیماران پسر بودند. شایعترین عامل اکسیدان باقلا بوده است که به صور باقلای پخته، باقلای خام، استنشاق بوی باقلا و مصرف شیر مادری که باقلا مصرف کرده است، مورد استفاده قرار گرفته است. شایعترین فصل لیز حاد، بهار بوده که فصل مصرف زیاد باقلا میباشد. شایعترین شکایت بیماری زردی و تیره شدن رنگ ادرار و شایعترین یافته آنمی بوده است. در اکثر بیماران فقط یکبار نیاز به تزریق خون بوده است. در بیش از نیمی از بیماران، Hb زمان مراجعه زیر 7 گرم درصد گزارش شده است. با توجه به اینکه شایعترین علت لیز بیماران کمبود آنزیم G6PD و شایعترین عامل اکسیدان، باقلا بوده است پس کمبود آنزیمی این بیماران، از نوع مدیترانه ای بوده و آگاهی والدین از نظر عدم مصرف باقلا، بخصوص در مناطق شایع کمبود این آنزیم در ایران می تواند از لیز حاد و عوارض آن بطور چشمگیری پیشگیری نماید.


وحید ضیائی، رامین کردی، رضا علیزاده، حمیدرضا افشارجو، مسعود یونسیان، فرزین حلب چی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: با توجه به بررسی میزان بروز بیماری حاد کوهستان در کوهنوردان صعود کننده به قلل دیگر خصوصا کوههای اروپائی این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز این بیماری و عوامل مرتبط با آن در نژاد ایرانی و در صعود کنندگان به کوه دماوند طراحی و اجرا گردید.

 مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که برروی 459 نفر صعود کننده به قله دماوند در تابستان 1379 انجام شد. صعود کنندگان در سه مرحله در ارتفاع 2900 و حین صعود در 4200 متر و همچنین در همین ارتفاع در حین بازگشت با استفاده از سیستم درجه بندی Lake Louise مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته ها: در مجموع میزان بروز بیماری حاد کوهستان 60/8 درصد بود. صعودکنندگان در سنین 71-13 سالگی بوده که 67/8 درصد آنان را مردان کوهنورد تشکیل می دادند. ارتباط معنی دار نمونه گیری بین بروز بیماری و سن، جنس، قد، Body Mass Index سیگاری بودن، و کوله بار همراه، اقامت بیش از 15 ساعت در پناهگاه 4200 متر، سرعت صعود در ارتفاع بیش از 4200 متر و سرعت بازگشت وجود نداشت. کوهنوردانی که در ارتفاع کمتر از 600 متر سکونت داشتند بیشتر مبتلا به این بیماری شدند. همچنین کوه گرفتگی با غیر حرفه ای بودن کوهنورد، ابتلا قبلی به بیماری، شروع به صعود در بین ساعات 6 عصر تا 6 صبح ارتباط قوی داشته است و در این گروهها بیماری بیشتر دیده شد. همچنین بیماری حاد کوهستان با سرعت صعود بین ارتفاع 2900 تا 4200 متر و خوابیدن در ارتفاع 4200 متر ارتباط ضعیفی داشته است.

نتیجه گیری و توصیه ها: میزان بروز بیماری حاد کوهستان در کوهنوردان صعودکننده به دماوند بیش از سایر مطالعات بوده است. سابقه مثبت خانوادگی ابتلا به بیماری حاد کوهستان و ساعت شروع صعود به قلعه که تاکنون بعنوان عامل موثر بر بروز این بیماری بررسی نشده است، در این مطالعه بررسی و سابقه خانوادگی تاثیری بر بروز مجدد بیماری نداشته و ساعت شروع به صعود در طول شب با بروز بیماری ارتباط داشته است. تاثیر ارتفاع محل سکونت، سرعت صعود و سابقه قبلی کوه گرفتگی در مطالعات دیگر مطرح شده که در این مطالعه نیز تائید گردید.


اکبر میرصالحیان، فرشته جبل عاملی، بهرام کاظمی، صفرعلی علیزاده،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: در بین باکتری های موثر در عفونت های بیمارستانی، جنس استافیلوکوکوس ها از جایگاه خاصی برخوردار می باشند. متاسفانه حدود 90% از سویه های استافیلوکوکسی جدا شده از عفونت های بیمارستانی به پنی سیلین مقاوم هستند و میزان مقاومت این سویه ها به پنی سیلین های صناعی مقاوم به بتالاکتاماز مانند متی سیلین و اگزاسیلین نیز رو به فزونی می باشد. از این رو درمان چنین عفونت هایی مشکل بوده و شناسایی سریع این عوامل در درمان اهمیت دارد. 

مواد و روش ها: تعداد 85 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی و 70 سویه کواگولاز مثبت از بیماران بستری در بیمارستان های دکتر شریعتی و مرکز طبی کودکان جدا گردید و با روش دیسک دیفیوژن مطابق روش استاندارد NCCLS تعیین حساسیت شدند و سپس با نتایج حاصل از واکنش PCR جهت جستجوی ژن mec A مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته ها: براساس نتایج بدست آمده 62 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی (72.9%) و 27 سویه استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت (38.6%) با روش دیسک دیفیوژن نسبت به اگزاسیلین مقاوم بودند اما در روش PCR، شصت و سه سویه استافیلوکوکسی کواگولاز منفی (74%) و 28 استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت (40%) دارای ژن mec A بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: در مطالعه مذکور، روش دیسک دیفیوژن در مقایسه با PCR (بعنوان Gold standard) برای شناسایی استافیلوکوکسی کواگولاز منفی دارای حساسیت 96.28%، ویژگی 95.54% و دقت 94.74% و برای استافیلوکوکسی کواگولاز مثبت دارای حساسیت 92.58%، ویژگی 97.16% و دقت 95.17% بود. می توان گفت روش های فنوتیپی مانند دیسک دیفیوژن بعلت اینکه تحت اثر شرایط محیط رشد باکتری قرار می گیرند در مقایسه با روش های ژنوتیپی مانند PCR در جستجوی ژن mec A، حساسیت و ویژگی پایین تری هستند و قادر نیستند 100% سویه های استافیلوکوکسی مقاوم به متی سیلین را شناسایی کنند.


رضا علیزاده، وحید ضیائی، علی موافق، مسعود یونسیان، محمدرضا آزادی، افلاطون مهرآئین،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

بر اساس مطالعات موجود به علت پایین بودن فشار نسبی اکسیژن محیط در ارتفاعات، احتمال وقوع هیپوکسمی بالا می‌رود که این امر بیشتر در افراد غیر بومی و کوهنوردان مشکل آفرین است. این مطالعه پایه جهت بررسی تغییرات تست‌های عملکرد ریوی در طی صعود به یک ارتفاع خیلی بلند طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه در تابستان 1383 در گروهی از دانشجویان صعود کننده به قله سیالان انجام شد. در طی این صعود 1000 دانشجوی ساکن تهران (در ارتفاع 1150 متری) از منطقه الموت (به ارتفاع 2850 متر) به قله سیالان (به ارتفاع 4150 متر) صعود کردند. از بین این دانشجویان براساس حجم نمونه محاسبه شده 56 نفر بصورت تصادفی انتخاب شدند. برای کلیه شرکت‌کنندگان اسپیرومتری با استفاده از دستگاه اسپیرولب II و توسط یک پزشک در ارتفاع محل سکونت و ارتفاع 4150 متر (قله) انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع 56 نفر با میانگین سنی 9/22 3/5 سال و نمایه توده بدنی 5/2±5/21 مورد مطالعه قرار گرفتند. تغییرات FVC، نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% در قله نسبت به ارتفاع محل سکونت تفاوت معنی‌دار داشتند ولی تغییرات FEV1 و Peak Flow معنی‌دار نبود. FVC با افزایش ارتفاع کاهش یافته و این کاهش 4/2% به ازائ هر 1000 متر افزایش ارتفاع بود. با افزایش ارتفاع نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% نیز افزایش نشان داد.
نتیجه‌گیری: ظرفیت تنفسی (FVC) با افزایش ارتفاع نسبت به ارتفاع محل سکونت کاهش نشان می‌دهد. نتایج این مطالعه مشابه مطالعات دیگری بود که در محیط حقیقی کاهش فشار ارتفاع انجام شده بود.


ناصر شکرزاده، مسعود سعیدی جم، آرش دهقان، فرزانه اثنی عشری، مرضیه فریمانی سنویی، مریم بهمن زاده، زهره علیزاده،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: تکنیک‌های کمک باروری در سال‌های اخیر به‌طور قابل ملاحظه پیشرفت کرده است اما هنوز در تعدادی از جنین‌های منتقل شده به رحم لانه‌گزینی انجام نمی‌شود. یکی از دلایل ناباروری، شکست مکرر در لانه‌گزینی و کاهش پذیرش اندومتر می‌باشد. در وضعیت‌های بالینی مانند اندومتریوز و میوم، به دلیل تغییرات اندومتر، کاهش لانه‌گزینی به دنبال انتقال جنین مشاهده می‌شود. در این مطالعه مورد- شاهدی، میزان بیان ژن‌های  HOXA10 و BTEB1 در اندومتر افراد مبتلا به اندومتریوز و میوم ارزیابی شدند.

روش بررسی: مبتلایان به اندومتریوز و میوم (هر گروه هشت نفر) به عنوان مورد و هشت فرد بارور و سالم به عنوان کنترل انتخاب شدند. نمونه‌برداری از اندومتر در فاز میانی ترشحی انجام شد. سپس با روش نیمه کمّی RT-PCR میزان بیان ژن‌های مورد نظر بررسی شدند.

یافته‌ها: جزییات مراحل کار برای انجام روش نیمه کمّی بررسی میزان نسبی mRNA های HOXA-10 و BTEB1 توضیح داده شده است. تعداد سیکل مورد نظر برای انجام واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) برای ژن‌های HOXA10، BTEB1 و     ß-actin به ترتیب 30، 32 و 26 سیکل به‌دست آمد. میانگین شدت بیان ژن HOXA10 و BTEB1 (نرمال شده با ژن     ß-actin) در اندومتر مبتلایان به اندومتریوز به طور معنی‌داری کم‌تر از گروه کنترل بود (05/0P<). نتایج مشابهی نیز در مورد مبتلایان به میوم برای هر دو ژن HOXA10 و BTEB1 به‌دست آمد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد تغییر در بیان تعدادی از ژن‌ها که مقدار آن‌ها به طور طبیعی در زمان لانه‌گزینی افزایش پیدا می‌کند، باعث ایجاد تغییرات اندومتر جهت پذیرش جنین بوده و مسئول کاهش میزان باروری در بیماران مبتلا به اندومتریوز و میوم باشد.


محمدنبی سربلوکی، علی محمد علیزاده، محمود خانیکی، صالح عزیزیان، محمدعلی محققی،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سرطان یک فرایند چند مرحله‌ای است که دوره شروع آن طولانی بوده و در ادامه سریع و پیش‌رونده می‌باشد. مطالعات گذشته اثر آنتی توموری کورکومین و عملکرد آن بر سلول‌های توموری را تایید کرده‌اند. روش‌های مختلفی برای افزایش کارایی و اثربخشی کورکومین صورت گفته که یکی از آن‌ها، ساخت نانوذره دندروزوم توسط دکتر سربلوکی بوده است. مطالعه حاضر جهت بررسی اثر محافظتی ترکیب کورکومین- دندروزومی بر سرطان کولون در مدل حیوانی طراحی شده است.

روش بررسی: 40 سر موش صحرایی نژاد فیشر به سه گروه کنترل، کورکومین و کورکومین- دندروزوم تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی کارسینوژنیک آزوکسی متان (mg/kg s.c. 15) هفته‌ای یک‌بار و به‌مدت دو هفته دریافت کردند. حیوانات در گروه‌های کورکومین و کورکومین- دندروزوم از دو هفته قبل از تزریق آزوکسی متان تا 14 هفته بعد از آخرین تزریق آن، به‌ترتیب کورکومین 2/0% و ترکیب کورکومین- دندروزوم دریافت نمودند. در پایان مطالعه، کولون حیوانات خارج و تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفتند. 

یافته‌ها: میانگین تعداد ضایعات، نسبت هسته به سیتوپلاسم، عدم پولاریته هسته‌ای، کاهش سلول‌های گابلت و ناهنجاری ساختاری و نیز بیان بتا- کاتنین در گروه کنترل بالا بود اما در گروه‌های تیمار با کورکومین و ترکیب کورکومین- دندروزوم نسبت به گروه کنترل کم‌تر شد به‌طوری که به‌شکل معنی‌داری در گروه ترکیبی به‌شدت کاهش پیدا کرد (P<0/05).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد دندروزوم به‌عنوان یک نانوذره مناسب جهت افزایش کارایی کورکورمین در پیشگیری سرطان کولون می‌تواند به‌کار رود.


مجید محمودی، علی‌محمد علیزاده، فاطمه امینی نجفی، علیرضا خسروی، سیدکاظم حسینی، زهرا صفری، داریوش حیدرنسب،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : فومونیسین‌ها گروه خاصی از مایکوتوکسین‌ها هستند که عمدتاً در گندم، ذرت و فرآورده‌های آن یافت می‌‌شوند. مطالعات گذشته نشان دادند که فومونیسین B1 ( F umonisin B1, FB1 ) از فراوان‌ترین نوع آن، عامل بسیاری از بیماری‌ها از جمله سرطان در حیوان و انسان می‌باشد. در مطالعه حاضر اثرات FB1 بر تولید سایتوکین‌های پیش التهابی بر رده‌های سلولی روده و معده بررسی شد. روش بررسی: رده‌های سلولی اپیتلیال معده و آدنوکارسینومای کولون از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و قبل از تحریک سلول‌ها با لیپوپلی‌ساکارید، سلول‌ها به‌مدت سه روز در مجاورت FB1 بین صفر تا 100 میکرومول قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از شروع تحریک سلولی، اندازه‌گیری سایتوکین‌ها شامل فاکتور نکروز توموری آلفا، اینترلوکین- 1 بتا و اینترلوکین- 8، به روش الایزا انجام شد. یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که FB1 باعث مهار تولید اینترلوکین- 8 گردید. اثر فومونیسین در کاهش تولید این سایتوکین وابسته به دوز بوده (05/0 P< ) و این کاهش برای هر دو نوع رده سلولی معده و کولون می‌باشد (05/0 P< ). هم‌چنین FB1 باعث افزایش تولید سایتوکین‌های التهابی فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا گردید (05/0 P< ). این افزایش در هر دو نوع رده سلولی معده و کولون دیده شده است (05/0 P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که FB1 موجب افزایش سایتوکین‌های التهابی شامل فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا در رده‌های سلولی روده و معده می‌شود. چنین اثرات FB1 می‌تواند پیش‌زمینه‌ای در بروز یا کمک در توسعه التهاب و به تبع آن آتروفی باشد.


علی اکبر رهبری منش، مریم موبدی، پیمانه علیزاده طاهری،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هد ف: سپتی سمی از علل مهم مرگ در اطفال است . در این مطالعه فراوانی عوامل خطر سپت ی سمی در کودکان بررسی گردید. روش بررس ی: این مطالعه توصیفی با بررسی پرونده پزشکی تمام بیماران یک ماه ه تا 15 ساله مبتلا به سپسیس دارای 1389 انجام گرفت . اطلاعات مربوط به سن، جنس، - کشت خون مثبت، بستری در بیمارستان بهرامی در سا ل های 90 بیماری زمینه ای، وسایل پزشکی به کاربرده شده، میکروارگانیسم عامل سپسیس استخراج و در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت گردید و سپس آنالیز آماری انجام شد. %18/ 54 % دارای بیماری زمین ه ای ( 1 / 51 % زیر یک سال ، 3 / 54 % پسر ، 1 / یافت هها: از کل 94 بیمار مورد بررسی 3 11 % بیماری کلیوی) و 34 % دارای اختلال رشد بودند ، میکروارگانیسم های جدا شده از کشت خون شامل : / بدخیمی، 7 ،% 10 % استاف اورئوس) بود. کاتتر وریدی محیطی در 100 / 63 % استاف کواگولاز منفی 6 / %82 باکتری گرم مثبت ( 8 9% از بیماران / 7%، لوله بینی - معده ای در 4 / 5%، لوله گذاری داخل تراشه در 4 / 4%، شالدون در 4 / کاتتر ادراری در 3 6% بود. / وجود داشت. مورتالیتی 3 نتیج هگیری: در بیمارستان بهرامی شیرخوران و بیماران مبتلا به بدخیمی و بیما ری کلیوی در خطر بالاتری برای ابتلا به سپسیس قرار دارند و احتمال ایجاد سپسیس با باکتری های گرم مثبت بی شتر است.
علی علیزاده خطیر، مهدی پناهخواهی، علیرضا خواجه نصیری، طیب رمیم، منصوره تقاء،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سردردهای ناشی از مصرف بیش از حد دارو سردردهایی هستند که بیش از 15 روز در ماه طول کشیده و در اثر هر داروی مسکنی که برای کاهش درد مصرف می‌شود ایجاد می‌گردد. اغلب درمان‌های دارویی استفاده‌شده در این افراد بی‌نتیجه بوده است. در برخی موارد از بلوک عصب اکسی‌پیتال بزرگ برای درمان این سردردها استفاده می‌شود.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت تجربی و دو سویه کور در بیماران بزرگ‌سال مراجعه‌کننده به درمانگاه نورولوژی بیمارستان سینا از خرداد سال 1388 الی خرداد 1390 انجام گردید. بلوک عصب پس سری در گروه اول با ml3 بوپیواکایین 5/0% و ml2 سالین و در گروه دوم با ترکیب ml3 بوپیواکایین 5/0% به‌همراه 80 میلی‌گرم متیل پردنیزولون انجام شد. کاهش شدت سردرد بر اساس معیار Visual Analogue Scale و افزایش مدت روزهای بدون سردرد اندازه‌گیری شد. 05/0P< معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 13 مرد و 19 زن با میانگین سنی 76/8±88/39 سال در این مطالعه شرکت کردند. میانگین کاهش شدت سردرد یک ساعت بعد از تزریق در گروه اول 03/1±56/5 و در گروه دوم 92/1±63/4 بود. میانگین روزهای بدون سردرد یک‌ماه پس از تزریق در گروه اول 75/8 و در گروه دوم 75/4 روز بود. در هیچ مورد اختلاف آماری معنی‌داری میان دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: استفاده از هر دو روش نتایج یکسان و موثری در درمان بیماری داشت. این نکته به‌خصوص در مورد این سردردها که اغلب مقاوم به درمان بوده و باعث اختلال در زندگی روزمره بیماران می‌گردد اهمیت دارد.


پیمانه علیزاده طاهری، مینا سپهران، مامک شریعت،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: زردی نوزادی به خصوص زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر شایع‌ترین علت بستری مجدد در طول اولین ماه زندگی می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل خطر مادری موثر بر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر جهت پیشگیری بهتر این نوع زردی است.
روش بررسی: در این مطالعه که در بخش نوزادان بیمارستان اطفال بهرامی صورت گرفت. 75 نوزاد ترم و سالم مبتلا به زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر با توجه به کاهش وزن بیش از 7% وزن تولد و یکی از علایم آزمایشگاهی کم آبی به صورت وزن مخصوص ادرار < 1012، سدیم سرمی &gemeq/lit150 و اوره &gemeq/lit40 به عنوان گروه مورد و 75 نوزاد ترم و سالم بستری شده به علت زردی با کاهش وزن کم‌تر از 7% وزن تولد و سایر علل زردی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. جهت بررسی ریسک فاکتورهای زردی شیر مادر پرسش‌نامه برای آن‌ها تکمیل و داده‌ها با آزمون‌های آماری مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: عدم شروع تغذیه در ساعت اول زندگی، تکنیک نامناسب شیردهی و وجود مشکلات تشریحی پستانی مادر در گروه مورد به طور معنی‌دار بیش‌تر از گروه شاهد بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه لزوم توجه بیش‌تر و پی‌گیری بهتر مادران نوزادان در معرض خطر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر، به خصوص مادران دارای مشکلات تشریحی پستان نظیر نوک سینه فرورفته یا آموزش ناکافی شیردهی را می‌رساند. در این مطالعه شروع هرچه سریع‌تر شیردهی پس از زایمان به خصوص شیردهی ساعت اول از عوامل مهم در کاهش بروز زردی ناشی از شیر مادر بود.


نگار سجادیان، حمیده شجری، روزا مفید، رامین جهادی، پیمانه علیزاده طاهری،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: رابطه فصل تولد با بروز بیماری‌ها شناخته شده و چنین رابطه‌ای ممکن است مربوط به نقش فصل و عوامل محیطی در مراحل اولیه نمو خارج رحمی باشد. تجربه متخصصین نوزادان این است که درجه زردی نوزادان ممکن است به دلیل تغییر در شدت تابش آفتاب که وابسته به تغییر فصل است باشد ولی اطلاعات مبتنی بر شواهد در این زمینه بسیار کم است. بنابراین نقش فصل را در میزان افزایش بیلی‌روبین در دوره نوزادی مورد بررسی قرار دادیم.
روش بررسی: این یک مطالعه آینده‌نگر و کوهورت بود که 629 نوزاد ترم و سالم که در بیمارستان شریعتی متولد شدند به ترتیب وارد مطالعه شدند. سطح بیلی‌روبین بندناف و سطح آن نزدیک به 48 ساعت بعد از تولد اندازه‌گیری شد و تفاوت فصلی میزان افزایش بیلی‌روبین مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: میزان افزایش بیلی‌روبین در فصل بهار mg/dl 4/1±95/3، در فصل تابستان mg/dl 69/1±76/3، در فصل پاییز mg/dl 60/1±51/3 و در فصل زمستان mg/dl 99/1±79/4 بود. میزان بیلی‌روبین بندناف رابطه‌ای با فصل تولد نداشت. بعد از تصحیح نقش احتمالی سایر متغیرها رابطه فصل تولد با میزان افزایش بیلی‌روبین قابل ملاحظه بود. میزان افزایش بیلی‌روبین به طور قابل توجهی در فصل زمستان بیش‌تر از سایر فصول بود (0001/0P<).
نتیجه‌گیری: فصل به عنوان یک فاکتور مستقل در ایجاد زردی نوزادی عمل می‌کند و میزان افزایش بیلی‌روبین در فصل زمستان از سایر فصول بیش‌تر است. این مطالعه اطلاعاتی را جهت آگاهی پرستاران و در شناسایی عوامل خطر زردی و پیشگیری از بستری مجدد نوزادان ارایه می‌نماید.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb