جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای عیسی جهان زاد

فرخ تیرگری، عیسی جهان زاد، فرزاد یزدانی،
دوره 61، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: سیستم نورواندوکرین پراکنده (DNS=Dispersed neuroendocrine system) شامل طیف وسیعی از سلول هاست که در سیستم عصبی مرکزی و محیطی و در تعداد زیادی از ارگان های اندوکرین کلاسیک و بافت های مختلف از جمله دستگاه گوارش و تنفس و پوست و پروستات و پستان یافت می شوند و نئوپلاسم های مشتق از آنها نیز اشکالی از تمایز نورواندوکرین را توسط میکروسکوپ الکترونی یا ایمونوهیستوشیمی یا تکنیک های بیوشیمیایی نشان می دهند.

مواد و روش ها: مطالعه حاضر به روش Case-series بمنظور بررسی ویژگی های انواع کارسینوماهای نورواندوکرین در نقاط آناتومیک مختلف در یک مقطع زمانی 5 ساله (79-1375) در بخش ایمونوهیستوشیمی انستیتو کانسر صورت گرفت. در این مطالعه 109 مورد انواع کارسینوماهای نورواندوکرین مشتمل بر تشخیص های کارسینوم نورواندوکرین، کارسینوم سلول کوچک، کارسینوم مدولاری تیروئید، کارسینوئید و کارسینوم سلول مرکل مورد تایید قرار گرفتند.

یافته ها: مابین موارد مطالعه شده، بیشترین فراوانی مربوط به تشخیص کارسینوم نورواندوکرین (50.5%) بود. بعلاوه حداکثر موارد در گروه سنی 49-40 سال قرار داشتند و 56% کل موارد را مردان و 44% را زنان تشکیل می دادند. از نظر توزیع آناتومیک تومور، در حدود 30% موارد کارسینوم متاستاتیک و 30% موارد در تیروئید و دستگاه تنفس و ناحیه سر و گردن و مابقی در ارگان های مختلف گسترده بودند. در بیش از 50% موارد یکی از انواع الگوهای اندوکرینوئید بصورت ترابکولار، ارگانوئید و یا ترکیبی از این دو دیده شد. از نظر مارکرهای ایمونوهیستوشیمی نیز NSE با 96% واکنش مثبت حساسیت بالایی نشان می داد و مارکرهای نورواندوکرین اختصاصی تر کروموگرانین A در 80% موارد و سیناپتوفیزین بدلیل استفاده کمتر در 24% موارد واکنش مثبت داشتند. مارکرهای اپی تلیالی سیتوکراتین (19، 17، 8، 6 و CK5) و EMA نیز بترتیب در 74% و 69% کل موارد مثبت بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: وضعیت بقای 5 ساله بیماران نشان می دهد که میزان بقای متوسط کل موارد کارسینوم های نورواندوکرین به 4.8 سال می رسد و همانطور که انتظار میرفت کمترین زمان بقا در بین بیماران کارسینوم سلول کوچک با 4.3 سال و طولانی ترین بقا در کارسینوم سلول مرکل می باشد.


میترا مهدوی مزده، واهان مرادیانس، محبوب لسان پزشکی، عیسی جهان زاد،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: سطح لیپوپروتئین (LP(a در کم کاری کلیه افزایش می یابد. در تعدادی از مطالعات بر نقش مفید و پیشگیرانه ناندرولون دکانوات بر کاهش چشمگیر لیپوپروتئین (a) تاکید شده است.

مواد و روش ها: مطالعه حاضر نوعی کارآزمایی بالینی است که در مدت 8 ماه در مردان همودیالیزی 40 ساله و بالاتر انجام شد. بیماران به دو گروه A و B تقسیم گردیدند. به گروه A هفته ای یکبار ناندرولون دکانوات 100mg و به گروه B هفته ای یک آمپول ب کمپلکس تزریق شد. طول مدت تزریقات شش ماه بود. در زمان صفر یعنی قبل از تزریقات و در ماه های دوم، چهارم، ششم و هشتم مطالعه از بیماران خونگیری بعمل آمد. (LP(a، تری گلیسرید، کلسترول تام و هموگلوبین در این مطالعه بررسی شد.

یافته ها: میانگین سطح لیپوپروتئین در بدو ورود به مطالعه و ماه های دوم، چهارم، ششم و هشتم در گروه A بترتیب 63.19±67.73، 21.97±39.8، 29.73±38.7، 22.6±25.7، 23.02±31.18 بود. این مقادیر در گروه B بترتیب 34.94±37.76، 24.86±23.1، 22.76±26.7، 25.66±22.46 و 25.59±18.13 بدست آمد. مقایسه این مقادیر بین دو گروه در ماه دوم معنی دار (P=0.015) ولی در ماه های چهارم و ششم و هشتم غیرقابل توجه بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: می توان نتیجه گرفت که این دارو در دو ماه اول مصرف کاملا موثر بوده است ولی اثر آن پس از دو ماه متوقف شده و در همان سطح باقی مانده است. عواملی مانند تعداد کم نمونه ها و توزیع غیر یکنواخت آنها و نیز وجود عوامل اتیولوژیک مختلف مسبب نارسایی کلیه در دو گروه و دوز مصرف شده ناندرولون روی نتیجه گیری نهایی این مطالعه تاثیر داشته اند که راه را برای مطالعات بیشتر در این زمینه باز می گذارند.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb