جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای غلامرضا خاتمی

ماندانا رفیعی، غلامرضا خاتمی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: تغییرات پاتولوژیک و مراحل آن در مری کودکان تا قرن اخیر توجه کمی را به خود جلب نموده بود ولی اخیرا این تغییرات و توالی کلینیکی آن علاقه بسیاری را به خود معطوف داشته است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع و اپیدمیولوژی ازوفاژیت می باشد. با عنایت به اینکه بتوان با آگاهی از شیوع و شناخت هرچه سریعتر علائم بالینی و بهبود روش های تشخیصی و درمانی از ایجاد عوارضی که حیطه وسیعی از بیماری های طب کودکان را در برمی گیرد پیشگیری نمود.

مواد و روش ها: بررسی بصورت توصیفی مقطعی بر روی کودکان کمتر از 16 سال مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی مرکز طبی کودکان بصورت آینده نگر بمدت یکسال (تیر 1379-تیر 1380) بصورت نمونه گیری غیر احتمالی صورت گرفت.

نتایج: 500 کودک تحت بررسی قرار گرفتند که از این میان 50.2% مذکر و شایعترین گروه سنی 8 تا 12 سال بود. شایعترین شکایت بیماران دل درد با 45.7% و سپس تهوع و استفراغ 13% موارد بود. ملنا و هماتمز هرکدام با 66% و 18.8% شایعترین علت مراجعه در ازوفاژیت Severe بودند. بیماری فیبروز کیستیک شایعترین بیماری همراه با ازوفاژیت در گروه مورد مطالعه بود. طبق مطالعه انجام شده دید ماکروسکوپی (آندوسکوپی) در 415 مورد ازوفاژیت را گزارش نمود درحالیکه پاتولوژی تنها در 352 مورد آنرا تایید نمود. از سوی دیگر در 83 مورد آندوسکوپی و دید ماکروسکوپی از نظر ازوفاژیت منفی بود که در این عده 23 مورد پاتولوژی ازوفاژیت را گزارش نموده بود. ازوفاژیت Mild در دید آندوسکوپی 67% و در پاتولوژی 63.5% ازوفاژیت Moderate در آندوسکوپی 14.7% و در پاتولوژی 17.2% ازوفاژیت Severe در آندوسکوپی 2.8% و در پاتولوژی 4.9% بود. بحث: براساس مطالعه انجام شده ازوفاژیت یافته شایعی در آندوسکوپی اطفال بوده و آندوسکوپی از نظر تعیین حدس ازوفاژیت از توانایی نسبتا بالایی برخوردار است (ppv=48.8% و حساسیت حدود 85.4%) ولی اختصاصی بودن آن حدود 26.7% خواهد بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: بیوپسی از مخاط در هر بیماری که آندوسکوپی می شود ضروری خواهد بود و در کودکان مبتلا به دل درد مزمن، تهوع، استفراغ و اختلال رشد و بیماران مبتلا به فیبروزکیستیک باید همواره به فکر ازوفاژیت بود و آنرا کنار گذارد باید توجه نمود که ازوفاژیت بیماری نادری نبوده و بررسی بیشتری باید در این مورد در کودکان ایرانی صورت گیرد.


احمد خداداد، غلامرضا خاتمی، زینت نادیا حتمی، حسن کرمی،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: میلیون ها نفر در سال دچار بیماری پپتیک می شوند. این بیماری گستره ای از ازوفاژیت، گاستریت، دئودنیت تا زخم معده و دوازدهه را در بر می گرد. میکروب گرم منفی هلیکوباکترپیلوری در سبب شناسی این بیماری به ویژه در زخم های دوازدهه و معده دخالت دارد. هدف درمان، ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری است که این هدف با به کار بردن رژیم درمانی چند دارویی به دست می آید. درمان چند دارویی موجب ایجاد عوارض، هزینه و مقاومت دارویی بالایی (به ویژه نسبت به مترونیدازول) می شود. پیشنهاد رژیم های درمانی که با حفظ کارآیی دارای عوارض، هزینه و مقاومت دارویی کمتری باشند، از اولویت های درمان این بیماری است. در این پژوهش عسل جایگزین مترونیدازول در درمان چهار دارویی شده است و میزان مؤثر بودن آن بررسی شده است.
روش بررسی: یک بررسی از نوع مطالعه های مداخله ای طراحی شد. این بررسی مرحله دوم از بررسی های مداخله ای بر روی انسان است که برای اندازه گیری میزان مؤثر بودن یا effectiveness یک مداخله به کار می رود. حجم نمونه شامل 15 کودک مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بود که تشخیص آنا توسط بافت شناسی تایید شده بود. رژیم درمانی شامل امپرازول، آموکسی سیلین، بیسموت وعسل بود. 4-3 هفته پس از درمان بیماران از نظر میزان ریشه کنی باکتری با انجام بیوپسی یا تست اوره آز تنفسی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران شامل 9 پسر و 6 دختر بودند. میانگین سنی آنها 4/9 سال بود. در 12 بیمار از 15 بیمار مورد بررسی (80%) ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری دیده شد و در 3 بیمار (20%) شواهد ریشه کنی دیده نشد.
نتیجه گیری: رژیم درمانی دارای عسل از نظر میزان ریشه کنی میکروب هلیکوباکتر پیلوری شبیه رژیم های چهار دارویی متداول می باشد. در رژیم های متداول چهار دارویی پاسخ به درمان از 90-70 درصد متغیر است.


فاطمه فرهمند، غلامرضا خاتمی، ولی‌الله محرابی، فاطمه محجوب، مینا ایزدیار، مهرزاد مهدیزاده،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

در این مطالعه فراوانی، هیستوپاتولوژی و پیش‌آگهی تومورهای بدخیم اولیه کبد در کودکان بررسی می‌شود.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی و گذشته‌نگر با جمع‌آوری اطلاعات کلینیکی، رادیولوژی و پاتولوژیک با تمرکز بیشتر روی فراوانی، اتیولوژی و پیش‌آگهی بوده است.
یافته‌ها: طی مدت ده سال (1384ـ 1375)، 30 کودک که با احتمال تومور کبد به مرکز طبی کودکان معرفی شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. سن بیماران از سه ماه تا 12 سال و میانگین سنی آنها 8/3 سال بود.
18 بیمار (60%) مذکر و 12 بیمار (40%) مونث بودند. از کل 30 بیمار، 17 بیمار (66/55%) هپاتوبلاستوم داشتند که از این تعداد، 13 بیمار مذکر و چهار بیمار مونث و در سنین شش ماه تا پنج سال بودند. چهار بیمار (33/13%) مبتلا به نروبلاستوما بودند. سه بیمار (10%) هپاتوسل کارسینوم (HCC) داشتند که هر سه نفر HbsAg+ بودند. دو بیمار (66/6%) هامارتوم مزانشیمال، دو بیمار (66/6%) همانژیوما و دو بیمار (66/6%) رابدومیوسارکوم و لیومیوسارکوم سلولهای جدار مجرای صفراوی داشتند. بزرگی شکم و هپاتومگالی در 100% بیماران وجود داشت. زردی پوست و مخاط در دو مورد وجود داشت. آلفا- فیتوپروتئین سرم بیش از ng/ml 500 در 17 مورد (66/56 %) بود. تمام بیماران تحت درمان‌های اختصاصی قرار گرفتند. طول عمر سه ساله در مورد هپاتوبلاستوم 65% و برای HCC 2% بود.
نتیجه‌گیری: از پروتکل‌های درمانی خاص موجب بهبود 80% طول عمر شده و شیمی درمانی قبل از جراحی موجب برداشتن کامل تومور می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb