جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای فتاحی

سید محمد ابراهیم فتاحی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1328 )
چکیده


بهرام فتاحی،
دوره 52، شماره 1 - ( 1-1373 )
چکیده

با یک تکنولوژی جدید، عدسی داخل چشمی چند کانونی تفرقی با استفاده از اپتیک تفرقی و شکست نوری، تصویر سازی دو کانونی همزمان را ایجاد می کند. در هر دو دید دور و نزدیک، یک تصویر واضح و کاملا کانونی شده بر روی شبکیه وجود دارد. تصویر دوم بسیار کانونی نشده می باشد و فقط روشنایی زمینه ای ضعیف ایجاد می کند. مقدار کوچکی از نور صرف درجه های بالای تفرق می شود که بوسیله چشم قابل درک نیستند. نقطه درخشان ایجاد شده بوسیله ورقه منطقه بقدری شدید است که ورقه بسیار شبیه به عدسی همگراکننده عمل می کند. همچنین تصاویر ضعیف تری مطابق با طولهای کانونی f/3 ،f/5 ،f/7 و ... وجود دارد.


غلامرضا علیائی، محمد اکبری، حسن باقری، رویا ابوالفضل، سعید طالبیان مقدم، فریبا فتاحی،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده

اتیولوژی سندرم تونل کارپ در بیشتر موارد ناشناخته است. ما در یک تحقیق آینده نگر بمنظور بررسی عوامل زمینه ساز ابتلا به سندرم، تعداد 103 زن شامل 70 زن مبتلا و 33 زن غیرمبتلا به سندرم در محدوده سنی 22 تا 70 سال را مورد مطالعه قرار دادیم. کلیه افراد پس از گرفتن تاریخچه بالینی مورد ارزیابی توسط آزمونهای الکترودیاگنوستیک (NCS) قرار گرفته و زمان تاخیر و هدایت عصبی دیستال اعصاب مدیان و اولنار در آنها اندازه گیری شد. همچنین ابعاد مچ و قو و وزن نمونه ها جهت محاسبه نسبت مچ دست (Wrist Ratio) و شاخص جرم بدن (Body Mass Index) سنجیده شد. کلیه افراد از نظر داشتن شرایط فردی، شغلی، فیزیکی و بیماریهای زمینه ای بررسی شدند. نتایج بدست آمده توسط روش های آماری t-test، همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. بیماران مبتلا به سندرم وزن، شاخص جرم بدن و نسبت مچ بالاتری داشتند. آنالیز رگرسیون همبستگی مثبت و بالایی را بین نسبت مچ بیماران و زمانهای تاخیری عصب مدیان نشان داد. بیشترین همبستگی بین نسبت مچ و اختلاف زمان هدایت مدیان منهای اولنار راست بدست آمد. سن بیماران با مقادیر الکتروفیزیولوژیک و نیز با نسبت مچ رابطه ای نداشت. بین وزن و شاخص جرم بدن با زمانهای هدایت عصبی همبستگی دیده نشد. بین دو گروه بیمار و شاهد از نظر داشتن سابقه انجام فعالیتهای مکرر دستی و مدت انجام آنها، دیابت، اختلال در تیروئید، آرتریت روماتوئید و شرایط زنان (نظیر مصرف داروهای ضد بارداری خوراکی، هیسترکتومی، سن یائسگی و ...) اختلاف معنی داری دیده نشد. براساس این نتایج بنظر می رسد یک فاکتور مهم در ایجاد سندرم تونل کارپ، نسبت مچ فرد حتی در کسانیکه عوامل زمینه ساز فوق را دارند، می باشد. در واقع افراد با نسبت مچ بالا و مستعد به سندرم، اگر در معرض بعضی از شرایط زمینه ای قرار گیرند ممکن است علائم سندرم در آنها بروز کند.


محمدحسن خالصی، رسول امیر فتاحی، حمید شیخ زاده، محمدتقی خرسندی، مسعود متصدی، سوسن عبدی،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

هدف از این تحقیق، بررسی اثر برقراری فیدبک شنوائی در بهبود فرآیند تولید گفتار کودکان ناشنوائی است که از پروتز کاشت حلزون استفاده می کنند. برای این منظور، ویژگی های استاتیک واکه های اصلی زبان فارسی، شامل فرکانس گام، فرکانس فرمنت ها، دوام زمانی نسبی واکه ها و انرژی نسبی آنها از قسمت های میانی و پایدار این واکه ها در گفتار چهار کودک ناشنوای کاشت حلزون استخراج شده و در یک مطالعه دراز مدت پروتز-روشن و پروتز-خاموش مورد بررسی قرار گرفتند. این کودکان که در محدوده سنی هفت تا سیزده سال بوده وهیچگونه سابقه شنوائی نداشته اند، در کلینیک کاشت حلزون بیمارستان امیراعلم تهران تحت عمل جراحی قرار گرفته اند. آنها پنج جمله معنادار فارسی را در فواصل زمانی سه ماه، شش ماه و نه ماه بعد از عمل جراحی، یکبار در وضعیت پروتز-روشن و یکبار نیز پس از 30 دقیقه که از خاموش بودن پروتزشان، به منظور اطمینان از قطع کامل فیدبک شنوایی می گذرد در وضعیت پروتز-خاموش ادا کردند. نتایج بدست آمده نشان می دهند که به طور متوسط، انحراف ویژگی های استاتیک واکه ها در حالت پروتز-روشن نسبت به حالت پروتز-خاموش با گذشت 9 ماه از عمل جراحی به میزان 65 درصد نسبت به 3 ماه پس از عمل کاهش یافته است (میانگین روی همه واکه های مورد مطالعه و همه بیماران). بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که با گذشت زمان کافی، الگوهای موتوری گفتار این بیماران برای تولید ویژگیهای استاتیک واکه ها آموزش دیده و تثبیت می گردند به نحوی که تاثیر قطع مجدد فیدبک شنوائی از طریق خاموش کردن پروتز کاشت حلزون در تخریب دوباره این الگوها به تدریج کاهش خواهد یافت.


هرمز بازیاری دلاور، محمدرضا فتح‌العلومی، علی فتاحی بافقی،  علی‌اصغر پیوندی،
دوره 63، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اینکه روشهای موجود صاف کردن محور بینی در بینی های کج، متدهایی بعضاً مشکل و در بعضی موارد با عود انحراف یا عوارض همراه است، لذا این روش را ابداع کردیم تا علاوه بر ساده بودن، عوارض و باقی ماندن انحراف را نیز نداشته باشد. این تحقیق بر روی مراجعین به بیمارستان میلاد تهران که بدلیل بینی کج جهت سپتوراینوپلاستی مراجعه نموده بودند در سالهای 82-81 انجام گرفت.
مواد و روشها: تحقیق به روش کارآزمائی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد از عمل روی 35 بیمار انجام گرفت. تکنیک عمل با ایجاد برش در تمام ضخامت غضروف سپتوم در محل انحراف بصورت دندانه اره یی عمودی و برداشتن قسمت دررفته غضروف از کف انجام گردید و در نتیجه محور غضروفی بینی به خط میانی صورت برگردانده شد. تأثیر عمل در بهبود تنفس، اصلاح ظاهر بینی، رضایت بیمار و عوارض عمل در یک پیگیری 18 ماهه انجام شد و با Sign test مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافته‌‌ها: این تحقیق روی 35 بیمار شامل 12 زن و 23 مرد در سنین 2/4 ± 5/23 سال انجام گرفت. خونریزی ،‌عفونت و هماتوم سپتوم مشاهده نگردید. در تمام بیماران غضروف در خط میانی و بدون انحراف باقی ماند، افتادگی دورسوم بینی در بیماران مشاهده نشد. وضعیت تنفس در بیماران طبیعی شد و بیماران از برطرف شدن انحراف محور بینی رضایت کامل داشتند (P>0.01).
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به یافته های تحقیق، ما استفاده از این روش را برای اصلاح بینی های کج پیشنهاد می کنیم. توصیه می‌شود در یک تحقیق تجربی کامل این روش با روشهای متعارف مورد مقایسه قرار گیرد
.


مینا ایزدیار، لیلا صدیقی پور، هانیه جعفریه، فاطمه فتاحی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: با ظهور دسفرال در عرصه ی درمان در بیماران تالاسمی به عنوان تنها دارویی که قادر است با دفع آهن از عوارض ناگوار اضافه بار آهن در این بیماران جلوگیری نماید میزان مرگ و میر در بیماران تالاسمی وابسته به تزریق خون کاهش یافته است. با این وجود درمان تزریقی با دسفرال با مشکلات زیادی اعم از عوارض فیزیکی و بار روانی برای بیماران همراه است.تمامی این عوامل باعث می‌شوند که میزان پذیرش به درمان با دسفرال در این بیماران کاهش پیدا کند .عوامل زیادی وجود دارند که می‌توانند پذیرش به درمان را به طور نامطلوبی تحت تاثیر قرار دهند.
روش بررسی: 205 بیمار تالاسمی ماژوربزرگتر از 6 سال وارد مطالعه شدند و میزان کمپلیانس براساس شاخص کمپلیانس (تعداد روزهای تجویز شده برای درمان از سوی پزشک در ماه/تعداد روزهای درمان با دسفرال در ماه) کمپلیانس بیشتر از 75%=خوب ، بین 75-50% متوسط و کمتر از 50% ضعیف تلقی می‌شد. گروه سوم گروه فاقد کمپلیانس بود. برای بررسی افسردگی پرسشنامه افسردگی بک برای بزرگسالان و پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس) برای کودکان کمتر از 16 سال مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: از 205 بیمار تالاسمی (110 بیمار مؤنث (54%) و 95 بیمار ( 46%) مذکر بودند).3/13% از بماران فاقد کمپلیانس و 14% کمپلیانس ضعیفی به درمان داشتند. 7/62% کمپلیانس خوبی داشتند. کمپلیانس در دختر‌ها بیشتر از پسر‌ها بود (p=0.03). با افزایش سن کمپلیانس به درمان افزایش پیدا می‌کرد (p=0.037) ارتباطی منفی بین کمپلیانس و سطح فریتین وجود داشت (p=0.02). 22 % از بچه‌ها و 12% از بالغین طبق پرسشنامه‌ها افسرده شدید تلقی می‌شدند. بین افسردگی و کمپلیانس ارتباط معنا‌داری وجود نداشت. مشکلات اصلی ذکر شده توسط بیماران به عنوان دلالیل عدم کمپلیانس مطلوب به دسفرال به قرار زیر بود: عوارض موضعی محل تزریق ( در83% از بیماران)، پایین بودن کیفیت وسایل تزریق (70% از بیماران)‚قیمت گران وسایل تزریق (16% از بیماران)‚ احساس ناخوشایند در مقابل همسالان (در10% از بیماران)
نتیجه‌گیری از آن جایی که هنوز داروهای خوراکی شلاتور آهن به طور رایج مورد استفاده قرار نمی گیرند برای کاهش عوارض اضافه بار آهن در بیماران تالاسمی می‌باید مطالعات وسیع‌تر و بررسی‌های بیشتری به منظور شناخت مشکلات و عوامل مؤثر در کمپلیانس پایین به درمان با دسفرال در این بیماران صورت بگیرد.بالخره این که کمپلیانس یک مساله چند عاملی است که بهبود آن همکاری و ارتباط نزریک بین بیمار‚ خانواده، پرسنل پزشکی و جامعه را می‌طلبد.


هرمز بازیاری دلاور، علی فتاحی بافقی، محمد رضا فتح العلومی، علی اصغر پیوندی،
دوره 66، شماره 3 - ( 3-1387 )
چکیده

شایع‌ترین عارضه بعد از لارنژکتومی توتال فیستول حلقی- پوستی است. برای ترمیم زخم مخاطی روش‌های مختلفی ذکر شده است. به‌منظور کاهش شیوع عارضه فیستول حلقی- پوستی و کاهش مدت زمان بستری بیمار روش جدیدی بررسی شد.

روش بررسی: این تحقیق یک کارآزمایی بالینی که بر روی ۴۰ بیمار کاندیدای لارنژکتومی توتال که مبتلاً به سرطان سنگفرشی حنجره با درجه ۳ یا ۴ بودند انجام گردید. هر ۴۰ بیمار با یک روش استاندارد تحت عمل لارنژکتومی توتال قرار گرفتند. محل زخم مخاطی حنجره در 20 بیمار (گروه شاهد) در سه لایه به‌روش کلاسیک و 20 نفر دیگر (گروه مورد) با متد جدید ترمیم شد. در روش جدید ترمیم، زخم مخاطی به‌صورت T به‌شکل ساده ترمیم گردید، سپس فشار منفی به‌مدت سه روز در محل زخم بین لایه عمقی فلاپ پوستی و محل ترمیم زخم مخاطی ایجاد گردید.

یافته‌ها: میانگین سنی گروه شاهد ۸/۷±۸/۵۹ و گروه مورد ۴/۶±۳/۶۱ سال بود. در گروه شاهد طول مدت عمل جراحی ۲/۲۳±۱۵۱ و در گروه مورد ۷/۱۸±۱۳۰ دقیقه بود. طول مدت بستری در گروه شاهد ۶/۱±۵/۱۰ و در گروه مورد ۲/۰±۱/۳ روز بود. در گروه شاهد سه مورد فیستول (۱۵ درصد) و در گروه مورد فیستول دیده نشد.

نتیجه‌گیری: با متد ترمیم جدید، علاوه بر کاهش چشمگیر زمان عمل‌جراحی و زمان‌بستری برای بیمار پس‌از عمل، خطر فیستول نیز به‌صفر می‌رسد. ما استفاده از این روش‌ساده را به‌تمامی همکاران پیشنهاد می‌کنیم.


عارف رحیمی، سیما مازیار، فرخ‌لقا احمدی، سوگل شهریاری، فاطمه فتاحی، سارا جم، بنفشه مرادمند بدیع، زهرا کروریان،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کم‌خونی عارضه شایعی در بیماران همودیالیزی است که با موربیدیتی و مورتالیتی بالایی همراه است. از آنجایی‌که علت اصلی کم‌خونی اورمیک کاهش تولید اریتروپوئیتین (EPO) می‌باشد، تجویز اریتروپوئیتین نوترکیب انسانی (rHuEPO) در اکثریت بیماران سبب تصحیح کم‌خونی می‌شود. عده‌ای از بیماران همودیالیزی، بدون نیاز به EPO هموگلوبولین قابل قبولی خواهند داشت، علل آن می‌تواند مدت همودیالیز، نمایه توده بدنی (BMI) و سطح پلاسمایی لپتین باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح پلاسمایی لپتین و میزان نیاز به EPO می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، 50 بیمار همودیالیزی واجد شرایط که هموگلوبولین بالاتر از mg/dl 11 داشتند وارد مطالعه شدند. سطح پلاسمایی لپتین و آلبومین آنان در شروع همودیالیز اندازه‌گیری و BMI و میزان نیاز هفتگی آنان به rHuEPO محاسبه گردید. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مدت زمان همودیالیز و علت نارسایی کلیه از پرونده آنان استخراج گردید. 

یافته‌ها: در بررسی 50 بیمار همودیالیزی، 27 مرد و 23 زن، با میانگین سنی 57 سال، ارتباطی بین نیاز هفتگی بیماران به rHuEPO با جنس، BMI، علت نارسایی کلیه و سطح پلاسمایی آلبومین به‌دست نیامد. همین‌طور با سطح پلاسمایی لپتین (254/0=p). ولی ارتباط معنی‌داری بین نیاز هفتگی بیماران به rHuEPO با مدت زمان همودیالیز (0001/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه، سطح پلاسمایی لپتین ارتباط مستقیمی با میزان نیاز فرد به دریافت rHuEPO ندارد و لپتین نمی‌تواند عامل مؤثری در اریتروپوئزیس بیماران باشد. البته سن بالاتر و مدت زمان کوتاه‌تر همودیالیز با کاهش نیاز فرد به دریافت rHuEPO همراه بوده است.


رامش عمرانی‌پور، آسیه سادات فتاحی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: امروزه با گسترش کاربرد ماموگرافی غربالگری درصد بالاتری از بیماران در مرحله صفر یا سرطان در جای مجاری پستان (DCIS) تشخیص داده می‌شوند. هدف مطالعه آگاهی از میزان شیوع سرطان در جای مجاری پستان در بیماران درمان‌شده در مراکز بزرگ تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌باشد.

روش بررسی: پرونده مبتلایان به سرطان پستان سه مرکز آموزشی انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی، سینا و شریعتی بین سال‌های 1373 تا 1382 بررسی و اطلاعات مربوط به مرحله بیماری از کلیه پرونده‌ها و اطلاعات مربوط به سن، جنس، علائم بالینی، شکایت اصلی، چگونگی تشخیص و درمان از پرونده‌های مرحله صفر بیماری استخراج گردید. 

یافته‌ها: از میان 2244 بیماران مبتلا به سرطان پستان تعداد 23 نفر (02/1%) DCIS یافت شد. میانگین سن بیماران 9/12±3/47 سال بود. تنها یک بیمار به‌دنبال ماموگرافی غربالگری کشف شده بود و بقیه با علائم مراجعه کرده بودند که شایع-‌ترین علامت آنان توده بود (11 نفر 48%) و میانگین سایز توده cm3/3 بود. روش تشخیصی در تمام بیماران بیوپسی باز بود. تمامی بیماران جراحی و 9 بیمار (1/39%) رادیوتراپی شدند و 10 بیمار تاموکسیفن مصرف کردند. در طول متوسط هفت سال پی‌گیری دو مورد (6/8%) عود موضعی پیدا شد. 

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد شیوع مراحل اولیه و کارسینوم در جا در زمان تشخیص در بیماران ایرانی بسیار کم و نقش ماموگرافی غربالگری بسیار کمرنگ می‌باشد. شیوع 02/1% DCIS در این مطالعه در مقایسه با 30-15% کشورهای غربی حتی با در نظر گرفتن آموزشی بودن مراکز درمانی فوق و سطح اجتماعی و اقتصادی بیماران مراجعه‌کننده لزوم توجه ویژه به برنامه‌های آموزش عمومی و بازنگرش در چگونگی روش‌های غربالگری سرطان پستان و ضرورت ایجاد برنامه کشوری را نشان می‌دهد.


رضا باقری، سید ضیاء‌ا... حقی، مهناز امینی، آسیه‌سادات فتاحی معصوم،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: کیست هیداتید ریه بیماری انگلی شایع در کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه برای بررسی نتایج درمان کیست‌های هیداتید ریه در بیماران منطقه شمال‌شرق ایران، انجام شده است.
روش بررسی:
کلیه بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های مهر، قائم و امید مشهد در سال‌های 86-1360 با تشخیص کیست هیداتید ریه وارد مطالعه شدند. از نظر اطلاعات دموگرافیک، محل و تعداد، روش‌های تشخیص، نوع عمل جراحی و نتایج حاصل آن، آنالیز آماری شدند.
یافته‌ها: 1024 بیمار وارد مطالعه شدند. متوسط سن افراد 1/16±6/30 سال، نسبت مرد به زن 2/1 بود. شایع‌ترین علامت سرفه (1/55%) و درد قفسه‌سینه (8/33%) بود. 8/53% درگیری سمت‌راست ریه، 40% سمت چپ و 2/6% دو طرفه دیده شد. لوب تحتانی شایع‌ترین لوب درگیر بود. 6/52% موارد کیست سالم و بقیه موارد کیست دچار عارضه و یا پاره شده بود. شایع‌ترین تکنیک جراحی شامل حذف غشاء (ممبران) کیست بدون نیاز به‌حذف پری‌کیست و ترمیم سوراخ‌هوایی بود (2/67%)، در 2/21% فقط کیست انوکلئه شد و رزکسیون پارانشیم ریه در 3/10% انجام شد. مورتالیته در دو بیمار (2/0%) و موربیدیتی در 4/8% داشتیم. شایع‌ترین عارضه‌ها، فضای باقیمانده در ریه در 4/3% بیماران‌‌و عفونت‌زخم در 5/1% بیماران بوده‌است.
نتیجه‌گیری:
بهترین درمان‌کیست هیداتید ریه، درمان‌های جراحی با میزان موربیدیتی‌و مورتالیتی پایین است‌و بهترین روش خروج ممبران کیست بدون نیاز به حذف پری‌کیست و ترمیم سوراخ هوایی می‌باشد و رزکسیون پارانشیم ریوی باید برای موارد عارضه‌دار به‌کار رود.


مهشید طالبی طاهر، مریم لطیف‌نیا، سید علی جواد موسوی، مریم ادابی، عبدالعزیز رستگار لاری، مجتبی فتاحی عبدی زاده، شاهین بابازاده،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پنومونی وابسته به دستگاه تنفس مصنوعی یکی از عوارض جدی است که در بخش‌های مراقبت ویژه رخ می‌دهد. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر برای کسب عفونت با آسینتوباکتر و تعیین نمای حساسیت دارویی آن‌ها می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بخش‌های مراقبت ویژه انجام شد. تعداد 51 نمونه خلط تهیه شده از بیماران دارای لوله تراشه که تشخیص پنومونی وابسته به دستگاه داشته‌اند مورد بررسی باکتریولوژیکی قرار گرفتند. حساسیت دارویی با دو روش دیسک دیفیوژن و تهیه رقت‌های سریال از آنتی‌بیوتیک (Broth microdilution) انجام شد.
یافته‌ها: از 51 نمونه خلط، 35 مورد گونه‌های آسینتوباکتر یافت شد. درصد بالایی از ایزوله‌ها مقاوم به ایمی‌پنم، پیپراسیلین- تازوباکتام، سفالوسپورین‌های نسل سوم و جنتامایسین بودند.
نتیجه‌گیری: مقاومت باکتری‌های گرم منفی به‌ویژه گونه‌های آسینتوباکتر رو به افزایش است و اقدامات پیشگیری‌کننده باید به فوریت انجام شود.


سید سعید اشراقی، مهدی فتاحی بافقی، علی غفوری، پروین حیدریه، شادی حبیب نیا، معصومه رسولی نصب، حجت یزدانبد، حسین کشاورزی،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده

زمینه: نوکاردیا باکتری رشته‌ای گرم مثبت، هوازی، پارشیال اسید فست و از راسته اکتینومایست‌ها و قادر است عفونت‌های خطرناک و کشنده‌ای را در افراد مستعد به‌خصوص مبتلایان به نقص سیستم ایمنی به‌وجود آورد.
معرفی بیمار: یک مرد 39 ساله مبتلا به بیماری بهجت در مرداد ماه سال 1390 به اورژانس بیمارستان دکتر شریعتی به‌علت درد در ناحیه پهلوی چپ و ران چپ مراجعه نمود. در بررسی‌های میکروسکوپی از ناحیه آبسه، مجموعه‌ای از لنفوسیت‌ها، نوتروفیل‌ها و ماکروفاژهای کف‌آلود به‌همراه باسیل‌های گرم مثبت با خصوصیات نوکاردیاآستروییدس دیده شد. باکتری جدا‌شده به آنتی‌بیوتیک‌های آمپی‌سیلین، ونکومایسین، سفتریاکسون، آمیکاسین و کوتریماکسازول حساس و به کلیندامایسین اریترومایسین، پنی‌سیلین G، سفالوتین و جنتامایسین مقاوم بود. در نهایت بیمار با تشخیص نوکاردیوزیس جلدی با کوتریماکسازول درمان گردید.
نتیجه‌گیری: به‌دلیل بالا بودن میزان ابتلا و مرگ‌و‌میر در افراد نقص ایمنی، تشخیص سریع و درمان به‌موقع برای این بیماران ضروری می‌باشد.

سمیه فتاحی، حامد کرد ورکانه، مهران پزشکی، امیرحسین قهرمانیان، سکینه شب بیدار،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تلاش برای یافتن دارویی با اثربخشی بالینی بیشتر برای درمان چاقی یکی از اولویت‌ها می‌باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه‌ای داروهای اورلیستات، سیبوترامین، لورکاسرین و متفورمین بر کاهش وزن افراد چاق بود.
روش بررسی: پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Google Scholar و Cochrane تا تاریخ آبان ۱۳۹۶ جستجو گردید. از روش مقایسه دو به دو برای مقایسه اختلاف میانگین کاهش وزن به‌دنبال مصرف داروها به دو روش مستقیم (مقایسه داروها با گروه کنترل) و غیرمستقیم (مقایسه داروها با یکدیگر) استفاده گردید. از مقیاس کمی پنج نمره‌ای جداد Quantitative 5-point Jadad scale برای ارزیابی کیفیت مطالعات استفاده شد. سوگیری در انتشار مطالعات با نمودار فانل پلات Funnel plot)) و آزمون ایگر (Egger;s test) گزارش شد.
یافته‌ها: این پژوهش که بر روی ۳۶ مطالعه کارآزمایی بالینی با جمعیت ۳۶۷۲ نفر انجام شد، نشان داد که داروی سیبوترامین (kg ۴/۹۷-، فاصله اطمینان ۶/۷۰- تا ۳/۲۳-) و پس از آن داروهای متفورمین (kg ۴/۴۵-، فاصله اطمینان ۹/۲۷- تا ۰/۳۸)، اورلیستات (kg ۲/۳۷-، فاصله اطمینان ۳/۴۵- تا ۱/۳۰-)، لورکاسرین (kg ۲/۳۶-، فاصله اطمینان ۴/۵۸- تا ۰/۱۵-)، به‌ترتیب بیشترین تاثیر را در کاهش وزن در مقایسه با گروه دارونما داشتند. همچنین، مصرف داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین (kg ۰/۰۱-، فاصله اطمینان ۲/۴۷- تا ۲/۴۵) میزان کاهش وزن بیشتر، ولی در مقایسه با داروی متفورمین (kg ۲/۰۷، فاصله اطمینان: ۲/۷۸- تا ۷/۰۲) و سیبوترامین (kg ۰/۵۲، فاصله اطمینان: ۴/۴۶- تا ۵/۵۰) کاهش وزن کمتری نشان داد.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین تأثیر بیشتر و در مقایسه با سیبوترامین و متفورمین تاثیر کمتری در کاهش وزن افراد چاق به ظاهر سالم دارد.

منوچهر سلطانی، بهمن صادقی سده، غلامعلی فتاحی بیات، پرستو ملایی توانا، مجتبی احمدلو،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی اثربخشی و امنیت استفاده از ایبوپروفن خوراکی با دوز بالا نسبت به دوز معمولی، در درمان PDA در نوزادان رسیده بود. نوزادان رسیده (هفته تولد 42-37) با سن بیشتر از سه روز با تشخیص PDA وارد این مطالعه شدند. از اکوکاردیوگرافی جهت تعیین قطر مجرای شریانی، فشار گرادیانت و نسبت قطر La/Ao استفاده شد.
روش بررسی:این مطالعه کارآزمایی بالینی با حجم نمونه 60 نفر نوزاد از مرداد 1392 تا مرداد 1394، به‌صورت کاملا تصادفی‌ به یکی از دو گروه تخصیص داده شدند جمع‌آوری گردید که گروه اول سه دوز ایبوپروفن خوراکی (mg/kg و 5 و 5 10 به فاصله 24 ساعت) و گروه دوم یک دوز mg/kg 20، ایبوپروفن خوراکی و سپس دو دوز mg/kg 10 پس از 24 و 48 ساعت گرفتند. تست پیگیری اکو 48 ساعت و دو هفته پس از درمان توسط کاردیولوژیست که از دسته‌بندی گروه‌ها آگاه نبود انجام شد. همچنین از نظر تغییرات‌ تعداد پلاکت، BUN و CR و عارضه‌ها بین دو گروه با استفاده ازتحلیل‌های آماری مقایسه انجام شد.
یافته‌ها: مجرای شریانی در 73% بیماران گروه اول و 76% گروه دوم پس از 48 ساعت اول بسته شد، که تفاوت آماری معنادار نداشت (000/1=P). عارضه جدی درمانی در هیچ‌یک از گرو‌ه‌ها دیده نشد.
نتیجه‌گیری: نتیجه این بود که دوز بالاتر ایبوپروفن خوراکی (Mg/kg 20 و 10 و 10) نتایج بهتری در بسته شدن PDA در نوزادان ترم نداشت. عارضه کلیوی یا گوارشی در هر دو گروه دیده نشد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb