جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای فرهنگ

اسمعیل فرهنگی،
دوره 21، شماره 5 - ( 1-1342 )
چکیده


محمود صرام، جهانگیر فرهنگ،
دوره 22، شماره 8 - ( 1-1344 )
چکیده


حسام الدین مبرهن، اسمعیل فرهنگی،
دوره 26، شماره 10 - ( 1-1348 )
چکیده

- سیستم Rh در کمال پیشرفت بوده و دانستنیهای زیادی به دست داده است که برخی اصلاح دانسته های کلاسیک را شامل می شود و بعضی دیگر موجب می شوند که با دید تازه ای به آن بنگریم. در این مقاله به شرح دو سیستم توارثی مستقل که به صورت آنتی ژن های Rh و L.w نمایانده شده و به وسیله دو نوع آنتی کور کاملاً متفاوت شناخته می شوند پرداخته شده است:اول - هتروآنتی کورهائیکه بوسیله ایمن ساختن خرگوش و یا خوکچه هندی بر ضد گویچه های   سرخ میمون رزوس بوجود می آیند ( آنتی کورهای ضد  )دوم  - آنتی کورهائیکه که بر اثر ایزوایمونیزاسیون افراد انسانی بدنبال بارداری و یا در نتیجه انتقال خون ، حاصل می شوند (آنتی کورهای ضد Rh ).آنتی ژن های Rh و L.w یکی نبوده بلکه بوسیله دو سیستم توارثی مستقل از یکدیگر که مشترکاً عمل می کنند بوجود آمده و کشف آنها مدیون کارهای لوین و همکارانش می باشد.


غلامعلی تیموریان، فرهنگ باقری،
دوره 32، شماره 5 - ( 2-1353 )
چکیده

یک مورد انوریسم ورید گالین همراه با علائم بالینی و آنژیوگرافی آن شرح داده شده سپس در مورد این عارضه نادر بحث مختصری راجع به علل مراجعه - علائم بالینی - و یافته های نورورادیولوژیک این بیماران به عمل آمد.


فرهنگ باقری، غلامعلی تیموریان،
دوره 32، شماره 8 - ( 7-1354 )
چکیده

بیماری پایل یکی از بیماریهای سرشتی استخوان است که تشخیص بالینی آن یا در اثر عوارض فشار روی اعصاب جمجمه (کری ، کوری و غیره ) و یا به علت تغییر شکل و اشکالات حرکتی مانند ژنووالگوم می باشد. گاهی تشخیص آن ضمن یک عکسبرداری معمولی ممکن است داده شود. اتساع قسمتهای انتهایی استخوانهای طویل ( متافیزها) در نوع متافیز و همراه بودن آن با اسکلروز و ضخامت استخوان جمجمه در نوع کرانیومتافیز و از مهمترین علائم تشخیص به شمار می روند. امتحانات آزمایشگاهی معمولاً یافته غیر عادی نشان نمی دهد. ما علائم رادیولوژیک سه مورد از این بیماری را که در ده سال اخیر گردآوری نموده ایم شرح داده ایم که یک مورد شکل متافیزر و دو مورد دیگر از نوع کرانیومتافیزر بوده اند .در هر موردی که به این بیماری برخورد می شود باید به جستجوی بیماری در سایر افراد خانواده پرداخت و جهت جلوگیری از انتقال آن و امکانات درمانی پیش بینی های لازم را بعمل آورد.در شکل متافیزر معمولاً ناراحتی مهمی غیر از پهن بودن و تغییر شکل استخوانها مطرح نیست در صورتی که در شکل کرانیومتافیزر بیماری عاجز کننده ای است که با عوارض عصبی شدید ممکن است همراه گردد.


امیر فرهنگ زند پارسا، حمیرا جعفری، غلامحسین طباطبایی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

بیماریهای عروقی کرونر از شایع‌ترین علل مرگ در جهان می‌باشند. با توجه به شیوع بالاتر سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST نسبت به سندرم کرونری حاد با بالا رفتن قطعه ST و ظهور هپارین با وزن مولکولی پایین (L.MWH) Low Molecular Weight Heparin که موفقیتی بزرگ در عالم پزشکی محسوب می‌گردد در این مطالعه به مقایسه اثر انوکساپارین و هپارین غیرفراکشنه Unfractionated Heparin (UFH) در بیماران سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST پرداخته شده است.

روش‌بررسی: 200 بیمار شامل 100 بیمار در گروه هپارین و 100 بیمار در گروه انوکساپارین انتخاب گردیدند. گروه هپارین تحت درمان با UFH، ابتدا دوز بولوس 5000 واحد، سپس 1000واحد در ساعت به صورت وریدی برای حداقل 72 ساعت و گروه انوکساپارین تحت درمان با mg/kg1 انوکساپارین هر 12 ساعت در روز به صورت زیر جلدی برای حداقل 72 ساعت قرار گرفتند. سپس بیماران از نظر میزان مرگ و میر کلی، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری تکرار شونده، نیاز به اقدامات تهاجمی و میزان خونریزی مورد پیگیری و مقایسه قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان فراوانی آنژین صدری تکرار شونده، مرگ و میر کلی و نیاز به اقدامات تهاجمی در طول مدت بستری در بیمارستان در گروه دریافت‌کننده انوکساپارین به طور معنی‌داری نسبت به گروه دریافت‌کننده هپارین کمتر بود (به ترتیب 002/0p= و 035/0p= و 01/0p=) اما از نظر میزان فراوانی خونریزی و میزان فراوانی انفارکتوس میوکارد در بین دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (به ترتیب 1p= و 1p=).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که انوکساپارین با توجه به اثرات چشمگیری که در پیشگیری از عوارض در بیماران سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST دارد می‌تواند به عنوان- داروی جایگزین هپارین مطرح گردد.


امیرفرهنگ زند پارسا، حمید ضیایی، بابک فلاحی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مورتالیته و موربیدیته بیماری قلبی عروقی، محل درگیری عروق کرونر می‌باشد. تعیین این محل می‌تواند در تصمیم‌گیری تشخیصی و درمانی به پزشک کمک کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین محل درگیری عروق کرونر با ریسک فاکتورهای قلبی عروقی (دیابت، هیپرتانسیون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) انجام شده است.
روش بررسی:
در این مطالعه که به‌صورت مورد- شاهدی انجام شده است، از بیمارانی که مورد آنژیوگرافی انتخابی قرار گرفتند، 125 بیمار که در آنژیوگرافی، حداقل یک تنگی بیش از 50% در قسمت پروگزیمال یکی از عروق کرونر داشتند به‌عنوان مورد و 125 بیمار با درگیری منحصر به قسمت‌های میانی یا انتهایی کرونر پس از تطبیق از نظر سن و جنس به‌عنوان شاهد انتخاب شدند و وجود یا عدم وجود ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در دو گروه مقایسه شد. 
یافته‌ها:
فراوانی نسبی دیابت در گروه مورد 6/33% و گروه شاهد 4/10% بود که تفاوت مشاهده‌شده از نظر آماری معنی‌دار بود (0001/0>p) ولی در فراوانی هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. درگیری چند رگی با ابتلاء به دیابت ارتباط داشت(0001/0>p) اما با هیپرتانسیون 41/0=p، هیپرکلسترولمی 052/0=p، هیپرتری گلیسریدمی 38/0=p و مصرف سیگار 375/0=p ارتباط نداشت.
نتیجه‌گیری:
دیابت با درگیری پروگزیمال عروق کرونر و درگیری چند رگی ارتباط دارد اما بین سابقه هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار با محل درگیری و تعداد عروق کرونر درگیر ارتباطی دیده نشد.


زهرا علی‌زاده ثانی، ایمان فرهنگ، مجید کیاور،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: بیماری تترالوژی فالو یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مادرزادی سیانوتیک قلب می‌باشد و امروزه با بهبود روش‌های نوین جراحی این بیماران به سنین بزرگ‌سالی رسیده اما تعداد بسیاری از آن‌ها دچار عوارض گوناگون می‌شوند. هدف ما بررسی نتایج میان‌مدت جراحی ترکیبی اصلاح تترالوژی فالو و تعویض دریچه پولمونر و ارتباط آن با طول مدت QRS و نتایج MRI قبل از عمل بیماران می‌باشد.

روش بررسی: 51 بیمار که تحت جراحی اصلاح کامل تترالوژی و تعویض دریچه پولمونر قرار گرفتند اطلاعات اولیه، نتایج MRI قلبی و طول زمان موج QRS قبل و شش ماه پس از جراحی محاسبه گردید و کلاس عملکردی بیماران (FC) نیز قبل و پس از جراحی ثبت شد.

یافته‌ها: 14 بیمار مونث و 37 بیمار مذکر و میانگین سنی بیماران، 48/23 سال بود. FC بیماران بعد از جراحی بهبود قابل توجهی داشت (001/0P<). میانگین مدت QRS قبل از جراحی (89/16SD=) 20/130 و پس از جراحی به (90/16SD=) 45/122 هزارم ثانیه رسیده (001/0P<) و با FC پس از عمل ارتباط معنی‌داری داشت (028/0P= و 025/0P=) در بیمارانی که پس از عمل بدون علامت بودند، QRS قبل از عمل به‌طور معنی‌داری پایین‌تر بود. میان اندکس‌های سیستولی، دیاستولی با FC پس از عمل ارتباط معنی‌داری به‌دست آمد (به‌ترتیب 005/0P= و 028/0P=) و در بیماران بدون علامت بعد از جراحی، اندکس‌های سیستولی و دیاستولی قبل از جراحی پایین‌تر بود.

نتیجه‌گیری: می‌توان از زمان QRS قبل و بعد از عمل و اندکس‌های سیستولی و دیاستولی قبل از عمل، به‌عنوان فاکتوری در بررسی وضعیت عملکرد قلبی و تعیین پیش‌آگهی بیماران استفاده نمود.


رویا ستارزاده بادکوبه، لیلا درخشان، امیر فرهنگ زند پارسا، علی پاشامیثمی، بختیار خسروی، بابک گراییلی، سیدمصطفی جباری،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تعیین شدت تنگی دریچه میترال و ارایه بهترین روش‌های درمانی علاوه بر اطلاعات بالینی، اندازه‌گیری دقیق سطح دریچه میترال ضروری است. این مطالعه با هدف مقایسه روش اکوکاردیوگرافی غیرتهاجمی معادله همبستگی جریان (Continuity equation) با پلنی متری در اندازه‌گیری سطح دریچه میترال انجام شد.
روش بررسی: بیماران مبتلا به تنگی میترال مراجعه‌کننده به کلینیک اکوکاردیوگرافی بیمارستان امام‌خمینی (ره) از ابتدا تا انتهای سال 1389 که برای انجام اکوکاردیوگرافی قبل از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالون‌دار یا به‌صورت روتین به این مرکز مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: تعداد موارد مورد مطالعه 73 بیمار بود، از این تعداد 17 نفر (3/23%) مرد و 56 نفر (6/76%) زن بودند متوسط سن بیماران 9/8±18/42 سال بود. در کل این بیماران روش معادله همبستگی با روش پلنی متری، ضریب همبستگی 832/0 (001/0P<) داشت. روش Pressure Half-Time (PHT) با روش پلنی متری ضریب همبستگی 720/0 (001/0P<) و روش PHT با روش Continuity equation ضریب همبستگی 604/0 (001/0P<) داشت. در زیر گروه بیماران با ریتم  فیبریلاسیون دهلیزی و نارسایی میترال قابل توجه، ضریب همبستگی بین پلنی متری و Continuity equation کم‌تر قابل اطمینان بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به ضریب همبستگی بالا بین روش پلنی متری مستقیم و روش Continuity equation می‌توان نتیجه گرفت که روش Continuity equation روش قابل اعتمادی در اندازه‌گیری سطح دریچه میترال می‌باشد و در مواردی که انجام پلنی متری با محدودیت مواجه است، از جمله کلسیفیکاسیون شدید دریچه میترال و بلافاصله بعد از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالون‌دار، می‌توان از روش Continuity equation به‌عنوان جایگزین استفاده کرد.


امیرفرهنگ زند پارسا، ناصر گیلانی لاریمی، علی‌رضا استقامتی، مرضیه متولی،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از مطالعات قبلی نشان داده‌اند که نمره کلسیم عروق کرونر (Coronary Artery Calcium Scoring, CACS) می‌تواند یکی از روش‌های تشخیص بیماری کرونر باشد. با توجه به وابستگی کلسیم عروق کرونر با جذب و دفع کلسیم در بدن، در این مطالعه، ارتباط هورمون پاراتیرویید (PTH) با بیماری‌های قلبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی در سال1390 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران، بیماران مشکوک به بیماری عروق کرونر و کاندید آنژیوگرافی کرونر ابتدا تحت سی‌تی‌اسکن جستجوگر چند جانبه بدون تزریق(Multidetector Computed Tomography, MDCT), non-enhanced قلب قرار گرفتند و CACS آن‌ها تعیین شد. سپس بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند و تنگی بیش از 50% معنی‌دار در نظر گرفته شد و بر اساس نمره جنسیتی (Gensini score) شدت درگیری عروق کرونر مشخص گردید. هم‌زمان سطح سرمی هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر سرم تعیین و رابطه میان کلسیم عروق کرونر و بیماری عروق کرونر با PTH و شاخص‌های متابولیسم کلسیم تعیین گردید.
یافته‌ها: 178 بیمار شامل 50 زن و 128 مرد وارد مطالعه شدند. میانگین سن بیماران 8/11±2/56 سال با دامنه 25 الی 87 سال بوده است. ضریب همبستگی CACS با Gensini score معادل 507/0 (001/0P<)، با هورمون پاراتورمون سرم معادل 037/0- (693/0P=)، با کلسیم سرم معادل 062/0 (499/0P=) و با فسفر سرم 061/0- (506/0P=) به دست آمد. هورمون پاراتورمون سرم در بیماران دارا و فاقد بیماری کرونر (CAD) به ترتیب 6/11±8/21 و 5/11±2/23 پیکوگرم در دسی‌لیتر بود (427/0P=).
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان می‌دهند که CACS شاخص مناسبی برای ارزیابی درگیری کرونر و شدت آن می‌باشد ولی رابطه‌ای بین PTH با شدت درگیری کرونر و میزان CACS یافت نشد.


امیرفرهنگ زندپارسا، سودابه نجاتی، علیرضا استقامتی،
دوره 71، شماره 9 - ( آذر 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی‌های اخیر در زمینه بیومارکرهای شاخص نارسایی قلبی محققین را با ترکیبات جدیدتری نظیر محصولات نهایی Glycation پیشرفته تحت عنوان Advanced Glycation End-products (AGEs) آشنا نموده است. هرچند اطلاعات موجود گویای نقش آن‌ها در نارسایی مزمن قلبی می‌باشد ولی در خصوص مکانیسم پاتوژنتیک آن‌ها اطلاعات زیادی در دست نمی‌باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر یافتن رابطه بین این بیومارکرها (AGEs) با شدت نارسایی قلبی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مزمن بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 85 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی مورد بررسی قرار گرفتند. از بیماران به‌طور هم‌زمان نمونه خون جهت اندازه‌گیری AGEs و بررسی اکوکاردیوگرافی جهت تعیین کسر جهشی بطن چپ انجام شد. رابطه میان سطح خونی AGEs با شدت نارسایی قلبی بررسی گردید.
یافته‌ها: از 85 بیمار، 48 (5/56%) بیمار مذکر بودند و میانگین سنی بیماران 4/13±8/55 بود. در کل همبستگی معناداری میان AGEs با کسر جهشی بطن چپ (LVEF) مشاهده شد (269/0 :ضریب همبستگی، 013/0P=). مقدار AGEs در بیماران دچار نارسایی ایسکمیک قلبی µg/ml 8/9±8/16 و در بیماران دچار نارسایی غیرایسکمیک قلبی µg/ml3/7±6/11 بوده که هرچند تفاوت از نظر آماری قابل‌ملاحظه نبود ولی تمایل به‌نفع افزایش بیش‌تر در بیماران مبتلا به نارسایی ایسکمیک قلبی بود (141/0P=).
نتیجه‌گیری: محصولات نهایی Glycation پیشرفته (AGEs) می‎توانند در تشخیص، پیش‌آگهی و ارزیابی شدت نارسایی قلبی مزمن مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به یافته‌های ما (بالاتر بودن سطح آن در نارسایی قلبی ایسکمیک)، ممکن است در آینده بتوان از آن در تشخیص افتراقی انواع نارسایی‌های قلبی استفاده جست.


امیرفرهنگ زندپارسا، پارسا فریادرس، علیرضا استقامتی، ناصر گیلانی لاریمی،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هرچند تحقیقات چندی رابطه بین کمبود 25 هیدروکسی ویتامین D3 را با بیماری‌های دیابت تیپ II، سندرم متابولیک و مقاومت به انسولین را نشان داده‌اند ولی در رابطه با تاثیر آن به‌عنوان عامل خطر مستقیم در بیماری‌های قلبی- عروقی اختلاف‌نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سطح سرمی ویتامین D3 با شدت گرفتاری عروق کرونر بود. روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بود که در بخش بیماری‌های قلب و عروق بیمارستان امام خمینی (ره) انجام شد. جمعیت تحت مطالعه شامل 178 بیمار مشکوک به بیماری عروق کرونر، کاندید آنژیوگرافی بودند. شدت درگیری عروق کرونر براساس یافته‌های آنژیوگرافی و بر مبنای امتیاز جنسینی (Gensini score) تعیین گردیده و سطح سرمی ویتامین D3 نیز به‌روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: تعداد 178 بیمار شامل 50 بیمار (1/28%) مونث و 128 بیمار مذکر (9/71%) وارد مطالعه شدند. میانگین سن بیماران 8/11±2/56 سال بود. در 91 بیمار (1/51%) بیماری عروق کرونر وجود داشت (تنگی بیش‌از 50%). میانگین ویتامین D3 سرم در بیماران دچار بیماری عروق کرونر (CAD) برابر با nm/l 35±4/45 و در بیماران فاقد CAD برابر با nm/l 7/43±5/55 بود (047/0P=). میانگین امتیاز جنسینی در کل بیماران 2/21±3/26 و ضریب همبستگی میان سطح سرمی ویتامین D3 با نمره مزبور برابر با 262/0- بود (043/0P=). نتیجه‌گیری: هرچند کمبود ویتامین D3 با وجود بیماری عروق کرونر ارتباط دارد ولی رابطه آن با شدت گرفتاری عروق کرونر از نظر آماری قابل توجه نبود.
فاطمه شیرانی، فرهنگ سلطانی بجستانی،
دوره 74، شماره 10 - ( دی 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتویید بیماری مزمن التهابی است که در صورت درمان نشدن، به ناتوانی شدید و مرگ زودرس منجر می‌شود. به همین سبب، در سال 2010، معیارهای جدیدی برای تشخیص هرچه سریع‌تر بیماری معرفی شد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه معیارهای 1987 ACR (American College of Rheumatology) با معیارهای 2010 ACR/EULAR (European League Against Rheumatism)  برای تشخیص بیماری آرتریت روماتویید صورت گرفته است.

روش بررسی: این مطالعه به روش کوهورت در بیماران مبتلا به آرتریت زودرس، به‌صورت پیگیری هر دو ماه یک‌بار به مدت یکسال در (1391) برای بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه سن بالای 18 سال و نداشتن تشخیص خاص جهت آرتریت بیمار در ابتدای مطالعه بود. سپس معیارهای تشخیصی قدیم و جدید در بیماران بررسی شده و حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی هر دو معیار معین شد.

یافته‌ها: این مطالعه بر 104 بیمار مبتلا به آرتریت زودرس، شامل 76 زن (1/%73) و 28 مرد (9/%26) با متوسط سنی 2/44+7/13 سال انجام شد. از این تعداد، در پایان یک‌سال پیگیری، 82 نفر مبتلا به آرتریت روماتویید شناخته شدند و 22 نفر آرتریت روماتویید نداشتند. از نظر تعداد آرتریت مفاصل کوچک و بزرگ در بیماران با تشخیص آرتریت روماتویید و غیرآرتریت روماتویید تفاوت معنادار بود (0001/0P=). ‌حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی معیارهای جدید 2010 ACR-EULAR، به‌ترتیب 65%، 40%، 81% و 23% بود. ‌حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی معیارهای قدیمی 1987 ACR، به‌ترتیب، 51%، 62%، 83%، 25% بود.

نتیجه‌گیری: معیارهای جدید تشخیص آرتریت روماتویید، نسبت به معیارهای قدیمی، حساسیت بیشتر و ویژگی کمتری دارند.


حمید فرهنگی، فاطمه محرری، لیدا جراحی، پریسا آرمان‌پور،
دوره 74، شماره 10 - ( دی 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص و درمان سرطان در کودک تنش روانی ایجاد می‌کند که اغلب اثر منفی بر سلامت والدین دارد. این مطالعه با هدف تعیین سطح استرس و اضطراب و افسردگی والدین با کودک مبتلا به لوسمی انجام شد.

روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه‌ای مقطعی بر روی والدین با کودک مبتلا به لوسمی مراجعه‌کننده به کلینیک بیمارستان دکتر شیخ مشهد در سال 94 بود که با روش نمونه‌گیری آسان انجام شد. گردآوری داده‌ها با پرسشنامه DASS-21 صورت گرفت.

یافته‌ها: مطالعه بر روی 48 والد انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد در مطالعه حاضر 37% استرس، 79% اضطراب و 67% افسردگی داشتند. بین سطح درآمد والدین و اضطراب و بین سطح تحصیلات و افسردگی ارتباط معنادار وجود داشت، ولی بین سن و جنس با سه متغیر فوق ارتباطی یافت نشد.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که سطح استرس و افسردگی به ویژه اضطراب در بین والدین کودکان مبتلا به لوسمی قابل توجه می‌باشد.


یونس مهری‌فر، حمیده پیرامی، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با فیوم منگنز در فرآیندهای جوشکاری باعث اثرات عصبی زیان‌آور بر سلامت افراد جوشکار می‌شود. مواجهه طولانی‌مدت با منگنز باعث تغییر در عملکرد سیستم عصبی مرکزی می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران مواجهه یافته با فیوم‌های فلزی حاوی منگنز بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت در فروردین ماه سال ۱۳۹۶ در یک مجتمع ذوب آهن انجام گرفت. با روش سرشماری ساده تعداد ۴۰ نفر جوشکار به‌عنوان گروه مواجهه و ۳۵ نفر از کارکنان واحد اداری به‌عنوان گروه شاهد تعیین شدند. داده‌های مربوط به‌ علایم سردرد میگرن با استفاده از پرسشنامه‌ی ارزیابی میگرن اهواز (AMQ) جمع‌آوری گردیدند. نمونه‌های هوا توسط فیلتر استر سلولزی مخلوط (MCE) نمونه‌برداری و از طریق دستگاه نشر اتمی پلاسما (ICP- AES) (روش NIOSH۷۳۰۰) آنالیز شدند.
یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار تراکم غلظت مواجهه افراد جوشکار با منگنز برابر mg/m۲ ۲/۹۱±۷/۴۲ بود که این مقدار خیلی بالاتر (۳۵ برابر) از حد مجاز شغلی وزنی-زمانی توصیه شده برای فلز مذکور بوده است. فراوانی علایم سردرد میگرن در گروه جوشکاران به‌طور معناداری بیشتر از گروه کارکنان اداری غیرمواجهه بود (۰/۰۴۲=P). همبستگی بین میزان بروز علایم سردرد میگرن با میزان تراکم غلظت منگنز در هوای منطقه تنفسی جوشکاران معنادار بود (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: میزان مواجهه جوشکاران با فیوم منگنز فراتر از حد مجاز بود و فراوانی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران در مقایسه با گروه شاهد نیز بیشتر بود و از نظر آماری نیز همبستگی معناداری بین تراکم منگنز هوا و شیوع سردرد میگرنی یافت شد.

سعید نوری، آناهیتا ذوقی، محمدرضا شریف، نجلا فرهنگ، مازیار شجاعی،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هر ماده توکسیک بسته به تغییرات فیزیولوژیک در حین تماس نشانه‌های منحصر به فرد خود را دارد. اثر سرب بر روی غده تیرویید نامشخص است. در این مطالعه تغییرات هورمون‌های تیروییدی در بیماران دچار مسمومیت با سرب بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ در بیمارستان لقمان حکیم تهران از طریق روش نمونه‌گیری در دسترس، سطح هورمون‌های تیروییدی در ۹۰ نفر همسان‌سازی‌شده اندازه‌گیری شد. ۳۰ بیمار مسموم با سرب، ۳۰ بیمار با اعتیاد به اپیوم مراجعه‌کننده به مرکز ترک اعتیاد و ۳۰ فرد سالم، از نظر سطح سرب و هورمون‌های تیروییدی بررسی شدند. هورمون‌های تیروییدی در گروه مورد نسبت به گروه‌های کنترل مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: سطح سرب در گروه دچار مسمومیت با سرب µg/dl ۲۳/۵ ± ۵۷/۵ و در گروه کنترل اول با اعتیاد به اپیوم µg/dl ۳/۸ ± ۷/۸ و در گروه کنترل دوم µg/dl ۵/۹ ± ۹ بود. هورمون تحریک‌کننده تیرویید در بیماران دچار مسمومیت با سرب mIU/L ۰/۰۱ ± ۰/۲ به‌میزان معناداری نسبت به گروه کنترل اول (۱/۰۵±۲/۴) و گروه کنترل دوم (۰/۰۱ ± ۲/۳) کمتر بود (۰/۰۴P=). تیروکسین در بیماران دچار مسمومیت با سرب (µg/dl ۲/۶ ± ۱۷/۸) به‌میزان معناداری نسبت به گروه کنترل اول ۱/۹±۸/۸ و گروه کنترل دوم ۳/۵±۷/۴ بیشتر بود (۰/۰۲P=).
نتیجه‌گیری: مسمومیت با سرب بر عملکرد تیرویید موثر است و باعث کاهش هورمون تحریک‌کننده تیرویید و افزایش تیروکسین می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb