نیلوفر مجدآبادی، مهربان فلاحتی، فریبا حیدری کهن، شیرین فرهیار، پروانه رحیمی مقدم، مهتاب اشرفی خوزانی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مادهای بدون رنگ و معطر بهنام ۲-فنیل اتانول با اثر ضد میکروبی بهطور گسترده در وسایل آرایشی، عطرها و صنایع غذایی بهکار برده میشود. ولوواژینیت کاندیدایی مزمن، التهاب ولوواژینال ایجادشده توسط گونههای کاندیدا است. مقاومت نسبت به کلوتریمازول که از داروهای متداول در درمان این بیماری است در بسیاری از بیماران گزارش شده است. بنابراین در جهت بهبود درمان، اثر همبست کلوتریمازول با ۲-فنیل اتانول بر روی گونههای کاندیدا جدا شده از ولوواژینیت مزمن کاندیدایی بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعهی مداخلهای، از اسفند ۱۳۹۴ تا آذر ۱۳۹۵ بر روی گونههای کاندیدایی جداشده از زنان مبتلا به ولوواژینیت مزمن مراجعهکننده به بیمارستان لولاگر تهران در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. نمونهها مورد آزمایش مستقیم، کشت بر روی محیط کاندیدا کروم آگار (جهت شناسایی اولیه ایزولهها)، سابورو دکستروز آگار (جهت حفظ ایزولهها) و تعیین توالی ناحیه ITS (جهت شناسایی قطعی گونههای کاندیدا) قرار گرفتند. سپس کلوتریمازول و ۲-فنیل اتانول بهتنهایی و در همبست بر روی گونههای جدا شده، بهروش میکرو براث دایلوشن آزمایش شدند.
یافتهها: از ۴۰ سویه کاندیدایی شناساییشده در این مطالعه، ۹۵% کاندیدا آلبیکنس و ۵% کاندیدا آفریکانا بودند. در آزمون همبست، میانگین MIC (حداقل غلظت مهارکنندگی از رشد قارچ) ۲-فنیل اتانول و کلوتریمازول بهتنهایی بهترتیب µg/ml ۰±۳۲۰۰ و µg/ml ۴۰/۱۶±۵۶ بود و بین مقادیر MIC کلوتریمازول بهتنهایی و در همبست، تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۲۱P=).
نتیجهگیری: در همبست کلوتریمازول و ۲-فنیل اتانول اثر همافزایی مشاهده شد.
رومینا قاضی میرسعید، شیرین فرهیار، شهرام محمودی،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
سردبیر محترم
درماتوفیتوزیس یک عفونت قارچی شایع در انسان است که در اثر گروه هموژنی از قارچهای کراتیندوست به نام درماتوفیتها ایجاد شده و حدود 25%-20 از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری از طریق درگیری پوست و ضمائم آن شامل مو و ناخن منجر به تظاهرات بالینی میشود.1 همچنین به دلیل تاثیرپذیری ظاهر افراد از این بیماری، بر جنبههای روانشناختی بیماران نیز اثر مخرب گذاشته و میتواند باعث کاهش کیفیت زندگی آنها شود.2 ترایکوفایتون روبروم (Trichophyton rubrum) و اعضای کمپلکس ترایکوفایتون منتاگروفایتیس (Trichophyton mentagrophytes) -ترایکوفایتون اینتردیجیتال (Trichophyton interdigitale) معمولا بهعنوان شایعترین عوامل جهانی درماتوفیتوزیس گزارش میشوند.3 در سالهای اخیر گزارشهایی از نقاط مختلف جهان، از جمله ایران، مبنی بر شیوع عفونتهای درماتوفیتی ناشی از گونهای نوظهور و مقاوم به دارو به نام ترایکوفایتون ایندوتینهآ منتشر شده است.4 شواهد علمی دال بر جایگزینی ترایکوفایتون ایندوتینهآ بهعنوان شایعترین عامل درماتوفیتوزیس در حال افزایش است.5
ترایکوفایتون ایندوتینهآ که سابق بر این با نام ژنوتیپ هشت ترایکوفایتون منتاگروفایتیس نیز شناخته میشد، نخست در سال 2020 از کشور هند و پس از آن از سایر کشورها در قارههای مختلف گزارش شد. شیوع ترایکوفایتون ایندوتینهآ در ایران براساس نتایج مطالعات مختلف 7/19% گزارش شده است.6 با اینحال، یک مطالعه اخیر شیوع این گونه را در جمعیت مورد بررسی در شهر تهران 6/46 % برآورد کرده است.7 اعتقاد بر این است که عوامل متعددی از جمله سفرهای جهانی، مهاجرت و فقدان بهداشت میتوانند دلیل انتقال بیماری در سراسر جهان باشند. این گونه یک پاتوژن انساندوست است که منجر به عفونتهای مزمن و گسترده همراه با ضایعات التهابی و خارشدار در نواحی مختلف بدن میشود. کچلی بدن و کشاله ران به عنوان شایعترین تظاهرات بالینی ناشی از این قارچ گزارش شدهاند.9 درمان عفونتهای قارچی از جمله درماتوفیتوزیس بهدلیل محدود بودن تعداد داروهای در دسترس و کند بودن روند پاسخ به درمان، معمولا با چالشهایی همراه است.8 براساس نتایج مطالعات ارزیابی الگوی حساسیت دارویی، اکثر جدایههای ترایکوفایتون ایندوتینهآ بهعلت جهش نقطهای در ژن اسکوآلن آپوکسیداز، دارای مقاومت بالا به داروی تربینافین میباشند. شیوع مقاومت به تربینافین در مطالعات اخیر بین 60%-30 گزارش شده است.10 همچنین، در بسیاری از گزارشها شواهدی مبنی بر اثربخشی محدود سایر داروهای ضدقارچی علیه این درماتوفیت و مقاومت به آزولها از جمله ایتراکونازول نیز وجود دارد.8 بنابراین، درمان عفونتهای ناشی از ترایکوفایتون ایندوتینهآ میتواند به یک چالش بالینی تبدیل شود. باتوجه به شواهد علمی موجود، ضروری به نظر میرسد که تمامی متخصصین پوست در کشور آگاهی کافی در ارتباط با این ارگانیسم نوظهور پیدا کرده و در معاینات بالینی، دریافت شرح حال و درمان بیماران، نکات مربوط به آن را مدنظر قرار دهند. همچنین از آنجایی که شناسایی این گونه با روشهای معمول آزمایشگاهی میسر نیست، لزوم افزایش ارتباط بین درمانگاههای پوست و آزمایشگاههای تخصصی قارچشناسی و توجه ویژه مسئولین به راهاندازی و تجهیز چنین آزمایشگاههایی، جهت ارایه خدمات تشخیصی و درمانی بهینه، بیش از پیش احساس میشود. اولویت بخشی به پژوهشهای این حوزه با هدف افزایش آگاهی از شیوع این گونه و الگوی حساسیت دارویی آن در کشور نیز از جمله سایر اقداماتی است که میتواند مدنظر مسئولین و پژوهشگران قرار گیرد.