20 نتیجه برای فروزان
قدسی، داود فروزان پور،
دوره 25، شماره 3 - ( 2-1346 )
چکیده
بطور خلاصه ما توانستیم برای اولین بار در بخش یک میرزاه بیمارستان پهلوی یک مورد حالب پشت ورید اجوب تحتانی را مشخص نمائیم.کلیشه پیلوگرافی رتروگراد توام با عکسبرداری از ورید اجوف تحتانی نماینده تشخیص صحیح بیماری است.( هر چند قبلاً این تشخیص با عمل جراحی تائید شده است).
ابوالقاسم قائمی، نوشین فروزانفر،
دوره 27، شماره 4 - ( 2-1348 )
چکیده
آماری که عرضه گردید نتیجه مطالعات و تحقیقات چهار ساله بخش بیماریهای خون است. در تهیه این آمار بیماران بستری و سرپایی هر دو به حساب آمده اند. از این میان فقط بیماران جدید در محاسبه جای گرفته اند. به علاوه تعدادی از بیماران که به طور سرپایی به درمانگاه بخش خون مراجعه کرده و مبتلا به بیماری خونی نبوده اند نیز به حساب آمده اند. تعداد بیماران جدیدی که طی این چهار سال مراجعه نموده اند بالغ بر 2393 می شود.مبتلایان بیماریهای خون چه به طور سرپایی و چه بستری تحت درمانهای لازم از قبیل ترانسفورزیون ، شیمیوتراپی، رادیوتراپی قرار می گیرند و برای هر یک از آنها در بخش خون کارت شناسایی مخصوص وجود دارد. به علاوه لامهای هر بیمار به ترتیب مراجعه شماره گذاری شده و در بایگانی اسلایدهای بخش خون موجود است.چنانکه از این آمار بر می آید قسمت عمده مراجعات این بخش را کم خونی ها به خصوص کم خونی فقر آهن و بعد از آن به ترتیب لوسیمهای حاد ، لوسیمهای مزمن و بیماریهای خونریزی دهنده ارثی تشکیل می دهد.
حسن طباطبائی، هوشنگ سعادت، داود فروزانپور،
دوره 27، شماره 6 - ( 2-1348 )
چکیده
در این مقاله مختصری از تجربیات ما در زمینه اختلالات کلیوی ناشی از اعمال جراحی آمده است. البته این تجربیات به هیچ وجه کامل و کافی نیست تا بتوان یک نتیجه گیری مسلم کرد، ولی همین قدر می توان گفت که کلیه در صورت داشتن سرمایه عملی کافی ، می تواند به سهولت از مشکلات ناشی از عمل جراحی پیروزبیروم آید و اگر اندک اختلالی حاصل شود آن را به سرعت اصلاح و ترمیم می کند.بیماران ما همگی به علت اختلالات مجاری ادراری عمل شده اند و همین دلیل دیگری است که کلیه می تواند در شرایط دشوار هم به شرط داشتن ذخیره عملی کافی ، اعمال جراحی سنگین و دشوار را تحمل کند و متابولیسم آب و الکترولیت ها و تعادل اسید و باز را تامین نماید.
نوشین فروزانفر، فریدون دواچی،
دوره 29، شماره 2 - ( 2-1350 )
چکیده
داود فروزانپور، رضا شریف،
دوره 31، شماره 8 - ( 1-1353 )
چکیده
- علل بیشماری می توانند در شخص ایجاد هیدرونفروز نمایند که یکی از آنها تنگی دهانه مجرای ادراری به علل مادرزادی و یا اکتسابی است.- علل اکتسابی تنگی دهانه مجرای ادراری در ایران به نحو بارزی زیادتر است که به نظر می رسد علت آن ختنه کردن پسربچه ها بخصوص در دوران طفولیت و قنداق کردن و عدم رعایت موازین بهداشتی است.- تنگی دهانه مجرای ادراری در مجرا ایجاد عفونتهای مقاوم - دیورتیکولهای مجرا - عفونت انساج اطراف مجرای ادراری - فستیولهای مجرای ادراری می نماید.- در مثانه ایجاد دیورتیکول - سنگ مثانه - سیستیتهای مقاوم - هیپروتروفی جدار مثانه - آتروفی جدار مثانه و بالاخره برگشت ادراری ( رفلو) می نماید.- برگشت ادراری هر چه سن بیمار پائین تر باشد بیشتر امکان پذیراست.- در کلیه هایی که دارای باسینه انتراهیلر هستند صدمات وارده به نسج کلیه خیلی شدیدتر است از کلیه هاییست که باسینه اکستراهیلر دارند .- ضایعات هیدرونفروتیک ابتدا از سرپایی ها شروع شده و تا آتروفی و اضمحلال کامل کورتکس کلیه می تواند پیشرفت نماید.- از بین بردن علت ایجاد کننده هیدرونفروز مقدار متنابهی از عوارض ایجاد شده را بهبود می بخشد.
داود فروزانپور، رضا شریف،
دوره 32، شماره 8 - ( 7-1354 )
چکیده
هیپوسپادیاز یکی از عوارض مادرزادی شایع مجرای ادراری است که در هر 300 تا 350 نفر پسربچه یک نفر به این عارضه مبتلا میگردد.- این عارضه تشریحی بعلت اختلال هورمونی که به عللی موجب توقف رشد و تکامل جوانه ژنیتال که ایجاد دستگاه تناسلی خارجی را مینماید، بوجود میآید.- تنگی مآی مجرای ادراری - کورده - (یا قوس مرضی آلت تناسلی)- وجود نسج فیبروی غیرقابل ارتجاع، بجای مجرای ادراری و جسم اسفنجی- میتواند عوارض جسمی و روحی فراوانی را در شخص ایجاد نماید.- از عوارض اصلی، عوارض مربوط به تنگی مجرا - اختلال در ادرارکردن- اختلال در مسئله نعوظ و اختلال در موضوع قدرت باروری است.- اغلب توصیه شده است که تا سن مدرسه، قبل از اینکه زمینه عوارض روحی چشمگیری بتواند در شخص ایجاد گردد، نسبت به ترمیم مجرای بیمار اقدام گردد.- آماری که از بخش اورولوژی دانشکده پزشکی گرفته شده، تعداد مبتلایان به عارضه هیپوسپادیاز را یکنفر در مقابل 494 نفر نشان میدهد.- اغلب بیماران هیپوسپادی که در بخش میزرا دانشکده پزشکی تحت عمل جراحی قرار گرفتهاند در سنین بین 18 تا 20 سالگی مراجعه کردهاند.نتایج عمل دو مرحلهای که در این بخش در مورد بیماران هیپوسپادی انجام گرفته رضایتبخش بوده است.
داود فروزانپور،
دوره 34، شماره 3 - ( 2-1355 )
چکیده
سیدحمید میرخانی، سیدخلیل فروزان نیا،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
شایعترین عمل جراحی قلب در حال حاضر در اکثر نقاط دنیا از جمله کشور ما (Coronary artery bypass graft: CABG) می باشد. یکی از عوارض این عمل که سبب افزایش موربیدیتی و مورتالیتی شده انفارکتوس میوکارد Peri-operative است. شیوع عارضه براساس کتب مرجع و مقالات حدود 5.5-2.5% می باشد. در این مطالعه 300 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که کاندید عمل جراحی CABG بوده و از تاریخ 1376/11/5 لغایت 1377/9/1 در بخش جراحی قلب بیمارستان امام خمینی تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند از نظر شیوع انفارکتوس میوکارد Peri-operative و همچنین ریسک فاکتورهای ایجاد انفارکتوس میوکارد بررسی شدند. انفارکتوس میوکارد براساس الکتروکاردیوگرافی (موج Q جدید و ثابت) و اندازه گیری (Creatinine-phosphokinase MB: CPK-MB) بالای 100 واحد بود که در سه نوبت، قبل از انتقال بیمار به اتاق عمل، بعد از انتقال بیمار از اتاق عمل به (Intensive care unit: ICU) و صبح روز اول بعد از عمل انجام شد. در 300 بیمار مورد مطالعه 21 مورد (7%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت برای انفارکتوس و 38 مورد (12.7%) سطح سرمی CPK-MB بالای 100 واحد داشتند ولی فقط در 15 بیمار (5%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت به همراه CPK-MB بالای 100 وجود داشت که برای این گروه تشخیص انفارکتوس میوکارد گذاشته شد. در گروه دچار انفارکتوس میوکارد در این مطالعه که 15 بیمار (5%) بودند ریسک فاکتورها شامل سابقه دیابت، سابقه هیپرتانسیون، سابقه هیپرلیپیدمی، گرفتاری Jef main و انجام اندارکتومی بود که نسبت به گروه بدون انفارکتوس میوکارد از نظر آماری تفاوت معنی دار داشت.
سید خلیل فروزان نیا، محمد حسن عبدالهی، مصطفی متفکر، حمید رضا دهقان، حسن رجبیون،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
فیبریلاسیون دهلیزی (AF) شایعترین آریتمی بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر (CABG) میباشد که میتواند سبب طپش قلب، ناپایداری همودینامیک و حوادث ترومبوآمبولیک شود. به منظور بررسی اثرات آمیودارون با دوزهای مختلف در پیشگیری از AF بعد از CABG، این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی بر روی 300 بیمار کاندید CABG انجام شد.
روش کار: بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. قبل از آغاز عمل جراحــــی در گروه
اول فقط پروپرانولول mg 10 خوراکی هر 8 ساعت و در گروه دوم و سوم، علاوه بر پروپرانولول به ترتیب از
آمیودارون Low Dose و High Dose به میـزان mg 350 وmg 1000 به صـورت انفوزیـون داخـل وریـدی از 24 ساعت قبل از عمل جراحی استفاده شد.
یافتهها: میزان آریتمی AF بعد از عمل CABG در گروه اول 12 نفر و در گروه دوم چهــــار نفر در و گـــروه
سوم 10نفر بود که از این تعداد 23 مورد در گروه مردان (36/10%) و سه مورد در گروه زنان (84/3%) بود. 267 بیمار (89%) به روش On Pump (با استفاده از دستگاه پمپ قلبی-ریوی) و 33 بیمار (11%) به روش Off Pump (بدون استفاده از دستگاه پمپ قلبی- ریوی) عمل شدند. در بیمارانی که به روش On Pump عمل شدند AF در 26 مورد (73/9%) AF به وقوع پیوست در حالی که در گروه Off Pump هیچ آریتمی رخ نداد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده رژیم داروئی آمیودارون Low Dose همـــراه با پروپـــرانــولول به
عنوان پروفیلاکسی از AF در بیماران کاندید CABG توصیه میشود.
محمد حسن عبدالهی، سید خلیل فروزان نیا، صمد زارع،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
قریب به سه درصد از جمعیت ایران به نوعی مبتلا به اعتیاد میباشند. هدف از این مطالعه بررسی وابستگی به مواد مخدر بر اساس معیارهای DSM-IV و ارزیابی نگرش افراد معتاد مبنی بر تأثیر مصرف مواد مخدر بر بیماری قلبی آنان در بیماران کاندید عمل CABG می باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی 1329 بیمار کاندید عمل جراحی بایپس شریان کرونر (CABG ) در بخش جراحی قلب بیمارستان افشار یزد از تیرماه 80 تا تیرماه 83 انجام گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته اخذ و با نرم افراز رایـانهای 5/11SPSS و آزمونـهای Chi Square و ANOVA/ MCNema'r تحلیل و مقادیر 05/0p< معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: از 1329 بیمار مورد مطالعه، 131 بیمار (9/9%)، 127 مرد (9/98%)، و چهار زن (1/1%) مطابق با ملاک DSM-IV وابستگی به مواد مخدر داشتند. میانگین سنی معتادین به طور معنیداری بالاتر از گروه غیرمعتاد بود (8 0/10±5/58 سال در برابر 15/10 ± 7/50 سال) (000/0= P). تریاک (9/96%) بیشترین ماده مصرفی و تدخین (7/52%) شایعترین راه استعمال مواد مخدر بود. 82 نفر (5/62%) از معتادان بر بهبود عملکرد قلبی عروقی و درد سینه خود پس از شروع مصرف مواد مخدر باور داشتند که از این تعداد 58 نفر قبل از شروع مصرف مواد مخدر نیز معتقد به اثر مثبت ذکر شده فوق بودند (012/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع 9/9% اعتیاد در بیماران کاندید CABG و باور به اثرات مفید قلبی عروقی مواد مخدر و با توجه به اثر صرفا˝ تسکینی و علامتی مواد مخدر بر درد سینه ، پیشنهاد می شود آموزش صحیح در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.
سید محمود صدر بافقی، مهناز سالاری، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، مهران کریمی، سید خلیل فروزان نیا،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
سندرم متابولیک به مجموعهای از اختلالات متابولیک اطلاق میشود که وقوع همزمان آنها در هر شخص بیشتر از خطر وقوع احتمالی هر یک به تنهایی است. این سندرم به علت ارتباط با دیابت و بیماریهای قلبی ـ عروقی و نیز به خاطر شیوع بالا در جمعیتها، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب نموده است.
روش بررسی: یک مطالعه cross -sectional بر روی 1110 نفر از افراد 74 -20 ساله شهر یزد بصورت نمونه گیری خوشهای انجام شد.
یافتهها: شیوع سندرم متابولیک 1/32% بود که در زنان بطور معنی داری بیشتر از مردان بود. شیوع سندرم متابولیک با افزایش سن و نیز افزایش BMI در هر دو جنس افزایش یافت. شایعترین اختلال متابولیک تری گلیسیرید≥150 بود. 2/19% از افراد مورد مطالعه فاقد معیار سندرم متابولیک بودند و1/21% یک معیار،6/27% دو معیار، 8/20% سه معیار، 9% چهار معیار و 3/2% هر پنج معیار را داشتند.
نتیجهگیری: نزدیک به یک سوم مردم یزد دچار سندرم متابولیک هستند و با توجه به آمار دیگر ایران، شیوع سندرم متابولیک در ایران نسبت به آمریکا و اروپا بالاست لذا باید برنامههای غربالگری و درمانی کنترل ریسک فاکتورها با دقت در کشور اجرا گردند.
محمد قرگزلو، مهرک منتظران، محمد فروزانفر، سیمین خلیلی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
عفونت آنفلوانزا عامل موثری در ایجاد حملات حاد آسم است. از اینرو تصور میشود واکسیناسیون کودکان مبتلا به آسم بر علیه آنفلوانزا در کاهش حملات حاد نقشی داشته باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر برای بررسی این اثر، بر روی 201 کودک مبتلا به آسم در فصل آنفلوانزای سال 1382 انجام گرفت. بیماران را در دو گروه واکسنزده و نزده بهصورت تصادفی قرار دادیم. واکسیناسیون در شهریور 1382 انجام گرفت. پس از آن بهمدت شش ماه (پائیز و زمستان) و بهصورت ماهیانه با تماس تلفنی افزایش مصرف آگونیست بتا-2، مراجعه اورژانسی به پزشک، مصرف استروئید سیستمیک و بستری شدن در بیمارستان به سبب آسم، از بیماران پرسیده شد. اطلاعات جمعآوری شده تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: اختلاف مصرف بتا-2 آگونیست (در گروه واکسینه نشده بیش از گروه واکسینه شده) معنیدار بود. (001/0(P< اختلاف مصرف کورتون سیستمیک در میان دو گروه در فصل آنفلوانزای مورد مطالعه بهسبب حمله حاد آسم و بستری در بیمارستان و مراجعات اورژانسی در میان دو گروه اختلاف معنیداری نداشت. (05/0(P> بروز حمله حاد آسم و طول مدت حملات حاد در گروه واکسن زده کمتر بود. (05/0(P< دفعات مصرف سالبوتامول و غیبت از مهدکودک و مدرسه بهسبب آسم در گروه واکسن زده کمتر بود. (05/0(P<
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که واکسن آنفلوانزا میتواند در پیشگیری از برخی جنبههای حمله آسم موثر باشد
سعیده دهاقین، سیدآرش طهرانی بنیهاشمی، محمد حسین فروزانفر، سیدهطاهره فائزی، الهام نورالهزاده، ژاله غلامی، مژگان برغمدی، فریدون دواچی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: مداخلات پیشگیرانه برای کاهش خطر ابتلا
و پیشرفت استئوآرتریت زانو اهمیت ویژهای دارد، چراکه علاوه بر تاثیر روی کیفیت
زندگی بیماران، باعث کاهش بار اقتصادی بر جامعه و خانواده میگردد. طراحی برنامههای
پیشگیری از آرتروز زانو مستلزم شناخت عوامل خطر خصوصاً عوامل خطر قابل اصلاح میباشد.
روش بررسی: مطالعه فاز
سوم برنامه جامعهنگر کنترل بیماریهای روماتیسمی COPCORD،
موردی-شاهدی بوده و انتخاب گروهها بهصورت تصادفی از افراد مرحله اول طرح صورت
گرفته و تعداد 480
بیمار
با تشخیص آرتروز زانو و 490 نفر به عنوان گروه شاهد مورد پرسشگری و معاینه قرار
گرفتند. تشخیص آرتروز زانو درصورت درد زانو همراه وجود حداقل سه معیار از شش معیار
ACR گذاشته شد. عوامل خطر مورد بررسی: سن، جنس،
چاقی، قومیت، مذهب، سطح تحصیلات، سابقه مصرف سیگار و یا انواع تنباکو. ارتباط
عوامل فوق با آرتروز زانو با مدل GEE
با
ارائه 95%CI، OR بررسی گردید. یافتهها: فاکتور سن به همراه فاکتور جنس به صورت معنیدار عامل
خطر برای آرتروز زانو محسوب میگردد و خانمها
بیشتر مبتلا به آرتروز زانو میگردند. اضافه وزن، چاقی و نسبت دور کمر به دور باسن در افراد مبتلا به آرتروز زانو بیشتر از گروه
شاهد بود. هرچه سطح تحصیلات بالاتر باشد احتمال آرتروز زانو کمتر میگردد. افراد
با دیپلم و تحصیلات دانشگاهی نسبت
به افراد بیسواد/ تحصیلات ابتدایی نسبت شانس کمتری برای آرتروز زانو داشتند. نتیجهگیری: عواملی
نظیر سن و جنس، چاقی، اضافه وزن و BMI
بهعنوان عامل
خطر در آرتروز زانو بوده و سطح تحصیلات، یک عامل محافظتکننده میباشد. مذهب،
قومیت، مصرف سیگار و قلیان عوامل خطر برای آرتروز زانو نبودند.
سعیده دهاقین، احمدرضا جمشیدی، سید آرش طهرانی بنیهاشمی، ژاله غلامی، محمدحسین فروزانفر، معصومه اخلاقی، علیرضا خبازی، الهام نورالهزاده، مژگان برغمدی، بزرگمهر عرب زاده، فریدون دواچی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : آرتروز از شایعترین بیماریهای روماتیسمی میباشد در این مطالعه به بررسی شیوع آرتروز علامتدار دست در جامعه شهری میپردازیم. رو ش بررسی : ساکنین (15 سال یا بالاتر) مناطق 22گانه تهران در مطالعه جامعهنگر بررسی مشکلات روماتیسمی (COPCORD) شامل آرتروز شرکت کردند. در مجموع، برای 10291 نفر پرسشنامه تکمیل شد (پاسخگویی 75%). در مورد وجود درد دست در هفت روز اخیر/ گذشته و یا سابقهی درد، تورم، تندرنس، خشکی صبحگاهی در استخوانها/ مفاصل دست داشتهاند پرسش گردید. در صورت وجود شکایت مفصلی- استخوانی، یا تظاهرات خارج مفصلی، معاینه کامل فیزیکی انجام شد. آرتروز مفاصل دست به صورت وجود برجستگی قابل لمس (گره هبردن/ بوشارد/ دفرمیتی CMC اول)، درد، سفتی، تورم یا ترکیبی از این علائم در هر یک از مفاصل (DIP-PIP-MCP-CMC1) تعریف گردید. تشخیص آرتروز دست هنگامی مطرح است که حداقل در یکی از مفاصل، تشخیص آرتروز داده شود. یافتهها : میانگین سنی افراد مطالعه شده 1/37 و انحرافمعیار 3/16و 6/52% زن بودند. آرتروز دست در 8/2% موارد مشاهده شد (4/3-3/2 CI , )، شیوع در زنان (4/4% در مقابل 3/1%، 0001/0 p< ) و افراد مسن بیشتر بود (افراد زیر 30سال 1/0% در مقابل افراد بالای 70 سال 23%، 0001/0 p< ). شایعترین علائم در مفاصل DIP, PIP, CMC1 به ترتیب 1- وجود برجستگی (ندول) 2- خشکی 3- درد هنگام حرکت بودند. نتیجهگیری : آرتروز دست بیماری شایع مفصلی- استخوانی میباشد. بررسی شیوع، الگوی درگیری مفاصل و ارتباط آن با سن و جنس در یک جامعه شرقی نشان داد که این آرتروز از جهات فوق مشابه مطالعات غربی است. با توجه به شیوع بالای آرتروز دست، ارائه راهکار مناسب در پیشگیری و درمان آن در مطالعات بعدی ضروری است.
سید خلیل فروزاننیا، مهدی حدادزاده، سید جلیل میرحسینی، حبیباله حسینی، محمدحسن عبدالهی، محمد فراتیزدی، مجید راستی، حمزه دهقانی زاده، سید محمد قریشیان،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: از مهمترین عوارض عمل بایپس شریان کرونر شیوع بالای نیاز
به انتقال خون است که باعث افزایش عوارض و مرگ و میر میگردد. هدف این مطالعه
بررسی فاکتورهای مرتبط با نیاز به انتقال خون در طی عمل بایپس شریان کرونر بدون
استفاده از پمپ میباشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مورد- شاهدی بر روی 923 بیمار که از
مرداد 1387 تا دی 1388 در بیمارستان افشار یزد تحت عمل بایپس شریان کرونر بدون استفاده
از پمپ قرار گرفتند انجام شد. اطلاعات بیماران با توجه به ریسک فاکتورهای نیاز به
انتقال خون از پرونده پزشکی آنها استخراج و تحلیل آماری شد.
یافتهها: 54% مردان و 79% زنان در این مطالعه
نیاز به انتقالخون داشتند (0001/0p<).
میانگین سنی بیماران نیازمند به انتقالخون 11/11±86/61 سال و در گروه غیر نیازمند 98/10±27/60 سال
بود (08/0p=). 563 بیمار (61%) نیاز به انتقالخون
داشتند و متوسط خون تزریق شده دو واحد بود. نیاز به انتقالخون در جنس مؤنث (0001/0p<)، هماتوکریت پایین قبل از عمل (0001/0p<)، سابقه دیابت (001/0p<)، فشارخون بالا (025/0p<) و تعداد گرافت (027/0p<) افزایش داشت. بین گروه انتقال خون و بدون
انتقالخون از نظر تستهای انعقادی قبل از عمل، سابقه هیپرلیپیدمی، حوادث عروقی
مغز و نارسایی کلیوی و مصرف داروهای ضد پلاکتی و استفاده از شریان پستانی داخلی چپ
تفاوت معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: جنس مؤنث، هماتوکریت پایین قبل عمل، تعداد گرافت بیشتر،
دیابت و فشار خون بالا سبب افزایش نیاز به انتقال خون در جراحی بایپس شریان کرونر
بدون استفاده از پمپ میشود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
سیدخلیل فروزاننیا، سیدجلیل میرحسینی، سیدحسین مشتاقیون، محمدحسن عبدالهی، حبیباله حسینی، حمزه دهقانیزاده، سیدعلی بنیفاطمه، سیدمهدی حسینی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: توجه
به درناژ مناسب مدیاستن و فضای پلور پس از جراحی بایپاس شریان کرونر جهت جلوگیری
از افیوژن پلور و پریکارد، تامپوناد قلبی و عوارض دیررس همانند پریکاردیت کنستریکتیو
امری ضروری است. اما استفاده از درن برای این مهم منجر به یکسری عوارض نامطلوب میشود
که نتایج عمل را مخدوش مینماید. این مطالعه جهت بررسی کارایی تکنیک جدیدی در
قرارگیری محل درنها طراحی و انجام گرفت.
روش بررسی: در یک
مطالعه کارآزمایی بالینی 171 بیمار در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه
کنترل تکنیک درناژ شامل یک درن در فضای پلور چپ و یک درن در مدیاستن بود. در گروه
مورد تکنیک درناژ شامل یک درن در فضای پلور چپ و یک درن در فضای پلور راست بود.
یافتهها: میزان
درناژ انجام شده از درنهای گروه مورد به نسبت گروه شاهد بیشتر بود (001/0p=). همچنین به شکل معنیداری بروز آریتمی در گروه مورد
کاهش یافت (005/0=p). یک
نفر (2/1%) از بیماران گروه اول نیاز به باز کردن مجدد قفسه سینه پیدا کرد ولی در
گروه دوم این مورد منفی بود (497/0p=). مدت زمان
بستری در بیمارستان (022/0p=) و
بخش مراقبتهای ویژه (002/0p=) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه تغییر محل درن مدیاستن در بیماران
جراحی بایپاس شریان کرونر و انتقال آن به پلور راست سبب کاهش عوارضی همانند آریتمی
و افیوژن پریکارد شده و همچنین درناژ بهتری را برقرار مینماید.
مریم عامری، سهیلا قربانی، ابراهیم عامری، فروزان فارس،
دوره 76، شماره 8 - ( آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. هدف از انجام این مطالعه، تخمین جنسیت افراد با استفاده از اندازهگیری استخوانهای فالانژ و متاکارپال بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی، از فروردین ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۶، بر روی تصاویر پرتوی ایکس دست افراد بالغ، در مرکز آموزشی درمانی شفایحیاییان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. ۲۰۰ فرد بالغ که فاقد بیماری زمینهای استخوانی بودند، در این مطالعه وارد شدند. طول بند دیستال، بند میانی، بند پروگزیمال، طول متاکارپ، طول انگشت بدون محاسبه بافت نرم نوک انگشت و طول انگشت با محاسبه بافت نرم نوک آن اندازهگیری شد.
یافتهها: مقایسه میانگین نسبت اندازه استخوانهای انگشتان و کف دست در هر دو جنس نشان داد که بین نسبت طول انگشتان اول به دوم، اول به سوم و اول به چهارم، با و بدون محاسبه بافت نرم، در هر دو دست، بین دو جنس تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱P<) و بیشترین معناداری در نسبت انگشت اول به سوم مشاهده شد. در بین استخوانهای متاکارپال نیز معنادارترین تفاوت بین دو جنس در نسبت متاکارپ چهارم به پنجم دست راست بود (۰/۰۰۱P=). در بین بندهای مختلف انگشتان نیز بیشترین تفاوتهای جنسیتی در بندهای دیستال دست چپ و مدیال و پروگزیمال دست راست مشاهده شد (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: یافتههای بهدست آمده نشان داد نسبت طول انگشت اول به سوم و همچنین طول متاکارپ چهارم به پنجم، در دو جنس بهطور معناداری متفاوت است.
سید حسین موسوینژاد، آرزو امیری، فروزان فارس،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگ ناشی از صاعقه بهطور طبیعی جز حوادث محسوب شده و مشکل خاصی برای پاتولوژیست قانونی ایجاد نمیکند. ولی گاه جسد در فضای باز و بدون آثار خاصی پیدا میشود و ممکن است در خصوص مرگ تردیدهایی وجود داشته باشد.
معرفی بیمار: اصابت ناگهانی صاعقه به یک مرد 23 ساله در عصر یک روز در مهر 1397 که جهت تفریح همراه با دوستان خود به یکی از پارکهای جنوب تهران رفته بود منجر به مرگ وی گردید. پس از انتقال جسد جوان مذکور به پزشکی قانونی طی حدود 14 ساعت بعد معاینه ظاهری صورت گرفت که نمای لیخنبرگ (برگ سرخس) روی قسمت فوقانی میانی قدام تنه مشهود بود.
نتیجهگیری: نمای لیخنبرگ بهعنوان تصویری از صاعقه شناخته شده و سرنخ مهم برای برخورد صاعقه با افراد یا اجساد است. این نما یک پدیده فیزیکی با نواحی قرمز رنگ و درختی شکل روی پوست است که ظرف یک ساعت پس از اصابت آذرخش ایجاد میشود و معمولا 24 تا 48 ساعت بعد ناپدید میگردد.
نگار صهبا، علیرضا امانی، محمدرضا روحانی، رحمتالله مرادزاده، عظیم فروزان، مجتبی احمدلو،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتقا سطح کیفیت زندگی بیماران، هدف اصلی مداخلات درمانی در بیماریهای مزمن است که یکی از راههای حصول این امر در برخی موارد، کاستن از شدت علایم بیماری است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کپسول کورکومین بر کیفیت زندگی و علایم سندروم روده تحریکپذیر برروی بیماران مبتلابه سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی برروی 60 بیمار مبتلابه سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک از فروردین تا شهریور 1398 با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و مقیاس شدت علایم خارج روده و ابزار Whoqol_Bref انجام شد. بیماران به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. کپسول کورکومین در کپسول اول و در کپسول دوم دارونما دو بار در روز پس از ناهار و شام به مدت چهار هفته استفاده شد. همه بیماران در ابتدای مطالعه، هفته چهارم و سه ماه بعد، از نظر کیفیت زندگی، شدت علایم و فراوانی و عوارض احتمالی موردبررسی قرار گرفتند.
یافتهها: اختلاف معناداری در کیفیت زندگی بین دو گروه کورکومین و دارونما پس از انجام مداخله یافت نشد (05/0P>). درخصوص میزان و شدت علایم سندرم روده تحریکپذیر اختلاف معناداری پس از مداخله در گروه کورکومین و دارنما بهدست آمد (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بهطورکلی نشان داد که در مقایسه بین کورکومین و دارونما در بهبودی علایم بالینی بیماران تفاوت معناداری وجود دارد، ولی کیفیت زندگی بیماران در دو گروه کورکومین و دارونما پس از مداخله تغییر معناداری نداشته است.
مهدی یدالهزاده، نادر رضایی، محسن فرخپور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونهبرداری و بررسی بافتشناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی بهعنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافتشناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).
نتیجهگیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعهای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.