جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای فریدونی

هورچیترا فریدونی،
دوره 33، شماره 4 - ( 8-1354 )
چکیده

9 بیمار با آترزی سوراخ خلفی معاینه و تحت عمل قرار گرفتند که 6 تای آنها آترزی یکطرفه و 3تای دیگر دو طرفه بودند- 6 نفر از بیماران مبتلا به آترزی استخوانی و 3 نفر آترزی غشائی داشتند- عمل جراحی Transnasal در بیماران مبتلا به انسداد غشائی سوراخ خلفی بینی انجام شد و کاملا رضایت بخش بود.در بیمارانی که مبتلا به آترزی سوراخ خلفی بینی بودند عمل از راه Transpalatal انجام گرفت که در 4 بیمار نتیجه کاملا رضایت بخش بود ولی از 2 بیمار دیگر خبری نداریم ناگفته نماند که قرار دادن فیلم رادیو گرافی در بیمارانی که فیبروز دیررس در محل عمل ایجاد می شود کمک کوثری در بهبودی آنها خواهد داشت.


حمیدرضا فتحی، فرید فریدونی،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : پلاسمای غنی از پلاکت مشتق اتولوگ خون است که به‌تازگی اهمیت استفاده بالینی از آن در جراحی پلاستیک مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه نتایج درمانی تزریق توام پلاسمای غنی از پلاکت و چربی در بیماران مبتلا به نارسایی ولوفارنژیال ارزیابی شد.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر، در 15 بیمار (9 نفر پسر و شش نفر دختر) در گروه سنی 20-15 سال مبتلا به شکاف کام و نارسایی ولوفارنژیال خفیف/ متوسط، تزریق ترکیب یک میلی‌لیتر Platelet-Rich Plasma (PRP) و چهار میلی‌لیتر چربی تحت سدیشن در دیواره خلفی حلق در محاذات ولوم روی فاشیای پره‌ورتبرال انجام شد. قبل‌از تزریق، شش هفته و شش ماه پس‌از تزریق با اندوسکوپی نازال صدای بیمار ضبط شد و پاتولوژی گفتاری بیمار توسط گفتار درمان تعیین شد.

یافته‌ها: جابه‌جایی ولار شش هفته پس‌از تزریق افزایش معناداری را نشان داد (049/0 P= ). سایز Gap شش هفته پس‌از تزریق در 60% بیماران ناپدید شد (019/0 P= ). شش ماه پس‌از تزریق میزان جابه‌جایی دیواره‌های طرفی فارنژیال در 3/73% موارد افزایش معناداری را نشان داد (04/0 P= ). در ارزیابی آئرودینامیک، عبور هوا از بینی هنگام تکرار کلمات کاهش معناداری را داشت (05/0 P< ). هم‌چنین ارزیابی گفتار درمانی بهبود معناداری را در کیفیت تکلم بیماران نشان داد (05/0 P< ).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، تزریق توام پلاسمای غنی از پلاکت و چربی منجر به بهبود رزونانس صوتی و کاهش عبور هوا از بینی در موارد درمان شده می‌شود که می‌توان آن‌را جایگزین پروسیجرهای ماژور مانند ولوفارنژیوپلاستی در درمان نارسایی ولوفارنژیال خفیف/ متوسط نمود.


سارا رستمی، لیلا کهن، محمد محمدیان پناه، فرشته فریدونی،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: لپتین ادیپوکینی است که توسط سلول‌های چربی ساخته شده و نقش کلیدی در تکثیر و بقای سلولی، مهاجرت سلول و پاسخ ایمنی دارد. مطالعات نشان دادند که غلظت بالای لپتین سرم در افراد، با افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه همراه است. پلی‌مورفیسم G-2548A در ناحیه پروموتر ژن لپتین با تغییر سطح این هورمون همراه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم G-2548A ژن لپتین و خطر ابتلا به سرطان سینه انجام گرفته است. روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 374 زن ایرانی در فاصله زمانی فروردین تا اسفند 1392 صورت گرفت. نمونه خون از 203 زن مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان نمازی شیراز و 171 زن سالم که از لحاظ سن (5±) با گروه بیمار همسان‌سازی شدند، جمع‌آوری شد. پلی‌مورفیسم G-2548A ژن لپتین به کمک روش Polymerase Chain Reaction-Restriction Fragment Length Polymorphism (PCR-RFLP) تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم‌افزار SPSS ویراست 18 استفاده شد. یافته‌ها: فراوانی آلل A در افراد کنترل و بیمار به ترتیب 60% و 72% بود. نتایج نشان داد که ارتباط آماری معناداری بین آلل A در موقعیت 2548- ژن لپتین و ابتلا به سرطان سینه وجود داشت (001/0>P، 4/2-3/1: 95%CI، 8/1:OR). در مدل ژنتیک مغلوب برای آلل A (مقایسه AA در مقابل AG+GG)، ژنوتیپ AA به‌طور قابل توجهی خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش داد (001/0>P،4/3- 5/1: 95%CI، 2/2: OR). نتیجه‌گیری: آلل A در ناحیه 2548- ژن لپتین به عنوان یک آلل مغلوب عمل کرده و خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می‌دهد.
آرش عبدالملکی، محمد باقر غیور، مسعود فریدونی،
دوره 73، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده

فیبرونکتین یک جزو ضروری و موجود در ماتریکس خارج‌سلولی است. نقش آن به‌عنوان تنظیم‌کننده فعالیت‌های سلولی و یک داربست مهم پروتیینی برای حفظ بافت است. در واقع فیبرونکتین یک گلیکوپروتیین دایمر پیوست‌شده دی‌سولفیدی با ضریب رسوب حدود S 13 و جرم مولکولی 440 کیلو‌دالتون است که در بسیاری از ماتریکس‌های خارج‌سلولی و در پلاسما با غلظتی در حدود µg/ml 300 وجود دارد که در طول ترمیم بافت‌های بدن در یک‌سری از مراحل به‌شدت تنظیم‌شده عمل می‌کند تا اینکه به‌سرعت بافت آسیب‌دیده را بازسازی کند. همچنین فیبرونکتین دارای دُمین‌هایی برای پیوند به سایر اجزای ماتریکس خارج‌سلولی است. در پژوهش حاضر نقش‌های مهم فیبرونکتین در فرایندهای تکوین، ترمیم به‌ویژه در سیستم عصبی و درمان برخی بیماری‌ها مرور شده است. مطالعه حاضر با استفاده از پایگاه‌های داده‌ی PubMed، NCBI، Elsevier، EBSCO و Nature به بررسی 77 مقاله منتشر شده پرداخته است تا عملکردهای کلیدی و مهم فیبرونکتین را در سیستم‌های بیولوژیکی شرح دهد. پژوهش‌های انجام‌شده فراوان نشان داده‌اند که فیبرونکتین دارای نقش‌های گوناگونی از جمله چسبندگی سلولی، تمایز جنینی، گردهم‌آوری ماده‌ی زمینه‌ی برون سلولی، پیوند و رشد سلولی، تغییر شکل و مهاجرت سلولی می‌باشد که هر یک از نقش‌های آن به محل فعالیت فیبرونکتین بستگی دارد. با توجه به اهمیت فیبرونکتین در ایجاد چسبندگی سلول‌های سرطانی به لامینای پایه و روند گسترش نئوپلاسم، ترمیم بافت و همچنین تشکیل ماتریکس خارج‌سلولی، شناسایی بهتر ویژگی‌ها و عملکردهای فیزیولوژیک فیبرونکتین موجود در بافت‌ها و مایعات بیولوژیک بدن موجودات زنده می‌تواند درک بهتری از مکانیسم‌های فیزیولوژیکی و پاتوفیزیولوژیکی اثرات متقابل سلول‌ها بر یکدیگر را فراهم آورده و راهکارهای جدیدی را برای درمان بسیاری از بیماری‌ها بگشاید.
فاطمه مروی سماورچی، مسعود فریدونی، علی مقیمی،
دوره 77، شماره 6 - ( شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: جانوران یک ساعت بیولوژیک درونی با واسطه هورمون ملاتونین دارند که به آن‌ها در سازگاری با چرخه‌های روشنایی/تاریکی کمک می‌کند. از آن‌جا که ملاتونین با تغییر در تولید گیرنده‌های اپیوییدی در ارتباط است، از این‌رو این مطالعه به ارزیابی اثر تغییر در دوره‌های روشنایی/تاریکی بر حس درد در موش صحرایی پرداخته است. 
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور سال ۱۳۹۴ در گروه زیست‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. به‌منظور بررسی درد حرارتی و شیمیایی در آزمون Tail flick (Sparco, Tehran, Iran) و فرمالین، تعداد ۳۵ موش صحرایی در پنج گروه هفت‌تایی شامل گروه تحت ۲۴ ساعت روشنایی، ۱۶ ساعت روشنایی/۸ ساعت تاریکی، ۱۲ساعت روشنایی/۱۲ساعت تاریکی (کنترل)، ۸ ساعت روشنایی/۱۶ ساعت تاریکی و ۲۴ ساعت تاریکی مورد آزمایش قرار گرفتند. افزون‌براین Rotarod test برای بررسی تعادل حرکتی انجام شد.
یافته‌ها: در آزمون Tail flick، افزایش زمان تاریکی سبب افزایش آستانه درد حرارتی و به‌دنبال آن بروز بی‌دردی در گروه آزمایشی ۲۴ ساعت تاریکی گردید (۰/۰۳=P)، در حالی‌که کاهش زمان تاریکی در گروه ۱۶ ساعت روشنایی/۸ ساعت تاریکی سبب کاهش آستانه درد حرارتی و بروز پردردی شد (۰/۰۰۲=P). در آزمون فرمالین، شدت درد شیمیایی در انتهای مرحله درد مزمن فقط در گروه آزمایشی ۱۶ ساعت روشنایی/ ۸ ساعت تاریکی در مقایسه با کنترل افزایش یافت که نشان‌دهنده بروز پردردی بود (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: به‌احتمال تغییر در دوره‌های روشنایی منجر به تغییر در تولید ملاتونین و اپیوییدها و گیرنده‌های آن‌ها می‌شود. بنابراین انتظار می‌رود که با کاهش طول دوره تاریکی چرخه‌ی نوری و در نتیجه کوتاه‌تر شدن دوره افزایش تولید ملاتونین و در پی آن بیان کمتر گیرنده‌های اپیوییدی، در این گروه‌ها آستانه درد حرارتی کاهش یافته و در نتیجه نوعی پاسخ پردردی ایجاد شود.

بهرام فرهادی مقدم، مسعود فریدونی،
دوره 78، شماره 9 - ( آذر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم اندوکانابینوییدی با سیستمهای وانیلوییدی و اپیوییدی برهم‌کنش دارد. این تحقیق به بررسی اثر عصاره گل‌های حرارت‌دیده پایه ماده شاهدانه با کپسایسین در سطح‌نخاعی و نالوکسان در سطح سیستمیک بر شدت احساس دردهای شیمیایی و حرارتی می‌پردازد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در گروه زیستشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، از فروردین تا اسفند سال 1393 بر روی موش‌های صحرایی نر بالغ ویستار (200 تاg  250) در گروه های هفت‌تایی انجام گردید. علاوه بر گروه‌های کنترل و شم، گروه‌هایی با تجویز صفاقی دوز mg/kg 50 عصاره هیدروالکلی، دوز mg/kg 2 نالوکسان و عصاره به‌همراه نالوکسان ارزیابی گردیدند. همچنین، گروه‌های تجویز نخاعی غلظت μl10/mg01/0 عصاره، غلظت μl10/mg002/0 کپسایسین و عصاره به‌همراه کپسایسین ارزیابی شدند. برای سنجش آستانه درد حرارتی از آزمون پرش دم و برای سنجش شدت درد شیمیایی از آزمون فرمالین استفاده شد و داده‌ها مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: تجویز نخاعی عصاره با کپسایسین موجب کاهش حس پردردی حرارتی (001/0P<) و شیمیایی (001/0P<) ناشی از کپسایسین گردید. از طرف دیگر تجویز صفاقی نالوکسان به‌همراه عصاره تأثیری بر تغییر در آستانه درد حرارتی ناشی از تجویز عصاره نداشت. در حالیکه تجویز نالوکسان شدت درد حاد شیمیایی را نسبت به گروه تیمار شده با عصاره به تنهایی افزایش داد (01/0P<).
نتیجه‌گیری: احتمالاً کانابینوییدهای عصاره با فعال‌کردن گیرندههای کانابینوییدی و غیرحساس نمودن گیرنده TRPV1 پردردی ناشی از کپسایسین را مهار کرده است. همچنین تجویز نالوکسان اثر ضددردی عصاره را در مرحله حاد درد شیمیایی تضعیف کرده است. گمان می‌رود عصاره بخشی از تأثیر ضددردی را از طریق گیرنده های اپیوییدی اعمال نموده است.

عزت‌الله رضایی، محمود رضا کلانتری، سحر فریدونی، کامروز پوریوسف،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تفاوت مقادیر مارژین جراحی در نمونه‌های اکسزیونال پوستی در حین جراحی و پس از فیکساسیون با فرمالین می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه‌ای از نوع مقطعی بر روی ۴۰ بیمار مبتلا به ضایعات خوش‌خیم و بدخیم پوستی که از آبان 1396 تا بهمن 1397 به بخش جراحی پلاستیک بیمارستان قائم مشهد مراجعه نمودند. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی ساده و نحوه تصادفی‌سازی با استفاده از جدول اعداد تصادفی بوده است. ضایعات بدخیم و خوش‌خیم پوست با مارژین سالم اکسیزیون شده، سپس نمونه‌ها در ظرف حاوی فرمالین برای پاتولوژیست فرستاده شد. 
یافته‌ها: از مجموع ۴۰ بیمار شرکت‌کننده در مطالعه 5/57% مرد و 5/42% زن بودند. میانگین سنی بیماران 53/14±55/66 سال بود. مقادیر مارژین جراحی در سه حالت، پیش از برش جراحی و پس از برش جراحی (001/0P<)، پیش از برش جراحی و پس از فیکساسیون (001/0P<)، پس از برش جراحی و پس از فیکساسیون با فرمالین (02/0P=) بررسی شد. در ضمن در این مطالعه ارتباط بین افزایش سن و طول اولیه ضایعه پوستی با جمع‌شدگی نمونه مورد بررسی آماری قرار گرفت که رابطه معناداری یافت نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نمونه‌های بافتی هم پس از برش و هم پس از فیکساسیون بافت دچار جمع‌شدگی می‌گردند. بیشترین میزان جمع‌شدگی نمونه‌های بافتی پس از برش جراحی اتفاق افتاد که به‌دلیل خاصیت الاستیسیته خود بافت بوده و افزایش سن و طول اولیه ضایعه پوستی در این میزان جمع‌شدگی تاثیری نداشته است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb