15 نتیجه برای فیض
منصور مقدم، حسین فیض پور، عبدالرضا نوروزی، محسن غریب دوست،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری های قلبی عروقی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در اکثر جوامع بشری محسوب می شوند، لذا شناخت هرچه بیشتر عوامل موثر بر این بیماری ها کمک شایانی در پیشگیری، درمان و بهبود زندگی افراد خواهد داشت. امروزه علاوه بر عوامل خطرساز سنتی برای عروق کرونر، عوامل دیگری مطرح و مورد بررسی قرار گرفته اند که از آن جمله می توان به عوامل عفونی بخصوص، عفونت تنفسی با کلامیدیا پنومونیه اشاره کرد.
مواد و روش ها: تحقیق انجام شده یک مطالعه توصیفی از نوع Case-control می باشد که 100 نفر بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی و 105 نفر بیمار غیر قلبی بستری در بخش های CCU و جراحی بترتیب انتخاب و طی سال 1379 مورد مطالعه قرار گرفته اند و با استفاده از روش ELISA تیتر آنتی بادی های اختصاصی بر ضد کلامیدیا پنومونیه (IgG & IgM) در آنها مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که 38% از افراد گروه شاهد و 54% از افراد مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی تیتراژ آنتی بادی مثبت بر علیه کلامیدیا پنومونیه داشته اند و نشاندهنده ابتلای اخیر یا قبلی با این عفونت می باشد. اختلاف آماری دو گروه پانزده درصد، (CI: 1.34 to 2.46) و OR=1.9 و P<0.001.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به ارتباط معنی دار موجود بین عفونت کلامیدیا پنومونیه و انفارکتوس حاد قلبی و تشخیص و درمان مناسب این نوع عفونت در بیماران مستعد، مفید فایده بنظر می رسد.
گلاویژ اعتمادی، سیاوش صادقیان، عارف امیرخانی، سرور اسدی، اکرم شهرابی فراهانی، مروه رحمتی، محمدمهدی فیض آبادی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی مقاومت داروئی سویه های کلیسیلاپنومونیه حدا شده از بیماران ایرانی و تعیین میزان فراوانی سویه های مقاوم به سفالوسپورین های نسل جدید بوده که دارای آنزیم های بتا لاکتاماز با طیف گسترد می باشند.
مواد و روش ها: تعداد 100 سویه کلبیلا پنومونیه جدا شده از بیماران بستری و سرپائی در 6 بیمارستان مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. هویت سویه ها با روشهای باکتریولوژی تائید و آزمایش تعیین حساسیت داروئی آنها نسبت به 14 آنتی بیوتیک با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام شد. حداقل غلظت ممانعت کننده (MIC) به روش رقتی (Macro broth dilution) برای سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین بر روی 40 سویه تعیین گردید. فعالیت آنزیم بتا لاکتاماز به روش یدومتریک مشخص و سویه های تولید کننده آنزیم های بتالاکتاماز با طیف گسترده (Extended Spectrum Beta - Lactamases: ESBL) طبق پروتوکل NCCLS با استفاده از دیسک های ترکیبی سفتازیدیم و سفتازیدیم / کلاولانیک اسید شناسائی شدند.
یافته ها: ایمی پنم مؤثرترین دارو بر علیه سویه های کلبیلا بوده (100%) و بدنبال آن آمیکاسین (8/80%) ، پیپیراسیلین/ تازوباکتام (74%)، سیپروفلوکساسین (73%)، جنتامایسین (69%)، سفتازیدیم (68%) و نالیدیکسیک اسید (7/67%) قرار داشتند. کلیه سویه های مقاوم به سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین از نظر تولید آنزیم بتالاکتاماز مثبت بودند. 22 ایزوله (22%) از نظر تولید ESBL مثبت بوده و تمامی آنها به بیش از 8 آنتی بیوتیک مقاوم بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به گزارش پیدایش مقاومت نسبت به ایمی پتم در سایر کشورها در تجویز این دارو باید احتیاط و دقت بیشتری نمود. حساسیت نسبت به سفتریاکسون و سفتی زوکسیم نیز بالا بوده ولی مقاومت حد واسط در آنها رو به رشد می باشد. فراوانی سویه های دارای ESBL در نمونه های مورد مطالعه در حد کشورهای اروپائی بوده ولی احتمال افزایش آنها بدلیل حضور پلاسمیدهای حامل ژن های کد کننده مقاومت وجود دارد. ارتباط معنی داری بین مقاومت نسبت به سفتازیدیم ، جنتامایسین و سیپروفلوکاسین با تولید آنزیم بتالاکتاماز وجود داشته و حاکی از پیوستگی ژن های مربوطه و احتمال انتقال همزمان آنها توسط پلاسمید می باشد.
منوچهر آقاجانزاده، فیضالله صفربور، حسین خوشرنگ، علی محمدزاده، نعمتالله ختمی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده
کنترل درد پس از توراکوتومی خلفی طرفی برای کفایت تهویه و احساس راحتی بیمار و کاهش عوارض ریوی اهمیت زیادی دارد. به علت عوارض فراوان نارکوتیکها از روشهای مختلف بلوک اعصاب بیندندهای با هدف کنترل درد و کاهش مصرف نارکوتیکها استفاده میشود. هدف این بررسی تعیین اثربخشی بوپیواکائین با نرمال سالین در کنترل درد پس از توراکوتومی خلفی طرفی میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی یک سوکور 40 بیمار بطور اتفاقی در دو گروه 20 نفری قرار گرفتند. در گروه اول (G1) از تزریق دوز منفرد بوپیواکائین 5/0% ml10 و انفوزیون مداوم نرمال سالین پس از چهار ساعت از جراحی و در گروه دوم ( G2 ) از تزریق دوز منفرد ml10 بوپیواکائین5/0% و انفوزیون مداوم بوپیواکائین چهار ساعت پس از جراحی به عمل آمد. برای بررسی کنترل درد ازLinear Visual Analogue Scale (VAS) استفاده گردید
یافتهها: میانگین VAS در ساعتهای 8، 12، 16، 20، 24 پس از عمل در گروه اول به ترتیب 6/7، 5/5، 6/6، 5/5، 7/5 و در گروه دوم 4/3، 7/3، 8/2، 1/2، 9/1 بود که اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت (001/0p< در ساعت 12 و در بقیه موارد 0001/0p<) بود. کنترل درد در گروه اول % 5 و در گروه دوم %81 بود . میانگین VAS در ساعتهای 28 ، 32 . 36 ، 40 ، 44 ، 48 پس از عمل در گروه اول به ترتیب 2/5، 5، 3/5، 4/4، 1/5، 7/4 و در گروه دوم 6/1، 8/1، 5/1، 6/1، 5/1، 4/1 بود که اختلاف معنیداری بین گروه وجود داشت. (0001/0P<). در 24 ساعت اول میانگین تزریق پتیدین در گروه اول 7/3 و در گروه دوم 6/0 بود (0001/0P<). در 24 ساعت دوم میانگین تزریق پیتیدین در گروه اول 2/2 بود و در گروه دوم نیاز به تزریق نبود
نتیجهگیری: بوپیواکائین با انفوزیون مداوم اکستراپلورال در کنترل درد پس از توراکوتومی و کاهش نیاز به نارکوتیکها موثر است
ویدا فیضی، پیام قاضی، مرجان دولتشاهی، زینت نادیا حتمی،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
در این مطالعه بررسی کیفیت زندگی در مبتلایان ویتیلیگو مراجعهکننده به بیمارستان رازی در مرداد و شهریور 1384 میباشد. این مطالعه بر آن است تا به ارزیابی کیفیت زندگی در مبتلایان ویتیلیگو و تعیین ارتباط آن با یکسری متغیرها از جمله سن، جنس، میزان تحصیلات، محل سکونت، وضعیت تأهل، مدت بیماری، وسعت بیماری، در معرض دید بودن ضایعه و فتوتایپ پوست بپردازد.
روش بررسی: کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه (DLQI) Dermatology life Quality Index Questionnaire تعیین گردید. 100 بیمار با حداقل یک پچ ویتیلیگو با طیف سنی 14 تا 57 سال به پرسشنامه پاسخ دادند. سوالات دیگر راجع به متغیرهای مذکور نیز پاسخ داده شد. امتیازدهی بر طبق خطوط راهنمای Finlay و Khan انجام شد. در این پرسشنامه هر فرد امتیاز بالاتری به دستآورد از کیفیت زندگی پایینتری برخوردار است.
یافتهها: میانگین score جمعیت مورد مطالعه ما16/8 با انحراف معیار 423/5 میباشد (حداکثر score 28 و حداقل صفر). بین score کیفیت زندگی و متغیرهای وضعیت تأهل (033/0P=)، فتوتایپ پوست (SPT)، (001/0P=) و وسعت ضایعه (001/0P=)، ارتباط معنیدار آماری وجود داشت ولی با سایر متغیرها ارتباط معنیدار آماری وجود نداشت. بین score کیفیت زندگی مردان مجرد و متأهل تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت در حالی که زنان متأهل نسبت به زنان مجرد از score کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند و این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار میباشد (001/0P=). بیماران با (SPT-V) و بیمارانی که وسعت ضایعه در آنها بیشتر بود score کیفیت زندگی بالاتری به دست آوردند که از لحاظ آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که ویتیلیگو تاثیر عمیقی بر روی کیفیت زندگی این بیماران دارد و گروههایی را که بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند مشخص میسازد.
اکبر میرصالحیان، محمد مهدی فیض آبادی، فرخ اکبری نخجوانی، فرشته جبل عاملی، حمید رضا گلی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که مقاومت به سفالوسپورینهای با طیف گسترده در اثر اکتساب ژنهای کد کنندۀ بتالاکتامازهای وسیعالطیف در پسودوموناس آئروژینوزا در نقاط مختلف دنیا در حال افزایش است، در این مطالعه الگوی مقاومت و شیوع ژنهای بتالاکتاماز OXA-10 و PER-1 در پسودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران سوختگی بررسی گردید.
روش بررسی: تعداد یکصد ایزولۀ پسودوموناس آئروژینوزا، بهروش شیمیایی تعیین هویت شدند. سپس الگوی مقاومت بهروش DAD و شناسایی سویههای تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیعالطیف بهروش Combined Disk مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص ژنهای کدکنندۀ OXA-10 و PER-1 از روش PCR استفاده گردید.
یافتهها: در بین 100 ایزولۀ پسودوموناس آئروژینوزا مقاومت به آنتیبیوتیکهای سفودوکسیم، آزترونام، سیپروفلوکساسین، اوفلوکساسین، سفتازیدیم، سفپیم، ایمی پنم، مروپنم، سفوتاکسیم، لووفلوکساسین، پیپراسیلین- تازوباکتام و سفتریاکسون بهترتیب 100، 90، 83، 92، 85، 88، 63، 66، 98، 89، 70 و 91 درصد بود. در این میان 40 سویه (40%)، ESBL مثبت تشخیص داده شدند، که از بین آنها 29 سویه (29%) از نظر ژن OXA-10 و 18 سویه (18%) از نظر ژن PER-1، مثبت بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشاندهندۀ گستردگی بالای مقاومت آنتیبیوتیکی و شیوع سویههای تولید کنندۀ ژنهای کدکنندۀ OXA-10 و PER-1 در پسودوموناس آئروژینوزا بیماران سوختگی در ایران میباشد که لازم است ضمن اصلاح روشهای رایج، نسبت به استفاده از پروتکلهای درمانی مناسبتر اقدام نمود.
آزاده میرفیضاللهی، شیرین فریور، محمد مهدی آخوندی، محمد حسین مدرسی، مهشید حجت، محمدرضا صادقی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: ایزوآنزیم GSTM و GSTP آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز در سطح اسپرم انسان وجود دارند که در محافظت علیه استرس اکسیداتیو نقش دارد. هدف این مطالعه بررسی پلیمورفیسم ژن GSTP1 و GSTM1 و ارتباط آن با فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز و پارامترهای اسپرمی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه روی 95 مرد مبتلا به الیگوآستنو تراتواسپرمی و 26 مرد نورمواسپرمی انجام گردید. آنالیز مایع منی بر اساس روش استاندارد WHO برای هر دو گروه انجام گرفت.پس از استخراج DNA ژنومی خون با استفاده از روش Salting out، پلیمورفیسم ژن GSTM1 با استفاده از Multiplex-PCR و پلیمورفیسم ژن GSTP1 به کمک روش PCR-RFLP بررسی گردید. سپس فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز در سطح اسپرم اندازه گیری شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپ نول GSTM1 در گروه مورد و کنترل به ترتیب 1/52% و 8/53% بود. اختلاف فعالیت آنزیم گلوتاتیون S-ترانسفراز بین دو ژنوتیپ مثبت و نول GSTM1 در دو گروه معنیدار نبود. نتایج پلیمورفیسم ژن GSTP1 نشان داد همه نمونههای مورد بررسی دارای ژنوتیپ Ile/Ile در کدون 105 میباشند. فراوانی ژنوتیپ هموزیگوت Ala/Ala) 114 (، هتروزیگوت (Ala/Val 114)، هموزیگوت (Val/Val114) ژن GSTP1 در گروه الیگوآستنوتراتواسپرمی به ترتیب 1/81% و 9/17% و 1/1% و در گروه نورمو اسپرمی به ترتیب 5/88% و 5/11% و صفر بود.
نتیجهگیری: فقدان فعالیت آنزیمی مربوط به ژنوتیپ نول GSTM1 تاثیری بر پارامترهای اسپرمی و میزان فعالیت آنزیمی ندارد که ممکن است به دلیل فعالیت جبرانی سایر ایزوزیمهای موجود در سطح اسپرم از جمله GSTP1 باشد که خود میتواند مربوط به افزایش بیان ژن GSTP1 در مواجهه با استرس اکسیداتیو باشد.
سوزان امیر سالاری، حمید دالوند، لیلا دهقان، آوات فیضی، سید علی حسینی، علیرضا شمسالدینی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: امروزه، از بوتولینیوم
توکسین به طور وسیعی در اختلالات حرکتی کودکان فلج مغزی استفاده میشود. مطالعه
حاضر به مقایسه تاثیر تزریق بوتولینیوم توکسین نوع Aدر عضلات هامسترینگ و کاف
با و بدون گچگیری سریال مچ پا در بهبود توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی میپردازد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع
کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویهکور بود، که جامعه هدف آن کودکان فلج مغزی همیپلژیک
و دایپلژیک 8-2 ساله شهر تهران بودند که از میان آنها، 25 کودک که شرایط ورود به
مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به
روش تصادفی ساده به دو گروه 13 و 12 نفره تقسیم شده و به ترتیب مداخلات درمانی
تزریق بوتولینیوم توکسین نوعA به
تنهایی و بوتولینیوم توکسین نوعA همراه با گچگیری سریال مچ پا بر روی آنها صورت گرفت.
یافتهها: مقایسه بین دو گروه از نظر عملکرد حرکتی درشت، میزان
اسپاستیسیتی زانوی راست و چپ و میزان دامنه حرکتی پاسیو زانوی راست و چپ در بازههای
زمانی قبل، یکماه، سه ماه، شش ماه و 12 ماه بعد از مداخله تفاوت معنیداری نشان
نداد (1/0P>). در مقایسه
بین دو گروه از نظر میزان اسپاستیسیتی مچ پای راست و چپ و دامنه حرکتی پاسیو مچ
پای راست و چپ، در مقاطع زمانی قبل، یکماه و سه ماه تفاوت معنیداری دیده نشد
(1/0P>) ولی در بازههای
زمانی شش ماه و دوازده ماه تفاوت معنیدار دیده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: درمان ترکیبی بوتولینیوم توکسین A همراه با گچگیری
سریال مچ پا نسبت به بوتولینیوم توکسین A به تنهایی بر کاهش میزان اسپاستیسیتی و
افزایش دامنه حرکتی مچ پای کودکان فلج مغزی موثرتر میباشد.
مهدی مقتدایی، حسین فراهینی، حمید رضا فیض، فرزام مکرمی، راضیه نبی،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : یکیاز نگرانیهای اصلی بیماران کاندید عمل تعویض مفصل زانو (Total Knee Arthroplasty, TKA) درد میباشد که طی 72 ساعت پساز عمل شدید و طاقتفرسا است ؛ ک نترل مناسب درد، در زود بهراه افتادن بیمار، شروع فیزیوتراپی، کاهش اقامت بیمارستانی و مهمتر جلب رضایت بیمار نقش بهسزایی دارد، در پژوهشهای جدید، روش تزریق بیحسی در اطراف و داخل زانو با استفاده از ترکیب چندین داروی مختلف نتایج امیدوارکنندهای در کاهش درد و جلب رضایت بیماران به همراه داشته است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی روش بیحسی موضعی (I) با بلوک عصب فمورال (F) بر کاهش درد، رضایتمندی، مصرف مورفین و نتیجه بالینی پساز عمل TKA انجام شده است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسویهکور، تعداد 36 بیمار در دو گروه 18 نفری F (Femoral nerve block) یا I (Local infiltration analgesia) قرار گرفتند؛ شدت درد (Visual Analog Scale, VAS) ، نتیجه بالینی عمل (براساس دامنه حرکت)، مصرف مورفین و رضایت بیمار از کنترل درد مقایسه شد.
یافتهها: مصرف مورفین گروه I در 24 ساعت اول پساز عمل کمتر از گروه F بهدست آمد؛ همچنین شدت درد (VAS) در شش ساعت اول پساز عمل، کمتر از گروه F بود (05/0 P< )؛ هرچند میانگین VAS در گروه F طی 12 ساعت پساز عمل پنج بود که بهمیزان یک واحد کمتر از گروه I بود (05/0 P< ). سایر متغیرها در بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. کنترل درد در هر دو روش رضایتبخش بود.
نتیجهگیری: روش بیحسی موضعی اطراف زانو نسبت بهروش بلوک عصب فمورال با درد کمتر در شش ساعت اول و مصرف مورفین کمتر طی 24 ساعت اول پساز عمل و افزایش رضایتمندی بیمار همراه بود و بهطور کامل در کنترل جراح قرار داشت.
صلاحالدین فیضاله، شیوا خضری،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری تحلیل برنده سیستم عصبی میباشد. هیپوکامپ مرکز اصلی حافظه بوده و در بیماریهای نورودژنراتیو بسیار آسیبپذیر است. هورمونهای جنسی مردانه میتوانند خاصیت حفاظت عصبی داشته باشند. در مطالعه حاضر اثر تستوسترون بر روی حافظه فضایی در ناحیه هیپوکامپ موش صحرایی نر پس از القای دمیلیناسیون با اتیدیوم برماید مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: این پژوهش تجربی، بر روی موشهای سالم در آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه ارومیه در فاصله زمانی مهر 1392 تا بهمن 1393، انجام گرفت. برای القای دمیلیناسیون در موشها، µl 3 اتیدیوم بروماید در ناحیه CA1 هیپوکامپ تزریق شد. حیوانات تحت درمان، روزانه µl 1 تستوسترون &mug/ml 6 از طریق کانولهای گذاشته شده در هیپوکامپ به مدت 20 روز پس از القای دمیلیناسیون دریافت کردند. حافظه فضایی توسط دستگاه ماز شعاعی بررسی شد. دمیلیناسیون و رمیلیناسیون با کمک رنگآمیزی اختصاصی میلین بررسی شد. یافتهها: نتایج بافتی نشان داد که تجویز تستوسترون، رمیلیناسیون را تسریع نموده است. درصد سلولهای پیکنوتیک شده در روز 20 پس از القای دمیلیناسیون در گروه تحت درمان با تستوسترون نسبت به گروه اتیدیوم بروماید کاهش معناداری را نشان داد (008/0P=). مطالعات رفتاری نشان داد که زمان یافتن غذا در گروه دریافتکننده اتیدیوم بروماید در مقایسه با گروههای کنترل افزایش معناداری داشت (001/0P=). بهعلاوه تیمار با تستوسترون میزان دمیلیناسیون را کاهش داده و اختلالات یادگیری و حافظهی القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهطور معناداری بهبود بخشید (001/0P=). نتیجهگیری: تستوسترون میتواند بهعنوان یک عامل نوروپروتکتیو عمل کند و وسعت دمیلیناسیون و تعداد سلولهای پیکنوتیک شده را کاهش دهد، همچنین اختلالات یادگیری القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهبود بخشد.
طیبه میرهاشمی، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان، علی محمد فیضی، علیرضا صباغیان،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یک راه ارزیابی تغییرات عضلانی، تعیین ضخامت اولتراسونیک عضلات است. لازمهی استفاده از این روش وجود تکرارپذیری بالا برای آن میباشد. تاکنون مطالعهای به بررسی تکرارپذیری ضخامت اولتراسونیک عضلات درگیر در شانه منجمد نپرداخته است. این مطالعه بهمنظور بررسی تکرارپذیری اولتراسونیک ضخامت عضلات درگیر در زنان مبتلا به سندرم شانه منجمد و زنان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آزمون-بازآزمون به مدت چهار ماه (خرداد تا مهر ۱۳۹۶) روی ۱۰ زن مبتلا به شانه منجمد (۹/۴۱±۵۱/۶ سال) و ۱۰ زن سالم (۸/۲۲±۳۵/۵ سال) انجام شد. بیماران شامل مراجعهکنندگان به چند کلینیک و بیمارستان در شهر تهران و افراد سالم شامل کارکنان و دانشجویان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودند که بهصورت غیرتصادفی ساده در دسترس در مطالعه شرکت کردند. ضخامت اولتراسونیک عضلات تراپزیوس فوقانی، سوپرااسپیناتوس و دلتویید در وضعیت استراحت توسط یک آزمونگر با فاصلهی ۴۸ ساعت اندازهگیری شد. سونوگرافی با پروب خطی ۷/۵ مگاهرتز در حالت استراحت انجام و ضخامت عضلات بر حسب میلیمتر به دست آمد.
یافتهها: در افراد بیمار و سالم بهترتیب ضریب پایایی درون آزمونگر در اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک تراپزیوس فوقانی (۰/۸۱ و ۰/۸۱)، سوپرااسپیناتوس (۰/۹۰ و ۰/۹۲) و دلتویید میانی (۰/۹۳ و ۰/۹۶) بهدست آمد. ضریب پایایی ضخامت اولتراسونیک سوپرااسپیناتوس و دلتویید میانی در افراد سالم بیشتر از بیماران بود.
نتیجهگیری: میتوان گفت سونوگرافی روش مناسبی برای بررسی ضخامت عضلات فوق در بیماران مبتلا به شانه منجمد و افراد سالم میباشد.
آوات فیضی، مژگان مرتضوی، شیرین سادات بدری، محمد جواد نوروزی،
دوره 78، شماره 4 - ( تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پنتوکسیفیلین بهدلیل دارا بودن خواص ضدالتهابی و اثرات مفید درمانی، یک داروی با ارزش در درمان بیماران کلیوی میباشد. اگرچه، تصمیمگیری در خصوص تجویز این دارو جهت درمان برخی مشکلات ناشی از نارسایی کلیه از جمله آنمی، باید براساس نتایج حاصل از مطالعات باشد. در این مطالعه، اثر پنتوکسیفیلین در درمان آنمی ناشی از نارسایی کلیه از طریق انجام یک مرور نظاممند و فراتحلیل بهمنظور تعیین ارتباط بالینی مطالعات انجام شده با سیر بهبود بیماری، مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه، از نوع مرور نظاممند و فراتحلیل میباشد که از مهر تا اسفند 1396 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. پایگاههای الکترونیکی تا پایان دسامبر 2017 جستجو شدند. لغت اصلی مورد جستجو شامل “پنتوکسیفیلین” بود که با واژه «و» همزمان با معادل انگلیسی لغات “آنمی”، “هموگلوبین”، “هماتوکریت”، “فریتین”، “اریتروپویتین” و “ترانسفرین”، مورد جستجو قرار گرفت.
یافتهها: براساس معیارهای از پیش تعیین شده، در مجموع 10 مقاله وارد مطالعه شده و دادههای این مقالات جداگانه توسط دو پژوهشگر استخراج گردید. نتایج حاصل از فراتحلیل انجام شده بر روی این مقالات نشان میدهد که پنتوکسیفیلین تا حدودی توانسته است درصد اشباع ترانسفرین را افزایش دهد، اما اثرات چشمگیری بر روی سطوح هموگلوبین، هماتوکریت، فریتین، و دوز مورد نیاز اریتروپویتین نداشته است.
نتیجهگیری: نتایج این فراتحلیل نشان داد که تاکنون شواهد چشمگیری که تأییدکنندهی فواید تجویز پنتوکسیفیلین برای درمان آنمی بیماران کلیوی باشد، در دست نیست. هرچند که این استنباط از چند مطالعهی کوچک و ناهمگون و براساس بیومارکرهای جایگزین (و نه اصلی) مرتبط با آنمی، اتخاذ گردیده است.
محبوبه شیرازی، الهام فیضآباد، نسا رجبپور نیکو، فاطمه رحیمی شعرباف، مائده رحمان زاده،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: برای هر خانم باردار احتمال داشتن فرزندی با اختلالات کروموزومی وجود دارد. اگرچه این احتمال خیلی زیاد نیست، اما با انجام آزمایشهای غربالگری قبل از تولد و توجه به فاکتورهای زمینهای همراه در زن باردار میتوان تا حد زیادی به میزان واقعی این احتمال پی برد. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوامل پیشگوییکنندهی تست غربالگری مثبت سه ماهه اول بارداری میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد-شاهدی بود. زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه پریناتال بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1396 تا اسفند 1398 که دارای نتیجه مثبت غربالگری سه ماهه اول بودند بهعنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و از سایر افراد (زنان باردار با تست غربالگری منفی سه ماههی اول بارداری در بازهی زمانی مطالعه) به روش تصادفیسازی سیستماتیک گروه کنترل انتخاب شدند.
یافتهها: در مجموع 960 زن باردار (760 کنترل و 200 مورد) در این مطالعه شرکت کردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که سن مادر (001/0P<) و تعداد بارداریها در گروه مورد بهطور معناداری (001/0P<) بالاتر میباشد. همچنین داشتن سابقهی سقط (001/0P<)، داشتن سابقه نازایی (001/0P<) و داشتن کمکاری تیرویید (030/0P=) در زنان باردار گروه مورد بهطور معناداری دارای فراوانی بیشتری میباشد. فراوانی نوزاد با نارسایی رشد داخل رحمی (003/0P=) و بستری نوزاد (001/0P<) نیز در گروه مورد به طور معناداری بالاتر بود.
نتیجهگیری: با وجود پیشرفتهای اخیر در حوزهی پریناتال، همچنان دقت آزمایشهای غربالگری ممکن است بسته به سن مادر و سایر خصوصیات موجود متفاوت باشد. از اینرو، بهنظر میرسد در کنار نتایج تست غربالگری، توجه به ویژگیهای پیشزمینه مادر نیز مهم است.
پریسا ذاکری، مسعود امینی، اشرف امینالرعایا، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان بروز دیابت از طریق شناسایی کلاسهای افراد پیشدیابتی براساس سیر تغییرات سطح قندخون آنها میتواند اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با پیشبینی ابتلا به این بیماری در آینده در این افراد پر خطر فراهم کند. تحقیق حاضر با هدف کلاسبندی بیماران پیشدیابتی براساس بررسی سیر تغییرات قندخون و ارتباط آن با ابتلا بیماری دیابت در آنها انجام شدهاست.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت آیندهنگر در جریان براساس اطلاعات طرح پیشگیری از دیابت اصفهان (IDPS)، انجام شده است. در این پژوهش از اطلاعات 1228 نفر بیمار پیشدیابتی شرکتکننده از فروردین 1383 تا اسفند 1397 در درمانگاههای مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم اصفهان استفاده شده است. همچنین در این مطالعه مقدار متغیرهای بالینی در سه زمان ثبت شدهاند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل درخت رشد کلاس پنهان (Latent Class Growth Trees model, LCGT) در نرمافزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) صورت گرفت.
یافتهها: میانگین (انحرافمعیار) سن شرکتکنندگان (86/6)44 سال میباشد. افراد براساس روند تغییرات سطح قندخون به دو کلاس قندخون مختل کم خطر (1165=n) و قندخون مختل پر خطر (63=n) دستهبندی شدند. میانگین قندخون در کلاس اول (28/104) و در کلاس دوم (41/132) برآورد شد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین میزان ابتلا به دیابت و کلاسهای قندخون تشکیل شده براساس سیر تغییرات قندخون در بیماران پیشدیابت مشاهده شد. بنابراین با مدیریت سطح قندخون بیماران پیشدیابتی از طریق مشاوره تغذیه و آزمایشات دورهای میتوان در جهت پیشگیری از ابتلا به دیابت اقدام نمود.
بتول حسین رشیدی، مریم باقری، اشرف آلیاسین، لادن کاشانی، فاطمه داوری تنها، الهام فیضآباد، فدیه حقاللهی،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایتمندی مراجعین از مهمترین ارکان ارزشیابی و مولفههای کیفیت خدمات مراکز بهداشتی، درمانی محسوب میگردد. در این پژوهش میزان رضایتمندی بیماران نابارور ارزیابی شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی-توصیفی میباشد. اطلاعات 304 نفر از بیماران نابارور مراجعهکننده به درمانگاه ناباروری (حداقل چهار ویزیت) و بستری در چهار بخش از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (بیمارستانهای 4-1) از اردیبهشت 1399تا شهریور 1400جمعآوری شد. اطلاعات پرسشنامه حاوی 56 سوال (9 حیطه) در SPSS software, version 24 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) وارد و بهکمک آمار توصیفی موردتجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین رضایت از خدمات پذیرش و ترخیص، خدمات پزشکی، خدمات تغذیه و حسابداری و بیمهگری در بیمارستان شماره یک بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد و میانگین رضایت از خدمات پرستاری یا مامایی، خدمات تشخیصی درمانی (رادیولوژی/آزمایشگاه)، خدمات کاخداری، منشور حقوق بیمار، خدمات مدیریتی، هزینههای پرداختی در بیمارستان شماره چهار بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد. میانگین خدمات پرستاری یا مامایی، منشور حقوق بیمار، و خدمات کاخداری در کل بیمارستانها بهترتیب بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند و خدمات تغذیه و هزینههای پرداختی کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند (بیشترین نارضایتی) (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به امتیاز رضایت زنان مراجعهکننده به درمانگاه ناباروری، خدمات ارائه شده در 9/35% موارد در سطح مناسب و عالی در 3/49% در سطح نسبتاً مناسب و در 8/14% در سطح نامناسب درنظرگرفته شد.
زهرا عزیزی فارسانی، مهرداد فیضی، آرش تفریشینژاد، مونا خرمجوی، حمیدرضا عزیزی فارسانی،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: گلودرد پس از عمل، دومین علت شایع عارضه در ریکاوری است و تاکنون طیف وسیعی از رویکردها برای پیشگیری و درمان آن مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات غرغره سولفات منیزیم و کتامین بر بروز گلودرد پس از عمل لامینکتومی انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، از خرداد 1400 لغایت دی 1401 در بیمارستان شهدای تجریش تهران، 69 بیمار کاندید لامینکتومی بهطور تصادفی به سه گروه کتامین، منیزیم و کنترل تخصیص یافتند. گروه سولفات منیزیم (mg/kg 30) و گروه کتامین (mg/kg 5/0) هر کدام در ml 30 سرم دکستروز 5% و گروه کنترل (ml 30 دکستروز 5%) 15 دقیقه پیش از القای بیهوشی غرغره شد. پروتکلهای استاندارد بیهوشی مشابه برای همه بیماران اعمال شد. در ریکاوری پس از صفر، دو، چهار و 24 ساعت، گلودرد با استفاده از مقیاس بینایی آنالوگ ارزیابی شد.
یافتهها: بررسی بروز گلودرد بهعنوان پیامد اصلی این مطالعه نشان داد که بروز گلودرد در گروه منیزیم کمتر از کتامین بود. مقایسه سه گروه در زمانهای ورود به ریکاوری و دو، چهار و 24 ساعت پس از عمل نشان داد که تفاوت سه گروه از نظر بروز گلودرد معنادار است. همچنین تفاوت بروز گلودرد درون هر گروه در چهار زمان مذکور در هر سه گروه از نظر آماری معنادار بود (001/0P=).
نتیجهگیری: اثر پیشگیرانۀ «غرغره سولفات منیزیم» بر گلودرد پس از عمل لامینکتومی در مقایسه با غرغره «کتامین» یا «دارونما» به مراتب بهتر میباشد.