کیاوش هوشمندی، محسن حیدری، سیده امالبنین سید رضایی، علیرضا باهنر، مهدی مطیفیفرد، حامد قلیزاده، مهدی راعی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پوزیشن بیمار در هنگام ترمیم پس از جراحی آرتروپلاستی میتواند بهعنوان یک عامل در کاهش عوارض و بهبود بیماران باشد. این مطالعه با هدف مقایسه دامنه حرکتی زانو پس از ترمیم بافت نرم آن در دو وضعیت فلکشن و اکستنشن در حین عمل تعویض مفصل زانو انجامشد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 88 بیمار کاندید عمل تعویض کامل مفصل زانو در بیمارستانهای الزهرا و کاشانی اصفهان از تیر 1390 تا شهریور 1391 انتخاب و بهصورت تصادفی بهروش بلوکهای چهارتایی (نسبت یک به یک) در دو گروه قرار گرفتند. در گروه اول در هنگام ترمیم بافت نرم زانو، زانو در وضعیت فلکسیون و در گروه دوم در وضعیت اکستانسیون قرار دادهشده و سپس ترمیم صورت میگرفت. اطلاعاتی مانند سن، جنس، شاخص توده بدنی و سمت مبتلا در چک لیست ثبت گردید. دامنه حرکتی زانو در پایان هفته اول، دوم، چهارم، هشتم و دوازدهم توسط پزشک اندازهگیری و ثبت شد. مقایسه الگوی تغییرات در میانگین دامنه حرکتی زانو در طول زمان در دو گروه به کمک مدلهای خطی آمیخته و مدلهای حاشیهای توسط نرمافزار STATA انجام شد.
یافتهها: اختلاف آماری معناداری بین دو گروه فلکسیون و اکتانسیون در دامنه حرکتی زانو وجود نداشت. در هر دو گروه با گذشت زمان میانگین دامنه حرکتی زانو روند افزایشی داشت (001/0>P). میانگین نمرات عملکرد زانو پس از پایان هفته دوازدهم در گروه فلکسیون و اکستانسیون برابر با 19/23±04/141 و 34/22±09/143 بود و این اختلاف معنادار نبود.
نتیجهگیری: ترمیم بافت نرم در یک پوزیشن خاص چندان تاثیرگذار نمیباشد که بخواهیم با صرف هزینههای مختلف برای آموزش جراحان، آن را نهادینه کنیم.
حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلیزاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربههای رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهومبندی پریشانی وجودی در مراقبتهای تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند بوده که جستوجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانکهای اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافتهها: پس از جستوجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربهی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کردهاند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانیهای مربوط به روابط (نگرانی دربارهی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقشها، فعالیتهای لذتبخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامههای آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهرهآور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتنابناپذیر مرگ.
نتیجهگیری: به نظر میرسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوتهای فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان میدهد که مفهومسازی دقیق آن میتواند به توسعهی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.