جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای محققی

امیرپاشا محققی،
دوره 8، شماره 3 - ( 2-1329 )
چکیده


محمد صدری، امیرپاشا محققی،
دوره 10، شماره 1 - ( 2-1331 )
چکیده


امیر پاشا محققی،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1331 )
چکیده


محققی،
دوره 10، شماره 10 - ( 1-1332 )
چکیده


محققی، ودود،
دوره 14، شماره 9 - ( 1-1336 )
چکیده


امیر پاشا محققی، ودود سیدی،
دوره 21، شماره 4 - ( 1-1342 )
چکیده

بیماری بهجت در نزد زن 20 ساله ای با تمام علائم اصلی و فرعی از قبیل ورم مفصل، ضایعات اریتم نوئو، دردهای شدید اپیگاستر شرح داده شد.


ابراهیم رزم پا، محمدعلی محققی، پرستو منصوری،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

حدود 15% از سارکومهای نسج نرم در سروگردن بروز می نماید. در تشخیص افتراقی توده های تومورال این ناحیه بویژه در افراد جوانتر، سارکوم نیز باید مدنظر باشد. مطالعه ما در بیماران مبتلا به سارکوم در ناحیه سروگردن که در طول سالهای 75-1366 در بیمارستان امام خمینی و انستیتو کانسر بستری بودند، انجام شد. این پژوهش با استفاده از پرونده پزشکی بیماران و بصورت گذشته نگر و به منظور تعیین فراوانی انواع سارکوم در این ناحیه، تعیین همراهی عوامل خطر با بروز سارکوم در سر و گردن و تعیین علائم بالینی سارکوم در سروگردن به انجام رسید. در میان 40 بیمار موجود، سن 40-31 سال و جنس مذکر و اقامت در شهرها بعنوان عوامل همراه بدست آمدند. استئوسارکوم شایعترین پاتولوژی و وجود توده بدون درد شایعترین علامت در تمام انواع هیستولوژیک بود. 80% بیماران در هنگام مراجعه در مرحله اولیه بودند. 42/5% بیماران پس از درمان، عود داشتند.


سوسن تحویلداری، داوود شجاعی زاده، کاظم محمد، محمدعلی محققی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

در این تحقیق 600 زن کادر اداری و آموزشی منطقه 7 آموزش و پرورش تهران جهت بررسی میزان آگاهی قبل و بعد از آموزش خودآزمایی پستان مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز قبل و بعد از آموزش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج بررسی نشان داد که میانگین نمرات آگاهی، قبل و بعد از آموزش به ترتیب 42/3 و 54/2 بود و اختلاف معنی دار آماری از نظر آگاهی در رابطه با خودآزمایی ماهیانه پستان قبل و بعد از آموزش در زنان تحت بررسی وجود داشت (P<0.0001). بین قومیت و وضعیت تاهل با آگاهی زنان در رابطه با خودآزمایی پستان هیچگونه اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد. لیکن بین سن تحصیلات زنان تحت بررسی و همچنین سطح تحصیلات همسر زنان تحت بررسی با آگاهی آنان در مورد خودآزمایی ماهیانه پستان اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (P=0.04).


محمدعلی محققی، آذین نحوی جو، زهرا صدیقی،
دوره 61، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: تجویز داروهای اپیوئید درمان انتخابی برای تسکین دردهای مزمن ناشی از موارد پیشرفته سرطان می باشد. لازمه مصرف منطقی این داروها انتخاب دقیق بیماران، تجویز صحیح داروی اپیوئید، مراعات دوزاژ دارویی، توالی منظم مصرف، مراعات عوارض جانبی و تداخلات دارویی است. هدف از این مطالعه بررسی علل و وضعیت جاری تجویز و مصرف اپیوئیدها به بیماران پیشرفته سرطانی و ارائه راهکارهایی برای منطقی نمودن این فرایند بوده است.

مواد و روش ها: داده های دموگرافیک، مشخصات بیماری و شاخص های مصرف داروهای اپیوئید در 700 بیمار مبتلا به انواع سرطان پیشرفته دریافت کننده این داروها بطور گذشته نگر از بانک اطلاعات حوزه معاونت درمان و داروی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت. در 219 نفر از بیماران فوق در درمانگاه انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی مصاحبه حضوری با استفاده از پرسشنامه بعمل آمد. نتایج حاصله مورد تحلیل واقع شد.

نتایج: گروه مطالعه شامل 304 نفر زن (42%) و 396 نفر مرد (58%) در سنین 17 تا 80 ساله با میانگین 57.25 می باشد. در زنان سرطان های پستان، کولورکتال، ریه، معده و گرفتاری های استخوانی اولیه یا متاستاتیک بترتیب با 21%، 12%، 7%، 7% و 6% و در مردان سرطان های معده، ریه، کولورکتال، پروستات و گرفتاری های استخوانی اولیه و متاستاتیک بترتیب با 17%، 12%، 11%، 9% و 8% فراوانترین علل تجویز داروهای اپیوئیدی می باشند. بیماری سرطانی پیشرفته اولیه، متاستازهای استخوانی و عوارض درمان بترتیب با 52%، 32% و 7% رایجترین علل درد بیماران و تجویز اپیوئید در این بررسی بوده است. مورفین تزریقی، اپیوم خوراکی، متادون (تزریقی و خوراکی) فراوانترین اشکال دارویی مخدر تجویز شده به بیماران می باشد. مقدار تجویز دارو در شبانه روز در 43% بیماران 30-21 میلی گرم مرفین یا معادل آن، در 27% بیش از 30 میلی گرم، در 21 درصد 20-11 میلی گرم، در 9% بین 5 تا 10 میلی گرم و مدت تجویز دارو در زمان مطالعه بطور متوسط 13.8 ماه بوده است.

بحث و نتیجه گیری: تجویز و مصرف اپیوئیدها به بیماران سرطانی نارسا می باشد و از الگوی منظمی برخوردار نیست. بمنظور بهینه سازی کنترل درد بیماران سرطانی اقدامات آموزشی و ترویجی بیشتری لازم است. به این منظور درمان گام به گام پیشنهادی سازمان جهانی بهداشت، بعنوان مناسبترین دستورالعمل استاندارد درمانی برای دردهای بیماران سرطانی راهنمای خوبی می باشد.


فتح الله محققی، مرتضی سجادی، منوچهر سرداری، فرناز آموزگار هاشمی،
دوره 62، شماره 6 - ( 6-1383 )
چکیده

مقدمه: روده باریک از ارگان های حساس به رادیوتراپی در بیماران مبتلا به کانسرهای لگن است و بعلت عوارض جدی حاصله از درمان، عامل عمده ایجاد محدودیت در اعمال دزهای درمانی لازم برای این بیماران می باشد. پیدا کردن مناسب ترین تکنیک رادیوتراپی برای بیماران مبتلا به کانسرهای لگن باتوجه به شرایط و امکانات موجود در مراکز درمانی کشورمان، هدف این بررسی را تشکیل می دهد.

مواد و روش ها: 35 بیمار مبتلا به کانسرهای لگن، مراجعه کننده به بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران که اندیکاسیون رادیوتراپی تمام لگن را داشتند بترتیب ورود انتخاب شدند و تمامی بیماران در سه حالت مختلف زیر با استفاده از سولفات باریم و گرافی روده باریک تحت سیمولاسیون لگن قرار گرفتند. 1) وضعیت Prone و مثانه پر، 2) وضعیت Prone و مثانه پر+کیسه آب، 3) وضعیت Supine و مثانه خالی. سپس سطح روده باریک در معرض رادیوتراپی در حالت های فوق محاسبه و با استفاده از روش آماری (Bonfroni: Repeated measurement) تحت مقایسه قرار گرفتند.

یافته ها: بیمارانی که در وضعیت Prone و مثانه پر+کیسه آب تحت سیمولاسیون قرار گرفتند، میانگین سطح روده باریک در معرض رادیوتراپی 122.97 سانتیمتر مربع و در وضعیت مثانه پر و Prone برابر با 159.48 سانتیمتر مربع و در حالت Supine و مثانه خالی 215.48 سانتیمتر مربع بود. براساس اطلاعات بدست آمده سطح روده باریک در معرض رادیوتراپی بیماران در وضعیت Prone و مثانه پر+کیسه آب در مقایسه با وضعیت Supine و مثانه خالی 57% بوده است. 

نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به شرایط و امکانات مراکز درمانی کشورمان، استفاده از کیسه آب و درمان در وضعیت Prone و مثانه پر، بیشترین اثر را در کاهش سطح روده باریک در معرض پرتودرمانی در بیماران مبتلا به کانسرهای لگن دارد.


صنمبر صدیقی، محمدعلی محققی،  فریدون معماری، جهانگیر رأفت، علیرضا موسوی‌جراحی، علی منتظری، زهرا صدیقی، مریم مستقیمی‌تهرانی،  ماندانا زنگنه،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

این مطالعه جهت مقایسه دو رژیم شیمی درمانی برای بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته و غیر قابل جراحی معده طراحی گردید.
روش کار: طی مدت سه سال 90 بیمار بالغ با تشخیص آدنوکارسینومای معده غیرقابل جراحی، به طور تصادفی در دو گروه قرارگرفتند. گروه اول شیمی درمانی موسوم به ECF شامل 5FU, Cisplatin, Epirubicin و گروه دوم شیمی درمانی TCF مشتمل بر 5FU, Cisplatin, Docetaxel هر سه هفته یک بار دریافت کردند. هدف اولیه تعیین پاسخ درمانی و ایجاد امکان جراحی کامل و اهداف ثانویه تعیین طول عمر، طول عمر بدون عود، عوارض دارویی وکیفیت زندگی بیماران طرح بود.
یافته‌ها: ارزیابی پاسخ به درمان در 86 بیمار(42 بیمار در گروه اول و44 بیمار در گروه دوم) انجام گردید. پاسخ بیش از50% در حجم تومور به ترتیب در 16 بیمار گروه اول و 19 بیمار گروه دوم بدست آمد. سپس جراحی تومور در شش بیمار در گروه اول و هشت بیمار گروه دوم انجام شد. جراحی کامل تومور در سطح میکروسکوپی در دو بیمار گروه یک و شش بیمار در گروه دوم امکان‌پذیر گردید. مرگ ناشی از درمان مشاهده نشد. واکنش‌های پوستی و اسهال اگرچه خفیف در گروه دوم بیشتر مشاهده شد. به طور کلی بعد از سه نوبت درمان کیفیت زندگی بیماران، درد و بی‌خوابی از نظر آماری بهبودی قابل توجه نشان داد. میانه طول عمر در هر دو گروه 12 ماه بود.
نتیجه گیری: تفاوت معنی‌دار از نقطه نظر آماری بین دو روش شیمی درمانی از نظر پاسخ درمانی و طول عمر بیماران در این مطالعه کوچک فاز سه به دست نیامد.


زهرا افتخار، سعیده محققی، فریبا یارندی، نرگس ایزدی مود، نسرین مقدمی تبریزی، زهرا رضایی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

سرطان اندومتر شایع‌ترین سرطان دستگاه ژنیتال می‌باشد که عموماً در سنین بعد از منوپوز دیده می‌شود. با توجه به افزایش سن ازدواج، درمان‌های غیرجراحی به‌کمک پروژستین‌های سیستمیک همراه با حفظ قدرت باروری در زنان جوان مبتلا به سرطان اندومتر با تمایز خوب مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

روش بررسی: در این پژوهش 21 بیمار نازا مبتلا به آدنوکارسینوم خوب تمایزیافته اندومتر مرحله Ia در مطالعه‌ای از نوع مداخله‌ای بدون شاهد (Quasi-experimental) وارد شدند. درمان با مژسترول استات ابتدا با دوز 160 میلی‌گرم روزانه و سپس در صورت عدم پاسخ به درمان با دوز 320 میلی‌گرم روزانه برای بیمار آغاز و پیگیری با FD&C و هیستروسکوپی انجام ‌شد. بیماران بر اساس پاسخ به دو دسته پاسخ به درمان و مقاوم به درمان تقسیم شدند. گروه پاسخ به درمان، به گروه IVF معرفی ‌شده و از نظر احتمال بارداری بعدی و تولد نوزاد زنده به مدت سه سال مورد پیگیری قرار گرفتند.
یافته‌ها: بر اساس نتایج این پژوهش میزان پاسخ‌دهی 71/85% بود و 29/14% کاندید TAH شدند. میانگین مدت درمان 00/2±85/5 ماه بود. در 78/27% با دوز 160 میلی‌گرم و در 22/72% با دوز 320 میلی‌گرم پاسخ‌درمانی مناسب دیده شد. در 78/27% بارداری رخ داد که دو مورد به زایمان نوزاد ترم و سه مورد قبل از ترم پایان یافت. در67/16% عود رخ داد که 67/66% آنها مجدداً بهremission رفتند.
نتیجه‌گیری: استفاده از دوز 320 میلی‌گرم در روز احتمالا˝ با پاسخ مناسب‌تر درمانی همراه است. عوارض جدی با این دوز درمانی دیده نشد. همچنین ادامه درمان به‌مدت سه ماه پس از طبیعی شدن جواب پاتولوژی احتمالاً از میزان عود بیماری می‌کاهد.


ربابه محمدزاده، داریوش کمال هدایت، عباس محققی، سیدعبدالحسین طباطبائی، علی دره زرشکی،
دوره 66، شماره 3 - ( 3-1387 )
چکیده

حساسیت الکتروکاردیوگرافی دوازده لیدی اولیه برای تشخیص انفارکتوس و ایسکمی میوکارد بسیار پایین است. تشخیص انفارکتوس خلفی حاد تنها بر اساس تغییرات آینه‌ای لیدهای جلوی قفسه سینه با ریسک همراه است. الکترودهای جلوی قلبی ممکن است مطلوب‌ترین قرارگیری را برای تشخیص تغییرات الکتروکاردیوگرافیک نداشته باشند. در این مطالعه رابطه تغییرات نواری لیدهای خلفی با اختلال حرکتی دیواره قلب در بیماران دچار انفارکتوس میوکارد خلفی، برای یافتن راهی جهت تشخیص بهتر و سریع‌تر انفارکتوس حاد میوکارد خلفی ارزیابی شده است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیمارانی‌که با اولین اپیزود درد حاد قفسه سینه به بیمارستان شریعتی مراجعه نمودند مورد بررسی قرار گرفتند. از کلیه بیماران الکتروکاردیوگرافی 12 لید و لیدهای خلفی (9V-7V) به‌عمل آمد. سپس برای بیمارانی‌که بالا رفتن قطعه ST (بیشتر از 05/0 میلی‌ولت) یا موج Q پاتولوژیک در لیدهای خلفی داشتند، و یا دارای تغییرات اختصاصی انفارکتوس خلفی در لیدهای 2V-1V بودند اکوکاردیوگرافی انجام و اختلال عملکرد جداری در آنها بررسی شد.

یافته‌ها: کلیه بیماران دارای اختلال حرکت در بطن چپ و 19 بیمار (1/24%) دارای اختلال حرکت جداری در بطن راست بودند. بیشترین سگمان درگیر در این بیماران سگمان میانی- خلفی بود. ارزش پیشگویی‌کننده لیدهای خلفی نسبت به لیدهای قدامی برای اختلال حرکت جداری در جدار خلفی بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: انجام الکتروکاردیوگرام در لیدهای خلفی در بیماران دچار درد حاد قفسه سینه می‌تواند به تشخیص زود هنگام و درمان به موقع انفارکتوس خلفی قلب کمک نماید.


صنمبر صدیقی، محمد‌علی محققی، پیمان حداد، رامش عمرانی‌پور، علیرضا موسوی جراحی، فریدون معماری، جهانگیر رافت، افشین عبدی‌راد، رامین خطیب‌سمنانی، شهریار شهریاران، بیژن شهبازخانی، نرجس خلیلی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده با رشد موضعی منطقه‌ای حتی بدون متاستاز دوردست کمتر از یک سال بر آورد می‌شود. این مطالعه به‌منظور بررسی طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده، با انتشار به ارگان‌های اطراف از جمله غدد لنفاوی، پریتونئوم و کبد، با استفاده از شیمی‌درمانی قبل از جراحی و کمورادیوتراپی پس از عمل جراحی طراحی گردید.

روش بررسی: 100 بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده در مرحله II، III و یا IV بیماری ولی بدون متاستاز دوردست، شیمی‌درمانی شامل Docetaxel، Cisplatin و 5FU TCF و پس از جراحی شیمی‌درمانی شامل 5FU همزمان با رادیوتراپی دریافت کردند. 

یافته‌ها: 57% بیماران در مرحله IV بیماری در طرح وارد شدند. 83% بیماران شیمی‌درمانی Neoadjuvant دریافت کردند. تا به‌حال برای 75 بیمار جراحی گاسترکتومی D1 یا D0 انجام شده و سه مورد پاسخ کامل پاتولوژیک به شیمی‌درمانی قبل از عمل داشتند. مرحله بیماری به‌طور مشخص پس از جراحی کاهش نشان داد، به طوری‌که از 47 نفر بیمار مرحله IV بیماری تنها 15 نفر در گزارش آسیب‌شناسی و جراحی در مرحله IV بیماری بودند. تا به‌حال 44 بیمار کمورادیوتراپی کامل را دریافت کرده‌اند. با متوسط زمان پی‌گیری 16 ماه، 3/2 بیماران هنوز زنده هستند و میانگین طول عمر بیماران 25 ماه است. 

نتیجه‌گیری: با توجه به مرحله پیشرفته بیماری و امکان جراحی برای 75% از بیماران و به‌دست آمدن طول عمر بیش از دو سال، به‌نظر می‌رسد استفاده از TCF به‌عنوان شیمی‌درمانی قبل از جراحی و ادامه درمان با کمورادیوتراپی روشی مناسب برای افزایش امکان جراحی کامل و بهبود طول عمر بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای پیشرفته ولی موضعی معده باشد.


مجید محمودی، سعید رجبعلیان، علیرضا فرومدی، سعید حیدری کشل، ملیحه سادات صفوی، احد خوش زبان، کورس دیوسالار، محمدعلی محققی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: ترکیبات کرومن با زنجیره شیمیائی 4-Aryl-4H-chromenes، گروهی از ترکیبات طبیعی هستند که خواص ضد توموری شدیدی در بافت‌های مبتلا به تومور از خود نشان می‌دهند. بر اساس گزارشات این ترکیبات از طریق جلوگیری از تشکیل توبولین در هنگام تقسیم سلولی باعث توقف تکثیر سلول‌ها می‌گردند. در این مطالعه اثرات سیتوتوکسیسیته سلولی و اثر القاء آپوپتوز (ایجاد مرگ برنامه‌ریزی شده سلولی) مشتقاتی از این ترکیبات که در آزمایشگاه سنتز شده‌اند، مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: اثر سیتوتوکسیسیته سلولی مشتقات سنتز شده ترکیبات کرومن با استفاده از رده‌های سلولی تومور انسانی شامل MCF-7 (کارسینومای پستان)، A549 (کارسینومای ریه)، HEPG-2 (کارسینومای کبد)، SW-480 (کارسینومای کولون)، 1321N1 (آستروسیتوما)، U87-MG (گلیوبلاستوما) و DAOY (مدولوبلاستوما) و با به‌کارگیری روش MTT assay مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش جهت کنترل و مقایسه از داروی ضد سرطان etoposide استفاده شد. اثر القاء آپوپتوز این مشتقات با روش رنگ‌آمیزی DNA سلول (DAPI staining) مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان داد که مشتقات سنتز شده‌ای که دارای گروه شیمیایی فنیل- ایزواکسال یا حاوی گروه متوکسی در زنجیره شیمایی خود می‌باشند، اثر سیتوتوکسیسیته سلولی و اثر القاء آپوپتوزیس قابل مقایسه و یا حتی بیشتری در مقایسه با داروی etoposide از خود نشان می‌دهند. نتیجه‌گیری: جابه‌جایی گروه شیمیایی‌ ‌تری‌متوکسی‌‌فنیل (3,4,5-trimethoxyphenyl) با گروه شیمایی تیازول در مشتقات کرومن سنتز شده باعث کاهش اثر سیتوتوکسیسیته ترکیب کرومن می‌گردد در حالی‌که مشتق سنتز شده‌ای که حاوی گروه شیمیایی فنیل- ایزواکسال باشد اثر سیتوتوکسیسیته و اثر القاء آپوپتوزیس شدیدتری دارد.
صنمبر صدیقی، فرخ تیرگری، جهانگیر رافت، محمدعلی محققی، سمیه صفوی، ساقی وزیری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: لنفوم‌ها گروه شایعی از نئوپلاسم‌ها را تشکیل می‌دهند. هدف از این مطالعه گذشته‌نگر بررسی کلینیکوپاتولوژیک موارد لنفوم غیر هوچکین با سلول بزرگ (Diffuse large cell) و ارتباط طبقه‌بندی پاتولوژیک با مشخصات بالینی و سیر بیماری است.

روش بررسی: اطلاعات مربوط به تشخیص و درمان کلیه بیماران با تشخیص پاتولوژی لنفوم غیر هوچکین مربوط به دوره 22 ساله از سال 1364 لغایت 1385 در مرکز سانترال بیمارستان امام‌خمینی جمع‌آوری شد. بلوک بیوپسی 50 بیمار مبتلا که اطلاعات کامل از سیر بالینی بیماری ایشان موجود بود انتخاب شده و مورد بازبینی آسیب‌شناسی و بررسی ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت. زیر گروه بیماری در طبقه‌بندی Stage, WHO، مشخصات ایمونوهیستوشیمی و سیر بیماری بررسی شد.

یافته‌ها: 220 مورد لنفوم large cell شناسایی گردید. 55 مورد بلوک پاتولوژی در انستیتو کانسر موجود بود که مورد بازبینی و بررسی ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت. از 55 گزارش large cell پنج مورد لنفوم T Cell مشخص گردید. در مورد 50 بیمار باقیمانده میانه سنی 45 سال و 60% بیماران مرد بودند. 24% سمپتوم B و 28% شروع بیماری خارج از غدد لنفاوی داشتند. تمام بیماران شیمی درمانی و 46% رادیوتراپی شدند. 20% عود بیماری و 13 مورد مرگ ذکر گردید. میانه طول عمر بیماران 34 ماه و طول عمر پنج ساله 45% بود.

نتیجه‌گیری: مشخصات بالینی و پاتولوژی بیماران با آمارهای بین‌المللی مطابقت داشته است و استفاده از ایمونوهیستوشیمی کمک ارزنده‌ای به تشخیص موارد لنفوم سلول B بزرگ نموده است.


علی‌اکبر امیر زرگر، مجید محمودی، هدایت ال.. نحوی، امیر کسائیان، زهرا صفری، مهدی محمودی، یداله شکیبا، کوروس دیوسالار، عباس جعفری، بیتا انصارپور، بتول مرادی، محمد‌علی محققی،
دوره 68، شماره 8 - ( آبان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس بعضی از مطالعات، فراوانی بیش از حد طبیعی الل‌های خاصی از ژن‌های HLA-class II می‌تواند همراه با مستعد بودن فرد به ابتلا به سرطان خاصی باشد. در این مطالعه فراوانی الل‌های بعضی از جایگاه‌های ژنی HLA-class II در زنان ایرانی مبتلا به کانسر پستان در مقایسه با افراد سالم بررسی شده است. روش بررسی: 100 نفر از داوطلبین زن مبتلا به کانسر پستان (که از نظر پاتولوژی تائید شده بود) در دو گروه زیر 40 سال و بالای 40 سال سن انتخاب شدند و با 80 نفر فرد سالم مقایسه گردیدند. از خون محیطی هر داوطلب، فراوانی الل‌های هر یک از جایگاه‌های ژنی HLA-DRB1، HLA-DQA1 و HLA-DQB1 تعیین گردید. یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه بیماران زیر 40 سال الل‌هایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل 0301HLA-DQA1* (002/0p=) و 0302HLA-DQB1* (05/0p<) بود و اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت 0505HLA-DQA1* (004/0p=) بود. در گروه بیماران بالای 40 سال، الل‌هایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل 0301HLA-DQA1* (001/0p=) و 1303HLA-DRB1* (02/0p=) بود و در این گروه اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت، 0101HLA-DQA1* (002/0p=) بود. نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده که حاکی از مرتبط بودن فراوانی بعضی از الل‌های HLA class II در استعداد افراد به ابتلا به سرطان پستان و یا مقاومت در برابر این بیماری می‌باشد، این نتایج احتمالاً نشان می‌دهد که چگونگی اثر وراثت در ابتلا به بیماری در سنین جوانی در مقایسه با سنین بالا متفاوت است.
اصغر آقا محمدی، مجید محمودی، نیما رضایی، زهرا صفری، داریوش حیدر نسب، کوروس دیو سالار، محمد علی محققی،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به عفونت با باکتری‌های کپسول‌دار می‌باشند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر واکسن پلی‌ساکارید پنوموکوکال در این بیماران می‌باشد.
روش بررسی:
به 66 فرد بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، قبل از جراحی پیوند کلیه و 40 نفر از افراد سالم، واکسن پنوموکوک تزریق گردید. نمونه‌های خون وریدی قبل از واکسیناسیون و چهار هفته بعد از واکسیناسیون گرفته شد. میزان رقت آنتی‌بادی‌های اختصاصی با استفاده از تکنیک الایزا اندازه‌گیری گردید.
یافته‌ها: از گروه بیماران، 14 نفر (21%) پاسخ ایمنی ضعیفی به واکسن نشان دادند (گروه یک)، در حالی که پاسخ ایمنی برای 52 نفر از بیماران (79%) نرمال بود (گروه دو). رقت ایمونوگلوبولین G (IgG) ضد پنوموکوک پس از واکسیناسیون در گروه یک به میزان معنی‌داری کمتر از گروه دو بود (01/0P= برای IgG، 02/0P= برای IgG2). همین‌طور نسبت افزایش رقت IgG ضد پنوموکوک نیز در گروه یک به میزان معنی‌داری کمتر از گروه دو و یا گروه افراد سالم بود (به ترتیب 001/0P= و 005/0P=). با پی‌گیری بیماران دو گروه، 18 ماه بعد از عمل پیوند، بیماران گروه یک بیشتر از بیماران گروه دو به عفونت‌های پنوموکوکی مبتلا شدند (007/0P=).
نتیجه‌گیری:
بخش قابل توجهی از بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی، پاسخ ایمنی مناسب نسبت به واکسن نشان نمی‌دهند و در معرض ابتلا به عفونت‌های پنوموکوکی می‌باشند.


عباس محققی، مهرناز محبی، داریوش کمال هدایت، عبدالحسین طباطبایی، نرگس ناصری،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: شدت یافته‌های آنژیوگرافی در بیماری عروق کرونری در سیر پیشرفت و پیشآگهی بیماری مهم است و امروزه معیار Gensini به طور وسیعی برای مشخص کردن بیماری‌های قلبی و عروقی استفاده می‌شود. با توجه به شیوع بالای بیماری‌های قلبی و عروقی توجه به گزارش یافته‌های آنژیوگرافی می‌تواند در تشخیص شدت بیماری‌های عروقی کرونر نقش مهمی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی همراهی نمره‌دهی جنسینی با ریسک فاکتورهای قلبی در بیمارانی که مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار می‌گیرند می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و به شکل گذشته‌نگر طراحی شد. نمونه‌گیری به روش آسان، شامل 495 بیمار از مراجعه کنندگان به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شریعتی از شهریور 88 تا شهریور 89 بود که دارای معیار ورود به مطالعه، داشتن اندیکاسیون لازم برای آنژیوگرافی عروق کرونر بود. اطلاعات بیماران وارد پرسش‌نامه که شامل نام و سن و سابقه وجود دیابت فشارخون LDL, HDL، لیپوپروتیین بالا بود ثبت شد.

یافته‌ها: جمعیت شامل 249 مرد با میانگین سن 3/10±1/58 سال بود که همراهی مثبت بین نمره بالای Gensini و دیابت، استعمال سیگار، HDL پایین و سن و جنس دیده شد. از مجموع 495 بیمار 249 نفر (3/50) درصد مرد و 245 نفر (5/49) درصد زن بودند. میانگین سن 341/10±10/58 بود که دامنه آن از (86–26) سال بود. میانگین TG 70±08/136 بود که دامنه آن از (564–123) mg/dl بود. میانگین HDL 13±22/50 بود که دامنه آن از (109–23) mg/dl بود. میانگین LDL 31±06/80 بود که دامنه آن از (189–113) mg/dl بود.

 نتیجه‌گیری: در بیمارانی که مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار میگیرند معیار نمره‌دهی جنسینی ارزش قابل قبولی در همراهی با ریسک فاکتورهای قلبی دارد.


عباس محققی، علیرضا پناهی، داریوش کمال هدایت، بتول قربانی یکتا،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: گرفتگی کرونر اصلی چپ با مرگ و میر فراوان همراه و تشخیص زودرس آن می‌تواند از مرگ و میر سال‌های آتی جلوگیری نماید. عوامل خطرساز متابولیک و فیزیولوژیک بیماری‌های قلبی و عروقی تحت عنوان سندرم متابولیک نامیده می‌شود و ریسک فاکتور برای بیماری‌های عروقی کرونر است. تاثیر سندرم متابولیک بر گرفتگی کرونر اصلی چپ مشخص نبوده و هدف این مطالعه ارزیابی این اثرات بر گرفتگی کرونر اصلی چپ است.

روش بررسی: تعداد 495 نفر بیمار تحت آنژیوگرافی قرار گرفته و براساس تعاریف استاندارد جهانی سندرم متابولیک در آن‌ها مشخص شد و سپس در کل بیماران آنژیوگرافی شده میزان گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ و میزان همراهی آن‌ها با هم و با ریسک‌فاکتورها سنجیده شد. 

یافته‌ها: 249 (3/50%) مرد و 246 (7/49%) زن بودند. میانگین سن آن‌ها 10±01/58 بود. سندرم متابولیک در 86 نفر (4/17%) حضور داشت. گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ در 25 بیمار (5%) حضور داشت. بین سندرم متابولیک و گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ ارتباط معنی‌دار بود 012/0P=، 305/0r= بین سن 05/0P=، 192/0r=، جنس 007/0P=، 334/0r= دیابت 03/0P=، 253/0r= و سیگار 03/0P=، 253/0r= و گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ ارتباط معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: سندرم متابولیک می‌تواند با گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ همراه باشد. احتمال همراهی سندرم متابولیک برای گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ با افزایش قند خون، سن، جنس مرد و استعمال سیگار وابسته است. این عوامل به‌طور همکار ریسک‌فاکتور گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ را در بیماران سندرم متابولیک بالا می‌برند.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb