13 نتیجه برای محمدپور
سیده زهرا قدسی، زینت نادیا حتمی، علی نیک فرجام، فرید صفر، پدرام نورمحمدپور، مهسا عاشقان،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه ولگاریس از شایع ترین بیماری های پوستی به ویژه در دوران نوجوانی است. مطالعات مختلف ارقام متفاوتی را در مورد شیوع آکنه صورت در کشورها و جوامع مختلف گزارش کرده اند اما تا کنون تنها موارد اندکی از آکنه تنه (پشت و سینه) گزارش شده است. اگرچه تجربیات بالینی ما بیانگر شیوع کمتر آکنه تنه در مقایسه با صورت است اما یک مطالعه جامعه نگر برای اثبات این تجارب مورد نیاز است.
روش بررسی: از 20 منطقه آموزش و پرورش شهر تهران، 5 منطقه به طریق تصادفی ساده انتخاب شدند و در هر منطقه یک دبیرستان دخترانه و یک دبیرستان پسرانه مورد بررسی قرار گرفتند. در هر دبیرستان حدود 100 دانش آموز معاینه شدند. پرسشنامه ها بر اساس اطلاعات دموگرافیک دانش آموزان، سابقه خانوادگی و معاینه بالینی آنان تکمیل شد. درجه بندی شدت آکنه بر اساس Consensus Conference on Acne Classification انجام شد.
یافته ها: 1001 دانش آموز دبیرستانی وارد مطالعه شدند (503 دختر و 498 پسر). شیوع آکنه صورت 1/91%، شیوع آکنه پشت 4/54%، و شیوع آکنه سینه 36% بود. آکنه پشت در پسران (5/58%) به طور معنی داری از دختران (9/36%) بیشتر بود((P<0/001. اما در مورد آکنه ناحیه سینه تفاوت معنی داری در دو جنس وجود نداشت. میانگین سن دانش آموزانی که مبتلا به آکنه پشت و یا سینه بودند(1/16) نسبت به دانش آموزانی که آکنه تنه نداشتند(9/15) به طور معنی داری بالاتر بود(P<0/001).سابقه مثبت خانوادگی آکنه در دانش آموزان مبتلا به آکنه تنه بیشتر بود(P<0/001).
نتیجه گیری: شیوع آکنه تنه کمتر از آکنه صورت می باشد. آکنه پشت در پسران شایع تر است. ابتلای ناحیه سینه و پشت نسبت به صورت در سنین بالاتری اتفاق می افتد. به نظر می رسد آکنه شدید ناحیه پشت در پسران شایع تر باشد.وجود سابقه خانوادگی احتمال آکنه پشت و سینه را افزایش می دهد.
زهرا حلاجی، مریم اخیانی، امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور، فاطمه غلامعلی، محمد باقری، جواد جهرمی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: آلوپسی
آرهآتا نوعی ریزش موی غیر اسکارزا و مرتبط با سیستم ایمنی است. ژنتیک در ایجاد
این عارضه مهم است گرچه برخی شواهد بر مهم بودن آنتیژنهای ملانوسیتی در بروز این
عارضه دلالت دارند. گزارشاتی در خصوص ارتباط آلوپسی آرهآتا با بیماری سلیاک وجود
دارند. هدف این مطالعه بررسی وجود آنتیبادیهای آنتیگلیادین در بیماران
بیمارستان رازی بوده است.
روشبررسی: بیماران مبتلا به آلوپسی آرهآتا مراجعهکننده به
بیمارستان رازی جهت شرکت در طرح انتخاب شدند. خونگیری از بیماران انجام شده و به
آزمایشگاه ارسال گردید. IgG و IgA نمونهها
اندازهگیری شد و به ازای هر بیمار یک فرد سالم بهعنوان گروه کنترل وارد مطالعه
شده و خونگیری از آنها انجام شد. اطلاعات دموگرافیک بیماران در پرسشنامهها ثبت
شد.
یافتهها: 50
بیمار مبتلا به آلوپسی آرهآتا (29 نفر معادل 58% مرد و 21 نفر یا 42% زن) با
محدوده سنی 5/2 تا 50 سال با میانگین سنی 6/24 سال وارد مطالعه شدند. 50 فرد سالم
با محدوده سنی 48-5 سال (29 مرد معادل 58% و 21 زن معادل 42%) با میانگین سنی 24
سال بهعنوان گروه کنترل برگزیده شدند. از میان 50 بیمار انتخاب شده 9 نفر (18%)
آنتیبادی گلیادین مثبت داشتند و 41 بیمار (82%) آنتیبادی منفی بودند و از 50 نفر
گروه کنترل تنها یک نفر آنتیبادی مثبت داشت (05/0p<). سایر
تفاوتها به لحاظ آماری معنیدار نگردید.
نتیجهگیری: با
توجه به بیشتر بودن شیوع آنتیبادی آنتیگلیادین در بیماران با آلوپسی آرهآتا
نسبت به جمعیت نرمال و با توجه به معنیدار بودن این اختلاف، غربالگری سلیاک در
بیماران آلوپسی آرهآتا احتمالاً مفید است.
امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور، سمانه جمشیدی، حامد قاسمی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: پاپولها و پلاکهای کهیری خارشدار حاملگی Pruritic Urticarial Papules and Plaques of Pregnancy (PUPPP) عمدتاً در بارداریهای اول و در سه ماهه سوم
دیده میشود و سیر خود محدود دارد.
معرفیبیمار: خانمی 24 ساله شکم اول چند ساعت بعد از ختم
بارداری با راش شدیداً خارشدار که ابتدا روی شکم ایجاد و سپس به اندامها گسترش
یافته بود مراجعه کرد. از ضایعات مادر بیوپسی تهیه شد. در پاتولوژی شواهدی از
ارتشاح سطحی لنفوسیتی با اندکی نوتروفیل و ائوزینوفیل منطبق با نمای کهیری PUPPP دیده
شد. آزمونهای ایمونوفلورسانس مستقیم و غیرمستقیم منفی بود. با توجه به نمای
بالینی و نرمال بودن نتایج پاراکلینیک با تشخیص PUPPP برای بیمار
درمان با کلوبتازول موضعی شروع شد که ضایعات بعد از یک هفته کاملا ناپدید شد.
نتیجهگیری: PUPPP ممکن است با تظاهری غیر کلاسیک بروز نماید و
توجه به نمای بالینی و آسیب شناسی در کنار هم برای تشخیص لازم به نظر میرسد.
شهریار اشکوری، امیرهوشنگ احسانی، عاطفه قنبری، حمیده مولایی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: پسوریازیس
یک بیماری مزمن و التهابی پوست بهشمار میرود. پاتوفیزیولوژی زمینهای تکثیر سلولهای
اپیدرم، تمایز و رگسازی و نیز سیستم ایمنی سلولار را در بر میگیرد. گیرندههای
کولینرژیک نیکوتینی روی کراتینوسیتها باعث تحریک ورود کلسیم به سلول و تمایز سلولی
میشوند. کشیدن سیگار و نیکوتین آن میتواند فرایند التهابی در پوست بیماران مبتلا
به پسوریازیس را تغییر دهد. هدف این مطالعه تعیین فراوانی استعمال سیگار در بیماران پسوریازیس
ارجاع شده به بیمارستان رازی شهرستان رشت میباشد.
روش بررسی: 96
بیمار مبتلا به پسوریازیس همسان شده با گروه کنترل از لحاظ سن و جنس و به همین
تعداد افراد سالم وارد مطالعه شدند. اطلاعات جمعآوری شده شامل وضعیت و طول مدت سیگار
کشیدن، شدت سیگار کشیدن (Pack/year) و سیگاری غیرفعال
بودن در پرسشنامههای مشخص طبقهبندی و آنالیز شد.
یافتهها: در
کل تعداد 192 بیمار مشتمل بر 96 بیمار مبتلا به پسوریازیس و 96 فرد سالم وارد
مطالعه شدند. میزان استفاده از سیگار در افراد مبتلا 3/33% و در افراد سالم 4/19%
بوده است (05/0P>).
میزان کلی استفاده از سیگار بر حسب پاکت در سال در بیماران مبتلا به پسوریازیس بیش
از افراد گروه کنترل بود: (68/3-17/1=95%CI، 07/2OR=، 05/0P<). قرار گرفتن غیر فعال در معرض دود سیگار ارتباط معنیداری
با بیماری نداشت 05/0P>.
نتیجهگیری: ابتلا به پسوریازیس احتمالا هم با طول مدت استفاده از سیگار
و هم با میزان استفاده از سیگار ارتباط معنیداری دارد و این بر اهمیت تاکید بر
ترک سیگار در میان بیماران مبتلا به پسوریازیس میافزاید.
امیرهوشنگ احسانی، یوسف فکور، فاطمه غلامعلی، لیلا مختاری، محبوبه سادات حسینی، نجمه خسروانمهر، پدرام نورمحمدپور،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدنی (Body Dismorphic Disorder, BDD) با اشتغال ذهنی درباره یک نقص جسمی اغراق شده مشخص میشود. در این بیماری هر جنبهای از ظاهر میتواند سبب نگرانی باشد. در نتیجه اشتغال ذهنی با ظاهر به تخریب عملکرد اجتماعی و شغلی منجر میشود. هدف این پژوهش، تعیین شیوع BDD در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زیبایی است.
روش بررسی: مراجعهکنندگان به درمانگاه زیبایی در صورت رضایت، وارد مطالعه شدند. پرسشنامه دموگرافیک ویژگیهای بیماران شامل جنسیت، تأهل، تحصیلات، سابقه مراجعه به روانپزشک یا روانشناس، مصرف دارو، سابقه جراحی زیبایی و رضایت از جراحی و پرسشنامه ییلبراون برای سنجش اختلال BDD تکمیل گردید.
یافتهها: 174 بیمار (144 زن و 30 مرد) وارد مطالعه شدند. شیوع BDD بر اساس مقیاس ییلبراون در بین بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زیبایی 3/33% بود. شایعترین گروه سنی 20 تا 50 سال بوده است. 7/20 درصد مبتلایان سابقه مراجعه به روانپزشک یا روانشناس داشتند. 2/17 درصد از مبتلایان، جراحی زیبایی انجام داده بودند که از بین این دسته اخیر، 20% ناراضی و 80% بهنسبت راضی بودند.
نتیجهگیری: اختلال بدشکلی بدنی در بین مراجعهکنندگان به درمانگاه زیبایی بیمارستان رازی شیوع بالایی (از هر سه بیمار یک نفر) دارد. این مسأله ضرورت تشخیص اختلال BDD در بیماران زیبایی و ارجاع آنها به روانپزشکان را نشان میدهد. تشخیص بهموقع این بیماران، افتادن درمانگر در دام اقدام درمانی برای این بیماران و بروز مسایل بعدی را بهحداقل میرساند.
حسن صیرفی، امیر هوشنگ احسانی، محبوبه سادات حسینی، بهادر سماواتی، فاطمه غلامعلی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 71، شماره 4 - ( تيرماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی آرهآتا (AA) یکی از دلایل شایع آلوپسی بدون اسکار است که به صورت پچی یا منتشر دیده میشود. اتیولوژی این بیماری هنوز شناخته نشده است اما ارتباط آن و بیماریهای اتوایمیون بهویژه اختلالات تیروییدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر تعیین شیوع اختلال تستهای تیروییدی در افراد مبتلا به AA در مقایسه با جمعیت نرمال بود.
روش بررسی: اطلاعات مورد نیاز از پروندههای 100 بیمار (44 مرد و 56 زن با متوسط سنی 16/24 سال) مبتلا به AA توتالیس و یونیورسالیس به عنوان گروه نمونه و 100 فرد نرمال از نظر ابتلا به این بیماری (42 مرد و 58 زن با متوسط سنی 10/26 سال) بهعنوان گروه کنترل بهدست آمد. در هر دو گروه هیچگونه علامتی از ابتلا به بیماری تیروییدی در زمان معاینه ثبت نشده بود. دادههای بهدست آمده در نرمافزار SPSS ویراست 17 آنالیز شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر شیوع کلی اختلال تستهای تیروییدی در مقایسه با گروه کنترل 3/10% بود. 8% بیماران اختلال T3 10% اختلال T4، 3% اختلال T3uptake و 11% اختلال TSH داشتند. اختلال T3, T4, TSH در بیماران بیشتر از گروه کنترل دیده شد (05/0P<). اختلال T3uptake در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P>). شیوع اختلال TSH در انواع مختلف بیماری متفاوت بوده و در نوع توتالیس بیشتر از سایر انواع دیده شد.
نتیجهگیری: اختلال پاراکلینیکال تیرویید در بیماران AA بیشتر از جمعیت نرمال بود. ارتباط معنیداری بین این اختلالات با سن، جنس و طول مدت بیماری وجود نداشت.
امیر هوشنگ احسانی، فاطمه غلامعلی، محبوبه سادات حسینی، ناهید حسنپور، پدرام نورمحمدپور،
دوره 72، شماره 7 - ( مهر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی نتایج بالینی و میزان عوارض استفاده از Intense Pulsed Light (IPL) جهت درمان خال اسپایلوس (Nevus spilus) طراحی و اجرا شده است.
روش بررسی: در یک مطالعه نیمهتجربی، 14 بیمار با تشخیص بالینی خال اسپایلوس مراجعهکننده به کلینیک لیزر بیمارستان رازی تهران از 1389 تا 1391 وارد مطالعه شدند. پس از تایید آسیبشناسی با سیستم IPL با پارامترهایی مطابق با تیپ پوست و محل ضایعه طی یک تا سه جلسه با فاصله 21-14 روز طی سه ماه درمان شدند. دو ماه پس از اتمام درمان، اثر درمانی بر مبنای عکسهای گرفته شده و میزان رضایت بیماران و کنترل عوارض ارزیابی شد.
یافتهها: بهبود عالی در یک بیمار، بهبود خوب در هشت بیمار و بهبود اندک تا صفر در پنج بیمار حاصل شد. عارضه پایداری گزارش نشد. بیماران جوانتر و بیمارانی که ضایعه را در زمان کوتاهتری داشتند به درمان پاسخ بهتری دادند (002/0P=).
نتیجهگیری: IPL درمانی موثر و ایمن در مورد خال اسپایلوس است؛ اما مطالعات دیگری جهت بررسی کفایت و عوارض درمان توصیه میشود.
امیر هوشنگ احسانی، فاطمه غلامعلی، محبوبه سادات حسینی، مژگان نوری، پدرام نورمحمدپور،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری Mycosis Fungoides (MF) نوعی از لنفومهای پوستی با درگیریهای متنوع پوست و ضمایم آن است. هدف از این مطالعه بررسی انواع درگیری ناخنی و شیوع هر یک در بیماران مبتلا بود.
روش بررسی: در یک پژوهش مقطعی، بیماران با تشخیص بالینی MF و تایید آسیبشناسی مراجعهکننده به درمانگاههای پوست، پیگیری، پرتودرمانی و بیماران بستری در بیمارستان رازی در سال 1390 (از فروردین تا اسفند 1390) و پس از دریافت فرم رضایت آگاهانه توسط پژوهشگران مطالعه مورد معاینه دقیق پوست و ناخن قرار گرفتند و انواع تغییرات ناخنی مشاهده شده در پرسشنامههای مخصوص ثبت گردید.
یافتهها: در کل 60 بیمار مبتلا به MF در بازه زمانی مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران 3/187/49 بوده است. 28 بیمار (7/46%) مرد بودند و 32 مورد (3/53%) زن بودند. 18 بیمار (30%) درگیری ناخنی داشتند که در مردان دو برابر شایعتر بود (12 مرد و شش زن بودند). ارتباط معناداری میان وجود درگیری ناخن و سن (49/0P=)، جنس (62/0P=)، مدت ابتلا به بیماری (76/0P=) و نوع درمان انجام شده (34/0P=) پیدا نشد.
نتیجهگیری: درگیری ناخنی جزو موارد شایع در بیماران مبتلا به MF به شمار میرود گرچه ارتباطی با مشخصات دموگرافیک بیماری ندارد.
مهرداد محمدپور، محمدصالح صادقی،
دوره 72، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
چشمها و سیستم بینایی امکان دریافت اطلاعات از محیط را برای انسان میسر میسازند، بهطوری که 90% اطلاعات انسان از طریق مشاهده کسب میگردد. از این رو سلامت و عملکرد صحیح این ارگان همواره حایز اهمیت بوده است.
بیماریهای تهدیدکننده بینایی سالانه موجب از بین رفتن بینایی میلیونها انسان میگردد، در حالی که با دستیابی به درمانهای مناسب میتوان از بسیاری از آسیبهای چشمی جلوگیری نمود. با وجود پیشرفتهای علمی در دهههای اخیر در زمینه پزشکی، هنوز چالشهای بسیاری در زمینه چشمپزشکی و بیماریهای چشمی وجود دارد.
در زمینه درمانهای چشمی، عمده چالشهای پیشرو نشأت گرفته از ضعفهای فارماسیوتیکال است و این بدان معناست که با وجود در دست داشتن داروهایی مناسب برای درمان عوارض چشمی، هنوز موفق نشدهایم به روشی مناسب برای بهکارگیری این داروها دست یابیم. منظور از بهکارگیری مناسب دارو آن است که ماده مؤثره با کمترین عوارض، بیشترین منفعت و بیشترین پذیرش برای بیمار به هدف مورد نظر رسانده شود.
عدم توانایی دارورسانی مؤثر به چشم ناشی از فیزیولوژی و آناتومی ویژه این ارگان میباشد، از اینرو غلبه بر ضعفهای مذکور نیازمند شناخت کامل ویژگیهای چشم و همچنین آشنایی با سیستمهای نوین دارورسانی میباشد.
میتوان امیدوار بود که با بهکارگیری و طراحی سیستمهای نوین دارورسانی، که بیشتر از نانوذرات بهره میبرند، بتوان بر بسیاری از چالشهای دارورسانی چشمی غلبه نمود.
هدف از انجام مطالعه حاضر، مروری بر ساختار چشم، چالشهای پیشرو در دارورسانی چشمی، آشنایی با علم نانو و رویکردهای این علم در عرصه چشمپزشکی و راهکارهای طراحی یک سیستم موضعی جهت دارورسانی مؤثر به بافت چشم بود.
نازنین طالبآبادی، امیرنادر امامی رضوی، راحله صفائی جوان، حدیث محمدپور، علیرضا عبدالهی،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در مورد نقش و میزان بیان ژن Transferrin receptor 2 (TFR2) که ژن رسپتور ترانسفرین است پژوهشهایی صورت گرفته که برخی موید ارتباط آن با ایجاد آدنوکارسنوم معده میباشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ژن TFR2 در سلولهای تومورال آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با بیان ژن در بافت نرمال مجاور تومور بود.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مورد-شاهدی از مهر ۱۳۹۴ تا تیر ۱۳۹۵ در بخش پاتولوژی انستیتو سرطان بیمارستان امامخمینی (ره) تهران انجام پذیرفت. در این مطالعه تعداد ۳۰ نمونه بافت تازه توموری بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده و ۳۰ نمونه بافت تازه نرمال اطراف تومور و ۳۰ نمونه پلاسمای فریز شده همان بیماران تهیه گردید. پلاسمای بیماران از نظر وجود آنتیبادی هلیکوباکترپیلوری (بهروش الایزا) و بیان ژن TFR2 در بافت تومورال و طبیعی مجاور توسط Real-time polymerase chain reaction (Real-Time PCR) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن در بافت تومورال نسبت به بافت نرمال افزایش معناداری داشت (۰/۱۲۵P=). بیان ژن TFR2 در افراد مبتلا به سرطان معده که درگیری عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری داشتند نشان داد که در افراد دارای این آلودگی بیان این ژن افزایش یافته است (۰/۰۷۷P=). بررسی ارتباط بیان این ژن با مرحله بیماری نشان داد که بیان ژن tfr2 در مراحل بالاتر بیماری افزایش چشمگیری دارد (۰/۳۹۶P=).
نتیجهگیری: بیان ژن TFR2 در بافت تومورال معده افزایش مییابد و در افرادی که عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری دارند و یا در مراحل پیشرفتهتر بیماری قرار دارند بیان ژن بیشتر است. این یافتهها میتواند موید ارتباط مستقیم میزان بیان ژن با ایجاد و گسترش آدنوکارسینومای معده باشد.
مریم باقری، هاشم خرسند محمدپور، کامران موسوی حسینی،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقشهای متعدد آلبومین در بدن، تزریق فرآورده دارویی آن بهعنوان یکی از راهکارهای درمانی یا مدیریتی در شرایطی نظیر خونریزیهای شدید، سوختگیها، نارساییهای کبدی و بیماریهای همولیتیک نوزادان در دستور کار پزشکان قرار میگیرد. با در نظر گرفتن این موضوع که آلبومین، فراوانترین پروتیین پلاسما محسوب میشود، طراحی یک روش مناسب برای تخلیص آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه پیش رو، به بررسی دو روش مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی در تخلیص آلبومین از پلاسمای انسانی و مقایسه کیفیت فرآوردههای نهایی حاصل شده به هر دو روش میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه از بهمن 1397 تا مهر 1398 در مرکز تحقیقات سازمان انتقال خون ایران انجام پذیرفت. در این پژوهش، 10 کیسه حاوی پلاسمای انسانی بهصورت تصادفی گردآوری و برای تخلیص پروتیین آلبومین با روشهای مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تبادل یونی بهکار گرفته شد و خلوص فرآوردههای نهایی، به واسطه انجام تستهای الکتروفورز استات سلولز و SDS-PAGE مقایسه گردید. نمونه حاصل از روش تلفیقی، پاستوریزه شد و به منظور بررسی تجمعات پلیمری، آنالیز HPLC برروی آن انجام گرفت.
یافتهها: فرآورده نهایی حاصل شده با روش تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی برخلاف روش مستقیم از خلوص مناسبی برخوردار بود با میانگین حدود 95% و میزان پلیمر موجود در آن نیز توسط آنالیز HPLC کمتر از 5% برآورد گردید (05/0P<).
نتیجهگیری: به واسطه رقیق نمودن پلاسما و متعاقبا کاهش قدرت یونی، میتوان تنها با بهرهگیری از دو مرحله کروماتوگرافی تعویض یونی، آلبومین را با درجه خلوص مناسب از پلاسمای انسانی جداسازی نمود.
محدثه وفائی، راحله محمدپور، منوچهر وثوقی، پژمان ساسانپور،
دوره 79، شماره 6 - ( شهریور 1400 )
چکیده
ثبت فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی نورونهای مغزی در نیم قرن اخیر بهعنوان یکی از ابزارهای کارآمد توسعه علوم اعصاب مطرح بوده است. از جمله تکنیکهایی که برای ثبت فعالیت سلولهای عصبی بهکار میرود، استفاده از آرایههای چند الکترودی است. آرایههای چند الکترودی یک پلت فرم بالقوه برای مطالعه الکتروفیزیولوژی سلولی است و برای ثبت عملکرد در بلندمدت و غیرتهاجمی بودن مشهور هستند. این آرایهها شامل آرایهای از الکترودها با ابعاد میکرومتری و نانومتری هستند و برای تحریک و ثبت پتانسیل عمل سلولی طراحی شدهاند که به کمک فناوریهای ریزماشینکاری ساخته میشوند. فلزاتی مانند طلا و پلاتین بهدلیل هدایت الکتریکی زیاد و زیستسازگاری برای ساخت آرایههای چند الکترودی استفاده میشوند. با وجود رشد سریع، آرایههای چند الکترودی کنونی برای کاربردهای عصبی، هنوز با محدودیتهایی مانند نسبت سیگنال به نویز پایین و قدرت تفکیک فضایی کم روبرو هستند. برای دستیابی بهوضوح مکانی بهتر و سطح نویز کمتر و در نتیجه سیگنال دقیقتر، نیاز به توسعه آرایههایی با اندازه کوچکتر و امپدانس کمتر وجود دارد. در این میان، نانوساختارهای گوناگون مانند گرافن، نانولولههای کربنی و نانوذرات طلا با توجه به خواص جالب توجهی که دارند، تبدیل به کاندیدهای جذابی برای این کاربرد شدهاند. در این مقاله، تکنولوژی آرایههای چند الکترودی، نحوه عملکرد و قسمتهای مختلف آن معرفی شده و در نهایت چالشها و پیشرفتهای پیش روی این حوزه مورد بررسی قرار گرفتهاند. فناوری آرایههای چند الکترودی برای تحقیقات علوم اعصاب، تجزیه و تحلیل شبکههای عصبی، مطالعه اثرات دارو و مطالعات پروتزهای عصبی استفاده میشود.
مریم سهیلیپور، علیاکبر گرجیپور، مجتبی محمدپور، الهام تابش، محمدجواد طراحی،
دوره 81، شماره 8 - ( آبان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اکثر مردم در بسیاری از مواقع از نفخ شکمی شکایت دارند. نفخ شکم معمولا بهعلت تجمع گاز در دستگاه گوارش یا احتباس مایعات در ناحیه شکمی ایجاد شده و باعث بزرگی بیش از حد معمول شکم و احساس تنگی یا درد در ناحیه شکمی میشود.
روش بررسی: پژوهش حاضر بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده بوده که از فروردین 1401، تا خرداد 1402 در شهر اصفهان و بیمارستان خورشید اجرا شده است. جمعیّت موردمطالعه مبتلا به نفخ شکم بوده و بهصورت دو سوکور وارد یکی از دو گروه مطالعه شدهاند. گروه یکم بهمدت دو هفته با داروی مترونیدازول و سپس دو هفته با دارو پروبیوتیک درمان شدند. گروه دوم بهمدت چهار هفته با داروی پروبیوتیک درمان شدند. شدت نفخ بیماران توسط پرسشنامه چهار سوالی در پنج مرحله، پیش از شروع مطالعه و پس از 4-6-8-12 هفته سنجیده میشود. در نهایت اطلاعات بهدست آمده بهکمک SPSS software, version 20 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تفسیر شد.
یافتهها: پس از جمع آوری دادهها، 43 بیمار در گروه یکم و 44 بیمار در گروه دوم بررسی شد. در این مداخله دیده شد که در گروه یکم میانگین شدت نفخ تا پایان هفته هشتم و پس از چهار هفته از پایان دارودرمانی، روند کاهش داشت و سپس رو به افزایش گذاشت. در گروه دوم میانگین شدت نفخ تا پایان هفته چهارم و همزمان با پایان دارو درمانی روند کاهش داشت و سپس رو به افزایش رفت.
نتیجهگیری: در این مطالعه نشان داده شد که در مطالعه انجام شده تاثیر این درمان ترکیبی تاثیری بیشتر در کاهش شدت نفخ عملکردی در بین بیماران دارای نفخ عملکردی داشته است.