جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای مردانی

مجتبی معماریانی، محمدرضا پورمند، محمدحسن شیرازی، محمدمهدی سلطان دلال، زهرا عبدالصمدی، نادیا مردانی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: کلیندامایسین، آنتی‌بیوتیکی مناسب جهت درمان عفونت‌های استافیلوکوکسی به‌ویژه عفونت‌های پوستی و بافت نرم است. همچنین این آنتی‌بیوتیک می‌تواند تولید توکسین در بسیاری از باکتری‌ها را متوقف سازد. مقاومت به کلیندامایسین از طریق دو مکانیسم ساختاری و القایی امکان‌پذیر است. مقاومت ساختاری را می‌توان با استفاده از روش‌های معمول دیسک دیفیوژن تشخیص داد اما برای شناسایی مقاومت القایی، باید از تست D استفاده کرد. هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان شیوع مقاومت القایی نسبت به کلیندامایسین در ایزوله‌های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس  حساس و مقاوم به متی‌سیلین است. به‌علاوه ویژگی دارا بودن ژن انتروتوکسین A در پاتوژن مذکور مورد نظر قرار گرفته است.

روش بررسی: در مجموع، 87 ایزوله بالینی استافیلوکوکوس اورئوس، مورد مطالعه قرار گرفت. ایزوله‌ها با استفاده از تست D بر اساس دستورالعمل CLSI، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای شناسایی ژن انتروتوکسین A(sea)، از روش PCR استفاده شد.

یافته‌ها: از مجموع 87 ایزوله بالینی، 18 مورد (7/20%) دارای مقاومت القایی نسبت به کلیندامایسین بودند. با توجه به تحلیل آماری و با اطمینان 95%، میزان مقاومت القایی در ایزوله‌های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس بین 2/29 و 2/12 درصد به دست آمد. همچنین مقاومت ساختاری نسبت به کلیندامایسین در 21 ایزوله (1/24%) دیده شد. میزان شیوع مقاومت القایی در ایزوله‌های MRSA و MSSA به ترتیب برابر با 3/33% و 1/5% بود. تفاوت معنی‌داری از نظر آماری بین میزان شیوع مقاومت القایی و نوع عفونت دیده شد (045/0p=). همچنین بین ژن  seaو نوع مقاومت به کلیندامایسین (القایی یا ساختاری) از نظر آماری ارتباط معنی‌داری دیده شد (0001/0p<).

نتیجه‌گیری: از آنجایی که میزان شیوع مقاومت القایی نسبت به کلیندامایسین در ایزوله‌های بالینی استافیلوکوکوس اورئوس بالا می‌باشد، لذا استفاده از تست D جهت جلوگیری از شکست در درمان بیماران شدیداً توصیه می‌گردد. ضمنا توجه به فاکتورهای بیماری‌زایی و ارتباط آن با مقاومت‌های آنتی‌بیوتیکی باید مورد توجه جدی قرارگیرد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


سعید اشراقی، زهره صالحی‌پور، محمدرضا پورمند، عباس رحیمی فروشانی، محمد تقی زهرایی صالحی، سولماز آقا امیری، روناک بختیاری، ترانه پیمانه عابدی محتسب، نادیا مردانی، سونیا سید امیری، محمد مهدی سلطان دلال،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس یکی از شایع‌ترین علل مهم بیماری‌های منتقله از راه غذا در جهان می‌باشد. انتروتوکسین‌ها و توکسین سندروم شوک توکسیک این باکتری از دسته فاکتورهای ویرولانس بسیار مهم و جزء سوپر آنتی ژن‌های توکسین پیروژنیک (PTSAgs) می‌باشند که تاثیرات عمیقی بر میزبان خود دارند. گردش خطرناک سویه‌های مولد TSST1 در زنجیره مواد غذایی و نتیجتاً در جامعه، موضوع قابل اهمیتی است. هدف مطالعه نیز دستیابی به الگوهای ترکیبی ژن tst با ژن‌های انتروتوکسین (ent) در سویه‌های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از مواد غذایی مختلف می‌باشد.

روش بررسی: بیش از 1040 نمونه ماده غذایی مختلف جمع‌آوری و از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس، طبق استاندارد ملی ایران به‌شماره 1194 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج DNA ژنومی سویه‌های ایزوله شده، واکنش PCR برای ژن‌های نامبرده به‌کمک پرایمرهای اختصاصی و سوش استاندارد انجام شد.

یافته‌ها: در مجموع، تعداد 100 سویه (5/9%) استافیلوکوکوس اورئوس از نمونه‌های غذایی جدا گردید. از 25% ایزوله‌های حامل ژن entC، هفت سویه (28%) به‌طور همزمان دارای ژن tst نیز بودند و از 8% ایزوله‌های استافیلوکوکوس اورئوس حامل ژن entA، یک سویه (5/12%) به‌طور همزمان ژن tst را نیز تولید می‌کرد. همچنین از مجموع 9% سویه‌های استافیلوکوکوس اورئوس حامل ژن‌های entA+C به‌صورت ترکیبی، چهار سویه (4/44%) ژن tst را نیز همراه داشتند.

نتیجه‌گیری: شیوع سویه‌های دارای ژنوتیپ‌های ترکیبی tst-entC و tst-entA-C در کشور ما بالا می‌باشد و گردش این سویه‌ها در جامعه، سلامت و بهداشت عمومی را به مخاطره می‌اندازد.


سیامک حیدرزاده، محمدرضا پورمند، امیر قاسمی، حسین زرین فر، ساسان صابر، طاهره سوری، سید‌حسین میرهندی، مصطفی حسینی، محمد خلیفه‌قلی، نادیا مردانی، سید سعید اشراقی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: نوکاردیوز ریوی یک عفونت نادر و بالقوه تهدیدکننده حیات است که به‌وسیله گونه‌های بیماری‌زای نوکاردیا ایجاد می‌شود. هدف از انجام این مطالعه جداسازی و تشخیص نوکاردیا با استفاده از روش‌های متداول و به‌دنبال آن ارزیابی روش‌ها و توسعه و بهینه‌سازی یک روش سریع و جدید به‌منظور شناسایی گونه‌های بالینی نوکاردیا بود. 

روش بررسی: در این مطالعه، 180 نمونه لاواژ از بیماران بستری در بیمارستان دکتر شریعتی تهران طی 12 ماه (خرداد 1389 تا خرداد 1390) جمع‌آوری گردید. از این تعداد، 103 بیمار (22/57%) مرد و 77 بیمار (78/42%) زن بودند. نمونه‌ها در آزمایشگاه کشت و کلنی‌های رشدیافته خالص‌سازی و تعیین گونه شدند. هم‌چنین پرایمرهای NG1 و NG2 برای تکثیر قطعه 598 جفت باز 16S rRNA اختصاصی جنس نوکاردیا استفاده شد. 

یافته‌ها: پس از کشت نمونه‌ها و خالص‌سازی آن‌ها پنج سوش خالص به‌دست آمد (78/2%). بر اساس آزمایشات بیوشیمیایی و اختصاصی، هر پنج نمونه متعلق به نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس بود. هم‌چنین پس از استخراج DNA و انجام آزمایش PCR بر روی نمونه‌های جمع‌آوری‌شده، 19 نمونه (56/10%) توسط این آزمایش مثبت تشخیص داده شد.

نتیجه‌گیری: تشخیص سریع و دقیق گونه‌های نوکاردیا برای درمان عفونت‌های شدید و نیز پیش‌گیری از ایجاد آبسه مغزی، ضروری است. این مطالعه نشان داد که روش PCR در مقایسه با کشت و تست‌های بیوشیمیایی حساسیت و دقت بالاتری در شناسایی نوکاردیا دارا می‌باشد. با توجه به سرعت، دقت، حساسیت و اختصاصی بودن بالای روش‌های مولکولی، بهتر است در آینده از این تکنیک به‌همراه سایر متدهای فنوتیپیک در تشخیص نوکاردیا در آزمایشگاه‌ها، مراکز درمانی و تحقیقاتی استفاده نماییم.


مهتاب تیموری، بتول هاشمی‌بنی، محمد مردانی،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه سلول‌های بنیادی مشتق از چربی (ADSC) به‌دلیل خصوصیات منحصر به فرد مانند راحتی و عدم استفاده از روش‌های تهاجمی حین استخراج به‌طور گسترده در مهندسی بافت استفاده می‌شوند. به منظور افزایش تعاملات بین سلولی مشابه با تراکم‌های پیش غضروفی جنینی، استفاده از سیستم‌های کشت سه بعدی همچون Pellet و Micromass ضروری می‌باشد. اگریکان یکی از مهمترین اجزای ماتریکس خارج سلولی است، بنابراین در مطالعه حاضر بیان اگریکان در طی روند کندروژنز ADSC های انسانی در دو سیستم کشت Pellet و Micromass بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از فروردین ۱۳۹۲ تا بهمن ماه ۱۳۹۳ انجام شد. بافت چربی شکمی از سه بیمار در طی جراحی لیپوساکشن جدا شد. سلول‌های بنیادی با روش‌های مکانیکی و آنزیمی استخراج و در کشت تک لایه کشت داده شدند. سپس به منظور القای روند کندروژنز، تعداد ۱۰۵×۵ سلول‌های پاساژ سوم (P3) به سیستم‌های کشت Pellet و Micromass حاوی مدیوم کندروژنیک در گروه‌های آزمایش ۷ و ۱۴ روز منتقل شدند. ارزیابی بیان ژن اگریکان توسط تکنیک Real-time PCR انجام شد.
یافته‌ها: بررسی نتایج Real-time PCR نشان داد که بیان اگریکان در Micromass روز ۱۴ در مقایسه با Pellet روزهای ۱۴ و ۷ افزایش معناداری دارد (P=۰/۰۰۸). همچنین بیان اگریکان در Micromass روز هفتم در مقایسه با Pellet روز هفتم نیز افزایش معناداری نشان داد (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به بیان بالای ژن اگریکان در سیستم کشت Micromass نسبت به کشت Pellet شاید بتوان نتیجه گرفت که کشت  Micromassدر مقایسه با کشت Pellet کارایی بیشتری در بیان ژن اگریکان در کندروژنز سلول‌های بنیادی مشتق از چربی داشته است.

امیر حسین مردانی، محمد حسن پور، شهلا خسروی، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رویکرد دوره‌های آموزش اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تهران برای تغییر نگرش و ارتقای دانش اخلاق پزشکی فراگیران دارای چالش‌هایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش‌های موجود در آموزش اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: این یک مطالعه کیفی، و با مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته است که در اردیبهشت سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. با استفاده از نمونه‌گیری هدف‌مند 23 شرکت‌کننده از اعضای هیئت‌ علمی بالینی و گروه اخلاق پزشکی و دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. داده‌ها با روش تحلیل درون‌مایه مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که چالش‌های آموزش اخلاق پزشکی از دیدگاه شرکت‌کنندگان در سه تم: 1- برنامه درسی (Curriculum) پنهان 2- ضرورت تکمیل برنامه آموزشی اخلاق پزشکی 3- عوامل اجرایی و مدیریتی کلان دسته‌بندی می‌شوند.
نتیجه‌گیری: اثرگذاری و بازده ارایه درس اخلاق پزشکی جهت تغییر در رفتار و نگرش فراگیران قابل ‌قبول نیست. مقابله با چالش‌های موجود نیازمند تلاش گروه اخلاق پزشکی برای استفاده حداکثری از منابع موجود و تعامل اثربخش با سایر بخش‌های دانشگاهی است.

سید مصطفی سیدمردانی، پویا صدیقیانی، یوسف روستا،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شکستگی‌های پاتولوژیک به شکستگی‌های استخوانی غیرترومایی اطلاق می‌شود که تحت شرایط خاص از جمله متاستازهای سرطانی، استئوپروز، مصرف طولانی مدت داروهای کورتیکواستروییدی، و غیره بروز می‌کنند. هدف از انجام این مطالعه بررسی علل بروز شکستگی‌های پاتولوژیک ناشی از بیماری‌های مختلف در بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان آموزشی امام خمینی (ره) شهرستان ارومیه می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه به روش سرشماری تمامی بیماران مبتلا به شکستگی پاتولوژیک بستری شده در بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه از فروردین ماه سال 1394 تا اسفند ماه سال 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیکی، ارتباط احتمالی علل شکستگی با جنسیت، سن، و محل آناتومیک شکستگی از طریق Chi-square test مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در مجموع 168 بیمار با میانگین سنی 1/21±6/58 وارد مطالعه شدند. طبق نتایج به‌دست آمده در این مطالعه، توزیع فراوانی شایع‌ترین علل شکستگی پاتولوژیکی به‌ترتیب مربوط به استئوپروز (3/33%) و متاستاز کارسینومایی (6/28%)، و تومور اولیه (3/11%) بود. مهره‌های ستون فقرات (1/57%) و ناحیه پروگزیمال گردن استخوان فمور (4/27%) به‌ترتیب بیشترین محل‌های آناتومیکی در معرض شکستگی بودند. به طوری‌که استئوپروز و متاستاز کارسینومای استخوانی به‌ترتیب بیشترین علل گزارش شده در میان زنان و مردان بود. همچنین، معمول‌ترین علت شکستگی در سنین زیر پنجاه سال استئوسارکوم اولیه، و در سنین بالای پنجاه سال استئوپروز بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه مهمترین علل شکستگی‌های پاتولوژیکی، استئوپروز و متاستازهای کارسینومایی بودند که در سنین بالای 50 و زیر 50 سال متفاوت بود. طبق نتایج آماری، شایع‌ترین محل آناتومی در ستون مهره‌ها و ناحیه پروگزیمال گردن استخوان فمور گزارش شد.

 
کسری مردانی، فرهاد نیکخواهی، فاطمه فردصانعی،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سالمونلا انتریکا زیر گونه انتریکا سرووار انتریتیدیس، یکی از مهمترین عوامل بیماری‌های منتقله از غذا است که در اثر مصرف فراورده‌های غذایی آلوده با منشا حیوانی به‌وجود می‌آید. گاستروانتریت سالمونلایی یک عفونت خود محدود شونده است که بدون‌نیاز به درمان آنتی‌بیوتیکی بهبود می‌یابد. اما بیماری می‌تواند به بیماری‌های سیستمیک تبدیل شود و این افراد نیاز به درمان دارند. هدف از مطالعه ما بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی و ژن‌های مقاومت به فلوکوئینولون‌ها می‌باشد.
روش بررسی: در طی این مطالعه در یک مطالعه مقطعی-توصیفی در فاصله زمانی شهریور 1401 تا شهریور1402، 44 جدایه سالمونلا انتریتیدیس از منابع انسانی مورد‌بررسی قرار گرفت. پس از تایید ایزوله‌ها با استفاده از روش‌های استاندارد میکروبیولوژی ومولکولی، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی جدایه‌ها و فراوانی ژن‌های مقاومت تعیین شد.
یافته‌ها: در این مطالعه از 44 جدایه سالمونلا انتریتیدیس مورد‌مطالعه، 100% سویه‌ها به ایمی‌پنم ومروپنم حساس بودند و حساسیت به آنتی‌بیوتیک‌های سفتریاکسون، سفتازیدیم و سفوتاکسیم به ترتیب2/93%، 9/90%، 1/94% بودند. 8/81% جدایه‌ها به کوتریماکسازول حساس بودند، حساسیت به آمپی‌سیلین 1/84% بود. تنها 1/9% جدایه‌ها به سیپروفلوکساسین حساس بودند. در بین سویه‌های مقاوم به سیپروفلوکساسین به روش فنوتیپی هیچ کدام از ژن‌های و qnrS, qnrA, qnrB مشاهده نگردید. تمام سویه‌های مقاوم به نالیدیکسیک اسید دارای ژن gyrA بودند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه نشان داده شد، مقاومت به خانواده فلورکوئینولون‌ها در بین ایزوله‌های سالمونلا انتریتیدیس در حال افزایش می‌باشد. از طرفی شاهد کاهش حساسیت و بروز سویه‌های مقاوم به سفالوسپورین‌های وسیع‌الطیف در بین سرووار انتریتیدیس هستیم، که داروی انتخابی عفونت‌های خارج روده‌ای می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb