جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مسعود یونسیان

وحید ضیائی، رامین کردی، رضا علیزاده، حمیدرضا افشارجو، مسعود یونسیان، فرزین حلب چی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: با توجه به بررسی میزان بروز بیماری حاد کوهستان در کوهنوردان صعود کننده به قلل دیگر خصوصا کوههای اروپائی این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز این بیماری و عوامل مرتبط با آن در نژاد ایرانی و در صعود کنندگان به کوه دماوند طراحی و اجرا گردید.

 مواد و روشها: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بوده که برروی 459 نفر صعود کننده به قله دماوند در تابستان 1379 انجام شد. صعود کنندگان در سه مرحله در ارتفاع 2900 و حین صعود در 4200 متر و همچنین در همین ارتفاع در حین بازگشت با استفاده از سیستم درجه بندی Lake Louise مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته ها: در مجموع میزان بروز بیماری حاد کوهستان 60/8 درصد بود. صعودکنندگان در سنین 71-13 سالگی بوده که 67/8 درصد آنان را مردان کوهنورد تشکیل می دادند. ارتباط معنی دار نمونه گیری بین بروز بیماری و سن، جنس، قد، Body Mass Index سیگاری بودن، و کوله بار همراه، اقامت بیش از 15 ساعت در پناهگاه 4200 متر، سرعت صعود در ارتفاع بیش از 4200 متر و سرعت بازگشت وجود نداشت. کوهنوردانی که در ارتفاع کمتر از 600 متر سکونت داشتند بیشتر مبتلا به این بیماری شدند. همچنین کوه گرفتگی با غیر حرفه ای بودن کوهنورد، ابتلا قبلی به بیماری، شروع به صعود در بین ساعات 6 عصر تا 6 صبح ارتباط قوی داشته است و در این گروهها بیماری بیشتر دیده شد. همچنین بیماری حاد کوهستان با سرعت صعود بین ارتفاع 2900 تا 4200 متر و خوابیدن در ارتفاع 4200 متر ارتباط ضعیفی داشته است.

نتیجه گیری و توصیه ها: میزان بروز بیماری حاد کوهستان در کوهنوردان صعودکننده به دماوند بیش از سایر مطالعات بوده است. سابقه مثبت خانوادگی ابتلا به بیماری حاد کوهستان و ساعت شروع صعود به قلعه که تاکنون بعنوان عامل موثر بر بروز این بیماری بررسی نشده است، در این مطالعه بررسی و سابقه خانوادگی تاثیری بر بروز مجدد بیماری نداشته و ساعت شروع به صعود در طول شب با بروز بیماری ارتباط داشته است. تاثیر ارتفاع محل سکونت، سرعت صعود و سابقه قبلی کوه گرفتگی در مطالعات دیگر مطرح شده که در این مطالعه نیز تائید گردید.


حمید زاهدی، وحید اخیانی، زاهد حسین خان، مسعود یونسیان،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از پاسخ های متابولیک به استرس جراحی، افزایش قند خون می باشد. در این مطالعه تغییرات قند خون بیماران قبل، حین و بعد از اعمال جراحی انتخابی چشمی تحت بیهوشی عمومی، با دو روش سنجش با گلوکومتر و اندازه گیری آزمایشگاهی به روش آنزیمی گلوکز اکسیداز و عوامل احتمالی موثر بر این تغییرات و میزان همبستگی دو روش بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی با بعد تحلیلی، روی 230 بیمار غیر دیابتی با کلاس فیزیکی یک یا دو انجام شد. تمام بیماران توسط روش واحد تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند و قند خون آنها در سه نوبت و با دو روش به طور همزمان، اندازه گیری شد.
یافته ها: در تمامی موارد، تغییرات قند خون بعد از عمل د رمقایسه با قبل از عمل، با هر دو روش اندازه گیری و بدون در نظر گرفتن متغیرهای مستقل مطالعه، افزایش آماری معنی داری را نشان داد و در اکثر موارد با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل مطالعه افزایش قند خون از نظر آماری معنی دار بود و میانگین افزایش قند خون بعد از عمل در مقایسه با قبل از عمل با روش آزمایشگاهی، با نوع عمل جراحی چشم ارتباط آماری معنی داری داشت ولی با متغیرهای جنس، سن و طول مدت عمل ارتباط آماری معنی داری نداشت. همبستگی دو روش اندازه گیری نسبتاً خوب و از لحاظ آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه و مخفی ماندن علایم تغییرات قند خون حین بیهوشی عمومی توصیه می نماییم، حین اعمال جراحی طولانی مدت در افراد غیر دیابتی، پایش قند خون به عمل آید و با توجه به مزایای گلوکومتر Accu-Chek (مدل Sensor)، استفاده از آن مناسب به نظر می رسد.

 


آفرین رحیمی موقر، علی فرهودیان، رضا راد گودرزی، ونداد شریفی، مسعود یونسیان، محمدرضا محمدی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :زلزله بم در دی ماه سال 1382 به‌وقوع پیوست و تعداد بی‌شماری کشته و زخمی بر‌جای گذاشت. مصرف تریاک در مردان بزرگسال بم رایج بوده ‌است. هدف از این مطالعه، تعیین تغییرات میزان مصرف مواد اپیوئیدی (افیونی) در ماه هشتم پس از زلزله نسبت به ماه قبل از زلزله و عوامل مؤثر بر آن در بازماندگان زلزله بم می‌باشد.
روش بررسی: با استفاده از روش نمونه‌گیری صحرایی، به‌طور تصادفی، 779 نفر از میان جمعیت بازماندگان زلزله بم با حداقل سن 15 سال انتخاب شدند. برای بررسی عامل خطر و ارتباط آن با افزایش مصرف مواد از آنالیز یک و چند متغیره (رگرسیون لجستیک) استفاده شد.
یافته‌ها: افزایش مصرف مواد اپیوئیدی در 3/18 درصد از مردان و 3/2 درصد از زنان گزارش شد. نسبت شانس (OR) افزایش مصرف مواد اپیوئیدی در مردان 4/9 برابر زنان (0/18- 9/4= CI 95%) بود. در مردان، افزایش مصرف مواد اپیوئیدی پس از زلزله با سابقه مصرف این مواد در طول یک ماه قبل از زلزله (1/13- 4/2= CI 95%، 6/5= OR)، سن ( OR در گروه سنی 30 تا 44 ساله 7/4 برابر افراد زیر 30 سال، با فاصله اطمینان 95% برابر با 8/1 تا 1/12، ابتلا به PTSD (2/9- 5/1= CI 95%، 7/3= OR) و در زنان تنها با سابقه مصرف این مواد در طول یک ماه قبل از زلزله (0/154- 5/12= CI 95%، 8/43= OR) ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها حاکی از آن است که به‌ویژه در مناطق و گروه‌هایی که مصرف مواد رواج بیشتری دارد، احتمال افزایش مصرف مواد پس از حوادث و بلایا وجود دارد و پیش‌بینی مداخلات پیشگیرانه به‌ویژه برای گروه‌های در معرض خطر ضرورت دارد.


محبوبه حاجی عبدالباقی، جلیل مکارم، مهرناز رسولی نژاد، شیرین افهمی، محمد صادق فاضلی، مسعود یونسیان، فاطمه عدیلی، سیده شهره علوی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده

عفونت زخم جراحی یکی از مهم‌ترین عفونتهای بیمارستانی می‌باشد. روش‌های پایش متفاوتی برای عفونت زخم جراحی مطرح شده‌اند. این مطالعه با هدف ارزیابی دو روش مختلف در پایش عفونت زخم جراحی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی آینده‌نگر بر روی 3020 نفر بیمار که در طی دو سال در بخشهای جراحی عمومی بیمارستان امام خمینی تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند،‌ انجام شد. تب پس از عمل، مصرف آنتی‌بیوتیک پس از عمل و در زمان ترخیص به عنوان دو روش پایش عفونت زخم جراحی با یک روش استاندارد طلایی ارزیابی شدند.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که فراوانی عفونت زخم جراحی در بیماران 4/2% بود. حساسیت شاخص تب 2/59% و ویژگی آن 2/66% بود. در خصوص مصرف آنتی‌بیوتیک پس از عمل جراحی حساسیت 3/87% و ویژگی 6/18% بود ولی در مورد تجویز آنتی‌بیوتیک در زمان ترخیص حساسیت 1/21% و ویژگی 2/84% بود. مصرف آنتی‌بیوتیک بیش از چهار روز دارای حساسیت 3/80% و ویژگی 2/70% بود.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد که شاخص مصرف آنتی‌بیوتیک یک شاخص مناسب برای پایش عفونت زخم جراحی در بیماران بستری در بخشهای جراحی بود. البته انجام یک مطالعه آینده‌نگر که در آن بیماران تا یک ماه پس از عمل جراحی و پس از ترخیص از بیمارستان نیز پی‌گیری شوند، توصیه می‌گردد.


رضا علیزاده، وحید ضیائی، علی موافق، مسعود یونسیان، محمدرضا آزادی، افلاطون مهرآئین،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

بر اساس مطالعات موجود به علت پایین بودن فشار نسبی اکسیژن محیط در ارتفاعات، احتمال وقوع هیپوکسمی بالا می‌رود که این امر بیشتر در افراد غیر بومی و کوهنوردان مشکل آفرین است. این مطالعه پایه جهت بررسی تغییرات تست‌های عملکرد ریوی در طی صعود به یک ارتفاع خیلی بلند طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه در تابستان 1383 در گروهی از دانشجویان صعود کننده به قله سیالان انجام شد. در طی این صعود 1000 دانشجوی ساکن تهران (در ارتفاع 1150 متری) از منطقه الموت (به ارتفاع 2850 متر) به قله سیالان (به ارتفاع 4150 متر) صعود کردند. از بین این دانشجویان براساس حجم نمونه محاسبه شده 56 نفر بصورت تصادفی انتخاب شدند. برای کلیه شرکت‌کنندگان اسپیرومتری با استفاده از دستگاه اسپیرولب II و توسط یک پزشک در ارتفاع محل سکونت و ارتفاع 4150 متر (قله) انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع 56 نفر با میانگین سنی 9/22 3/5 سال و نمایه توده بدنی 5/2±5/21 مورد مطالعه قرار گرفتند. تغییرات FVC، نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% در قله نسبت به ارتفاع محل سکونت تفاوت معنی‌دار داشتند ولی تغییرات FEV1 و Peak Flow معنی‌دار نبود. FVC با افزایش ارتفاع کاهش یافته و این کاهش 4/2% به ازائ هر 1000 متر افزایش ارتفاع بود. با افزایش ارتفاع نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% نیز افزایش نشان داد.
نتیجه‌گیری: ظرفیت تنفسی (FVC) با افزایش ارتفاع نسبت به ارتفاع محل سکونت کاهش نشان می‌دهد. نتایج این مطالعه مشابه مطالعات دیگری بود که در محیط حقیقی کاهش فشار ارتفاع انجام شده بود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb