15 نتیجه برای مصدقراد
علی محمد مصدقراد، انسیه اشرفی،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت بیماران یکی از شاخصهای مهم کیفیت و اثربخشی خدمات بیمارستانی است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سیستم مدیریت کیفیت بر میزان رضایت بیماران انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی بوده که در بخش مراقبتهای ویژه تنفسی بیمارستان لبافینژاد تهران در سال ۱۳۹۲ انجام شد. با تشکیل تیم بهبود کیفیت و استفاده از مدل ده مرحلهای مدیریت کیفیت مصدق راد، اقدام به بهبود فرایندهای کاری بخش شد. رضایت بیماران بخش، پیش و پس از اجرای مدیریت کیفیت سنجیده شد.
یافتهها: فرایندهای اصلی بخش اصلاح و استاندارد شدند و اهداف ارتقای فرایندهای کاری تعیین شدند. برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف تدوین و اجرا شد. اجرای مدیریت کیفیت منجر به بهبود ۵۴/۵ درصدی کیفیت خدمات بخش و افزایش ۷/۲ درصدی رضایت بیماران شد.
نتیجهگیری: اجرای درست یک مدل مناسب مدیریت کیفیت میتواند منجر به بهبود کیفیت خدمات بیمارستانی و افزایش رضایت و وفاداری بیماران شود.
علی محمد مصدقراد، علی اکبری ساری، ترانه یوسفی نژادی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستانها نقش بهسزایی در ارتقای کیفیت، ایمنی و اثربخشی خدمات درمانی ارایه شده و افزایش کارایی بیمارستانها دارد. اثربخشی سیستم اعتباربخشی به کیفیت و هماهنگی روش اعتباربخشی، استانداردها و ارزیابان اعتباربخشی بستگی دارد. این پژوهش با هدف ارزشیابی روش اعتباربخشی بیمارستانها از دیدگاه مدیران بیمارستانهای کشور انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی، کاربردی و مقطعی با استفاده از یک پرسشنامه با روایی و پایایی بالا در سال ۱۳۹۴ انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی بیمارستانهای کشور بود (۹۱۴ بیمارستان). با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی ساده از مدیران ۵۴۷ بیمارستان کشور نظرسنجی بهعمل آمد.
یافتهها: حدود ۷۱/۷% بیمارستانها در دور اول اعتباربخشی درجه یک به بالا کسب کرده بودند. میزان رضایت مدیران بیمارستانها از روش اعتباربخشی بیمارستانهای کشور ۰/۶۳±۳/۲۱ از ۵ امتیاز (متوسط) بود. حدود ۳۸% مدیران از روش ارزشیابی برنامه اعتباربخشی بیمارستانها راضی بودند. مدیران بیمارستانها از نحوه برخورد ارزیابان، تعداد ارزیابان تیم ارزیابی و و تعداد روزهای ارزشیابی راضی بودند. با این وجود، آنها از نبود وحدت رویه بین ارزیابان و نداشتن تجربه و مهارت کافی آنها ناراضی بودند. بیشتر مدیران بیمارستانها اعتقاد داشتند که اعتباربخشی باید توسط وزرات بهداشت، بهصورت اجباری و هر دو سال یکبار انجام شود. حدود ۹۵% مدیران بیمارستانها انجام خودارزیابیها را پیش از اعتباربخشی لازم دانستند.
نتیجهگیری: تدوین و رعایت شرح وظایف و شرایط احراز برای ارزیابان اعتباربخشی بیمارستانهای کشور، آموزش حرفهای آنها برای یکسانسازی دیدگاه و نگرش آنها و استفاده از روشهای مکمل ارزشیابی مانند خودارزیابی، ارزیابی سرزده، ارزشیابی شاخصهای عملکردی بیمارستانها و نظرسنجی از بیماران به بهبود روش ارزشیابی اعتباربخشی بیمارستانها کمک میکند.
علی محمد مصدقراد، مهناز افشاری،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیران بیمارستانها باید با استفاده از استراتژیهای مناسب مدیریتی ضمن تضمین کیفیت خدمات، منابع مالی سازمان را افزایش دهند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت کیفیت بر درآمد بخش اعمال جراحی بیمارستانی انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و مداخلهای با استفاده از روش اقدامپژوهی مشارکتی در بخش اعمال جراحی بیمارستان ولیعصر (عج) تهران در شش ماهه اول سال ۱۳۹۳ انجام شد. با استفاده از مدل ۱۰ مرحلهای مدیریت کیفیت Mosadeghrad فرآیندهای کاری بخش استاندارد و اهدافی برای آنها تعیین شد. برنامه افزایش درآمد بخش اعمال جراحی، تدوین و اجرا شد. درآمد شش ماهه اول سال ۱۳۹۳ بخش اعمال جراحی با مدت مشابه سال پیش مقایسه شد تا میزان تأثیر مدیریت کیفیت بر درآمد بخش مشخص شود.
یافتهها: اجرای مدیریت کیفیت منجر به افزایش ۱۴/۹۶ درصدی تعداد اعمال جراحی، کاهش ۱۴/۶ درصدی میزان لغو اعمال جراحی و کاهش ۴۴/۹ درصدی کسورات بخش اعمال جراحی شد. در نتیجه، بهکارگیری سیستم مدیریت کیفیت منجر به افزایش ۶۸/۸ درصدی درآمد بخش اعمال جراحی شد (۰/۰۲۸P=).
نتیجهگیری: اجرای درست یک مدل مناسب مدیریت کیفیت میتواند منجر به بهبود کیفیت خدمات و افزایش درآمد بیمارستانها شود.
علی محمد مصدقراد، نگار میرزایی، مهناز افشاری، علیرضا دررودی،
دوره 76، شماره 4 - ( تیر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تعرفهگذاری خدمات سلامت یکی از اهرمهای کنترل نظام سلامت است که بر کیفیت، دسترسی و هزینه خدمات سلامت تأثیر دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر طرح تحول سلامت بر تعرفه خدمات سلامت انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی و مقطعی به مقایسه تعرفه خدمات سلامت بر اساس کتاب تعرفه کالیفرنیا (پیش از اجرای طرح تحول سلامت) و کتاب ارزشهای نسبی خدمات و مراقبت سلامت ایران (پس از اجرای طرح تحول سلامت) پرداخت.
یافتهها: کتاب کالیفرنیا و کتاب ارزشهای نسبی جدید در ۱۳ گروه تخصصی بهترتیب شامل ۵۲۸۱ و ۳۴۴۸ کد خدمت بودند (کاهش ۳۴/۷ درصدی). کتاب کالیفرنیا و کتاب ارزشهای نسبی جدید به ترتیب تعداد ۶۴۹۸۵/۹ و ۱۲۵۱۳۳/۶ K جراحی (افزایش ۹۲/۶ درصدی) و ۲۵۹۷۶ و ۲۲۳۰۷ K بیهوشی (کاهش ۱۴/۱ درصدی) در تمامی ۱۳ گروه تخصصی در نظر گرفته بودند. ارزش نسبی خدمات به طور میانگین ۱/۹ برابر شد.
نتیجهگیری: اجرای طرح تحول سلامت منجر به افزایش حدود دو برابری تعرفههای خدمات و مراقبتهای سلامت شد که بار مالی زیادی بر سازمانهای بیمه سلامت وارد ساخت.
علی محمد مصدقراد، علی اکبری ساری، ترانه یوسفی نژادی،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی یک استراتژی بهبود کیفیت خدمات بیمارستانها است. هدف این پژوهش ارزشیابی سیستم اعتباربخشی بیمارستانهای استان تهران بود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی و مقطعی با استفاده از یک پرسشنامه در بازه زمانی آذر تا بهمن ۱۳۹۴ انجام شد. از مدیران ۸۷ بیمارستان استان تهران با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی ساده نظرسنجی شد.
یافتهها: میانگین رضایت مدیران بیمارستانها از سیستم اعتباربخشی بیمارستانی ۲/۹۳ از پنج امتیاز بود. حدود ۱۶% مدیران از سیستم اعتباربخشی بیمارستانی راضی بودند. مدیران از رفتار ارزیابان، تعداد روزهای ارزشیابی و تعداد ارزیابان تیم ارزشیابی راضی و از نبود وحدت رویه بین ارزیابان، وزن یکسان سنجههای اعتباربخشی، عدم شفافیت سنجهها، تعداد زیاد استانداردها و مهارت پایین ارزیابان ناراضی بودند. بیشتر مدیران اعتقاد داشتند که اعتباربخشی باید توسط وزرات بهداشت، بهصورت اجباری و هر دو سال یکبار انجام شود. حدود ۹۷% مدیران بیمارستانها انجام خودارزیابیها را پیش از اعتباربخشی لازم دانستند.
نتیجهگیری: موفقیت سیستم اعتباربخشی در بیمارستانهای استان تهران در حد متوسط بود.
علیمحمد مصدقراد، ابوالقاسم پوررضا، ندا اکبرپور،
دوره 76، شماره 10 - ( دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع بیماری اوتیسم در حال افزایش است. این بیماری مزمن باعث مرگ زودرس بیماران نمیشود و درمان قطعی ندارد. بنابراین، هزینههای طول عمر آن بسیار زیاد است. هدف این پژوهش محاسبه بار اقتصادی اختلال طیف اوتیسم در شهر تهران در سال ۱۳۹۵ بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بهصورت مقطعی در شهر تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۶ با حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. برای انجام این مطالعه از یک پرسشنامهی با روایی و پایایی بالا برای محاسبه هزینههای مستقیم پزشکی، هزینههای مستقیم غیرپزشکی و هزینههای غیرمستقیم بیماری اوتیسم استفاده شد.
یافتهها: میانگین هزینه کل هر بیمار اوتیسم برابر با ۲۲۳،۵۶۱،۸۴۱ ریال بود که بهترتیب ۳۲، ۵۲ و ۱۶% آن مربوط به هزینههای مستقیم پزشکی، هزینههای مستقیم غیرپزشکی و هزینههای غیرمستقیم بود. هزینه مستقیم بیماری اوتیسم حدود ۱۸۷،۲۷۲،۱۸۶ ریال بود که ۳۸% آن مربوط به هزینههای مستقیم پزشکی و ۶۲% آن مربوط به هزینههای مستقیم غیرپزشکی بود. هزینههای توانبخشی، دارویی و ویزیت پزشک بهترتیب، ۷۰، ۱۶ و ۷% کل هزینههای مستقیم پزشکی را تشکیل میداد. هزینهی مهاجرت خانواده بیمار اوتیسم به تهران برای دریافت درمان حدود ۳۵% هزینههای مستقیم غیرپزشکی بیماران را تشکیل میداد. حدود ۷۰% هزینههای غیرمستقیم بیماری مربوط به هزینه تولید از دست رفته والدین بیمار به دلیل ترک شغل بود.
نتیجهگیری: بیماری مزمن اوتیسم هزینه زیادی را به خانوارها تحمیل میکند که قسمت عمده آن هزینههای مستقیم غیرپزشکی است که تحت پوشش بیمه سلامت نیست.
علی محمد مصدقراد، علی اکبری ساری، ترانه یوسفینژادی،
دوره 76، شماره 12 - ( اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی میتواند منجر به ارتقای کیفیت، ایمنی و اثربخشی خدمات بیمارستانی و کارایی بیمارستانها شود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اجرای استانداردهای اعتباربخشی در بیمارستانهای ایران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی و مقطعی در بازه زمانی آذر تا بهمن ۱۳۹۴ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در این پژوهش تأثیر اجرای استانداردهای اعتباربخشی بر کارکنان، بیماران، جامعه و عملکرد بیمارستانهای کشور با استفاده از یک پرسشنامه با روایی و پایایی بالا بررسی شد. با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای ساده تصادفی از مدیران ۵۴۷ بیمارستان کشور نظرسنجی به عمل آمد.
یافتهها: حدود ۷۱% بیمارستانها درجه یک و عالی اعتباربخشی کسب کرده بودند. میزان تأثیر اعتباربخشی بر عملکرد بیمارستانها ۰/۶۶±۳/۱۶ از ۵ امتیاز (متوسط) بود. حدود ۳۸% مدیران از اثرات برنامه اعتباربخشی راضی بودند. بیشترین تأثیر اعتباربخشی بر بیمار و کمترین تأثیر آن بر کارکنان بود. برنامه اعتباربخشی در بهبود ایمنی بیماران و کارکنان، رعایت حقوق بیماران، کاهش خطا و توانمندسازی کارکنان موفق بود. تأثیر اعتباربخشی در حوزههای بهبود ارتباطات سازمانی، ارتقای فرهنگسازمانی، بهبود مستمر کیفیت خدمات، استفاده کارآمد از منابع، کاهش عفونت بیمارستانی و مرگومیر بیماران در حد متوسط ارزشیابی شد. در نهایت، اعتباربخشی در حوزههای رضایت کارکنان، جلب مشارکت پزشکان در بهبود فرآیندهای کاری، بهکارگیری طبابت مبتنی بر شواهد، جذب بیماران و افزایش درآمد بیمارستان ضعیف عمل کرد. رابطه آماری معکوسی بین تعداد تخت بیمارستان و نتایج اعتباربخشی مشاهده شد (۰/۰۹۰-r=، ۰/۰۳۸P=). استفاده کارآمد از منابع، یادگیری سازمانی، بهبود مستمر کیفیت خدمات و بهبود ارتباطات سازمانی نقش زیادی در دستیابی به اهداف اعتباربخشی بیمارستانی دارند.
نتیجهگیری: اعتباربخشی تأثیر متوسطی بر عملکرد بیمارستان داشته است. برنامه اعتباربخشی هزینه زیادی برای بیمارستانهای کشور ایجاد میکند.
زهرا ایمانیان، علی محمد مصدقراد، مجتبی امیری، محسن قدمی، رابرت مکشری،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی نقش مهمی در بهبود کیفیت، ایمنی، اثربخشی و کارایی خدمات بیمارستانی دارد. برای ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستانها بهطور معمول از چکلیستهای عمومی استفاده میشود، درحالیکه، بیمارستانهای تک تخصصی نیاز به استانداردهای اعتباربخشی اختصاصی دارند.
روش بررسی: پژوهش کنونی یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود. ابتدا، استانداردها و سنجههای اعتباربخشی بیمارستان دوستدار کودک با مرور تطبیقی ۱۰ مدل ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستانی شناسایی شدند. افزونبراین، با ۵۷ نفر از مدیران ارشد، مترونها، سوپروایزرها، پزشکان متخصص کودکان و سرپرستاران بخش کودکان سه بیمارستان تخصصی کودکان برای شناسایی استانداردها و سنجههای بیشتر اعتباربخشی بیمارستانهای کودکان مصاحبه شد. در نهایت، پنج متخصص کودکان، استانداردها و سنجههای اعتباربخشی بیمارستان دوستدار کودک تدوین شده را مرور، اصلاح، نهایی و تایید کردند.
یافتهها: الگوی پیشنهادی اعتباربخشی بیمارستان دوستدار کودک ایران شامل ده استاندارد در محورهای مدیریت و رهبری، برنامهریزی و خط مشی گذاری، آموزش، مدیریت کارکنان، مدیریت بیماران، مدیریت منابع، مدیریت فرایندها، نتایج کارکنان، نتایج بیماران و نتایج بیمارستان و ۱۳۲ سنجه است.
نتیجهگیری: این مطالعه منجر به طراحی مدل اعتباربخشی بیمارستانهای کودکان شد که ارزشیابی معتبر و صحیحی از بیمارستانهای تخصصی کودکان ارایه میدهد.
رستم زالوند، مهدی یاسری، علیمحمد مصدقراد، مریم تاجور،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی عوامل تعیینکننده مرگ مادران بهمنظور سیاستگذاری علمی و درست برای کاهش مرگ مادران ضروری است. هدف این مطالعه تعیین روند عوامل موثر بر مرگ مادران در ایران و نقش هر یک از این عوامل در بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه کمی از نوع مطالعات طولی است و از اسفند ۱۳۹۶ تا آذر ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدا، با انجام یک مرور نظاممند در دنیا، ۳۲ عامل مرتبط با مرگ مادران شناسایی شد. سپس، دادههای مربوط به عوامل شناسایی شده از طریق مراجعه به منابع داخلی مانند وزارت بهداشت و منابع خارجی مانند سایتهای بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد جمعآوری شدند. در نهایت، پس از طی فرآیند آمادهسازی و مدیریت دادهها، ۱۲ شاخص تعیین شد و ارتباط آنها با مرگ مادران با استفاده از مدلهای رگرسیونی بررسی شد.
یافتهها: میزان مرگ مادران در ایران در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی حدود ۸۰% کاهش یافت. افزایش شاخصهای اشتغال، سهم بودجه سلامت و پوشش واکسیناسیون و کاهش میزان باروری کل و سهم پرداختی از جیب منجر به کاهش معنادار مرگ مادران شد. همچنین، عملکردهای سیاسی، شهرنشینی، درآمد سرانه، دسترسی به محیط بهداشتی و امکانات رفاهی رابطه معناداری با کاهش مرگ مادران نشان دادند. تحصیلات و امید به زندگی رابطه معناداری با کاهش مرگ مادران نداشتند.
نتیجهگیری: مرگ مادران در ایران در ربع قرن گذشته کاهش چشمگیری داشت. مرگ مادران افزونبر عوامل فردی و بهداشتی، تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میباشد.
علیمحمد مصدقراد، پروانه اصفهانی،
دوره 77، شماره 6 - ( شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: پذیرش غیرضروری، پذیرش بیمار بدون داشتن معیارهای پذیرش و اندیکاسیونهای تعریف شده است. پذیرش غیرضروری بیماران در بیمارستانها موجب کاهش رضایت بیماران، افزایش عفونتهای بیمارستانی و میزان مرگومیر بیمارستانی، کاهش ارایه خدمات به بیماران نیازمند، کاهش بهرهوری بیمارستانها و افزایش هزینههای نظام سلامت میشود. هدف این پژوهش تعیین میزان پذیرشهای غیرضروری بیماران در بیمارستانهای کشور بود.
روش بررسی: این پژوهش با روش مرور نظاممند و متاآنالیز در بازه زمانی تیر تا شهریور ۱۳۹۸ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. تمامی مقالات مرتبط با سنجش میزان پذیرشهای غیرضروری بیماران در بیمارستانهای ایران منتشر شده در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا پایان ۱۳۹۷ در ۷ پایگاه داده، جستجو، گردآوری و ارزشیابی کیفیتی شدند. در نهایت، تعداد ۱۲ مقاله انتخاب و با استفاده از نرمافزار Comprehensive meta-analysis تحلیل شدند.
یافتهها: از پروتکل ارزشیابی مناسبت برای سنجش پذیرش غیرضروری بیماران در بیمارستانهای ایران استفاده شده بود. میزان پذیرش غیرضروری بیماران در بیمارستانهای ایران ۲/۷% (۴/۹-۱/۵%: حدود اطمینان ۹۵%) بود. بیشترین میزان پذیرش غیرضروری بیماران در بیمارستانی آموزشی در مشگین شهر در سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۱/۸% (۱۵/۸-۸/۸%: حدود اطمینان ۹۵%) و کمترین میزان پذیرش غیرضروری بیماران در بیمارستانی آموزشی در شهر یاسوج در سال ۱۳۹۵ برابر با ۰/۳% (۳/۶-۰%: حدود اطمینان %۹۵) بهدست آمد. بین حجم نمونه و میزان پذیرش غیرضروری رابطه معناداری وجود داشت (۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: میزان پذیرش غیرضروری بیماران براساس سنتز پژوهشهای انجام شده در بیمارستانهای ایران کم است. با این وجود، پذیرش غیرضروری بیماران موجب اتلاف منابع بیمارستانی میشود.
علی محمد مصدقراد، پروانه اصفهانی، ترانه یوسفینژادی،
دوره 78، شماره 4 - ( تیر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: خطای پزشکی به خطایی گفته میشود که بهدلیل فراموشی، قصور در برنامهریزی یا اجرای نادرست برنامه مراقبت سلامت رخ دهد، چه باعث صدمه و آسیب به بیمار شود و چه آسیبی ایجاد نکند. خطای پزشکی در بیمارستانها موجب کاهش رضایت بیماران، افزایش میزان مرگومیر بیمارستانی، کاهش بهرهوری بیمارستانها و افزایش هزینههای نظام سلامت میشود. این مطالعه با هدف تعیین میزان خطاهای پزشکی در بیمارستانهای ایران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش با روش مرور نظاممند و متاآنالیز در بازه زمانی آذر تا اسفند ۱۳۹۷ انجام شد. تمامی مقالات مرتبط با سنجش میزان خطاهای پزشکی در همه بخشهای بیمارستانهای ایران منتشر شده تا پایان ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ در هفت پایگاه دادهای و دو موتور جستجوگر، جستجو، گردآوری و ارزشیابی کیفیتی شدند. در نهایت، تعداد ۹ مقاله مرتبط انتخاب و تحلیل شدند.
یافتهها: بیشتر مطالعات با استفاده از فرم گزارش داوطلبانه خطا به محاسبه میزان خطاهای بیمارستانی پرداختند (67%). مطالعات انجام شده میزان خطاهای پزشکی در بیمارستانهای ایران را بین 06/0% و 42% گزارش کردند. با انجام فراتحلیل، میزان خطاهای پزشکی در بیمارستانهای ایران بر اساس مدل تصادفی 01/0% (01/0%-0: حدود اطمینان 95%) بهدست آمد. بیشترین میزان خطای پزشکی در بیمارستانی آموزشی در شیراز در سال ۱۳۹۱ برابر با ۱/۲% (7/4%-2/1: حدود اطمینان %۹۵) بهدست آمد. بین متغیر حجم نمونه و میزان خطای پزشکی رابطه معناداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: شیوع خطای پزشکی براساس ترکیب پژوهشهای انجام شده در بیمارستانهای ایران کم است. با وجود این، خطای پزشکی افزونبر تحمیل هزینه، نتایج منفی برای بیماران نیز به دنبال دارد.
ابوالقاسم پوررضا، علی محمد مصدقراد، معصومه پرویزی شاد،
دوره 78، شماره 5 - ( مرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: خطای پزشکی عدم موفقیت یک اقدام برنامهریزی شده بهداشتی و درمانی در رسیدن به اهداف تعیین شده یا استفاده از یک برنامه اشتباه بهداشتی و درمانی برای رسیدن به هدفی است. خطاهای پزشکی افزونبر تحمیل رنج به بیماران، هزینه زیادی به نظام سلامت تحمیل میکند. هدف این پژوهش شناسایی عوارض ناخواسته و تحلیل علل بروز آنها در بیمارستان بود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی-مقطعی بهصورت گذشتهنگر در بیمارستانی در شهر تهران از دی تا اسفند 1395 انجام شد که تعداد 377 پرونده بیماران ترخیص یا فوت شده از تاریخ اول فروردین 1394 تا پایان اسفند 1394 بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پروندههای بیماران توسط کارشناس بالینی با استفاده از ابزار نشانههای کلی (The Global Trigger Tool) بررسی و عوارض ناخواسته شناسایی شد. نوع و شدت عوارض توسط پزشک ارزیابی و صحهگذاری شد.
یافتهها: حدود 9/15% بیماران دچار عوارض ناخواسته شده بودند. میزان عوارض ناخواسته 1/19 در هر 100 پذیرش و 7/5 در هر 100 روز بستری بود. حدود 50% موارد عوارض ناخواسته منجر به آسیب موقت یا افزایش مدت زمان بستری بیماران شد. بیشترین عارضه ناخواسته مربوط به خونریزی، عفونتهای بیمارستانی و سقوط بیمار و مهمترین علل بروز عوارض ناخواسته مربوط به کارکنان و فرایندهای بیمارستانی بود. تعداد عوارض ناخواسته شناسایی شده با استفاده از ابزار نشانههای کلی 100 برابر تعداد عوارض ناخواسته شناسایی شده با استفاده از فرم گزارش داوطلبانه خطاها بود.
نتیجهگیری: میزان عوارض ناخواسته در بیمارستان مورد مطالعه زیاد بود. ابزار نشانههای کلی حساسیت و ویژگی بیشتری نسبت به روش گزارش داوطلبانه عوارض ناخواسته، در شناسایی عوارض ناخواسته دارد.
علی محمد مصدقراد، حامد دهنوی، علیرضا دررودی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عدالت در سلامت "دسترسی مردم به خدمات سلامت و استفاده از آن براساس نیاز، پرداخت هزینههای سلامت براساس توان مالی و برخورداری از سطح سلامتی قابل قبول" است. هدف این پژوهش سنجش عدالت در توزیع جغرافیایی تختهای بیمارستانی شهر تهران بود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی و مقطعی در اردیبهشت ۱۳۹8 انجام شد. میزان عدالت در توزیع تختهای بیمارستانی با استفاده از منحنی لورنز نمایش و با استفاده از ضریب جینی محاسبه شد. از نرمافزار (EXCEL software, Microsoft company, Washington, USA) برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: تعداد 6/1 بیمارستان بهازای هر صد هزار نفر جمعیت و 8/2 تخت بیمارستانی بهازای هر هزار نفر جمعیت در سال 1395 در شهر تهران وجود داشت. مناطق شهری 6، 12 و 3 بیشترین تعداد تخت بیمارستانی به ازای جمعیت را داشتند. ضریب جینی توزیع تختهای بیمارستانی در شهر تهران برابر با 619/0 بود.
نتیجهگیری: توزیع تختهای بیمارستانی در شهر تهران با استفاده از شاخص جینی ناعادلانه بود.
علی محمد مصدقراد، پروانه اصفهانی،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
ارایه خدمات سلامت با کیفیت، ایمن و اثربخش نیازمند دسترسی عادلانه مردم به کارکنان سلامت با توانایی، دانش، مهارت و تجربه بالا است.1 توزیع مناسب و کافی کارکنان بهویژه پزشکان منجر به افزایش دسترسی مردم به خدمات سلامت مورد نیاز و دستیابی به پیامدهای مطلوب سلامتی خواهد شد. جذب، آموزش، توسعه و حفظ کارکنان سلامت یکی از اهداف اختصاصی مرتبط با هدف سوم توسعه پایدار سازمان ملل برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت است. میانگین نسبت پزشک به جمعیت در جهان در سال 2017 میلادی برابر با 8/1 به ازای هر 1000 نفر بود. این شاخص در کشور مالاوی کمترین (03/0) و در کشور کوبا بیشترین (4/8) و در ایران برابر با 6/1 پزشک بهازای هر 1000 نفر جمعیت بود.2 حدود 40% کشورهای جهان کمتر از یک پزشک به ازای هر 1000 نفر جمعیت برای ارایه خدمات سلامت دارند.3 بهعبارتی، حدود نیمی از جمعیت جهان به خدمات پزشکی ضروری دسترسی ندارند. کمبود و توزیع نامناسب کارکنان سلامت میتواند مانع دسترسی مردم به خدمات سلامت شود و دستیابی به پیامدهای مطلوب سلامتی را محدود کند. نیمی از جمعیت جهان در مناطق روستایی زندگی میکنند. ولی، حدود 75% پزشکان و 62% پرستاران در مناطق شهری بهدلیل بهرهمندی بیشتر از مزایای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کار میکنند.4 توزیع جغرافیایی پزشکان در استانهای ایران نیز عادلانه نیست.5و6 طرح تحول نظام سلامت ایران در 15 اردیبهشت 1393 با هدف افزایش دسترسی مردم به خدمات سلامت، کاهش پرداخت مستقیم از جیب بیماران و بهبود کیفیت خدمات سلامت اجرا شد.7 در این راستا، برنامه ماندگاری پزشکان در مناطق کمتر توسعه یافته و محروم اجرا شد تا مردم این مناطق برای درمان به پایتخت، مراکز استانها و شهرهای بزرگ مراجعه نکنند. اجرای برنامه ماندگاری پزشکان در مناطق محروم در کوتاهمدت موجب جذب پزشکان و افزایش دسترسی مردم این مناطق به خدمات سلامت شد. باوجود این، شرایط دشوار زندگی، زیرساختهای ضعیف، نگرانیهای امنیت منطقه، شرایط کاری نامناسب، تعداد ناکافی بیماران، نارضایتی از حقوق و مزایا، کمبود امکانات، تجهیزات و کارکنان بهداشتی و درمانی، بار کاری زیاد، فرصتهای آموزشی محدود و پیشرفت شغلی کم منجر به دلسردی پزشکان برای کار در مناطق محروم میشود. فرآیند ماندگاری پزشکان در مناطق محروم بسیار پیچیده است و متأثر از عواملی مثل آموزش اولیه پزشکی، قوانین و مقررات ورود به بازار کار پزشکی، مشوقهای مالی، شرایط کاری و تعادل بین کار و زندگی پزشکان میباشد. سیاستگذاران و مدیران سلامت باید از ترکیبی از عوامل فشارPush و کششPull برای جذب و حفظ پزشکان در مناطق محروم استفاده کنند. آنها میتوانند مداخلات آموزشی، قانونی، نظارتی، مالی و حمایت حرفهای و شخصی را بکار گیرند. اقداماتی نظیر تأسیس دانشکدههای پزشکی در مناطق محروم و پذیرش دانشجویان پزشکی بومی، ارایه بورسیههای تحصیلی مشروط بهکار در مناطق محروم، ارایه مشوقهای مالی پایدار (حقوق و مزایای بیشتر، تسهیلات بانکی و معافیت از مالیات)، تأمین امکانات اقامتی و رفاهی پزشکان، ایجاد محیط کاری مجهز و ایمن و اجرای برنامههای آموزش مداوم توسعه حرفهای در ماندگاری پزشکان در مناطق محروم موثر هستند. بهبود شرایط زندگی پزشکان در مناطق محروم، حمایت اجتماعی و عاطفی از آنها، تأمین آموزش با کیفیت برای فرزندان و شرایط کاری مناسب برای همسران پزشکان و ایجاد حس تعلق به مردم منطقه در آنها نیز ضروری است. همچنین، از استراتژیهای بازاریابی نیز میتوان برای تشویق پزشکان و دانشجویان پزشکی برای کار در مناطق محروم استفاده کرد. پژوهشهای بیشتری باید در زمینه شناسایی چالشهای پزشکان شاغل در مناطق محروم، علل جابجایی بالای پزشکان و انگیزه کم آنها برای کار در این مناطق انجام شود تا شواهد لازم برای سیاستگذاری و برنامهریزیهای مربوطه فراهم شود.
علی محمد مصدقراد، فریناز مقدسی،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
سردبیر محترم
کارکنان سلامت نقش بسزایی در پایداری، تابآوری و تقویت نظام سلامت دارند.1 کادر پرستاری بزرگترین گروه شغلی بخش سلامت است و حدود 59% مشاغل بخش سلامت را به خود اختصاص میدهد. کادر پرستاری در جهان در سال 2020 میلادی، 27/9 میلیون نفر بود که 19/3 میلیون نفر آن را پرستاران حرفهای تشکیل میدادند. بیش از 80% پرستاران جهان در کشورهایی هستند که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.2
افزایش تقاضا برای خدمات سلامت، سالمندی پرستاران و افزایش جابجایی پرستاران موجب کمبود پرستار در سراسر جهان شده است. شیوع بیماری کووید-19 نیز این کمبود را تشدید کرده است. در سال 2018 میلادی حدود 5/9 میلیون کمبود پرستار در جهان وجود داشت که حدود 89% این کمبود (5/3 میلیون نفر) مربوط به کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط پایین است. برای رفع کمبود پرستار تا سال 2030 میلادی در همه کشورهای جهان، تعداد کل فارغ التحصیلان پرستاری باید بهطور متوسط 8% در سال افزایش یابد و ظرفیت کشورها برای استخدام و حفظ این فارغالتحصیلان بهبود یابد.2
کشورهای توسعه یافته کمبود نیروی پرستاری را با استخدام پرستاران خارجی جبران میکنند که مساله کمبود پرستار در کشورهای در حال توسعه را تشدید میکند. از هر هشت پرستار، یک نفر مهاجر هستند. پرستاران مهاجر 2/%15 کادر پرستاری در کشورهای با درآمد بالا را تشکیل میدهند.2 در مجموع 11/2 میلیون پرستار در سال 2016 میلادی در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی کار میکردند (8/6 پرستار به ازای هر 1000 نفر جمعیت). پرستاران مهاجر بهطور قابلتوجهی به افزایش تعداد پرستاران این کشورها کمک کردند. بهترتیب 5، 7، 11، 15 و 45% پرستاران مهاجر این کشورها در ایالات متحده، آلمان، انگلستان، استرالیا و کانادا کار میکنند.3
مهاجرت پرستار انتقال داوطلبانه پرستار از یک ایستگاه کاری در کشوری به ایستگاه کاری دیگر در کشور دیگر بهمنظور جستجوی شرایط کاری متفاوت است. مهاجرت پرستاران یک موضوع پیچیده است. ترکیبی از عوامل فشاری Push و کششی Pull موجب مهاجرت پرستاران میشود. بار کاری سنگین، کمبود امکانات، حقوق و دستمزد کم، شرایط زندگی و کاری نامطلوب، عدم حمایت مدیران، فقدان ارتقاء و نداشتن آینده از مهمترین دلایل تصمیم پرستاران برای ترک کشور خود و کار در کشور دیگر است. در مقابل، دستمزد بهتر، محیط امنتر، زندگی و معیشت بهتر و فرصتهای آموزشی و شغلی مناسب برای اعضای خانواده، مهمترین علل جذب پرستاران در کشورهای توسعه یافته است.4و5
مهاجرت پرستاران اثرات مثبت و منفی بر دو کشور مبدأ و مقصد دارد. پرستاران مهاجر با کار در کشور خارجی و ارسال پول برای خانواده خود، در افزایش درآمد کشور مبدأ نقش دارند. در مقابل، مهاجرت پرستاران موجب کاهش تعداد پرستاران کشور مبدأ، افزایش بار کاری، استرس و فرسودگی شغلی، کاهش انگیزه، رضایت شغلی و تعهد سازمانی و افزایش جابجایی و غیبت پرستاران باقیمانده و در نهایت، کاهش کیفیت خدمات پرستاری و آسیب به بیماران میشود. نظام سلامت کشور مبدأ با از دست دادن پرستاران متخصص تضعیف میشود و نه تنها کیفیت خدمات پرستاری کاهش مییابد، بلکه، تربیت نسل آینده پرستاران دچار مشکل خواهد شد. کشور مقصد کمبود پرستاران خود را با هزینه بسیار کم، از پرستاران مهاجر تأمین میکند. ولیکن، آموزش و تربیت این پرستاران بهمنظور انطباق با فرهنگ سازمانی جدید زمانبر و هزینهزا است. کیفیت خدمات این پرستاران در ابتدا ممکن است پایین باشد و موجب نارضایتی بیماران شود.6و7
بهطور کلی، مهاجرت پرستاران زمانی اتفاق میافتد که هزینه ادراک شده مهاجرت به کشور دیگر کمتر از هزینه درک شده اقامت پرستاران در کشور خودشان باشد. مهاجرت پرستاران با هزینههای ملموس و غیرملموس متعددی همراه است. ترک خانواده و جامعه، مسافرت، یافتن محل سکونت و شغل مناسب، نیاز به یادگیری زبان جدید، انطباق با محیط و فرهنگ جدید، از دست دادن حمایت اجتماعی، نژادپرستی و تبعیض، فرآیند صلاحیت مجدد و انطباق با شیوههای مختلف بالینی زمان بر و پرهزینه است.8 بیشتر پرستاران تمایلی به ترک کشور خود ندارند و در صورت شرایط کاری بهتر و پیشنهاد دستمزد بیشتر حاضر به ماندن در کشور خودشان هستند.
با ظهور بیماری کووید-19 و نقش کلیدی پرستاران در خط مقدم مبارزه با این بیماری، تلاش برای جذب پرستاران از کشورهای با درآمد پایین و متوسط افزایش یافت. گزارشات در ایران نیز بیانگر افزایش تمایل به مهاجرت پرستاران است. بار کاری زیاد، حقوق و مزایای کم و عدم حمایت از پرستاران و خانواده آنها در صورت بیماری از عوامل افزایش تمایل آنها به مهاجرت است.
استراتژیها و اقدامات مدیریت مهاجرت پرستاران باید در سطوح کلان و خرد برنامهریزی و اجرا شود. نهادها و موسسات مرتبط بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی و سازمان بینالمللی کار باید قوانینی وضع کنند که مهاجرت کارکنان متخصص از کشورهای در حال توسعه با کمبود نیروی کار متخصص را محدود کند و از اجرای این قوانین توسط دولتها اطمینان حاصل کنند. دولت باید اقدامات موثری برای آموزش، توسعه و حفظ پرستاران و کاهش مهاجرت آنها بکار گیرد. وضع قوانین و مقررات در زمینه بهبود شرایط کاری و معیشتی پرستاران و پرداخت حقوق کافی و اطمینان از اجرای این قوانین ضروری است. در نهایت، مدیران بیمارستانها باید با ارتقای شرایط کاری پرستاران، پرداخت حقوق و دستمزد کافی و عادلانه و آموزش اصول اخلاق حرفهای بهطور فعال در جهت حفظ پرستاران تلاش کنند.