جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مصلحی

آذر حدادی، هدیه مرادی تبریز، بهارک مهدی‌پور آقاباقر، بدری مصلحی، پروین اسماعیل‌زاده،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: عفونت‌های ناشی از استافیلوکوک اورئوس به‌طور فراگیر در سطح جامعه و بیمارستان‌ها رخ می‌دهند. هدف مطالعه بررسی شیوع مقاومت به متی‌سیلین و وانکومایسین در استافیلوکوکوس طلایی در بیماران بیمارستان سینا و هم‌چنین مقایسه دو روش آنتی‌بیوگرام بوده است.

روش‌ بررسی: مطالعه حاضر طی سال 89-1388 بر روی بیماران بستری در بیمارستان سینا، تهران انجام گرفت. 85 نمونه مثبت استافیلوکوک طلایی با دو روش دیسک دیفیوژن و E-test برای اگزاسیلین و وانکومایسین بررسی شدند.

یافته‌ها: 46 مورد از 85 بیمار، مذکر بودند. میانگین سنی افراد 213/19±46/51 سال بود. 67 نفر (8/78%) از بیماران مبتلا به عفونت بیمارستانی با استافیلوکوک بودند. فراوانی استافیلوکوک مقاوم به متی‌سیلین (MRSA) حدود 50% بود. 93% از 43 بیمار مقاوم به متی‌سیلین عفونت بیمارستانی داشتند. مدت زمان بستری، استفاده از روش‌های تهاجمی، سابقه مصرف آنتی‌بیوتیک و نوع آن، از عوامل مقاومت به متی‌‌سیلین بود. خوشبختانه موردی از مقاومت به وانکومایسین دیده نشد و فقط یک مورد مقاومت بینابینی به وانکومایسین (VISA) دیده شد. بین نتایج حاصل از دیسک و E-test هم‌خوانی وجود داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع مقاومت به متی‌سیلین در عفونت‌های بیمارستانی به نظر می‌رسد استفاده از کلوگزاسیلین نمی‌تواند جایگاهی برای شروع درمان ضد استاف به صورت Empiric داشته باشد و بر عکس در عفونت‌های کسب شده از جامعه به دلیل مقاومت کمتر استفاده از کلوگزاسیلین در درمان اولیه توصیه می‌شود. از طرف دیگر به نظر می‌رسد با توجه به گرانی روش آنتی‌بیوگرام با E-test بتوان به نتایج دیسک‌های معتبر در آنتی‌بیوگرام اعتماد نمود.


وحید مصلحی‌زاده، فرزام عجمیان، احمد ابراهیمی، حسین دلشاد سیاهکلی،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات انجام شده در زمینه عوامل موثر ژنتیکی در بروز چاقی نشان از نقش مهم ژن FABP2 در بروز چاقی می‌باشد. تاکنون تعداد 52 لوکوس ژنی مرتبط با بروز چاقی را شناسایی شده‌اند که این امر می‌تواند گامی مهم برای پیش‌بینی، پیشگیری و درمان چاقی ایفا نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان پلی‌مورفیسم rs1799883 واقع بر ژن FABP2 و چاقی در جعمعیت قند و لیپید تهران بود.

روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی حاضر متشکل 217 فرد چاق با شاخص توده بدنی kg/m2 30 یا بالاتر و 159 فرد سالم با شاخص توده بدنی kg/m2 20-18 می‌باشد که از میان شرکت‌کنندگان در فاز چهار مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شدند (سال‌های 1390-1386). DNA ژنومی از لنفوسیت‌های خون محیطی استخراج و ژنوتیپ هر یک از افراد با روش Tetra-primer amplification refractory mutation system-polymerase chain reaction (T-ARMS-PCR) تعیین شد.  

یافته‌ها: بررسی توزیع فراوانی آللی در دو گروه بیمار و سالم نشان داد که آلل T (ریسک) در هر دو گروه دارای کمترین فراوانی می‌باشد (به‌ترتیب 2/6% و 4/5%). از سوی دیگر، فراوانی ژنوتیپ‌های GT و GG در گروه بیمار به ترتیب 4/12%، 6/87% و در گروه سالم به ترتیب 7/10% و 3/89% بود. نتایج به‌دست آمده حاکی از عدم وجود اختلاف معنادار میان فراوانی آللی در دو گروه مورد و شاهد بود (61/0P=). بر این اساس بودن آلل T (آلل ریسک)، شانس ابتلا به چاقی را در افراد حامل این آلل در مقایسه با افراد فاقد آن به‌صورت معنادار افزایش نمی‌داد (19/2-62/0 :95%CI، 17/1OR=).

نتیجه‌گیری: یافته‌های به‌دست آمده نشان‌دهنده عدم وجود ارتباط میان پلی‌مورفیسم rs1799883 و شانس ابتلا به چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران می‌باشد.


فریبا بهنام‌فر، متینا جعفری، مسعود مصلحی،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از نکات قابل بحث در رابطه با جراحی‌های سرطان آندومتر و در رابطه با برداشتن و یا برنداشتن گره‌های لنفاوی سنتینل است. هدف از این مطالعه ارزشیابی قدرت تشخیصی Technetium-۹۹ و Methylene blue در تشخیص درگیری گره‌های لنفاوی سنتینل در سرطان‌های اولیه آندومتر می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۵ بر روی ۱۴ بیمار مبتلا به سرطان آندومتر مراحل اولیه که به بیمارستان‌های الزهرا (س) و شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان،‌ ایران، ارجاع شده بودند انجام پذیرفت. ۲۴-۱۸ ساعت پیش از عمل جراحی، به همه بیماران Technetium-۹۹ (Tc-۹۹) تزریق کردند. در روز بعد Tc-۹۹ با استفاده از گاما پروب دستی مورد بررسی و دید قرار گرفت. همچنین تزریق Methylene blue در اتاق عمل انجام پذیرفت. تمامی بیماران تحت عمل Total hysterectomy, bilateral salpingo-oophorectomy and total pelvic lymphadenectomy قرار گرفتند. گره‌های لنفاوی جدا شده، جهت تشخیص متاستاز و منفی یا مثبت بودن متاستاز ارسال شد.
یافته‌ها: حدود ۸۰ گره لنفاوی (SLNs) از بیماران جدا شد. ۱۵ گره با استفاده از Methylene blue، ۱۰ گره با استفاده از TC-۹۹ و پنج گره لنفاوی همراه با هر دو روش تشخیص داده شد. تعداد دو نفر از بیماران دارای متاستاز گره‌های لنفاوی بودند. حساسیت، ارزش اخبای منفی و میزان تشخیص برای هر یک از تست‌ها به‌صورت جداگانه و همچنین تواما با هم ۱۰۰% بود و منفی کاذب هر دو تست صفر درصد بود.
نتیجه‌گیری: ترکیب استفاده از هر دو روش دارای حساسیت، میزان تشخیص و ارزش اخباری منفی ۱۰۰% بود که این نتایج با نتایج استفاده از هر یک از روش‌های (Blue dye and Tc-99) به تنهایی نیز یکسان می‌باشد.

 

محمد رضا سلامت، علی ابراهیمی، مسعود مصلحی،
دوره 79، شماره 7 - ( مهر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هم‌اکنون در پزشکی هسته‌ای برای محاسبه اکتیویته تجمعی اندام‌های مختلف از تکنیک‌های متفاوتی به‌منظور تصحیح پرتوهای زمینه‌ای در روش تلفیق نماها استفاده می‌گردد. هر کدام از این روش‌ها تاثیر و وزن پرتوهای زمینه‌ای را به‌میزان متفاوتی در نظر می‌گیرد، هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه روش‌های متفاوت تصحیح پرتوهای زمینه‌ای در محاسبه اکتیویته کلیه در حین انجام اسکن هسته‌ای مثانه کودکان بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی بود و در بازه زمانی (دی ماه سال 1398 تا خرداد ماه سال 1399) در بیمارستان شهید چمران اصفهان انجام گرفت. با استفاده از فولی میزان یک  mCiرادیو داروی TC-DTPA رقیق شده با نرمال سالین به مثانه بیماران تزریق گردید و سپس تصاویر ثبت شده توسط دوربین گاما در زمان‌های 2، 5، 10 و 20 دقیقه استخراج گردید و سپس با کمک رسم ROI در اطراف کلیه دارای ریفلاکس ویزیکویورترال (Vesicoureteral)، اکتیویته تجمعی کلیه با چهار تکنیک بدون تصحیح پرتوهای زمینه‌ای، روش متداول، روش Buijs و روش Kojima محاسبه و مقایسه گردید.
یافته‌ها: اکتیویته تجمعی کلیه پس از محاسبه با چهار تکنیک بدون تصحیح پرتوهای زمینه‌ای، روش متداول، Buijs و Kojima به ترتیب برابر با mci.min( 13/879±4/449 ،13/885±4/451 ،13/544±4/357 ،14/970±4/776( (mci.min) به‌دست آمد. پس از مقایسه اکتیویته تجمعی محاسبه شده بدون تصحیح پرتوهای زمینه‌ای با اکتیویته تجمعی محاسبه شده با سه تکنیک روش متداول، روش Buijs و روش Kojima مقدار (05/0P<) در همه حالات به‌دست آمد که نشان از معنادار بودن حذف پرتوهای زمینه‌ای در محاسبات اکتیویته تجمعی می‌باشد.
نتیجه‌گیری: تکنیک متداول روش تاثیر و وزن پرتوهای زمینه‌ای را بیش‌تر از دو روش Buijs و Kojima در محاسبات اکتیویته تجمعی در نظر می‌گیرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb