تجارب گذشته در سندرم کوشینگ، منجر به شناسائی مشکلات تشخیص و درمان آن شده است. هدف این مطالعه، بررسی مشخصات بالینی، روشهای تشخیصی و پیگیری بیماران مبتلا به سندرم کوشینگ بعد از جراحی هیپوفیز میباشد.
روش بررسی: این مطالعه در 253 بیمار با سندرم کوشینگ در سالهای 78-1370 انجام شد. تستهای غربالگری تشخیصی، اندازهگیری ACTH، تست دگزامتازون و تصویربرداری در بیماران انجام گردید. نتایج با پاتولوژی بهعنوان Gold standard مقایسه گردید.
یافتهها: متوسط سنی بیماران 11±32 سال بود. شایعترین علائم و نشانههای بالینی ضعف عضلانی، هیپرتانسیون، افسردگی و استریا بود. فشارخون بالا در سندرم کوشینگ وابسته به ACTH 78% و در علل غیروابسته به ACTH در 36% وجود داشت (001/0p<). تست دگزامتازون با دوز بالا در میکروآدنومهای هیپوفیز در 99%، در ماکروآدنوم در 71% و تودههای آدرنال در 6/3% مهار شد ولی در کوشینگ اکتوپیک مهاری مشاهده نشد. تست دگزامتازون با دوز بالا، حساسیت 98%، ویژگی 97% و دقت تشخیصی 98% نشان داد. اتیولوژی سندرم کوشینگ در 8/64% موارد بیماری کوشینگ، 8/32% تودههای آدرنال و 4/2% کوشینگ اکتوپیک بود. جراحی ترانس اسفنوئیدال در 120 بیمار انجام گردید. در پیگیری بهعمل آمده به مدت 25±53 ماه، پسرفت بعد از جراحی در 8/23±7/46 ماه رخ داد. میزان پسرفت میکروآدنوم در 12 ماه 93%، 24 ماه 82% و پنج سال بعد 33% بود و عود پیشرونده بوده و به سطح ثابت نمیرسید.
نتیجهگیری: فشارخون بالا در کوشینگ وابسته ACTH بیش از آدنومهای آدرنال بود. تست دگزامتازون با هشت میلیگرم دقت تشخیصی قابل قبولی داشت. عود کوشینگ در پیگیریهای طولانی، کنترل بیماران بعد از جراحی ترانس اسفنوئیدال را اجتنابناپذیر میکند.