جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای مهاجر

سوسن مهاجر، کناریک بدلیان،
دوره 19، شماره 10 - ( 1-1341 )
چکیده

از تاریخ 29/9/1340 تا آخر خرداد 1341 تعداد 28 سوش کولی پاتوژن از (122) مدفوع مربوط بشیر خوران و کودکان و بالغین مبتلا به اسهال و یا بالغین اطرافیان کودکان بیمار در آزمایشگاه بررسی اسهال ها در بخش تحقیقات کلینیکی بیماری های بومی ایران انستیتو پارازیتولوژی و مالاریولوژی و بخش تجسسات علمی دانشکده پزشکی جدا شده است که به نسبت اهمیت شامل انواع زیر بوده است:
تعداد سوش نوع
9 عدد B7: O86
6 عدد B4: O111
3 عدد B17: O124
3 عدد B6: O26
2 عدد B12: O128
2 عدد B8: O127
2 عدد B15: O125
1 عدد B16: O126
در قسمت اعظم این موارد (24 مورد) سوش کولی پاتوژن از کودکان مبتلا به اسهال همراه با علائم کلینیکی مربوطه جدا شده است و در 4 مورد سوش شبیه به باکتری جدا شده از مدفوع کودک مبتلا از مادر یا سایر اطرافیان بالغ وی نیز جدا شده که نشانه نقش مهم حاملین عامل بیماری زا در ابتلا کودکان و توزیع عامل بیماری است.

 


سیدمهدی کریمی شهیدی، امیرقاسم دباغ محمدی، بابک مهاجرایروانی، میراسداله میگونی،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: گندخونی (sepsis) یکی از مهمترین موارد اورژانس پزشکی است. جهت اینگونه بیماران بعد از انجام کشت خون و سایر کشتهای لازم بلافاصله باید درمان با آنتی بیوتیک شروع شود. اطلاعات پیرامون الگوی حساسیت میکروبی در جامعه، بیمارستان و بیمار از موارد مهمی است که باید در نظر گرفت. اطلاع از وضعیت شیوع میکروارگانیزمها و حساسیتهای آنتی بیوتیکی مربوطه در تجویز درمان مناسب نقش بسزائی دارد.
مواد و روشها: هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات شیوع میکروارگانیسمهای عامل sepsis و بررسی و شناخت الگوهای مقاومت آنتی بیوتیکهای مختلف و تغییرات آنها به منظور کمک در انتخاب صحیح درمان Empiric گند خونی (sepsis)  در بیمارستان امیراعلم می باشد. به این منظور، تمام کشتهای خون ارسالی در طی سه سال 79 و 78 و 1377 به آزمایشگاه میکروبشناسی بیمارستان امیراعلم (2000 نوبت کشت خون مربوط به 765 بیمار) مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع، در 10 درصد بیماران، جواب کشت مثبت بود. 80 درصد موارد مثبت را 6 ارگانیسم، Ecoli, , Pseudomonas, Pneumocuccus, S.epidermidis, S.aureus, Enterobacter  تشکیل می دادند.
یافته ها: شایعترین عامل در سال 1377، انتروباکتر و در سال 1378، استافیلوکوک طلایی و در سال 1379، انتروباکتر و در سال 1378، استافیلوکوک طلایی و در سال 1379، سودومونا بود. تغییرات واضحی از نظر شیوع میکروارگانیسمها در طی سه سال دیده می شود.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به تغییرات محسوس شیوع میکروارگانیسم عامل sepsis و تغییرات واضح آنتی بیوگرام آنها براساس تکنیک دیسک دیفیوژن به این نتیجه می رسیم که نتایج کلان آزمایشگاه از نظر آخرین تغییرات شیوع میکروارگانیسمی و آنتی بیوگرام در هر مرکز درمانی، در انتخاب درمان Empiric صحیح و موثر، ضروری به نظر می رسد.


محمد پژوهی، زهرا شعبان نژاد خاص، محمد رضا مهاجری تهرانی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

نورو‌پاتی دیابتی یکی از عوارض شایع بیماری دیابت است که در 50% مبتلایان دیده می‌شود. این اختلال در بیماران دیابتی نوع ، عارضه‌ای دیررس و بر‌‌عکس در افراد دیابتی نوع ، یک یافته زودرس می‌باشد. تقسیم‌بندی اولیه نوروپاتی دیابتی شامل نوروپاتی حسی- حرکتی و اتونوم می باشد. بیماران ممکن است فقط یک نوع و یا هر سه نوع از نوروپاتی را نشان دهند. نوروپاتی قرینه دیستال شایع‌ترین نوروپاتی است. نوروپاتی دیابتی می‌تواند به‌صورت اختلال حرکتی، ایسکمی قلبی پنهان، افت فشار خون وضعیتی، اختلال وازوموتور، افزایش تعریق، اختلال عملکرد مثانه و اختلالات جنسی ظهور یابد. کنترل دقیق قند خون و مراقبت روزانه پاها، کلید اصلی پیشگیری از مشکلات نوروپاتی دیابتی است.


مهرداد حسیبی، بابک مهاجر ایروانی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

استافیلوکوک اورئوس یکی از عوامل اصلی عفونت‌های بیمارستانی و از علل مهم مرگ و میر و ناتوانی بیماران است. جمع‌آوری اطلاعات در مورد وضعیت کلونیزاسیون و مقاومت دارویی این ارگانیسم اقدامی موثر در جهت پیشگیری از عفونت‌های بیمارستانی محسوب می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان شیوع ناقلین نازوفارنکس استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و مقاوم به وانکومایسین در بخش‌های جراحی و همودیالیز بیمارستان امیراعلم می‌باشد.
روش بررسی: این تحقیق در قالب یک مطالعه مقطعی توصیفی بر روی مجموع 106 بیمار و پرسنل پرستاری بخش‌های همودیالیز و جراحی بیمارستان امیراعلم در سال 1383 انجام شد. از همه افراد واجد شرایط مطالعه با استفاده از سواب پنبه‌ای نمونه از ناحیه نازوفارنکس تهیه و جهت کشت و آنتی بیوگرام به آزمایشگاه بیمارستان ارسال گردید.
یافته‌ها: 26 نفر ( 5/24%) از 106 نفر افراد مورد مطالعه ناقل استافیلوکوک اورئوس بودند که در هشت نفر (5/7%) استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین بود. بیشترین میزان شیوع کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در پرسنل بخش همودیالیز بود که همگی مقاوم به متی‌سیلین بودند. میزان شیوع در بیماران بخش همودیالیز دو برابر بیماران بخش جراحی بود. موردی از مقاومت استافیلوکوک اورئوس نسبت به وانکومایسین مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی شیوع بالای کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین را در نازوفارنکس پرسنل و بیماران بخش همودیالیز نشان داد. از این رو لازم است اقداماتی در جهت کنترل و کاهش میزان کلونیزاسیون و توقف روند افزایش مقاومت آنتی‌بیوتیکی در بیمارستان صورت گیرد.


محمد بنازاده، غلامرضا مهاجری، منصور جمالی زواره‌ای،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به توصیه کمورادیوتراپی نئواجوان neoadjuvant در بیماران مبتلا به متاستاز غدد لنفاوی مدیاستن (N2) در کانسر ریه نوع non-small cell (stage IIIA)، تشخیص درگیری این غدد قبل از توراکوتومی اهمیت زیادی می‌یابد. تشخیص این درگیری، حین مدیاستینوسکوپی یا توراکوسکوپی، توسط روش‌های touch imprint و frozen section، این امکان را می‌دهد که در صورت نیاز به توراکوتومی این عمل در یک جلسه بیهوشی انجام شود.

روش بررسی: این بررسی طی سال 1385 بر روی 58 نمونه غده لنفاوی مدیاستن که از 27 بیمار مبتلا به کانسر ریه به‌دست آمده بود انجام شد. پس از نصف کردن غده لنفاوی و تهیه لام سیتولوژی از هر نیمه، هر دو نیمه غده لنفاوی جداگانه جهت فروزن سکشن و نهایتاً پاتولوژی permanent ارسال شد.

یافته‌ها: در گزارش فروزن سکشن یک مورد و در سیتولوژی، دو مورد منفی کاذب وجود داشت. هیچ موردی از مثبت کاذب در این دو روش مشاهده نشد. به این شکل حساسیت، ویژگی و دقت فروزن سکشن به‌ترتیب 5/95%، 100% و 2/98% و در مورد سیتولوژی به‌ترتیب 9/90%، 100% و 4/96% به‌دست آمد. نتایج هر دو روش از هر جهت مشابه بود (05/0p>).

نتیجه‌گیری: هر دو روش دقت بالایی در تعیین درگیری غدد لنفاوی مدیاستن در کانسر ریه دارند. در مراکزی که فروزن سکشن موجود نیست می‌توان به کمک روش ساده‌تر، سریع‌تر و ارزان‌تر touch imprint درگیری این غدد لنفاوی را کشف کرد.


محمدرضا مهاجر، کسری کروندیان، زاهد حسین‌خان، افشین جعفرزاده، سهیلا دبیران،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: بیماران تحت عمل جراحی عروقی اندام تحتانی که توسط جراحان متبحر عروق تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند از لحاظ تمهیدات بیهوشی بسیار پرخطر تلقی می‌گردند. در این مطالعه مقایسه دو روش بی‌حسی نخاعی در حالت‌های خوابیده به پهلو و نشسته از نظر همودینامیک و مدت بی‌دردی در بیماران تحت جراحی عروق اندام تحتانی توسط داروی بوپیواکایین (5/0%) هیپربار صورت پذیرفته است. روش بررسی: برای 40 بیمار که به دو گروه 20 نفره تقسیم‌بندی شدند در دو حالت نشسته (Sitting position) و حالت خوابیده به پهلو (Lateral position) داروی بوپیواکایین هیپربار 5/0% به‌میزان ml3 در فضای ساب آراکنویید تزریق گردید. سطح بی‌حسی بیماران T10 در نظر گرفته شد و نتایج از نظر همودینامیک و مدت بی‌دردی در دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: اختلاف آماری معنی‌داری بین تغییرات فشار خون متوسط شریانی، فشار خون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک دو گروه وجود داشت (05/0P<). اختلاف آماری معنی‌داری بین تغییرات ضربان قلب در کلیه زمان‌های مورد بررسی در دو گروه وجود داشت (05/0P<)؛ اما در مورد ضربان قلب در دقایق نخست و سی‌ام اختلاف آماری معنی‌داری را بین دو گروه نشان نمی‌داد (05/0P>). طول بی‌حسی در گروه خوابیده به پهلو به‌میزان معنی‌داری طولانی‌تر و میزان مایع مصرفی در گروه نشسته به‌میزان معنی‌داری بیشتر بود (05/0P<).

نتیجه‌گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه چنین استنباط می‌شود که میزان تغییرات همودینامیک در بیهوشی اسپاینال با بوپیواکایین در پوزیشن خوابیده به پهلو کم‌تر از نشسته می‌باشد.


غفور موسوی، داریوش مهاجری، علی رضایی، محمدرضا ولیلو، آرمان علی محمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ترمیم استخوان، یکی از مسایل چالش‌برانگیز جراحان از زمان‌های دور بوده است. داروهای استاتینی به عنوان پایین آورنده کلسترول خون دارای اثرات مفید در ترمیم استخوان می‌باشند. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر آتورواستاتین بر روند استخوان‌سازی در نقیصه تجربی ایجاد شده در استخوان متراکم فمور موش صحرایی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی بر روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد SD انجام شد. موش‌ها به صورت تصادفی به سه گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی، سوراخی به قطر دو میلی‌متر در عرض استخوان ران ایجاد شد. گروه شاهد یک میلی‌لیتر سرم فیزیولوژی و گروه‌های آزمایش یک و دو به ترتیب 10 و 20 میلی‌گرم به ازای کیلوگرم آتورواستاتین به صورت خوراکی دریافت نمودند. 45 روز بعد، موش‌ها آسان کشی شده و مقاطع هیستوپاتولوژیک از محل نقیصه تهیه و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفت.
یافته‌ها: در گروه شاهد محل نقیصه توسط استخوان نابالغ به همراه فضاهایی از مغز استخوان پر شده بود و استخوان‌سازی ضعیفی در محل نقیصه قابل مشاهده بود. در گروه‌های آزمایش، مقادیر فراوان استئوبلاست به همراه تعداد زیادی ترابکول‌های استخوانی جوان قابل مشاهده بود که سازمان یافته به نظر می‌رسیدند. نتایج ارزیابی هیستومورفومتری نشان داد که آتورواستاتین دارای تاثیر معنی‌داری در التیام استخوان در گروه‌های مورد آزمایش دوم و سوم نسبت به گروه شاهد می‌باشد (0001/0P<)، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که آتورواستاتین با دوز بالا در گروه سوم دارای تاثیر معنی‌داری نسبت به گروه دوم می‌باشد (0001/0P<).
نتیجه‌گیری:
 
نتایج نشان می‌دهد که آتورواستاتین قادر به تحریک استخوان‌سازی در موش صحرایی می‌باشد


محمد مشایخی، داریوش مهاجری، محمدرضا ولیلو،
دوره 72، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: کارسینوم سلول‌های سنگفرشی مخاط دهان ششمین سرطان شایع در جهان محسوب می‌شود. اثرات محافظتی مصرف سبزیجات و میوه‌ها بر انواع مختلف سرطان از جمله سرطان دهان مشخص شده است. گوجه‌فرنگی با داشتن لیکوپن و بیوفلاونوییدها دارای خواص ضد‌سرطانی می‌باشد. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات پیشگیرانه پالپ گوجه‌فرنگی بر تغییرات پیش‌سرطانی بافت پوششی مخاط زبان موش صحرایی ناشی از 4-نیتروکینولون 1-اکسید (4-NQO) می‌باشد. روش بررسی: تعداد 48 سر موش صحرایی نر ویستار به‌طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه یک، شاهد در نظر گرفته شد. گروه‌های دو تا چهار، 4-NQO (ppm 30) را به‌مدت 12 هفته در آب آشامیدنی دریافت کردند. گروه‌های سه و چهار همزمان پالپ گوجه‌فرنگی (ml/kg 20 و 40) را از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان، ارزیابی هیستولوژی از لحاظ تغییرات سرطانی در بافت پوششی مخاط زبان موش‌ها انجام شد. یافته‌ها: در بافت پوششی مخاط زبان موش‌های گروه شاهد هیچ‌گونه تغییر پاتولوژیک مشاهده نشد. در گروه تیمار با 4-NQO، دوازده هفته پس از آخرین تیمار تغییرات پیش‌سرطانی بافت پوششی مخاط زبان ظاهر شد. پالپ گوجه‌فرنگی با هر دو دوز (ml/kg 20 و 40) شدت بروز تغییرات پیش‌سرطانی را کاهش داد و باعث کاهش معنادار میزان وقوع ضایعات پیش‌سرطانی در بافت پوششی مخاط زبان موش‌ها شد (به‌ترتیب: 024/0P= و 008/0P=). میزان وقوع دیسپلازی از نوع شدید در بافت پوششی مخاط زبان در گروه تیمار با دوز بالای پالپ گوجه‌فرنگی به‌طور معناداری کمتر از گروه تیمار با دوز پایین بود (037/0P=). نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که پالپ گوجه‌فرنگی در مهار پیشرفت سرطان بافت پوششی مخاط زبان ناشی از 4-NQO در موش صحرایی موثر می‌باشد.
ثریا شاهرخ، سیدابوالحسن امامی، محمدجواد فاطمی، میر سپهر پدرام، سعید فرزاد فرزاد مهاجری، سیدجابر موسوی، سیدابوذر حسینی، توران باقری، شیرین عراقی،
دوره 75، شماره 1 - ( فروردین 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: گرافت‌های غضروفی به‌عنوان یک جزء تفکیک‌ناپذیر در زمینه‌های مختلف جراحی پلاستیک به‌ویژه رینوپلاستی می‌باشد. عوارضی مانند ایجاد دفرمیتی و باز جذب آن در استفاده از غضروف وجود دارد که محل برداشتن غضروف می‌تواند از بروز این عوارض پیشگیری کند. پژوهش کنونی با هدف مقایسه میزان جذب غضروف در گرافت غضروفی حاصل از دنده با گرافت حاصل از کونکای گوش در خرگوش انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در آبان ۱۳۹۳ انجام شد، در ۱۵ سر خرگوش نر سفید نیوزلندی (با وزن تقریبی ۲۰۰۰ تا g ۲۵۰۰) پس از بیهوشی، بخشی از گوش و غضروف دنده‌ای آن برداشته و سپس در قسمت خلفی تنه خرگوش در یک سمت ستون فقرات، کونکای گوش و در سمت دیگر غضروف دنده‌ای پیوند شد. پس از هشت هفته نمونه‌ها پس از تعیین وزن، از نظر میزان کندروسیت‌های زنده و فیبروز توسط پاتولوژیست مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین وزن گرافت حاصل از گوش طی دو ماه افزایش داشت ولی این افزایش از نظر آماری معنادار نبود. در گرافت حاصل از دنده میانگین وزن طی دو ماه کاهش معناداری داشته است (۰/۰۰۹P=). از نظر میزان فیبروز و کندروسیت زنده در دو گروه تفاوت معنادار وجود نداشت ولی میزان فیبروز در گروه غضروف گوش بیشتر بوده است.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش کنونی می‌توان نتیجه گرفت که میزان جذب غضروف دنده تا حدودی نسبت به غضروف گوش نتایج بهتری داشته است.


مرضیه کازرانی، ناهید جلالیان الهی، نجمه مهاجری، کیارش قزوینی، سارا تقدیسی، محمدرضا قفقازی، مهدیه متقی، رزیتا داودی،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص مولکولی به‌روش تقویت اسیدهای نوکلییک که تحت عنوان واکنش زنجیره پلی‌مراز (Polymerase chain reaction, PCR) شناخته می‌شود به‌تازگی مطرح گردیده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه روش تشخیصی اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز نسبت به کشت از نظر حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در تشخیص بیماری سل ریوی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، نمونه خلط ۵۸ بیمار مشکوک به سل ریوی مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد، از ابتدای فروردین تا پایان اسفند ۱۳۹۶، گردآوری گردید. نمونه‌ها در کمتر از ۷۲ ساعت تحویل آزمایشگاه شد. از بیماران سه نوبت نمونه گرفته شد، در بیمارانی که قادر به تولید خلط نبودند برونکوسکوپی و برونکوآلوئولار لاواژ انجام شد. پس از ۲۴ ساعت، جواب اسمیر گزارش شد. روش کشت به‌عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد و حساسیت و ویژگی واکنش زنجیره پلی‌مراز و اسمیرخلط با آن مقایسه گردید.
یافته‌ها: بیماران در محدوده سنی بین ۱۸ تا ۸۹ سال بودند. از بین ۵۸ سل ریوی مشکوک، در روش کشت وجود بیماری در ۲۵ مورد (۴۳/۱%)، روش اسمیر اسید فست وجود بیماری در ۲۷ بیمار (۴۶/۶%) و روش واکنش زنجیره پلی‌مراز در ۲۴ بیمار (۴۱/۴%) تایید و به اثبات رسیده است. حساسیت اسمیر خلط در تشخیص سل ریوی ۱۰۰% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۲/۶% و منفی ۱۰۰% می‌باشد. حساسیت روش واکنش زنجیره پلی‌مراز، ۸۸% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۱/۷% و منفی ۹۱/۲% می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه از بین دو روش اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز، روش اسمیر اسید فست دارای حساسیت بالاتری در تشخیص سل ریوی نسبت به واکنش زنجیره پلی‌مراز داشته و ویژگی هر دو روش یکسان بوده است.

محمد رضا امینی، محمدرضا مهاجری تهرانی، ندا مهرداد، مهناز سنجری، مریم اعلاء، ندا علیجانی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت پا شایعترین عارضه دیابت است که می‌تواند باعث آمپوتاسیون اندام تحتانی شود. درمان عفونت نیازمند توجه ویژه به شرایط بیماری، گرفتن نمونه مناسب برای کشت، انتخاب دقیق آنتی‌بیوتیک، تعیین نیاز بیمار به مداخله جراحی و ارایه انواع مراقبت زخم می‌باشد. یک رویکرد نظام‌مند و مبتنی بر شواهد به عفونت پای دیابتی، منجر به پیامد بهتر می‌شود. از این‌رو این مقاله با هدف بومی‌سازی راهنمای بالینی IWGDF در حیطه عفونت زخم پای دیابتی انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه، بومی‌سازی راهنمای بالینی بین المللی مبتنی بر شواهد عفونت زخم پای دیابتی با استفاده از متدولوژی ADAPTE و طی سه مرحله آماده‌سازی،‌‌ پذیرش یا اقتباس و نهایی‌سازی انجام شد. به‌منظور ارزیابی کیفیت راهنمای بالینی منتخب از ابزار AGREEII استفاده شد.
یافته‌ها: راهنمای بالینی IWGDF2015 به‌عنوان راهنمای بالینی منتخب انتخاب گردید. راهنمای بالینی بومی شده با توجه به امکانات و دسترسی به تجهیزات و داروها در ایران به‌صورت 26 توصیه با ذکر دلایل در تشخیص و درمان عفونت‌های زخم پای دیابتی بیان شده است.
نتیجه‌گیری: توصیه‌های ذکر شده با توجه به محدودیت‌ها و تجهیزات داخل کشور ارایه شده ولی در مجموع چالش‌هایی همچون پایش درمان عفونت، مدت زمان مطلوب درمان آنتی‌بیوتیکی، دیدگاه‌های بهینه درمان مطلوب عفونت در کشورهای کم درآمد، زمان و نوع مطالعات تصویربرداری، انتخاب درمان‌های طبی یا جراحی، شرایط بستری بیماران و تفسیر مناسب تست‌های مولکولار میکروبیولوژیکی در عفونت‌های پای دیابتی مطرح می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb