جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای مهربانی

کبری بامداد مهربانی، ماهرو میراحمدیان، کاظم محمد،
دوره ۵۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۵ )
چکیده

مبتلایان به بتا تالاسمی ماژور برای جبران کم خونی بطور مرتب خون، و برای حذف آهن اضافی دسفرال دریافت می نمایند. مقایسه ایمونوگلوبولین و کمپلمان در سرم این بیماران با طیف طبیعی نشان دهنده افزایش معنی دار IgA و IgG و IgM با (P<۰,۰۰۱) و کاهش C۳ و C۴ است. آنالیز رگرسیون موید وجود همبستگی بین تعداد دفعات تزریق خون و فاکتورهای ایمونولوژیکی مذکور است یعنی با بالا رفتن تعداد دفعات تزریق، ایمونوگلوبولین ها افزایش و کمپلمان کاهش می یابد همچنین این بررسی نشان می دهد که استفاده از خون شسته شده و دریافت منظم دسفرال از افزایش فوق العاده ایمونوگلوبولین ها و یا کاهش کمپلمان جلوگیری بعمل می آورد.


سیدجمال هاشمی، پریوش کردبچه، رضا ملک زاده، مریم مهربانی،
دوره ۶۴، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۸۵ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده طولانی مدت از آنتی‌اسید و آنتی‌بیوتیک در ضایعات گوارشی می‌تواند زمینه‌ساز کلونیزاسیون قارچ‌ها در دستگاه گوارش به ویژه معده باشد. این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع عفونت قارچی در بیماران مبتلا به گاستریت، دئودنیت و اولسرهای پپتیک انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی و مقطعی می‌باشد. پس از نمونه‌گیری از ۳۰۰ بیمار مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شریعتی تهران طی یک سال که مبتلا به عوارض فوق بودند (و به روش اندوسکوپی اثبات شده بود)، نمونه‌های مورد نظر تحت آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت قرار گرفته و نتایج به دست آمده ثبت گردید.
یافته‌ها: از مجموع ۳۰۰ بیمار مورد بررسی، تعداد ۴۴ مورد (۷/۱۴%) آلوده به قارچ مخمری بودند که در این میان ۳۰ مورد (۲/۶۸%) کاندیدا و ۱۴ مورد (۸/۳۱ %) مخمری از سایر انواع بود. در بین گونه‌های مختلف، کاندیدا آلبیکنس با تعداد ۲۶ مورد (۷/۸۶%) بیشترین سهم را به خود اختصاص داد. میزان آلودگی به قارچ در زنان (۳/۱۹%) و در مردان (۳/۱۰%) بود که اختلاف معنی‌دار آماری بین دو جنس معنی‌دار بود. بیشترین میزان آلودگی در گروه سنی ۷۰-۵۰ سال گزارش شد.
نتیجه‌گیری: در این بررسی مشخص شد که ۷۰% افرادی که دارای آلودگی قارچی بودند، سابقه مصــــرف آنتی‌ بیوتیک و آنتی‌اسید با مدت زمانی بیش از ۳ ماه را داشتند و اختلاف معنی‌داری بین آنها و گروهی که سابقه مصرف دارو نداشتند وجود داشت.درصد آلودگی به کاندیدا آلبیکنس در جامعه مورد بررسی یعنی در ۳۰۰ بیمار بررسی شده برابر ۱۰% گزارش گردید و این رقم برای کاندیدا تروپیکالیس ۷/۰% و برای کاندیدا کروزیی ۳/۰% بود.


حمیرا حمایلی مهربانی، پروین میرمیران، فرشته بایگی، فریدون عزیزی،
دوره ۶۵، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده

با توجه به افزایش نیاز به انرژی و مواد مغذی مورد نیاز برای رشد و تکامل سریع در دوران نوجوانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی میانگین تعداد وعده‌های غذایی دریافتی نوجوانان در طول این دوره زندگی و ارتباط آن با تامین مواد مغذی مورد نیاز انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ۳۶۷ نوجوان ۱۹-۱۰ ساله به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. دریافت‌های غذایی با استفاده از یادآمد ۲۴ ساعته جمع‌آوری شد. افراد بر اساس تعداد وعده‌های دریافتی به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول: کمتر از چهار وعده، گروه دوم چهار تا شش وعده و گروه سوم هفت وعده یا بیشتر در روز مصرف می‌کردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون ANCOVA، Bonferroni و تعدیل اثر سن، جنس، کل انرژی دریافتی بود. مقادیر مواد مغذی دریافتی با مقادیر توصیه شده Dietary Reference Intake مقایسه گردید.

یافته‌ها: دریافت‌های غذایی سه گروه در میزان مصرف سبزی‌ها و گروه گوشت و جانشین‌هایش تفاوت معنی‌داری نداشت. در افرادی که کمتر از چهار وعده در روز مصرف کرده بودند میوه و لبنیات دریافتی نسبت به دو گروه دیگر کمتر (۰۱/۰P<) و ویتامین ث و ریبوفلاوین دریافتی در حد مطلوب بود درحالی‌که درصد قابل توجهی از افراد سه گروه مقادیر ناکافی کلسیم، روی، مس، منیزیوم و پیریدوکسین در مقایسه با مقادیر توصیه شده دریافت کرده بودند. افزایش تعداد وعده‌های غذایی با تامین منیزیوم، کلسیم، فسفر، ویتامین ث، ریبوفلاوین و پیریدوکسین ارتباط داشت.

نتیجه‌گیری: دریافت‌ ناکافی اغلب ریز مغذی‌های مهم در نوجوانان به چشم می‌خورد. می‌توان با افزایش تعداد وعده‌های غذایی، بدون افزایش کل انرژی دریافتی کیفیت رژیم غذایی را بهبود بخشید


کبری بامداد مهربانی، محمود اکبریان، منصور ثالثی، زهرا غفلتی، ساناز توسلی،
دوره ۶۶، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: اجزای مسیر کلاسیک کمپلمان در پاتوژنز بیماری SLE دخالت دارند، لذا بر آن شدیم تا برای ارزیابی فعالیت بیماری به بررسی فعالیت مسیر کلاسیک کمپلمان CH۵۰ و اندازه‌گیری C۴, C۳ C۳d, C۴d, SC۵b-۹، در بیماران بپردازیم و نتایج را در بیماران مرحله غیرفعال (inactive) با بیماران مرحله فعال (flare) مقایسه نماییم.

روش بررسی: در این مطالعه تعداد ۷۸ بیمار زن که ۲۴ نفر از آنها در گروه فعال (SLEDAI,۲K>۶)  و ۵۴ نفر در گروه غیرفعال (SLEDAI.۲K≤۶) بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. CH۵۰ سرمی بر اساس همولیز و C۴, C۳، به روش نفلومتری و C۳d،C۴d ، SC۵b-۹ با روش ELISA اندازه‌گیری شدند. اطلاعات به‌دست آمده توسط نرم‌افزار آماری  SPSS بررسی شده و نتایج با هم مقایسه گردیدند.

یافته‌ها: با توجه به آنالیز اطلاعات، صرفاً میانگین C۴d SE)±(Mean در گروه فعال و غیرفعال اختلاف معنی‌داری را نشان داد. بدین معنی که در گروه غیرفعال میزان C۴d در مقایسه با فعال بیشتر بوده است. اما در میانگین سایر فاکتورها یعنی: C۳، C۴، SC۵b-۹، CH۵۰، C۳dCic-raji، اختلاف معنی‌داری دیده نشد. ضمناً همبستگی معنی‌داری بین سطح C۳ و C۴ مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: چون میانگین C۴d در دو گروه فعال و غیرفعال اختلاف معنی‌داری‌ را نشان می‌داد، شاید بتوان از آن به عنوان بیومارکر برای نشان دادن فعالیت بیماری استفاده کرد. به علاوه وجود همبستگی بین سطح C۳ و C۴ به نوعی می‌تواند موید فعال بودن مسیر کلاسیک در این بیماران باشد.


فرهاد دریانوش، حسین جعفری، اسکندر رحیمی، داوود مهربانی، فیروز سلطانی،
دوره ۷۱، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: آدیپوکین‌ها پپتیدهایی هستند که بر متابولیسم انرژی کل بدن تاثیر می‌گذارند. دانش ما درباره تغییرات ویسفاتین، IL-۶ و TNF-α به‌دنبال یک فعالیت ورزشی تناوبی شدید اندک است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۴۵ سر موش ماده نژاد اسپراگوداولی به‌طور تصادفی به سه گروه مساوی پیش‌آزمون، کنترل و تمرینی تقسیم شدند. برنامه تمرینی تناوبی شامل دویدن بر روی تردمیل، به‌صورت سه جلسه   در هفته به‌مدت هشت هفته انجام گرفت. نمونه‌های خونی گرفته شد و تست‌های الایزا و تحلیل واریانس صورت گرفت.
یافته‌ها: تمرینات تناوبی شدید باعث کاهش معناداری در سطوح پلاسمایی ویسفاتین (۰۳۶/۰P=)، IL-۶ (۰۰۹/۰P=) و TNF-α (۰۲۲/۰P=) در بین گروه‌ها گردید. همبستگی معناداری بین تغییرات ویسفاتین و TNF-α (۰۶۲/۰P=)، ویسفاتین و IL-۶ (۱۰۳/۰P=) و TNF-α و IL-۶ (۳۸۵/۰P=) مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: احتمالا تغییرات TNF-α و IL-۶ با شدت و مدت فعالیت در ارتباط است و عواملی به‌جز کاهش وزن، در کاهش ویسفاتین پلاسما موثر هستند. از این رو کاهش این آدیپوکین‌ها می‌تواند باعث کاهش بیماری‌های متابولیکی شود.


صدیقه صفری، اکرم عیدی، مهرناز مهربانی، محمدجواد فاطمی، علی‌محمد شریفی،
دوره ۸۱، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت یک بیماری دژنراتیو مفصلی و شایعترین نوع آرتریت است که سبب درد، ناتوانی و اختلال در عملکرد بیماران می‌شود. قند خون بالا به واسطه‌ استرس اکسیداتیو و افزایش میزان گونه‌های فعال اکسیژن و ایجاد واسطه‌های التهابی برغضروف تاثیر می‌گذارد. از آنجایی که درمان‌های دارویی برای استئوآرتریت کوتاه مدت و غیرموثر هستند، نیاز به درمان‌های جدید جهت درمان استئوآرتریت وجود دارد. استفاده از محلول رویی سلول‌های بنیادی مزانشیمی یا سیکریتا که حاوی محصولات ترشحی ازقبیل فاکتورهای رشد و سیتوکین‌ها است به‌عنوان یک جایگزین مناسب جهت درمان استئوآرتریت درنظر گرفته شود. هدف از این مطالعه اثرات سیکریتا براسترس اکسیداتیو القا شده توسط غلظت بالای گلوکز در کندروسیت‌های انسانی C۲۸I۲ می‌باشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر به‌صورت تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۹ در گروه فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. اثر سیکریتا و غلظت بالای گلوکز بر میزان بقای سلول‌های غضروفی C۲۸I۲ توسط آزمون WST۱ بررسی گردید. سپس تاثیر سیکریتا بر بیان mRNA، کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز I (SOD۱) و گلوتاتیون اس ترانسفرازها I (GSTP۱) در گروه‌های درمانی و غیردرمانی مقایسه شدند.
یافته‌ها: پیش‌درمانی کندروسیت‌های انسانی C۲۸I۲ با سیکریتا سبب افزایش بیان ژن‌های CAT، SOD۱ و GSTP۱ در سلول‌های مجاورت داده شده با غلظت گلوکز بالا نسبت به گروه درمان‌نشده می‌شود.
نتیجه‌گیری: سیکریتا می‌تواند در سلول‌های غضروفی تحریک‌شده توسط غلظت بالای گلوکز، استرس اکسیداتیو را ازطریق افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی کاهش دهد و چون استرس اکسیداتیو از مکانیسم‌های اصلی آسیب غضروف می‌باشند، سیکریتا می‌تواند در جلوگیری از پیشرفت استئوآرتریت مفید باشد.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb