جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مهرپور

سید محمد رضا مرتضوی‌زاده، محمد باقر اولیاء، گلبرگ مهرپور،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم دیستروفی سمپاتیکی واکنشی (RSDS) بیماری با علت نامشخص است که با درد ، تورم، محدودیت حرکت، تغییرات پوستی و وازوموتور و کاهش بافت استخوانی استخوان به صورت موضعی در انتهای اندام مشخص می شود. فاکتورهای خطر متعددی برای این بیماری مطرح شده که یکی از آنها داروها می باشند. در بین داروهای ایجاد کننده این بیماری می توان به سیکلوسپورین اشاره کرد.
معرفی بیمار: آقای 33 ساله با سابقه لوکمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) به دنبال پیوند مغز استخوان، دچار GVHD شده و سپس تحت درمان با سیکلوسپورین قرار می گیرد و دو ماه پس از مصرف دارو با درد و تورم دیستال هر چهار اندام مراجعه می کند. تست های آزمایشگاهی به غیر از تست های عملکرد کبدی نرمال بودند. با شک بالینی به سندروم دیستروفی سمپاتیکی واکنشی از بیمار اسکن سه فازی رادیونوکلئیدی به عمل آمد که در فاز تاخیری افزایش جذب را در نواحی زانو، ساق، پاها و دست ها در مرحله عروقی و استخوانی نشان داد. بر اساس یافته های بالینی و اسکن تشخیص RSDS گذاشته شد.
نتیجه گیری: با توجه به این گزارش و گزارشات مشابه به نظر می رسد که سیکلوسپورین را می توان به عنوان یکی از علل سندروم دیستروفی سمپاتیکی واکنشی در نظر گرفت.


رضا شهریار کامرانی، رامین حاج زرگر باشی، سعیدرضا مهرپور، آرش شرافت وزیری، مریم طباطبائیان،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آسیب تاندون‌های فلکسور دست مشکلی پیش روی جراحان است که برای آن روش‌های متفاوتی وجود دارد که از این میان روش pull out می‌باشد که با وجود مزایای فراوان دارای اشکالاتی در ساختار می‌باشد. آنچه در تکنیک‌های مختلف مشترک می‌باشد، این است که پس از انجام این روش باید برای مدتی انگشت ترمیم شده را بی‌حرکت کنیم تا خطر پارگی تاندون از ناحیه گره با شروع حرکت به‌حداقل برسد. از طرف دیگر بی‌حرکتی در انگشت منجر به ایجاد چسبندگی در تاندون به‌عنوان یکی از مهمترین عوامل عدم موفقیت ترمیم تاندون شناخته شده است. از این رو در این مطالعه با ارائه تکنیکی جدید سعی در اصلاح اشکالات شده است.

روش بررسی: 80 انگشت را که با آسیب‌های متفاوت از جمله پارگی در زون یک فلکسورها، بعضی از پارگی‌های تاندون فلکسور در زون دو، گرافت تاندونی به‌صورت یک یا دو مرحله، تحت جراحی با تکنیک جدید قرار دادیم. در این گره تاندونی مسیر اعمال نیرو عمود بر مسیر تاندون بوده و اضافه بر آن، این گره، تاندون را در اطراف در بر می‌گیرد و لذا با کشیده شدن نخ گره، گره محکم‌تر می‌شود. 

یافته‌ها: نتیجه از لحاظ پاسخ به pull out 97% خوب و 3% ضعیف و همچنین نتیجه جراحی (عملکرد بیماران) 9/23% عالی، 2/52% خوب 9/17% متوسط و 6% ضعیف بود. 

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج قابل قبول به‌دست آمده می‌توان برای بیمار بعد از جراحی حرکات فعال و غیر فعال را سریع‌تر شروع نمود. برای تکمیل نتیجه مطالعه بهتر است در مطالعاتی دیگر این روش جراحی جدید با روش‌های قدیمی مقایسه شود. همچنین در مطالعات بیومکانیک می‌توان قدرت این گره را مورد ارزیابی قرار داد.


رضا شهریار کامرانی، سعیدرضا مهرپور، رامین حاج‌زرگرباشی، مریم طباطبائیان،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری کین‌باخ نکروز آوسکولار استخوان لونیت است که اگر درمان نشود اغلب پیشرونده است. با توجه به تئوری‌های موجود برای بیماری کین‌باخ که برای جراحان وجود داشت روش‌های درمانی و جراحی متعددی برای این بیماری پایه‌گذاری شد که هیچ یک درمان قطعی نبوده است و در حال حاضر هیچ درمان جراحی که بتواند موجب درمان قطعی این بیماری شود وجود ندارد. عمل‌های جراحی پیشنهاد شده اکثراً با عوارض زیادی نیز همراه بوده‌اند. در این مطالعه روش درمان جدیدی برای این بیماری ارائه شده است که در عین سادگی و بدون عارضه بودن نتایج مشابهی با عمل‌های متداول این بیماری دارد. در این مطالعه به دنبال بررسی نتایج بیماران به کمک یک روش جراحی بسیار ساده به نام core decompression هستیم.

روش بررسی: در این طرح 11 بیمار مبتلا به کین‌باخ در مراحل I-IIIb با روش جدید core decompression استخوان لونیت تحت جراحی قرار گرفتند و شدت درد، محدوده حرکات و توانایی انجام کارهای روزمره و معیارهای رادیوگرافیک بیماران پس از دو سال مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: سن متوسط افراد شرکت‌کننده 29 سال و هشت بیمار مرد بودند. معیار سنجش درد (VAS) از 5/87 پیش از عمل به 5/13 پس از آن رسید که اختلاف معنی‌دار بود همچنین میزان بهبود عملکرد بیماران (DASH) از 84 به 14 با (001/0p<) رسید و محدوده حرکات نیز به صورت محسوسی بهبود یافت 63% افراد از نتایج بسیار راضی 18% راضی بودند و در 18% نیز وضعیت تغییر نکرده بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه حال حاضر نشان می‌دهد که این روش جدید ساده بوده و می‌تواند روشی تاثیرگذار در درمان این بیماری باشد.


سعیدرضا مهرپور، محمدرضا طوافی، رضا سربی، محمدرضا آقامیرسلیم،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک استخوان فمور حدود 34-10 درصد کل شکستگی‌های مفصل لگن را تشکیل می‌دهند. درمان شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک برای جراحان ارتوپد همواره یکی از چالش‌برانگیزترین موضوعات بوده است. تاکنون تکنیک‌های متفاوتی در شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌ تروکانتریک استفاده شده است. بعضی از این تکنیک‌های مورد استفاده در جراحی با عوارض و مشکلات فراوانی همراه هستند. لذا با توجه به مطالعات قبلی و نتایج آن‌ها بر آن شدیم تا مطالعه‌ای را طراحی کنیم که در آن بتوانیم کارایی فیکساسیون بیولوژیک در شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک استخوان فمور را بررسی کنیم.  
روش بررسی:
 
در این مطالعه 20 بیمار با شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک استخوان فمور بررسی شدند. بیماران به صورت بالینی برای درد، میزان حرکت مفاصل هیپ و زانو، انحرافات چرخشی و اختلاف طول دو پا بررسی شدند، در ضمن، چگونگی جوش‌خوردگی بر اساس یافته‌های رادیوگرافی بررسی شد.
یافته‌ها:
 
از بیست و سه بیمار پذیرفته شده با شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک، 20 بیمار وارد مطالعه شدند. بر اساس طبقه‌بندی Seinheimer، چهار بیمار دچار شکستگی از تیپ سه، 9 شکستگی از تیپ چهار و هفت نفر از بیماران دچار شکستگی از نوع پنج بودند. در هشت بیمار فیکساسیون با پیچ دینامیک کندیلار Dynamic Condylar Screw (DCS) و در 12 نفر دیگر با پیچ دینامیک هیپ Dynamic Hip Screw (DHS) انجام شد. جوش‌خوردگی در تمام بیماران دیده شد. هیچ‌کدام از بیماران درد یا اختلال حرکت نداشتند.
نتیجه‌گیری: 
با توجه به نتایج به‌دست آمده، نویسندگان صفحه‌گذاری ساب ‌ماسکولار در شکستگی‌های چند قطعه‌ای ساب‌تروکانتریک را پیشنهاد می‌کنند.


فریبا یدالهی، مسعود مهرپور،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با اجرای تمرین‌های هدفمند توانبخشی عصبی می‌توان مهارت خاصی را در یک فرد سالم ایجاد کرد و نیز به بازتوانی در اندام‌ها دست یافت. پشتوانه این فرضیه، نوروپلاستیسیتی در مغز است. در صورت بروز اختلال در سامانه مرکزی اعصاب، قشر حرکتی و یا سنسوری مغز، یادگیری حرکت دستخوش تغییر و در بیشتر موارد دچار اختلال می‌گردد. با پژوهش در رهیافت کنترلی مغز در مورد نحوه استخدام المان‌های حرکتی در محیط بیرونی، مدل‌سازی بازتوانی عصبی امکان‌پذیر می‌گردد. هدف از مطالعه کنونی، مروری بر مطالعاتی است که به بررسی نقش نوروپلاستیسیتی مغزی و عوامل مرتبط با آن در بازتوانی عصبی-حرکتی پرداخته‌اند.
روش بررسی: برای تدوین مقاله کنونی به منابع مربوط از ژانویه ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۱۷ استناد گردیده است. به‌این‌منظور با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی Google Scholar، ProQuest، PubMed، Web of Science و نیز با ترکیب کردن واژه‌ها، جستجو صورت پذیرفته و در مرحله اول ۴۱ مقاله مرتبط با موضوع انتخاب گردید. سپس از بین این مقالات و بر مبنای یک روش گزینشی هدفمند، مقالاتی که محتوای آن‌ها با موضوع مطالعه مرتبط بودند، برگزیده شدند.
یافته‌ها: بررسی مطالعات نشان داد، تقویت نوروپلاستیستی مغز فرآیند یادگیری فعالیت‌های حرکتی و بهبودی را تسهیل می‌بخشد و برای بازتوانی افراد دچار سکته مغزی می‌توان بر روی سینرژی‌های عضلاتی که الگوی فعالیت آن‌ها پس از سکته دچار تغییر شده است تمرکز کرد.
نتیجه‌گیری: به حداکثر رساندن میزان نوروپلاستیسیته مغزی برای ارایه بیشترین پتانسیل جهت رسیدن به موفقیت بیشتر در درمان‌های توانبخشی به‌دنبال اختلالات عصبی است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb