جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای موحدی

جهانشاه صالح، امیر موحدی،
دوره 14، شماره 2 - ( 2-1335 )
چکیده

یک مورد پریتونیت ژنرالیزه بعد از زایمان که به کمک هیبرناسیون و اکرومایسین داخل وریدی و عضلانی وخوراکی معالجه گردیده شرح داده شده است.
این مشاهده بخوبی نشان می دهد که امروزه با پیدایش آنتی بیوتیکهای جدید وسائل وطرق نوین درمانی عفونتهای شدید صفاقی زایمان که در سابق مرگ و میر یادداشت قابل درمان ومعالجه کامل بوده و نتایج درخشانی از تجویز آنتی بیوتیکها گرفته می شود.


ابوتراب نفیسی، عباسعلی موحدیان،
دوره 14، شماره 9 - ( 1-1336 )
چکیده


مهدی امیر موحدی، سیمین آذری،
دوره 24، شماره 2 - ( 2-1345 )
چکیده


امیر موحدی، بهجت نیا،
دوره 24، شماره 9 - ( 1-1346 )
چکیده


نفیسی، موحدیان،
دوره 25، شماره 9 - ( 1-1347 )
چکیده


مصطفی معین، مسعود موحدی، ابوالحسن فرهودی،
دوره 55، شماره 3 - ( 2-1376 )
چکیده

سندرم افزایش IgE یک بیماری کمبود اولیه ایمنی است که تظاهرات اصلی آن آبسه های مکرر استافیلوکوکی و افزایش شدید مقدار IgE سرم است. محل این آبسه ها در پوست، ریه ها، مفاصل و سایر نقاط بدن است و مخصوصا بدنبال پنومونی استافیلوکوکی، تمایل به تشکیل پنوماتوسلهای مقاوم وجود دارد. تاکنون علل ایمونولوژیک این بیماری نادر کمبود ایمنی ناشناخته است، ولی نوع نارسایی لنفوسیتهای T مطرح است که منجر به افزایش تعداد ائوزینوفیلها می شود. در این مطالعه جنبه های بالینی و ایمونولوژی در 11 بیمار دچار سندرم HIE مورد بررسی قرار گرفت.


زهرا پورپاک، اصغر آقامحمدی، ابوالحسن فرهودی، محمد قرگزلو، مصطفی معین، مسعود موحدی، زهرا چاوش زاده، لیلا جدید، نیما رضایی،
دوره 62، شماره 5 - ( 5-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری نقص ایمنی متغیر شایع (Common variable immunodeficiency: CVID) یکی از بیماری های نقص ایمنی اولیه می باشد که با هایپوگاماگلوبولینمی و عفونت های مکرر تظاهر پیدا می کند. دستگاه تنفس یکی از شایعترین ارگان های درگیر در بیماران مبتلا به CVID می باشد و پنومونی از شایعترین تظاهرات گرفتاری در دستگاه تنفس تحتانی است. استفاده از فرآورده های ایمونوگلوبولین در مبتلایان به CVID یک روش درمانی مناسب و انتخابی می باشد که در طی دو دهه اخیر باعث کاهش عفونت ها در بیماران مبتلا به CVID شده است. هدف از این مطالعه تعیین اثر ایمونوگلوبولین وریدی در کاهش دفعات بروز پنومونی در این بیماران می باشد.

مواد و روش ها: بدین منظور 26 بیمار مبتلا به CVID که در بخش ایمونولوژی و آلرژی مرکز طبی کودکان تشخیص داده شده و حداقل 9 ماه تحت نظر و درمان با ایمونوگلوبولین وریدی (IVIg) بودند، وارد مطالعه شدند که اطلاعات مورد نیاز جهت ثبت تعداد دفعات بروز پنومونی و دفعات بستری در بیمارستان قبل و پس از دریافت IVIg از پرونده بیماران استخراج گردیده است.

یافته ها: از میان 26 بیمار مبتلا به CVID، شانزده بیمار مذکر و ده بیمار مونث بوده اند. میانگین سنی آنها 5.1±13.4 سال (محدوده: 4.5 تا 26.5 سال) و میانگین مدت زمان پیگیری 51.8±72.2 ماه (محدوده: 5 تا 189 ماه) بوده است. از 26 بیمار مبتلا به CVID در طی این مطالعه 80.5% آنها قبل از دریافت IVIg مبتلا به پنومونی شده اند که پس از درمان با IVIg به 34.6% تقلیل یافته است (P=0.0017). دفعات ابتلا به پنومونی به ازا هر بیمار در یکسال از 3.3 قبل از درمان به 0.6 پس از دریافت IVIg کاهش یافته است (P<0.0005). همچنین 88.5% بیماران قبل از دریافت IVIg سابقه بستری در بیمارستان بعلت عفونت داشته اند که پس از درمان با IVIg به 46% تقلیل یافته است (P=0.0025). دفعات بستری بیمار به ازا هر بیمار در یکسال از 3.4 قبل از درمان به 0.7 پس از دریافت IVIg کاهش یافت (P<0.0005).    

نتیجه گیری و توصیه ها: تشخیص زودرس بیماری CVID و درمان منظم بیماران مبتلا با IVIg می تواند نقش موثری در کاهش ابتلای به پنومونی و دفعات بستری ناشی از عفونت ها و عوارض آنها داشته باشد. این بیماران باید تحت پیگیری های منظم و دقیق قرار گیرند تا با مصرف مرتب و کامل IVIg امید به زندگی با کیفیت مطلوب را در این بیماران افزایش دهد.


محبوبه منصوری، مسعود موحدی، زهرا پورپاک، رزیتا اکرمیان، راهله شکوهی شورمستی، حبیبه مظفری، ابوالحسن فرهودی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آلرژی به شیر گاو شایع‌ترین آلرژی غذایی در سال اول عمر است. در حال حاضر تنها درمان پذیرفته شده در آلرژی غذایی پرهیز از آلرژن مربوطه می‌باشد. از آنجایی‌که شیر گاو ترکیب عمده رژیم غذایی شیرخواران می‌باشد این اقدام چندان منطقی و عملی نیست. هدف این مطالعه ارائه یک راهکار درمانی در بیماران مبتلا به آلرژی به شیر گاو است.

روش بررسی: تمامی بیماران با تشخیص قطعی آلرژی به شیر گاو از نوع با واسطۀ IgE که بین اسفند ماه 1383 تا آذر ماه 1384 به درمانگاه آلرژی مرکز طبی کودکان مراجعه نمودند، در دو گروه مداخله و کنترل وارد مطالعه شدند و پس از تکمیل پرسشنامه، در مورد گروه مداخله حساسیت‌زدایی خوراکی و در مورد گروه کنترل حداقل شش ماه پی‌گیری و بررسی بالینی و آزمایشگاهی به‌عمل آمد. در نهایت هر دو گروه از نظر علائم بالینی و نتایج IgE اختصاصی به شیر مجددا˝ بررسی شدند.

یافته‌ها: 20 بیمار مورد حساسیت‌زدایی خوراکی قرار گرفتند و 13 بیمار در گروه شاهد بودند. هر دو گروه از نظر میانگین سنی، جنسیت و علائم بالینی تقریبا˝ مشابه بودند. در پایان مطالعه در 18 نفر گروه مداخله (90%) حساسیت‌زدایی با موفقیت پیش رفت و در 14 نفر آنها (70%) به اتمام رسید. تمامی افراد گروه کنترل همچنان با مصرف شیر گاو علامت‌دار باقی ماندند.

نتیجه‌گیری: بیماران در طی متوسط 9 ماه حساسیت‌زدایی شدند، این اقدام در 90% بیماران موفقیت‌آمیز بوده و روند آن رو به اتمام است. نظر به علامت‌دار ماندن بیماران گروه کنترل در 100% موارد، روش حساسیت‌زدایی خوراکی می‌تواند یک درمان امیدوار‌کننده در آلرژی غذایی با‌شد.


مرحوم ابوالحسن فرهودی، قاسم آهنگری، زهرا چاوش‌زاده، اصغر رامیار، مسعود موحدی، محمد قره‌گزلو، مرضیه حیدر‌زاده، محمدرضا فضل‌الهی، محمد حسن بمانیان، فریبرز زندیه، محبوبه منصوری،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

همراهی موتاسیون ژن کد‌کننده الاستاز نوتروفیل (ELA2) با اختلالات نوتروپنی مزمن شدید نشان داده شده است و تنوع زیادی در موتاسیون این ژن گزارش شده است. این مطالعه به بررسی آنالیز ژن ELA2، تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی بیماران می‌پردازد.

روش بررسی: طی سالهای 84-1382، 21 بیمار با اختلالCyclic Neutropenia (CN) یا (SCN) Severe Congenital Neutropenia انتخاب و آنالیز ژن ELA2 با دو روش RT-PCR و Automated Capillary Sequencing انجام شد.

یافته‌ها: سندرم کاستمن و نوتروپنی دوره‌ای به‌ترتیب برای سه و 18 بیمار مطرح شد. یک یا دو موتاسیون در 18 مورد (7/85%) از کل بیماران مشاهده شد. همه بیماران SCN موتاسیون در ژن ELA2 داشتند، ‌که سه بیمار (7/16%) مبتلا به نوتروپنی CN فاقد موتاسیون این ژن بودند. فراوان‌ترین موتاسیون به‌ترتیب در اگزونهای چهار و دو بود. هفت بیمار در دو اگزون ژن موتاسیون داشتند. 16 مورد متفاوت از 18 موتاسیون شناسایی شد. متوسط سن بیماران 6/17±4/13 ماه بود. 9/61% از بیماران با هم نسبت فامیلی داشتند. در 21 بیمار، متوسط میزان مطلق نوتروفیل خون محیطی (ANC) 4/491±5/830 در هر mm3 بود. به‌طور متوسط هر بیمار 6/1±2/2 بار بستری شده است. بیماران CN به‌طور معنی‌داری میزان مطلق نوتروفیل بیشتری نسبت به گروه SCN داشتند، میزان ANC بین بیماران با و بدون موتاسیون اختلاف معنی‌داری نداشت. همه بیماران گروه SCN دارای دو یا بیش از دو عارضه عفونی بودند. عوارض عفونی بین دو گروه با و بدون موتاسیون و همچنین CN یا SCN اختلاف معنی‌دار نداشت.

نتیجه‌گیری: موتاسیون ژن ELA2 نقش قابل توجه در پاتوژنز اختلالات CN و SCN دارد. اختلال CN بیش از آنچه قبلا تصور می‌شد تنوع ژنوتیپی دارد. ارتباط معنی‌داری بین وجود موتاسیون و شیوع تظاهرات بالینی بیماران نوتروپنی CN و یا SCN وجود ندارد.


محمدرضا فضل‌الهی، زهرا پورپاک، مهدی یگانه، غلامعلی کاردر، انوشیروان کاظم نژاد، مسعود موحدی، محمد قرگزلو، رضافرید حسینی، ابوالحسن مرحوم فرهودی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

در سالهای اخیر تعداد گزارشات مربوط به واکنش‌های ازدیاد حساسیت فوری به کنجد رو به افزایش بوده است. لذا با توجه به مصرف زیاد این ماده غذایی در کشور ما، این مطالعه برای شناخت تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی و آلرژی به کنجد و تعیین شیوع آن در بین سایر آلرژن‌ها انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 250 بیمار با علایم بالینی آلرژی، انجام گرفت. بررسی بیماران شامل اطلاعات پرسشنامه مخصوص این مطالعه، انجام تست پوستی به روش پریک و اندازه‌گیری IgE اختصاصی به روش ELISA بود. تست پوستی با آلرژن کنجد و آلرژن‌های غذایی دارای واکنش متقاطع با آن (سویا، بادام‌زمینی و گردو) و بر حسب سن و شرح حال با آلرژن‌های استنشاقی و غذایی شایع انجام گردید. تست IgEاختصاصی فقط با آلرژن کنجد انجام شد.

یافته‌ها: از 250 بیمار با متوسط سنی 74/11 سال، 35 بیمار (1/14%) پریک مثبت به عصاره کنجد و 27 بیمار (4/18%) IgE اختصاصی مثبت با آلرژن کنجد داشتند. در مجموع با توجه به شرح حال بیماران، نتایج تست پریک و نیز IgE اختصاصی علیه کنجد، میزان شیوع آلرژی به کنجد پنج نفر(2%) محاسبه گردید. از نظر علائم بالینی، در بیماران حساس به کنجد به‌طور معنی‌داری، کهیر و درماتیت شایع‌ترین علایم بیماری بوده و نسبت به افراد غیرحساس به این ماده، بیشتر مشاهده شد (008/0p=). در بیماران حساس به کنجد، به‌طور معنی‌داری فراوانی تست پوستی مثبت با آلرژن‌های غذایی دارای واکنش متقاطع با کنجد، نسبت به بیماران غیر حساس بیشتر بود (00/0p=).

نتیجه‌گیری: در این بررسی برای اولین بار در ایران کنجد را به‌عنوان یکی از علل شایع آلرژی غذایی (وابسته به IgE) و به ویژه از علل بروز آنافیلاکسی شناسایی کردیم. توجه به شرح حال بروز علائم با مصرف کنجد، استفاده از تست پریک می‌تواند در شناسایی این نوع آلرژی بخصوص در بیماران با علائم درماتیت - اگزما و کهیر کمک کننده باشد. همچنین مشاهده یک مورد آنافیلاکسی در بین پنج بیمار دچار آلرژی به کنجد نشانگر اهمیت این آلرژن در بین سایر آلرژن‌ها می‌باشد.


فاطمه محجوب، محمود حقیقت‌نژاد، مسعود موحدی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

امروزه نقص ایمنی در جرگه مهمترین علل مرگ و میر در جهان قرار گرفته است. در بین اختلالات اولیه نقص ایمنی، در بیماری‌هایی نظیر سندرم دی ژرژ و سندروم نقص ایمنی مختلط شدید (Severe Combined Immunodeficiency Syndrome)، تیموس آپلاستیک مشاهده می‌شود. هدف شناسایی بیشتر ساختار این تیموس‌ها و بررسی نقش آپوپتوز، مطالعه را برروی دو گروه تیموس طبیعی و آپلاستیک انجام دادیم.

روش بررسی: 12 بیمار با تیموس آپلاستیک (گروه مورد) و 11 بیمار با تیموس طبیعی (گروه شاهد) که در بین سال‌های 1377 تا 1382 به بیمارستان مرکز طبی کودکان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. تشخیص تیموس آپلاستیک بر مبنای کاهش شدید تیموسیت‌ها و فقدان اجسام ‌هاسال داده شده است. دو گروه از نظر سن، جنس، نسبت فامیلی بین والدین، وزن تیموس و میزان بروز مارکرهای CD3, CD8, CD20, CD30, CD45RO, CD68, CD79a, EMA, P53, Bcl2 با رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی مقایسه شدند. اطلاعات بالینی از پرونده بیماران استخراج و آزمایش‌ها نیز بر روی بلوک‌های پارافینه تیموس این بیماران در بخش پاتولوژی بیمارستان شریعتی انجام شد.

یافته‌ها: مبتلایان به نقص ایمنی با تیموس آپلاستیک محدوده سنی بین هفت روز تا 18 ماه با میانگین 50/4 ماه داشتند. 5/54 درصد افراد گروه شاهد و 3/58% افراد گروه مورد مونث بودند. 5/45% افراد گروه مورد و 1/9% افراد گروه شاهد والدین منسوب داشتند که از نظر آماری معنی دار بود. میانگین وزن تیموس در گروه شاهد 35/12 گرم و در گروه مورد 92/1 گرم بود که اختلاف معنی‌دار بود. Bcl2 به‌طور معنی‌داری در گروه مورد کمتر از گروه شاهد بروز پیدا کرده بود (038/0p=). میانگین درصد سلول‌های CD8+ در گروه مورد کمتر از گروه شاهد بود (051/0p=). میانگین درصد سلول‌های اپی‌تلیالی در تیموس‌های آپلاستیک بیشتر از گروه شاهد است (004/0p=) .میانگین درصد هیستیوسیت‌ها در تیموسهای آپلاستیک بیشتر از تیموس‌های نرمال است (006/0p=). تفاوت معنی‌داری بین دو گروه در بروز مارکرهای CD3, CD02, CD30, CD45RO, CD79a, P53 یافت نشد.
نتیجه‌گیری: افزایش آپوپتوز و خورده شدن سلول‌های تیموسیت توسط هیستیوسیت‌ها می‌تواند در بروز آپلازی تیموس نقش داشته و با مهار آپوپتوز می‌توان از بروز این روند جلوگیری نمود.


لاله شریفی، زهرا پورپاک، سعید بکایی، اکرم کریمی، محمد قراگزلو، مسعود موحدی، مصطفی معین،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین، جداسازی و حذف آلرژن‌های عامل آسم برونشیال موثرترین روش درمانی در این زمینه محسوب می‌گردد. اخیراً افزایش نگهداری از حیوانات خانگی موجب گشته که افراد در معرض بسیاری آنتی‌ژن‌های ناشناخته قرار بگیرند. مطالعات در این زمینه بسیار بحث‌انگیز می‌باشد نتایج برخی از مطالعات اپیدمیولوژیک بیانگر آن است که نگهداری از حیوانات باعث کاهش ریسک ابتلا به حساسیت و آسم می‌گردد. هدف از این تحقیق تعیین ارتباط سابقه نگهداری از حیوانات با احتمال بروز بیماری آسم است.
روش بررسی: یک مطالعه مورد- شاهدی بر روی 300 کودک آسماتیک مراجعه‌کننده به مرکز طبی کودکان طی دو سال صورت گرفت و سوالاتی چون نوع و جنس حیوان خانگی، وضعیت بلوغ حیوان، مکان نگهداری از حیوان، مدت زمان و هدف نگهداری از حیوان پرسیده شد. سوالات مشابهی از 300 فرد غیر آسمی همسن و همجنس با بیماران (گروه کنترل) پرسیده و ثبت گردید و نسبت شانس (Odds Ratio) برای ابتلا به آسم در افرادی‌که حیوان نگهداری می‌کردند محاسبه گردید.
یافته‌ها: نسبت شانس (OR) ابتلا به بیماری آسم در افراد دارای سابقه نگهداری از حیوانات 59/2 می‌باشد 21/4-60/1CI= و 001/0p<. دلیل اقتصادی مهمترین هدف در نگهداری حیوانات خانگی بوده است. اکثر حیوانات بالغ بوده و در خارج از منزل نگهداری شده‌اند. تفاوتی بین جنس نر و ماده مشاهده نشده‌ است.
نتیجه‌گیری: نگهداری از حیوانات خانگی عامل خطر مهمی در ابتلا به آسم می‌باشد در نتیجه به افراد مستعد ابتلا به آسم (افراد آتوپیک) توصیه می‌گردد که از نگهداری حیوانات اجتناب نمایند. در هر صورت انجام مطالعات بیشتر در ایران ضروری است.


لاله شریفی، زهرا پورپاک، سعید بکایی، اکرم کریمی، مسعود موحدی، محمد قراگزلو، مصطفی معین،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع آسم طی چندین دهه گذشته در جوامع صنعتی و در حال توسعه، افزایش داشته است. تاثیر استعمال دخانیات بر بروز آسم هنوز مورد بحث است. هدف مطالعه تعیین نسبت شانس (Odds Ratio) و حدود اعتماد Confidence Interval) 95%) آن برای ابتلا به بیماری آسم در کودکان مبتلا به آسم در معرض دود سیگار (Passive Smoking) در مقایسه با کودکان سالم بوده است.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه مورد- شاهدی (Case-Control) می‌باشد که در طول مدت دو سال از مبتلایان به آسم تحت نظر بخش ایمونولوژی و آلرژی مرکز طبی کودکان پرسشنامه‌ای مبنی بر اطلاعات دموگرافیک و سابقه مصرف سیگار توسط والدین تکمیل ‌گردید. گروه کنترل از کودکان غیر مبتلا به آسم با سن و جنس منطبق با بیماران انتخاب و با محاسبه Odds Ratio مقایسه دو گروه بیمار و شاهد انجام شد.
یافته‌ها: در طول مدت مطالعه 215 کودک مبتلا به آسم وارد مطالعه شدند که 63 بیمار در معرض دود سیگار بودند نسبت خطر (Odds Ratio) ابتلا به بیماری آسم در کودکانی که والدینشان روزانه بیش از پنج نخ سیگار می‌کشند نسبت به افرادی که کمتر سیگار می‌کشند و یا سیگار نمی‌کشند 38/2 برابر می‌باشد (01/0p<).
نتیجه‌گیری: سیگاری بودن والدین از عوامل خطر بیماری آسم کودکان است و خطر ابتلا به بیماری آسم در کودکان افرادی که روزانه بیش از پنج نخ سیگار می‌کشند 38/2 برابر می‌باشد. افزایش سطح آگاهی والدین که احتمالاً به‌دلیل افزایش تحصیلات است، در کاهش مصرف سیگار موثر است.


مهرناز مصداقی، محمد وجگانی، عیسی صالحی، جمشید حاجتی، عبدالفتاح صراف‌نژاد، مسعود موحدی، فریده برجیسیان، طاهره شهرستانی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: رینیت آلرژیک بیماری شایعی است که شیوع آن در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده و توجه زیادی به مکانیسم‌های بروز آن شده است. سایتوکاین‌های نوع 2 نقش موثری در ایجاد پاسخ‌های آلرژیک دارند. سلول‌های کشنده طبیعی (NK) می‌توانند این سایتوکاین‌ها را تولید کنند. این مطالعه جهت بررسی دسته‌های سلول‌های NK براساس تولید سایتوکاینی و تعداد آن‌ها در مبتلایان رینیت آلرژیک در مقایسه با افراد سالم انجام شد.

روش بررسی: 20 بیمار رینیت آلرژیک و 20 فرد سالم بررسی شدند. تعداد و سایتوکاین‌های داخل سلولی (IFN-γ و IL-4) سلول‌های NK توسط فلوسیتومتری بررسی گردید. همچنین سلول‌های NK توسط بیدهای مغناطیسی جدا و به‌مدت 72 ساعت کشت داده شدند. ترشح سایتوکاین‌های IL-4، IL-5، IL-10، IL-13 و IFN-γ در محیط کشت در حالت با و بدون تحریک به‌وسیله ELISA اندازه‌گیری شد. 

یافته‌ها: تعداد سلول‌های NK در گروه مورد به‌طور معنی‌دار بیشتر از گروه شاهد بود. درصد سلول‌های NK IL-4+ در گروه مورد بیشتر از شاهد بود، اما میزان سلول‌های IFN-γ+ تفاوتی نداشت. میزان ترشح سایتوکاین‌ها توسط سلول‌های NK در گروه مورد و شاهد تفاوت معنی‌دار نداشت اما میزان ترشح IL-13 پس از تحریک در گروه مورد به وضوح بیشتر از گروه شاهد بود. 

نتیجه‌گیری: تعداد سلول‌های NK در افراد مبتلا به رینیت آلرژیک بیشتر است و درصد قابل توجهی از آن‌ها IL-4 تولید می‌کنند.


علی فخرموحدی، عباسعلی ابراهیمیان، مجید میرمحمدخانی، سعیده قاسمی،
دوره 74، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی درد قفسه سینه عاملی مهم در بیماری عروق کرونر می‌باشد. از این‌روی این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین شدت درد قفسه سینه با شاخص‌های فیزیولوژیک در بیماران مبتلا به بیماری شریان کرونر انجام شد.

روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی روی 80 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان دکتر مفتح ورامین در محدوده زمانی فروردین تا شهریور ماه سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، ارتباط بین شدت درد قفسه سینه بیماران و شاخص‌های فیزیولوژیک مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 79/13±13/60 سال بود. میانگین شدت درد در بیماران برابر با 14/2±51/6 بود. یافته‌های مطالعه ارتباط معناداری بین میانگین شدت درد و شاخص‌های فیزیولوژیک بیماران نشان نداد (05/0<P).

نتیجه‌گیری: درد قفسه سینه هنوز هم ماهیتی ذهنی داشته و نمی‌توان از شاخص‌های فیزیولوژیک به منظور پیشگویی آن استفاده کرد. بنابراین نویسندگان به منظور شفاف شدن کامل ابعاد این موضوع انجام مطالعات بیشتر را توصیه می‌کنند.


هدا کشمیری نقاب، بهرام گلیایی، علی اکبر صبوری، علی اکبر موسوی موحدی،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص دقیق و زودهنگام بیماری‌ها به‌ویژه سرطان، به‌خصوص زمانی که بیماری هنوز ایجاد علامت نکرده و فرد احساس ناخوشی ندارد، مهم‌تر و آسان‌تر از درمان بیماری در مراحل پیشرفته و توأم با ظهور عوارض است.

روش بررسی: گرماسنجی روبشی تفاضلی، روشی انتخابی جهت بررسی خواص ترمودینامیکی واسرشته شدن پروتیین‌ها و استفاده از آن در شناسایی و تفکیک پروتیین‌های پلاسمایی می‌باشد. مایعات زیستی مانند خون، مایع مغزی- نخاعی، ادرار، مغز استخوان و بزاق حاوی داده‌های ارزشمندی از نوع و میزان پیشرفت بیماری می‌باشد.

یافته‌ها: نتایج حاکی از آن است که نمودار حرارتی حاصل از بیماری‌ها و سرطان‌ها در مراحل و شدت‌های مختلف، شکل‌های متفاوت و منحصر به فردی از خود بروز می‌نمایند که می‌تواند در تشخیص اولیه و زودهنگام بیماری‌ها از آن بهره برد.

نتیجه‌گیری: در این مقاله گرماسنجی روبشی دمایی، به‌عنوان یک روش جدید و حساس برای شناسایی نشانگرهای زیستی پروتیینی و در نهایت تشخیص بعضی بیماری‌ها معرفی می‌گردد.


الهام شکیبا، منیره موحدی، احمد مجد، مهدی هدایتی،
دوره 75، شماره 12 - ( اسفند 1396 )
چکیده

سرطان تیرویید یکی از بدخیمی‌های شایع غدد درون‌ریز است. پیشرفت‌های زیادی در مورد عوامل مولکولی بیماری‌زا مانند نقش اساسی مسیرهای پیام‌رسانی و اختلالات مولکولی آن در سال‌های اخیر انجام شده است. در حال حاضر درمان کارآمدی در مورد سرطان‌های تیرویید پیشرفته‌ای که شامل بدخیمی‌های خیلی کم تمایز یافته، آناپلاستیک و سرطان تیرویید متاستاتیک یا تمایز یافته عود کننده که به ید رادیو اکتیو پاسخ نمی‌دهند، وجود ندارد. در سال‌های اخیر، درمان‌های سرطان‌های پیشرفته تیرویید بر اساس شناسایی جهش‌های سرطان‌زای اصلی پیشنهاد شده است. اگرچه نتایج چند آزمایش در مرحله II نویدبخش است، هیچکدام از بیماران تحت درمان قرار گرفته کاملاً به درمان پاسخ نداده‌اند و درمان در بهترین حالت تنها در کنترل وضعیت بیماران مبتلا به بیماری پیشرفته موثر است. اپی‌ژنتیک به مطالعه تغییرات ارثی در بیان ژن گفته می‌شود که بدون تغییر در توالی DNA اولیه رخ می‌دهد. مکانیسم‌های اصلی تغییرات ژنتیکی و اپی‌ژنتیکی شامل جهش، افزایش تعداد کپی ژن و متیلاسیون نابه‌جای ژن است. نواقص اپی‌ژنتیکی در بیشتر سرطان‌ها وجود دارد. ژن‌هایی که در کنترل تکثیر سلولی و تهاجم دخالت می‌کند و همینطور ژن‌های خاص تمایز تیرویید در سرطان تیرویید دچار متیلاسیون نابه‌جا می‌شوند و همراه با تغییرات ژنتیکی موجب پیشرفت تومور می‌گردند. بسیاری از این تغییرات مولکولی، مارکرهای مولکولی جدیدی را برای پیش‌آگهی، تشخیص و هدف‌های درمانی در مورد سرطان تیرویید ارایه کرده است. موضوع این مقاله در مورد رایج‌ترین تغییرات ژنتیکی و اپی‌ژنتیکی در سرطان تیرویید است.

عباسعلی ابراهیمیان، علی فخرموحدی، راهب قربانی، حسین قاسمیان نیک،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات بخش‌های ویژه در زمان بلایا و فوریت‌ها، تکمیل بودن تخت‌های آن می‌باشد. بنابراین مطالعه‌ای با هدف توسعه سیستم تریاژ معکوس در بخش‌های ویژه با استفاده از سیستم آپاچی دو (APACHE II scoring system) انجام شد.
روش بررسی: در یک مطالعه طولی آینده‌نگر، ۴۲۰ بیمار بستری در بخش‌های ویژه داخلی وارد مطالعه شدند. نمره آپاچی دو به‌صورت روزانه تا زمان ترخیص بیمار از بخش ویژه گردآوری گردید. داده‌ها با استفاده از رگرسیون کاکس تحلیل شدند.
یافته‌ها: خطر نسبی ترخیص بیماران از ICU برابر با ۱/۰۳۴ بود. بر اساس میزان مرگ و مقدار خطر نسبی، بیماران در چهار سطح تریاژ معکوس قرار داده شدند. سطح اول (رنگ سبز)، سطح دوم (رنگ زرد)، سطح سوم (رنگ مشکی) و سطح چهارم (رنگ قرمز).
نتیجه‌گیری: در زمان بلایا و فوریت‌ها، اعضای تیم درمانی می‌توانند بر اساس شرح وظایف و اختیارات خود نسبت به ترخیص بیماران سطح اول تا سوم اقدام نمایند. اما بیماران سطح چهارم نباید از بخش‌های مراقبت ویژه ترخیص شوند.

پروانه صادقی مقدم، الهام فراست، حسین حیدری، زهرا موحدی، محمد آقاعلی،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش تعداد نوزادان نارس در کشور، نگرانی‌هایی در مورد عوارض مختص این گروه از نوزادان به وجود آمده است. از این‌رو این پژوهش در جهت ارزیابی اثربخشی فلوکونازول وریدی بر میزان ابتلا به عفونت قارچی و دیگر عوارض مرتبط در نوزادان نارس زیر g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش کارآزمایی میدانی انجام شد. مداخله شامل تزریق وریدی فلوکونازول در نوزادان با وزن تولد کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بیمارستان ایزدی قم بود. مداخله از تاریخ شهریور ۱۳۹۵ در تمام جمعیت مورد مطالعه انجام شده است. گروه کنترل به‌صورت گذشته‌نگر و از نوزادان بستری در بیمارستان ایزدی قم که پیش از شروع مداخله بستری بودند گرفته شد. پیامدهای مورد نظر (مانند نیاز به تزریق آمفوتریسین، مرگ، سپسیس و مدت زمان بستری) بین دو گروه با کنترل متغیرهای زمینه‌ای مقایسه شد.
یافته‌ها: پس از انجام مداخله از بین پیامدهای مورد بررسی، ابتلا به عفونت قارچی (از ۶۵ به ۴۸/۳%) و نیاز به تزریق آمفوتریسین (از ۲۷/۱ به ۵%) به‌طور معناداری کاهش پیدا کرد. میزان مرگ نیز پس از انجام مداخله از ۴۰ به ۲۸/۳% کاهش پیدا کرد اما این کاهش از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد تجویز فلوکونازول وریدی می‌تواند باعث کاهش عفونت در نوزادان با وزن کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه شود، ولی این مطالعه نتوانست تاثیر فلوکونازول بر کاهش مرگ، پنوموتوراکس، آپنه و نیاز به حمایت تنفسی را نشان دهد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb