جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای مولا

مصیب شهریار، اعظم شرفی، ابوالفضل امامدادی، نزارعلی مولایی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سرفه یکی از شایع‌ترین نشانه‌هایی که در مراقبت‌های سرپایی مورد توجه قرار می‌گیرد. از آن جهت که در تعداد کمی از مطالعات تاثیرات درمانی بکلوفن در درمان سرفه (خصوصاً مزمن) مورد ارزیابی قرار گرفته است، در این مطالعه تاثیرات و فعالیت ضدسرفه دوز 20 میلی‌گرمی خوراکی داروی بکلوفن در مقایسه با یکی از داروهای پرکاربرد ضد سرفه یعنی دکسترومتورفان، در بیماران دچار سرفه مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه‌کور، 120 بیمار مبتلا به سرفه مزمن (بیش از سه هفته) که در سال 1386 به کلینیک بیماری‌های ریه بیمارستان علی‌ابن‌ابیطالب (ع) شهر زاهدان مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران در دو گروه 60 نفره (گروه دریافت‌کننده بکلوفن با میانگین سنی 51/6±32/32 سال و گروه دریافت کننده دکسترومتورفان با میانگین سنی 06/5±54/31 سال) برای بررسی کاهش کیفی شدت، دوره و مدت زمان سرفه‌ها به مدت 14 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: در گروه دریافت‌کننده بکلوفن 3/73% بیماران و در گروه دریافت‌‌کننده دکسترومتورفان 65% بیماران کاهش علایم سرفه (شدت/ دوره/ مدت زمان) را داشتند. البته تفاوت معنی‌داری بین دو گروه از نظر کاهش شدت، دوره و مدت زمان سرفه مشاهده نشد (05/0p>). همچنین در کل بیماران عارضه جانبی دارویی مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: بکلوفن دارای اثرات کاهنده بر تعداد، شدت، دوره و مدت زمان دوره‌های سرفه و به نسبت بیشتر از داروی رایج دکسترومتورفان است. ولی با توجه به اینکه اختلاف معنی‌داری در این مطالعه مشاهده نشد، انجام تحقیقات دقیق‌تر و کمی توصیه می‌شود.
علی غفوری، ژامک خورگامی، سعادت مولانایی،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: شوانوم‌های دستگاه گوارش، تومورهای نادری هستند که بیشتر در بیماران با نوروفیبروماتوز دیده می‌شوند. موارد برخاسته از عصب واگ به ویژه به صورت اسپورادیک بسیار نادرتر می‌باشند.

معرفی بیمار: مرد 34 ساله‌ای با استفراغ‌، دیسفاژی و کاشکسی پیشرونده به مدت چهارسال مراجعه کرد. بررسی‌های متعدد پاراکلینیک اولیه طبیعی بودند. وی با تشخیص بی‌اشتهایی عصبی به مدت سه سال درمان شد ولی بهبودی نداشت. بررسی‌های بیشتر نشانگر توده‌ای در هیاتوس دیافراگم بود و در لاپاراتومی توده‌ای در ناحیه انتهایی مری یافت شد که به طور کامل رزکسیون شد. بررسی ایمونوهیستوشیمی شوانوم خوش‌خیم گزارش نمود. بیمار بعد از جراحی بهبود یافت و به زندگی طبیعی بازگشت.

نتیجه‌گیری: شوانوم عصب واگ می‌تواند با دیسفاژی و کاشکسی تظاهر نماید در حالی که بررسی‌های آندوسکوپیک اولیه طبیعی باشد. بیماران با مشکلات جسمانی بدون‌ تشخیص که به درمان‌های روانپزشکی پاسخ نمی‌دهند، باید مجدداً مورد بررسی قرار گیرند تا مشکلات جسمی بدون تشخیص نمانند.


کریم مولا، مهرنوش ذاکر کیش، علیرضا سمرباف زاده، ارمغان مروج آل‌علی،
دوره 68، شماره 2 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری بهجت یک بیماری التهابی مولتی سیستم با علت ناشناخته است که با اولسرهای آفتی مکرر دهانی، اولسرهای ژنیتال، درگیری چشمی و ضایعات پوستی شناخته می شود. از آنجا که جهش نقطه ای منفرد در ژن ریسک ترومبوز وریدی را افزایش می دهد، این تحقیق به منظور بررسی شیوع جهش مذکور در بیماران ،V فاکتور بهجتی استان خوزستان و ارتباط آن با علایم بالینی طراحی گردیده است. روش بررسی: تعداد یکصد بیمار بهجتی 44 مرد و 56 زن) شناخته شده براساس معیارهای بین المللی پس از انجام معاینات روماتولوژی، چشم پزشکی و ) پوست و بررسی درگیری سایر اندا مها وارد مطالعه شدند. گروه کنترل شامل 70 نفر افراد سالم علاقمند انتخاب شده از V لیدن گرفته شد. برای بررسی وجود جهش فاکتور V و از هر دو گروه نمونه خونی جهت بررسی وجود فاکتور 1% گروه کنترل دیده شد. اختلاف بین / در 10 % بیماران بهجتی و 4 V استفاده شد. یافت هها: جهش فاکتور PCR روش ،(% ضایعات عروقی این مطالعه شامل ترومبوز وریدی عمقی ( 7 .(p=0/ دو گروه از نظر آماری معنی دار بود ( 025 ترومبوز وریدی سطحی ( 5%)، استروک ( 1%) و واسکولیت رتین ( 39 %) بود. تمامی بیمارانی که ترومبوز وریدی عمقی داشتند در گروه بدون جهش قرار گرفتند. بین وجود ترومبوز وریدی عمقی و جهش فاکتور لیدن ارتباط معنی داری وجود نداشت. نیز بین سایر ضایعات عروقی و موتاسیون مذکور هیچ گونه ارتباطی وجود نداشت. از طرفی بین سایر .(p=0/ بین ترومبوز وریدی عمقی و درگیری اتاق قدامی چشم رابطه معنی داری وجود داشت ( 033 تظاهرات بالینی بیماری و وجود فاکتور لیدن نیز ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتیج هگیری: این تحقیق نشان می دهد که موتاسیون فاکتور لیدن در بیماران بهجتی ریسک ترومبوز وریدی عمقی را در این بیماران افزایش نم یدهد. موتاسیون مذکور رابطه ای با هیچ کدام از علایم بیماری نداشته ولی از بین علایم بالینی بیماران واجد ترومبوز عروقی عمقی ریسک بالاتری جهت درگیری اتاق قدامی چشم داشتند و تست پاترژی نیز در این گروه مثبت بود.
شهریار اشکوری، امیرهوشنگ احسانی، عاطفه قنبری، حمیده مولایی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن و التهابی پوست به‌شمار می‌رود. پاتوفیزیولوژی زمینه‌ای تکثیر سلول‌های اپیدرم، تمایز و رگ‌سازی و نیز سیستم ایمنی سلولار را در بر می‌گیرد. گیرنده‌های کولینرژیک نیکوتینی روی کراتینوسیت‌ها باعث تحریک ورود کلسیم به سلول و تمایز سلولی می‌شوند. کشیدن سیگار و نیکوتین آن می‌تواند فرایند التهابی در پوست بیماران مبتلا به پسوریازیس را تغییر دهد. هدف این مطالعه تعیین فراوانی استعمال سیگار در بیماران پسوریازیس ارجاع شده به بیمارستان رازی شهرستان رشت می‌باشد.

روش بررسی: 96 بیمار مبتلا به پسوریازیس همسان شده با گروه کنترل از لحاظ سن و جنس و به همین تعداد افراد سالم وارد مطالعه شدند. اطلاعات جمع‌آوری شده شامل وضعیت و طول مدت سیگار کشیدن، شدت سیگار کشیدن (Pack/year) و سیگاری غیرفعال بودن در پرسشنامه‌های مشخص طبقه‌بندی و آنالیز شد.

یافته‌ها: در کل تعداد 192 بیمار مشتمل بر 96 بیمار مبتلا به پسوریازیس و 96 فرد سالم وارد مطالعه شدند. میزان استفاده از سیگار در افراد مبتلا 3/33% و در افراد سالم 4/19% بوده است (05/0P>). میزان کلی استفاده از سیگار بر حسب پاکت در سال در بیماران مبتلا به پسوریازیس بیش از افراد گروه کنترل بود: (68/3-17/1=95%CI، 07/2OR=، 05/0P<). قرار گرفتن غیر فعال در معرض دود سیگار ارتباط معنی‌داری با بیماری نداشت 05/0P>.

نتیجه‌گیری: ابتلا به پسوریازیس احتمالا هم با طول مدت استفاده از سیگار و هم با میزان استفاده از سیگار ارتباط معنی‌داری دارد و این بر اهمیت تاکید بر ترک سیگار در میان بیماران مبتلا به پسوریازیس می‌افزاید.


بابک رمضانی، زهرا مجد، مریم کدیور، سعادت مولانایی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: اولین ایزوفرم آنزیم آلدهید دهیدروژناز (ALDH1) مارکر سلول‌های بنیادی و سرطانی پستان بوده و بروز آن احتمالا با پروگنوز بدتر تومور همراه می‌باشد. انجام مطالعاتی در جهت شناسایی سلول‌های ALDH1+ می‌تواند به درمان بیماران سرطان پستان کمک نماید. هدف از این مطالعه تعیین میزان فعالیت آنزیم ALDH1 در سرطان پستان و ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور می‌باشد. 

روش بررسی: میزان فعالیت ALDH1 در نمونه‌های بافتی پارافینی 121 بیمار مبتلا به کانسر پستان مراجعه‌کننده به بخش پاتولوژی بیمارستان میلاد تهران توسط آزمایش ایمونوهیستوشیمی سنجیده شد، سپس ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور (سایز، Grade، درگیری لنف نود یا عروق) مورد بررسی قرار گرفت. 

یافته‌ها: 1/85% از نمونه‌های سرطان پستان مورد بررسی با درجات متفاوتی (ضعیف، متوسط، قوی) ALDH1 را در سیتوپلاسم بیان می‌کردند. 18 مورد (9/14%) نیز از نظر ALDH1 منفی بودند. ALDH1 در اکثر موارد (1/97%) در استرومای نمونه‌های تهیه‌شده مثبت بود که شدت آن از رنگ‌آمیزی ضعیف (9/2%) تا قوی (5/73%) متغیر بود. ALDH1 H-score (درصد سلول‌های ALDH1 مثبت ×Intensity ) در سلول‌های تومورال از صفر تا 240 متغیر بوده و میانگین آن 80 بود. میزان ALDH1 H-score در 62 مورد (2/51%) کم‌تر یا مساوی 80 و در 59 مورد (8/48%) بیش‌تر از 80 بود. اما بین ALDH1 H-score با سن بیماران (358/0P=)، سایز تومور (375/0P=Grade تومور (207/0P=)، و میزان تهاجم به لنف نود (125/0P=) یا عروقی خونی (190/0P=) ارتباط معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: فعالیت ALDH1 در 1/85% از موارد تومور پستان مثبت است و میزان فعالیت آن با ویژگی‌های پاتولوژیک تومور رابطه معنی‌داری ندارد.


محمد مهدی سلطان دلال، فرهاد نیکخواهی، احمد خیرخواه، صابر مولایی، سید کاظم حسینی، عبدالعزیز رستگار لاری، عباس رحیمی فروشانی، احد خوش زبان، زهره کلافی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: غشای آمنیونی انسان از یک دیواره داخلی، کیسه غشایی تشکیل شده است که جنین را در طی بارداری احاطه و محافظت می‌کند. مزیت اصلی مشاهده شده غشای آمنیونی در درمان کراتیت باکتریال، خاصیتی شبیه به نوار زخم‌بندی اپی‌تلیالی است. مطالعات قبلی نشان داد که در مایع آمنیونی پروتیین و پپتیدهای ضدمیکروبی نظیر لاکتوفرین، لیزوزیم، پروتیین‌های افزایش‌دهنده قدرت نفوذپذیری غشا و مواد باکتری کش، کالپروتسین {MRP8/ 14}، LL37 و دفنسین‌های نوتروفیلی (HNP1-3) وجود دارد. غشای آمنیونی به خاطر این‌که فاقد آنتی‌ژن‌های HLA-A, B, C, DR می‌باشد به جلوگیری از رد پیوند کمک می‌کند. این ساختار به عنوان یک سد ایمونوبیولوژیکی عمل می‌کند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر غشای آمنیونی در بهبودی قرنیه دچار کراتیت سودوموناسی با استفاده از مدل حیوانی می‌باشد.

روش بررسی: تعداد 14 خرگوش به دو گروه تقسیم شد: 1- کنترل 2- غشای آمنیونی. به استرومای قرنیه تمام آن‌ها باکتری سودوموناس آئروژینوزا ATCC 27853 با استفاده از سرنگ تزریق شد. پس از 20 ساعت که کراتیت ایجاد گردید، به گروه دو غشای آمنیونی پیوند زده شد، نتایج از لحاظ اندازه پرفوراسیون و انفیلتراسیون در روزهای اول، سوم و هفتم مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه کنترل پرفوراسیون دیده شد (001/0P<). غشای آمنیونی در گروه دو به خوبی اثر خود را نشان داد به طوری که در این گروه پرفوراسیون ایجاد نشد ولی به لحاظ اندازه انفیلتراسیون نیز تفاوت مشخصی دیده نشد (2/0P=).

نتیجه‌گیری: غشا آمنیونی در روند بهبود کراتیت سودوموناسی و جلوگیری از سوراخ‌شدگی قرنیه و کنترل این عارضه موثر می‌باشد.


کامران آقاخانی، سعید محمدی، امیر مولانایی، آزاده معماریان، مریم عامری،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : آسیب‌های ناشی‌از سوختگی آب‌جوش و غذای داغ شایع بوده و از عوامل منجر به مرگ و عوارض شدید می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک مصدومین بستری‌شده به‌دلیل سوختگی آب جوش و غذای داغ بود تا از این طریق گروه خطر شناسایی و روش‌های پیشگیری و درمانی مناسب با گروه خطر طراحی و اجرایی گردد.

روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر، اطلاعات لازم با بررسی پرونده بیماران بستری‌شده در بیمارستان شهید مطهری تهران از سال 1386 الی 1390 گردآوری شد. متغیرهای جمع‌آوری‌شده شامل سن، جنس، عامل سوختگی، درجه، نحوه، درصد سوختگی و سرنوشت نهایی مصدومین ناشی‌از آب‌جوش و غذای داغ بودند.

یافته‌ها: از 1150 بیمار سوخته با آب‌جوش و غذای داغ، 1/42% مؤنث بودند. شایع‌ترین سن سوختگی یک‌سالگی بود و 50% بیماران زیر سه سال سن داشتند. 1011 مورد (9/87%) سوختگی با آب‌جوش و 139 مورد (1/12%) سوختگی با غذای داغ را تجربه کردند. انگیزه سوختگی در 3/0% (سه مورد) دگرسوزی و 7/99% (1147 مورد) حادثه بود. بیش‌ترین تعداد سوختگی در کودکان مذکر 12 سال و کم‌تر 484 نفر (1/42%) و کم‌ترین تعداد در افراد مذکر بالای 12 سال 180 نفر (7/15%) دیده شد. میانگین درصد سوختگی در گروه بالای 12 سال 11% و در گروه 12 سال و کم‌تر 9/30% به‌دست آمد. میانگین مدت بستری بیمارستانی 4/11 روز و میزان مورتالیتی مطالعه 8/4% بود.

نتیجه‌گیری: در افراد 12 سال و کوچک‌تر خطر بروز سوختگی با مایعات داغ بیش از سایرین بود. هم‌چنین درصد سوختگی نیز در این جمعیت بیش‌تر بود. بنابراین توصیه می‌شود در اماکنی که کودکان 12 سال و یا کوچک‌تر به‌ویژه جنس مذکر حضور دارند به مسایل ایمنی در رابطه با احتمال سوختگی با مایعات داغ توجه خاص شود.


مظاهر قربانی، امیر مولانایی، شیث امینی، مریم عامری،
دوره 72، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع کاربرد اسلحه گرم در اعمال جنایی حتی در کشورهایی که کنترل قانونی شدید بر این سلاح‌ها وجود دارد رو به افزایش است. در این بررسی تلاش داریم تا خصوصیات دموگرافیک اجساد این عامل غیر‌طبیعی مرگ را در جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار دهیم. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی توصیفی، موارد مرگ در اثر اصابت گلوله در سالن تشریح پزشکی قانونی طی یک‌سال از تیر 1390 لغایت تیر 1391 بررسی شدند. متغیرهای مورد مطالعه شامل سن، جنس، تحصیلات، شغل، اعتیاد به مواد مخدر و الکل و همچنین اطلاعات مربوط به اصابت گلوله مثل خودکشی یا دگرکشی، تعداد شلیک (ورودی گلوله)، محل اصابت گلوله، نوع سلاح گرم، ارگان‌های آسیب‌دیده، فاصله‌ی شلیک گلوله و محل حادثه بودند. یافته‌ها: در این مطالعه، 38 جسد مذکر با میانگین سنی 4/32 سال که بر اثر اصابت گلوله فوت شده بودند وارد مطالعه شدند. محل اصابت گلوله در سر 16 مورد (2/42%)، قفسه‌سینه 9 مورد (3/24%)، شکم دو مورد (4/5%)، یک مورد به اندام (7/2%) و اصابت به محل‌های مختلف 9 مورد (3/24%) بود. ارگان‌های آسیب‌دیده مغز 18 مورد (6/48%) ریه پنج مورد (5/13%) و 12 مورد (4/32%) ارگان‌های متعدد آسیب‌دیده بودند. در مطالعه ما 33% موارد خودکشی بود و 5/47% موارد دیگر‌کشی بود. محل حادثه در 12 مورد (0/50%) خارج از منزل، هشت مورد (3/33%) در منزل و چهار مورد (7/16%) در محل کار بوده است. نتیجه‌گیری: سن قربانیان نسبت به گذشته بالاتر رفته و الگوهای مشاهده‌شده به‌علت نحوه‌ی دسترسی ایرانیان به اسلحه و اختلاف فرهنگی از بعضی جهات با گزارشات جهانی متفاوت است. این مطالعه می‌تواند مبنایی برای تغییرات استفاده از سلاح گرم و میزان قتل و خودکشی و گروه سنی استفاده‌کنندگان از سلاح گرم باشد.
عباسعلی نیازی، شیما جوانبخت، نزارعلی مولایی، محمدکاظم مومنی، مصیب شهریار، مهدی نوراله‌زاده،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ماتریکس‌های متالوپروتییناز (Matrix metalloproteases, MMP) پروتیین‌های چند زنجیره‌ای هستند که نقش آن‌ها در التیام زخم و تعمیر بافت است. در سل، MMPها باعث تخریب بیش از حد بافت ریه و ایجاد کاویته می‌شوند. هدف این مطالعه، بررسی سهم MMPs در آسیب بافتی ریه در سل بود.
روش بررسی: در این پژوهش مورد-شاهدی، نمونه‌ی پلاسمای افراد سالم، بیماران علامت‌دار تنفسی و بیماران سل در بیمارستان‌های علی‌بن ابیطالب (ع) و بوعلی شهر زاهدان از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا اردیبهشت ۱۳۹۷ با روش نمونه‌گیری در دسترس، مورد بررسی قرار گرفت. بیماران به دو گروه مبتلا به سل و کنترل تقسیم شدند و سطح MMPs به‌روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) در نمونه پلاسمای دو گروه اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: در پژوهش کنونی ۳۸۴ نفر شامل ۱۲۳ نفر کنترل سالم، ۱۰۷ نفر کنترل علامت‌دار تنفسی بدون سل و ۱۵۴ نفر بیمار مبتلا به سل بررسی شد. سطح MMPs در گروه سل و گروه علامت‌دار تنفسی بالاتر از گروه سالم بود. میانگین MMP-8 به‌طور معناداری در بین دو گروه متفاوت بود (۰/۰۰۱P<). در این مطالعه حساسیت، اختصاصیت، ارزش اخباری مثبت و منفی، در نمونه MMP-۸ پلاسما در تشخیص بیماری سل از افراد غیر سلی در pg/ml ۶۶۵۰ MMP-8 cutoff point=  به‌ترتیب ۶۵/۴%، ۷۸/۲%، ۵۰% و ۹۳% به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: دو کلاژناز، MMP-1 و MMP-8، در سل فعال بودند، اما MMP-8 به‌طور خاص در سل در مقایسه با هر دو گروه علامت‌دار و کنترل‌های سالم بالاتر بود. غلظت MMP-1,3,8,9 در مردان بیشتر از زنان بود. همچنین درگیری ریه به‌صورت حفره ریوی با سطح MMP پلاسما مرتبط بود.

مرجان قربانی انارکولی، سارا دبیریان، حسن مولادوست، ادیب زنده دل، محمد هادی بهادری،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی بقای سلولی در مطالعات دارویی و سرطان برای تعیین حساسیت سلولی مهم و تعیین‌کننده نتیجه درمان است. بنابراین روش‌های مختلفی استفاده می‌گردد که نقطه پایانی متفاوتی را ارزیابی می‌کنند. تعیین وجود همبستگی بین روش‌ها دارای اهمیت می‌باشد. در این مطالعه، حساسیت روش‌های رنگ‌سنجی ۳-(۴و۵-دی متیل تیازول-۲-ایل)-۲و۵-دی فنیل تترازولیوم برماید (MTT)، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک در تعیین بقای رده سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک ارزیابی گردید.
روش بررسی: مطالعه تجربی کنونی از مهر تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام پذیرفت. رده سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک انسانی کشت شده در محیط Dulbecco;s modified Eagle;s medium (DMEM) حاوی ۱۰% Fetal bovine serum (FBS)، به‌مدت ۲۴ ساعت با ملاتونین تیمار گردید، سپس بقای سلولی توسط تست‌های MTT، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک بررسی و از راندمان کشت و درصد کسر بقا جهت رسم منحنی بقا در سنجش کلونوژنیک استفاده گردید.
یافته‌ها: غلظت ملاتونین در نقطه IC50 در روش‌های MTT، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک به‌ترتیب، شامل ۰/۱۱۷±۴/۷۹۴، 
۰/۸۹۴±۴/۳۷۵ و ۰/۳۲۶±۲/۲۴۶ میلی‌مولار بود که مقایسه مقادیر IC50 در آزمون MTT و تریپان‌بلو اختلاف معناداری را نشان نداده (۰/۶۴۴۶P=)، در‌حالی‌که بین MTT-سنجش کلونوژنیک (۰/۰۰۳۲P= تریپان‌بلو-سنجش کلونوژنیک (۰/۰۰۷۸P=) اختلاف معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون بقای سلولی، نشان‌دهنده همبستگی خطی، مثبت و معنادار بین روش‌ها بوده که بین روش‌های MTT و تریپان‌بلو همبستگی بیشتر بود (۰/۹۹r=، ۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند، هر سه روش برای تعیین سمیّت سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک مؤثر بوده و روش‌های MTT و تریپان‌بلو نسبت به سنجش کلونوژنیک، حساسیت بالاتری دارند.

مهشاد علی کروسی، فریده شیشه‌بر، کریم مولا، میثم عالیپور،
دوره 77، شماره 5 - ( مرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی یکی از عوامل بروز و تشدید بیماری آرتریت روماتویید محسوب می‌شود. با این وجود مطالعات محدودی ارتباط بین ترکیب بدن و شدت این بیماری را مورد بررسی قرار داده‌اند. این مطالعه به‌منظور بررسی ارتباط شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی و مقایسه شاخص‌های آنتروپومتری بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید و افراد سالم انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش مورد-شاهدی در بیمارستان گلستان شهر اهواز از اردیبهشت تا بهمن ۱۳۹۵ انجام شد. در این مطالعه، ۹۵ بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید و ۹۵ فرد سالم به‌عنوان گروه کنترل شرکت کردند. وزن، قد، درصد چربی و شاخص‌های آنتروپومتری ارزیابی شدند. شدت بیماری آرتریت روماتویید براساس معیار DAS28 محاسبه شد.
یافته‌ها: وزن، نمایه توده بدن، چربی بدن، اندازه دور کمر، نسبت دور کمر به لگن، نسبت دور کمر/ قد و دیگر شاخص‌های جدید چاقی شامل شاخص شکل بدن، شاخص چاقی بدن، شاخص حجم شکمی، اندازه سطح بدن و شاخص Conicity در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید نسبت به افراد سالم به‌طور معنادار بالاتر بود (۰/۰۵P<). شاخص دورکمر/ قد و شاخص چاقی بدن در مقایسه با شاخص‌های دیگر بیشترین ارتباط را با امتیاز DAS28 داشتند. خطر ابتلا به آرتریت روماتویید در افراد مبتلا به چاقی مرکزی (براساس اندازه دور کمر) نسبت به چاقی نمایه توده بدن و درصد چربی بدن بیشتر است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی (به‌ویژه چاقی شکمی) و شاخص‌های آنتروپومتری ارتباط دارد.

الهام رجائی، امین حسام، کریم مولا، زینب دریس زایری،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اسکلروز سیستمیک یک بیماری خودایمنی بافت همبند است که باعث درگیری عروق کوچک و رسوب کلاژن در پوست و احشای داخلی بدن می‌شود. بیماران براساس نوع درگیری پوستی به دو گروه محدود و منتشر تقسیم می‌شوند. براساس مطالعات، شیوع بیماری اسکلروز سیستمیک ۱۵ مورد در صدهزار نفر برآورد شده است که از این میزان، زنان با نسبت سه برابر بیشتر از مردان، عمده‌ی بیماران را تشکیل می‌دهند. هدف این مطالعه بررسی علایم بالینی و آزمایشگاهی این بیماری می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه که به‌صورت توصیفی-مقطعی در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴ بر روی ۲۰۰ بیمار مبتلا به اسکلرودرمی مراجعه‌کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان گلستان اهواز صورت گرفت، علایم بالینی و آزمایشگاهی بیماران از طریق پرونده بیماران گردآوری شد.
یافته‌ها: از مجموع ۲۰۰ بیمار مبتلا به اسکلرودرمی، ۹۱/۵% زن و ۸/۵% مرد بودند. میانگین سنی مبتلایان ۴۴ سال بود. شایع‌ترین نژاد با شیوع ۷۸/۵%، نژاد لر بوده است. ۶۸% بیماران مبتلا به نوع منتشر اسکلرودرمی و موارد محدود اسکلرودرمی ۳۲% بود. پدیده رینود در ۱۰۰% بیماران و اسکلروداکتیلی در ۵/۸۸% مبتلایان وجود داشت. ۵۴/۵٪ بیماران دچار عوارض ریوی و فیبروز بینابینی ریه بودند. موارد مثبت ویژگی‌های آزمایشگاهی به‌صورت آنتی‌بادی‌های ضد هسته‌ای (ANA) %۹۳، آنتی توپوایزومراز (Anti-Scl-۷۰) ۷۷/۵٪ و آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر (ACA) ۷۰% برآورد گردید.
نتیجه‌گیری: بیماران اسکلرودرمی در استان خوزستان بیشتر زنان میان‌سال و از نژاد لر بودند که در دو‌سوم موارد مبتلا به نوع منتشر این بیماری بودند.

پرهام مردی، سرور شجاعیان، نوشین طاهرزاده قهفرخی، غزاله مولاوردی، مائده امیری‌رودی، علی سلحشور، محمود بختیاری، سید‌حمیدرضا مژگانی،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده

سارس کروناویروس دو یکی از اعضای خانواده کروناویریده (Coronaviridae) می‌باشد که منشا آن کشور چین و شهر ووهان اعلام شده است. انتقال این ویروس که موجب بیماری کووید-19 می‌شود از راه تماس نزدیک با فرد مبتلا، تماس با وسایل آلوده به ویروس و انتشار قطرات معلق هوا امکان‌پذیر است. مهمترین علایم این بیماری شامل تب، سرفه، تنگی‌نفس، اختلالات گوارشی و اسهال است و در موارد بسیار شدید این بیماری موجب سندرم‌ حاد دیسترس تنفسی در فرد می‌شود که می‌تواند منجر به بستری در ICU و مرگ گردد.
هر چه سن مبتلایان افزایش می‌یابد شانس مرگ و بروز عوارض در آنان بیشتر می‌شود. این درحالی‌است که بیماری در کودکان عموما بی‌علامت است. در برخی مواقع فرد مبتلا علامت‌دار نمی‌باشد، اما همچنان می‌تواند ناقل این بیماری باشد. برای تشخیص این بیماری، تست‌های سرولوژی و اندازه‌گیری واکنشگرهای فاز حاد نظیر ESR و CRP می‌تواند کمک‌کننده باشد هرچند تشخیص قطعی با تست‌های مولکولی نظیر PCR به انجام می‌رسد.
CT، درگیری ریه را در این بیماران نشان می‌دهد، در این بیماران شایعترین علامت‌ Ground glass opacification در لوب تحتانی و در ناحیه ساب‌پلورال است که برای تشخیص کووید-19 کمک‌کننده است ولی اختصاصی نیست. جمع‌آوری و بررسی مطالعات مختلف در خصوص این بیماری، می‌تواند راه‌گشای قدم‌های بعدی برای روند شناخت بهتر ماهیت این بـیماری باشد.مطالعه‌ی مروری حاضر، با جمع‌آوری اطلاعات موجود در زمینه‌های ویروس‌شناسی، بیماری‌زایی مولکولی، علایم بیماری، اپیدمیولوژی و گسترش آن و ارایه راهکارهای پیشگیری و درمان براساس اسناد موجود می‌تواند چراغ راه سیاست‌گذاران حوزه سلامت، متخصصان بالینی، دست‌اندرکاران حوزه بهداشت عمومی، محققین و دانشجویان باشد.

حمیده مولایی، اقلیم نعمتی، احسان شجاعی‌فر، لیلا خدمت،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه، تعیین فراوانی ضایعات پوستی و بررسی ارتباط آن با مشخصات دموگرافیک بیماران پس از پیوند کلیه بود.
روش بررسی: این مطالعه به ‌صورت مقطعی و بر روی100 بیمار مراجعه‌ کننده به درمانگاه نفرولوژی بیمارستان بقیه‌الله (عج) که طی سال 1394 (از فروردین ماه 1394 تا اسفند ماه سال 1394) تحت پیوند کلیه قرار گرفته بودند انجام شد. اطلاعات بیماران در پرسش‌نامه‌های طراحی شده جمع‌آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران مورد مطالعه 82/11±4/50 سال بود. میانگین مدت زمان ایجاد ضایعه پوستی پس از پیوند 77/5±1/8 هفته بود. شایع‌ترین نوع سرطان‌های غیر ملانومی، سارکوم کاپوسی (4%) و کارسینوم سلول‌های سنگفرشی (2%) بود که از لحاظ آماری بین زن و مرد تفاوت معناداری وجود نداشت. (05/0<P). عفونت پوستی در 66% افراد مشاهده شد که شایع‌ترین آن‌ها به‌ترتیب زگیل (34%) و تینه‌آ ورسیکالر (11%) بود. میزان ابتلا به عفونت‌های پوستی به‌طور معناداری در بیماران مرد بالاتر از بیماران زن بود (004/0=P). فراوانی ابتلا به عفونت پوستی تینه‌آ ورسیکالر در افراد مبتلا به دیابت به‌ طور معناداری بیشتر از افراد غیر دیابتی بود (046/0=P).
نتیجه‌گیری: در مجموع این مطالعه نشان داد که عوارض پوستی در بیماران پس از عمل پیوند کلیه شایع است. آگاه کردن بیماران پیوند کلیوی و کادر درمان از مسایل پوستی، منجر به ارجاع زود هنگام بیماران به متخصص مربوطه و کسب درمان‌های لازم شده و باعث افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی آن‌ها خواهد شد.

فریبا نصیرایی، لیدا گروسی، شبنم توفیقی، بهناز مولایی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تست‌های تشخیصی سلامت جنین ابزاری برای کاهش بروز عوارض و مرگ نوزادی می‌باشند، با این وجود ارزش تشخیصی آنها در ارتباط با پیامدهای مختلف همچنان مورد بحث است. این مطالعه با هدف بررسی ارزش تست بیوفیزیکال پروفایل و شاخص سونوگرافیک CPR در پیش‌بینی روش زایمان و پیامدهای نامطلوب نوزادی حین تولد انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 70 نفر خانم باردار ترم (41-37 هفته) کاندید ختم بارداری مراجعه‌کننده به بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان از آبان 1399 تا خرداد 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انتخاب مادران براساس معیارهای ورود، به‌صورت دردسترس، تست بیوفیزیکال پروفایل (BPP) و شاخص سونوگرافیک CPR انجام شد. سپس روش زایمان، وزن نوزاد، آپگار دقیقه پنجم، نیاز به احیا و بستری نوزادان در NICU در هر مورد ثبت شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون Student’s t-test, Mann-Whiteny U test و منحنی ROC در SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد (05/0P≤).
یافته‌ها: در این مطالعه میانگین سن بارداری شرکت‌کنندگان 1/11±56/38 هفته بود. براساس داده‌ها، بین CPR و نیاز نوزاد به احیا و بستری در (021/0NICU (P= همچنین نمره آپگار (042/P=) ارتباط آماری معناداری وجود داشت. با این وجود بین CPR و روش زایمان، سن بارداری و وزن نوزاد حین تولد ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. امتیاز BPP نیز با هیچکدام از پیامدهای مورد بررسی ارتباط معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد بررسی CPR در حوالی زایمان می‌تواند در پیش‌بینی وضعیت نوزاد بلافاصله پس از تولد و آمادگی کادر درمان برای انجام اقدامات فوری مفید واقع شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb