جستجو در مقالات منتشر شده


22 نتیجه برای میثمی

عفت رازقی، علیرضا کابلی، محبوب لسان پزشکی، علی پاشامیثمی، محمدرضا خاتمی،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: اریتروسیتوز بعد از پیوند کلیه (PTE) با شیوع حدود 20-10 درصد، یک عارضه مهم پیوند کلیه می باشد و با میزان بالایی از حوادث ترمبوآمبولیک همراه است و عوامل متعددی را در ایجاد آن دخیل می دانند. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل خطر PTE می باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد شاهدی 45 بیمار مبتلا به PTE با 90 بیمار پیوندی بدون PTE به عنوان گروه شاهد مقایسه شدند. کلیه بیماران مورد مطالعه در طی سالهای 1382-1377 پیوند کلیه دریافت نموده بودند.
PTE در این مطالعه با ازدیاد مداوم هماتوکریت بیش از 51% مشخص شد. اطلاعات کلینیکی و آزمایشگاهی بیماران با مراجعه به پرونده های زمان بستری، پرونده های مراجعات دوره ای، تماس تلفنی و مصاحبه با بیماران جمع آوری شد و در نهایت نتایج حاصله توسط برنامه SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه جنس مرد، کلیه پلی کیستیک ، گلومرولونفریت و رژیم درمانی (پردنیزولون، آزاتیوپرین، سیکلوسپورین و نئورال) به عنوان عوامل خطر PTE شناخته شد.
نتیجه گیری: PTE یک عارضه مهم پیوند کلیه است که بعضاً می تواند کشنده باشد. عوامل خطر متعدد در ایجاد آن نقش دارند که توجه به آنها سبب پیشگیری و درمان به مواقع این عارضه می شود.


علی پاشامیثمی، بیژن فرامرزی، کوروش هلاکویی نایینی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: به نظر می‌رسد اعتیاد و سوء مصرف مواد دارای عوامل زمینه‌ساز متعددی در حیطه‌های نگرش، محیط و جامعه باشد. سوء مصرف مواد نیز متعاقباً موجب بروز دگرگونی‌هایی در افراد مبتلا در خصوص درک مسایل اجتماعی و نوع نگرش در مورد این معضل می‌گردد.
روش بررسی: در این مطالعه نگرش 42 فرد معتاد در مورد مسأله اعتیاد و مشکلات موجود در منطقه محل سکونت از یک جامعه روستایی در شهرستان بابل مورد بررسی قرار گرفته و با نگرش افراد غیرمعتاد در همان جامعه (268 نفر) مورد مقایسه قرار گرفته است. افراد معتاد مورد مطالعه کسانی بودند که دست کم چندین بار طی 6 ماه اخیر در هفته به سوء مصرف تریاک مبادرت کرده بودند. جمع‌آوری اطلاعات نگرش افراد مورد مطالعه توسط مصاحبه و براساس یک پرسشنامه نیمه ساختارمند صورت گرفت.
یافته‌ها: نگرش افراد معتاد در خصوص اهمیت مسأله اعتیاد به عنوان یک مشکل فردی با نگرش افراد غیرمعتاد تفاوت معنی‌دار داشت. هر دو گروه افراد معتاد و غیرمعتاد سه مشکل اصلی موجود در منطقه محل سکونت خود را به ترتیب بیکاری، فقدان امکانات تفریحی و اعتیاد عنوان کرده و رتبه‌بندی نمودند. برخی از مشکلات مطرح شده تفاوت معنی‌داری میان گروه معتادان و افراد غیرمعتاد مورد مطالعه نشان داد. در خصوص چگونگی سپری کردن اوقات فراغت، هم افراد معتاد و هم افراد غیرمعتاد بیش از همه از فقدان امکانات لازم برای گذراندن اوفات فراغت شکایت داشتند.
نتیجه‌گیری: توجه به نگرش افراد جامعه در خصوص مسأله اعتیاد جهت برنامه‌ریزی برای مهار این معضل و پیشگیری از آن نقشی اساسی دارد. تناقص موجود میان نگرش افراد معتاد به مسأله اعتیاد در دو جنبه فردی و اجتماعی (که در این مطالعه بدان پرداخته شده) قابل تأمل است. همان گونه که از طرف افراد مورد مطالعه نیز اشاره شده است، توجه به اوقات فراغت، فراهم آوردن امکانات لازم برای ایجاد بسترهای فرهنگی و فیزیکی، گذراندن این اوقات به بهترین نحو، در پیشگیری از نابسامانی‌های اجتماعی به ویژه اعتیاد نقش بسیار مؤثری خواهد داشت.


علی خلوت، عبدالرحمان رستمیان، سیدرضا نجفی زاده، علی پاشا میثمی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر و تحمل یک داروی زمینه‌ای (DMARD) مانند هیدروکسی کلروکین (HcQ) با ترکیبی از HcQ و متوتروکسات ((Mtx و ترکیب دیگری از HcQ و Mtx و سولفاسالازین (SSZ) در بیماران آرتریت‌روماتوئید فعال با داشتن آرتریت مقاوم و پیشرونده می‌باشد.
روش بررسی: 120 بیمار که بر اساس معیارهای American College of Rheumatology (ACR) تشخیص آرتریت‌روماتوئید آنها قطعی بود (90 زن و 30 مرد) مراجعه‌کننده به درمانگاه روماتولوژی طی سال‌های 1382 الی 1384 به‌صورت تصادفی بر اساس جنس به سه گروه شامل 40 نفر (30 زن و 10 مرد) تقسیم شدند. گروه اول با HcQ به‌تنهائی mg/d 200 و گروه دوم ترکیبی از هیدروکسی کلروکین mg/d200 و متوترکساتmg/kg 5/7 و گروه سوم ترکیبی از هیدروکسی کلروکین mg/d200 متوترکساتmg/kg 5/7 و سولفاسالازینgr/d 1 دریافت کردند. نتیجه تأثیر داروها پس از 24 ماه مورد ارزیابی قرار گرفت و در یک آنالیز آماری متغیرها را باt-test مقایسه نمودیم.
یافته‌ها: درمان ترکیبی HcQ و SSZ و Mtx و همچنین HcQ و Mtx از نظر بهبود علائم کلینیکی و یافته‌های آزمایشگاهی، نسبت به درمان با HcQ به‌تنهائی (05/0P<) مؤثرتر بودند. همچنین در این مطالعه نشان داده شده درمان ترکیبی HcQ و Mtx و SSZ نسبت به درمان ترکیبـی HcQ و Mtx مؤثرتر است (05/0P<). لذا درمان ترکیبی در آرتریت مقاوم و مؤثرتر است.
نتیجه‌گیری: در درمان آرتریت‌روماتوئید ترکیب داروهای متوترکسات هیدروکسی‌کلروکین و سولفاسالازین مؤثرتر از متوترکسات و کلروکین و هر دوی این‌ها مؤثرتر از درمان تک داروئی می‌باشد.


محمد فتوحی، فرهاد سمیعی، فرناز اموزگار هاشمی، پیمان حداد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

درماتیت حاد رادیاسیون یکی از عوارض شایع پرتودرمانی در بسیاری از سرطانها، از جمله سرطان پستان می‌باشد. علیرغم شیوع بالای درماتیت حاد رادیاسیون، مطالعات اندکی برای پیشگیری از این عارضه با درمانهای موضعی انجام گرفته است. علیرغم ارزش کورتیکواستروییدهای موضعی، بعلت نگرانی از عوارض، معمولا˝ از آنها در کار بالینی استفاده نمی‌شود. این کارآزمایی برای یافتن درمان جدیدی با تاثیری مشابه کورتیکواستروییدها و بدون عوارض جانبی آنها انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بیماران ٧٣-٣٠ ساله با تشخیص سرطان پستان که پرتودرمانی پستان برای آنها در نظر گرفته شده بود، وارد طرح شدند. دوز دریافتی در بیماران با جراحی رادیکال مودیفیه ۵٠ گری در پنج هفته و در بیماران با جراحی کنسرواتیو ٦٠ گری در شش هفته در فراکشنهای ٢٠٠ سانتی‌گری بود. در مجموع ٦٠ بیمار بطور تصادفی به دو گروه بتامتازون (٣٠) و کالاندولا (٣٠) تقسیم شدند. به یک گروه پماد بتامتازون و به گروه دیگر پماد کالاندولا تجویز شد. بیماران دارو را از روز اول شروع درمان تا یکماه پس از خاتمه درمان روزانه دو بار در محل پرتودرمانی استفاده کردند. ویزیت بیماران بطور هفتگی و نیز یکماه پس از خاتمه درمان انجام شد و یافته‌ها در پرسشنامه ثبت گردید.
یافته‌ها: میانگین زمانی بروز درماتیت در دو گروه بتامتازون و کالاندولا به ترتیب ٧/٣ و٨٧/٣ (هفته) بود. حداکثر شدت درماتیت در طول درمان در گروه بتامتازون گرید صفر ٧/٦%، یک ٣/٧٣%، دو ٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% و در گروه کالاندولا به‌ترتیب گرید صفر ٣/١٣%، یک ٦٧%، دو٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% بود (762/0>(P که اختلاف آماری معنی‌داری نداشت. میزان بروز سمپتوم‌هایی مانند خارش، سوزش و درد هم در دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: پماد کالاندولا در کاهش شدت درماتیت حاد رادیاسیون دارای تاثیری معادل بتامتازون است و در عین حال عوارض دراز مدت کورتیکواستروییدها را ندارد.


غلامرضا صفر پور، محمد علی نوابی شیرازی، حسن رادمهر، مهرداد صالحی، علی اکبر سلیمانی، علی پاشا میثمی، مهدی صنعت کارفر،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

در این مطالعه نتایج عمل فونتان به روش بدون استفاده از ماشین قلب و ریه مصنوعی (off pump)‌ مورد بررسی قرار گرفته و به مقایسه عوارض و نتایج این روش با روش "on pump" پرداخته‌ایم.
روش بررسی: در طی سه سال (83-1380) تعداد 41 بیمار در سنین مختلف که با این روش تحت عمل جراحی فونتان با کاندوئی خارج قلبی قرار گرفتند بررسی شدند. اطلاعات از ICU sheet و پرونده بیماران و سپس طی ویزیت‌های سرپایی جمع‌آوری شدند. در اتاق عمل بعد از بیهوشی و اقدامات اولیه استرنوتومی مدیان انجام شده و با برقراری دو شنت موقت آناستوموز SVC به RPA و سپس آناستوموزهای کاندوئی خارج قلبی به شریان پولمونر و IVC انجام می‌شد. فنستریشن در تقریباً همه بیماران انجام شد. در صورت وجود شنت کار گذاشته شده قبلی در این مرحله شنت بسته می‌شد.
یافته‌ها: در 4/24% بیماران ما عمل فونتان به‌عنوان اولین عمل تسکینی انجام شد و در سایر موارد بیماران قبلاً یک یا دو مرحله عمل تسکینی در گذشته داشته بودند. در شش مورد (6/14%) ماشین قلب و ریه استفاده شد که در حدود 50% این موارد استفاده از ماشین قلب و ریه قابل انتظار و یا لازم بود. هیچ بیماری بعد از عمل فونتان نیازمند عمل مجدد به‌علت خونریزی نشد. پلورال افوزیون مداوم در دو مورد مشاهده گردید. مرگ و میر بیمارستانی 8/9% بود و در طی مدت پیگیری 24-2 ماه دو بیمار در کلاس عملکردی NYHAII و سایر بیماران در کلاس یک بودند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که این روش را می‌توان به‌صورت بی‌خطر و با نتایجی حداقل در حد روش سنتی و در مواردی بهتر از روش سنتی به‌کار برد.


علی خلوت، عبدالرحمان رستمیان، سیدرضا نجفی زاده، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آرتریت روماتوئید (RA) بیماری التهابی مزمن است که عوامل متعددی در بروز و ادامه آن دخالت دارد. یکی از عوامل شروع‌کننده بیماری استرس می‌باشد که می‌تواند با تأثیر در کفایت و یا عدم کفایت محور نوروآندوکرین در بروز یا تغییر سیر بیماری ارتباط داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر استرس در چگونگی تداوم RA و راهکارهای پیشگیری و درمان مؤثر آن است.

روش بررسی: یکصد بیمار آرتریت روماتوئید (80 زن و 20 مرد) که تشخیص RA آنها قطعی بود و بیماری آنها به‌تازگی شروع شده بود (36-12 ماه) به‌طریق همگروهی بررسی گردیدند. با مصاحبه و پرسشنامه‌هایی که رویدادهای زندگی آنها در آن منعکس شده بود به دو گروه A با استرس پایدار و گروه B با استرس ناپایدار تقسیم شدند و درمان یکسان برای هر دو گروه انجام شد. نتیجه درمان پس از دو سال مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: با وجود یکسان بودن نوع درمان در گروه‌ها پاسخ به درمان متفاوت بوده است، به‌طوری‌که گروه B که زمینه استرس ناپایدار داشتند بهبودی واضحی نسبت به گروه دارای تجربه استرس‌زای پایدار نشان داد. (00001/0 P=) در ارزیابی کلی شاخص بهبودی، بیمارانی‌که زمینه استرس ناپایدار داشتند نسبت به گروه بیماران دارای زمینه استرس پایدار داشتند تفاوت معنی‌داری در بهبود نشان دادند (00001/0 P<).

نتیجه‌گیری: تعداد قابل توجهی از مبتلایان به RA از استرس جدی رنج می‌برند که در سیر بالینی و بهبودی آنها مؤثر است. با شناخت عوامل استرس‌زا و کوشش در رفع آن می‌توان در کنترل بهتر بیماری مؤثر بود.


جواد سلیمی، مجید رستم نژاد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

این مطالعه به‌منظور بررسی میزان بازماندن، کارایی (Patency Rate) و عوارض گرافت صناعی عروقی پلی‌تترا فلورو اتیلن در بیماران همودیالیزی انجام شده است.

روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر روی 84 بیمار همودیالیزی که از فروردین ماه 1380 تا فروردین ماه 1383 به بخش جراحی عروق بیمارستان سینا تهران معرفی گردیده بودند، کارگذاری گرافت صناعی عروقی جهت انجام همودیالیز انجام گرفت. میانگین سنی بیماران 12± 55 سال و (50%) 42 بیمار مذکر بودند. برای (50%) 42 بیمار گرافت اندام فوقانی و (50%) 42 بیمار گرافت اندام تحتانی کارگذاری شد.

یافته‌ها: در دوره پیگیری 24 ماهه، (7/35%) 30 مورد دچار ترومبوز، (6%) پنج مورد دچار عفونت گرافت، (4/2%) دو مورد دچار خونریزی و همچنین (4/2%) دو مورد دچار آنوریسم کاذب محل گرافت شدند. میزان کارایی اولیه 24 ماهه، 43% ‌بود که در بیماران بدون فشار خون بالا 2/62% و در بیماران با فشار خون بالا، 7/29% (03/0P<) و همچنین میزان کارایی در موارد گرافت اندام فوقانی نسبت به گرافت اندام تحتانی به‌ترتیب 60% و 26% که در اندام فوقانی در حد معنی‌دار بیشتر می‌باشد.

نتیجه‌گیری: در موارد عدم امکان فیستول شریانی وریدی می‌توان از گرافتهای صناعی عروقی پلی‌تترا فلورو اتیلن استفاده نمود. آموزش بیماران و مراقبت از این گرافتها با کم کردن شیوع عفونت، ترومبوز و سایر عوارض می‌تواند بر میزان بازماندن و میزان کارایی این گرافتها افزوده و نهایتاً از موربیدیتی بیماران همودیالیزی بکاهد.


محمد قاسم محسنی، سید محمد کاظم آقامیر، علی پاشا میثمی، شهرام گوران، سویل نصیر محترم،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

در این مطالعه تاثیر تزریق سم بوتولینوم-A‌ داخل عضله دترسور مثانه در بیماران مبتلا به مثانه overactive و بی‌اختیاری مقاوم به درمان بررسی شده است.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر، 12 بیمار مرد با مثانه بیش‌فعال و بی‌اختیاری ادراری به دلیل ترومای نخاعی که درمان موفقیت‌آمیز نداشته‌اند، وارد شدند. 300 واحد سم بوتولینوم- A‌به کمک سیستوسکوپ F20 در 30 نقطه عضله دترسور مثانه خارج از تریگون تزریق شد. بیماران شش هفته، شش ماه و 9 ماه بعد از درمان برای پی‌گیری مراجعه نمودند و همچنین مطالعه یورودینامیک در پایان شش هفته انجام شده است.

یافته‌ها: در پایان شش هفته پی‌گیری 9 بیمار از 12 بیمار اختیار کامل ادراری خود را باز یافتند و بعد از شش ماه، یک بیمار از مطالعه خارج شده و هفت بیمار از 9 بیمار همچنان اختیار کامل ادراری خود را حفظ کردند. و در پایان 9 ماه پیگیری سه بیمار اختیار ادراری را حفظ کرده بودند. همه بیماران که با موفقیت درمان شدند از درمان راضی بودند و هیچ عارضه جدی در طول درمان رخ نداده است. میانگین ظرفیت سیستومتریک مثانه (001/0p<)، کامپلیانس مثانه (001/0p<)، میانگین باقیمانده ادراری (001/0p<) در حد معنی‌داری افزایش و حداکثر فشار دترسور هنگام ادرار کردن کاهش یافته است. (001/0p<).

نتیجه‌گیری: تزریق سم بوتولینوم A- یک روش موثر و بی‌خطر در درمان مثانه بیش‌فعال در بالغین دچار ترومای نخاعی که به درمان دارویی پاسخ ندادند، می‌باشد، حتی اگر مثانه این بیماران کمپلیانس پائین داشته باشد. برای حفظ اختیار ادراری ممکن است بیماران، شش ماه بعد نیاز به تزریق مجدد داشته باشند.


کرم الله طولابی، عبدالرضا روئین‌تن، جواد سلیمی، عباس ربانی، علی‌پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

هیپرهیدروز می‌تواند اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی بیمار بگذارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی نتایج سمپاتکتومی توراکوسکوپیک در این بیماران می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی، 33 بیمار مبتلا به هیپرهیدروز دست بیش از پنج سال که در طی سال‌های 82 تا 85 در دو مرکز درمانی تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیماران از نظر مدت زمان عمل، مدت زمان بستری، عوارض زودرس و تاثیر بیماری بر کیفیت زندگی بیماران توسط پرسشنامه Dermatology Quality of Life Index (DLQI) و رضایت بیماران توسط Visual Analogue Scale قبل، بلافاصله و شش ماه پس از عمل جراحی بررسی شدند.

یافته‌ها: میانگین سن بیماران SD09/23 بود. سابقه فامیلی هیپرهیدروزیس در 79/78% بیماران وجود داشت. در 73/72% بیماران هیپرهیدروزیس در ابعاد مختلف عملکردی- اجتماعی- بین فردی و احساسی اختلالاتی را ایجاد کرده بود. میانگین زمان عمل جراحی SD 40 دقیقه، میانگین روزهای بستری SD45/1 بود. شایع‌ترین عوارض زودرس پس از عمل شامل آتلکتازی (57/7%)، عوارض کوتاه‌مدت ریوی (03/3%) و پلورال افیوژن (03/3%) بود. هیپرهیدروزیس جبرانی در 60% بیمار بروز کرده بود. در 82/81% بیماران محل مورد نظر در پی‌گیری بلافاصله و تا شش ماه پس از عمل کاملا خشک بود و در 18/18% تعریق نسبی اما قابل قبول بود. میانگین رضایت بیماران پس از عمل 81% بود. در تمامی بیماران بلافاصله و شش ماه پس از جراحی احساس بهبودی در ابعاد عملکردی- اجتماعی- بین فردی- احساسی به‌دست آمد. همه بیماران حاضر به تکرار جراحی در صورت نیاز بودند.

نتیجه‌گیری: سمپاتکتومی توراکوسکوپیک روشی مطمئن و کارآمد برای درمان هیپرهیدروز کف دست می‌باشد که با عوارض بسیار کمی همراه بوده و میزان موفقیت آن بالاست.


سوسن فرشی، مجتبی صداقت، علی پاشا میثمی، عشرت عبدالهی،
دوره 65، شماره 14 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 2 1386 )
چکیده

هر سال دخانیات مسئول مرگ حدود 5/3 میلیون نفر و یا به عبارتی یک مرگ در هر 9 ثانیه است. این تعداد در حال افزایش است و تا دهه 30-2020، به ده میلیون نفر در سال خواهد رسید، که 70% این موارد، در کشورهای در حال توسعه رخ خواهد داد. فاکتورهای اجتماعی- اقتصادی در گرایش افراد به استعمال دخانیات نقش دارند لذا به منظور تعیین این رابطه مطالعه مورد شاهدی بر مبنای جمعیت طراحی گردید.

روش بررسی: از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی چند مرحله‌ای استفاده شد و تعداد 25 خوشه ده‌تایی تعیین شد و از هر خانوار یک نفر انتخاب و همسایه فرد به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. ارتباط فاکتورهای سن، جنس، وضعیت تأهل، بعد خانوار، سطح تحصیلات، وجود فرد سیگاری در خانواده، تعداد دوستان صمیمی و تعداد دوستان سیگاری با سیگار کشیدن توسط آزمون آماری رگرسیون لجستیک ارزیابی شد.

یافته‌ها: میانگین تعداد مصرف سیگار در افراد سیگاری مطالعه 6/14 نخ در روز بود. میانگین سن شروع مصرف سیگار 6/18 سال بود. 50% افراد تحت مطالعه در سن کمتر از 18 سال شروع به کشیدن سیگار نموده بودند. میانگین سالهای تحصیل در افراد غیرسیگاری به طور معنی‌داری بیش از افراد سیگاری بود. بین سطح تحصیلات و تعداد مصرف سیگار در روز یک رابطه معکوس به‌دست آمد که از لحاظ آماری معنی‌دار بود. رابطه مثبتی بین سن و تعداد مصرف سیگار به‌دست آمد (4/1-07/1، 95%CI، 2/1OR=). تعداد دوستان صمیمی و همین طور تعداد دوستان سیگاری در افراد سیگاری به طور معنی‌داری بیش از افراد غیرسیگاری بود. آنالیز چند متغیره ارتباط سن، تعداد دوستان سیگاری افراد را با وضعیت سیگار کشیدن نشان داد اما این ارتباط با جنس، وضعیت تأهل و تحصیلات معنی‌دار به‌دست نیامد.

نتیجه‌گیری: این مطالعه ارتباط برخی از فاکتورهای مهم اجتماعی جمعیتی را با سیگار کشیدن نشان داد. از آنجا که در نیمی از موارد سن شروع مصرف سیگار در سنین کمتر از 18 سال اتفاق افتاده است به دلیل ایجاد اثرات تجمعی می‌تواند به عنوان عامل خطری برای اپیدمی بیماری‌های مرتبط با سیگار محسوب شود لذا برنامه‌های مداخله‌ای مناسب به منظور پایین آوردن مصرف سیگار ضروری به نظر می‌رسد.


فرامرز کریمیان، ژوبین مقدم یگانه، علی امینیان، علی‌ پاشا میثمی، محمدصادق فاضلی، علی کاظمینی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: استفاده از محلول پلی‌اتیلن گلیکول (PEG) به منظور آماده‌سازی روده پیش از عمل می‌تواند با عوارضی همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دو روش آمادگی مکانیکی روده در جراحی انتخابی کولون می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 129 بیمار کاندید آناستوموز الکتیو کولون مراجعه‌کننده به درمانگاه جراحی بیمارستان امام‌خمینی تهران در سال‌های 7-1386 وارد شدند. بیماران بر حسب روش آمادگی مکانیکی روده، به‌طور تصادفی در دو گروه PEG1 (یک لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول یا 70 گرم و 15 میلی‌گرم بیزاکودیل، 63=n) و PEG4 (چهار لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول، 66=n) تقسیم شدند و محلول‌های مورد نظر را در صبح‌ روز قبل از عمل در مدت 240 دقیقه مصرف می‌کردند و روز قبل از عمل آنتی‌بیوتیک خوراکی و رژیم مایعات صاف شده و قبل از عمل آنتی‌بیوتیک تزریقی پروفیلاکسیک دریافت می‌کردند. سپس بیماران تحت جراحی و آناستوموز کولون قرار می‌گرفتند. متغیرهای‌مورد بررسی شامل تهوع، استفراغ، نفخ شکم، مقدار سدیم و پتاسیم خون شب عمل و رضایت جراح و بیمار از آمادگی مکانیکی روده و عفونت زخم و لیک آناستوموز کولون بود.

یافته‌ها: اکثر بیماران مذکر بودند (62%). بروز تهوع (87/28% در برابر 48/98%، 001/0p=)، نفخ (51/36% در برابر 45/95%، 001/0p=) و استفراغ (76/4% در برابر 76/75%، 001/0p=) به میزان معنی‌داری در گروه PEG1 پائین‌تر بود و رضایت بیماران نیز در این گروه بالاتر بود. (02/59% در برابر 52/1% راحت بودند، 001/0p=). سدیم سرم پیش از عمل در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بالاتر (mg/l63/3±21/141 در برابر 97/2±94/139، 001/0p=) و پتاسیم سرم پائین‌تر بود. (mg/l25/0±55/3 در برابر 21/0±76/3، 001/0p=). میزان رضایت جراح از آمادگی مکانیکی روده در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بیشتر بود. (بسیارخوب و خوب 73/72% در برابر 54/43%، 001/0p=) عفونت محل عمل، آبسه شکمی، نشت محل آناستوموز و انتقال به ICU در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشتند.

نتیجه‌گیری: آمادگی روده یک لیتر PEG همراه با سه عدد قرص بیزاکودیل، به جای چهار لیتر PEG  نه تنها میزان تهوع، استفراغ و نفخ شکم بیماران را کاهش می‌دهد بلکه میزان رضایت و تحمل آنها را نیز بالا می‌برد، اختلالات الکترولیتی پیش از عمل را کاهش می‌دهد و موجب افزایش عفونت زخم و لیک آناستوموز نمی‌شود.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


رسول میرشریفی، نایستا ژند، شهریار شهریاریان، علی پاشا میثمی، علیرضا میرشریفی، علی امینیان،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: شیوع آنوریسم آئورت شکمی در مردان مسن در مطالعات مختلف بین 1/4 تا 2/14% می‌باشد. اکثر مبتلایان به آنوریسم آئورت شکمی کاملا بی‌علامت هستند و اغلب به‌طور اتفاقی کشف می‌شوند. مطالعه حاضر در جهت فراهم آوردن تخمین دقیقی از شیوع آنوریسم آئورت شکمی در مردان بالای 65 سال کشورمان و در نهایت ارزیابی لزوم و یا عدم لزوم اجرای طرح‌های غربال‌گری صورت گرفت.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، مردان بالای 65 سال که به هر دلیل به بخش‌های سونوگرافی در سه مرکز در شهر تهران در سال 1387 مراجعه نمودند از نظر وجود آنوریسم آئورت شکمی بررسی شدند. 

یافته‌ها: 240 مرد بالای 65 سال مراجعه‌کننده به بخش‌های مختلف سونوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در 24 نفر از افراد، آنوریسم آئورت شکمی یافت شد که این میزان بیان‌گر شیوع 10 درصدی آنوریسم آئورت شکمی در جمعیت مورد مطالعه بود. میانگین قطر آنوریسم‌های یافت شده cm435/1±93/3 بود. چهار نفر (7/1%) آنوریسم با قطر بزرگ‌تر از cm5/5 داشتند که یک نفر از آن‌ها مبتلا به بیماری عروق کرونر و یک نفر دیگر سیگاری بود. اما سه نفر از این چهار نفر سابقه بیماری فشار خون داشتند. 

نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن شیوع تخمینی مطالعه حاضر و اطلاعات جمعیتی ایران، در صورت انجام برنامه غربال‌گری گسترده برای آنوریسم آئورت شکمی در مردان بالای 65 سال در ایران می‌توان 986 مورد بی‌علامت در سال را تشخیص داد. لذا مطالعات تکمیلی بیشتر در زمینه هزینه- اثربخشی انجام غربال‌گری گسترده آنوریسم آئورت شکمی در مردان بالای 65 سال ایرانی توصیه می‌شود.


محمد صادق فاضلی، سعید صفری، علیرضا کاظمینی، فرنوش لارتی، احسان جنیدی، مژگان رحیمی، علی‌پاشا میثمی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: بیماری همورویید یکی از شایع‌ترین مشکلات آنورکتال است و انواع شدید آن، نیازمند درمان جراحی هستند. روش‌های جراحی مختلفی برای درمان بیماری همورویید ارایه شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه پیامدهای هموروییدکتومی به وسیله لیگاشور با هموروییدکتومی به روش باز است.

روش بررسی: یک کارآزمایی تصادفی‌شده یک سوکور طراحی شد. 57 بیمار (28 بیمار در گروه لیگاشور و 29 بیمار در گروه هموروییدکتومی باز) وارد مطالعه شدند. تمامی اعمال جراحی توسط دو جراح اصلی مطالعه انجام ‌شد. پیامد اصلی، مدت عمل جراحی (به ازای برداشت هر پاکه) بود. سایر پیامدها عبارت بودند از: درد بعد از عمل (بر اساس دوز مورفین بعد از عمل و نمره مقیاس آنالوگ بصری)، درد پس از ترخیص (دوز ایبوپروفن در منزل و میانگین نمرات مقیاس آنالوگ بصری طی 10-7 روز بعد از ترخیص)، عوارض (خون‌ریزی و احتباس ادراری) و زمان برگشت به فعالیت معمول.

یافته‌ها: دو گروه از نظر داده‌های دموگرافیک به طور همسانی تصادفی شده بودند. متوسط زمان برداشت یک پاکه در گروه لیگاشور، 91/8 دقیقه و خیلی کم‌تر از متوسط گروه هموروییدکتومی باز (35/17 دقیقه) بود (001/0P<). درد بعد از عمل بر اساس دوز مورفین و نمره مقیاس آنالوگ بصری در گروه لیگاشور کم‌تر بود، اما این تفاوت به طور «قاطعانه» معنی‌دار نبود (به ترتیب 055/0P= و 077/0P=). عوارض زودرس و تاخیری و نیز میزان بازگشت به فعالیت معمول در دو گروه مشابه بود.

 نتیجه‌گیری: هموروییدکتومی با لیگاشور روش بی‌خطری است و در دستان با تجربه، می‌تواند مدت عمل را به مقدار زیادی کاهش دهد. این روش ممکن است باعث قدری تخفیف در درد بعد از عمل نیز بشود.


زاهد حسین خان، شهرام اسکندری، مژگان رحیمی، جلیل مکارم، علی پاشا میثمی، علی محمد خراسانی، جیران زبردست،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ونتیلاسیون ناکافی و انتوباسیون دشوار تراشه از شایع‌ترین عواقب وخیم تنفسی در حیطه بیهوشی می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آه کشیدن و وضعیت بیمار بر نمای مالامپاتی و صحت پیشگویی آن در نمای لارنگوسکوپی و انتوباسیون دشوار بوده است.
روش بررسی: پس از اعمال معیارهای ورود و خروج، در 661 بیمار تست مالامپاتی در وضعیت‌های سوپاین و نشسته و نیز با و بدون آه کشیدن انجام شد و توسط فرد کور نسبت به وضعیت مالامپاتی، نمای لارنگوسکوپی و میزان دشواری انتوباسیون بررسی شد. نتایج حاصل از این چهار حالت بررسی مالامپاتی در پیشگویی نمای لارنگوسکوپی و میزان دشواری انتوباسیون مقایسه شد.
یافته‌ها: در این مطالعه 28 بیمار (2/4%) لارنگوسکوپی مشکل و 9 بیمار (4/1%) انتوباسیون مشکل داشتند. در تست مالامپاتی در حالت‌های مورد مطالعه در رابطه با وضعیت لارنگوسکوپی و انتوباسیون در پوزیشن سوپاین بدون آه کشیدن و نشسته بدون آه کشیدن بالاترین میزان حساسیت گزارش شد و میزان ویژگی در پوزیشن نشسته با آه کشیدن بیش‌ترین مقدار بود. میزان ارزش اخباری منفی در تمام حالت‌ها بالاتر از 95% بود و بیش‌ترین میزان ارزش اخباری مثبت در سوپاین با آه کشیدن مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این مطالعه در بین تست مالامپاتی انجام شده در حالت‌های مختلف بیش‌ترین میزان هم‌خوانی مربوط به حالت سوپاین با آه کشیدن در پیشگویی وضعیت لارنگوسکوپی و انتوباسیون بود. آه کشیدن درجه مالامپاتی را در حالت سوپاین بهتر از حالت نشسته بهبود بخشید.


رویا ستارزاده بادکوبه، لیلا درخشان، امیر فرهنگ زند پارسا، علی پاشامیثمی، بختیار خسروی، بابک گراییلی، سیدمصطفی جباری،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تعیین شدت تنگی دریچه میترال و ارایه بهترین روش‌های درمانی علاوه بر اطلاعات بالینی، اندازه‌گیری دقیق سطح دریچه میترال ضروری است. این مطالعه با هدف مقایسه روش اکوکاردیوگرافی غیرتهاجمی معادله همبستگی جریان (Continuity equation) با پلنی متری در اندازه‌گیری سطح دریچه میترال انجام شد.
روش بررسی: بیماران مبتلا به تنگی میترال مراجعه‌کننده به کلینیک اکوکاردیوگرافی بیمارستان امام‌خمینی (ره) از ابتدا تا انتهای سال 1389 که برای انجام اکوکاردیوگرافی قبل از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالون‌دار یا به‌صورت روتین به این مرکز مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: تعداد موارد مورد مطالعه 73 بیمار بود، از این تعداد 17 نفر (3/23%) مرد و 56 نفر (6/76%) زن بودند متوسط سن بیماران 9/8±18/42 سال بود. در کل این بیماران روش معادله همبستگی با روش پلنی متری، ضریب همبستگی 832/0 (001/0P<) داشت. روش Pressure Half-Time (PHT) با روش پلنی متری ضریب همبستگی 720/0 (001/0P<) و روش PHT با روش Continuity equation ضریب همبستگی 604/0 (001/0P<) داشت. در زیر گروه بیماران با ریتم  فیبریلاسیون دهلیزی و نارسایی میترال قابل توجه، ضریب همبستگی بین پلنی متری و Continuity equation کم‌تر قابل اطمینان بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به ضریب همبستگی بالا بین روش پلنی متری مستقیم و روش Continuity equation می‌توان نتیجه گرفت که روش Continuity equation روش قابل اعتمادی در اندازه‌گیری سطح دریچه میترال می‌باشد و در مواردی که انجام پلنی متری با محدودیت مواجه است، از جمله کلسیفیکاسیون شدید دریچه میترال و بلافاصله بعد از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالون‌دار، می‌توان از روش Continuity equation به‌عنوان جایگزین استفاده کرد.


رضا رحمانی، لطیفه نفسی، ارسلان سالاری، علی پاشا میثمی، علیرضا عبدالهی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: انجام آنژیوپلاستی کرونر Percutaneous Coronary Intervention (PCI) می‌تواند با خطر بالای بروز حوادث قلبی و عروقی در طی انجام این اقدام همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تجویز آتورواستاتین با دوز بالا با آتورواستاتین با دوز کم 24 ساعت قبل از PCI در کاهش انفارکتوس حین PCI بوده است.
روش بررسی: 190 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بررسی شدند. بیماران کاندید PCI انتخابی بودند و همگی داروی آتورواستاتین با دوز پایین (کم‌تر از 40 میلی‌گرم) مصرف می‌کردند. این بیماران به‌صورت تصادفی در دو گروه شامل 80 میلی‌گرم آتورواستاتین (95 نفر) و پلاسبو (95 نفر) در طی 24 ساعت قبل از PCI قرار گرفتند. مقادیر سرمی Creatine Kinase-MB، troponin I و High sensitive C-Reactive Protein (Hs-CRP) قبل، شش و 12 ساعت پس از PCI اندازه‌گیری شد. انفارکتوس میوکارد به‌صورت افزایش سه برابر مقادیر Creatine kinase-MB یا troponin I در مقایسه با قبل از PCI تعریف شد.
یافته‌ها: در گروه آتورواستاتین در چهار بیمار (2/4%) و در گروه پلاسبو در 13 بیمار (7/13%) انفارکتوس قلبی پس از PCI رخ داد (022/0P=). میانگین تغییرات Creatine kinase-MB (5/0±7/0 در مقایسه 9/1±3/3؛ 001/0P<)، troponin I (2/0±1/0 در مقایسه 7/0±4/0؛ 052/0P=) و Hs-CRP (5/0±1/0 در مقایسه 9/0±1؛ 001/0P<) در گروه آتورواستاتین در مقایسه با در گروه پلاسبو کم‌تر بود.
نتیجه‌گیری: تجویز آتورواستاتین با دوز بالا در طی 24 ساعت قبل از PCI انتخابی به‌طور مشخص و معنی‌داری انفارکتوس میوکارد در حین PCI انتخابی را کاهش می‌دهد.


امیر کشوری، محمد صادق فاضلی، علیرضا کاظمینی، علی پاشا میثمی، محمد کاظم نوری طارملو،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یک بیماری قابل درمان محسوب می‌گردد ولی درمان موارد عود آن سخت و گاهی غیرممکن می‌باشد. شناخت میزان عود و عوامل موثر در آن در هر مرکز درمانی می‌تواند به کاهش موارد عود کمک نماید. در این مطالعه علاوه بر میزان عود کانسر کولورکتال در مجتمع بیمارستانی امام‌خمینی (ره)، تابلو بالینی و پاتولوژیک و نتایج درمانی موارد عود نیز بررسی شدند. روش بررسی: اطلاعات بالینی 166 مورد رزکسیون درمانی کانسر کولورکتال که طی مهر 1384 تا مهر 1388 تحت جراحی قرار گرفته و قابل پی‌گیری بودند به‌صورت گذشته‌نگر جمع‌آوری و به‌صورت آینده‌نگر تا فروردین 1391 پی‌گیری شدند. گروه بیماران عود کرده که 49 نفر بودند با گروه بیماران بدون عود از نظر عوامل مختلف مقایسه شدند. یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 5/53 سال و 47% از بیماران زن بودند. بین دو گروه بیماران عود کرده و بدون عود اختلاف آماری قابل توجهی از نظر سن، جنس، محل آناتومیک تومور و انواع جراحی اولیه وجود نداشت. میزان عود کلی 5/29%، میزان عود موضعی 7/15% و میزان متاستاز دوردست 1/12% بود. در کانسرهای کولون عود موضعی (44/16% در مقایسه با 05/15%) و در کانسرهای رکتوم متاستاز (9/12% در مقایسه با 96/10%) بیش‌تر بوده است. بیماران عود کرده‌ای که تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند در مقایسه با بیماران عود کرده‌ای که فقط کموتراپی یا کمورادیوتراپی شده‌اند بقای کلی عمر (Overall survival rate) بهتری داشته‌اند (7/66% در مقایسه با 8/56%). نتیجه‌گیری: در این مطالعه در کانسرهای کولون عود موضعی و در کانسرهای رکتوم متاستاز بیش‌تر بوده است. بیمارانی که بعد از عود، جراحی مجدد شده‌اند بقای کلی بهتری نسبت به کسانی که فقط کموتراپی یا کمورادیوتراپی شده‌اند، داشته‌اند.
رقیه برجی، سید محمدرضا خاتمی، محمدرضا عباسی، علی پاشا میثمی، خسرو برخورداری، فرح ایت ا... اصفهانی، مینا پاشنگ، لاله قدیریان،
دوره 71، شماره 12 - ( اسفند 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ و میر بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه پس از عمل بای‌پس کرونر بیش از افراد با عملکرد کلیه طبیعی است. این مطالعه با هدف بررسی اثر دیالیز پیشگیرانه بر روی کاهش مرگ و میر بیماران با نارسایی کلیه غیردیالیزی پس از عمل جراحی بای‌پس عروق کرونر Coronary Artery Bypass Graft (CABG) انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه 50 نفر از بیماران مبتلا به نارسایی کلیه غیردیالیزی که نیاز به CABG داشتند، به روش آسان انتخاب شده و بر اساس روش بلوک‌بندی تصادفی وارد یکی از دو گروه دیالیز پیشگیرانه و بدون دیالیز شدند. معیارهای خروج شامل سن زیر 18 سال و CABG بار دوم بود. پس از عمل میزان مرگ و میر و بروز عوارض مختلف در دو گروه مقایسه گردید. P کم‌تر از 05/0 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته‌ها: میانگین سن افراد 9/9±3/65 بود. زنان 16% (هشت نفر) و مردان 84% (42 نفر) بیماران را تشکیل می‌دادند. مشخصات اولیه مانند سن، جنس در دو گروه مشابه بود (به‌ترتیب 06/0=P و 1=P). مقایسه بین گروه مداخله و گروه کنترل از نظر میزان مرگ و میر (14/0=P)، نارسایی حاد کلیه (4/0=P) و حوادث عروقی مغزی (1=P) در دو گروه تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست آمده از مطالعه حاضر، دیالیز پیشگیرانه قبل از جراحی بای‌پس قلب در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه غیردیالیزی به جز عوارض ریوی، اثری بر کاهش عوارض و مرگ و میر پس از عمل ندارد.
امیر کشوری، محمد صادق فاضلی، علیرضا کاظمینی، علی پاشا میثمی، محمد کاظم نوری طارملو،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های جراحی مختلفی برای سینوس پایلونیدال ناحیه ساکروکوکسیژیال (Sacrococcygeal pilonidal sinus) معرفی شده است، فلاپ کاریداکیس (Karydakis flap) کمترین میزان عود را دارد، ولی در مورد سایر عوارض آن گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. در این مقاله نتایج موارد جراحی با این روش گزارش می‌شود. روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر با پیگیری تک هم گروه، شامل مواردی از سینوس پایلونیدال بود که در بیمارستان امام‌خمینی (ره) از آبان سال 1385 تا شهریور 1392 به روش کاریداکیس جراحی شدند. معیارهای ورود به مطالعه عدم ابتلا به آبسه در زمان عمل و رضایت جهت ورود به این طرح بود. بیماران پس از ترخیص، به‌صورت آینده‌نگر در مقاطع هفته اول، ماه اول و ماه سوم پس از عمل از نظر عوارض زودرس و سپس سالیانه از نظر عود، مورد پیگیری قرار گرفتند. مدت میانه پیگیری 36 ماه (از سه تا 77 ماه) بود. یافته‌ها: از 141 بیمار مورد بررسی 119 نفر (4/84%) مرد و متوسط زمان عمل 52/55 (35-120) دقیقه بود. متوسط زمان نیاز زخم به پانسمان 92/15 روز و متوسط زمان بازگشت به کار 44/14 روز بود. شایعترین عارضه زودرس پس از عمل، باز شدن سطحی قسمت انتهایی زخم (1/12%) بود. عفونت در 8/5% بیماران رخ داد و اکثر عوارض با درمان محافظه‌کارانه بهبود یافتند. عود در 42/1% از بیماران ایجاد شد. نتیجه‌گیری: جراحی سینوس پایلونیدال ساکروکسیژیال به روش فلاپ کاریداکیس، علاوه بر عود ناچیز با عوارض کم و بهبودی کوتاه‌مدت و بازگشت به کار سریع همراه است.
فیروزه رئیسی، حبیب‌الله قاسم‌زاده، علی پاشا میثمی، ریحانه فیروزی خجسته‌فر، نرگس کرمقدیری، مریم سرایانی، عباسعلی ناصحی، جلیل فلاح، نرگس ابراهیم خانی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات معمول در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی، اختلال عملکرد جنسی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی این ارتباط بود. روش بررسی: شرکت‌کنندگان در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 56 بیمار وسواسی متاهل (36 زن و 20 مرد) در دامنه سنی 50-18 سال مراجعه‌کننده به درمانگاه بیمارستان روزبه و چند مطب خصوصی شهر تهران، از مهر ماه سال 1390 تا اسفند 1392 بودند. پس از مصاحبه بالینی روانپزشک، پرسشنامه‌های داده‎های دموگرافیک،Obsessive Compulsive Inventory-Revised (OCI-R), Maudsley Obsessional Compulsive Inventory (MOCI), International Index of Erectile Function (IIEF), Female Sexual Function Index (FSFI) توسط روان شناسان بالینی اجرا گردیدند. یافته‌ها: از 56 بیمار وسواسی متاهل، 36 مورد زن بودند که 81% از زنان اختلال عملکرد جنسی را گزارش کردند 50% کاهش میل جنسی، 58% اشکال در برانگیختگی جنسی، 1/36% اختلال در لوبریکیشن، 44% اختلال ارگاسم و 53% درد جنسی. همچنین در مردان (20 نفر)، اختلال عملکرد جنسی 25% گزارش گردید 10% کاهش میل جنسی، 20% اختلال در نعوظ، 25% اشکال در ارگاسم و انزال و 40% کاهش رضایتمندی جنسی. نتیجه‌گیری: شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به وسواس و همبستگی معنادار بین اختلال عملکرد جنسی و علایم وسواس در مردان می‌تواند نشان دهنده نوعی ارتباط میان این دو اختلال باشد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb