جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای نادری

غلامرضا افشار نادری،
دوره 22، شماره 3 - ( 2-1343 )
چکیده


مجید غفارپور، محمدحسین حریرچیان، نسیم نادری،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

در یک مطالعه اپیدمیولوژیک مقطعی، در مورد اختلالات سردردی در درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان فاطمیه سمنان از اول شهریور ماه لغایت پایان آبان 1375، اطلاعات در مورد انواع سردرد، کیفیت، شدت، مکان، مدت، فرکانس، عوامل مستعد کننده، سن شروع، تاثیر قاعدگی و حاملگی، سابقه خانوادگی مثبت، استفاده از قرص ضدبارداری و سایر موارد اپیدمیولوژیک نظیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی و سنی-جنسی بیماران جمع آوری شد. وجود هر نوع سردرد با مصاحبه بالینی و آزمون توسط معیار تشخیصی عملی انجمن بین المللی سردرد تایید شد. همچنین شیوع میگرن و سردرد تنشی در ارتباط با موارد متغیری از عادات زندگی (مثل فعالیت بدنی و الگوی خواب) و علائم و نشانه های همراه (تهوع، استفراغ، ترس از نور و صدا)، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همچنین میگرن و سردرد تنشی از جنبه های مختلف با هم مقایسه شدند: 1) سردرد خانمها نسبت به آقایان شایع تر بود (نسبت زن به مرد=سه به یک). 2) شایعترین انواع سردرد عبارت بودند از: سردرد تنشی (41/4%)، میگرن (31/2%) و سردردهای طبقه بندی نشده (17/2%). 3) بیماران مبتلا به میگرن و سردرد تنشی، به ترتیب بیشتر در سنین جوانی و میانسالی قرار داشتند. 4) در هر دو (میگرن و سردرد تنشی) پروفایل زمانی (مدت، فرکانس و سن شروع)، کیفیت و مکان سردرد، مشابه آنچه در کتب مرجع و سایر مطالعات ذکر شده بدست آمد. 5) در هر دو نوع سردرد عامل مستعد کننده، استرس و تنش روحی بوده و سردردهای مکرر همراه با مشکلات روانپزشکی از قبیل افسردگی و یا اضطراب بودند. 6) تهوع، استفراغ، ترس از صدا و نور شایعترین علائم همراه در هر دو نوع سردرد بودند. 7) سابقه خانوادگی مثبت و تشدید سردرد در دوره حول و حوش قاعدگی بطور شایع تر در بیماران میگرنی دیده شد. استفاده از معیارهای تشخیصی عملی انجمن بین المللی سردرد در کار بالینی طب، درمان، تدریس و مطالعات اپیدمیولوژیک و بالینی بسیار مفید بوده و باید در مورد بیماران ایرانی نیز استفاده شود.


محمد اکرمی، منوچهر میرشاهی، خسرو خواجه، حسین نادری منش،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: پلاسمینوژن انسانی یک گلیکوپروتیین پلاسمایی است که به طور عمده در کبد سنتز می‌شود. فعال شدن پلاسمینوژن به پلاسمین، توسط فعال کننده‌های پلاسمینوژن یکی از رویدادهای کلیدی سامانه فیبرینولیتیک انسان است. در این مطالعه ما اثرات دو آنتی‌بادی منوکلونال ضد پلاسمینوژن انسانی، A1D12 و MC2B8 را بر فعال شدن گلو- پلاسمینوژن در حضور فعال کننده‌های نوع بافتی (t-PA) و نوع ادراری پلاسمینوژن (u-PA) و همچنین استرپتوکیناز بررسی نمودیم.
روش بررسی: تولید آنتی‌بادی‌های دو رگه به وسیله ادغام سلول‌های طحال موش BALB/C ایمونیزه شده با گلو- پلاسمینوژن انسانی با سلول‌های میلومای NS1، طبق روش Kohler و Milstein انجام شد. فعال شدن پلاسمینوژن با اندازه‌گیری تولید پلاسمین با استفاده از سوبسترای رنگزای S-2251 سنجش شد. پس از آن اثر آنتی‌بادی‌های منوکلونال، A1D12 و MC2B8، بر فعال شدن پلاسمینوژن در محلول ارزیابی گردید. سرعت‌های اولیه و شاخص‌های کینتیکی فعال شدن پلاسمینوژن در حضور آنتی‌بادی‌های منوکلونال نیز محاسبه گردید. اثر آنتی‌بادی منوکلونال MC2B8 بر سرعت هیدرولیز پلاسمین سنجش شد. همچنین اثر بخش F(ab&apos)2 آنتی‌بادی A1D12 بر فعال شدن پلاسمینوژن انسانی به وسیله u-PA با اثر آنتی‌بادی کامل بر این واکنش مقایسه شد.
یافته‌ها: آزمون ELISA نشان داد که آنتی‌بادی‌ها به خوبی با آنتی‌ژن واکنش پذیری دارند. آنتی‌بادی A1D12 سرعت ماکزیمم (Vmax) فعال شدن پلاسمینوژن به وسیله هر یک از سه فعال کننده را افزایش و آنتی‌بادی MC2B8 آن را کاهش داد. در تمامی واکنش‌های فعال شدن، مقدار Km فعال شدن پلاسمینوژن در حضور آنتی‌بادی A1D12 تغییر چندانی نکرد در حالی که آنتی‌بادی MC2B8 مقدار Km فعال شدن به وسیله u-PA، t-PA وابسته به منومر فیبرین و استرپتوکیناز را کاهش داد. آنتی‌بادی منوکلونال MC2B8 اثر قابل ملاحظه‌ای بر سرعت هیدرولیز سوبسترای سنتزی S-2251 توسط پلاسمین نداشت. سرعت فعال شدن پلاسمینوژن به وسیله u-PA در حضور غلظت‌های پایین‌تری از بخش F(ab)2 آنتی‌بادی A1D12 برابر با آنتی‌بادی کامل است.
نتیجه‌گیری: اتصال آنتی‌بادی A1D12 از ناحیه F(ab) خود به گلو- پلاسمینوژن، کارآیی کاتالیتیکی فعال شدن پلاسمینوژن به وسیله فعال کننده‌های پلاسمینوژن را افزایش می‌دهد. بنابراین به لحاظ کلینیکی به کارگیری آنتی‌بادی A1D12 برای درمان رویدادهای انسدادی عروق نظیر سکته قلبی، با انسانی نمودن بخش F(ab) آنتی‌بادی A1D12 ممکن است مفید باشد. الگوی مهاری آنتی‌بادی MC2B8، با اتصال احتمالی به جایگاه برش گلوتامین- پلاسمینوژن یا نزدیک آن، از نوع مهار آنزیمی چندگانه می‌باشد.


داراب مهربان، غلامحسین نادری، سید علی تحویلدار،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

در طی سالیان، رزکسیون پروستات از طریق مجرا (TURP) به‌عنوان یک روش درمانی در بیماران مبتلا به هیپرپلازی خوش‌خیم پروستات (BPH) عمومیت جهانی یافته است. هم‌اکنون این روش به‌عنوان بهترین روش درمان جراحی BPH محسوب می‌شود. اگرچه این موضوع در کشور ما صادق نیست و پروستاتکتومی باز روش درمانی شایع‌تری محسوب می‌شود، پیش از انجام این عمل باید بررسی‌های خاصی صورت گیرد که سیستوسکوپی یکی از آنهاست که البته اندیکاسیون مشخصی دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی یافته‌های پاتولوژیک در سیستوسکوپی روتین قبل از پروستاتکتومی باز می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر، 120 بیمار کاندید عمل جراحی پروستاتکتومی باز در بیمارستان دکتر شریعتی در فاصله سال‌های 1382 تا 1384 که اندیکاسیون مطلقی برای سیستوسکوپی نداشتند، تحت سیستوسکوپی روتین قرار گرفتند.

یافته‌ها: در این مطالعه هیچ پاتولوژی خاصی در سیستوسکوپی روتین یافت نشد. یافته‌های این مطالعه نشان داد که میانگین سن در بیماران با تنگی مجرا به‌میزان معنی‌داری از بیماران بدون تنگی مجرا پائین‌تر است (به‌ترتیب 7/0±5/59 در برابر 5/5±9/69 سال، 008/0p= ). به‌علاوه نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در بیماران مبتلا به تنگی مجرا، کراتینین به‌میزان معنی‌داری بالاتر است. (به‌ترتیب 34/1±2/2 در برابر 42/0±2/1 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 003/0p=). همچنین نشان داده شد که میانگین سن در مبتلایان به دیورتیکول مثانه از بیماران بدون آن به‌میزان معنی‌داری بالاتر است (به‌ترتیب 1/3±3/76 در برابر 9/4±4/68 سال، 001/0=p).

نتیجه‌گیری: انجام سیستوسکوپی روتین قبل از انجام پروستاتکتومی باز ضروری نیست.


علی‌اکبر رهبری منش، محمدرضا زندکریمی، فریبا نادری، پیمان سلامتی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سندروم Ekiri یا آنسفالوپاتی توکسیک کشنده، عارضه غیرگوارشی شیگلوز می‌باشد که به‌صورت دیسانتری همراه با تب بالا، تشنج، سردرد و اختلال هوشیاری تظاهر نموده و به‌سرعت باعث مرگ بیمار می‌شود.

روش بررسی: این مطالعه Case Series بر روی 13کودک مبتلا به سندروم Ekiri که از مهر 76 لغایت مهر 86 به بیمارستان بهرامی مراجعه کرده و در مدت کوتاهی دچار اختلال سطح هوشیاری، تشنج‌های مکرر، کولیت و تب بالا شده‌اند. مطالعه‌فوق در‌مورد بیماران شامل مشخصات‌بیماران، تظاهرات‌بالینی، یافته‌های‌فیزیکی، یافته‌های‌آزمایشگاهی می‌باشد. متغیرهای‌مورد بررسی در این مطالعه شامل سن، جنس، تب، تشنج، اختلال هوشیاری، سردرد، آنسفالوپاتی، دهیدراتاسیون، افزایش فشار داخل مغز، کولیت، بیماری زمینه‌ای، کشت مدفوع، خون و CSF بوده است. 

یافته‌ها: گروه بیماران شامل 10 پسر و سه دختر با متوسط سنی 5/30 ماه بود. همه بیماران دچار تشنج، کولیت، افزایش فشار داخل مغز، آنسفالوپاتی و کوما شده بودند. هفت بیمار از سردرد شاکی بودند و فقط سه نفر از بیماران دهیدراتاسیون داشتند. اولین علامت بیماری در سه نفر گاستروآنتریت، در 9 نفر تشنج و در یک بیمار سردرد بود. کشت مدفوع در تمام بیماران مثبت بود ولی کشت خون در یک بیمار مثبت بود. مرگ در تمام بیماران روی داده بود.

نتیجه‌گیری: علایم و نحوه بروز سندروم Ekiri عارضه نادر شیگلوز، در بیماران مورد مطالعه در بیمارستان کودکان بهرامی مشابه با مطالعات قبلی می‌باشد. در این بررسی نیز همه بیماران فوت کردند و اقدامات supportive موثر نبوده است.


سیدرضا یحیی‌زاده، داراب مهربان، سید حمیدالله غفاری، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، غلامحسین نادری، سید مجید کاظمینی، مهرناز راسته،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: کانسر مثانه دومین بدخیمی شایع ادراری- تناسلی می‌باشد و از آنجایی‌که دو سوم این کانسرها عود می‌کنند، پایش دقیق بیماران لازم است. به‌دلیل هزینه بر و تهاجمی بودن سیستوسکوپی و حساسیت ناچیز سیتولوژی ادرار، تلاش‌های فراوانی صورت گرفته تا بیومارکری مناسب برای کانسرهای یوروتلیال یافته شود. بدخیمی‌های سیستم ادراری مانند سایر سرطان‌ها، مقادیر زیادی تلومراز بیان می‌کنند. در این مطالعه به مقایسه حساسیت تست تلومراز و سیتولوژی ادرار در تشخیص کارسینوم سلول ترانزیشنال مثانه پرداخته شده است.

روش بررسی: در این مطالعه 49 بیمار مبتلا به کانسر مثانه که کاندیدای جراحی شده بودند، تحت بررسی با تست‌های سیتولوژی و تلومراز ادرار قرار گرفتند. در این بررسی روش ‏Quantitative Real-time RT-PCR‏ بر پایه تکنولوژی TaqMan راه‌اندازی شد، که در آن از ژن hTERT به‌عنوان تومور مارکر و از ژن GAPDH به‌عنوان کنترل داخلی برای تشخیص و تعیین مقدار سلول‌های توموری در نمونه‌های ادرار بیماران استفاده گردید. نهایتاً نتایج دو تست تلومراز و سیتولوژی ادرار با ‏نتیجه سیستوسکوپی و آسیب‌شناسی نهایی‏ به‌عنوان استاندارد طلایی مقایسه گردید.

 یافته‌ها: حساسیت تست‌های تلومراز و سیتولوژی ادرار بدون در نظر گرفتن درجه و مرحله تومور، به‌ترتیب 5/73 و 3/16 درصد به‌دست آمد که در این بین، حساسیت سیتولوژی ادرار واضحاً با درجه و مرحله تومور ارتباطی مستقیم داشته است، در حالی‌که حساسیت تست تلومراز ادرار بدون توجه به گرید و مرحله تومور مطلوب می‌باشد. اختلاف مشاهده‌شده بین سیتولوژی و تلومراز ادرار از منظر آماری معنی‌دار است (001/0).

نتیجه‌گیری: آنالیز کمّی hTERT-mRNA تلومراز در ادرار به‌عنوان یک بیومارکر غیر تهاجمی، قابلیت جایگزین شدن به‌جای سیتولوژی ادرار را جهت تشخیص و پی‌گیری کانسر مثانه دارد.


ندا خانلرخانی، محمدعلی اطلسی، ایرج راگردی کاشانی، همایون نادریان، علی‌اکبر طاهریان، حسین نیکزاد،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های بنیادی برگرفته از بافت چربی قابلیت تزاید زیادی داشته و به رده‌های مختلف سلولی همچون آدیپوسیت، استئوبلاست، کندروسیت و میوسیت تمایز داده شده‌اند. با توجه به نقش پروژسترون در میلین‌سازی سیستم اعصاب محیطی، ما در این مطالعه بر آن شدیم تا تاثیر آن را بر روی بیان ژن‌های P0, S100, Krox20 در سلول‌های بنیادی برگرفته از بافت چربی در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دهیم.
روش بررسی:
در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمی گرفته شده از بافت چربی ناحیه اینگوینال موش صحرایی بالغ، جهت تایید با فلوسیتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. سپس سلول‌های بنیادی مزانشیمی ابتدا تحت تاثیر بتا مرکاپتواتانول و سپس رتینوییک اسید قرار گرفتند و در ادامه سلول‌های حاصله در چهار گروه مختلف شامل دو گروه کنترل مثبت و منفی حاوی فاکتورهای رشد بدون پروژسترون و دو گروه آزمایش حاوی فاکتورهای رشد و پروژسترون تقسیم شدند. بیان مارکرهای سلول شوان شامل S100, P0, Krox20 در با استفاده از واکنش زنجیره پلیمراز معکوس نیمه کمی semi-quantitative PCR بررسی گردیدند.
یافته‌ها:
سلول‌های بنیادی مزانشیمی برگرفته از بافت چربی آنتی‌ژن‌های سطحی CD90 ،CD73 و CD31 را بیان نمودند. در گروه‌های چهارگانه، ژن‌های S100, P0, Krox20 در گروه‌های حاوی پروژسترون بیان شدند. نسبت بیان ژن‌های S100 و Krox-20 در گروه‌های حاوی پروژسترون نسبت به گروه کنترل مثبت بدون پروژسترون کمتر بود (0001/0P<).
نتیجه‌گیری:
پروژسترون به عنوان یک عامل القایی می‌تواند سبب بیان ژن‌های S100, P0, Krox20 در سلول‌های بنیادی چربی شود.


زهرا اطاعتی، راضیه معظمی گودرزی، فرشته کلهری، سید علیرضا سبحانی، مهرداد صولتی، آذین علوی، سعید حسینی تشنیزی، نادره نادری،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

Gestational زمینه و هدف: دیابت شیرین شامل گروهی از اختلالات متابولیک شایع ازجمله دیابت حاملگی است که وجه اشتراک آ نها در فنوتیپ هیپرگلیسمی م یباشد. در سال های اخیر جهت Diabetes Mellitus (GDM) یافتن اتیولوژی دیابت حاملگی مطالعات جدیدی انجام شده است که فعالیت مزمن سیستم ایمنی در مقابله با عفونت ها (و نه خود ایمنی) را از مه مترین عوامل تغییر متابولیسم بدن و عامل ایجاد دیابت حاملگی می دانند. این مطالعه با هدف یافتن پاسخ به تعدادی از مجهولات موجود در ارتباط سیستم ایمنی و دیابت حاملگی به مقایسه و آنتی بادی های مربوط به هر زیرگروه در افراد Th1/Th2 (T helper1/T helper سطوح سایتوکین های زیرگروه های ( 2 و زنان باردار سالم پرداخته است. روش بررسی: Gestational Diabetes Mellitus (GDM) مبتلا به دیابت حاملگی این مطالعه، مطالعه ای مقطعی بود که بر روی 90 زن در محدوده سنی باروری در دو گروه مورد شامل 45 زن مبتلا به دیابت حاملگی و گروه شاهد شامل 45 زن باردار سالم انجام شد. فاکتورهای ایمونولوژیک شامل اینترفرون گاما و IgG3 ،IgG2 ،IgG1 ،IgE و آنتی بادی های TGF فاکتور رشد ،IL- اینترلوکین دوازده 12 ،IL- اینترلوکین ده 10 ،IFNγ اندازه گیری و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافت هها: در میان 90 زن مورد مطالعه میانگین سنی IgG4 ،IL-10) Th 27 به دست آمد. سطوح سایتوکین های سرمی وابسته به زیرگرو ههای 1 / 32 و بارداران سالم 9 / بیماران 5 بین گروه شاهد و مورد تفاوت (IgG و 4 IgG3 ،IgG2 ،IgG1 ،IgE) و آنتی بادی های مربوطه (IFNγ ،TGFβ ،IL-12 و آنتی بادی های مربوط به هر Th1/Th نتیج هگیری: تغییر بالانس سایتوکین ها 2 .(P>0/ معنی داری وجود نداشت ( 05 نقش ندارد و به عنوان اندیکاتور تشخیصی بیماری کاربرد ندارد.
حشمت مؤیری، زینب مدرسی مصلی، مامک شریعت، زهرا حق‌شناس، فریبا نادری،
دوره 72، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بلوغ زودرس علاوه‌بر اثرات عمیق جسمی و روانی، منجر به پیشرفت سریع سن استخوانی، افزایش هورمون‌های جنسی، منارک زودرس و کاهش قابل‌توجه در قد نهایی بیماران درمان نشده می‌شود. درمان با آنالوگ‌های طولانی‌اثر گنادوتروپین‌ها، درمان انتخابی بلوغ زودرس می‌باشد، اما در مورد اثر این داروها بر افزایش وزن، اختلاف‌نظر وجود دارد. روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر وزن،‌ قد و اندکس توده بدنی 52 بیمار به‌مدت 12 ماه، (در شروع درمان،‌ شش و 12 ماه پس از آن) با آنالوگ‌های گنادوتروپین مورد بررسی قرار گرفت. بیماران بیشتر دختران مبتلا به بلوغ زودرس ایدیوپاتیک بودند و تعداد کمی هم دخترانی بودند که به‌علت قد کوتاه و یا مسایل اجتماعی و روانی کاندید درمان بودند. شاخص‌های آنتروپومتریک و BMI پس‌از درمان با قبل مقایسه شد. یافته‌ها: متوسط سن بیماران در شروع درمان 07/3±78/8 بود. انحراف معیار برای توده بدنی (Standard Deviation Score for Body Mass Index, SDS BMI) بیماران، قبل‌از درمان 18/1±80/0، شش‌ماه بعد از درمان 15/1±82/0 و 12 ماه بعد از درمان هم 28/1±82/0 بود که تغییر معناداری نداشت (909/0P=). قد SDS بیماران در شروع درمان 65/1±41/0، شش‌ماه بعد از درمان 60/1±43/0 و 12 ماه بعد از درمان 50/1±46/0 بود که این افزایش از لحاظ آماری معنادار نبود (66/0P=). افزایش وزن بیماران هم در سه گروه کم‌وزن، نرمال، دارای اضافه‌وزن و چاق نیز تفاوت معناداری با هم نداشت. نتیجه‌گیری: درمان با آنالوگ‌های گنادوتروپین باعث چاقی قابل‌توجه در بیماران نمی‌شود، هرچند افزایش مختصری در وزن دیده می‌شود اما این تغییر از لحاظ آماری معنادار نیست.
سمیرا مهر علی‌زاده، مجید میرمحمدخانی، مریم نادری ارم، شمس الله نوری‌پور،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بارداری با افزایش خطر بیماری‌های قلبی نوزادی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی یافته‌های اکوکاردیوگرافی در نوزادان مادران با آزمایش تحمل گلوکز (GTT) مختل و مقایسه آنها با نوزادان مادران سالم انجام شد. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی- تحلیلی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) سمنان، از فروردین تا آبان 1392 دو گروه از نوزادان واجد شرایط وارد مطالعه شدند. نمونه‌گیری با رویکرد آسان و به‌طور متوالی انجام شد. نوزادان در روز دوم تولد تحت اکوکاردیوگرافی قرارگرفتند و پارامترهای قلبی شامل دیامتر سپتوم بین بطنی، نسبت کوتاه‌شدگی، توده و ضخامت دیواره خلفی بطن چپ، قطر آئورت و دهلیز چپ اندازه‌گیری شد. همچنین قندخون مادران و شاخص HbA1c اندازه‌گیری گردید. تحلیل با نرم‌افزار SPSS ویراست 16 صورت گرفت. یافته‌ها: 35 نوزاد از مادران با GTT مختل و 33 نوزاد از مادران سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. وزن تولد نوزادان، سن مادران و HbA1c در نوزادان مادران با GTT مختل بیشتر از گروه سالم بود (به ترتیب 003/0P=، 000/0P= و 000/0P=). ضخامت دیاستولی و سیستولی دیواره بین بطنی، نسبت ضخامت دیاستولی دیواره بین بطنی به ضخامت دیاستولی دیواره خلفی بطن چپ، قطر آئورت و قطر خروجی بطن چپ در نوزادان مادران GTT مختل، بیشتر از گروه سالم بود (به‌ترتیب 008/0P=، 034/0P=، 016/0P=، 017/0P= و 020/0P=). در سایر پارامترها تفاوت معناداری گزارش نشد. نتیجه‌گیری: دیابت بارداری با تغییر در یافته‌های اکوکاردیوگرافی به‌ویژه ضخامت دیاستولی دیواره بین بطنی مرتبط است. همچنین افزایش ضخامت دیواره بین بطنی به‌ویژه در دیاستول از مهمترین شاخص‌های هیپرتروفی پاتولوژیک قلبی می‌باشد که می‌تواند در حضور دیابت بارداری و عدم کنترل آن ایجاد یا تشدید گردد.
فرید عباسی، ماندانا ستاری، نوشین جلایرنادری، مرضیه سروش‌زاده،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت با داشتن سطح تماس بیشتر وحلالیت بالاتر نسبت به هیدروکسی آپاتیت معمولی، مورد توجه پژوهشگران به‌عنوان یک پیوند موثر و جدید استخوانی قرار گرفته‌اند. مطالعات نشان داده‌اند که تناقض‌هایی در زمینه سازگاری زیستی این ذرات وجود دارد. هدف از مطالعه بررسی فعالیت حیاتی سلول اپی‌تلیوم دهان انسان در مجاورت با ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت بود.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت تجربی در آبان 1392 انجام شد. غلظت‌های مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت از 01/0 تا mg/ml 5 در 24، 48 و 72 ساعت بر سلول‌های اپی‌تلیال دهان انسان رده KB در محیط کشت تاثیر داده شد. میزان سمیت سلولی این ماده با روش متیل تیازول تترازولیوم بروماید و به‌وسیله دستگاه الیزا ریدر (Falcon, Becton-Dickinson, USA) بررسی شد.

یافته‌ها: سمیت سلولی غلظت‌های مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت در 24 ساعت (001/0P<)، 48 ساعت (001/0P<) و 72 ساعت (001/0P<) بر سلول‌های اپی‌تلیال دهان انسان، اختلاف معنادار داشت. ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت در غلظت 5/0 تا mg/ml 1 در زمان‌های 24، 48 و 72 ساعت بیشترین سمیت سلولی را بر سلول‌های اپی‌تلیوم دهان انسان داشتند. در تمامی زمان‌ها، غلظت‌های کمتر از mg/ml 05/0 بهترین سازگاری زیستی را داشتند.

نتیجه‌گیری: نانوهیدروکسی آپاتیت سازگاری زیستی خوبی دارد و به دوز و زمان وابسته است. غلظت‌های کمتر از mg/ml 05/0 از نانوهیدروکسی آپاتیت بهترین سازگاری زیستی را با گذشت زمان دارند.


محمدرضا افلاطونیان، مهرداد خاتمی، ایرج شریفی، شهرام پورسیدی، منصور خاتمی، هاجر یعقوبی، مهین نادری فر،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نانوذرات به‌عنوان نسل جدیدی از مواد ضد میکروبی هستند. نانوذرات اکسید روی به‌علت طیف کاربردهایشان در علوم پزشکی جذابیت زیادی ایجاد کرده‌اند. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه اثر ضد میکروبی نانوذرات اکسید روی سنتز شده به‌روش سبز روی دو سویه باکتریایی گرم منفی و گرم مثبت بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور سال ۱۳۹۶ در دانشگاه‌های علوم پزشکی کرمان و بم انجام شد. سنتز نانوذرات اکسید روی با استفاده از بذر زیره همانگونه که پیش‌تر شرح داده شده بود، انجام شد. مشخصات فیزیکوشیمیایی نانوذرات سنتز شده با استفاده از طیف سنجی مرئی- فرابنفش، پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ الکترونی مطالعه شد. حداقل غلظت بازدارندگی از رشد و حداقل غلظت باکتری‌ کشی نانوذرات بر روی سویه‌های سودوموناس آئروژنز و انتروکوکوس فکالیس با استفاده از روش میکرودیلوشن براث تعیین شد.
یافته‌ها: طیف سنجی مرئی- فرابنفش، پیک جذبی در محدوده nm ۳۷۰ را نشان داد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری سنتز نانوذراتی اکسید روی بیشتر کروی با اندازه کمتر از nm ۵۰ را نشان داد. کمترین غلظت بازدارندگی از رشد نانوذرات اکسید روی علیه سویه‌های سودوموناس آئروژنز و انتروکوکوس فکالیس به‌ترتیب ۶/۲۵ و µg/ml ۱۲/۵ تعیین شد.
نتیجه‌گیری: نانوذرات اکسید روی با استفاده از منابع طبیعی ایران تولید و نتایج ما نشان‌دهنده اثر ضد باکتریایی چشمگیر بود. می‌توان خمیر دندان حاوی نانوذرات روی را تولید و برای بیمارانی که دچار نقص در سیستم ایمنی هستند، تجویز کرد تا از رشد عوامل بیماری‌زای میکروبی فرصت طلب در دهان و انتقال آن به بدن بیمار جلوگیری کرد.

امیر رضا نادری یاقوتی، احمد شالباف، آرش مقصودی،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص دقیق و به‌هنگام بیماری کبد‌چرب غیرالکلی که عامل اصلی بیماری‌های مزمن کبد است، بسیار مهم می‌باشد. سونوگرافی از کبد متداول‌ترین روش تشخیص میزان کبدچرب می‌باشد. اما به دلیل کیفیت پایین تصاویر اولتراسوند، نیاز به روش‌های هوش مصنوعی برای تشخیص دقیق میزان چربی کبدی، ضروری می‌باشد. هدف این مقاله توسعه یک مدل یادگیری ماشین برای ارزیابی سطح چربی کبد براساس تصاویر التراسوند کبد می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که از اردیبهشت 1399 تا آذر 1399 در تهران به طول انجامیده است، از تصاویر اولتراسوند 55 فرد مبتلا به چاقی مفرط که قصد جراحی لاپاروسکوپی داشته‌اند، استفاده شده و از نتیجه بافت‌شناسی نمونه ‌برداشتی از کبد در آزمایشگاه به‌عنوان مرجع میزان چربی کبد استفاده شده است. ابتدا 88 ویژگی‌ مبتنی‌بر بافت با استفاده از ماتریس هم‌رخداد سطح خاکستری از تصاویر استخراج شده است. در مرحله‌ی بعد با استفاده از روش حداقل افزونگی و حداکثر ارتباط 20 ویژگی‌ برتر از میان 88 ویژگی انتخاب شده و به ورودی طبقه بند اعمال شده است. در انتها با استفاده از سه طبقه‌بند آنالیز افتراقی خطی، ماشین بردار پشتیبان و آدابوست، تصاویر به چهار گروه براساس میزان چربی طبقه‌بندی شده‌اند.
یافته‌ها: صحت به‌دست آمده در این مدل، برای طبقه‌بند آدابوست برابر با 72/92% شد. در‌حالی‌که صحت به‌دست آمده برای هر دو طبقه‌بند ماشین بردار پشتیبان و آنالیز افتراقی خطی به‌ترتیب برابر با 88/87% و 76/75% شده‌‌است.
نتیجه‌گیری: رویکرد پیشنهادی مبتنی‌بر ویژگی‌های بافت با استفاده از طبقه‌بند آدابوست از روی تصاویر التراسوند، میزان چربی کبد را با دقت بالا و به‌صورت اتوماتیک تشخیص می‌دهد و می‌تواند در تشخیص نهایی به پزشکان و رادیولوژیست‌ها کمک شایانی کند.

مینا سادات نادری، سیدمهدی طبایی، محمد حسن سهیلی‌فر، مجید پرنور،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه از لیزرهای کم‌توان برای درمان ریزش مو به‌دلیل افزایش تکثیر سلولی استفاده می‌شود. سلول‌درمانی با استفاده از سلول‌های بنیادی می‌تواند رویکرد جدیدی در زمینه کاشت مو باشد. در این مطالعه اثر تابش لیزر کم‌توان بر بقا و همچنین میزان رادیکال‌های فعال اکسیژن سلول‌های بنیادی فولیکول موی انسانی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه آزمایشگاهی، مداخله‌ای و در محیط In vitro آزمایشگاه کشت سلولی سازمان جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران در سال 1398 (خرداد 1398 تا بهمن 1398) انجام شد. ابتدا فولیکول مو از ناحیه پس سری(SDA)  جدا شد. جداسازی ناحیه بالب هر فولیکول پس از جداسازی واحدهای فولیکولار انجام شد. پس از رشد سلول‌های بنیادی فولیکول مو در فلاسک کشت سلولی، بیان نشانگرهای سلول‌های بنیادی با استفاده از روش فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. میزان بقا و همچنین میزانROS  تحت تابش دوز‌های مختلف لیزر کم‌توان با طول موج nm 685 سنجیده شد.
یافته‌ها: نتایج تیمار ســلول‌های بنیادی فولیکول مو با دوز‌های مختلف لیزر کم‌توان (صفر تا J/cm2 20) نشان داد که لیزر کم‌توان با دوز پنج J/cm2 بالاترین میزان بقا را نشان داد. نتایج سنجش میزان ROS تحت تاثیر لیزر کم‌توان نیز حاکی از افزایش میزان ROS در دوز انرژی پنج J/cm2 بود.
نتیجه‌گیری: افزایش بقا و تکثیر بیشتر سلول‌های بنیادی فولیکول مو تحت تاثیر لیزر کم‌توان می‌تواند رویکرد جدیدی را در سلول‌درمانی با استفاده از سلول‌های بنیادی فولیکول مو و همچنین کاشت مو ایجاد کند.

زهره حبیبی، سید مرسل مسلمی عقیلی، سید امیرحسین جوادی، آرش سیفی، کورش کریمی یارندی، سید علی دهقان منشادی، فرشته نادری بهدانی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: جراحی اعصاب در بحران پاندمی کووید-19 با چالش‌های بسیاری روبه‌رو است. به همین جهت، راهنمای حاضر جهت کمک به تصمیم‌گیری جراحان اعصاب و کادر درمان و همچنین حفاظت جان بیماران و کادر درمان در شرایط بحران کرونا تهیه گردیده است.
روش بررسی: ابتدا راهنماهای بالینی مرتبط با موضوع، با جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی استخراج شدند و تعداد پنج راهنمای بالینی انتخاب شدند. به کمک این راهنماها آیتم‌ها و سوالات و همچنین پاسخ هر یک از سوالات نیز استخراج شد. برای یافتن شواهد تکمیلی برای پاسخ دادن به سوالات مطرح شده، مجددا در پایگاه‌ها جستجو انجام شد. در نهایت، پاسخ‌ها به‌صورت توصیه، ویرایش شد و به صورت یک‌دست درآمد. این توصیه‌ها برای چهار نفر از صاحب‌نظران متخصص جراحی مغز و اعصاب و دو نفر از صاحب‌نظران متخصص عفونی ارسال شد. اساتید صاحب نظر، نمره‌دهی به توصیه‌ها را طبق معیار ارزیابی AGREE-REX (در سه حوزه کاربرد بالینی، ارزش‌ها و منافع و قابلیت اجرا) انجام دادند. حداقل میزان توافق در هر حوزه ارزیابی 80% در نظر گرفته شد و توصیه‌های مورد توافق به‌عنوان توصیه نهایی در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: توصیه‌های نهایی، در بخش یافته‌ها آورده شده است.
نتیجه‌گیری: استفاده از وسایل حفاظت فردی، کاهش ارتباط غیرضروری کادر درمان با بیماران، استفاده از تله مدیسین، تهویه مناسب هوا، غربالگری بیماران، کاهش اعمال جراحی الکتیو، استفاده از روش‌های کمتر تهاجمی و مدیریت تولید آئروسول‌ها، کاهش روش ترانس اورال و ترانس نازال از مهم‌ترین توصیه‌های این راهنما هستند.

مارال بنی‌هاشمی تورشیزی، سید مهدی طبایی، مینا سادات نادری، سعید حسامی تکلو،
دوره 79، شماره 10 - ( دی 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست از نظر ابتلا در بین همه تومورها شایع‌تر بوده است. ملانوم نوع کمتر شایعی از سرطان پوست و کشنده‌ترین سرطان پوست است. مصرف ویتامین A در پیشگیری و درمان سرطان پوست توصیه می‌شود. لیزر به‌عنوان ابزاری برای درمان بسیاری از ضایعات پوستی استفاده می‌شود. در این مطالعه تاثیر تابش لیزر کم‌توان به همراه ویتامین A بر فاکتورهای سلولی سلول‌های ملانومای پوستی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه آزمایشگاهی مداخله‌ای و در محیط In vitro آزمایشگاه کشت سلولی سازمان جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران از تیر 1399 تا تیر 1400 انجام شد. پس از تهیه و کشت سلول‌های رده A375، تیمارهای ویتامین A با غلظت‌های مختلف و لیزر کم‌توان با دوزهای انرژی مختلف بر روی سلول‌ها انجام شد. مطالعه همزمان این تیمار‌ها نیز در از بین بردن سلول‌های سرطانی ملانوم پوستی انجام شد. با روش تست MTT و فلوسایتومتری به‌ترتیب میزان زنده‌مانایی و اپپتوز در اثر این تیمارها بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که لیزر کم‌توان با دوزهای دو و J/cm2 5 و ویتامین A با غلظت µmol 50 کمترین زنده‌مانایی و بیشترین القای اپپتوز را سبب می‌شود (01/0P<). همچنین نتایج حاصل از تست همزمان لیزر کم‌توان و ویتامین A، کاهش بیشتری در زنده‌مانایی سلول‌های ملانوم پوستی و مقدار بیشتر اپپتوز را نشان می‌داد.
نتیجه‌گیری: کاهش بیشتر زنده‌مانایی سلول‌های سرطانی تحت تاثیر ویتامین A و نور لیزر کم‌توان می‌تواند رویکرد جدیدی را در درمان سلول‌های سرطانی باعث شود.

مازیار نادری، غلامرضا ابراهیم‌زاده، محمود علی‌محمدی، ویدا پاست،
دوره 80، شماره 2 - ( اردیبهشت 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پاندمی COVID-19 به یک معضل جهانی تبدیل شده است و به‌منظور پیشگیری از آن باید روش‌های نوینی به‌کار گرفته شود. ویروس این بیماری بسیار واگیردار است و عمدتا از طریق هوا منتقل می‌شود. ازون یک ماده اکسیدکننده قوی است که می‌تواند به‌منظور غیرفعال کردن طیف وسیعی از ویروس‌ها که ممکن است در برابر سایر ضدعفونی‌کننده‌ها مقاوم باشند، استفاده شود. هدف از این مطالعه، بررسی مروری کاربرد و تاثیر ازون در غیرفعال‌کردن ویروس‌های محیط‌های بسته بود.
روش بررسی: به‌منظور جستجوی مقالات از لغات کلیدی مانند ازون، ویروس و هوا در پایگاه‌های اطلاعاتی PUBMED و Scopus استفاده شد. جستجوی مقالات از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲1 صورت گرفت. در نتیجه جستجو تعداد ۵۷ مقاله در این زمینه انتخاب گردید و از محتوا و نتایج آنها در این مطالعه مروری استفاده شد.
یافته‌ها: این مطالعه مروری نشان داد که ازون به‌طور موفقیت‌آمیزی با هدف پیشگیری از چندین بیماری ویروسی مانند COVED-19 استفاده شده است. افزون‌براین، برخی از ویروس‌ها مانند کروناویروس‌ها حاوی گروه‌های عاملی سولفیدریل حاوی سیستیین و تریپتوفان هستند که با گاز ازون واکنش بهتری نشان می‌دهند. عطسه فرد مبتلا به COVED-19 ممکن است منجر به تشکیل 40000 قطره در هوا شود. این قطرات می‌توانند پیش از سقوط به نزدیکترین سطح تا فاصله دو متری منتقل شوند و همچنین ممکن است 30 ساعت در هوا باقی بمانند.
نتیجه‌گیری: استفاده از گاز ازون کاربردهای بالقوه زیادی در غیرفعال کردن ویروس‌ها در فضاهای محصور آلوده دارد. با توجه به اهمیت آئروسل‌های حاوی ویروس در انتقال COVED-19، ازون می‌تواند روشی امیدوارکننده در پیشگیری از این بیماری باشد. میزان غیرفعال شدن ویروس‌ها توسط گاز ازون به غلظت گاز، زمان تماس، دما، رطوبت و نوع ویروس بستگی دارد. به‌طورکلی، بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه کاربرد گاز ازون را در پیشگیری از شیوع بیماری‌های ویروسی مثل COVED-19 را نشان داد. همچنین در به‌کار بردن این گاز اقدامات و احتیاط‌های ایمنی لازم توصیه می‌شود.

زینب خزاعی‌شیر، کبری میرزاخانی، گلناز سادات احمدی‌نژاد، سیده فاطمه نادری، ناهید جهانی شوراب،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ایران در سنین سه و شش ماهگی به‌ترتیب برابر با 44% و 27% برآورد شده است که همچنان با شاخص مطلوب سازمان جهانی بهداشت تا سال 2030 (70% در شش ماه اول) فاصله دارد. به‌همین‌منظور پایش مراکز مشاوره شیردهی که با هدف ارتقا شیردهی و حمایت مادرانی که دچار مشکلات شیردهی شده‌اند راه‌اندازی شده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر می‌باشد و در آن کلیه مادران ارجاع‌شده حایز شرایط پژوهش به مرکز بهداشتی و درمانی شماره دو شهر مشهد در بازه زمانی فروردین تا اسفند 1399 موردبررسی قرار گرفتند. این مرکز بهداشت دارای دو کلینیک مشاوره شیردهی فعال می‌باشد و جمع‌آوری اطلاعات براساس مستندات ثبت شده در دفاتر و رایانه می‌باشد. بنابراین نمونه‌گیری سرشماری انجام شد. داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و در سطح معناداری کمتر از 05/0 آنالیز می‌گردند.
یافته‌ها: در 8/42% موارد مادران تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر را پیش از مراجعه آغاز کرده بودند و در 1/28% هنگام مراجعه به کلینیک‌های مشاوره شیر، تغذیه نوزاد تنها شیرخشک گزارش گردید. پس از مشاوره‌های شیردهی و پیگیری‌های انجام شده در پایان شش ماهگی، میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در 1/34% (12% افزایش نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر به 8/27% (کاهش 22% نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه با شیرخشک بهتنهایی به‌میزان 5/36% (افزایش4/8% نسبت به بدو مراجعه) محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نقش مثبت مرکز مشاوره شیر مادر در کاهش موارد تغذیه مصنوعی محرز است و توصیه میگردد که دستورالعمل مدون براساس چالش‌های موجود در شیردهی برای مشاوره شیر مادر در ماه اول پس از زایمان تهیه گردد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb