جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای ناطق

طلعت مختاری، محسن نقوی، قاسم حسن نژاد، رخشنده ناطق،
دوره 52، شماره 3 - ( 2-1373 )
چکیده


محمدرضا میر، فرهاد ناطق، حجت زراعتی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده

این بررسی برای یافتن عوامل موثر بر نتیجه برداشت پروفیلاکتیک عقده های لنفاوی در 125 بیمار مبتلا به ملانومای پوستی، مراجعه کننده به انستیتو سرطان در فاصله سالهای 1365 تا 1370 انجام پذیرفت و عوامل پروگنوستیک احتمالی ارزیابی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که ضایعات سر و گردن در بیماران مرد تقریبا دو برابر بیماران زن بوده و در موارد عدیده ای از عود موضعی-لنفاوی برخوردار است. اکثر بیماران (76/8 درصد) با ضایعاتی در مراحل کلارک پیشرفته مراجعه نموده و بین لمس بالینی عقده های لنفاوی و وضعیت هیستولوژیک آنها ارتباطی یافت نشد.


طلعت مختاری آزاد، حکیمه محمدی، محمود محمودی، زهرا سعادتمند، اشرف السادات موسوی، رسول همکار، رخشنده ناطق،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده

یررسی سرولوژیک ویروس آنفلوانزای C در ایران در سال 1376، نخستین بررسی ویروس آنفلوانزای C در ایران است. این تحقیق در مرکز ملی آنفلوانزا-بخش ویروس شناسی دانشکده بهداشت انجام گرفت. با انجام تست سرولوژی (Hemagglutination Inhibition (HI بر روی 689 نمونه سرم از تهران و 391 نمونه از سایر استانها و محاسبه افراد دارای تیتر ایمنی بخش نسبت به این ویروس (دارای تیتر <40)، مشخص شد که درصد افراد دارای تیتر ایمنی بخش در تهران و استانها تقریبا در یک محدوده قرار دارد و حدود 40% افراد مورد بررسی، دارای تیتر ایمنی بخش نسبت به ویروس آنفلوانزای C/Paris/1/67 می باشند. توزیع سنی شیوع آنتی بادی ایمنی بخش نسبت به ویروس آنفلوانزای C، تقریبا مشابه سایر کشورهای جهان می باشد. بدین صورت که تیتر آنتی بادی از کودکی شروع به افزایش کرده در جوانی به بیشترین درصد می رسد و با افزایش سن، کاهش تدریجی دارد، که این روند را به عفونت اولیه در کودکی، عفونت مکرر در جوانی و کاهش میزان آنتی بادی قابل تشخیص با HI در پیری، می توان نسبت داد. این ویروس در سال 1376 در ایران همزمان با دو تیپ دیگر ویروس آنفلوانزا یعنی تیپهای A و B در گردش بوده است.


صغری دوستی، حمیدرضا باصری، مهدی ناطق پور،  کامران اکبرزاده، حسین لدنی، منصوره شایقی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

با وجود این که پشه‌های آنوفل نقش اصلی را در انتقال انگل‌های بیماری مالاریا دارند، اما نکات مبهم زیادی درباره بیولوژی انگل در بدن ناقل و همین‌طور اثر تعاملی آنها وجود دارد. یکی از این عوامل که شاید به نوعی بتواند در مهار کردن سیکل انتقال تأثیرگذار باشد، وجود پروتئین‌های رسپتور می‌باشند که با اتصال به ملکولهای حاوی کربوهیدرات به عمل چسبیدن انگل به دیواره معده کمک خواهد کرد. هدف از این مطالعه پیگیری سیکل اسپروگونی در بدن پشه و تأثیر احتمالی برخی کربوهیدرات‌ها روی انگل و جلوگیری از اتصال آنها به دیواره معده و در نهایت انتقال توسط پشه‌ها می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه با آلوده کردن تجربی پشه‌های An. Stephensi mysorensis با انگل P.vivax (خون بیمار حاوی گامتوسیت) و خوراندن قندهای N- استیل گلوکــز آمین، N- استیل گالاکتوزآمین، آرابینوز، فیکوز، مانوز، لاکتوز و گالاکتوز، تأثیر آنها روی سیکل اسپروگونی و احتمالاً عمل بازدارندگی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در پنج دقیقه اول پس از آلوده شدن پشه‌ها پدیده اگزفلاژلیشن (Exflagellation) مشاهده شد و پس از آن در زمانهای 20 ساعت و 8 تا 12 روز پس از آلودگی به ترتیب اووکینت، اووسیست و در نهایت اسپروزوئیت در معده و غده بزاقی پشه‌های آلوده مشاهده شد این امر مؤید آن است که سوش مذکور توانایی بالایی در انتقال پلاسمودیوم ویواکس دارد، از طرفی در پشه‌هایی که با قندهای N- استیل گلوکــزآمین، آرابینوز، فیکوز و گالاکتوز آلوده شده بودند، اسپروزوئیت مشاهده و در قندهای فروکتوز، لاکتوز، مانوز وN- استیل گالاکتوز آمین آلودگی اسپروزوئیتی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد در قندهایی که آلودگی پشه‌ها در آن صفر بوده، احتمالاً می‌توانسته اثر مهارکنندگی روی رشد انگل در مرحله اسپروگونی داشته باشد. با این حال برای دستیابی به نتایجی بهتر و دقیق‌تر نیاز به تحقیقات بیشتر می‌باشد و مطالعه فوق اولین گامی است که در این زمینه برداشته شده است.


نسیم آزادی بخش، راهبه شاکر حسینی، شهناز اتابک، نوید ناطقیان، بنفشه گلستان، آناهیتا هوشیارراد،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

میزان شیوع هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی بالاتر از کل جمعیت است. هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل یاری با دوز بالای اسیدفولیک، با و بدون ویتامین 12B بر وضعیت هوموسیستئین در بیماران همودیالیزی در بیمارستان امام حسین (ع) تهران است.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 36 بیمار همودیالیزی که حداقل از سه ماه قبل مکمل اسید فولیک با دوز mg/d 5 دریافت می‌کردند انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شده و به مدت دو ماه، در گروه اول، mg/d 5 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B، در گروه دوم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی، در گروه سوم، mg/d 15 اسید فولیک همراه با دارونمای ویتامین 12B و در گروه چهارم، همین مقدار اسید فولیک را همراه با mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی دریافت کردند. سطح هوموسیستئین تام پلاسما و اسید فولیک و ویتامین 12B سرم در آغاز و پایان مطالعه اندازه‌گیری شد. میزان دریافت‌های غذایی بیماران نیز در طول مطالعه، ارزیابی شد.

یافته‌ها: از بیماران همودیالیزی مورد مطالعه که تحت مکمل یاری مداوم با اسید فولیک بوده‌اند، قبل از شروع مداخله، 8/27% در محدوده طبیعی tHcy و 2/72% در محدوده هیپرهوموسیستئینمی قرار داشتند. پس از پایان مداخله، سطح tHcy پلاسما در گروه اول، 35/1% افزایش و در گروه دوم، سوم و چهارم به ترتیب 99/6، 54/14 و 09/30 درصد کاهش یافت. تغییرات سطح tHcy پلاسما و ویتامین 12B سرم، فقط در گروه چهارم معنی‌دار بود و تغییرات سطح اسیدفولیک سرم، در هیچ یک از گروه‌ها معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: بهترین استراتژی درمانی برای مواجهه با هیپرهوموسیستئینمی در بیماران همودیالیزی، مکمل یاری با دوز mg/d 15 اسیدفولیک همراه با دوز mg/d 1 ویتامین 12B خوراکی است.


مهدی ناطق پور، غلامحسین ادریسیان، الهام ترابی، احمد رئیسی، افسانه متولی حقی، هدی عابد خجسته، نفیسه قباخلو،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پلاسمودیوم ویواکس و پلاسمودیوم فالسیپارم از مهمترین انگل‌های منتقله توسط بند پایان هستند که دارای پراکندگی جهانی بوده و از قدرت بیماری‌زایی قابل ملاحظه‌ای برخوردارند. گزارش‌های مبنی بر مقاومت پلاسمودیوم فالسیپارم به داروی کلروکین در سطح گسترده‌ای از جهان از آن‌جمله ایران و مقاومت پلاسمودیوم ویواکس به داروی مذکور در بعضی از کشورهای مالاریاخیز، ایجاب می‌کرد که پایش حساسیت پلاسمودیوم‌های فالسیپارم و ویواکس به کلروکین در منطقه بندرعباس، یکی از مناطق مالاریا خیز ایران نیز انجام پذیرد.

روش بررسی: این مطالعه به‌روش بررسی بیماران انجام پذیرفت. تعداد 123 بیمار پس از دریافت درمان استاندارد با کلروکین از نظر تاثیر داروی مذکور به‌صورت بالینی و انگل‌شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج در مالاریای ویواکس به‌صورت متوسط زمان پاک شدن انگل (MPCT) و در مالاریای فالسیپارم به‌صورت شکست سریع درمان (ETF)، شکست تاخیری درمان (LTF) و پاسخ کافی بالینی و انگل‌شناسی (ACPR) طبقه‌بندی و تفسیر شدند. 

یافته‌ها: زمان پاک شدن انگل پلاسمودیوم ویواکس از خون پس از تجویز اولین دوز درمانی با کلروکین بین 216-24 ساعت متغیر بود. متوسط زمان پاک شدن انگل (MPCT) در کل بیماران (47/26±) 07/61 ساعت مشاهده گردید. 3/33% مبتلایان به پلاسمودیوم فالسیپارم پس از تکمیل دوره درمان استاندارد با کلروکین در گروه پاسخ کافی بالینی و انگل‌شناسی به درمان (ACPR) و 66/66% در گروه شکست تاخیری درمان (LTF) طبقه‌بندی شدند.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از تاثیر مطلوب کلروکین بر پلاسمودیوم ویواکس در نزد اکثر بیماران می‌باشد اما طولانی شدن زمان پاک شدن انگل در خون تعدادی از بیماران پس از تجویز کلروکین نشان‌دهنده علائم اولیه کاهش حساسیت بعضی سویه‌های پلاسمودیوم ویواکس به‌داروی مذکور در منطقه تحت بررسی است. بررسی‌ها بر روی پلاسمودیوم فالسیپاروم نشان داد، انگل مذکور به‌میزان قابل ملاحظه‌ای کماکان در برابر کلروکین مقاوم می‌باشد.


سعید ناطقی، فروغ گودرزی، صمد تقوی نمین، عاطفه رسولی، اکرم خلیلی نوش‌آبادی، صفیه محمدنژاد،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سن، ریسک فاکتور قوی در افزایش خطر شدت و مرگ ناشی از بیماری COVID-19 است. از آن‌جایی که سالمندان بخش بزرگی از بیماران COVID-19 را تشکیل می‌دهند، بنابراین مطالعه حاضر جهت ارزیابی شدت بیماری در سالمندان بستری به‌دلیل COVID-19 و تاخیر در مراجعه به بیمارستان و مرگ ناشی از آن برای مدیریت بهتر بیماری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کوهورت گذشته‌نگر حاضر برروی 444 سالمند مبتلا به COVID-19 بستری از اول فروردین 1399 تا اواخر مهر سال 1399 در بیمارستان بهارلوی تهران انجام گرفت. بیماران براساس شدت بیماری به سه گروه متوسط، شدید و خیلی شدید تقسیم شدند. ازآزمون Analysis of variance برای مقایسه داده‌های کمی و از آزمون Chi-square test برای بررسی متغیر‌های کیفی در گروه‌های بیماری استفاده شد.
یافته‌ها: از بین 444 شرکت‌کننده، 73% به نوع متوسط و 15% به نوع شدید و12% به نوع بسیار شدید بیماری مبتلا شده بودند. میانگین سن 42/8±90/72 بود. زمان شروع علایم تا مراجعه به بیمارستان به‌طور متوسط هفت روز بود. در سالمندان با فرم بسیار شدید بیماری، دیس‌پنه تنفسی(002/0P=) و افت سطح هوشیاری (0001/0P<) بالاتر بود. زمان بستری در بیمارستان به‌طور متوسط هفت روز بود. در فرم بسیار شدید تا 11روز ادامه داشت. مرگ و بستری در ICU در بیماران فرم بسیار شدید بیماری بیشتر بود. با افزایش تاخیر در روز‌های مراجعه به بیمارستان شدت بیماری و مرگ‌ومیر افزایش پیدا کرده است.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل ازمطالعه نشان داد که طولانی شدن زمان شروع علایم تا مراجعه به بیمارستان پیش‌آگهی را در سالمندان بدتر کرده و همچنین باعث تشدید بیماری و افزایش مرگ‌و‌میر در سالمندان می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb