جستجو در مقالات منتشر شده


33 نتیجه برای نصیری

ابوالفضل نصیریان،
دوره 41، شماره 9 - ( 1-1367 )
چکیده


فرحناز خواجه نصیری،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی (Cross-sectional)، شیوع افسردگی در 130 پرستار بیمارستان امام خمینی (ره) تهران از طریق آزمون 21 سوالی Beck مورد بررسی قرار گرفت. همچنین داده های لازم جهت بررسی ارتباط شیوع افسردگی و برخی متغیرهای مستقل از طریق مصاحبه جمع آوری شد. یافته های این بررسی نشان داد که میزان افسردگی 73.1% افراد مورد بررسی، ناچیز و یا خفیف، 21.5% متوسط و 5.4% شدید بود. در ضمن بین شیوع افسردگی با متغیرهای مستقل وضعیت تاهل (P<0.0001)، سطح تحصیلات (P<0.005)، میزان ساعات اضافه کاری (P<0.02) و فوت والدین قبل از 11 سالگی (P<0.001) ارتباط معنی داری وجود داشت.


ابوالفضل نصیریان،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

طی 10 سال گذشته 45 بیمار مبتلا به حملات اسپاسم شیرخواران در مرکز طبی کودکان تحت بررسی و درمان قرار گرفتند. در 15 مورد این بیماران مخلوطی از کلونازپام و کورتیکواستروئید، در 15 مورد کلونازپام به تنهایی و در 15 مورد استروئید به تنهایی بکار برده شد. بیماران حداقل دو سال تحت نظر قرار گرفتند. هدف از این مقاله اولا مقایسه آماری بیماران از نظر سن و جنس و علل احتمالی حملات و سن بیماران هنگام شروع عارضه و طرح EEG و عاقبت بیماران ما با آمارهای خارجی و در ثانی بررسی اثر درمانی مخلوطی از کلونازپام و استروئید و بکار بردن هرکدام از این داروها به تنهایی و نتایج بدست آمده است. مطالعه بصورت گذشته نگر و با استفاده از پرونده های بیماران می باشد که عده ای سرپایی و عده ای بستری و درمان شدند. در نهایت مشاهده شد که فرق چندانی بین بیماران ما و آمار بیمارانی که در مراکز دیگر گزارش شده اند وجود ندارد ولی مشخص گردید بیمارانی که تحت درمان با مخلوطی از کلونازپام و استروئید قرار گرفته اند نتایج درمانی بهتر از مشابهین خارجی بوده است. بطور خلاصه می توان گفت در حالی که نتیجه عالی (بدون تشنج بودن) با کاربرد پردنیزون به تنهایی 27% و کلونازپام به تنهایی 28% می باشد با مصرف مخلوطی از کلونازپام و استروئید این مساله نشان دهنده موفقیت این نوع درمان نسبت به درمانهای دیگر می باشد. با توجه به اینکه حملات اسپاسم شیرخواران یکی از بدخیم ترین حملات تشنجی هستند و اغلب منجر به عقب ماندگی رشد تکاملی می شوند این روش درمانی برای دستیابی به نتایج درمانی بهتر توصیه می شود.


محمدرضا ظفرقندی، نصیر نصیری شیخانی،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: ترومبوآمبولی شریانی شایعترین علت ایسکمی حاد شریانی اندامها و از علل عمده آمپوتاسیون در بیماران عروقی است. بنا به ضرورت برای روشن نمودن مشخصات موارد مراجعه ترومبوزآمبولیزم شریانی، این مطالعه به مدت هفت سال در بیمارستان سینا صورت گرفته است.
مواد و روشها: این بررسی بصورت گذشته نگر (رتروسپکتیو) انجام گردیده است. در عمل کلیه سوابق موجود بیمارانی که در بین سالهای 77-1370 به بیمارستان سینا مراجعه نموده بودند، مورد بررسی دقیق واقع شده است.
یافته ها: جمعا 24 مورد در 21 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. نسبت زن به مرد، یک سوم به دو سوم، نما در دهه هشتم عمر، میانگین سنی برابر 64.48 سال، شایعترین علت بدست آمده، قلبی (در 54 درصد موارد (A.F, شایعترین نشانه مشاهده شده، درد، شایعترین گرید ایسکمی در هنگام مراجعه برابر گرید II  (در 62 درصد) و شایعترین محل درگیری مشاهده شده، شریان فمورال (76 درصد) بوده است. در 84 درصد موارد، آمبولکتومی موفق بوده و در 12.5 درصد موارد آمپوتاسیون اولیه انجام شده است. نهایتا میزان "Limb Salvage" برابر با 68 درصد و"In-hospital Mortality" برابر با 24 درصد و درگیری همزمان و متعدد آمبولیک در 29 درصد یافت شده است. در بررسی تحلیلی تاثیرات عواملی مثل جنس، شدت ایسکمی، تاخیر در شروع درمان، موفقیت آمبولکتومی، همزمانی آمبولیها، عوارض قلبی، مکان انسداد، هیپرکالمی، اسیدمی و میوگلوبینوری بر مورتالیته و توانائی حفظ بقای اندام، تنها ارتباط معنی دار و مستقیم بین همزمانی آمبولی ها و مورتالیته، و نیز حفظ بقای اندام و تاخیر در شروع درمان و گرید ایسکمی و اختلال حرکتی، بطور معکوس بدست آمده است.
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه یک نوع مطالعه اکتشافی (Explorative) برای آشکار نمودن ابعاد مساله بشمار می آید و توصیه می شود مطالعات تکمیلی لازم در ادامه کار به موارد اجرا در آید. در ضمن در جهت بالا بردن آگاهی های مردم و بازآموزیهای منظم پزشکان و افزایش امکانات آموزشی درمانی و بهینه سازی آنها، اقدامات لازم توصیه می گردد.


ابراهیم نصیری، سید محمدحسین نوری موگهی، احمدرضا دهپور، فرید ابوالحسنی، حامد صادقی پور،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: کلستاز انسدادی نوعی بیماری کبدی است که با تجمع اسیدهای صفراوی، افزایش تونوس اوپیوئیدهای درونساز، نیتریک اکساید و سیتوکین ها در پلاسما همراه است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات احتمالی هورمون های گنادوتروپین و میزان آپوپتوز سلول های زاینده در موش کلستاتیک می باشد.

مواد و روش ها: برای این مطالعه سه گروه موش صحرایی بکار بردیم: شاهد (بدون جراحی)، شاهد جراحی با Sham (جراحی بدون انسداد مجرای صفراوی) و گروه کلستاتیک (جراحی همراه با انسداد مجرای صفراوی). سه هفته بعد از انجام جراحی غلظت سرم هورمون های LH و FSH و تستوسترون توسط ایمونورادیومتریک اسی (IRMA) و آپوپتوز سلول های زاینده بیضه با روش TUNEL اندازه گیری شدند.

یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر کاهش معنی دار هورمون های LH و FSH و تستوسترون در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است. که در این رابطه میانگین غلظت هورمون FSH در موش های کلستاتیک نسبت به گروه های شاهد و شاهد-جراحی است (P<0.05). درحالیکه تغییر معنی داری در شاخص آپوپتوز گروه کلستاتیک نسبت به گروه های دیگر مشاهده نشد (P<0.19).

نتیجه گیری و توصیه ها: از نتایج این مطالعه حدس زده می شود که آپوپتوز سلول های زاینده بیضه موش های بالغ تنها وابسته به هورمون های گنادوتروپین و تستوسترون نیست بلکه فاکتورهای دیگری نیز ممکن است دخالت داشته باشند.


احمدرضا سروش، احمد تاج الدین، مهران نصر اصفهانی، شیرزاد نصیری، سپیده مدح خوان، اکرم قرامحمدی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: در کله سیستیت حاد دو نوع درمان جراحی جایگاه دارد، یکی جراحی زودهنگام (early surgery) در عرض 72 ساعت اول و دیگری جراحی تاخیری (late surgery) . هدف از این مطالعه مقایسه این دو نوع جراحی از نظر طول مدت بیماری، طول بستری وعوارض بعد از عمل می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه که به صورت مورد - شاهدی (case - control) و به صورت گذشته نگر بین سالهای 79-1377 انجام شد 50 بیمار در گروه جراحی زودهنگام و 50 بیمار در گروه جراحی تاخیری بودند که از نظر طول بیماری، مدت بستری و عوارض بعد از عمل با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: در این مطالعه مدت زمان بیماری در گروه جراحی زودهنگام 88/22 روز و در گروه جراحی تاخیری 4/50 روز بود ( 002/0 = P ) مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه جراحی زودهنگام 9 روز و در گروه جراحی تاخیری 32/18 روز (0001/0P<) بود. عوارض بعد از عمل در گروه جراحی زودهنگام 8 مورد و در گروه جراحی تاخیری 16 نفر می باشد (061/0=P).
نتیجه گیری و توصیه ها: طول مدت بیماری در گروه جراحی زودهنگام کمتر از گروه جراحی تاخیری می باشد همچنین طول مدت بستری بیماران در بیمارستان در گروه جراحی زودهنگام کمتر از گروه جراحی تاخیری می باشد. عوارض بعد از عمل در گروه جراحی زودهنگام و تاخیری تفاوتی با هم ندارند.


سوسن سلطانی محمدی، علیرضا خواجه نصیری، گیتا شعیبی، حسین عاشری،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

این مطالعه جهت بررسی تأثیر مخلوط کردن پروپوفول و تیوپنتال بر روی تغییرات همودینامیک، درد زمان تزریق و مقدار دوز خواب‌آور در زمان القای بیهوشی عمومی انجام شد.

روش بررسی: 125 بیمار در کلاس I و II طبقه‌بندی ASA که قرار بود تحت عمل جراحی انتخابی قرار گیرند، به‌طور تصادفی در چهار گروه تقسیم‌بندی شده و به‌صورت دوسوکور تحت القای بیهوشی با این ترکیبات قرار گرفتند: گروه 100P: پروپوفول 1%، گروه 75P: 75/0 حجم پروپوفول 1% و 25/0 حجم تیوپنتال 5/2%، گروه 50P: 50% حجم پروپوفول 1% و 50% حجم تیوپنتال 5/2%، گروه 100T: تیوپنتال 5/2%. (به‌عنوان کنترل). معیارهای همودینامیک قبل و پس از القا، درد زمان تزریق و مقدار داروی مصرفی جهت ایجاد هیپنوز ثبت شده و مورد بررسی آماری قرار گرفتند. 05/0p< معنی‌دار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: افزودن تیوپنتال به پروپوفول سبب کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول می‌شود. شدت درد ناشی از تزریق 75P و 50P به‌طور معنی‌داری کمتر از درد تزریق 100P بود. (0001/0P=) ایجاد هیپنوز با 100T به‌طور معنی‌داری سریعتر از 100P و 75P صورت گرفت. (046/0P=) پروپوفول و تیوپنتال از نظر اثر هیپنوتیک تداخل Additive دارند. فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به‌دنبال القای بیهوشی در گروه 100P در اغلب اوقات به‌طور معنی‌داری پایین‌تراز گروه‌های 75P، 50P، 100T بود. (037/0P<) میزان ضربان قلب پس از لارنگوسکوپی و انتوباسیون تراشه در گروه 100P به‌طور معنی‌داری پایین‌تر از گروه‌های 50P و 100T بود. (042/0P<)

نتیجه‌گیری: مخلوط پروپوفول - تیوپنتال یک ترکیب کم درد جهت القای بیهوشی وریدی است که ضمن داشتن تداخل Additive در مورد اثر هیپنوتیک، سبب تعدیل اثرات همودینامیک هر کدام به‌تنهایی می‌شود.


عباس مدنی،  زهرا پور نصیری،  عبدالمحمد کجباف زاده،  نعمت اله عطایی،  پروین محسنی، سید طاهر اصفهانی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

اختلال عملکرد دستگاه ادراری تحتانی می‌تواند علت عفونت‌های مکرر ادراری Urinary Tract Infection (UTI) و ریفلاکس وزیکویورترال Vesico Ureteral Reflux (VUR) در کودکان باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی فراوانی اختلال عملکرد مثانه در کودکان مبتلا به عفونت ادراری مکرر بوده است.

روش بررسی: در طول مطالعه 133 کودک (11 پسر و 122 دختر) وارد مطالعه شدند. دامنه سنی از 7 ماه تا 14 سال متغیر بود. گروه A شامل 78 کودک با سابقه‌ UTI مکرر بدون VUR، در ‌حالی‌که گروه B شامل 55 کودک مبتلا به UTI و VUR بود. بررسی‌های یورودینامیک (سیستومتری) بر روی تمام این کودکان انجام شد.

یافته‌ها: عملکرد غیرطبیعی سیستم ادراری تحتانی در 98 کودک (1/73%) دیده شد که 57 کودک از گروه A (1/78%) و 41 کودک از گروه B (8/78%) بودند. (05/0p>) شایع‌ترین اختلال عملکرد دیس‌سینرژی دترسور اسفنکتر (DSD) بود که در 54% موارد وجود داشت،2/46% در گروه A و 60% در گروه B. (05/0p<) مثانه ناپایدار در 44 کودک (33%) دیده شد که تفاوت معنی‌داری در دو گروه نداشت. در 17 بیمار (6/12%) DSD همراه با ناپایداری مثانه بود. از نظر اختلال ادرار کردن حدود 20% کودکان در هر دو گروه هیچکدام از علائم اختلال را نداشتند، در‌ حالی ‌که 80% دیگر علائم مختلفی را گزارش می‌کردند که شایعترین آنها یبوست و اورجنسی بود. در نیمی از کودکان گروه A و یک‌چهارم افراد گروه B همزمانی چند علامت دیده می‌شد از جمله: تکرر ادرار، اورجنسی، ادرار منقطع، بی‌اختیاری،‌ ادرار قطره‌قطره و احتباس و یبوست.

نتیجه‌گیری: شایع‌ترین اختلال عملکردی سیستم ادراری تحتانی در کودکان با UTI مکرر DSD است که در کودکان مبتلا به VUR با فراوانی بیشتری رخ می‌دهد.


فرحناز خواجه نصیری، گیتی ستوده،
دوره 65، شماره 14 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 2 1386 )
چکیده

دید سالم یکی از عناصر لازم و پر اهمیت در صنعت قالیبافی است که در بالا بردن کیفیت وکارائی کارگران این حرفه نقش محوری و اساسی دارد. حدت بینائی پیامد اولیه تعیین بیماری های چشم در بسیاری از مطالعات می باشد با توجه به این مطاب برای اولین بار پژوهشی مقطعی (توصیفی- تحلیلی) با هدف تعیین حدت بینائی و عوامل موثر بر آن در زنان قالی باف روستای فردو (یکی از روستاهای شهرستان قم) طراحی شد.

روش بررسی: تحقیق حاضر با روش سر شماری حدت بینائی 177 نفر قالی‌باف زن توسطSnellen chart تعیین گردید و متغیرهای ساعات کار در شبانه روز، سابقه کار، سن، تحصیلات، سابقه تروما، سابقه دیابت، سابقه فامیلی بیماری‌های چشم، سابقه بیماری‌های چشمی و بعد خانوار موردبررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: در این بررسی مشخص گردید که حدت بینایی چشم راست 4/72 درصد افراد مورد بررسی، نامطلوب (8/0-0) و 6/27 درصد افراد، مطلوب (2/1-9/0) بود و حدت بینایی چشم چپ 5/69 درصد افراد مورد بررسی نامطلوب و 5/30 درصد افراد مطلوب بود. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش ساعات کار و سابقه کار، سن و درصد افراد با وضعیت نامطلوب حدت بینائی هر دو چشم، افزایش می‌یابد و با افزایش سطح تحصیلات، درصد افراد با وضعیت نامطلوب هر دوچشم کاهش می‌یابد و در افرادی که دارای سابقه تروما بودند، درصد افراد با وضعیت نا مطلوب هر دو چشم بیشتر بود. در این بررسی حدت بینائی با سابقه کار، سن، نحصیلات، سابقه تروما و سابقه بیماری چشمی ارتباط معنی‌دار داشت (در همه موارد 05/0p<).

نتیجه‌گیری: در صد بالائی از زنان قالیباف روستای فردوی قم دارای وضعیت نا مطلوب حدت بینائی هر دو چشم می‌باشند که حدت بینایی در آنان ارتباط معنی‌داری با سابقه کار، سن، تحصیلات، سابقه تروما و سابقه بیماری چشمی داشت.


شیرزاد نصیری، ژامک خورگامی، کیانوش دنبلی،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع‌ترین علت ترومبوز ورید طحالی (SVT)، التهاب دور عروق طحالی به دنبال پانکراتیت مزمن می‌باشد. گرچه ترومبوز ورید طحالی در بیش از 45% بیماران مبتلا به پانکراتیت مزمن گزارش شده است، ترومبوز ورید طحالی همچنین در بیماران پانکراتیت حاد و آدنوکارسینوم پانکراس نیز دیده می‌شود. این ضایعه باعث افزایش موضعی فشار سیستم وریدی پورت می‌شود که به عنوان افزایش فشار پورت sinistral نیز نامیده می‌شود. اکثر بیماران مبتلا به ترومبوز ورید طحالی و به‌دنبال آن افزایش فشار پورت sinistral، بر خلاف بیماران با فشار بالای پورت ژنرالیزه، بدون علامت بوده و فعالیت کبدی طبیعی دارند. در این بیماران خونریزی گوارشی ثانویه به واریس‌های مری یا معدی امکان‌پذیر است. تست تشخیصی انتخابی ارزیابی احتمال ترومبوز ورید طحالی، آنژیوگرافی تاخیری سلیاک می‌باشد. اسپلنکتومی با قطع جریان خون کولترال‌ها درمان انتخابی در بیماران با خونریزی شدید گوارشی می‌باشد.
معرفی بیمار:‌
در این مقاله مرد 23 ساله با ترومبوز ورید طحالی و خونریزی گوارشی معرفی شده و بررسی متون شامل علل و روش‌های تشخیصی و درمان آن ارائه می‌شود.


منصور رفیعی، سید محمد حسین صدر بافقی، منصوره نصیریان، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، سید محمود صدر بافقی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: آترواسکلروز و عوارض آن علت اصلی مرگ و بیشتر ناتوانی‌ها در بیماران دیابتی می‌باشد. دیس لیپیدمی دیابتی که با افزایش تری‌گلیسیرید و LDL-c) low density Lipoprotein-cholesterol) متراکم و کوچک و کاهش HDL-c high density Lipoprotein-cholesterol تعریف می‌شود. عامل اصلی آترواسکلروز در این بیماران می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه با استفاده از اطلاعات مربوط به مرحله اول برنامه قلب سالم یزد که یک پروژه مداخله‌ای جامعه‌نگر در پیشگیری از بیماری‌های قلبی- عروقی است، بر روی 2000 نمونه 74-20 ساله جمعیت شهری یزد انجام گرفت. نمونه‌گیری به‌صورت خوشه‌ای انجام شد و 100 خوشه 20 نفره وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافی و بالینی و پاراکلینیک بیماران طی دو جلسه مجزا که جلسه اول درب منزل و جلسه بعد در مرکز بهداشتی درمانی بود در پرسشنامه ثبت شد. 

یافته‌ها: در این مطالعه 382 نفر (2/19%) مبتلا به دیابت، 43 نفر (3%) IFG و 220 نفر (2/14%) IGTT و 1190 نفر(2/63%) غیر دیابتی شرکت داشتند. شایع‌ترین اختلال لیپید در افراد دیابت تیپ II، تری گلیسیرید بیشتر از 150 بود. (1/67%) و 6/54% این افراد از وضعیت تری گلیسرید خود آگاهی نداشتند. افراد دیابتی میانگین سطوح لیپید بالاتری را نسبت به سه گروه دیگر (Normal, Impaired Glucose Tolerance Test (IGTT), Impaired Fasting Glucose (IFG داشتند که در مورد تری گلیسیرید این اختلاف معنی‌دار بود. در مطالعه ما، زنان نسبت به مردان میانگین کلسترول، LDL-c، HDL-c بالاتری داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه شیوع هیپرتری گلیسیریدمی در جمعیت مورد مطالعه قابل توجه بود و بیش از نیمی از این افراد از آن آگاه نبودند و با توجه به اهمیت موضوع و شیوع قابل توجه دیابت در یزد، تشخیص به موقع و کنترل دیس لیپیدمی قبل از بروز عوارض در این گروه پر خطر مد نظر باید قرار گیرد.


علی غفوری، شیرزاد نصیری، مازیار کرم‌نژاد، فرشاد فرشید‌فر،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: متاستاز به محل پورت‌ها متعاقب کوله سیستکتومی لاپاروسکوپیک، در موارد غیر مشکوک به کانسر کیسه صفرا یک مشکل جدی است. کارسینوم کیسه صفرا در یک درصد از تمامی اعمال جراحی مجاری صفراوی گزارش شده است که در اغلب آنها تنها پس از بررسی بافت‌شناسی کیسه صفرا تشخیص داده شده است. گسترش بدخیمی متعاقب لاپاروسکوپی بر اساس آنچه که در جراحی رادیکال متعاقب جراحی لاپاروسکوپیک اولیه به‌دست ‌آمده است، مهاجم و وسیع به‌نظر می‌رسد. 

معرفی بیمار: در این مطالعه یک مورد غیر عادی از متاستاز آدنوکارسینومای کیسه صفرا به محل چهار پورت لاپاروسکوپی در یک خانم 63 ساله که با تشخیص کوله سیستیت حاد تحت عمل کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی قرار گرفت. در بررسی پاتولوژیک، کیسه صفرا حاوی بافت تومورال و نکروتیک، نمایانگر آدنوکارسینومای کاملاً تمایز یافته گزارش گردید. مخاط و زیر مخاط درگیر بوده ولی شواهدی از تهاجم به لایه عضلانی یا سروز کیسه صفرا به‌دست نیامد (T1). سی ماه بعد، با شکایت توده‌هایی در محل هر چهار پورت به بیمارستان مراجعه نمود معرفی می‌گردد. از محل پورت‌ها بیوپسی انجام گرفت و وجود آدنوکارسینوما که منجر به تشخیص متاستاز آدنوکارسینوما گردید محرز شد. تا آنجا که نویسندگان این مقاله اطلاع دارند تاکنون مورد مشابهی از آن در منابع علمی گزارش نشده است.


ماندانا خطیبی، زهرا احمدی‌نژاد، محسن نصیری طوسی، بشیر حاجی بیگی، حامد زاهدی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هپاتیت C نه تنها باعث بیماری‌های مزمن کبدی بلکه تظاهرات خارج کبدی مانند کرایوگلوبولینمی و لیکن پلان دهانی نیز می‌گردد. لیکن پلان نیز درماتوز شایع پوستی مخاطی است که به دلیل سیر مزمن و احتمال بروز تغییرات بدخیمی کشف و درمان آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی لیکن پلان دهانی در بیماران آلوده به ویروس هپاتیت C انجام شد.

روش بررسی: تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی روی 150 بیمار آلوده به ویروس هپاتیت C مراجعه‌کننده به بخش کبد، گوارش و عفونی بیمارستان امام‌خمینی و سازمان انتقال خون تهران در طی سال‌های 1384 و 85 انجام شد. نمونه‌گیری به روش sequential صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از 150 بیمار مبتلا به هپاتیت C در این مطالعه 7/88% (133 نفر) مرد و 3/11% (17 نفر) زن بودند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه 2/39 (±4/11) سال بود. در شش بیمار (4%) ضایعات لیکن پلان در دهان مشاهده شد که همه موارد از نوع کراتوتیک بود. شایع‌ترین محل ضایعه مخاط باکال و ضایعه در 7/66% یک‌طرفه بود. ارتباطی بین متغیرهای زمینه‌ای و مستقل از جمله سن، بیماری زمینه‌ای، مصرف سیگار، اینترفرون و ژنوتیپ ویروس با بروز لیکن پلان وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی بالاتر لیکن پلان دهانی در افراد آلوده به ویروس هپاتیت C در این مطالعه (4%) نسبت به جمعیت نرمال، باید به لیکن پلان دهانی به عنوان یکی از تظاهرات خارج کبدی هپاتیت C توجه بیشتری نمود.


بیژن شهبازخانی، غلامعلی محرابی، محسن نصیری طوسی، حسین فروتن، شادی آصفی راد،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: علت افزایش مزمن ترانس آمینازهای سرم می‌تواند در افراد دارای اختلالات کبدی علیرغم بررسی‌های کامل کلینیکی و پاراکلینیکی اولیه، همچنان نامعلوم باقی بماند. بیماری سلیاک (یا همان بیماری اسپروی غیر گرمسیری) به‌عنوان یکی از علل ایجاد‌کننده افزایش ترانس آمینازهای سرم مطرح شده است. هدف از انجام این مطالعه نیز بررسی میزان فراوانی بیماری سلیاک در بین بیماران با افزایش آنزیم‌های کبدی با علت نامعلوم می‌باشد.

روش بررسی: 100 بیمار که با افزایش آنزیم‌های کبدی با علت نامعلوم به درمانگاه گوارش و کبد بیمارستان امام خمینی تهران در سال 88-1387 مراجعه کرده بودند، بیمارانی که پس از انجام اقدامات لازم کلینیکی و انجام آزمایشات پاراکلینیکی اولیه هنوز علت افزایش آنزیم‌های کبدی در آن‌ها مشخص نشده بود، وارد یک مطالعه از نوع بررسی مقطعی شدند. پس از انجام آزمایش آنتی‌بادی ضد ترانس گلوتامیناز بافتی از نوع IgA از سرم بیمار اگر جواب آزمایش مثبت بود، بیوپسی از قسمت دوم دئودنوم بیمار برای بررسی ابتلا به سلیاک انجام می‌گرفت و بدین‌وسیله تشخیص نهایی ابتلاء به سلیاک مسجل می‌گردید.

یافته‌ها: میانگین سن بیماران مورد بررسی این مطالعه 77/16±79/39 بود که از این تعداد 55% مذکر بودند. فراوانی سلیاک در بیماران مورد بررسی 6% (با محدوده اطمینان 95% از 78/2% تا 48/12%) بود. بین فراوانی دو جنس میانگین سن، AST و ALT در دو گروه اختلاف معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری: فراوانی بیماری سلیاک در بین بیماران مبتلا به افزایش آنزیم‌های کبدی با علت نامعلوم 6% بود که به فراوانی به‌دست آمده در سایر مطالعات نزدیک است.


زهره روحانی، هوشنگ سند گل، سمانه خواجه نصیری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این‌که انسیدانس آسیب‌های‌عروقی آترواسکلروتیک مانند انفارکتوس میوکارد و سکته مغزی در بیماران همودیالیزی چندین برابر بیش‌تر از جمعیت‌عمومی است این مطالعه در زمینه تشخیص زود‌هنگام ریسک فاکتورهای بیماری عروقی آترواسکلروتیک در بیماران همودیالیزی برای پیشگویی میزان خطر حوادث عروقی در آینده در این بیماران انجام شد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید و اندکس ضربانی (PI) یا اندکس مقاومتی (RI) در بیماران همودیالیزی و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. روش بررسی: 60 بیمار همودیالیزی (27 زن و 33 مرد، سن متوسط 7/41 سال) و 60 داوطلب سالم (32 زن و 28 مرد، سن متوسط 8/37 سال) تحت سونوگرافی شریان کاروتید مشترک قرار گرفته و ضخامت اینتیما- مدیا و پارامترهای RI و PI در آن‌ها اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: ضخامت اینتیما- مدیای دو طرف در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید چپ در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود. (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید راست تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد نداشت (به‌ترتیب 18/0≥P و 78/0≥P). یک‌ همبستگی ضعیف منفی معنی‌دار بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید چپ و RI و PI چپ در گروه شاهد دیده شد. (به ترتیب 001/0≥P و 42/0-=r و 001/0≥P 43/0-=r). نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری اندکس‌های پالس داپلر  RIو PI شریان کاروتید علاوه بر اندازه‌گیری ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید جهت کمک به‌تشخیص زودرس آترواسکلروز در بیماران همودیالیزی توصیه می‌شود.
سید مسعود هاشمی، فیروز مددی، سعید رضوی، مهشید نیکوسرشت، فرشاد حسن زاده کیابی، سمیه نصیری پور،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در درمان استئوآرتریت زانو قبل از جراحی از درمان‌های نگه‌دارنده استفاده می‌شود. در این مطالعه اثرات کوتاه‌مدت هیالورونیک اسید و دکستروز پرولوتراپی داخل مفصلی در بهبود درد و عملکرد زانو و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو ارزیابی و مقایسه شد.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور انجام شد. از 100 بیمار با سن 70-40 سال، که بر اساس کرایتریای ACR برای آن‌ها تشخیص استئوآرتریت زانو داده شده بود و بیش از سه ماه درد داشتند، 50 بیمار در گروه هیالورونیک اسید، ml2 تزریق داخل مفصلی هیالورونیک اسید (سینوکروم فورت 1%) پنج جلسه هفته‌ای یک‌بار و 50 بیمار در گروه دکستروز پرولوتراپی، در سه جلسه ماهیانه ml2 پرولوتراپی با دکستروز 25% دریافت کردند. بیماران قبل و پس از درمان از نظر درد و عملکرد زانو با استفاده از پرسش‌نامه KOOS بررسی شدند. بیماران توسط فرد غیر مطلع از نوع درمان 12 هفته پس از تزریق ارزیابی شدند. سپس اطلاعات حاصله از بیماران ثبت شدند.

یافته‌ها: میانگین سن افراد مورد بررسی 2/8±6/60 سال بود. تفاوت معنی‌داری بین دو گروه در اسکورهای درد زانو و عملکرد آن دیده نشد (05/0>P). اسکورهای تمام موارد پرسش‌نامه KOOS پس از درمان بهبود معنی‌داری را نشان داد (001/0>P). تغییرات اسکورها نسبت به میزان پایه پس از درمان بین دو گروه تفاوت معنی‌داری را نشان نداد (05/0>P).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، تزریق داخل مفصلی دکستروز پرولوتراپی 25% به اندازه هیالورونیک اسید (سینوکروم فورت 1%) در درمان درد استئوآرتریت زانو، موثر و ایمن است. 

 


علی علیزاده خطیر، مهدی پناهخواهی، علیرضا خواجه نصیری، طیب رمیم، منصوره تقاء،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سردردهای ناشی از مصرف بیش از حد دارو سردردهایی هستند که بیش از 15 روز در ماه طول کشیده و در اثر هر داروی مسکنی که برای کاهش درد مصرف می‌شود ایجاد می‌گردد. اغلب درمان‌های دارویی استفاده‌شده در این افراد بی‌نتیجه بوده است. در برخی موارد از بلوک عصب اکسی‌پیتال بزرگ برای درمان این سردردها استفاده می‌شود.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت تجربی و دو سویه کور در بیماران بزرگ‌سال مراجعه‌کننده به درمانگاه نورولوژی بیمارستان سینا از خرداد سال 1388 الی خرداد 1390 انجام گردید. بلوک عصب پس سری در گروه اول با ml3 بوپیواکایین 5/0% و ml2 سالین و در گروه دوم با ترکیب ml3 بوپیواکایین 5/0% به‌همراه 80 میلی‌گرم متیل پردنیزولون انجام شد. کاهش شدت سردرد بر اساس معیار Visual Analogue Scale و افزایش مدت روزهای بدون سردرد اندازه‌گیری شد. 05/0P< معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 13 مرد و 19 زن با میانگین سنی 76/8±88/39 سال در این مطالعه شرکت کردند. میانگین کاهش شدت سردرد یک ساعت بعد از تزریق در گروه اول 03/1±56/5 و در گروه دوم 92/1±63/4 بود. میانگین روزهای بدون سردرد یک‌ماه پس از تزریق در گروه اول 75/8 و در گروه دوم 75/4 روز بود. در هیچ مورد اختلاف آماری معنی‌داری میان دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: استفاده از هر دو روش نتایج یکسان و موثری در درمان بیماری داشت. این نکته به‌خصوص در مورد این سردردها که اغلب مقاوم به درمان بوده و باعث اختلال در زندگی روزمره بیماران می‌گردد اهمیت دارد.


مرضیه مهرافزا، آزاده رئوفی، پروانه عبدالهیان، زهرا نیکپوری، مهری نصیری، احمد حسینی،
دوره 71، شماره 8 - ( آبان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به روش‌های نوین درمان ناباروری، هنوز هیچ اتفاق نظری بر روی انتخاب بهترین روش درمانی برای زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه‌ی روش آهسته‌رهش آگونیست هورمون آزادکننده گنادوتروپین‌ها ‏(GnRH) با مقادیر کاهش یافته‌ی 2/1 و 3/1 دوز استاندارد در مقابل روش آنتاگونیست در بیماران مبتلا به PCOS می‌باشد.
روش بررسی: در مطالعه گذشته‌نگر حاضر 119 بیمار مبتلا به PCOS مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس روش مورد استفاده جهت مهار ترشح گنادوتروپین‌ها از هیپوفیز، بیماران به سه گروه تقسیم شدند: روش‌های آهسته‌رهش آگونیست GnRH با مقادیر کاهش یافته 2/1 و 3/1 دوز استاندارد و روش آنتاگونیست GnRH. صفات پایه و صفات مربوط به تحریک در بین این سه گروه مورد آنالیز آماری قرار گرفتند. 
یافته‌ها: بیماران تحت روش آنتاگونیست GnRH کاهش معنا‌داری از نظر مدت زمان تحریک تخمدان، تعداد آمپول‌های ‏گنادوتروپین و تعداد اووسیت‌های مرحله متافاز دو نسبت به دو گروه دیگر نشان دادند (به ترتیب 001/0P<، 001/0P< و 045/0P=) در حالی که این کاهش برای میزان حاملگی بیوشیمیایی (083/0P=) و تولد زنده (169/0P=) معنادار نبود. احتمال بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS) در بین سه گروه تفاوت معناداری نشان نداد (5%، 9/4% و 8/12%، 308/0P=).
نتیجه‌گیری: مطالعات ما پیشنهاد می‌کند که روش آهسته‌رهش آگونیست GnRH با 3/1 دوز استاندارد، به علت میزان کم‌تر بروز OHSS در مقایسه با روش آگونیست GnRH با 2/1 دوز استاندارد و هم‌چنین میزان حاملگی بیش‌تر در مقایسه با روش آگونیست GnRH گزینه مناسبی جهت تیمار زنان نابارور مبتلا به PCOS می‌باشد.

محدثه عرب‌نژاد، محبوبه نصیری، مهران کریمی، محمد مقدم، آزاده خلیلی، احمد ابراهیمی،
دوره 73، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل فراوانی در ایجاد اختلالات ترومبوآمبولی وریدی (VTE)، بیماری قلبی- عروقی و انواع سرطان نقش دارند. یکی از این عوامل جهش در ژن پروترومبین می‌باشد. جهش G20210A در موقعیت نوکلئوتید 20210 ژن پروترومبین واقع در منطقه تنظیمی بالا دست '3 ژن رخ داده و باعث تبدیل گوانین به آدنین می‌گردد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که این جهش غالب بوده و فرم هتروزیگوت جهش خطر ابتلا به ترومبوآمبولی وریدی را تا سه برابر افزایش می‌دهد. این پژوهش با هدف تعیین فراوانی پلی‌مورفیسم PTH G20210A در جنوب ایران طراحی شد. روش بررسی: این پژوهش مقطعی از فروردین تا بهمن 1392 روی 140 زن سالم مقیم جنوب ایران در بیمارستان نمازی شیراز انجام گرفت. ml 5 ﺧﻮن ﻣﺤﻴﻄﻲ از ﻫﺮ ﻓﺮد ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ، سپس DNA ژنومی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﻴﺖ (Ron’s Blood and Cell DNA Mini Kit, BioRon, Germany)، اﺳﺘﺨﺮاج ﮔﺮدﻳﺪ. از روشAmplification Refractory Mutation System Polymerase Chain Reaction (ARMS-PCR) ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ژﻧﻮﺗﻴﭗ اﻓﺮاد در ﭘﻠـﻲﻣﻮرﻓﻴﺴﻢ پروترومبین G20210A اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یافته‌ها: ﻓﺮاواﻧﻲ ژﻧﻮﺗﻴﭗ GG، GA ﺑﻪ‌ﺗﺮﺗﻴﺐ 9/97% و 1/2% ﺑﻪ‌دﺳﺖ آﻣﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ‌دﺳﺖ‌آﻣﺪه در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، آﻟﻞ G ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲ 9/98% و آﻟﻞ A ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲ 1/1% در ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﻮرد بررسی ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮔﺮدﻳﺪ. نتیجه‌گیری: ﻧﺘﺎﻳﺞ پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ درک ﭘﺮاﻛﻨﺪﮔﻲ ﺗﻮزﻳﻊ ﭘﻠﻲ‌ﻣﻮرﻓﻴﺴﻢ PTH G20210A در جمعیت زنان جنوب ایران ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ. کمترین فرکانس آللی در این جمعیت بالاتر از فراوانی این آلل در جمعیت ایران و اروپا است؛ اما مشابه فراوانی این آلل در جمعیت غرب ایران، ایرانیان یهودی، آمریکا، ایرلند، تونس و بحرین است.
مهرنوش رمضانی، مهدی هدایتی، سعید حسینی اصل، معراج طباطبایی، محمد ماذنی، شیرزاد نصیری،
دوره 74، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تیرویید شایعترین بدخیمی غدد درون‌ریز می‌باشد. اثرات ضد سرطانی ویتامین D را در سرطان‌های مختلف نشان داده‌اند. پلی‌مورفیسم‌های گیرنده ویتامین D می‌تواند استعداد ابتلا به سرطان‌های مختلف را تحت تاثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین D و پلی‌مورفیسم‌های FokI، BsmI و Tru9I گیرنده ویتامین D انجام گردید.

روش بررسی: مطالعه از نوع مورد-شاهدی بوده و در تیر ماه 1394 در پژوهشکده غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گردید. تعداد 40 بیمار و 40 فرد سالم وارد مطالعه شدند. DNA ژنومی نمونه‌ها پس از استخراج به روش نمک اشباع/ پروتییناز K با روش PCR- Sequencing مورد بررسی قرار گرفت. سطح سرمی ویتامین D با استفاده از تکنیک الایزا تعیین گردید.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپی و آللی مربوط به پلی‌مورفیسم‌های FokI و BsmI بین گروه تست و کنترل تفاوت معناداری را نشان نداد. در مورد پلی‌مورفیسم Tru9I فراوانی ژنوتیپی Tt در گروه تست 45% و در گروه کنترل 5/17% و فراوانی آللی t در گروه تست 25% و در گروه کنترل 7/8% بود، این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (006/0P=). میانگین سطح سرمی ویتامین D در گروه تست ng/ml 32/23 و در گروه کنترل ng/ml 95/18 به‌دست آمد که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (02/0P=).

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد سطح سرمی ویتامین D بر خلاف انتظار ارتباط معکوسی با سرطان مدولاری تیرویید دارد و پلی‌مورفیسم Tru9I به‌صورت معناداری با افزایش ریسک ابتلا به سرطان مدولاری تیرویید همراه است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb