احمد شمسیزاده، رویا نیکفر، مینا صافی، طاهره ضیایی کجباف، امیر صابری دمنه، رضا کربلایی،
دوره 75، شماره 12 - ( اسفند 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: برونشیولیت از شایعترین بیماریهای دستگاه تنفسی تحتانی شیرخواران است. ویتامین دی، در برابر ابتلا به عفونتهای دستگاه تنفسی تحتانی، نقش حفاظتی نشان داده است، بااینوجود نتایج محدود و متناقضی در ارتباط با سطح سرمی ویتامین دی با بروز برونشیولیت، در کودکان وجود دارد. هدف مطالعهی حاضر مقایسهی سطح سرمی این ویتامین در شیرخواران سالم و مبتلا به برونشیولیت حاد بود.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان ابوذر شهر اهواز، از مهر ماه تا اسفند ماه سال ۱۳۹۳ انجام گرفت. سه گروه ۴۵ نفره از شیرخواران، شامل گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد، انتخاب شدند. معیار شدت برونشیولیت در این مطالعه، امتیاز حاصل از اندکس ارزیابی زجر تنفسی شیرخواران بود بهطوری که امتیاز یک تا هشت برابر با شدت کم و امتیاز ۹ تا ۱۷ معادل شدت زیاد برونشیولیت لحاظ گردید. سپس ml ۳ خون وریدی از آنها گرفته شد و سطح سرمی 25(OH)D با استفاده از کیت مخصوص بهروش آنزیماتیک سنجش گردید.
یافتهها: (۴۴/۴%)۶۰ نفر از شیرخواران، دختر و مابقی پسر بودند. میانگین سنی گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد بهترتیب ۵/۲±۱۱/۲، ۵/۸±۱۰ و ۴/۷±۹/۸ ماه بود (۰/۱P=). میانگین سطح 25(OH)D در سه گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد بهترتیب ۱۹/۴±۲۸/۳، ۱۱/۷±۱۷/۷ و nm/l ۵/۷±۱۳/۶ بود. تفاوت معناداری بین سطح 25(OH)D گروه کنترل و برونشیولیت شدت کم (۰/۰۰۱P=) و شدت زیاد (۰/۰۰۲P=) مشاهده شد، اما این اختلاف بین دو گروه برونشیولیت شدت زیاد و شدت کم معنادار نبود (۰/۳P=).
نتیجهگیری: در مطالعهی حاضر سطح 25(OH)D، بهطور معناداری در گروه شیرخواران مبتلا به برونشیولیت، کمتر از افراد کنترل بود اما سطح 25(OH)D تأثیری بر شدت برونشیولیت نداشت
مهسا نظری، فرید زایری، سید سعید هاشمی نظری، سارا جام برسنگ، علی نیکفرجام، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مدلهای مارکوف چندوضعیتی جهت بررسی پیشروی بیماری ایدز با تقسیمبندی مارکر آزمایشگاهی سلول CD۴ کاربرد گستردهای دارند. این مدلها با تعداد وضعیتهای مختلف، نتایج متفاوتی از اثر متغیر کمکی و پیشگویی روند بیماری ایدز دارند. هدف پژوهش حاضر، مقایسهی مدل چهار و پنج وضعیتی با مدل سه وضعیتی جهت انتخاب مدل با توان پیشگویی بهتر وقوع ایدز و مرگ در افراد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی همگروهی است که بر روی ۳۰۵ فرد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی که از فروردین ۱۳۷۴ تا دی ماه ۱۳۸۹ به مرکز تحقیقات ایدز ایران در تهران مراجعه کردهاند و تا سال ۱۳۹۳ مورد پیگیری قرار گرفتهاند، انجام شده است. سه مدل مارکوف همگنزمان سه، چهار و پنج وضعیتی به دادهها برازش داده شد. مقایسهی مدلها با استفاده از معیار اصلاح شدهی آکاییکهی DRAIC و معیار اعتبارسنجی متقابل براساس درستنمایی DRLCV به همراه فاصله ردیابی ۹۵% آنها انجام شد. برای برازش مدلها از نرمافزار R استفاده شد.
یافتهها: توان پیشگویی مدل چهار وضعیتی از مدل پنج وضعیتی بیشتر است. در مدل چهار وضعیتی نسبت مخاطرهی پیشروی به مرگ برای افرادی که درمان ضدرتروویروس خیلیفعال دریافت کردهاند ۰/۶۴ کمتر از دستهای بود که درمان را دریافت نکرده بودند. همچنین نسبت مخاطرهی پیشروی بیماری در مردان به زنان ۲۰۳۳ برابر بود. همچنین نسبت مخاطرهی پیشروی به مرگ در مردان به زنان ۴/۹ برابر بوده است.
نتیجهگیری: معیارهای DRAIC و DRLCV نشان دادند که مدل چهاروضعیتی توان پیشگویی بهتری از روند پیشروی بیماری در مقایسه با مدل پنج وضعیتی دارد.