جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای هراتی

محمد مهدی سلطان‌دلال، محمد حسین یزدی، زهیر محمد حسن، مرضیه هولاکویی، ترانه پیمانه عابدی محتسب، فرزانه امین هراتی، سولماز آقا امیری، مهدی مهدوی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: با توجه به خواص تنظیم‌کنندگی سیستم ایمنی پروبیوتیک‌ها و اثر تنظیمی آنها بر عملکردهای سیستم ایمنی هدف این مطالعه بررسی این خواص در موش‌های مبتلا به سرطان پستان است که روزانه به‌صورت خوراکی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دریافت می‌کنند.

روش بررسی: تعداد 30 سر موش ماده شش تا هشت هفته‌ای با وزن تقریبی 30-25 گرم در شرایط یکسان به‌طور تصادفی در دو گروه تقسیم شدند که هر گروه شامل 15 عدد موش بود. یکی از گروه‌ها به‌عنوان کنترل در نظر گرفته شد. موش‌های گروه اول به‌مدت دو هفته قبل از توموری شدن روزانه به‌میزان نیم میلی‌لیتر سوسپانسیون لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (CFU/ml108´7/2) را دریافت کردند و بعد از توموری‌شدن هم با وقفه‌های سه‌روزه به‌صورت دوره‌های هفت‌روزه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس را دریافت نمودند. گروه دوم (کنترل) در طول مطالعه با حجم یکسان و شرایط مساوی بافر فسفات نمکی (PBS) دریافت کردند. 

یافته‌ها: موش‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دارای میزان IFnγ بیشتری در کشت سلول‌های طحالی خود در مقایسه با موش‌های کنترل بوده (005/0p<) و همچنین میزان IL4 نیز که به‌عنوان سایتوکایین ایمنی هومورال و مربوط به سلول‌های Th2 می‌باشد، در موش‌های گیرنده پروبیوتیک کمتر می‌باشد (347/0p=). "بقا" در موش‌های گیرنده پروبیوتیک به‌طور معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (001/0p<). نتیجه‌گیری: مصرف روزانه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به‌عنوان یک عامل تنظیم‌کننده و محرک سیستم ایمنی در کمک به درمان افراد مبتلا به سرطان که دچار ضعف سیستم ایمنی می‌شوند می‌تواند مفید باشد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


سید‌سعید اشراقی، محمد‌مهدی سلطان دلال، فاطمه فرد صانعی، تقی زهرایی صالحی، رضا رنجبر، بهرام نیک‌منش، فرزانه امین هراتی، زهرا عبدالصمدی، ابوالفضل اکبری،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سالمونلوزیس یک گاستروانتریت ناشی از آلودگی با سرووارهای مختلف باکتری سالمونلا می‌باشد. در سال‌های اخیر، سالمونلا انتریکا زیر گونه انتریکا سرووار انتریتیدیس به‌عنوان مهمترین عامل گاستروانتریت در انسان از اهمیت جهانی خاصی برخوردار شده است. انواع مختلف سالمونلا در سال‌های اخیر به‌طور روز افزون به آنتی‌بیوتیک‌های رایج و مصرفی در درمان مقاوم شده‌اند. هدف اصلی از این مطالعه بررسی شیوع و تعیین الگوی مقاومت دارویی سالمونلا انتریتیدیس جدا شده از مرکز طبی کودکان می‌باشد. تا از این رهگذر بتوان در درمان مناسب عفونت‌های سالمونلایی قدم موثری برداشت.

روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی از فروردین تا آذر 1387 در تهران صورت گرفت. 1950 نمونه مدفوع کودکان مبتلا به اسهال کشت و مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین مقاومت آنتی‌بیوتیکی سویه‌های ایزوله شده نسبت به 16 آنتی‌بیوتیک، از روش استاندارد توصیه شده از طرف CLSI استفاده گردید.

یافته‌ها: از 26 سویه سالمونلا 14 سویه (54%) سالمونلا انتریتیدیس، دو سویه (8%) سالمونلا پاراتیفی B، شش سویه (23%) سالمونلا پاراتیفی C، سه سویه (11%) سالمونلا آریزونه و یک سویه (4%) متعلق به سالمونلا پاراتیفی A بود. در این مطالعه 100% سویه‌ها به سیپروفلوکساسین، سفتریاکسون، سفتازیدیم، سفالکسین، سفوتاکسیم، جنتامایسین، ایمی‌پنم، مروپنم و کولیسیتین سولفات حساس بودند. 100% سویه‌ها به نیتروفورانتوئین مقاوم بودند و سپس بیشترین مقاومت به نالیدیکیسیک اسید 4/71% مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: شایع‌ترین سالمونلای جدا شده سالمونلا انتریتیدیس بود، که حضور سالمونلاهای غیرتیفوییدی قابل توجه است. با توجه به حساسیت بالای سویه‌ها به سفالوسپورین‌ها و فلوروکوئینولون‌ها از آنها می‌توان به‌عنوان داروی مناسب جهت درمان عفونت‌های سالمونلایی استفاده کرد.


مسعود یوسفی، محمدرضا پورمند، احمدرضا شاهوردی، محسن امینی، فرزانه امین هراتی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس شایع‌ترین عامل عفونت‌های بافت نرم و پوست در سراسر دنیا به‌شمار می‌آید. استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین مهم‌ترین عامل عفونت‌های بیمارستانی و کسب‌شده از جامعه به‌شمار می‌آید. نگرانی و هشدارهای زیادی در ارتباط با مقاومت این پاتوژن به آنتی‌بیوتیک‌های مختلف در سراسر جهان وجود دارد. از فلوروکویینولون‌ها به‌ویژه سیپروفلوکساسین برای درمان بیماری‌های ناشی از این پاتوژن به‌طور وسیعی استفاده می‌شود. بروز مقاومت به سیپروفلوکساسین در سویه‌های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین در حال افزایش است. در مطالعه حاضر حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین- هگزاهیدروکویینولین علیه استافیلوکوکوس اورئوس‌های مقاوم به متی‌سیلین و سیپروفلوکساسین مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: سویه استافیلوکوکوس اورئوس با استفاده از روش‌های متداول میکروب‌شناسی بررسی شد. حساسیت سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و سیپروفلوکساسین با استفاده از روش دیسک دیفیوژن آگار مورد بررسی قرار گرفت. حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین و مشتقات هگزاهیدروکویینولین و ترکیب آن‌ها به‌طور مجزا در سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و سیپروفلوکساسین با روش براث میکرودایلوشن تعیین گردید.
یافته‌ها: میزان حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین در مجاورت با مشتقات هگزاهیدروکویینولین در مقایسه با سیپروفلوکساسین به‌تنهایی در سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و سیپروفلوکساسین کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که مشتقات هگزاهیدروکویینولین اثر ضد میکروبی سیپروفلوکساسین علیه سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین و سیپروفلوکساسین را افزایش می‌دهند. در نتیجه شاید بتوان از آن‌ها به‌عنوان مهار کننده‌های آنتی‌بیوتیکی برای درمان ترکیبی استفاده کرد. این افزایش احتمالا به اثر مهاری مشتقات هگزاهیدروکویینولین روی بیان پمپ دفع آنتی‌بیوتیک سیپروفلوکساسین در باکتری مربوط باشد.


الهام هراتی، حمیدرضا صادقی‌پور رودسری، بهجت سیفی، محمد کمالی‌نژاد، سارا نیک سرشت،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی ماژور است. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل دخیل در پاتوفیزیولوژی افسردگی ماژور می‌باشد. بنابراین داروهایی که دارای عمل آنتی‌اکسیدانی می‌باشند، می‌توانند به‌عنوان هدف جالب توجهی برای درمان اختلالات افسردگی باشند. بابونه و سلنیوم منابع طبیعی آنتی‌اکسیدان هستند. هدف این مطالعه بررسی اثرات عصاره بابونه و سلنیوم بر افسردگی پس از زایمان و سیستم اکسیدان- آنتی‌اکسیدان می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی 70 سر موش سوری ماده بالغ در هفت گروه ده‌تایی مورد استفاده قرار گرفت. پس از مدل‌سازی افسردگی پس از زایمان با پروژسترون، در گروه‌های درمانی بسته به گروه مورد نظر، ترکیبات عصاره بابونه mg/kg 300، سلنیوم mg/kg 1/0 و ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم با دوزهای ذکر شده به صورت گاواژ و در گروه استاندارد ایمی‌پرامین mg/kg 15 داخل صفاقی، یک ساعت پیش از ارزیابی سیستم حرکتی و تست شنای اجباری (Forced swimming test) به موش‌ها داده شدند. برای بررسی نقش سیستم اکسیدان- آنتی‌اکسیدان پلاسما، پارامترهای بالانس پرواکسیدان- آنتی‌اکسیدان (Prooxidant-antioxidant balance) و مالون‌دی‌آلدهید (Malondialdehyde) پلاسما اندازه‌گیری شدند. یافته‌ها: تمام گروه‌های درمانی و گروه استاندارد زمان بی‌حرکتی کم‌تری از گروه کنترل داشتند (05/0>Р). تغییرات معناداری در پارامترهای استرس اکسیداتیو (PAB و MDA) در گروه‌های درمانی و گروه استاندارد نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. غلظت MDA در گروه پروژسترون Withdrawalنسبت به گروه سالین کم‌تر می‌باشد، ولی اختلاف و کاهش آن معنادار نمی‌باشد. در گروه ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم غلظت MDA پلاسما نسبت به گروه پروژسترون Withdrawal(گروه کنترل) افزایش یافته، اگرچه افزایش آن معنادار نمی‌باشد. نتیجه‌گیری: بابونه و سلنیوم دارای اثرات ضدافسردگی در مدل تجربی افسردگی پس از زایمان القا شده با پروژسترون می‌باشند. به نظر می‌رسد این ترکیبات در این مدل تجربی افسردگی پس از زایمان از طریق اثر بر سیستم اکسیدان-آنتی‌اکسیدان در بهبود علایم افسردگی موثر نبوده و از طریق مسیر دیگری اثرات ضدافسردگی خود را اعمال کرده‌اند.
محمد هادیان، تورج هراتی خلیل‌آباد، محمدرضا شیخی ‌چمان،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

سردبیر محترم
محدود بودن بیشتر منابع موجود مادی و غیرمادی و در مقابل وجود نیازهای نامحدود در جامعه منجر به شکل‌گیری علم اقتصاد شده است. علم اقتصاد سلامت نیز به‌دنبال این است که بودجه و منابع محدود نظام‌سلامت با چه شیوه و چه ترکیبی به‌کار گرفته شوند تا بهترین خروجی ممکن میسر گردد.1و2 در راستای حفظ و ارتقای گروه‌های مختلف جمعیتی، سیاست‌گذاری‌های مختلفی انجام گرفته که این اقدامات مستلزم صرف هزینه‌هایی است که گاها مخارج سلامت بزرگ‌ترین بخش از مخارج عمومی دولت‌ها را به خود اختصاص می‌دهد.
دولت‌ها همواره به‌دنبال راهی هستند تا علاوه‌ بر تامین جامع نیازهای سلامت، هزینه‌های این بخش را نیز کنترل نمایند، اما در اکثر موارد هزینه‌های سلامت کشورهای مختلف با سیر یکنواختی افزایش یافته‌ است.3و4 در نظام‌سلامت ایران نیز سرانه هزینه‌های سلامت از 759 هزار ریال در سال 1381 به 10355 هزار ریال در سال 1393 رسیده که با 14 برابر شدن سالیانه 800 هزار ریال افزایش پیدا کرده است.5
عوامل افزایش‌دهنده هزینه‌های نظام‌سلامت را می‌توان در دو حیطه دسته‌بندی کرد: وقایعی همچون تغییر ترکیب جمعیتی (مسن شدن)، گذارهای اپیدمیولوژیکی، تغییر رفتارهای سلامت و پزشکی شدن جامعه مواردی هستند که در کنترل نظام‌های سلامت نمی‌باشند. در مقابل وقایعی همچون گسترش دسترسی به خدمات مراقبت سلامت، گسترش تنوع و افزایش قیمت خدمات (تعرفه)، ورود و استفاده از تکنولوژی‌های گران‌قیمت و همچنین مکانیسم‌های پرداخت به ارایه‌کنندگان خدمات که این موارد تا حدودی در کنترل نظام‌های سلامت قرار دارند، بنابراین شناسایی و مدیریت حیطه دوم باید در دستورکار قرار بگیرد.6 راهکارهای مختلفی به‌منظور کنترل ‌هزینه‌های سلامت در کشور ایران و دیگر کشورها اتخاذ شده است که با جمع‌بندی آن‌ها، مرور متون جامع، مشورت با اقتصاددانان سلامت، قابلیت اجرا و میزان تاثیرگذاری بر هدف موردنظر و همچنین درنظرگرفتن شرایط فعلی بخش بهداشت و درمان کشور بالاخص وجود اپیدمی کووید-19، می‌توان راهکارهای زیر را در راستای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد داد:
1- سرمایه‌گذاری بیشتر در زیرساخت‌های بهداشتی کشور و تحقق شعار "پیشگیری بهتر از درمان است" و نهادینه کردن آن در همه اجزای نظام‌سلامت در راستای کاهش شاخص بیماردهی جامعه (جایگزینی خدمات ارزان قیمت بهداشت عمومی با خدمات گران قیمت درمانی).
2- اجرای کامل نسخه نویسی الکترونیکی، پرونده الکترونیک سلامت، سطح‌بندی خدمات سلامت و برقراری نظام ارجاع همراه با اجرای برنامه پزشک خانواده در راستای کاهش موازی کاری و کاهش بار مراجعات غیرضروری گیرندگان خدمات به مراکز پرهزینه ارایه خدمات همچون نظام‌ بیمارستانی و منطقی‌ترکردن استفاده از خدمات سلامت.
3- کاهش میزان به‌کارگیری نظام‌های پرداخت گذشته‌نگر همچون کارانه (گران‌ترین مکانیسم‌ پرداخت) و در مقابل افزایش استفاده از نظام‌های پرداخت آینده‌‌نگر همچون DRG (گروه‌های تشخیصی وابسته) برای پرداخت به ارائه‌دهندگان خدمات سلامت.
4- انجام مطالعات ارزیابی اقتصادی و ارزیابی فناوری سلامت پیش از اقدام به خرید دارو و تجهیزات پزشکی برای مراکز بهداشتی و درمانی کشور در راستای بررسی اقلام مذکور از منظر اقتصادی، اثربخشی (بازدهی)، ایمنی، اخلاقی و تطابق فرهنگی با فرهنگ گیرندگان خدمات کشور مقصد.
در پایان لازم به ذکر است که اقدامات دیگری همچون تهیه پروتکل‌های درمانی (راهنماهای بالینی)، ترویج استفاده از داروهای ژنریک به‌جای داروهای برند، توسعه خدمات مراقبت در منزل (هوم‌کِر (Home care)) و کاهش میزان اقامت بیمارستانی، جیره‌بندی و ایجاد لیست انتظار برای دریافت خدمات غیرحاد و غیره را نیز می‌توان در راستای کنترل هزینه‌های بهداشت و درمان کشور موثر دانست، اما به‌نظر می‌رسد راهکارهای پیشنهاد شده بنا بر دلایلی که پیشتر بدان اشاره شد در اولویت بالاتری قرار داشته باشند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb