9 نتیجه برای همتی
فروغ السادات ابطحی، مسعود همتی،
دوره 29، شماره 7 - ( 2-1351 )
چکیده
کلسی تونین هورمونی است پلی پپتیدی مرکب از 32 اسید آمینه که از سلولهای پارافولیکولر "C" غدد تیموس و تیروئید پستانداران و از جسم اولتیموبرانیکال حیوانات غیر پستاندار ترشح می شود.چگونگی فعالیت این هورمون در سال 1961 کشف و شرح داده شده است. کلسی تونین از طریق فیدبک منفی باعث کاهش کلسیم خون شده و بدین وسیله نقش عمده ای در تنظیم غلظت کلسیم ایفا می کند.این هورمون نفوذپذیری سلولها را نسبت به کلسیم کاهش داده فعالیت استئوکلاست ها را متوقف کرده از طریق وقفه در برداشت کلسیم از استخوانها و تشدید فعالیت استئوبلاست ها عمل استخوان سازی را تسهیل و تشدید می کند. در نتیجه کلسیم و فسفات خون کاهش یافته باعث کاهش هیدروکسی پرولین خون و ادرار نیز می شود. کلسی تونین غلظت منیزیم خون را به طور متغیر کم می کند.گلوکاگن و ایمیدازول اثرات هیپوفسفاتمیک شبیه کلسیتونین دارند و تئوفیلین ایزوپروترنول و کورتیزون اثرات کلسی تونین را متوقف می کنند.به سبب اثرات هیپوکلسمیک کلسیتونین از این هورمون در درمان بیماریهائی که با اختلال تعادل کلسیم همراه هستند استفاده شده است که از آن جمله بیماری پاژه استخوانی، استئودیستروفی و هیپرپاراتیروئیدیسم را می توان نام برد.
محمد همتی، مهری کدخدایی، مریم زحمتکش، میترا مهدوی مزده، رعنا غزنوی، فاطمه میرارشادی،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
در بیماران همودیالیزی ریسک ابتلا به آترواسکلروز و سرطان نسبت به میانگین جامعه بالاتر است. شواهد زیادی وجود دارد که همودیالیز سبب استرس اکسیداتیو میشود که دلایل آن هنوز ناشناخته هستند. از آنجاییکه در بیماران همودیالیزی ایرانی مطالعه قابلتوجهی در این زمینه انجام نشده است، در این مطالعه GSH و سطح کل آنتیاکسیدانها (FRAP) اندازهگیری و کلسیم، pH و تستهای کامل کبدی نیز بررسی شده است.
روش بررسی: تعداد 43 نفر از بیماران دیالیزی مورد مطالعه قرارگرفتند که فقط 24 نفر معیارهای ورود به این تحقیق را دارا بودند. تعداد 20 نفر بهعنوان گروه کنترل، از لحاظ سن و جنس با بیماران تطبیق داده شدند. هر بیمار سه بار در هفته و هر بار بهمدت چهار ساعت دیالیز میشد. قبل از تزریق هپارین، نمونه خون شریانی بیمار، جهت انجام تستهای بیوشیمی، آزمایشات عملکرد کبدی و لیپیدی به آزمایشگاه بالینی و همچنین نمونه خون هپارینه جهت انجام تستهای استرس اکسیداتیو، کلسیم و pH به آزمایشگاه فیزیولوژی ارسال میشد.
یافتهها: در نتایج حاصل از آزمایشات انجامشده میزان FRAP و گلوتاتیون بعد از دیالیز نسبت به قبل کاهش معنیداری را نشان داده است. میزان تغییرات pH بهصورت افزایش بعد دیالیز بوده است. مقدار کلسیم نیز بعد دیالیز تقریباً به سطح کنترل افزایش یافت.
نتیجهگیری: در بیماران نارسایی مزمن کلیه تحت بررسی، استرس اکسیداتیو وجود دارد و شدت آن بعد از دیالیز افزایش مییابد. بنابراین تقویت دفاع آنتیاکسیدانی بهعنوان یک راهکار در درمان این بیماران باید در نظر گرفته شود.
مهدی شفیعی اردستانی، هادی فتحی مقدم، علی اصغر همتی، زهرا نظری،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آنزیم سیکلو اکسیژناز از مهمترین آنزیمهای مسیر سنتز پروستاگلاندینها و پیدایش التهاب در بدن انسان است. در تازهترین تحقیقات اثر تخریبی از انزیم سیکلو اکسیژناز- 2 بر سلولهای عصبی مغز انسان دیده شده است بهطوریکه این آنزیم احتمالا در پاتوفیزیولوژی بعضی بیماریهای عصبی نظیر اسکلروز متعدد (MS)، آلزایمر و پارکینسون نقش اساسی دارد.
روش بررسی: در راستای اثبات هر چه بیشتر التهابی بودن بیماری پارکینسون در این تحقیق ابتدا جهت ایجاد مدل حیوانی بیماری پارکینسون اقدام بهتخریب یکطرفه بخش متراکم هسته جسم سیاه شد و سپس به حیوانات تحت بررسی داروهای آسپیرین (مهارکنندۀ غیر اختصاصی سیکلو اکسیژناز- 2) و سلکوکسیب (مهارکننده اختصاصی سیکلو کسیژناز- 2) با دوزهای 200 و 400 میلیگرم در ازای کیلوگرم از راه خوراکی تجویز کردیم و سفتی عضلانی آنها را در زمانهای 0، 20، 40، 60، 90، 120، 180 و 240 دقیقه به روش مورپرروگو مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافتهها: پس از ارزیابی دادهها مشخص شد که هر دو داروی بهکار رفته قادر به کاهش سفتی عضلانی میباشند (05/0p<). اما مهارکننده اختصاصی سیکلو اکسیژناز- 2 (سلکوکسیب) بسیار موثرتر از آسپیرین قادر به کاهش سفتی عضلانی بود.
نتیجهگیری: اطلاعات فارماکولوژیک این تحقیق، فرضیه استفاده از داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی را بهعنوان داروهای جدید و جایگزین در درمان بیماری پارکینسون تقویت میکند.
محمود خانیکی، صالح عزیزیان، علیمحمد علیزاده، حمیدرضا همتی، نبی امامیپور، محمدعلی محققی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کورکومین، ماده موثره زردچوبه، بهطور ذاتی توانایی تعدیل مسیرهای سرطانزای و در نتیجه تاخیر یا درمان فرایند سرطانزایی را در گونههای مختلف حیوانی دارا میباشد. زمان احتباس کورکومین درنتیجه دفع سریع آن در بدن کوتاه بوده و بنابراین اثرات درمانی آن محدود میگردد. روشهای مختلفی برای افزایش میزان کورکومین در بافت و یا پلاسما و در نتیجه کارایی آن استفاده میگردد.
روش بررسی: جهت بررسی اثرات آنتیپرولیفراتیو و ضدسرطانی نانوکورکومین، 30 سر موش صحرایی به گروههای کنترل، کورکومین و نانوکورکومین تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی سرطانزای آزوکسیمتان را هفتهای یکبار و به مدت دو هفته متوالی دریافت کردند. حیوانات در گروههای کورکومین و نانوکورکومین تا هفته 22 بهترتیب کورکومین 2/0% و نانوکورکومین را دریافت نمودند. در پایان، کولون حیوانات تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت.
یافتهها: تغییرات سیتولوژیک و مورفولوژیک در گروه نانوکورکومین بهلحاظ آماری با گروه کنترل و کورکومین دارای تفاوت معنیدار بوده و شدت تغییرات در گروه نانوکورکومین کمتر بود (05/0P<). در مطالعه ایمونوهیستوشیمی، میزان بیان مارکر Ki-67 در گروه نانوکورکومین نسبت به گروههای کنترل و کورکومین کاهش پیدا کرد (05/0P<). همچنین بروز مارکر COX-2 در سلولهای اپیتلیالی کولون در گروه نانوکورکومین نسبت به دو گروه دیگر کاهش قابلتوجهی داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استفاده از نانوحاملها همراه با کورکومین، اثربخشی کورکومین را در پیشگیری از سرطان کولون در موشصحرایی افزایش میدهد و اینعمل میتواند راهکار مهم و مطمئن در مصرف این فرآورده طبیعی و ارزانقیمت در پیشگیری و یا درمان سرطان باشد.
سیدکاظم نظام، مهتاب بیانی، محمد شیرخدا، احمد خسروی، سیدحمید همتی،
دوره 71، شماره 7 - ( مهرماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای کیسه صفرا و عفونت معده با هلیکوباکترپیلوری (HP) هر دو میتوانند سبب درد اپیگاستر شوند که باید افتراق داده شوند تا بدینشکل از انجام اعمال جراحی غیرضروری جلوگیری شود.
روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، افراد مورد از بیماران کاندید کلهسیستکتومی بهعلت سنگ صفراوی و موارد کنترل فاقد سنگ صفرای بودند. تست سرولوژی lgG Anti H چک شد و موارد مثبت در گروه مورد و شاهد مقایسه شدند.
یافتهها: تعداد 70 نفر وارد مطالعه شدند. 35 نفر در گروه مورد و 35 نفر در گروه شاهد که از لحاظ سن و جنس همگن بودند. در هر گروه مورد و شاهد بهترتیب 2/68% و 2/31% دارای HP مثبت و 1/34% و 8/65% دارای HP منفی بودند که مقایسه این دو گروه دارای اختلاف معنیدار آماری بود (004/0P=).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر میتواند تقویتکننده نظریه نقش HP در تشکیل سنگ صفراوی باشد. مطالعات آیندهنگر وسیعتری جهت بررسی این موضوع پیشنهاد میگردد.
حمیدرضا همتی، سید مهدی سادات هاشمی، راهب قربانی، تورج جعفری،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای شایع درمان فتق اینگوینال ترمیم با پروتز به روش Lichtenstein میباشد. برای جلوگیری از تولید و یا تخلیه سریع سروما، برخی جراحان موافق تعبیه درن مکشی بسته و برخی دیگر با آن موافق نیستند.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 42 بیمار کاندید ترمیم فتق اینگوینال به روش Lichtenstein در بیمارستان امیرالمومنین (ع) سمنان از بهمن 1389 تا اسفند 1390، بهطور تصادفی به دو گروه با و بدون استفاده از درن ساکشن بسته تقسیم شدند. بیماران 24 ساعت، 7-4 روز و 15-10 روز پس از عمل از نظر تشکیل سروما، هماتوم و عفونت زخم ویزیت شدند.
یافتهها: 24 ساعت و نیز 7-4 روز پس از عمل، سروما، هماتوما و عفونت زخم در هیچ یک از دو گروه مشاهده نشد. تنها 15-10 روز پس از عمل یک مورد عفونت زخم در گروه با درن مشاهده گردید (99/0=P).
نتیجهگیری: برای جلوگیری از ایجاد عوارض درن، مصرف بیرویه آنتیبیوتیک، افزایش مدت بستری ، بهتر است در این نوع جراحی از درن استفاده نشود.
مسعود محمدی، علیاکبر ویسی رایگانی، رستم جلالی، اکرم قبادی، نادر سالاری، میترا همتی،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگومیر نوزادان بهعنوان یک شاخص استاندارد برای توسعه سیستمهای مراقبت بهداشتی هر کشور حایز اهمیت است. با توجه به اینکه در مطالعات انجامشده در کشور آمارهای متفاوتی از شیوع مرگومیر در نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه را ارایه داده و شیوع کلی آن در کشور ایران همسان نیست، بنابراین هدف این مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز تعیین شیوع کلی مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران میباشد.
روش بررسی: پژوهش کنونی با روش متاآنالیز و در بررسی پایگاههای Scientific Information Database (SID), Magiran، Medline (PubMed) و Scopus و ScienceDirect و Google Scholar از فروردین ۱۳۸۰ تا شهریور ۱۳۹۷ انجام شد. پس از بررسی، ۱۲ مقاله انتخاب و با استفاده از مدل اثرات تصادفی بهوسیله نرمافزار Comprehensive meta-analysis, version ۳ (Biostat, Englewood, NJ, USA) تحلیل شد.
یافتهها: شیوع کلی مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران ۲۱/۸% (۳۱/۶-۱۴/۴% CI ۹۵%)، بیشترین شیوع مرگومیر در نوزادان بخش مراقبتهای ویژه در اصفهان با ۶۴/۴% (۷۰/۹-۵۷/۵% CI ۹۵%) و کمترین شیوع مرگومیر در نوزادان بخش مراقبتهای ویژه بابل با ۵/۱% (۶/۷-۳/۸% CI ۹۵%) بهدست آمد. با افزایش حجم نمونه در مطالعات مورد بررسی، شیوع مرگومیر نوزادان کاهش معناداری یافت. همچنین با افزایش سال انجام پژوهش، فراوانی مرگومیر نوزادان بخش مراقبتهای ویژه افزایش پیدا کرد (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران لازم است سیاستگزاران سلامت در زمینه افزایش آگاهی والدین و همچنین اقدامات موثر درمانی، تصمیمات موثری را مدنظر قرار دهند.
فریبا همتی، زهرا هاشمی، نگار یزدانی،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: زردی از مشکلات شایع نوزادان است که در موارد شدید به کرنیکتروس منجر میشود. از آنجاییکه تشخیص و درمان به موقع زردی در پیشگیری از عوارض آن اهمیت دارد، ارزیابی بیلیروبین پیش از ترخیص نوزاد ضروری است. روشهای تشخیصی مختلفی برای اندازهگیری سطح بیلیروبین وجود دارد. از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه روش اندازهگیری پوستی بیلیروبین با اندازهگیری بیلیروبین سرم با اسپکتروفتومتری برای غربالگری زردی نوزادان ترم پیش از ترخیص از بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مشاهدهای تحلیلی بر روی 600 نوزاد سالم، با وزن تولد حداقل g 2000 و سن حاملگی حداقل 35 هفته از مهر 1391 تا اسفند 1391 در بیمارستان حافظ شیراز انجام شد. بیلیروبین نوزادان با دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی با دستگاه بیلی چک دارای طول موجهای چندگانه اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: آزمون آماری همبستگی معناداری را بین دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی نشان داد (63/0r=)، (05/0P<). بین بیلیروبین اندازهگیری شده با هر یک از دو روش در گروههای مختلف جنسی (896/0=P)، وزن تولد (419/0=P) و نوع تغذیه (323/0=P) اختلاف معنادار مشاهده نشد، ولی در گروههای مختلف سن حاملگی و سن پس از تولد اختلاف معنادار شد (0001/0>P). همچنین یافتهها ارتباط معناداری را بین دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی در متغیرهای دموگرافیک نشان داد (0001/0>P).
نتیجهگیری: بهطورکلی روش اندازهگیری پوستی، بیلیروبین را کمتر از روش سرمی تخمین میزند و این اختلاف در نوزادان با سن حامگی و سن پس از تولد کمتر، قابل توجهتر میباشد.
روژین همتی، مریم ناصرالاسلامی، ناهید ابوطالب، ندا موسوی نیری،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نارسایی قلبی یکی از شایعترین اختلالات قلبی عروقی است و امروزه از سلولهای بنیادی در درمان این بیماری استفاده میشود. با توجه به اینکه سایتوکاینهای پیشالتهابی در پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی، نقش مهمی دارند هدف از این مطالعه بررسی تزریق وریدی سلولهای بنیادی مزانشیمی غشای آمنیوتیک انسانی بر میزان اینترلوکین 4 و 12 در سرم موشهای صحرایی نر در مدل نارسایی قلبی رت های نر بود.
روش بررسی: این یک مطالعه تجربی است که از مهر ماه 1397 تا اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ در مرکز تحقیقات فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. در این پژوهش 28 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (gr 180-200) بهطور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه مبتلا به نارسایی قلبی، گروه نارسایی قلبی دریافتکننده محیط کشت و گروه نارسایی قلبی دریافتکننده سلول از طریق تزریق ورید. پس از 30 روز اکوکاردیوگرافی انجام شد و سپس میزان سرمی اینترلوکین ۴ و اینترلوکین ۱۲ در این گروهها توسط تست الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که تزریق وریدی سلولهای بنیادی به رتهای نر مبتلا به نارسایی قلبی باعث بهبود پارامترهای اکوکاردیوگرافی EFو FS در گروه تزریق سلول نسبت به گروه نارسایی قلبی شد. همچنین میزان سیتوکاینهای التهابی اینترلوکین 4 و اینترلوکین 12 به میزان قابل توجهی در گروه تزریق سلول در مقایسه با گروه رتهای مبتلا به نارسایی قلبی کم شد (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به بهبود پارامترهای قلبی و کاهش سیتوکینهای التهابی بهنظر میرسد سلولهای بنیادی غشای آمنیوتیک انسانی با کاهش التهاب نقش مهمی در بهبود نارسایی قلبی دارد.