6 نتیجه برای واحدیان
احمد کچویی، مصطفی واحدیان، فرخ سواددار، محسن اشراقی، عنایتاله نوری، سجاد رضوان، زهرا معینی،
دوره 78، شماره 6 - ( شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت عوامل خطر تبدیل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک به جراحی باز لازم و ضروری میباشد. هدف از این مطالعه بررسی یافتههای سونوگرافی پیش از عمل در پیشبینی طول جراحی کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مقطعی بر روی 122 بیمار که از شهریور 1397 تا شهریور 1398 در بیمارستان شهید بهشتی قم تحت جراحی کولهسیسیتکتومی لاپاراسکوپیک قرار گرفتند انجام شد. پیش از جراحی اطلاعات بیماران شامل سن، جنس، یافتههای سونوگرافی در چکلیست ثبت شد. در نهایت مدت زمان عمل کولهسیستکتومی با توجه به متغیرهای مذکور به دو درجه عمل آسان (زیر 60 دقیقه و بدون عارضه) عمل دشوار (بالای 60 دقیقه به همراه عوارض) تقسیم شد. اطلاعات توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: 28 (4/22%) مرد و 97 (6/77%) زن با میانگین سنی 85/13±66/44 سال بررسی شدند. عملهای دشوار 35 مورد (28%) و عملهای آسان 90 مورد (72%) بود. تبدیل به جراحی باز در سه مورد اتفاق افتاد. در بین یافتههای سونوگرافی، بین افزایش ضخامت جدار کیسه صفرا و Impacted stone با مدت زمان عمل ارتباط معناداری وجود داشت (05/0P≤). اما بین یافته Presence of pericholecystic fluid با مدت زمان عمل ارتباط معناداری یافت نشد (05/0P>).
نتیجهگیری: نتیجه نشان داد که سونوگرافی پیش از عمل قادر به ارایه دادههای ارزشمند در پیشبینی مدت زمان عمل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی میباشد.
عنایتاله نوری، مصطفی واحدیان، فرخ سواددار، احمد کچویی، محسن اشراقی، ندا مینایی،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت عوامل خطر تبدیل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی به جراحی باز به جراح کمک میکند تا برای عمل برنامهریزی کند. هدف از این مطالعه تعیین ریسکفاکتورهای تبدیل جراحی کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی به جراحی باز بود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، اطلاعات پرونده 1104 بیمار که از ابتدای فروردین 1392 تا آخر فروردین 1396 در بیمارستان شهید بهشتی قم تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی قرار گرفته بودند، مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای کلیه بیماران از جمله سن، جنس، سابقه جراحی شکم، جراحی اورژانسی یا انتخابی، سطح ترانس آمینازخون، سطح بیلیروبین خون، تعداد گلبولهای سفید خون، سطح آمیلاز و آلکالنفسفاتاز سرم بیماران ثبت شد. در نهایت تمامی اطلاعات وارد SPSS software, version 16 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و آنالیز شدند. 05/0P< معنادار درنظر گرفته شد.
یافتهها: 1104 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند. 765 بیمار زن (3/69%) و 339 بیمار مرد بودند (7/30%). در 104 مورد نیز تبدیل به جراحیباز صورت گرفته بود. در میان متغیرهای تحت مطالعه، بین جنسیت (26/0P=)، سن (056/0P=)، سیر کولهسیستیت (65/0P=)، سابقه قبلی جراحی شکم (62/0P=)، آلانین نرانس آمیناز و (10/0P=) و آسپارتات ترنس آمیناز (056/0P=) با تبدیل روش جراحی لاپاراسکوپی به جراحی باز ارتباط آماری معنادار دیده نشد. اما سونوگرافی غیرطبیعی (000/0P=)، جراحی اورژانسی (000/0P=)، شمارش گلبولهای سفید خون (008/0P=)، بیلیروبینتوتال و آلکالنفسفاتاز (000/0P=) با تبدیل روش لاپاراسکوپی به جراحی باز ارتباط آماری معناداری داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به عوارض بالا و مرگومیر ناشی از کولهسیستکتومی باز، تشخیص این ریسک فاکتورها به کاهش میزان تبدیل به جراحی باز و پرداختن به این عوامل پیش از عمل کمک میکند.
علیرضا سرمدی، احمد کچویی، مصطفی واحدیان، عنایتاله نوری، مژده بهادرزاده، امراله سلیمی، محمد حسین عاصی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سختی عمل کولهسیستوکتومی لاپاراسکوپیک در بیماران دیابتی بهطور واضح روشن نیست و روش ارجح عمل جراحی کولهسیستکتومی در این افراد هنوز موضوع مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دیابت بیماران بر سختی عمل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک بود.
روش بررسی: در این مطالعه، اطلاعات بیماران مراجعهکننده به بیمارستان فرقانی و شهید بهشتی قم که از فرودین 1398 تا فروردین 1399 تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک قرار گرفته بودند به دو گروه دیابتی و غیر دیابتی تقسیم و سپس اطلاعات حین عمل شامل مدت زمان عمل، خونریزی، چسبندگی و تبدیل به عمل باز از پروندههای مربوطه استخراج و وارد چک لیست شدند. در مرحله آخر فاکتور دیابت بهعنوان یک ریسک فاکتور در این دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: اسکار شکمی، کیسه صفرا قابل لمس و نگ صفرا در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (33/0=P). اما سابقه حملات کولهسیستکتومی در دو گروه تفاوت معناداری داشت (05/0P<). مقادیر آزمایشگاهی بین دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت (05/0P<). عملهای سخت در بیماران دیابتی به نسبت بیماران غیر دیابتی بیشتر بود و حتی دو مورد تبدیل به عمل باز در گروه بیماران دیابتی دیده شد، اما تفاوت آماری معناداری بین دو گروه از نظر سختی عمل مشاهده نشد (09/0=P). خونریزی حین عمل، در بین دو گروه تفاوت آماری معناداری داشت (02/0=P). اما چسبندگی حین عمل بین دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت (38/0=P).
نتیجهگیری: در نهایت مطالعه ما نشان داد که دیابت میتواند بهعنوان یک ریسک فاکتور برای سختی عمل کولهسیستکتومی قابل پیشبینی باشد.
پریسا عبدی، زکیه واحدیان، عاطفه دهقانی، مونا صفیزاده، الیاس خلیلیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( مرداد 1402 )
چکیده
کاتاراکت کودکان یکی از علل اصلی نابینایی در دوران کودکی است. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2001، کاتاراکت مادرزادی مسئول حدود 20%-5 موارد نابینایی اطفال در جهان براساس مناطق جغرافیایی مختلف میباشد. کاتاراکت در کودکان میتواند بهصورت یکطرفه یا دوطرفه، مادرزادی یا اکتسابی، با الگوهای ارثی خاص یا بهصورت اسپورادیک ظاهر شود. علاوهبراین، این وضعیت میتواند پایدار یا پیشرونده باشد. آب مروارید مادرزادی میتواند با بیماریهای سیستمیک خاصی همراه باشد، یا ممکن است در چشم یک کودک سالم رخ دهد. کاتاراکت درماننشده در کودکان منجر به بار اجتماعی، اقتصادی و عاطفی فوقالعادهای برای کودک، خانواده و جامعه میشود. نابینایی مربوط به کاتاراکت کودکان را میتوان با شناسایی زودهنگام و مدیریت مناسب درمان کرد. مدیریت آب مروارید کودکان یک چالش است. افزایش مشکلات حین عمل نسبت به بزرگسالان، تمایل به افزایش التهاب پس از عمل، همراهی با عوارضی مانند گلوکوم آفاکی و عروق جنینی پایا، تغییر وضعیت انکساری چشم، و تمایل به ایجاد آمبلیوپی، همگی باعث پیچیدگی دستیابی به بینایی خوب میشوند. جراحی کاتاراکت اطفال طی سالها تکامل یافته است و با بهبود دانش درمورد شیفت میوپی و رشد محوری، نتایج این بیماران قابلپیشبینیتر شده است. نتایج مطلوب نهتنها به جراحی موثر، بلکه به مراقبتهای دقیق پس از عمل و توانبخشی بینایی نیز بستگی دارد. ازاینرو، این تلاش ترکیبی والدین، جراحان، متخصصان بیهوشی، متخصصان اطفال و اپتومتریستها است که میتواند تفاوت را ایجاد کند.
مژده بهادرزاده، احمد کچوئی، مصطفی واحدیان، الهه خان بابایی، پویا درخشان برجوئی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زخمهای گوارشی بهدلیل عدم تعادل بین مکانیسمهای دفاعی مخاط معده و نیروهای آسیبزننده بهویژه اسید معده و پپسین اتفاق میافتند. 14%-2 زخمها در نهایت سوراخ میشوند. از اتیولوژیهای مهم در این رابطه میتوان استفاده از داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی، استروییدها، استعمال سیگار، هلیکوباکترپیلوری و رژیم غذایی پر نمک را نام برد.
روش بررسی: در این مطالعه با بررسی فاکتورها و عوامل مرتبط با پرفوراسیون، اطلاعات بیماران مبتلا به زخم پپتیک مراجعهکننده به بیمارستان بهشتی از اردیبهشت 1398 تا بهمن 1400 مورد بررسی قرار گرفتند و به دو گروه مبتلا به پرفوراسیون و بدون پرفوراسیون تقسیم شدند. سپس متغیرهای سن، جنس، سیگار، مصرف داروی ضدالتهاب غیراستروییدی (NSAID) و اوپیوم، عفونت هلیکوباکترپیلوری و مصرف PPI و سابقه پیشین پپتیک اولسر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: مصرف سیگار: در گروه بدون پرفوراسیون 6/29% سیگاری و در گروه پرفوره 4/50% سیگاری بودند. مصرف اوپیوم در افراد بدون پرفوراسیون حدود 6/15% و درگروه پرفوره حدود 3/33% بود. مصرف NSAID در گروه غیرپرفوره شیوع 6/35% و در گروه پرفوره شیوع 4/27% داشت. مصرف PPI در گروه بدون پرفوراسیون 7/46% و در گروه پرفوره 5/21% بود. شیوع عفونت H.pilory شیوع در گروه غیرپرفوره 2/45% و در گروه پرفوره 4/30% بود. سابقه پیشین PUD در گروه غیرپرفوره 3/56% و در گروه با پرفوراسیون 8/37% بود.
نتیجهگیری: بین مصرف سیگار و اوپیوم در گروه پرفوره و غیرپرفوره مصرف PPI در این دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت بهطورکلی شیوع PUD در جنس مرد در هر دو نوع پرفوره و غیرپرفوره بالاتر بود.
احمد کچویی، منیره میرزایی، امراله سلیمی، مصطفی واحدیان، شیما رحیمی، علی قلعهنویی،
دوره 81، شماره 7 - ( مهر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع بالای تودههای پستان و اهمیت غربالگری و پیگیری بدخیمیهای آن در زنان و از آنجاییکه دو عامل سن و تغییرات هورمونی در یائسگی در تعیین نوع پاتولوژی و پیشآگهی تودهها نقش دارند، هدف این مطالعه تعیین ارتباط میان وضعیت یائسگی و پاتولوژی تودهها بود.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مقطعی تحلیلی بر روی 350 زن مبتلا به توده پستانی بدونسابقه بدخیمی قبلی، مراجعهکننده به مرکز بهداشتی–درمانی شهید بهشتی طی فروردین 1392 تا 1398 انجام شد. چکلیست محققساخته برای گردآوری دادهها ازجمله (نوع بدخیمی، سایز توده، مکان توده، وجود یا عدموجود متاستاز) مورداستفاده قرار گرفت. در نهایت مقایسه دادهها بین دو گروه یائسه و غیریائسه با استفاده از SPSS software, version 22 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام شد.
یافتهها: میزان شیوع بدخیمیها در سنین پساز یائسگی و در خانمهایی که یائسه شدهاند، نسبت به سنین پیش از یائسگی بیشتر بود. همچنین ارتباط معناداری بین سایز توده، وجود و یا عدموجود متاستاز با یائسگی یافت شد (05/0P<)، اما بین مکان تومور با یائسگی ارتباط معناداری یافت نشد (05/0P>).
نتیجهگیری: بدخیمیهای پستان (کارسینوم مهاجم مجرا، کارسینوم میکس مهاجم، کارسینوم موسینوس، مدولاری و پاپیلاری) در خانمهای یائسه نسبت بهغیریائسه بیشتر بود. در هر دو گروه اتساع مجاری و التهاب مزمن بیشترین یافته خوشخیم بود و فیبروآدنوم در خانمهای یائسه نسبت به خانمهای غیریائسه به میزان بسیار پایینتر یافت شد.