جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ولی‌زاده

لیلا ولی‌زاده، گلنار قهرمانی، منیژه مصطفی قره‌باغی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 75، شماره 8 - ( آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ریفلاکس گاستروازوفاژیال امری شایع در بین نوزادان نارس هست که افزایش آن باعث مشکلاتی مانند کاهش میزان وزن‌گیری و افزایش طول مدت بستری می‌گردد. وضعیت‌دهی بدنی روش مناسبی برای کاهش ریفلاکس می‌باشد. اما در این زمینه مطالعات کافی در دسترس نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر وضعیت‌های بدنی بر میزان بروز ریفلاکس پس از تغذیه در نوزادان نارس بستری می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که از دی تا اسفند ماه سال ۱۳۹۳ در بیمارستان الزهرای تبریز انجام پذیرفت ۳۲ نوزاد نارس بستری در بخش نوزادان با سن ۳۶-۳۳ هفته حاملگی انتخاب شدند. هر نوزاد به مدت چهار روز در مطالعه حضور داشت که در هر روز پس از هر دوره تغذیه و حدود دو ساعت تا شروع دوره تغذیه بعدی در طی یک دوره ۱۲ ساعته (هشت صبح تا هشت عصر) به‌صورت تصادفی و غیرتکرار شونده و با استفاده از بلوک‌های تصادفی در یکی از وضعیت‌های لترال جنینی، لترال آزاد، سوپاین جنینی و سوپاین آزاد قرار ‌گرفت و سپس میزان بروز ریفلاکس اندازه‌گیری ‌شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج آماری، وضعیت لترال جنینی از نظر بروز ریفلاکس اختلاف معناداری با سایر وضعیت‌ها داشت (۰/۰۰۱>P). تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیت‌هایی که حالت جنینی داشت کمتر از وضعیت‌های بود که حالت آزاد داشت ولی در این رابطه اختلاف آماری معناداری مشاهده نگردید، همچنین تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیت‌هایی که پوزیشن لترال داشتند به‌طور معناداری کمتر از وضعیت‌هایی با پوزیشن سوپاین بود (۰/۰۴=P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست آمده حالت بدنی جنینی و پوزیشن لترال باعث کاهش تعداد دفعات بروز ریفلاکس در نوزادان نارس بستری می‌گردد.

محسن حق‌شناس مجاوری، زهرا اکبریان راد، زینب شفیع‌پور، سمیه علیزاده رکنی، فاطمه ولی‌زاده،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از اثرات مهم مراقبت مادرانه آغوشی در نوزادان نارس بهبود در روند وزن‌گیری آن‌ها است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان حداقل زمان موثر مراقبت کانگرویی در وزن‌گیری نوزادان خیلی کم‌وزن بود.
روش بررسی: نوزادان نارس با وزن کمتر از g ۱۵۰۰ پس از برطرف شدن بیماری و مشکلات اولیه، قطع مایع وریدی و تغذیه کامل روده‌ای وارد مطالعه شدند. مراقبت کانگرویی بر حسب تمایل و توانایی هر مادر در بخش مراقبت ویژه در کنار تخت نوزاد انجام می‌شد. نمونه‌گیری به‌صورت تمام‌شماری و در دسترس بوده است. متوسط افزایش وزن روزانه در طول دوره انجام مراقبت کانگرویی محاسبه گردید و با وزن‌گیری قابل انتظار برای همان نوزاد به‌میزان gr/kg/d ۱۵ مقایسه شد. این مقایسه به‌تفکیک در سه گروه زمانی (متوسط انجام مراقبت آغوشی روزانه کمتر از ۳۰ دقیقه، ۶۰-۳۰ دقیقه و بیش از ۶۰ دقیقه) در روز انجام شد.
یافته‌ها: در ۸۷ نوزادی که مراقبت کانگرویی هفت تا ۴۰ روز‌ انجام شده بود متوسط افزایش وزن روزانه gr/kg/d ۱۵/۵۵±۲۶/۶۹ بوده است که ۱۹ مورد کمتر از ۳۰ دقیقه، ۵۴ مورد ۶۰-۳۰ دقیقه و ۱۴ مورد بیش از ۶۰ دقیقه روزانه مراقبت کانگرویی شدند. متوسط افزایش وزن در طول دوره نسبت به‌میزان مورد انتظار در این سه گروه به‌ترتیب g ۱۲۶/۲۹±۴۰۲/۶۳ در مقابل ۷۴/۲۰±۱۶۷/۲۱ (۰/۰۰۱P<) و g ۱۸۲/۶۰±۳۳۸/۷۹ در مقابل ۶۶/۹۸±۲۲۰/۳۶ (۰/۰۰۱P<) و g ۲۳۶/۰۲±۳۵۲/۱۴ در مقابل ۱۱۲/۲۳±۲۵۹/۹۶ (۰/۰۹P=) بود.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه مراقبت آغوشی حتی کمتر از یک ساعت می‌تواند در وزن‌گیری نوزاد نارس موثر باشد.

طاهره متولی‌زاده، فاطمه رضایی، خسرو صادق نیت حقیقی، محمد علی سپهوندی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌خوابی شایعترین اختلال خواب است که با بیشبرانگیختگی قشری همراه می‌باشد. تحریک جریان مستقیم فراجمجمه‌ای (tDCS) بهطور بالقوه حالت قشری مرتبط با بی‌خوابی را اصلاح می‌کند. ما فرض کردیم با به‌کارگیری tDCS می‌توان شدت بی‌خوابی و علایم عاطفی ناشی از آن را بهبود بخشید.
روش بررسی: مطالعه حاضر طرح آزمایشی با پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود که از تیر تا آذر 1401 در مرکز تحقیقات اختلالات خواب شغلی بیمارستان بهارلو و کلینیک خواب بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. 32 زن مبتلا به بی‌خوابی به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تحریک فعال جریان مستقیم فراجمجمه‌ای شامل تحریک آنودال ناحیه گیجگاهی فوقانی (STG) چپ و تحریک کاتودال قشر پیشپیشانی      پشتی-جانبی (DLPFC) راست و قشر حرکتی ثانویه (SMA) چپ با شدت دو میلی‌آمپر به‌مدت 30 دقیقه، در          12 جلسه (هفته‌ای سه بار) برای گروه آزمایشی اجرا شد. در گروه کنترل نیز تحریک ساختگی به‌مدت 30 دقیقه در طی 12 جلسه (هفته‌ای سه بار) انجام گرفت. شرکتکنندگان پیش و پس از مداخله توسط شاخص شدت بی‌خوابی (ISI) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) موردارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان الکتریکی مستقیم فراجمجمه‌ای بر شدت بی‌خوابی و عاطفه مثبت و منفی موثر بوده است (001/0>P، 19/87F=). مقدار این تاثیر (eta2) در متغیر شدت بی‌خوابی، عاطفه منفی و مثبت به‌ترتیب 64/0، 34/0 و 6/0 می‌باشد.
نتیجه‌گیری: بر طبق نتایج، پروتکل درمانی طراحی‌شده ما برای درمان بی‌خوابی، به‌طور معناداری شدت بی‌خوابی را در زنان مبتلا به بی‌خوابی مزمن کاهش داد و علایم خلقی آنها را بهبود بخشید.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb