جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای پروین میرمیران

احمد اسماعیل زاده، پروین میرمیران، یدالله محرابی، فریدون عزیزی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: شناسایی بهترین شاخص ساده تن سنجی جهت انجام غربالگری مناسب برای عوامل خطر بیماری های مزمن در هر جامعه ای ضروری بنظر می رسد. این مطالعه با هدف ارزیابی مقایسه ای شاخص های تن سنجی جهت پیشگویی عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در مردان تهرانی صورت گرفت.

مواد و روش ها: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 4449 مرد 74-18 ساله شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران که بطور تصادفی از ساکنین منطقه 13 تهران انتخاب شده بودند صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک جمع آوری شد و شاخص های تن سنجی طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و محاسبه شدند. ارزیابی فشار خون به روش استاندارد صورت گرفت و پرفشاری خون برطبق معیارهای JNC VI تعریف شد. فراسنج های بیوشیمیایی در نمونه خون ناشتا اندازه گیری شدند. دیابت بصورت FBS?126mg/dl و دیس لیپیدمی براساس ATP II تعریف شد. وجود "حداقل یک عامل خطرساز" و "حداقل دو عامل خطرساز" از چهار عامل عمده خطرساز بیماری های قلبی عروقی (پرفشاری خون، دیس لیپیدمی، دیابت و استعمال دخانیات) نیز ارزیابی شد.

یافته ها: میانگین سنی مردان مورد مطالعه 15.4± 41.8 سال و میانگین نمایه توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به دور باسن (WHR) و دور کمر (WC) آنها بترتیب kg/m² 4.2±25.6 و 0.07±0.91 و cm 11.7±87.7 بود. در مورد تمام عوامل خطرساز، WHR دارای بیشترین حساسیت بود. همچنین هیچ نوع ترکیبی از شاخص های تن سنجی میانگین "حساسیت+ویژگی" بیشتر از WHR بتنهایی نداشت. در مورد تمام عوامل خطرساز دقت پیشگویی توسط WHR بیشتر از BMI و WC بود. دقت پیشگویی عوامل خطرساز توسط هیچ موردی از ترکیب شاخص های تن سنجی بیشتر از WHR نبود مگر در مواردی که یک شاخص دیگر با حرف رابط "یا" به WHR اضافه شده بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: یافته ها نشان می دهند که در جامعه مردان تهرانی ساکن منطقه سیزده، WHR شاخص بهتری نسبت به دور کمر و BMI برای پیشگویی عوامل خطرساز بیماری های قلبی عروقی می باشد.


احمد اسماعیل زاده، پروین میرمیران، لیلا آزادبخت، فریدون عزیزی،
دوره 63، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده

مقدمه: هنوز هیچ مطالعه‌ای شیوع فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک را در نوجوانان گزارش نکرده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک در یک جمعیت شهری از نوجوانان تهرانی انجام شد.
مواد وروشها: در این مطالعه مقطعی شاخصهای تن سنجی و بیوشیمیایی در یک جمعیت 3036 نفری (1413 پسر و 1623 دختر) از نوجوانان 19-10 ساله شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران اندازه‌گیری شد. فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک بصورت داشتن همزمان دور کمر مساوی یا بزرگتر از صدک نودم برای سن و جنس و سطح تری گلیسرید سرمی مساوی یا بزرگتر از 110 میلی گرم در دسی لیتر تعریف شد. اضافه وزن بر اساس صدکهای پیشنهاد شده نمایه توده بدن برای نوجوانان و کودکان ایرانی بصورت مساوی یا بزرگتر از صدک نود و پنجم برای سن و جنس، در معرض خطر بودن برای اضافه وزن بصورت نمایه توده بدنی مساوی یا بزرگتر از صدک هشتاد و پنجم ولی کمتر از صدک نود و پنجم برای سن و جنس و وزن طبیعی بصورت نمایه توده بدنی کمتر از صدک هشاد و پنجم برای سن و جنس تعریف شد.
یافته‌‌ها: شیوع کلی فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک 4/6% (95% فاصله اطمینان: 5/5 تا 2/7) بود. این فنوتیپ در بین پسران (3/7%، 9/5 تا 7/8) شایعتر از دختران(6/5%، 4/4 تا7/6) بود. هم در دختران و هم در پسران افراد دارای اضافه وزن از بیشترین میزان شیوع فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک در مقایسه با افراد در معرض خطر اضافه وزن و افراد با وزن طبیعی برخوردار بودند (پسران: 9/42% در مقابل 9/2% و 0/0%، 01/0P<، دختران: 5/32% در مقابل 3/11% و 3/1%، 01/0P<).
نتیجه گیری و توصیه ها: یافته‌های این مطالعه حاکی از شیوع بالای فنوتیپ دور کمر هیپرتری گلیسریدمیک در نوجوانان تهرانی، بخصوص در نوجوانان دارای اضافه وزن، می‌باشد. این یافته‌ها نیاز به تدوین استراتژیهای پیشگیری کننده و درمانی مبتنی بر تغییر در شیوه زندگی را بیش از پیش آشکار می‌سازند.


لیلا آزادبخت، پروین میرمیران، مهدی هدایتی، احمد اسماعیل زاده، نیلوفر شیوا، فریدون عزیزی،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

تعیین اثرات رژیم غذایی گامِ 2 کاهش کلسترول بر اندازه قطر ذرات LDL و HDL در نوجوانان مبتلا به اختلالات چربی خون.
روش بررسی: 42 نوجوان 18 تا 20 ساله مبتلا به اختلالات چربی خون در این مطالعه مورد ـ شاهدی شرکت کردند. رژیم غذایی کنترل رژیمی مشابه اغلب نوجوانان تهرانی بود. رژیم غذایی گامِ 2 کاهش کلسترول یک رژیم غذایی است که 30% کل انرژی روزانه آن را چربی‌ها تشکیل می‌دهند که کمتر از 7% آن را چربی‌های اشباع، کمتر از 15% آن را چربی‌های با یک باند مضاعف و کمتر از 15% آن را چربی‌‌های با چند باند مضاعف تشکیل می‌دهد و حاوی کمتر از 200 میلی‌گرم کلسترول در روز می‌باشد. اندازه قطر ذرات لیپوپروتئین‌ها متغیرهای اصلی بود که بعد از سه ماه مداخله اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین نمایه توده بدن 2/4±3/26 کیلوگرم بر مترمربع بود. رژیم غذایی گامِ 2 کاهش کلسترول باعث کاهـش بیشتـر کلستـرول تـام در ایـن رژیـم در مقایسـه با رژیـم کنتـرل (4±13- در مقابل3/0±2- میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 001/0p<) و همچنین کاهش بیشـتر LDL در مقایسه با کنـترل (2±9- در مقابل6/0±3 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 01/0p<) و افزایش اندازه ذرات LDL در مقایسه با رژیم کنترل (4/0±7/1در مقابل 4/0±1/0میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 001/0p<) گردید. اندازه قطر ذرات HDL تغییر معنی‌داری نکرد.
نتیجه‌گیری: رژیم غذایی گامِ 2 کاهش کلسترول اثر مطلوبی روی اندازه ذرات LDL داشت. مکانیسم مربوطه باید در مطالعات تجربی آینده‌نگر بررسی شود.


حمیرا حمایلی مهربانی، پروین میرمیران، فرشته بایگی، فریدون عزیزی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

با توجه به افزایش نیاز به انرژی و مواد مغذی مورد نیاز برای رشد و تکامل سریع در دوران نوجوانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی میانگین تعداد وعده‌های غذایی دریافتی نوجوانان در طول این دوره زندگی و ارتباط آن با تامین مواد مغذی مورد نیاز انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 367 نوجوان 19-10 ساله به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. دریافت‌های غذایی با استفاده از یادآمد 24 ساعته جمع‌آوری شد. افراد بر اساس تعداد وعده‌های دریافتی به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول: کمتر از چهار وعده، گروه دوم چهار تا شش وعده و گروه سوم هفت وعده یا بیشتر در روز مصرف می‌کردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون ANCOVA، Bonferroni و تعدیل اثر سن، جنس، کل انرژی دریافتی بود. مقادیر مواد مغذی دریافتی با مقادیر توصیه شده Dietary Reference Intake مقایسه گردید.

یافته‌ها: دریافت‌های غذایی سه گروه در میزان مصرف سبزی‌ها و گروه گوشت و جانشین‌هایش تفاوت معنی‌داری نداشت. در افرادی که کمتر از چهار وعده در روز مصرف کرده بودند میوه و لبنیات دریافتی نسبت به دو گروه دیگر کمتر (01/0P<) و ویتامین ث و ریبوفلاوین دریافتی در حد مطلوب بود درحالی‌که درصد قابل توجهی از افراد سه گروه مقادیر ناکافی کلسیم، روی، مس، منیزیوم و پیریدوکسین در مقایسه با مقادیر توصیه شده دریافت کرده بودند. افزایش تعداد وعده‌های غذایی با تامین منیزیوم، کلسیم، فسفر، ویتامین ث، ریبوفلاوین و پیریدوکسین ارتباط داشت.

نتیجه‌گیری: دریافت‌ ناکافی اغلب ریز مغذی‌های مهم در نوجوانان به چشم می‌خورد. می‌توان با افزایش تعداد وعده‌های غذایی، بدون افزایش کل انرژی دریافتی کیفیت رژیم غذایی را بهبود بخشید



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb