جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای کاشانی

عبدالحمید احمدی کاشانی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۲۷ )
چکیده


عبدالحمید احمدی کاشانی،
دوره ۶، شماره ۷ - ( ۱-۱۳۲۸ )
چکیده


سید محمد باقر مصطفوی کاشانی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۵۰ )
چکیده


محمدعلی نراقی، ایرج راگردی کاشانی، محمد بربرستانی، عباس عبدالوهابی، پریچهر پاسبخش،
دوره ۵۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده

در دهه اخیر استفاده از فلاپهای عضله راست شکمی در جراحی ترمیمی بسیار رایج شده که در ۲۳% موارد نتیجه حاصل رضایت بخش نبوده و عوارضی را در محل دهنده یا گیرنده فلاپ بدنبال داشته است. جدا از اشکالات تکنیکی، عدم آگاهی از چگونگی توزیع اعصاب و عروق در داخل عضله، یکی از مهمترین دلایل بروز این عوارض شناخته شده است. در این مطالعه توصیفی به بررسی نحوه توزیع اعصاب بین دنده ای در عضله راست شکمی پرداخته شد. تعداد ۴۸ نمونه عضله (۱۲ مونث، ۳۶ مذکر) با روش نمونه گیری آسان از کاداورهای موجود تهیه و در محلول فرمالین نگهداری گردید. با استفاده از میکروسکوپ تشریحی محل ورود اعصاب به غلاف رکتوس، مسیر خارج عضلانی و مسیر داخل عضلانی عصب دنبال شد. در نهایت مشخص گردید که: ۱) اعصاب بین دنده ای ۷ و ۸ با سوراخ کردن ورقه خلفی رکتوس وارد آن شده در حالیکه اعصاب بین دنده ای ۹، ۱۰، ۱۱ و زیر دنده ای به علت فقدان جداره خلفی غلاف رکتوس فقط از طریق سوراخ کردن ورقه خلفی نیام عضله مایل داخلی شکم به محل مربوطه می رسند. ۲) اعصاب بین دنده ای ۷، ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱ طولی به میانگین ۱۸±۱ میلیمتری از کناره خارجی عضله راست شکمی را بر روی سطح خلفی عضله، و بدون ورود به آن طی نموده که این میزان برای عصب زیر دنده ای ۱۶±۱ میلیمتر بود. ۳) هر عصب در عمق عضله به شاخه های متعددی تقسیم شده که بیشترین تعداد شاخه ها (میانگین ۴ شاخه) در ناحیه طولی میانی عضله و کمترین تعداد شاخه ها (میانگین ۱ شاخه) در ناحیه طولی خارجی عضله قرار داشت. نکته قابل توجه آنکه بین شاخه های اعصاب بین دنده ای مجاور هیچگونه آناستوموز عصبی مشاهده نگردید. ۴) انتهای شاخه اولیه تحتانی تمام اعصاب بین دنده ای پس از سوراخ نمودن ورقه قدامی غلاف رکتوس تحت عنوان شاخه جلدی قدامی به پوست شکم منتهی شدند. ۵) تمام اعصاب بین دنده ای در ابتدای مسیر خود، عمود بر رشته های عضله راست شکمی قرار داشته که به سرعت در طول مسیر از این زاویه کاسته شده بطوریکه انتهایی ترین بخش هر عصب کاملا موازی با رشته های عضلانی بود. ۶) الگوی ورودی، طی مسیر و انشعاب شاخه ها در کاداورهای مونث و مذکر کاملا یکسان بود.


محمد اکبری، علیقلی سبحانی، ایرج راگردی کاشانی، الهه امینی، زهرا رضایی، حمیده شجری، ،
دوره ۶۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه: نقص های هنگام تولد از علل ناشناخته شده مرگ و میر در دوران نوزادی و پس از آن می باشد. حدود ۶% تمام تولدهای زنده دچار ناهنجاری های مادرزادی می باشند که ۲ تا ۳ درصد به هنگام تولد تشخیص داده شده و ۲ تا ۳ درصد نیز تا سن ۵ سالگی تشخیص داده می شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع انواع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بین نوزادان ایرانی بوده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه تعیین شیوع انواع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بین نوزادان بیمارستان های میرزا کوچک خان، امام خمینی و دکتر شریعتی در حد فاصل اول آذرماه ۱۳۷۸ لغایت پایان آبانماه ۱۳۷۹ انجام گرفت. نمونه های مورد مطالعه نوزادانی بودند که حداقل ۲۴ ساعت پس از تولد زنده بودند. بمنظور کسب و ثبت داده ها، فرم جمع آوری اطلاعات طراحی گردید. جهت جمع آوری اطلاعات گروهی از متخصصین آموزش دیده بوسیله مصاحبه با مادران نوزادان و معاینه نوزادان فرم جمع آوری اطلاعات را کامل نمودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بوسیله نرم افزار Excel و SPSS انجام گردید.

یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که از ۶۴۲۴ نمونه ثبت شده در این سه بیمارستان تعداد ۲۰۵ نوزاد (۳,۲%) مبتلا به نقص های هنگام تولد قابل مشاهده بودند. شایعترین نقص های هنگام تولد در بین نوزادان مبتلا بترتیب نقایص دستگاه اسکلتی عضلانی (۳۷.۳%)، نقایص دستگاه عصبی (۲۴.۷%)، نقایص دستگاه ادراری تناسلی (۲۴.۳%) و نقایص سر و گردن (۱۳.۶%) تعیین گردیدند.

 نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج این مطالعه در مقایسه با مطالعات قبلی که اکثرا از کشورهای دیگر بودند نشان داد که میزان شیوع نقص های هنگام تولد قابل مشاهده در بیمارستان های مورد مطالعه نسبت به سایر کشورها در مجموع نتایج مشابهی دارند اما نوع نقص ها متفاوت بود.


شاهین آخوندزاده، لادن کاشانی،
دوره ۶۴، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۸۵ )
چکیده

بروز و پیشرفت علایم بیماری‌های روانی شایع در حاملگی مشکل آفرین بوده و موجب اختلال توانایی زنان در پذیرش تغییرات ایجاد شده به دنبال تولد فرزند می‌شود. بیماری‌های روانی بر تغذیه، مراقبت‌های پره‌ناتال و نتیجه حاملگی تأثیر نامطلوبی دارند. اگر علایم در دوران بعد از زایمان ادامه یابد، با تماس مادر و نوزاد و در نهایت تکامل رفتاری و شناخت کودک تداخل ایجاد خواهد کرد. با توجه به این نتیجه سوء، اهمیت تشخیص و درمان بیماری‌های روانی به صورت زودرس و قبل از زمان تولد نوزاد؛ روشن خواهد شد.با توجه به هم پوشانی بین علایم بیماری و علایم حاملگی، تشخیص بعضی از اختلالات روانپزشکی در طی حاملگی مشکل‌تر است. همچنین درمان اختلالات شدید به علت اثرات نامطلوب داروهای روانپزشکی بر جنین و نوزاد و زن حامله، پیچیده‌تر می‌باشد. این مقاله به مرور یافته‌ها در مورد تظاهرات و سیر بیماری‌های شایع روانی در حاملگی می‌پردازد.


مرضیه آقاحسینی، اشرف آل یاسین، لیلی صفدریان، لادن کاشانی،
دوره ۶۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۸۶ )
چکیده

اهدای تخمک یکی از درمان‌های قابل قبول در فن‌آوری کمک باروری برای بیمارانی می‌باشد که در دهه‌های گذشته غیرقابل درمان شناخته می‌شدند. با توجه به آنکه ویژگی‌های فرد دهنده و گیرنده، نتایج فن‌آوری کمک باروری با تخمک اهدایی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، هدف از این مطالعه تعیین ویژگی‌هایی از فرد گیرنده و دهنده می‌باشد که می‌تواند بر نتایج فن‌آوری کمک باروری تاثیر گذار باشد.

روش بررسی: در این پژوهش که به‌صورت گذشته‌نگر انجام شد پرونده ۴۵ بیمار که تحت ۵۱ سیکل IVF قرار گرفتند، مطالعه شدند.

یافته‌ها: میزان حاملگی ۴۰% به ازای هر بیمار و ۳۵% به ازای هر سیکل درمانی بود، از نظر BMI، سن، گراویدیتی، وجود سیکل قاعدگی در افراد گیرنده و همچنین سن افراد دهنده، اختلافی بین گروه حامله و غیر حامله وجود نداشت. متوسط ضخامت آندومتر در گروه حامله‌ها به‌طور مشخصی بیش از گروه غیر حامله‌ها بود ۰۴۸/۰p=، ضخامت آندومتر کمتر از mm۸ فقط در گروه غیر حامله‌ها دیده شد. تعداد اووسیت‌های بالغ نیز در گروه حامله‌ها به‌طور مشخصی بیش از گروه غیر حامله‌ها بود. ۰۰۶/۰p=.

نتیجه‌گیری: قابل اعتماد‌ترین فاکتور پیش‌بینی‌کننده موفقیت درمان در سیکل‌های تخمک اهدایی، ضخامت آندومتر فرد گیرنده بود. سن فرد دهنده در محدوده ۳۴-۲۰ سال تاثیری در میزان حاملگی نداشت و افراد دهنده در اوایل دهه ۳۰ خود نیز کاندید مناسب تخمک اهدایی می‌باشند.


حمید بهتاش، ابراهیم عامری، بهرام مبینی، فرزاد امیدی کاشانی، سید محمود طباطبایی،
دوره ۶۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۸۷ )
چکیده

۸۰۰x۶۰۰ Normal ۰ false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer۴ زمینه و هدف: درمان اسپوندیلولیستزی دژنراتیو بسیار مورد بحث است. در حال حاضر، برای بیمارانی که به درمان طبی پاسخ مناسب نمی‌دهند روش‌های جراحی متعددی وجود دارد. هدف از انجام این بررسی، ارزیابی نتایج درمان مبتلایان به اسپوندیلولیستزی دژنراتیو به روش جراحی رفع فشار، وسیله‌گذاری و جوش‌دهی خلفی جانبی می‌باشد.

روش بررسی: این بررسی به‌صورت مطالعه قبل و بعد روی ۲۳ بیمار مبتلا به اسپوندیلولیستزی دژنراتیو که برای اولین بار تحت جراحی قرار می‌گرفتند انجام شد. همه این بیماران تحت جراحی رفع فشار، وسیله‌گذاری و جوش‌دهی خلفی جانبی قرار گرفته و به‌طور متوسط به‌مدت ۲۹ ماه (۱۳ تا ۷۳ ماه) پی‌گیری شدند. برای بررسی نتایج بالینی از شاخص ناتوانی اوسستری، ظرفیت عملکردی هندرسون، میزان پایداری علایم پا، کمر یا لنگش استفاده شده است. 

یافته‌ها: متوسط شاخص ناتوانی اوسستری که قبل از عمل ۲/۷۲% (۵۰ تا ۸۸%) بود، در آخرین مراجعه بیماران به ۴/۱۴% (صفر تا ۵۴%) رسید. نتایج ظرفیت عملکردی هندرسون در آخرین مراجعه بیماران، شامل ۱۴ مورد (۹/۶۰%) عالی، هفت مورد (۴/۳۰%) خوب و در دو مورد (۷/۸%) متوسط بوده است. میزان کاهش شاخص ناتوانی اوسستری بعد از عمل نسبت به قبل از عمل و نیز ظرفیت عملکردی هندرسون، ارتباط قابل‌توجهی با میزان سابقه درد پا و لنگش در بیماران داشته است (۰۵/۰p<). همچنین، نتایج بالینی پس از جراحی تحت‌تأثیر مشخصات رادیولوژیک اسپوندیلولیستزی قبل‌از عمل نبوده است.

نتیجه‌گیری: جراحی رفع فشار، وسیله‌گذاری و جوش‌دهی خلفی جانبی، روشی مؤثر و کم خطر در درمان بیماران با اسپوندیلولیستزی دژنراتیو ستون فقرات کمری است.


ندا خانلرخانی، محمدعلی اطلسی، ایرج راگردی کاشانی، همایون نادریان، علی‌اکبر طاهریان، حسین نیکزاد،
دوره ۶۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های بنیادی برگرفته از بافت چربی قابلیت تزاید زیادی داشته و به رده‌های مختلف سلولی همچون آدیپوسیت، استئوبلاست، کندروسیت و میوسیت تمایز داده شده‌اند. با توجه به نقش پروژسترون در میلین‌سازی سیستم اعصاب محیطی، ما در این مطالعه بر آن شدیم تا تاثیر آن را بر روی بیان ژن‌های P۰, S۱۰۰, Krox۲۰ در سلول‌های بنیادی برگرفته از بافت چربی در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دهیم.
روش بررسی:
در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمی گرفته شده از بافت چربی ناحیه اینگوینال موش صحرایی بالغ، جهت تایید با فلوسیتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. سپس سلول‌های بنیادی مزانشیمی ابتدا تحت تاثیر بتا مرکاپتواتانول و سپس رتینوییک اسید قرار گرفتند و در ادامه سلول‌های حاصله در چهار گروه مختلف شامل دو گروه کنترل مثبت و منفی حاوی فاکتورهای رشد بدون پروژسترون و دو گروه آزمایش حاوی فاکتورهای رشد و پروژسترون تقسیم شدند. بیان مارکرهای سلول شوان شامل S۱۰۰, P۰, Krox۲۰ در با استفاده از واکنش زنجیره پلیمراز معکوس نیمه کمی semi-quantitative PCR بررسی گردیدند.
یافته‌ها:
سلول‌های بنیادی مزانشیمی برگرفته از بافت چربی آنتی‌ژن‌های سطحی CD۹۰ ،CD۷۳ و CD۳۱ را بیان نمودند. در گروه‌های چهارگانه، ژن‌های S۱۰۰, P۰, Krox۲۰ در گروه‌های حاوی پروژسترون بیان شدند. نسبت بیان ژن‌های S۱۰۰ و Krox-۲۰ در گروه‌های حاوی پروژسترون نسبت به گروه کنترل مثبت بدون پروژسترون کمتر بود (۰۰۰۱/۰P<).
نتیجه‌گیری:
پروژسترون به عنوان یک عامل القایی می‌تواند سبب بیان ژن‌های S۱۰۰, P۰, Krox۲۰ در سلول‌های بنیادی چربی شود.


سمیره فرشچی، جلال مهدی‌زاده سراج، شروین شریف کاشانی، امیر فرشچی،
دوره ۷۰، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: آنوسمی یکی از مهم‌ترین علایم بیماران پس از ضربه به سر است که کیفیت زندگی بیماران را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می‌دهد و در ۳۰% از موارد ضربه سر دیده می‌شود. آنوسمی هم‌چنین یکی از موارد شایع ارجاع بیماران پس از ضربه سر از پزشکی قانونی به مراکز تخصصی گوش و حلق و بینی می‌باشد. در این مطالعه هدف ما بررسی تاثیر جهت ضربه وارده به سر بر حجم پیاز بویایی بیماران آنوسمیک بعد از تروما بود.
روش بررسی: تعداد ۲۸ بیمار آنوسمیک بعد از تروما (مورد) و ۳۷ نفر بدون سابقه ترومای سر و بدون شکایتی از  مشکلات بویایی (شاهد) از نظر سن، جنس، حجم پیاز بویایی، زمان ضربه سر، محل ضربه سر، جهت ضربه سر و آستانه بویایی ارزیابی شدند. برای اندازه‌گیری حجم پیاز بویایی از MRI مغز کورونال بدون کنتراست و برای سنجش بویایی از تست‌های آستانه بویایی و شناسایی بوها استفاده شد.
یافته‌ها: حجم پیاز بویایی اندازه‌گیری شده در گروه مورد پایین‌تر از حجم پیاز بویایی گروه شاهد بود. در موارد با ترومای سر قدامی (فرونتال) حجم پیاز بویایی به طور معنی‌داری پایین‌تر از موارد با ترومای خلفی (اکسی‌پیتال) بود (۰۲/۰P=). حجم پیاز بویایی در سمت ضربه نیز کاهش معنی‌داری نسبت به سمت مقابل ضربه داشت (۰۱/۰P=).
نتیجه‌گیری: جهت ضربه سر بر روی حجم پیاز بویایی بیماران آنوسمیک بعد از تروما تاثیر واضحی دارد. به طوری که در موارد با ترومای سر قدامی نسبت به ترومای سر خلفی و نیز در سمت موافق جهت ضربه نسبت به جهت مخالف ضربه حجم پیاز بویایی به طور معنی‌داری کم‌تر است. البته مطالعات بیش‌تری در این زمینه مورد نیاز می‌باشد.


نگار امیدی، بابک شریف کاشانی، محمد اسد پور پیرانفر، محمد رفیع خورگامی، بتول قربانی یکتا، حامد امیدی،
دوره ۷۰، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین روش‌های تشخیصی با حساسیت بالا و در دسترس بودن آن در مراکز بیمارستانی می‌تواند در بهبود وضعیت بیماران عروق کرونر بهترین نقش را داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط اختلال عملکرد دیاستولیک و شمارش فریم‌های آنژیوگرافیک در بیماران عروق کرونر می‌باشد.
روش بررسی: بیماران به دو گروه مورد و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه دارای آنژین پایدار قلبی بودند. اطلاعات بیماران بر اساس چک لیست‌های تهیه‌شده بر اساس داده‌های آنژیوگرافی TIMI و داده‌های اکوکاردیوگرافی اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به آنژین پایدار قلبی جمع‌آوری گردیده و بعد از آنالیز، نتایج به‌دست‌آمده جهت تعیین ارتباط اختلال عملکرد دیاستولیک در اکوکاردیوگرافی با شمارش تعداد فریم‌های حاصل از آنژیوگرافی (TFC) در دو گروه تحلیل شد.
یافته‌ها: در مطالعه حاضر میانگین TFC در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به‌طور معنی‌داری بیش‌تر بود. همراهی Em با میانگین TFC در هر سه رگ معنی‌دار بود (۰۰۰۱/۰P=). در مطالعه حاضر میانگین Sm به‌طور معنی‌داری در گروه آزمایش کم‌تر بود (۰۰۰۱/۰P=). میانگین E/A در افراد با ۲۱TFC≥ (۷/۰) و در افراد با TFC زیر ۲۱ مقدار آن یک بود. مدت زمان رسیدن موج E از پیک به خط پایان (Deceleration time) در مطالعه حاضر در افرادی که میانگین ۲۱TFC≥ داشتند به‌طور معنی‌داری بیش‌تر بود (۰۰۰۱/۰P=) و همراهی آن با TFC نیز توسط آزمون آماری معنی‌دار تلقی گردید (۰۰۰۱/۰P=). ارتباط میانگین نمرات آنژیوگرافی و نقص دیاستولیک معنی‌دار بود (۰۰۰۱/۰P=).
نتیجه‌گیری: این مطالعه با توجه به اهمیت شاخص عملکرد دیاستولیک همراهی TFC را با شاخص‌های مهم اکوکاردیوگرافی نشان داد.


رضا پوررشیدی، شروین شریف کاشانی، هاشم شریفیان، حبیب مظاهر، پیمان سلامتی، بتول قربانی یکتا،
دوره ۷۱، شماره ۴ - ( تيرماه ۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: جسم خارجی در مری از وضعیت‌های اورژانسی بوده و علاوه بر اضطرابی که برای بیمار ایجاد می‌کند باعث عوارض بالقوه خطرناک می‌گردد. با توجه به مدیریت اورژانس در خروج جسم خارجی از مری و پرهیز از عواقب ناگوار آن، این مطالعه به بررسی هم‌خوانی سونوگرافی و رادیوگرافی در تشخیص جسم خارجی در مری می‌پردازد.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی طراحی شد. نمونه‌گیری به روش آسان، از ۶۰ بیمار مراجعه‌کننده مشکوک به جسم خارجی در قسمت فوقانی مری در بخش اورژانس بیمارستان امیراعلم از فروردین تا اسفند ۸۹ انجام شد. ارتباط نتایج رادیوگرافی و سونوگرافی بررسی شد.
یافته‌ها: در ۲۸ مورد (۲/۴۸%) بیماران جسم خارجی در دستگاه‌های گرافی تشخیص داده شد. نتایج رادیوگرافی در بیماران دارای جسم خارجی در ۲۶ بیمار (۹/۹۲%) مثبت و در دو بیمار (۱/۷%) منفی بود. نتایج سونوگرافی در ۲۷ بیمار (۴/۹۶%) مثبت و در یک بیمار (۶/۳%) منفی گزارش شد. ضریب همراهی نتایج رادیوگرافی با سونوگرافی در بیماران با شکایت از جسم خارجی معنی‌دار بود (۰۰۱/۰P=) و از ضریب توافق خوبی (۰۱/۰P= و ۸۹۶/۰kappa=) برخوردار بود.
نتیجه‌گیری: وجود ضریب بالای همراهی بین نتایج سونوگرافی و رادیوگرافی نشان می‌دهد که این سیستم‌های تصویربرداری با توجه به شرایط بیمار و شرح حال بیمار می‌توانند به جای هم به‌کار برده شوند.

ایرج راگردی کاشانی، محمد انصاری، کبری مهران نیا، کسری معظمی، صفورا ورداسبی جویباری،
دوره ۷۱، شماره ۸ - ( آبان ۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: برخی مطالعات در زمینه تولیدمثل از تاثیر مثبت عصاره مرزنجوش به‌عنوان مکمل غذایی در کاهش مرگ و میر و بهبود باروری گزارش داده‌اند. در مقابل برخی مطالعات عنوان کرده‌اند که می‌توان از عصاره مرزنجوش جهت القاء سقط جنین استفاده کرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دوزهای مختلف عصاره مرزنجوش بر زنده مانی و ناهنجاری‌های ماکروسکوپیک در جنین موش سوری بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۲۴ سر موش Balb/c ماده با وزن تقریبی ۳۰-۲۵ گرم به چهار گروه تقسیم شدند. عصاره مرزنجوش تهیه و با غلظت‌های متفاوت (۵/۲، ۵/۱۲و ۲۵ میلی‌گرم در آب مقطر) در حد فاصل روز شش تا روز ۱۵ بارداری از طریق گاواژ دریافت کردند. شش موش به‌عنوان گروه کنترل فقط آب مقطر دریافت کردند. در روز ۱۶ بارداری موش‌های مورد مطالعه به وسیله کلروفرم بیهوش و جنین‌ها از رحم خارج گردیده و با استفاده از رنگ‌آمیزی Alcian Blue، Alizarin Red S و پرتودهی میکروویو، ناهنجاری‌های مورفولوژیک و اسکلتی آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دوز بالای عصاره مرزنجوش سبب کاهش معنادار میانگین تعداد جنین‌ها (۰۵/۰نتیجه‌گیری: احتمال دارد دوز بالای عصاره مرزنجوش سبب سقط و ناهنجاری در جنین مادران دریافت‌کننده آن ‌گردد.

مریم خانه‌زاد، فرید ابوالحسنی، سید مرتضی کروجی، ایرج راگردی کاشانی، فرشته علی اکبری،
دوره ۷۳، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: اسپرم‎زایی فرآیندی پیچیده و سازمان‎یافته از تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی است. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) به‌عنوان سلول‌های بنیادی منحصر به فرد با توان خود نوزایی، تمایز و انتقال داده‌های ژنتیکی به نسل بعد در حفظ باروری نقش اساسی دارند. همچنین سلول‌های سرتولی در تعادل بین تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی مؤثر هستند. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده SSCs به‌ویژه در درمان ناباروری، هدف از انجام این پژوهش نقش هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی در تعیین سرنوشت سلول‌های بنیادی اسپرماتوگونی بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی از آبان ۱۳۹۲ تا آذر ۱۳۹۳ در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر روی موش‌های ‎ NMRIنابالغ (۶-۳ روزه) انجام گرفت. ابتدا سلول‌های سرتولی و سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی از موش‌های نوزاد طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا شدند. ماهیت سلول‌های سرتولی با نشانگر ویمنتین و SSCs با نشانگر پروتیین انگشت روی لوسمی پرومیلوسیتیک (Promyelocytic leukemia zinc-finger, PLZF) تأیید شد. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی در دو گروه هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی و بدون هم‌کشتی (کنترل) قرار گرفتند. میزان بیان ژن تمایزنیافته مهارکننده اتصال DNA چهار (ID۴) و تمایزیافته c-Kit توسط تکنیک واکنش زنجیره پلی‎مراز ارزیابی شدند.

یافته‌ها: درصد خلوص SSCs با روش فلوسایتومتری ۶۶/۹۱% گزارش شد. بیان ژن ID۴ در گروه هم‌کشتی نسبت به کنترل افزایش معنا‌داری را نشان داد (۰۴۵/۰P=)، در حالی که بیان ژن c-Kit در گروه هم‌کشتی در پایان هر هفته در مقایسه با کنترل کاهش معنا‌داری داشت (۰۴۶/۰P=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای مدت بیشتری سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی را در مرحله تکثیر نگه می‌دارد، بنابراین می‌تواند جهت بهینه‌سازی محیط کشت در کلینیک استفاده شود.


محمدرضا نوری دلوئی، بهاره کاشانی،
دوره ۷۶، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۷ )
چکیده

سرطان از جمله مشکلات جدی سلامت جوامع امروزی است که تلاش‌های بسیار گسترده‌ای برای مقابله با آن در حال انجام است. با این وجود در بسیاری از موارد سلول‌های سرطانی در نهایت می‌توانند با راهکارهای درمانی ارایه شده مقابله کرده و حتی گاهی با بروز مقاومت به شیمی‌درمانی از درمان‌های به کار رفته برای رشد سریع‌تر تومور بهره ببرند. بنابراین به‌ویژه در دو دهه‌ی اخیر، دانشمندان تلاش کرده‌اند برای مبارزه‌ی موفقیت‌آمیز با سرطان، راه‌کارهای خود را نیز به همین اندازه هوشمندانه انتخاب کنند. از جمله‌ بهترین راهکارها برای این دفاع هوشمندانه، هدفگیری نقاط ضعف سلول‌های نئوپلاستیک و استفاده از آن برای ساخت داروهاست که در این حالت، سلول‌های سرطانی با احتمال به‌نسبت بالا، فرصت مقابله نخواهند داشت. به مجموع تلاش‌هایی که برای این کار انجام می‌گیرد «درمان هدفدار سرطان» گفته می‌شود. این رویکرد درمانی معمولاً شامل دو رویکرد متفاوت است: ۱- استفاده از داروهای ویژه برای هدفگیری نقاط ضعف سلول‌های سرطانی. ۲- راه‌هایی که دارو را به‌طور مستقیم به سلول‌های غیرعادی انتقال داده و از آسیب‌های جانبی بیشتر به بیماران جلوگیری کنند. هدف نهایی این تحقیقات جدید، ارایه درمان‌های شخصی به هر بیمار بر اساس علت زمینه ای بیماری وی است که علم پزشکی را وارد حوزه‌ی “پزشکی فرد محور” خواهد نمود. در این مقاله‌ی مروری، با استفاده از منابع معتبر و جدید، ابتدا اهدافی که برای این درمان هدفمند به‌کار می‌روند، همراه با منطق انتخاب آن‌ها و داروهای حاصل از آن‌ها معرفی گردیده و در ادامه، روش‌های هوشمند انتقال دارو نیز مورد بررسی و بحث قرار گرفته است.

بتول حسین رشیدی، مریم باقری، اشرف آل‌یاسین، لادن کاشانی، فاطمه داوری تنها، الهام فیض‌آباد، فدیه حق‌اللهی،
دوره ۸۱، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: رضایتمندی مراجعین از مهمترین ارکان ارزشیابی و مولفه‌های کیفیت خدمات مراکز بهداشتی، درمانی محسوب می‌گردد. در این پژوهش میزان رضایتمندی بیماران نابارور ارزیابی شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی-توصیفی می‌باشد. اطلاعات ۳۰۴ نفر از بیماران نابارور مراجعه‌کننده به درمانگاه ناباروری (حداقل چهار ویزیت) و بستری در چهار بخش از بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران (بیمارستان‌های ۴-۱) از اردیبهشت ۱۳۹۹تا شهریور ۱۴۰۰جمع‌آوری شد. اطلاعات پرسشنامه حاوی ۵۶ سوال (۹ حیطه) در SPSS software, version ۲۴ (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) وارد و به‌کمک آمار توصیفی موردتجزیه‌وتحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین رضایت از خدمات پذیرش و ترخیص، خدمات پزشکی، خدمات تغذیه و حسابداری و بیمه‌گری در بیمارستان شماره یک بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد و میانگین رضایت از خدمات پرستاری یا مامایی، خدمات تشخیصی درمانی (رادیولوژی/آزمایشگاه)، خدمات کاخداری، منشور حقوق بیمار، خدمات مدیریتی، هزینه‌های پرداختی در بیمارستان شماره چهار بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد. میانگین خدمات پرستاری یا مامایی، منشور حقوق بیمار، و خدمات کاخداری در کل بیمارستان‌ها به‌ترتیب بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند و خدمات تغذیه و هزینه‌های پرداختی کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند (بیشترین نارضایتی) (۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری: با توجه به امتیاز رضایت زنان مراجعه‌کننده به درمانگاه ناباروری، خدمات ارائه شده در ۹/۳۵% موارد در سطح مناسب و عالی در ۳/۴۹% در سطح نسبتاً مناسب و در ۸/۱۴% در سطح نامناسب درنظرگرفته شد.

شیما کاشانی، سید مسعود موسوی، ایرج نظری، حسین مینایی،
دوره ۸۱، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: تروماهای عروقی ازجمله تروماهای مهمی ‌است که اکثر آنها به‌علت عدم‌شناخت صحیح و به‌موقع منجر ‌به عوارض قابل‌توجهی می‌شود با‌توجه به فراوانی آسیب‌های عروقی نافذ به‌خصوص در کشور ما و استان خوزستان و همچنین عوارض و مورتالیتی‌های ناشی از جراحات عروقی، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مداخله‌ی‌ جراحی عروق بر بیماران با آسیب شریانی ترومای ساعد طراحی شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، کلیه بیماران ترومایی که با شک به آسیب‌های نافذ شریانی ساعد مراجعه‌کننده به بیمارستان گلستان اهواز از خرداد  ۱۳۹۹تا بهمن ۱۴۰۱ از نظر پارامترهای سن، جنس، نوع تروما، محل تروما، نوع مداخله محل ترمیم شریان، یافته‌های آنژیوگرافیک و بالینی شامل شرایین آسیب‌دیده، نوع آسیب شریانی، وجود شکستگی و یا در‌رفتگی در مجاورت ضایعه عروقی و عوارض مداخلات جراحی مورد‌بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین بیماران ترومای نافذ نیازمند مداخله‌ی جراحی،۴/۹۰% مرد و تنها ۶/۹% زن بودند. میانگین سنی بیماران ۳۲ سال بود و فراونترین ترومای نیازمند مداخله‌ی جراحی در این مطالعه، انجام ترمیم اولیه در زخم چاقو در شریان اولنار و کمترین انفجار بود. با‌توجه به‌نتایج به‌دست آمده بین میزان خونریزی، روزهای بستری و مدت زمان عمل با نوع تروما ارتباط آماری معنادار وجود داشت. بیشترین شریان درگیر اولنار با ۷/۵۰% و بیشترین نوع آسیب شریانی، قطع شریانی با خونریزی فعال ۷/۳۹% بود.
نتیجه‌گیری: با‌توجه به‌نتایج مطالعه‌ی حاضر بیشترین آسیب در شریان اولنار و ناشی از تروما با اجسام تیز و برنده (چاقو) بوده است. بروز عوارض در جراحی ترمیم اولیه بیشتر از سایر انواع مداخلات جراحی بود و بین میزان خونریزی، روزهای بستری و مدت زمان عمل با نوع تروما ارتباط آماری معنادار وجود داشت.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb