جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای کشوری

معصومه کشوری، مرتضی سجادی، پیمان حداد،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

کانسر مری یکی از بدخیمی های شایع در کشور ما می باشد و بیماران غالبا در مراحل پیشرفته و غیرقابل عمل جراحی کوراتیو و یا با کانسر مری گردنی که انجام عمل جراحی با عوارض بسیاری همراه است مراجعه می نمایند. در چنین شرایطی بسیاری از آنها با تحمل شیمی درمانی و رادیوتراپی همزمان را ندارند و یا حاضر به انجام شیمی درمانی نیستند، لذا رادیوتراپی به عنوان شیوه منفرد در تسکین بسیاری از بیماران مبتلا به کانسر مری به کار می رود. یکی از شیوه های رادیوتراپی جهت تسکین بیماران بکارگیری 5000 سانتی گری در 20 جلسه (روش طولانی مدت) می باشد، لیکن با توجه به حجم بالای بیماران و محدودیت ظرفیت دستگاهها و نیز اشاره مراجع به درمان 4000 سانتی گری در 13 جلسه (روش کوتاه مدت) بر آن شدیم تا این دو شیوه را با یکدیگر مقایسه کنیم. در این مطالعه گذشته نگر تحلیلی پرونده تعداد 283 بیمار مبتلا به کانسر مری پیشرفته مراجعه کننده به درمانگاه رادیوتراپی انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی (ره) تهران در فاصله سالهای 1378-1368 که به عنوان تنها مدالیته درمانی تحت رادیوتراپی قرار گرفته بودند مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. محدوده سنی بیماران مورد مطالعه 97-27 سال و متوسط سن آنها 58/3سال بود. اکثر بیماران مرد با فراوانی 53/7 درصد بودند. همچنین طول متوسط ضایعه در بیماران 8/5 سانتی متر، شایعترین محل ضایعه یک سوم میانی مری با 48/1 درصد و شایعترین پاتولوژی کارسینوم سلول سنگ فرشی با 99/6 درصد بود. 53/7 درصد بیماران عادت به نوشیدن چای داغ داشتند. از میان متغیرهای فوق طول ضایعه با میزان بقای کلی ارتباط قابل ملاحظه ای داشت (P=0.04). از تعداد 283 بیمار فوق، 38 بیمار به علت عدم پیگیری مناسب از مطالعه تحلیلی خارج شدند. تعداد 137 بیمار به روش 5000 سانتی گری در 20 جلسه (طولانی مدت) و 108 بیمار به روش 4000 سانتی گری در 13 جلسه (کوتاه مدت) درمان شده بودند. میزان بقای بدون دیسفاژی و میزان بقای کلی بیماران در این دو روش درمانی با استفاده از روش کاپلان-میر و آزمون رتبه (Log-Rank) از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشتند. همچنین دوز کلی دریافتی نخاع در روش کوتاه مدت کمتر از دوز دریافتی نخاع در روش طولانی مدت می باشد. به عنوان نتیجه گیری، با توجه به طول مدت کوتاهتر درمان در روش کوتاه مدت و نیز عوارض کمتر نخاع، این روش تا حد بیشتری پاسخگوی بیماران خواهد بود.


امیر کشوری، محبوب لسان پزشکی، مسعود یونسیان،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی عوارض مکانیکی و عفونی کاتترهای دیالیز صفاقی کارگذاشته شده در بخش‌های جراحی بیمارستان امام خمینی طی هفت سال اول شروع این روش درمانی می‌باشد. روش بررسی: از آغاز انجام دیالیز صفاقی در بیمارستان امام خمینی (آبان سال 1375) لغایت آبان سال 1382، 80 مورد کاتتر گذاری در 69 بیمار ( 52 مرد،28 زن) که به مرحله انتهایی نارسایی کلیه رسیده بودند، انجام شده است. پرونده بیماران و اطلاعات مربوط به پیگیری آنها که در واحد دیالیز صفاقی بیمارستان ثبت شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 35/48 سال(16 تا 79 سال)، شایع‌ترین عارضه، عوارض عفونی (25/71%) و شایع‌ترین علت خروج کاتتر عوارض مکانیکی بود ( 5/46% در مقایسه با 55/39%). بیشترین علت عوارض مکانیکی محل نامناسب کاتتر (5/17%) و شایع‌ترین عارضه عفونی پریتونیت بود (5/62%). مهاجرت کاتتر به بالای شکم و عدم خروج مایع از دیگر عوارض مکانیکی بود که شیوع بالایی داشتند. نتیجه‌گیری: به دلیل آن که عوارض مکانیکی بیش از عوارض عفونی در خروج کاتترها موثر بودند، توصیه می‌شود جراحان کارگذاری کاتتر را یک عمل ساده فرض نکنند و با دقت نظر بیشتر در جهت کاهش عوارض مکانیکی تلاش نمایند تا طول عمر کاتترها افزایش یابد.
امیر کشوری، علی جعفریان، جلیل مکارم، عباس ربانی، سید رسول میر شریفی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

در حال حاضر بهترین دسترسی عروقی جهت همودیالیز مزمن، فیستول شریانی وریدی می‌باشد اما میزان بالایی از شکست زودرس در این فیستول‌ها گزارش شده است که باعث افزایش هزینه و عوارض در این بیماران بوده است. در این مطالعه سعی شده است میزان ارزش معاینه فیزیکی در انتهای عمل توسط جراح، در پیش بینی احتمالی شکست زودرس فیستول مشخص گردد.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از تیر ماه 1377 تا اسفند 1381 در بخشهای جراحی بیمارستان امام خمینی، توسط دو جراح برای 326 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی 354 فیستول شریانی وریدی، گذاشته شد. نوع کارکرد فیستول در انتهای عمل از نظر جراح به پنج گروه تقسیم شد: 1-تریل در سیستول و دیاستول 2-تریل سیستولیک 3-سوفل 4- نبض 5-عدم کارکرد. در روزهای بعد از عمل، همان جراح مجدداً کارکرد فیستول را از نظر بالینی ارزیابی کرده است و در صورتی که تریل یا سوفل وجود نداشته است، آن فیستول شکست خورده تلقی شده است.
یافته‌ها: میزان شکست زودرس، در 354 فیستول شریانی وریدی، 7/12% بود. این میزان از 5/3% در گروه تریل در سیستول و دیاستول به 5/62% در گروه عدم کارکرد رسیده است (001/0>P). ارتباط آماری معنی‌دار بین میزان شکست زودرس با سن، جنس، جراح و محل فیستول‌گذاری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: اگر در انتهای عمل، فیستول فقط نبض دارد و یا از کارکرد آن راضی نیستیم، بهتر است در آن جلسه اقدام به فیستول‌گذاری در محل دیگر نکنیم و بعد از پیگیری بیمار در روزهای بعد، تصمیم‌گیری نمائیم.


امیر کشوری، میهن جعفری جاوید، ایرج نجفی، رضا چمن، محمدکاظم نوری طارملو،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: دیالیز صفاقی یک روش مطمئن جهت درمان مراحل نهائی نارسائی کلیه است. تعداد بیمارانی‌که در سطح جهان از این روش درمانی استفاده می‌نمایند حدود 15% کل بیمارانی است که دیالیز می‌شوند. در ایران این میزان بسیار کمتر است و گسترش دیالیز صفاقی از اهداف وزارت بهداشت و درمان می‌باشد. مهمترین علت محروم شدن بیماران ایرانی از کاتتر صفاقی، علل مکانیکی می‌باشد. اصلاح روش‌های کارگذاری کاتتر، یک راه مهم برای گسترش دیالیز صفاقی در ایران می‌باشد. بنابراین یک مطالعه آینده‌نگر را جهت بررسی نتایج یک‌روش لاپاروسکوپیک که برای کارگذاری کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی انجام می‌شد طراحی کردیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت آینده‌نگر و به‌شیوه پی‌گیری به‌روش تک هم گروه انجام شد. تعداد 115 کاتتر دیالیز صفاقی (دو کاف، گردن غازی، مارپیچ) را طی مدت 16 ماه در حفره پریتوان 109 بیمار که در مراحل انتهایی نارسایی مزمن کلیه بودند، قرار دادیم. این اعمال جراحی با کمک دو پورت لاپاروسکوپی و تحت بی‌حسی موضعی و داروهای آرام‌بخش انجام شدند. بیماران را به‌مدت 12 تا 28 ماه پی‌گیری کردیم و به‌صورت آینده‌نگر عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها و میزان بقا یک‌ساله و دو ساله آنها را مورد بررسی قرار دادیم. 

یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 5/51 سال (بین 15 تا 84 سال) و 8/54% زن بودند. بقا کلی یک‌ساله و دو ساله کاتترها به‌ترتیب 88% و 73% و بقا بدون عارضه 35% بود. شایع‌ترین عارضه عفونی پریتونیت در 52 نفر (2/45%) و شایع‌ترین عارضه مکانیکی، نشت موقت مایع دیالیز در 10 نفر (7/8%) دیده شد. 

نتیجه‌گیری: کارگذاری لاپاروسکوپیک کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی یک روش مطمئن و ساده است که میزان بقا و عوارض کاتترها در این روش، در حد قابل قبولی قراردارد.


امیر کشوری، محمد صادق فاضلی، علیرضا کاظمینی، علی پاشا میثمی، محمد کاظم نوری طارملو،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یک بیماری قابل درمان محسوب می‌گردد ولی درمان موارد عود آن سخت و گاهی غیرممکن می‌باشد. شناخت میزان عود و عوامل موثر در آن در هر مرکز درمانی می‌تواند به کاهش موارد عود کمک نماید. در این مطالعه علاوه بر میزان عود کانسر کولورکتال در مجتمع بیمارستانی امام‌خمینی (ره)، تابلو بالینی و پاتولوژیک و نتایج درمانی موارد عود نیز بررسی شدند. روش بررسی: اطلاعات بالینی 166 مورد رزکسیون درمانی کانسر کولورکتال که طی مهر 1384 تا مهر 1388 تحت جراحی قرار گرفته و قابل پی‌گیری بودند به‌صورت گذشته‌نگر جمع‌آوری و به‌صورت آینده‌نگر تا فروردین 1391 پی‌گیری شدند. گروه بیماران عود کرده که 49 نفر بودند با گروه بیماران بدون عود از نظر عوامل مختلف مقایسه شدند. یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 5/53 سال و 47% از بیماران زن بودند. بین دو گروه بیماران عود کرده و بدون عود اختلاف آماری قابل توجهی از نظر سن، جنس، محل آناتومیک تومور و انواع جراحی اولیه وجود نداشت. میزان عود کلی 5/29%، میزان عود موضعی 7/15% و میزان متاستاز دوردست 1/12% بود. در کانسرهای کولون عود موضعی (44/16% در مقایسه با 05/15%) و در کانسرهای رکتوم متاستاز (9/12% در مقایسه با 96/10%) بیش‌تر بوده است. بیماران عود کرده‌ای که تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند در مقایسه با بیماران عود کرده‌ای که فقط کموتراپی یا کمورادیوتراپی شده‌اند بقای کلی عمر (Overall survival rate) بهتری داشته‌اند (7/66% در مقایسه با 8/56%). نتیجه‌گیری: در این مطالعه در کانسرهای کولون عود موضعی و در کانسرهای رکتوم متاستاز بیش‌تر بوده است. بیمارانی که بعد از عود، جراحی مجدد شده‌اند بقای کلی بهتری نسبت به کسانی که فقط کموتراپی یا کمورادیوتراپی شده‌اند، داشته‌اند.
امیر کشوری، محمد صادق فاضلی، علیرضا کاظمینی، علی پاشا میثمی، محمد کاظم نوری طارملو،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های جراحی مختلفی برای سینوس پایلونیدال ناحیه ساکروکوکسیژیال (Sacrococcygeal pilonidal sinus) معرفی شده است، فلاپ کاریداکیس (Karydakis flap) کمترین میزان عود را دارد، ولی در مورد سایر عوارض آن گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. در این مقاله نتایج موارد جراحی با این روش گزارش می‌شود. روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر با پیگیری تک هم گروه، شامل مواردی از سینوس پایلونیدال بود که در بیمارستان امام‌خمینی (ره) از آبان سال 1385 تا شهریور 1392 به روش کاریداکیس جراحی شدند. معیارهای ورود به مطالعه عدم ابتلا به آبسه در زمان عمل و رضایت جهت ورود به این طرح بود. بیماران پس از ترخیص، به‌صورت آینده‌نگر در مقاطع هفته اول، ماه اول و ماه سوم پس از عمل از نظر عوارض زودرس و سپس سالیانه از نظر عود، مورد پیگیری قرار گرفتند. مدت میانه پیگیری 36 ماه (از سه تا 77 ماه) بود. یافته‌ها: از 141 بیمار مورد بررسی 119 نفر (4/84%) مرد و متوسط زمان عمل 52/55 (35-120) دقیقه بود. متوسط زمان نیاز زخم به پانسمان 92/15 روز و متوسط زمان بازگشت به کار 44/14 روز بود. شایعترین عارضه زودرس پس از عمل، باز شدن سطحی قسمت انتهایی زخم (1/12%) بود. عفونت در 8/5% بیماران رخ داد و اکثر عوارض با درمان محافظه‌کارانه بهبود یافتند. عود در 42/1% از بیماران ایجاد شد. نتیجه‌گیری: جراحی سینوس پایلونیدال ساکروکسیژیال به روش فلاپ کاریداکیس، علاوه بر عود ناچیز با عوارض کم و بهبودی کوتاه‌مدت و بازگشت به کار سریع همراه است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb