جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای روحانی

یوسف محمدی، عنایت الله روحانیان،
دوره 29، شماره 8 - ( 2-1351 )
چکیده

ناحیه ای که در آن جراحی مجاری صفراوی صورت می گیرد از نظر تشریحی یکی از نواحی پیچیده بدن انسان است. تغییرات تشریحی در این ناحیه بسیار شایع و پاره ای از آنها از نظر جراحی بسیار مهم است.راههای صفراوی شامل راه صفراوی اصلی یا مجرای هپاتوکلدوک و راه صفراوی فرعی یا کیسه صقرا و مجرای سیستیک است که مجاورات تشریحی آنها تا حدی که راهنمای اعمال جراحی این ناحیه باشد مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.دستگاه اسفنکتری کلدوکودوئودنال که توسط Negri و Boyden تحقیق شده است شامل سه قسمت می باشد:1- اسفنکتر مخصوص پاپی.2- اسفنکتر کلدوک.3- اسفنکتر مجرای لوزالمعده.محل پاپی در کتابهای کلاسیک تشریح در دومین قسمت دوازدهه ذکر گردیده است ولی باید دانست که فقط در 40% موارد می توان پاپی را در این ناحیه یافت. روی هم رفته برای پاپی محل مشخصی را نمی توان بیان نمود. به طوری که در مواردی آن را در معده دیده اند. بهترین وسیله مشخص نمودن کل آنژیوگرافی و یا استفاده از میله راهنما است.نکته قابل توجه در مورد مجرای سیستیک و کیسه صفرا وجود یک ساختمان اسفنکتری در ناحیه گردن کیسه صفرا است که شبیه یک والو می باشد.در مورد عروق مجاری صفراوی اولاً موضوع وجود تغییرات فراوان مورد توجه قرار گرفته است و بررسی شده است و مخصوصاً اهمیت شناختن آنها برای اعمال جراحی این ناحیه خاطر نشان گردیده. ثانیاً نشان داده شده است که بر خلاف تصور ذخیره خونی مجاری صفراوی مخصوصاً کلدوک خیلی غنی نیست و این امر به علت نازکی و شکنندگی عروق آن است از این جهت در موقع تشریح این ناحیه در حین عمل جراحی خطر ایسمکی و نکروز همیشه وجود دارد.


عنایت الله روحانیان،
دوره 30، شماره 4 - ( 3-1351 )
چکیده

در جراحی دهان و فک پائین تعیین محل دقیق خار اسپیکس و منفذ مجرای دندانی تحتانی بر روی شاخه صعودی فک پائین برای ایجاد بیحسی مطلوب ضروری است. آماری که از یکصد عدد استخوان فک پائین در گروه کالبدشناسی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تهیه شده بخوبی نشان داده است که محل منفذ مجرای دندانی تحتانی بر روی شاخه صعودی فک پائین بین 35 تا 50 میلیمتر طولاً و بین 9 تا 18 میلیمتر عرضاً قابل تغییر است.بنابراین برای تزریق ماده بیحسی در محل منفذ دندانی تحتانی بهتر است که از روش ذکر شده استفاده نمود.


بهرام الهی، پرویز مفید، عنایت اله روحانیان،
دوره 35، شماره 8 - ( 1-1357 )
چکیده

از زمانهای گذشته تا کنون، کالبدشناسان در صدد بودند که مسیر و موقعیت عروق بدن بویژه عروق ریزرا آنطور که جایگزین شده اند بررسی کنند. بهترین روش، قالبگیریهایی است که با تزریق مواد در درون رگها تهیه می شود. ابتدا از فلزات مذاب از موم و غیره استفاده می کردند. کشف رزین های صنعتی به این آرزوی دیرینه جامه عمل پوشاند برای جدا کردن قسمت های تشریحی از قالب رزین ها نیز روشهای گوناگونی به کار می بردند. امروزه از اسیدها بویژه اسیدکلریدریک استفاده می کنند. عیب آن این است که تمام قسمتهای تزریقی به جز رزین را حل می کند. پانکرآتین این برتری را بر اسیدها دارد که می توان استخوانهای قطعه تزریق شده را حفظ کرد. پس از پژوهش بسیار ما یک نمونه ارائه می کنیم که از رزین Crystic 700 و پانکرآتین استفاده کرده ایم.


نجمه روحانی، اردلان علی پور،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

سونوگرافی ابزار مفیدی در بررسی ابعاد طحال در بیماری های مختلف است. مطالعه حاضر از سونوگرافی برای بررسی اندازه طحال بیماران مبتلا به بیماری های مختلف کبدی، خونی، کلاژن واسکولر یا اتوایمون استفاده شده است. افراد مورد مطالعه، شامل 200 سالم و 640 بیمار بودند. گروه شاهد از میان مراجعه کنندگان سرپایی جهت سونوگرافی به دلایل مختلف و بیماران از بین بیماران بستری در بخشهای مختلف داخلی انتخاب شدند. برای بیان کردن اندازه طحال، شاخص طحال که حاصلضرب دیامتر عرضی طحال در دیامتر عمود بر آن در بزرگترین مقطع طحال است، محاسبه شد. شاخص طحال در گروه شاهد 26.8±cm²51 و در سیروز، هپاتیت مزمن فعال و هپاتیت حاد ویرال به ترتیب 18.8±cm²97 و cm²66.8±51.3 و 15.2±58.5cm² بدست آمد. شاخص طحال بیماران خونی بطور قابل توجهی بالا بود و بیشترین میزان در این گروه متعلق به CML بود (49.2±cm²163). طحالهایی با شاخص زیر 60 cm² غیرقابل لمس و طحالهای با شاخص بالای 120 cm² قابل لمس بودند. به نظر می رسد که اندازه گیری شاخص طحال و درجه بندی آن با استفاده از اولتراسونوگرافی روش کمکی مفیدی در مشخص کردن اسپنومگالی، بخصوص در بیمارانی که طحال آنها قابل لمس نیست، باشد.


مهدی روحانی، احمد خورشیدی، رضوان منیری، مهناز طرفه، فاطمه عبدالشاه، محمود صفاری، غلامرضا شجری، غلامعباس موسوی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سل هنوز یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر در بسیاری از کشورهاست. با توجه به وقت‌گیر بودن روش‌های معمول تشخیص سل مانند روش کشت، لازم است روش‌های سریع تشخیصی نظیر PCR مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به اهمیت درمان سریع سل و به‌منظور تعیین حساسیت و ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110 (IS6110) به‌روش PCR این مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام پذیرفت.

روش بررسی: این مطالعه از نوع ارزش تشخیصی بوده که بر روی 248 نمونه خلط بیماران مشکوک به سل مراجعه‌کننده به درمانگاه مسلم کاشان در 1386 انجام پذیرفت. نمونه خلط پس از انجام هموژنیزاسیون و آلودگی‌زدایی بر روی محیط لون اشتاین جانسون کشت گردید، DNA مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، با استفاده از روش جوشاندن استخراج گردید. سپس دو قطعه 123 جفت بازی و 245 جفت بازی از قطعه الحاقی 6110 تکثیر و با استفاده از الکتروفورز ژل آگارز شناسایی گردید. حساسیت، ویژگی، ارزش تشخیصی مثبت و منفی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110 تعیین گردید.

 یافته‌ها: در این مطالعه از مجموعه 248 نمونه خلط اخذ شده از 124 بیمار 40 نمونه اسمیر مثبت (1/16%) و 32 نمونه دارای نتیجه کشت مثبت (9/12%) بودند. حساسیت، ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110 به‌ترتیب 75/93 و 1/99 درصد بود.

نتیجه‌گیری: روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110 نسبت به کشت دارای سرعت زیاد، حساسیت مناسب و ویژگی بالایی می‌باشد.


زهره روحانی، هوشنگ سند گل، سمانه خواجه نصیری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این‌که انسیدانس آسیب‌های‌عروقی آترواسکلروتیک مانند انفارکتوس میوکارد و سکته مغزی در بیماران همودیالیزی چندین برابر بیش‌تر از جمعیت‌عمومی است این مطالعه در زمینه تشخیص زود‌هنگام ریسک فاکتورهای بیماری عروقی آترواسکلروتیک در بیماران همودیالیزی برای پیشگویی میزان خطر حوادث عروقی در آینده در این بیماران انجام شد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید و اندکس ضربانی (PI) یا اندکس مقاومتی (RI) در بیماران همودیالیزی و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. روش بررسی: 60 بیمار همودیالیزی (27 زن و 33 مرد، سن متوسط 7/41 سال) و 60 داوطلب سالم (32 زن و 28 مرد، سن متوسط 8/37 سال) تحت سونوگرافی شریان کاروتید مشترک قرار گرفته و ضخامت اینتیما- مدیا و پارامترهای RI و PI در آن‌ها اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: ضخامت اینتیما- مدیای دو طرف در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید چپ در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود. (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید راست تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد نداشت (به‌ترتیب 18/0≥P و 78/0≥P). یک‌ همبستگی ضعیف منفی معنی‌دار بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید چپ و RI و PI چپ در گروه شاهد دیده شد. (به ترتیب 001/0≥P و 42/0-=r و 001/0≥P 43/0-=r). نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری اندکس‌های پالس داپلر  RIو PI شریان کاروتید علاوه بر اندازه‌گیری ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید جهت کمک به‌تشخیص زودرس آترواسکلروز در بیماران همودیالیزی توصیه می‌شود.
نیما صالحی، سهیلا روحانی، محمد کمالی‌نژاد، فرید زائری، افشین متقی‌فر،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: جراحی یکی از بهترین راه‌های درمان کیست هیداتیک است. استفاده از مواد پروتواسکولکس کش در حین جراحی کیست هیداتیک جهت جلوگیری از به‌وجود آمدن کیست‌های ثانویه، امری ضروری می‌باشد. تا به‌‌حال ماده پروتواسکولکس کشی که به‌طور کامل موثر بوده و عوارض جانبی کمی داشته باشد شناخته نشده است. زرشک از گیاهان بومی ایران است که از دیرباز جهت درمان برخی بیماری‌ها از آن استفاده شده است. مطالعات نشان می‌دهد که این گیاه دارای اثرات ضدباکتریایی، ضدقارچی و ضدانگلی است. روش بررسی: کبدهای آلوده به کیست هیداتید از کشتارگاه جمع‌آوری شدند. درصد حیات پروتواسکولکس‌ها توسط رنگ‌آمیزی حیاتی ائوزین 1/0% سنجیده شد. فعالیت پروتواسکولکس کشی عصاره آبی 5/0، 1، 2 و mg/ml 4 و عصاره آبی- الکلی 25/0، 5/0، 1 و 2 میلی‌گرم در میلی‌لیتر در زمان‌های 5، 15 و 30 دقیقه مورد بررسی قرار گرفت. سرم فیزیولوژی و آب نمک اشباع به عنوان کنترل منفی و مثبت مورد استفاده قرار گرفتند. یافته‌ها: غلظت mg/ml 4 عصاره آبی زرشک مانند کنترل مثبت عمل کرد و در پنج دقیقه اول مواجهه 100% پروتواسکولکس‌ها را از بین برد. کم‌ترین درصد پروتواسکولکس کشی (3/12%) مربوط به رقت mg/ml 5/0 بود. عصاره آبی- الکلی در غلظت mg/ml 2 در پنج دقیقه اول مواجهه 100% پروتواسکولکس‌ها را از بین برد که مشابه کنترل مثبت بود. در هر دو عصاره، فعالیت پروتواسکولکس کشی با افزایش رقت، افزایش یافت (001/0P<). نتیجه‌گیری: اثر پروتواسکولکس کشی عصاره آبی و آبی- الکلی میوه زرشک در رقت پایین و زمان کم بسیار چشمگیر بوده است. بنابراین این ماده می‌تواند پس از بررسی در مدل حیوانی و آزمایش‌های تکمیلی، به‌عنوان پروتواسکولکس کش موثر و مناسب، مورد استفاده قرار گیرد.
رضا حاجتی، محمدمسعود رحیمی بیدگلی، محمد روحانی، آفاق علوی،
دوره 78، شماره 2 - ( اردیبهشت 1399 )
چکیده

سندرم‌های "‌تخریب و تحلیل‌ عصبی همراه با تجمع آهن در مغز" یا Neurodegeneration with brain iron accumulation (NBIA) به گروهی از بیماری‌های نورولوژیک وراثتی گفته می‌شود که با تجمع غیرنرمال آهن در بازال گانگلیا همراه هستند. این بیماری‌ها از نظر بالینی و ژنتیکی هتروژن بوده و با علایمی چون اختلالات حرکتی (از جمله دیستونی، پارکینسونیسم)، دیس‌آرتری، اسپاستیسیتی، ناتوانی ذهنی و مرگ زودرس شناخته می‌شوند. سن بروز بیماری از کودکی تا بزرگسالی و سرعت پیشرفت بیماری متفاوت است. به‌طور معمول روش درمانی برای این دسته از بیماری‌ها وجود ندارد و روش‌های موجود، تنها علایم محور بوده و توانایی جلوگیری از پیشرفت بیماری را ندارند. تاکنون بیش از ۱۰ ژن مختلف مرتبط با این بیماری شناسایی شده است. برخی از این ژن‌ها، پروتیین‌هایی را کد می‌کنند که در مسیرهای متابولیکی مشترکی نقش دارند. برای مثال از میان این ژن‌ها، دو ژن، کدکننده پروتیین‌هایی هستند که مستقیم با متابولیسم آهن مرتبط بوده و سایر ژن‌ها، کدکننده پروتیین‌هایی هستند که در عملکردهای مختلفی از جمله متابولیسم لیپید، فعالیت لیزوزومال و فرآیندهای اتوفاژی نقش داشته و عملکرد برخی نیز همچنان ناشناخته باقی‌مانده است. انواع زیرگروه‌های NBIA، براساس ژنی که دچار جهش شده است، طبقه‌بندی می‌شوند. با وجود اینکه در طی ۱۰ سال اخیر پیدایش تکنیک توالی‌یابی کل اگزوم، شناسایی ژن‌های عامل بیماری را تسریع کرده است، اما به‌نظر می‌رسد که هنوز ژن‌های ناشناخته‌‎ی دیگری نیز برای این دسته از بیماری‌ها وجود دارد و دانش ما در مورد مکانیسم پاتوژنز بیماری NBIA کامل نمی‌باشد. در حال حاضر بررسی گسترده پیرامون NBIA در ایران صورت نگرفته است، با این حال جدیدترین ژن شناخته شده برای این دسته از بیماری‌ها (GTPBP۲) در یک خانواده‌ی ایرانی شناسایی شده است.

فیروزه معین‌زاده، محمد حسین روحانی، مژگان مرتضوی، محمد ستاری،
دوره 79، شماره 6 - ( شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سالانه میلیون‌ها مرگ به‌دلیل دسترسی نداشتن به درمان مناسب بیماری کلیوی در جهان اتفاق می‌افتد. پژوهشگران قصد دارند از طریق ترکیب بهینه تکنیک‌های به‌کار رفته در مراحل مختلف داده‌کاوی، بیماری مزمن کلیوی را شناسایی نمایند.
روش بررسی: این پژوهش از بهمن 99 تا اردیبهشت 1400 به‌صورت مقطعی انجام شده است. مجموعه داده مورد استفاده شامل 4145 نمونه (بیمار) و 32 صفت (دموگرافیک و بالینی) در نظر گرفته شده است. معیارهای واجد شرایط بودن برای آزمایش شامل بزرگسالان 18 سال به بالا، ساکن اصفهان، مایل به شرکت در مطالعه، نبود تب و سرماخوردگی در زمان انجام آزمایشات آزمایشگاهی، بدون انجام تمرینات سنگین 48 ساعت پیش از آزمایش‌های آزمایشگاهی و ناشتا بودن است. متغیر هدف، بیماری کلیوی است که مقادیرش بیمار و سالم است. در این مطالعه از چهار تکنیک ماشین‌بردار پشتیبان، جنگل تصادفی، شبکه عصبی و CHAID استفاده شده‌اند.
یافته‌ها: براساس معیار Accuracy، ماشین‌بردار پشتیبان نسبت به سایر تکنیک‌ها عملکرد بهتری داشته است. مطمئن‌ترین قانون بیان می‌نماید که اگر فرد از نمک در غذا استفاده نماید و سن وی بین 50 تا 69 باشد و بیماری دیابت داشته باشد به احتمال 82% دچار بیماری مزمن کلیوی خواهد شد.
نتیجه‌گیری: همچنین قواعد مستخرج نشان داد که استفاده از نمک در کنار بیماری دیابت می‌تواند منجر به بیماری مزمن کلیوی شود و حتی داشتن بیماری دیابت می‌تواند خطر مرگ‌ومیر بیماران کلیوی را هم افزایش دهد که خود این موضوع قابل تامل است. همچنین افراد مسن هم باید بیشتر مراقب سلامتی خود باشند تا کمتر در معرض بیماری مزمن کلیوی قرار گیرند.

بهناز ورامینیان، مرضیه قلمکاری، طیب رمیم، معصومه روحانی‌نسب،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

متاستازهای پوستی ناشی از سرطان پستان معمولاً در مراحل پیشرفته‌تری از سیر بیماری رخ می‌دهند ولی گاهی اوقات ممکن است به‌صورت اولین تظاهر بالینی سرطان پستان یا اولین شواهد عود تومور پیشین باشند. این تظاهرات به‌طور قابل‌توجهی میزان بقا را کاهش می‌دهند. متاستاز پوستی ناشی از سرطان پستان تظاهرات متفاوتی دارد. متداول‌ترین تظاهرات ندول‌ها هستند. این ندول‌ها نرم، گرد یا بیضی، متحرک، محکم و دارای بافت الاستیکی هستند و می‌توانند منفرد یا متعدد باشند، اغلب به رنگ گوشتی هستند، اما می‌توانند به رنگ قهوه‌ای، سیاه مایل به آبی، صورتی تا قرمز قهوه‌ای نیز باشند. تشخیص افتراقی شامل لنفوم پوستی، انفیلتراسیون لکوسیتها داخل پوست و متاستاز پوستی می‌باشد. ضایعات متاستاتیک پوستی غالباً به اشتباه به‌عنوان ضایعات خوش‌خیم تشخیص داده می‌شوند. شناخت سریع آنها برای جلوگیری از درمان طولانی‌مدت ضدالتهابی که تشخیص صحیح را به تأخیر می‌اندازد، مهم است. بنابراین، برای رد کردن متاستاز، باید ضایعات غیرمعمول یا ندولار در بیمارانی که سابقه بدخیمی سیستمیک یا مشکوک به بدخیمی دارند را برای بیوپسی مدنظر قرار داد. متاستاز پوستی معمولاً نشانه‌ای از بیماری گسترده است و ممکن است در بیشتر موارد قابل درمان نباشد. گزینههای درمانی شامل درمان‌های سیستمیک و/یا موضعی هستند. متاستازهای پوستی گسترده، به درمان سیستمیک نیاز دارند. برای متاستازهای ضخیم‌تر پوست، پرتودرمانی، برش (Resection) جراحی یا الکتروشیمی، به‌صورت مونوتراپی و یا ترکیبی اندیکاسیون دارد.
 
محمد روحانی، سید امیرحسن حبیبی، الهه امینی، امید آریانی، مهدی دادفر، حمزه زنگنه،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کره‌آکانتوسیتوز یک بیماری اتوزوم مغلوب است که معمولاً در دهه سوم و با تشنج و اختلالات حرکتی-رفتاری تظاهر می‌یابد. با توجه به اینکه تا‌کنون ‌بررسی جامع و گسترده‌ای از علایم بالینی و رادیولوژیک بیماران کره‌آکانتوسیتوز در ایران انجام نشده است در این مطالعه سعی شده است علایم بالینی و تظاهرات رادیولوژیک در بیماران کره‌آکانتوسیتوز مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که از فروردین 1397 لغایت اسفند 1398 انجام گردید 27 بیمار مراجعه‌کننده به درمانگاه بیمارستان رسول اکرم (ص) با علامت بالینی کره، وجود آکانتوسیت بیش از 10% در اسمیر خون، شناسایی شدند و علایم بالینی و تصویربرداری مغز آنها توسط دو فلوشیپ اختلالات حرکتی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از بیماران مورد مطالعه 18 نفر مرد و 9 نفر زن بودند. 16 بیمار دارای تشنج بودند و از نظر اختلالات حرکتی 21 نفر دیستونی خوردن داشتند که از این تعداد 71% مرد و 28% زن بودند، 18 نفر تیک موتور و صوتی، 11 نفر اختلال حرکات چشمی و 11 نفر گاز گرفتن زبان و لب داشتند. 23 بیمار فاقد رفلکس بودند. شیوع تشنج 55% بود ودر 94% بیماران از نوع ژنرالیزه بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن در مردان به‌طور معناداری از زنان بیشتر بود (049/0=P). در ام‌آرای مغز بیماران آتروفی کودیت و افزایش سیگنال در کودیت و پوتامن در سکانس T2/Flair رویت شد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه همه بیماران دارای اختلال حرکتی کره بودند اما شایعترین اختلال حرکتی بعد از کره، دیستونی ‌خوردن بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، مردان در بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن مستعد‌تر از زنان هستند. ولی این موضوع برای سایر اختلالات حرکتی یافت نشد.

 
نگار صهبا، علیرضا امانی، محمدرضا روحانی، رحمت‌الله مرادزاده، عظیم فروزان، مجتبی احمدلو،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتقا سطح کیفیت زندگی بیماران، هدف اصلی مداخلات درمانی در بیماری‌های مزمن است که یکی از راه‌های حصول این امر در برخی موارد، کاستن از شدت علایم بیماری است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کپسول کورکومین بر کیفیت زندگی و علایم سندروم روده تحریک‌پذیر برروی بیماران مبتلابه سندرم روده تحریک‌پذیر مراجعه‌کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی برروی 60 بیمار مبتلابه سندرم روده تحریک‌پذیر مراجعه‌کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک از فروردین تا شهریور 1398 با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس و مقیاس شدت علایم خارج روده و ابزار Whoqol_Bref انجام شد. بیماران به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. کپسول کورکومین در کپسول اول و در کپسول دوم دارونما دو بار در روز پس از ناهار و شام به مدت چهار هفته استفاده شد. همه بیماران در ابتدای مطالعه، هفته چهارم و سه ماه بعد، از نظر کیفیت زندگی، شدت علایم و فراوانی و عوارض احتمالی موردبررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: اختلاف معناداری در کیفیت زندگی بین دو گروه کورکومین و دارونما پس از انجام مداخله یافت نشد (05/0P>). درخصوص میزان و شدت علایم سندرم روده تحریک‌پذیر اختلاف معناداری پس از مداخله در گروه کورکومین و دارنما به‌دست آمد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه به‌طورکلی نشان داد که در مقایسه بین کورکومین و دارونما در بهبودی علایم بالینی بیماران تفاوت معناداری وجود دارد، ولی کیفیت زندگی بیماران در دو گروه کورکومین و دارونما پس از مداخله تغییر معناداری نداشته است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb