19 نتیجه برای شفا
فرج الله شفا،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1328 )
چکیده
ناصر انصاری، مفیدی، احسان الله شفا،
دوره 8، شماره 6 - ( 2-1329 )
چکیده
مژدهی، اسلام دوست، طواف، شفا،
دوره 8، شماره 10 - ( 4-1330 )
چکیده
فرج الله شفا،
دوره 12، شماره 9 - ( 1-1334 )
چکیده
فرج اله شفا،
دوره 16، شماره 5 - ( 1-1337 )
چکیده
فرج اله شفا،
دوره 17، شماره 8 - ( 1-1339 )
چکیده
1- پنجاه سوش استافیلوکک کوآگولاز مثبت از بینی و پشت دست پرستاران بخشهای مختلف بیمارستانهای وابسته به دانشکده پزشکی گرفته شده و مقاومت آنها نسبت به پنی سیلین ، تتراسیکلینها، کلرامفنیکل ، دی هیدرواسترپتومایسین، اریترومایسین نئومایسین، کانامایسین پلی میکسین ب و تریپل سولفا تعیین شده است.
پورسانتاژ استافیلو ککهائی که در حال حاضر نسبت به داروهای نامبرده حساسیت کامل دارند به این قرار است.
اریترومایسین 100%
نئومایسین 78%
کانامایسین 78%
کلرامفنیکل 68%
دی هایدرواسترپتومایسین 52%
پنی سیلین 18%
تتراسایکلین ها 16%
پلی میکسین ب 1%
2- موضوعات زیر مورد بحث قرار گرفته اند:
الف- مبدا و چگونگی پیدایش انواع مقاوم.
ب- مقاومت متقابل.
ج - اپیدمیولوژی بیمارستانی .
د - موارد استعمال درمانی .
فرج اله شفا،
دوره 17، شماره 10 - ( 1-1339 )
چکیده
فرج اله شفا،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1339 )
چکیده
فرج الله شفاء، خسرو فرهی، فخر السادات محمدزاده کیائی،
دوره 25، شماره 9 - ( 1-1347 )
چکیده
آزمایشهای انجام شده در این مطالعه ثابت کردند که:1- نه تنها ویروسهای کوچک (آنتروویروسها) بلکه ویروسهای درشتی که اندازه آنها در حدود 200 میلی مو می باشد ( واکسین) به سهولت می توانند از راه ریشه به داخل پیکر گیاه راه یافته و در اندک زمانی درون اندامهای هوائی نبات و حتی میوه آن حضور یابند و بر حسب عوامل متعددی از قبیل نوع ویروس، وضع بیولژیکی آن هنگام ورود بداخل اندامهای گیاهی، درجه حرارت محیط زندگی گیاه و احتمالاً محل آن در اندامهای نبات از چند روز تا چند ماه در بافتهای گیاهان زنده بمانند.2- اشعه ماوراء بنفش و محلول های ویرولیسید نظیر آب کلر و پرمنگنات پتاسیم در روی ویروسهائی که درون اندامهای گیاهی قرار دارند اثر نمی کند.ویروسهای پلیومیلیت، کوکساکی، اکو، هپاتیت عفونی، آدنوویروسها و رئوویروسها در مدفوع بیماران و افراد ضاهراً سالمی که به اشکال خفیف و بدون علامت بیماریهای ناشی از ویروسهای نامبرده مبتلا شده اند بوفور یافت می شوند از این رو در کشور ایران و بطور کلی در کشورهائیکه از مدفوع انسان بعنوان کود طبیعی در کشاورزی و بخصوص در سبزیکاری استفاده می شود میتوان سبزیهائی را که خام مصرف می شود و احتمالاً بعضی از میوه ها را یکی از مهمترین عوامل انتشار بیماریهائی محسوب کرد که ویروس مولد آنها در مدفوع و یا پیشاب وجود دارد.
شاپور جوان، بهمن شفائیان،
دوره 36، شماره 5 - ( 1-1359 )
چکیده
یک مورد بیمار مبتلا به بلوک سینوسی - دهلیزی و احتمالاً Sick Sinus Syndrome معرفی گردید. پس از بحث درباره تاریخچه و اتیولوژی این عارضه، رابطه آن با بیماریهای عروق کرونر مورد بررسی قرا رگرفت و نتیجه گرفته شد در برابر هر برا دیکاردی سینوسی، مداوم یا متناوب توام با مراحل تاکی کاردی باید به فکر این عارضه بود.حملات سنکوپ ، آنژین صدری و نارسایی قلب چپ علائم بالینی برجسته عارضه را تشکیل می دهند. تشخیص نهایی بر اساس اندازه گیری C.S.R.T.,S.N.R.T بوده و طولانی شدن این زمان همراه با افزایش زمان Sino - atrial conduction time ماهیت عارضه را آشکار می سازد تشخیص زودرس عارضه و درمان صحیح و به موقع با پیس میکر داخل بطن راست از یک سوخطر مرگ ناگهانی را در بیماران به حداقل ممکن کاهش داده و از سوی دیگر امکان مصرف مقادیر کافی دیژیتال و داروهای آنتی آریتمیک را فراهم می آورد.
منوچهر کیهانی، بهمن شفائیان، جهانگیر احمدی، زهره عطارچی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
(Thrombotic Thrombocytopenic Purpura: TTP) نتیجه پیدایش ترومبوس های پلاکتی منتشره در عروق کوچک بدنبال صدمه آندوتلیوم می باشد. 28 بیمار (16 نفر زن و 12 نفر مرد) مبتلا به ترومبوتیک ترومبوسیتوپنیک پورپورا از سال 1363 تا 1377 تحت بررسی برای عوامل خطر، پیش آگهی و درمان قرار گرفتند. سن بیماران از 18 تا 69 متغیر بود. علائم عصبی، تب، همولیز با میکروآنژیوپاتی و ترومبوسیتوپنی در همه بیماران وجود داشت. علت زمینه ای خاصی در هیچیک از بیماران پیدا نشد. تمام بیماران از نظر آنتی ژن های B و C منفی بودند. پلاسما فورز از 1.5 تا شش لیتر روزانه اساس درمان را تشکیل می داد. حداقل حجم پلاسمای تعویض شده 4.5 لیتر و حداکثر 95 لیتر بوده است. ماده جایگزین شده در 16 نفر پلاسمای تازه (FFP) و در 12 نفر پلاسمای تازه و پلاسمای بدون کرایو (CCP) بود. در 22 بیمار پاسخ مطلوب مشاهده گردید و بهبود کامل پدید آمد. شش نفر فوت نمودند که علل فوت شامل خونریزی مغزی (دو مورد) نارسایی تنفسی (سه مورد) و پنومونی (11 مورد) بوده است. رفع علائم عصبی، پلاکت بالاتر از 100 هزار در میلی متر مکعب و LDH کمتر از 500 نتیجه درمانی پایان کار بود. نتایج این مطالعه نمودار تاثیر قابل توجه پلاسما فورز (تعویض پلاسما) در درمان مغزی بیماران مبتلا به TTP می باشد و نشانه وخامت پیش آگهی در بیمارانی است که خونریزی مغزی، نارسایی قلب و ادم ریه، QT طولانی، سقوط فشار خون و افزایش CPK دارند.
مرتضی ثمینی، حامد شفارودی، سعید اله دینی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: لیندان یک هیدروکربن کلرینه شده با خاصیت حشره کشی است. از این دارو در انسان و حیوانات جهت از بین بردن انگل های خارجی استفاده می شود. نشان داده شده است که این دارو هم بصورت حاد و هم مزمن در پستانداران یک عامل ایجاد کننده تشنج است. این مطالعه به بررسی مکانیسم (های) دخیل در تشنج زایی لیندان و چگونگی درمان آن در موش های سوری می پردازد.
مواد و روشها : پس از تعیین آستانه تشنج ناشی ار پنتلن تترازول (PTZ) در موش های سوری، دوزهای 5، 10 و mg/kg 15 لیندان بصورت داخل صفاقی تزریق و اثر آنها بر آستانه تشنجات ناشی از PTZ بررسی گردید. سپس اثر داروهای آیورمکتین (40،20 و mg/kg 60)، کاربامازپین (20،10 و mg/kg 40) و کلونازپام (1/0 ، 25/0 و mg/kg 5/0) بر آستانه تشنجات ناشی از PTZ با تزریق صفاقی هر یک از این داروها تعیین شده و سپس اثر آنها بر تاثیر لیندان روی آستانه تشنجات ناشی از PTZ با تزریق هر یک از داروهای مذکور قبل از دوز mg/kg 15 لیندان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده آستانه تشنجات ناشی از PTZ را در موش های سوری گروه کنترل mg/kg 56/0 ± 29/35 نشان داد. لیندان، آِورمکتین، کلونازپام و کاربامازپین به ترتیب باعث کاهش، افزایش، افزایش و افزایش آستانه تشنجات ناشی از PTZ به ترتیب بصورت افزایش، افزایش و افزایش بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج زایش و افزایش آستانه تشنجات ناشی از این مطالعه نشان داد که مکانیسم اصلی تشنجات ناشی از لیندان درگیری سیستم مهاری CABA بوده و نیز کانال های سدیمی نیز ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم در نشنج زایی لیندان نقش داشته باشند که این مساله نیاز به بررسی بیشتر دارد. همچنین نتایج حاصل نشان داد که کلونازپام برای درمان سمیت عصبی لیندان از دو داروی دیگر یعنی آیورمکتین و کاربامازپین مناسب تر است.
صغری خضردوست، مرجان معزی مدنی، معصومه شفاعت،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده
سقط به روش طبی اقدام پذیرفته شدهای است که میتواند جایگزین روشهای جراحی در ختم حاملگی گردد. میزوپروستول آنالوگ پروستاگلاندین E1 است که از آن بهصورت آسان، بیخطر، ارزان و به تنهایی جهت ختم حاملگیهای سه ماهه اول و دوم استفاده میگردد. هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر دو دوز متفاوت میزوپروستول واژینال برای ختم حاملگیهای مساوی یا کمتر از 16 هفته میباشد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 100 خانم باردار با سن حاملگی مساوی یا کمتر از 16 هفته بهطور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند و دوز 200 یا 400 میکروگرمی میزوپروستول واژینال را با فواصل تجویز شش ساعته تا ماکزیمم چهار دوز دریافت کردند. پاسخ به درمان بهصورت سقط کامل یا ناقص تا 48 ساعت پس از تجویز دوز اولیه تعریف شد. کورتاژ در بیماران در صورت خونریزی زیاد واژینال یا وقوع سقط ناقص انجام میگرفت.
یافتهها: دو گروه در فاکتورهای دموگرافیک، تاریخچه مامایی و علت ختم بارداری مشابه بودند. عوارض جانبی ایجاد شده در گروه دوم (400 میکروگرم) شایعتر از گروه اول (200 میکروگرم) بود (05/0p<). در دو گروه تفاوت معنیدار آماری از نظر سقط کامل، سقط ناقص و متوسط زمان القاء تا سقط وجود نداشت.
نتیجهگیری: در ختم حاملگیهای مساوی یا کمتر از 16 هفته دوز 200 میکروگرمی میزوپروستول واژینال به اندازه دوز 400 میکروگرمی موثر بوده و با عوارض جانبی کمتری همراه است
صغری خظردوست، فاطمه بهادری، معصومه شفاعت، حامد یحییزاده، نگار یحییزاده، الهه امینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سندرم دیسترس تنفسی (RDS)
نوزادان علت مهم مرگ و میر نوزادی است و روشهای بررسی رسیدگی ریه جنین نقش مهمی
در اداره حاملگیهای زودرس، خصوصاً در مواردی که ادامه حاملگی متضمن خطرات برای
مادر یا جنین باشد، دارد.
روش بررسی: مطالعهای آیندهنگر در 80 زن حامله (با سن حاملگی 40-28
هفته) و نوزادانشان انجام گردید. وضعیت تنفسی نوزادان پس از تولد مورد ارزیابی
قرار گرفت. تشخیص RDS بر اساس وجود علائم فیزیکی (نالهکردن، تورفتگی
عضلات بین دندهای و افزایش تعداد حرکات تنفسی) نیاز به اکسیژن اضافی به مدت بیشتر
از 24 ساعت و علائم رادیوگرافیک داده شد. جذب نوری مایعآمنیوتیک در طول موج 650
نانومتر (OD
650) جهت ارزیابی رسیدگی
ریه جنین مورد ارزیابی قرار گرفت. تواناییOD 650 با بررسی حساسیت و ویژگی، ارزش
اخباری مثبت و منفی در هر مقدار از OD 650 (59/1-02/0) با رسم منحنی Receiver
Operating Characteristic (ROC)
ارزیابی گردید.
یافتهها: 20 (25% نفر) از نوزادان دچار RDS گردیدند. نسبت بیشتر از 28/0 از OD 650 پیشبینیکننده رسیدگی ریه جنین بود که در این مقدار وقوع RDS 19 مورد از 20 نوزاد بهطور صحیح پیشبینی
گردید. متوسط سن حاملگی در این نوزادان 49/2±3/32 هفته و وزن آنان 68/511±2043 گرم
بود و متوسط OD 650
این نوزادان 1340/0 بوده است. ارزش اخباری منفی آن در نسبت بالای
28/0 به میزان 97% و ارزش اخباری مثبت آن 51% بوده و حساسیت آن 95% و ویژگی آن 70%
محاسبه گردید.
نتیجهگیری: اندازهگیری OD 650 مایع آمنیوتیک روش سریع آسان و ارزان جهت ارزیابی رسیدگی ریه جنین
میباشد.
محمود اکبریان، سیده طاهره فائزی، فرهاد غریبدوست، فرهاد شهرام، عبدالهادی ناجی، احمد رضا جمشیدی، معصومه اخلاقی، ناهید شفائی، مریم اخلاقخواه، فریدون دواچی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: بیماری لوپوس اریتماتوی سیستمیک (SLE) یک بیماری التهابی مولتی سیستم و خود ایمن با تولید اتو آنتیبادی
علیه اجزای مختلف سلول است. این بیماری اتیولوژی ناشناخته و تظاهرات بالینی و
آزمایشگاهی متفاوتی داشته، در نقاط مختلف کره زمین انتشار جغرافیایی وسیعی دارد.
تظاهرات بیماری در بین گروههای نژادی و جغرافیایی مختلف متفاوت است. هدف این
مطالعه ارائه چهره بیماری SLE در بیماران ایرانی است.
روش
بررسی: این مطالعه آیندهنگر توصیفی بر اساس اطلاعات ثبت شده
بیماران SLE مراجعهکننده به مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی
تهران در طی سالهای 1355 تا 1386 انجام شده است.
یافتهها: تعداد 2143 بیمار مطالعه شدند. نسبت
زن به مرد 8:1/8 و میانگین سنی در هنگام شروع بیماری 10±2/24 سال
بود. شیوع تظاهرات بالینی در این بیماران شامل درگیری عضلانی- اسکلتی 2/85%، پوستی
1/83%، کلیوی 6/66%، عصبی- روانی 24%، ریوی 3/22%، قلبی 5/17% و خونی 1/67% بود. FANA مثبت در 3/78%
و Anti- DNA بالا در 70% بیماران گزارش شد. سندروم همپوشانی و سابقه فامیلی
مثبت بهترتیب در 9/14% و 5/3% بیماران دیده شد.
نتیجهگیری: در مقایسه با بیماران لوپوسی سایر مناطق دنیا،
شیوع تظاهرات پوستی- مخاطی و کلیوی در بیماران ایرانی همانند کشورهای منطقه (با
عوامل محیطی مشابه) و شیوع تظاهرات خونی و مفصلی همانند کشورهای اروپایی (با نژاد
یکسان) بود. این نتایج میتواند تاثیر متفاوت فاکتورهای ژنتیکی و یا محیطی را در
بروز تظاهرات بالینی مختلف لوپوس مطرح نماید.
صغری خضردوست، پوران حکیمی، مریم نورزاده، معصومه شفاعت، مریم شفاعت،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: آمادهسازی
سرویکس اغلب قبل از شروع انقباضات رحمی در مواردی که سرویکس نامناسب است انجام میشود.
زیرا عوارض زمانی که سرویکس آماده نیست افزایش مییابد. میزوپروستول دارویی جهت
آمادهسازی سرویکس و آغاز زایمان میباشد. هدف اصلی از این مطالعه مقایسه دو دوز
متفاوت میزوپروستول، برای آمادهسازی سرویکس (6Bishop score<) در بارداریهای با سن حاملگی بیشتر یا مساوی 40 هفته میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی و تصادفی 60 خانم باردار با سن
حاملگی حداقل 40 هفته با سرویکس نامناسب (6Bishop score<) یکی از دو رژیم میزوپروستول µg25 واژینال (گروه A) و µg100
خوراکی (گروه B)، را دریافت کردند. دارو به صورت دوز منفرد استفاده میشد.
متغیرهای وابسته شامل مدت زمان شروع تغییرات سرویکس، مدت زمان انجام زایمان، نوع
زایمان (واژینال یا ابدومینال)، نیاز به اینداکشن با اکسیتوسین، نیاز به جراحی سزارین
عوارض جنینی و عوارض مادری میباشند.
یافتهها: 30 خانم باردار با سن حاملگی 40 هفته به بالا، µg25 میزوپروستول واژینال و 30 خانم باردار وارد
مطالعه شدند. متوسط زمان از شروع القاء تا تغییرات سرویکس در گروه واژینال 6/3
ساعت و در گروه خوراکی 9/3 ساعت بوده است (85/0p=). در گروه A،
3/63% بدون نیاز به اینداکشن زایمان کردند و در گروه B، 3/53%
بدون نیاز به اینداکشن زایمان کردند. در گروه A 10% و در
گروه B 20% C/S شدند (27/0p=).
نتیجهگیری: آمادهسازی سرویکس با میزوپروستول روشی مناسب جهت شروع
زایمان واژینال میباشد. برای آمادهسازی سرویکس تفاوتی بین دو گروه میزوپروستول خوراکی و واژینال
در این مطالعه وجود نداشته است.
یوسف شفایی، وحید صادقی فرد، بیتا شهباززادگان،
دوره 74، شماره 12 - ( اسفند 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: قطع کامل دست از سطح کف دست در اثر کار با اشیاء برقی تیز و برنده زندگی روزمره افراد را مختل مینماید. پیوند عضو آسیب دیده موجب بهبود کیفیت زندگی فرد و شکل ظاهری و توان عملکردی اندام مورد نظر میشود.
معرفی بیمار: بیمار مرد جوانی که در حین کار کردن با دستگاه علف بر برقی دچار قطع کامل دست راست از ناحیه وسط کف دست شده بود بهطوریکه همزمان دچار تخریب و له شدگی شدید بند دیستال انگشت اول دست راست نیز شده بود. بیمار پس از مراجعه به اورژانس بیمارستان دکتر فاطمی شهرستان اردبیل، (سال 1392 بهمن ماه) تحت عمل جراحی پیوند کف دست قطع شده قرار گرفت.
نتیجهگیری: قطع کامل دست و پیوند موفقیتآمیز آن جزو موارد کمیاب و قابل گزارش میباشد. پیوند دست از ناحیه قطع شده کامل کف دست و پیگیریهای بیمار در طی 10 ماه حاکی از موفقیتآمیز بودن عمل داشت. خونرسانی دست بیمار و حرکات انگشت و پیشرفت عصبی از نظر حسی در طی این مدت در حد قابل قبول بود.
صغری خظردوست، فهیمه قطبیزاده، شیوا گلنواز، معصومه شفاعت،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: لوشیا دفع خونریزی مختصر بین ۲۴ ساعت تا ۱۲ هفته پس از زایمان است و استاندارد مشخصی جهت افتراق موارد طبیعی از غیرطبیعی وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط یافتههای سونوگرافیک رحم پس از زایمان طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا پس از زایمان بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۳ در بخش اورژانس زایمان بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انجام شد. افراد مورد مطالعه زنانی بودند که زایمان واژینال بهدنبال حاملگی ترم با سن حاملگی بیشتر از ۳۷ هفته و تک قلو داشتند و رضایت جهت شرکت در مطالعه داشتند. معیارهای خروج سابقهی سزارین یا هر اسکار دیگر رحمی بود. سونوگرافی ترانس واژینال طی ۴۸ ساعت اول زایمان انجام گردید و ضخامت و اکوژنیسیته اندومتر و سایز رحم مورد ارزیابی قرار گرفت و مادران به مدت شش هفته پس از زایمان جهت میزان و مدت دفع لوشیا پیگیری شدند.
یافتهها: از ۱۶۰ مادر وارد شده در مطالعه ۹۶ نفر (%۶۰) خونریزی بیش از شش هفته و یک نفر دفع لوشیای کمتر از چهار هفته داشت. از شاخصهای سونوگرافی، اندازه رحم و طول آندومتر ارتباطی با مدت زمان دفع لوشیا نداشتند، اما ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت (۰/۰۴P=). همچنین معیارهای بالینی شامل تعداد حاملگی، زایمان، تولد زنده، سقط و وزن تولد کودک، ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا نداشت. مدت زمان زایمان با مدت دفع لوشیا دارای ارتباط آماری معناداری بود. در تحلیل چند متغیره فقط ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت.
نتیجهگیری: ضخامت آندومتر رحم در ۴۸ ساعت اول پس از ختم بارداری طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا مرتبط است و میتواند بهعنوان فاکتور پیشبینی کننده مدت دفع لوشیا باشد.
سجاد شفاعی، الهام مسلمی، مهدی محمدی، کسری اصفهانی، امیر ایزدی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهایی است که مردان را مبتلا میکند. گرچه سرطان پروستات در اغلب موارد مرگبار نیست، شناخت عوامل موثر در تشخیص و درمان بهموقع آن اهمیت دارد. افزایش بیان KLK2 در سرطان پروستات رخ میدهد و در نتیجه میتواند بهعنوان یک بیومارکر برای سرطان پروستات عمل کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن KLK2 بهعنوان فاکتور احتمالی دخیل در تشخیص سرطان پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، تعداد ۵۰ نمونه ادرار افراد مبتلا به سرطان پروستات و ۵۰ نمونه ادرار افراد سالم، مراجعهکننده به بیمارستان مهر تهران (دی ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴)، در بازه سنی ۴۶ تا ۷۱ سال جمعآوری گردید. سپس RNA نمونهها استخراج و سنتز cDNA به کمک آنزیم MMuLV و پرایمرهای Oligo dt و Random hexamer انجام شد.
یافتهها: میانگین افزایش بیان ژن KLK2 در افراد کمتر از ۵۰ سال و در افراد بیشتر از ۵۰ سال بهترتیب برابر با ۲/۳۲ و ۵/۷۹، ۰/۰۰۰۱P< بود. در بررسی بیماران با گروهبندی مرحله بیماری گروه GS6 با کمترین میزان بیان ۳/۴۰ برابر و در گروه GS8 با بیشترین میزان بیان ۱۰/۷۴ برابر نسبت به نمونههای نرمال افزایش بیان (۰/۰۰۰۱P<) مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیان ژن KLK2 در افراد مبتلا به سرطان پروستات بیشتر از افراد سالم است. در نهایت با توجه به نتایج میتوان بیان نمود که ژن KLK2 میتواند بهعنوان یک عامل موثر و دخیل در سرطان پروستات مطرح شود که افزایش بیان آن با پیشرفت و توسعه بیماری در ارتباط است.