جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای نوربالا

احمدعلی نوربالا، محمدرضا محمدی،
دوره 53، شماره 1 - ( 1-1374 )
چکیده

مطالعه حاضر، تحقیقی روی 91 نفر از آزادگانی است که در نیمه دوم سال 1369، یعنی 6 ماه پس از آزادی، به سه مرکز روانپزشکی تهران مراجعه نموده اند. 34 نفر از آنها (37/4%) که شدت اختلالشان زیادتر بوده، بصورت بستری و 57 نفر از آنها (62/6%) که شدت اختلال آنها ضعیف تر بوده، بصورت سرپایی مورد ارزیابی دقیق روانشناسی و روانپزشکی قرار گرفتند. در این تحقیق، اختلالات شایع، اختلال سازشی (48/3%)، اختلال خلقی (22%)، اسکیزوفرنی (11%)، اختلالات اضطرابی (9/9%) بوده و اختلالات روانی با منشا عضوی (7/7%) بودند. ضمنا با بررسی های آماری، نگرش منفی افراد خانواده در مورد اعزام به جبهه، طول مدت جبهه قبل از اسارت، شکنجه شدن و شاهد شهادت همرزم بودن در حین اسارت با شدت بیماری از نظر سرپایی و بستری رابطه معنی دار وجود داشت و با مواردی از قبیل اعزام غیرداوطلبانه، مدت اسارت، نوع اسارت بصورت فردی یا گروهی، داشتن سابقه زندانی انفرادی و شاهد خیانت همرزم بودن در حین اسارت و شدت بیماری از نظر سرپایی و بستری وابستگی معنی داری مشاهده نگردید.


احمدعلی نوربالا، فرشاد شاددل،
دوره 54، شماره 2 - ( 2-1375 )
چکیده

براساس پژوهش مشاهده ای مقطعی و بمنظور تعیین شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دبیرستانی تهران، پرسشنامه آزمون افسردگی Beck در بین 1478 نفر دانش آموز مناطق 19 گانه تهران توزیع و تکمیل گردید و از تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نتایج زیر بدست آمد: 11/4% از دانش آموزان علائم افسردگی مرزی، 12/6% علائم افسردگی متوسط و 4/2% علائم افسردگی شدید و 0/4% علائم افسردگی خیلی شدید داشتند که شیوع علائم افسردگی با افزایش سن دانش آموزان رابطه داشت. درجه شیوع افسردگی دختران بیش از پسران و به نسبت 1/4 به 1 بود. دانش آموزان گروه ریاضی فیزیک کمترین و دانش آموزان گروه فرهنگ و ادب بیشترین شیوع علائم افسردگی را واجد بودند. از نظر نوع مدرسه، دانش آموزان شاغل به تحصیلی در مدارس شاهد و نمونه کمترین و دانش آموزان شاغل به تحصیل در مدارس شبانه بیشترین شیوع علائم افسردگی را داشتند در این پژوهش رابطه ای بین افسردگی دانش آموزان و شغل والدین آنها مشاهده نگردید در حالیکه تحصیلات بالاتر والدین باعث کاهش محسوس افسردگی فرزندان می گردید. سرانجام افراد ساکن در منازل رهنی و اجاره ای در قیاس با افراد ساکن در منزل شخصی از شیوع بالاتری از علائم افسردگی برخوردار بودند.


فاطمه رمضان‌زاده، احمدعلی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدی‌نیا، عباس رحیمی فروشانی، مامک شریعت، بتول رشیدی، انسیه تهرانی‌نژاد، فرناز سهراب‌وند، مریم باقری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

عدم باروری می‌تواند منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس‌زای هیجانی ‌شود. هدف از این مطالعه تاثیر مداخلات روانپزشکی در میزان بروز حاملگی زوجین نابارور می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی بوده، از بین 638 مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولی‌عصر(عج)، 140 زوج نابارور داوطلبانه انتخاب شده سپس به‌صورت تصادفی 70 زوج در گروه مداخله و 70 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت شش ماه با داروی فلوکستین mg 60-20 روزانه و درمان‌های شناختی- رفتاری و روان درمانی حمایتی، تحت درمان قرار گرفتند. سپس میزان حاملگی کلینیکی در طی شش ماه پی‌گیری هر دو گروه با مشاهده کیسه حاملگی در سونوگرافی، شش هفته بعد ازLMP مقایسه شد. ابزارهای به‌کار برده شده شامل آزمون افسردگی بک (BDI)، مقیاس درجه‌بندی سازگاری مجدد اجتماعی (هولمز- ریهی) و پرسشنامه دموگرافیک- اجتماعی بوده است.

یافته‌ها: نتایج بررسی نشان داد که 1/47% در گروه درمان و 1/7% در گروه کنترل حاملگی داشته‌اند. شانس حاملگی در طبقه تحصیلی سیکل- دبیرستان (در گروه مردان)، طول مدت ازدواج و نازائی کمتر از پنج سال، استرس کمتر و ناباروری با علت نامشخص (Unexplained) بیشتر مشاهده گردید و این ارتباطات از لحاظ آماری معنی‌دار بود (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به موثر بودن مداخلات روانی در بروز حاملگی که در این مطالعه اثر آن معنی‌دار بود باید توجه جدی به درمان این گروه بیماران صورت گیرد. بدون شک این امر منجر به سلامت روان و همچنین افزایش میزان باروری خواهد شد.


احمد علی نوربالا، قاسم رجبی واسوکلایی، حجت رحمانی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده

سردبیر محترم
سلامت روان به‌عنوان یک جزو جدایی‌ناپذیر و ضروری سلامت شناخته می‌شود و دسترسی به سلامت کامل بدون عبور و گذر از چالش‌های حیطه سلامت روان دور از ذهن و ناممکن است. بنابر‌این همپایی و همسویی سایر بخش‌ها در دست‌یابی به سلامت کامل را می‌طلبد.
داده‌های بار بیماری سلامت بر‌اساس شاخص سال‌های عمر تطبیق شده برای ناتوانی (DALYs) نشان می‌دهد که در کشور ایران بیمارهای روانی از سال 1394 تاکنون در بین 22 گروه بیماری، رتبه دوم را به‌خود اختصاص داده است و داده‌های سال 1398 نشان می‌دهد که DALYs بیماری‌های روانی 31/10 % از کل این شاخص را سهم‌بری می‌نماید.1
در ایران نیز چهار پیمایش ملی در حوزه سنجش اختلالات و مشکلات روانی اجرا شد که آخرین مطالعه نشان داد 4/23% مردم ایران از مشکلات روانی رنج می‌برند.2
سرانه هزینه دولت در سلامت روان در سال 2017 در اروپا 7/21 دلار، آمریکا 8/11 دلار، مدیترانه شرقی 2 دلار، جنوب شرق آسیا 1/0 دلار، غرب اقیانوسیه 1/1 دلار و در آفریقا 1/0 دلار می‌باشد و میانگین جهانی نیز 5/2 دلار آمریکا گزارش شده است.
میانه هزینه دولت در کشور‌های با درآمد بالا 24/80 دلار و در کشور‌های با درآمد پایین 02/0 دلار می‌باشد و اختلاف فاحشی وجود دارد. مطالعات نشان می‌دهد، در کشور‌هایی که تولید ناخالص داخلی زیادتری دارند، هزینه‌های دولت در حوزه سلامت روان افزایش پیدا می‌نماید.
در تامین نیروی انسانی نیز میانگین جهانی نه پرسنل با تخصص سلامت روان به‌‌ازای هر 100 هزار نفر جمعیت وجود دارد. این میزان در منطقه اروپا 50 نفر، آمریکا 9/10 نفر، مدیترانه شرقی 7/7 نفر، آفریقا 9/0 نفر، جنوب شرق آسیا 5/2 نفر و غرب اقیانوسیه 10 نفر به‌ازای هر 100000 نفر جمعیت است. همچنین در کشورهای با درآمد بالا 7/71 نفر و در کشور‌های با درآمد پایین 6/1 نفر به‌ازای هر 100 هزار جمعیت وجود دارد.3
در ایران نیز، 39 بیمارستان روان‌ پزشکی با 6735 تخت و 159 بیمارستان عمومی با 3700 تخت روان پزشکی خدمات ارایه می‌دهند.
در حوزه کودکان نیز 11 بیمارستان با مجموع 181 تخت به ارایه خدمات روان پزشکی می‌پردازند. به‌طور کلی به ازای هر 100000 نفر 2/13 تخت روان پزشکی وجود دارد و همچنین 178 مرکز مرتبط با نگهداری بیماری‌های مزمن با تعداد 12180 تخت برای بیمارانی که ناتوانی و اختلالات روانی شدید و مزمن دارند، وجود دارد.
در طرح تحول سلامت، بیش از 1200روان‌شناس بالینی در مراکز جامع سلامت با همکاری پزشکان عمومی خدمات سلامت روان را ارایه می‌دهند و همچنین 1600 روان‌پزشک بزرگسالان و 120 روان‌پزشک با تخصص کودکان در کشور در مراکز جامع سلامت، بیمارستان‌های عمومی و خصوصی مشغول به فعالیت می‌باشند.2
در حوزه بهزیستی و رفاه اجتماعی تعداد 66 مرکز روزانه روانی، 178 مراکز شبانه‌روزی بیماران روانی مزمن، 150 مراکز ارایه‌دهنده خدمت در منزل، 74 مرکز مشاوره تلفنی، 2850 مراکز مشاوره حضوری، 277 مراکز سلامت روان محلی به کلیه مردم به‌صورت عمومی و تخصصی در حوزه سلامت روان خدمات ارایه می‌دهند.4
بکارگیری اقدامات مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت روان می‌تواند تاثیرات اجتماعی و هزینه‌های اقتصادی مشکلات و اختلالات روانی را به‌طور مطلوب مدیریت کند و منجر به کاهش نابرابری، جلوگیری از مرگ‌و‌میر و ناتوانی و در نهایت توسعه کشور گردد و به همین جهت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری باید بر‌اساس آن صورت پذیرد.
سیاستگذاران و مدیران دولتی برای تشخیص جایگاه و ظرفیت خود در سیاستگذاری باید به‌طور همزمان به سه چشم‌انداز سازمانی، سیاسی و فنی جهت بهبود مشارکت خود در فرآیند سیاستگذاری توجه نمایند. شرایط اجتماعی و اقتصادی کنونی دولت‌ها را ناگزیر می‌سازد تا از سیاست‌گذاری و نهادسازی موثر و کارآمد در حوزه
914
سلامت روان بهره‌مند شوند. از این‌رو راهبردهایی نظیر اولویت‌دهی به موضوع سلامت روان در سیاست‌گذاری‌های عمومی کشور، اقناع و حساس‌سازی سیاست‌گذاران و مدیران کشور به حیطه سلامت روان، نگاشت نهادی کارآمد و شفافیت در تولی‌گری، آینده‌نگاری و آینده‌پژوهشی سلامت روان در ایران، یکپارچگی در قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی مبتنی بر نیاز و ظرفیت‌ها درون‌بخشی و بین‌بخشی، عدالت در ارایه خدمات و توجه به دسترسی و فراهمی مبتنی بر توان پرداخت و نیاز می‌تواند در توسعه خدمات سلامت روان اثرگذار باشند.
همچنین توجه به سطح‌بندی خدمات، استقرار نظام ارجاع بین‌بخشی و بین‌سطحی، حمایت‌طلبی و استفاده از ظرفیت رسانه‌ها و جریان‌سازی فرهنگی، ارزش‌گذاری اجتماعی موضوع سلامت روان، تامین و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص و بهره‌ور، مشارکت‌دهی آحاد جامعه در پیشگیری، درمان و توانبخشی مشکلات و اختلالات روانی، اختصاص بودجه بیشتر به این حوزه، تعرفه‌گذاری روزآمد خدمات سلامت روان، برقراری بیمه مشاوران و روان‌شناسان، رفع تعارض و تضاد منافع و استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات در حکمرانی و ارایه خدمات باید در دستور کار سیاست‌گذاران و مدیران حیطه سلامت روان در ایران باشد.
به‌طور کلی با بازاندیشی در حـوزه سیاست‌گذاری سلامت روان

و تدوین راهبرد‌های مبتنی بر ارزش‌ها، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعه‌ای می‌توان تصویر روشنی از ارایه خدمات سلامت روان یکپارچه و مبتنی بر شواهد ارایه نمود. از طرف دیگر مناسب‌سازی و استاندارد‌سازی خدمات، ارتقا سطح پاسخگویی، مدیریت هزینه و تقاضا، افزایش دسترسی، رعایت عدالت در بهره‌مندی از خدمات، هم‌افزایی و جلوگیری از موازی‌کاری، افزایش اثربخشی و کارایی و همچنین شفافیت در امور از پیامد‌های سیاست‌گذاری اثر‌بخش در حوزه سلامت روان می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb