48 نتیجه برای Polymerase Chain Reaction
محمدرضا عربستانی، محمد یوسف علیخانی، منوچهر کرمی، الهام سلیمی قلعه،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی پیشتر بهعنوان آلودهکنندههای محیط کشت در نظر گرفته میشدند. امروزه یکی از فراوانترین باکتریهای پاتوژن بیمارستانی محسوب میشوند. محدوده مقاومت به بتالاکتامها در این گونههای استافیلوکوک باعث ایجاد نگرانیهایی در بیمارستانها شده است. شناسایی سریع مکانیسمهای مقاومتی و تایید مقاومتشان به متیسیلین یک اصل اساسی برای درمانهای آنتیبیوتیکی است. این مطالعه با هدف تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و فراوانی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec در استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی جدا شده از بیمارستانهای آموزشی شهر همدان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از شهریور تا بهمن 1394 بر روی صد نمونه استافیلوکوک کواگوالاز منفی (CNS) جدا شده از بیماران با محدوده سنی 69-7 سال از چهار بیمارستان آموزشی مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان انجام شد. بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها به روش دیسک دیفیوژن آگار انجام شد و در مرحله بعد شناسایی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec با روش واکنش زنجیره پلیمراز انجام شد.
یافتهها: فراوانی سویهها بهترتیب استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس (55%)55، استافیلوکوکوس همولتیکوس (40%)40 و استافیلوکوکوس ساپروفتیکوس (5%)5 گزارش گردید. در تست آنتیبیوگرام بالاترین حساسیت به آنتیبیوتیک ریفامپین (96%)96 و بیشترین مقاومت به تریمتوپریم سولفامتوکسازول (47%)47 مشاهده شد. شیوع مقاومت به متیسیلین نیز در (50%)50 از نمونهها مشاهده گردید. فراوانی تیپهای SCCmec در 50 ایزوله مقاوم به متیسیلین بهترتیب تیپ 3 (13%)13 عدد، تیپ 5 (11%)11، تیپ 2 (6%)6، تیپ 4 (4%)4، تیپ 1 (3%)3 عدد مشاهده گردید و (13%)13 تا از ایزولهها با روش PCR تیپبندی نشدند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیپ غالب SCCmec مربوط به تیپ 3 میباشد و ژنهای مقاومت زیادی توسط این تیپ کد میشود.
احسان صراف کازرونی، احترام السادات حسینی، زهره شریفی، آزیتا آذر کیوان، مهران قاسمزاده،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که میانکنش HLA-E بیان شده در سطح سلولهای هدف با رسپتور مهاری CD94/NKG2 سلولهای NK نقش مهمی را در تنظیم ایمنی ذاتی علیه عوامل پاتوژن ایفا میکند، بیان متفاوت مولکول HLA-E در سطح سلول در نحوه مقاومت میزبان به ویروسها و همچنین پاسخ به درمان واجد اهمیت میباشد. بنابراین پژوهش کنونی با هدف بررسی فراوانی ژنوتیپهای مختلف مولکول HLA-E در بیماران تالاسمی ماژور که اغلب در معرض خطر عفونتهای منتقله از راه انتقال خون میباشند، انجام گردید.
روش بررسی: پژوهش انجامشده از نوع مقطعی بوده که نمونهگیری بهصورت تصادفی بر روی 104 بیمار تالاسمی ماژور مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بزرگسالان انتقال خون تهران بین سالهای 1392 تا 1394 انجام شد. DNA استخراجشده از نمونههای خون بیماران با روش واکنش زنجیره پلیمراز- پرایمر مختص سکوانس (Sequence-Specific Primer Polymerase Chain Reaction, SSP-PCR) مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین جهت تایید نتایج، محصولات از نظر تعیین توالی DNA بررسی گردیدند.
یافتهها: از مجموع بیماران، 49 مرد با فراوانی نسبی 1/47% و 55 زن با فراوانی نسبی 9/52% بودند. بیماران در محدوده سنی 16 تا 43 سال با میانگین سنی 03/31 و انحرافمعیار 7/4 قرار داشتند. فراوانی نسبی ژنوتیپ HLA-E*01010103 (4/%64) بهطور معناداری (001/0P=) بیشتر از ژنوتیپهای HLA-E*01010101 (4/%15) و HLA-E*01030103 (2/%20) بوده در حالیکه تفاوتی بین فراوانی نسبی آللهای HLA-E*0103 (4/%52) و HLA-E*0101 (6/%47) وجود نداشت.
نتیجهگیری: فراوانی ژنوتیپ HLA-E*01010103 بهصورت معناداری بیشتر از سایر ژنوتیپهای HLA-E بوده در حالیکه بین فراوانی آللهای HLA-E*0103 و HLA-E*0101 تفاوت معناداری وجود نداشت.
زهرا اصغری لالمی، احمد ابراهیمی، مریم السادات دانشپور،
دوره 74، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی یکی از مهمترین مشکلات در جوامع پیشرفته و دلیل بیماریهای قلبی- عروقی، دیابت و فشار خون میباشد. فنوتیپی پیچیده متاثر از هر دو عامل ژنتیک و محیط میباشد. یکی از مهمترین ژنهایی که در این بیماری موثر است گیرندهی فعالکنندهی تکثیر پراکسیزوم (PPAR-γ) γ میباشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط پلیمورفیسم Pro12Ala (rs1801282) در ژن مذکور با چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعهی کنونی در شهریور ماه 1393 در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی پژوهشکده علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به مدت یک سال انجام شد. در مطالعهی مورد- شاهدی حاضر 239 نفر با وزن بیش از حد طبیعی و شاخص تودهی بدنی بیشتر از kg/m230 به عنوان گروه مورد و 240 نفر با وزن طبیعی با شاخص تودهی بدنی کمتر از kg/m225 به عنوان گروه شاهد از میان جمعیت قند و لیپید تهران انتخاب شدند. rs1801282 با استفاده از تکنیکTetra-primer amplification refractory mutation system-polymerase chain reaction ((T-ARMS-PCR تکثیر، نمایان و تعیین ژنوتیپ شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین بودن آلل خطر G در rs1801282 با چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران وجود داشت (001/0P<). فراوانی ژنوتیپی و آللی rs1801282 در گروه بیمار و سالم به ترتیب 2/55% و 8/23% برای GG، 3/24% و 4/30% برای GC، 5/20% و 8/45% برای CC، 67% و 39% برای G، 33% و 61% برای C بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که بودن آلل G مرتبط با rs1801282 میتواند 7/1 برابر خطر ابتلا به چاقی را افزایش دهد. این تفاوتها در گروه بیمار و سالم نشان داد که این مارکر میتواند یکی از مارکرهای پیشنهادی جهت پیشگویی خطر چاقی باشد. تفاوتهای آماری بین توزیع پلیمورفیسم یادشده در جمعیت تهران و سایر جمعیتها وجود دارد. بنابراین تکرار مطالعه در جمعیت بزرگتر با بیماران مبتلای بیشتر برای تعمیم به همه جمعیت تهرانی پیشنهاد میگردد.
محمد خلیلی، محمد رضا افلاطونیان، فرزانه سالاری علیآبادی، جلیل آبشناس،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تب مالت در بسیاری از کشورهای خاورمیانه مانند ایران یک مشکل مهم بهداشت عمومی محسوب میشود. در کشورهای در حال توسعه، آلودگی شیر به گونههای باکتری بروسلا اصلیترین راه انتقال بیماری در انسان محسوب میشود. استاندارد طلایی تشخیص بروسلوز، جداسازی باکتریهای گونه بروسلا میباشد، اما برای این منظور نیاز به تجهیزات با سطح ایمنی زیستی (Biosafety level) سه و مهارت بالا و گذر زمان طولانی است. برای چیرگی بر این مشکلات از روش حساس و با اختصاصیت بالای واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش ردیابی باکتریهای گونه بروسلا در شیر تحویلی دامداریهای اطراف شهر کرمان به یکی از کارخانههای مهم کرمان با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از مهر تا اسفند 1394 انجام گرفت، از 48 گله گاو شیری مشتمل بر 4200 گاو که شیر خود را تحویل یکی از بزرگترین کارخانههای جنوب شرق ایران میدادند، نمونههای جداگانه تهیه گردید. اسید نوکلییک نمونهها با روش بافر لیزکننده و پروتییناز K استخراج گردید سپس با استفاده از پرایمر جنس بروسلا، ژن IS711 برای بودن اسید نوکلییک بروسلا در شیر با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مورد بررسی قرار گرفت. در نمونههای مثبت قطعهای به اندازه 317 جفت باز از ژنوم باکتریهای گونه بروسلا تکثیر مییافت.
یافتهها: چهار نمونه (3/%8) از مجموعه 48 نمونه شیر مخزن از 4200 گاو شیری از نظر وجود ژنوم باکتریهای گونه بروسلا در شهر کرمان مثبت گردید.
نتیجهگیری: نتایج گویای اندمیک بودن بروسلوز در گلههای گاوی شیری در شهر کرمان میباشد.
امیر میرزایی، شهره زارع کاریزی،
دوره 74، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه گل گندم (Centaurea cyanus) یکی از گیاهان بومی ایران است که از نظر طب سنتی دارای اهمیت است. هدف از این پژوهش، بررسی ترکیبات شیمیایی موجود در عصاره گیاه گل گندم، اثرات آنتیاکسیدانی، ضدباکتریایی، ضدسرطانی و آنالیز بیان ژنهای آپوپتوزی است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که از خرداد تا دی 1395 در دانشگاه آزاد آسلامی واحد ورامین انجام گرفت، ابتدا ترکیبات شیمایی عصاره گیاه گل گندم توسط روش گاز کروماتوگرافی متصل به طیف نگار جرمی مورد بررسی قرار گرفت. عصاره جهت بررسی اثرات ضدباکتریایی روی باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پایوژنز، سودوموناس آئروژینوزا و کلبسیلا پنومونیه با روش کمترین غلظت مهارکنندگی مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین اثرات آنتیاکسیدانی آن با روش احیای رادیکال آزاد و اثرات ضدسرطانی آن با روش رنگسنجی بررسی شد. در نهایت میزان بیان ژنهای آپوپتوز Bax و Bcl2 با روش Real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: آنالیز ترکیبات شیمیایی عصاره تعداد 19 ترکیب را نشان داد که بیشترین آن مربوط به n- هگزادکانوییک اسید و لینولییک اسید بودند. عصاره بیشترین تاثیر را روی باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژینوزا داشت. همچنین، که عصاره مورد مطالعه دارای اثر آنتیاکسیدانی 50% برابر با mg/ml07/0±109/0 بود. علاوه بر آن، عصاره دارای سمیت سلولی 50% معادل با 45/0±04/26 بود. نتایج Real-time PCR افزایش بیان ژن Bax 54/0±63/2 (05/0P<) وکاهش بیان Bcl2 بهمیزان 72/0±38/0 (05/0P<) شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهنظر میرسد که عصاره گل گندم دارای اثرات چشمگیر ضدمیکروبی و ضدسرطانی میباشد و بنابراین میتواند بهعنوان یکی از گیاهان بومی کشورمان پتانسیل استفاده در صنایع دارویی را داشته باشد.
زهرا مفیدی منش، خدیجه عنصری، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرآفرین در بروز سقط، ایجاد التهاب و کاهش ایمنی جنین در نتیجه جهش در پلیمورفیسم ژن FCGR2A میباشد. این گیرنده تنها گیرندهای است که قادر به میانکنش با آنتیبادیهای lgG2 میباشد و تنها راه انتقال این ایمونوگلبولین از مادر به گردش خون جنین اتصال آن به کلاسهای Fcgamma receptor (FcγR) میباشد که توسط ژن FCGR2A کد میشود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A با خطر ابتلا به سقط مکرر در زنان نابارور میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی پلیمورفیسم R/H131 در ژن Fcgamma receptor (FcγRIIA) در 150 زن با سابقه سقط مکرر با داشتن کاریوتاپ نرمال و مقایسه آنها با 150 زن سالم بدون سابقه سقط و داشتن فرزند مراجعهکننده به مرکز ناباروری پژوهشگاه رویان در شهر تهران در اسفند 1393 تا شهریور 1394 صورت گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیتهای خون محیطی، بررسی پلیمورفیسم بهروش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) صورت گرفت.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای AA، AG و GG پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A در بیماران بهترتیب 3/31، 7/54 و 14% و در گروه کنترل بهترتیب 3/27، 2/49 و 5/23% بود. ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم این ژن و خطر ابتلا به سقط در این جمعیت مورد مطالعه وجود نداشت (11/0P=)، همچنین تفاوتی میان سن زنان شرکتکننده در هر دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد (083/0P=).
نتیجهگیری: ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم R/H131 با سقط مکرر در زنان نابارور در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد.
نازنین طالبآبادی، امیرنادر امامی رضوی، راحله صفائی جوان، حدیث محمدپور، علیرضا عبدالهی،
دوره 75، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در مورد نقش و میزان بیان ژن Transferrin receptor 2 (TFR2) که ژن رسپتور ترانسفرین است پژوهشهایی صورت گرفته که برخی موید ارتباط آن با ایجاد آدنوکارسنوم معده میباشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ژن TFR2 در سلولهای تومورال آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با بیان ژن در بافت نرمال مجاور تومور بود.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مورد-شاهدی از مهر ۱۳۹۴ تا تیر ۱۳۹۵ در بخش پاتولوژی انستیتو سرطان بیمارستان امامخمینی (ره) تهران انجام پذیرفت. در این مطالعه تعداد ۳۰ نمونه بافت تازه توموری بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده و ۳۰ نمونه بافت تازه نرمال اطراف تومور و ۳۰ نمونه پلاسمای فریز شده همان بیماران تهیه گردید. پلاسمای بیماران از نظر وجود آنتیبادی هلیکوباکترپیلوری (بهروش الایزا) و بیان ژن TFR2 در بافت تومورال و طبیعی مجاور توسط Real-time polymerase chain reaction (Real-Time PCR) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن در بافت تومورال نسبت به بافت نرمال افزایش معناداری داشت (۰/۱۲۵P=). بیان ژن TFR2 در افراد مبتلا به سرطان معده که درگیری عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری داشتند نشان داد که در افراد دارای این آلودگی بیان این ژن افزایش یافته است (۰/۰۷۷P=). بررسی ارتباط بیان این ژن با مرحله بیماری نشان داد که بیان ژن tfr2 در مراحل بالاتر بیماری افزایش چشمگیری دارد (۰/۳۹۶P=).
نتیجهگیری: بیان ژن TFR2 در بافت تومورال معده افزایش مییابد و در افرادی که عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری دارند و یا در مراحل پیشرفتهتر بیماری قرار دارند بیان ژن بیشتر است. این یافتهها میتواند موید ارتباط مستقیم میزان بیان ژن با ایجاد و گسترش آدنوکارسینومای معده باشد.
صادق بنیعقیل، غلامرضا نیکبخت بروجنی، حسن تاجبخش، عاطفه اسماعیلنژاد، علی اکبر امیرزرگر،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سل یک معضل بهداشتی در سراسر جهان است. حدود یک سوم جمعیت جهان با این باکتری آلوده هستند که تنها %۱۰-۵ افراد به سل فعال مبتلا میباشند. عوامل ژنتیکی و محیطی در ابتلا به این بیماری نقش مهمی ایفا میکنند. مطالعات نشان داده است که آللهای Human leukocyte antigen (HLA) در دفاع میزبان در این بیماری اهمیت زیادی دارند. در این مطالعه فراوانی آللهای HLA در گروه شاهد و کنترل مورد بررسی و مقایسه آماری قرار گرفتهاند.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت تحلیلی و بهروش مورد- شاهد (Case-control) انجام گرفته است. این بررسی از مهر ماه تا اسفند ۱۳۹۴ تعداد ۵۰ بیمار مبتلا به سل از نژاد سیستانی و ۱۰۰ نفر گروه کنترل سالم سیستانی ساکن استان گلستان، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، مرکز بهداشت انتخاب شدند، نمونهها پس از انتقال به تهران آزمایشگاه ایمونوژنتیک دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، استخراج ژنومیک DNA و سپس آللهای HLA کلاس II (HLA-DRB1 و -1DQB) با روش PCR-SSP تعیین گردید.
یافتهها: فراوانی آلل DRB1*۰۴:۰۳ (۰/۰۱P=)، DRB1*۱۴:۰۴ (۰/۰۱P=)، DQB1*۰۶۰۱ (۰/۰۰۴P=) و DQB1*۰۲۰۱ (۰/۰۰۹P=) در بیماران بهطور معناداری از گروه کنترل بیشتر بود، درحالیکه فراوانی آللهای DRB1*۰۷ (۰/۰۰۰۳P=) در گروه کنترل بیشتر بود.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد که احتمالا برخی از آللهای HLA کلاس IIدر استعداد ابتلا به سل و برخی دیگر در محافظت از بیماری در قومیت سیستانی نقش دارند. با این حال مطالعه نقش آللهای HLA در اقوام و جمعیتهای مختلف ضروری است.
محمد مهدی سلطان دلال، شیرین نظامآبادی، جلال مردانه، زهرا رجبی، ابوالفضل سیردانی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییر شیوه تغذیه نوزادان در سالهای اخیر و روند رو به رشد استفاده از شیر خشک در آنها باعث اهمیت بیشتر به کیفیت شیر خشکهای مصرفی و ارزیابی سلامت در آنها شده است. هدف از این پژوهش شناسایی سویههای توکسینزای گونههای گروه باسیلوس سرئوس در شیر خشک نوزادان با استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در طی ۱۲ ماه از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروبشناسی مواد غذایی دانشکده بهداشت صورت گرفت، از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان پس از تهیه رقت ۰/۱ بر روی محیط اختصاصی باسیلوس سرئوس (Mannitol Egg Yolk Polymyxin Agar, MYP Agar) تلقیح شد و پس از گرمخانهگذاری به مدت ۲۴ ساعت در C° ۳۰، کلنیهای ظاهر شده از نظر واکنشهای بیوشیمیایی بر اساس روشهای استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تایید نهایی باسیلوسها و بررسی توکسینهای این باکتری، واکنش زنجیرهای پلیمراز برای ژنهای انتخابی ITS تایید کننده باسیلوس و NHE مرتبط با اسهال و EM مرتبط با استفراغ انجام شد.
یافتهها: از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان، ۸۴ نمونه (۶۷/۲%) آلوده و تعداد ۱۱۰ جدایه با روش فنوتیپی، مشکوک به گروه باسیلوس بهدست آمد. با مطالعه ژنITS ، ۹۱/۸% از جدایهها باسیلوس سرئوس شناسایی شد. ۵۳/۶۳% این باکتریها دارای ژنهای NHE عامل سندرم اسهالی و ۷۹% دارای ژن EM عامل سندرم استفراغی در باسیلوس سرئوس بودند.
نتیجهگیری: دادههای این مطالعه نشان داد که نزدیک به ۸۰% از جدایههای باسیلوس سرئوس دارای ژن مرتبط با استفراغ هستند و بیانکننده قدرت بیماریزایی بالای این سویهها است. وجود حتی تعداد اندک این سویههای بیماریزا یعنی کمتر از میزان مجاز تعریف شده در مواد غذایی، میتواند مشکلساز باشد.
امیر میرزایی، علیاصغر باقری کشتلی، حسن صاحب جمعی، حسن نوربازرگان، حسن رحمتی، سید عطااله سادات شاندیز،
دوره 75، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه Trifolium cherleri یکی از گونههای گیاهان علفی از خانواده Fabaceae میباشد که بومی آفریقا، آسیا و استرالیا میباشد. همچنین، این گیاه جزء مهمترین گیاهان علوفهای خانواده Fabaceae در ایران است که از نظر طب سنتی دارای اهمیت است. هدف از این مطالعه، بررسی ترکیبات فیتوشیمیایی عصاره گیاه T. cherleri، اثرات ضدباکتریایی، اثرات ضدسرطانی این عصاره بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از مهر تا بهمن ماه ۱۳۹۵ در دانشگاه آزاد اسلامی به انجام رسید. ابتدا ترکیبات فیتوشیمیایی عصاره گیاه T. cherleri با روش Gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) شناسایی شد و بهدنبال آن اثرات ضدباکتریایی آن با روش کمترین غلظت مهارکنندگی (MIC) بررسی شد. همچنین، اثرات ضدسرطانی آن بر روی رده سلولی سرطان ریه (A549) با روش رنگ سنجی (MTT) ارزیابی شد. سپس، بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز ۳ و ۹ با روش Real-Time PCR اندازهگیری شد.
یافتهها: آنالیز ترکیبات فیتوشیمیایی نشان داد که عصاره گیاه دارای ۲۰ ترکیب میباشد که بیشترین آن مربوط به Hexadecanoic acid, ethyl ester (۷/%۲۰) و Pentadecanone, 6,10,14-trimethyl-2 (۹/%۱۹) بود. عصاره بیشترین تاثیر را روی باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و استرپتوکوکوس پایوژنز داشت. عصاره دارای سمیت سلولی وابسته به دوز بر روی رده سلولی A549 بود. همچنین، نتایج Real-Time PCR افزایش بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز ۳ و ۹ را به ترتیب به میزان ۵۷/۲۷±۲/۰ (۰/۳۴P=) و ۰/۴۶±۳/۳ (۰/۲۷P=) نشان داد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، بهنظر میرسد که عصاره گیاه T. cherleri دارای اثرات ضدمیکروبی و ضدسرطانی چشمگیر میباشد و بنابراین میتواند بهعنوان یکی از گیاهان بومی کشورمان پتانسیل استفاده در صنایع دارویی را داشته باشد.
ندا نوروزی، مرتضی بنیادی، اسماعیل بابائی، محمد حسین جبارپور بنیادی،
دوره 75، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن، علت اصلی نابینایی در کشورهای پیشرفته است که بهوسیلهی تحلیل پیشروندهی اپیتلیوم رنگدانهای شبکیه و از دست دادن فتورسپتور ثانویه مشخص میشود و در نهایت منجر به از دست دادن بینایی میشود. مطالعات در زمینهی اتیولوژی این بیماری پیشنهاد میکند که یک بیماری پیچیده میباشد که در اثر میانکنشهای چندین ژن و عوامل محیطی ایجاد میشود. پلیمورفیسمهای، ژنهایی که کد کنندهی مسیر فرعی کمپلمان هستند مانند ژن CFI با خطر بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در ارتباط میباشند. هدف این مطالعه بررسی همراهی پلیمورفیسم p.Gly119Arg ژن CFI با بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در جمعیت ساکن در شهر تهران بود.
روش بررسی: در این مطالعهی مورد-شاهدی که از خرداد سال ۱۳۹۴ تا خرداد ۱۳۹۵ در دانشگاه تبریز انجام گرفت، ۱۵۰ بیمار مبتلا به دژنراسیون ماکولای وابسته به سن و ۱۵۰ فرد سالم مشارکت داشتند. ژنوتیپ آنها با واکنش زنجیرهای پلیمراز و چندشکلی طول قطعات هضم شونده تعیین شد.
یافتهها: بررسی رابطه پلیمورفیسم p.Gly119Arg در ژن CFI با بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن نشان داد که ارتباط معناداری بین فراوانی ژنوتیپی و آللی این پلیمورفیسم بین افراد بیمار و گروه کنترل وجود دارد (ژنوتیپ TT با ۰/۰۰۵P= و ۶/۶۸OR=، ژنوتیپ CC با ۰/۰۴P= و ۰/۶۱OR=، آلل T با ۰/۰۳P= و ۱/۷۶OR=، آلل C با ۰/۰۴P= و ۰/۵۶OR=).
نتیجهگیری: پلیمورفیسم p.Gly119Arg ژن CFI با افزایش خطر ابتلا به دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در جمعیت ساکن در شهر تهران در ارتباط است.
مریم خان محمدی، امیر سید علی مهبد، مجتبی نوراییپور، مجتبی دیدهدار،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی عفونت شایعی است که حدود ۷۵% زنان دستکم یکبار به آن مبتلا میشوند. این مطالعه با هدف شناسایی گونههای کاندیدای جدا شده از زنان مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی توسط روش مولکولی در شهر اراک انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی از خرداد ماه ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ بروی ۲۱۰ بیمار مبتلا به ولوواژینیت مراجعهکننده به کلینیکهای شهر اراک بهروش نمونهبرداری واژن توسط سوابهای مرطوب استریل انجام شد. سوابها بروی محیط کشت سابرودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل کشت داده شدند. ایزولههای مخمری توسط روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP)، شناسایی شدند.
یافتهها: از ۲۱۰ بیمار مبتلا به ولوواژینیت، ۹۵ بیمار (۴۵/۲%) مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی یودند. شایعترین گونههای جدا شده کاندیدا آلبیکنس (۷۰/۵%)، کاندیدا گلابراتا (۲۰%)، کاندیدا تروپیکالیس (۷/۴%) و کاندیدا پاراپسیلوزیس (۱/۲%) بودند.
نتیجهگیری: در این مطالعه، کاندیدا آلبیکنس شایعترین گونه جدا شده از بیماران مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی بود،
هدی احمدی، رضا میرفخرایی، شیوا ایرانی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر، نوعی ناباروری است که در آن فرد متحمل سه سقط پیاپی یا بیشتر میگردد. ریزحذفهای کروموزوم Y یکی از عوامل ژنتیکی احتمالی مؤثر است که در ناحیه خاصی از کروموزوم Y موسوم به فاکتور آزواسپرمی روی میدهد. هدف این بررسی وجود ریزحذفهای کامل کروموزوم Y در همسران زنان مبتلا به سقط مکرر ایدیوپاتیک میان زوجهای ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی، ۹۲ مرد با سابقه سقط مکرر در همسران خود و ۵۰ مرد سالم بارور بهعنوان گروه کنترل از نظر وجود ریزحذفهای کامل از تیر ماه ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۳ در آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران و علوم و تحقیقات، ارزیابی شدند. مارکرها شامل sY84, sY86 برای ناحیه مربوط به فاکتور آزواسپرمی a، sY127, sY134, sY129 برای فاکتور آزواسپرمی b و sY254, sY255 برای فاکتور آزواسپرمی c بودند. پس از استخراج DNA از خون محیطی، روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مولتیپلکس (Multiplex polymerase chain reaction, MPCR) و الکتروفورز ژل آگاروز جهت بررسی وضعیت ریزحذفها اعمال گردید.
یافتهها: در بررسی ریزحذفهای کامل ناحیه سه گانه فاکتور آزواسپرمی بر اساس نتایج حاصل واکنش زنجیرهای پلیمراز که بر روی ژل الکتروفورز مشاهده گردید، تمامی باندهای مربوط به مارکرهای شاخص، مورد استفاده در کل افراد مورد مطالعه تشکیل شده بود. در واقع در تمامی نمونهها شامل ۵۰ نمونه کنترل و ۹۲ نمونه بیمار، هیچگونه حذفی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ارتباط بین ریزحذفهای کروموزوم Y و سقط مکرر در مردان ایرانی مشاهده نشد.
سجاد شفاعی، الهام مسلمی، مهدی محمدی، کسری اصفهانی، امیر ایزدی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهایی است که مردان را مبتلا میکند. گرچه سرطان پروستات در اغلب موارد مرگبار نیست، شناخت عوامل موثر در تشخیص و درمان بهموقع آن اهمیت دارد. افزایش بیان KLK2 در سرطان پروستات رخ میدهد و در نتیجه میتواند بهعنوان یک بیومارکر برای سرطان پروستات عمل کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن KLK2 بهعنوان فاکتور احتمالی دخیل در تشخیص سرطان پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، تعداد ۵۰ نمونه ادرار افراد مبتلا به سرطان پروستات و ۵۰ نمونه ادرار افراد سالم، مراجعهکننده به بیمارستان مهر تهران (دی ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴)، در بازه سنی ۴۶ تا ۷۱ سال جمعآوری گردید. سپس RNA نمونهها استخراج و سنتز cDNA به کمک آنزیم MMuLV و پرایمرهای Oligo dt و Random hexamer انجام شد.
یافتهها: میانگین افزایش بیان ژن KLK2 در افراد کمتر از ۵۰ سال و در افراد بیشتر از ۵۰ سال بهترتیب برابر با ۲/۳۲ و ۵/۷۹، ۰/۰۰۰۱P< بود. در بررسی بیماران با گروهبندی مرحله بیماری گروه GS6 با کمترین میزان بیان ۳/۴۰ برابر و در گروه GS8 با بیشترین میزان بیان ۱۰/۷۴ برابر نسبت به نمونههای نرمال افزایش بیان (۰/۰۰۰۱P<) مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیان ژن KLK2 در افراد مبتلا به سرطان پروستات بیشتر از افراد سالم است. در نهایت با توجه به نتایج میتوان بیان نمود که ژن KLK2 میتواند بهعنوان یک عامل موثر و دخیل در سرطان پروستات مطرح شود که افزایش بیان آن با پیشرفت و توسعه بیماری در ارتباط است.
ناهید عارفی لیسار، پریوش کردبچه، ساسان رضایی، مهین صف آرا، روشنک داعی قزوینی، حیدر بخشی، زهرا امیدوار جلالی،
دوره 75، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی دوران بارداری میتواند با عوارضی همچون سقط جنین، پارگی زودرس کیسه آب، تولد نوزاد کم وزن، کوریوآمنیونیتیس و کاندیدیازیس سیستمیک مادرزادی مرتبط باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی گونههای کاندیدا با روشهای قارچشناسی و مولکولی در زنان باردار مبتلا به کاندیدیازیس واژینال بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۸۰ زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید نورانی طالش از فروردین تا آذر ۱۳۹۵ (هشت ماه) انجام پذیرفت. کشت روی کروم آگار کاندیدا به منظور جداسازی و افتراق گونههای مهم بالینی به عمل آمد. کشتها بهمدت ۴۸ ساعت در C° ۳۵ انکوبه و کلنیهای رشد یافته بر اساس رنگ و تعداد، شناسایی گردیدند. تایید نهایی گونهها توسط روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) انجام پذیرفت.
یافتهها: ۲۰ مورد (۲۵%) از بیماران مبتلا به واژینیت کاندیدایی بودند. از ۲۲ ایزوله شناسایی شده توسط کشت، گونههای آلبیکنس بهعنوان شایعترین گونه (۷۲/۸%)۱۶، گلابراتا (۲۲/۷%)۵ و کروزهای (۴/۵%)۱ شناسایی گردیدند. دو بیمار دارای عفونت توام (گونههای آلبیکنس و گلابراتا) بودند درحالیکه با روش PCR-RFLP، گونههای شناسایی شده بهترتیب شامل: آلبیکنس (۵۹/۱%)۱۳، گلابراتا (۲۲/۷%)۵، تروپیکالیس (۱۳/۶%)۳ و کروزهای (۴/۵%)۱ مورد گزارش گردیدند. در این پژوهش از نظر آماری ارتباط معنادار بین کاندیدیازیس واژینال با علایم بالینی (۰/۰۰۰۱P<)، دیابت (۰/۰۱۴P<) و استفاده از آنتیبیوتیکها (۰/۰۰۳P<) وجود داشت.
نتیجهگیری: روش PCR-RFLP بهعنوان یک روش تکمیلی توانست گونههای کاندیدا را بهدرستی تعیین هویت نماید.
سیده حکیمه رضازاده، رضا شیرکوهی، عبدالحمید انگجی، سید یوسف سیدنا، امیر نادر امامی رضوی،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که در اکثر سرطانهای اپیتلیالی بیان فاکتورهای مزانشینمی مثل Vimentin افزایش یافته و بیان فاکتورهای اپیتلیالی مثل E-cadherin کاهش مییابد، که در نتیجه آن تبدیل فنوتیپ اپیتلیالی به مزانشیمی (Epithelial-mesenchymal transition (EMT رخ میدهد. هدف از این پژوهش تعیین سطح بیان این ژنها در بافت تومورال و مقایسه و یافتن ارتباط آنها با پدیده EMT و پیشرفت بیماری بر اساس مقایسه یافتههای بالینی و مورفولوژیک بود.
روش بررسی: مطالعه Case series از بهمن ۱۳۹۴ تا شهریور ماه ۱۳۹۵، بر روی ۷۰ نمونه موجود در تومور بانک انستیتو کانسر انجام گرفت. نمونههای مربوط به بیماران مبتلا به سرطان تخمدان که به منظور جراحی به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) مراجعه کرده بودند از نظر میزان بیان دو ژن E-cadherin و Vimentin با روش Real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت و دادهها مورد بررسیهای آماری قرار گرفت.
یافتهها: میان سطح بیان ژن Vimentin با Stage تومور (۰/۰۲۶P=) و متاستاز (۰/۰۰۹P=) ارتباط معناداری مشاهده شد. بین بیان ژن Vimentin با درجه تومور (۰/۲۰۷P=)، سن (۰/۱۱P=)، سایز تومور (۰/۷۱P=) و سابقه ابتلای خانوادگی (۰/۶P=) ارتباط معناداری وجود نداشت. بین بیان ژن E-cadherin با متاستاز ارتباط معناداری داشت (۰/۰۲۷P=)، بین بیان ژن E-cadherin با درجه تومور (۰/۶۹۰P=)، Stage )۰/۷۵۳P=)، سن (۰/۰۹P=)، سایز تومور (۰/۵۳۷P=) و سابقه ابتلای خانوادگی (۰/۵۶P=) ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: مطالعه فوق نشاندهنده تغییر بیان هر دو ژن Vimentin و E-cadherin در سلولهای توموری تخمدان به عنوان فاکتورهای مهم در روند تبدیل اپیتلیال به مزانشیمی و بارز بودن این تفاوت در مراحل بالینی و پاتولوژی مختلف بود.
لیلا حسنی، گلناز اسعدی تهرانی، سینا میرزا احمدی،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: گلیوما، شایعترین و کشندهترین تومور بدخیم مغزی است. LncRNA THRIL، از نوع آنتی سنس و واسطه مهم مسیر سیگنالی NF-KB، که در بافتها از جمله سیستم عصبی مرکزی بیان میگردد. بخش عمده فرآورده بیان ژن را LncRNA تشکیل میدهد. هدف مطالعه، بررسی تغییرات میزان بیان LncRNA THRIL در آدنوکارسینومای گلیوبلاستوما، رده سلولی T98G تحت تیمار با داروی شیمیدرمانی تموزولامید بود.
روش بررسی: مطالعه کنونی از نوع مورد-شاهدی از فروردین تا شهریور ۱۳۹۶ در مرکز علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی زنجان انجام شده است. رده سلولی T98G در غلظتهای متفاوت داروی تموزولامید (۲۵، ۵۰ و μM ۱۰۰) و در زمانهای مختلف (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت) تیمار شده، بهترتیب استخراج RNA و سنتز cDNA انجام شد. سپس بیان ژن LncRNA THRIL توسط Real-time PCR مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج توسط روش کمیتسنجی نسبی و روش لیواک (Livak method) آنالیز گردید.
یافتهها: بیان ژن THRIL در زمان ۲۴ ساعت در غلظتهای ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) کاهش معنادار مشاهده گردید. زمان ۴۸ ساعت در غلظت μM ۵۰ (۰۰۱/۰P<) به استثنای غلظت ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) افزایش معنادار مشاهده گردید. زمان ۷۲ ساعت در غلظت μM ۵۰ (۰/۰۰۱P<) افزایش معنادار داشته است و در مقابل، غلظتهای ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) نشاندهنده کاهش بیان ژن THRIL بودهاند.
نتیجهگیری: در نتیجه، تغییرات بیان ژن THRIL پس از تیمار، به زمان و غلظت دارو وابسته است و در غلظت μM ۵۰ و زمان ۴۸ ساعت بالاترین تاثیر بر سلول با توجه به بیان ژن داشته است.
میلاد پزشکی، جمشید انصاری،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان سرتاسر دنیا است. میزان شیوع سرطان پستان در زنان ایرانی در حال افزایش است. عوامل خارجی و داخلی مختلفی بر روی ثبات ژنوم و خطر ابتلا به سرطان پستان تاثیر دارند. چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی موجود در ژنهای تعمیری DNA با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان در ارتباط هستند. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین خطر سرطان پستان و پلیمورفیسم FokI در ژن XRCC3 بود.
روش بررسی: این مطالعه موردی- شاهدی در بازه زمانی مهر ۱۳۹۵ تا اسفند ۱۳۹۶ در زنان مبتلا به سرطان پستان و زنان سالم واقع در استان مرکزی در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه اراک، شهر اراک انجام شد. در این مطالعه ارتباط پلیمورفیسم FokI ژن XRCC3 با خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان با استفاده از روش هضم آنزیمی PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: اختلاف معناداری بین دو گروه بیمار و کنترل برای سه ژنوتیپ جایگاه rs1799794 مشاهده نشد (۰/۴۳۵P=).
نتیجهگیری: ارتباط معناداری میان چندشکلی FokI در ژن XRCC3 و خطر ابتلا به سرطان پستان وجود نداشت.
مهرداد محمدی، جمشید فقری،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس از عوامل بیماریزای متداول در انسان است که طیف گستردهای از بیماریها را ایجاد میکند. آنزیم کوآگولاز از عوامل مهم بیماریزای این باکتری میباشد. همچنین بررسی تنوع ژنتیکی ژن کدکننده این آنزیم (Coa) یکی از روشهای مولکولی تعیین تیپ ایزولههای استافیلوکوکوس اورئوس میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، از اسفند ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷، ۱۵۰ نمونه استافیلوکوس اورئوس جدا شده از نمونههای ادرار و خون از بیمارستانهای آموزشی الزهرا و امام حسین (ع) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از تایید نوع باکتری نمونه با قطعه ژنومی Coa، برای تعیین تیپ کوآگولاز منطقه بسیار متغیر ژن این آنزیم در واکنش Polymerase chain reaction (PCR) تکثیر و سپس مورد هضم آنزیمی با استفاده از آنزیم اندونوکلئاز محدودگر AluI قرار گرفت و تنوع طول قطعات هضم آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۵۰ نمونه ۴۵ نمونه استافیلوکوکوس اورئوس با تستهای بیوشیمیایی تایید و از این تعداد ۳۶ (۸۰%) نمونهها حامل ژن کوآگولاز بودند. در بین الگوهای PCR، الگوی bp680 در ۲۰ نمونه و الگوی bp750 در ۱۶ نمونه بهدست آمدند. پس از هضم آنزیمی برای آزمون Restriction fragment length polymorphism (RFLP)، چهار الگو بهدست آمدند که الگوی ۲۸۰+۴۰۰ در ۱۶ نمونه (۴۴/۴%)، الگوی ۲۸۰+۴۷۰ در ۷ نمونه (۱۹/۴%)، الگوی ۳۴۰+۳۴۰ در ۶ نمونه (۱۶/۶%)، الگوی بدون هضم ۷۵۰ در ۷ نمونه (۱۹/۶%) میباشند.
نتیجهگیری: با استفاده از آزمایشات صورت گرفته مشخص گردید که الگوی PCR-RFLP، ۲۸۰+۴۰۰ جفت بازی الگوی غالب در نمونههای استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده در اصفهان میباشد.
زهرا فصیحیزاده، بهرام احمدی، غلامرضا شکوهی، نیلوفر جلالیزند، مرجان معتمدی، حسین میرهندی،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: دو گونهی ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال عامل بیش از ۸۰% انواع درماتوفیتوزیس میباشند. تاکنون روشهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک مختلفی جهت افتراق این دوگونهی بسیار مشابه استفاده شده است، اما این روشها کمابیش زمانبر بوده و از ویژگی پایینی برخوردارند. هدف این مطالعه، معرفی یک واکنش زنجیرهای پلیمراز دوگانه ساده و سریع برای افتراق این دو گونه از یکدیگر میباشد.
روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه تحلیلی و تجربی است که بین سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در آزمایشگاه قارچشناسی پزشکی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بدین منظور توالی نوکلئوتیدی ۴ ناحیه ژنی Internal transcribed spacer (ITS)، بتا توبولین، الانگیشن فاکتور یک آلفا و کالمودولین در دو گونه قارچ مدنظر، مورد آنالیز بیوانفورماتیک قرار گرفت و تفاوتها و تشابههای نوکلئوتیدها بین دو گونه در هر کدام از ژنهای یادشده، برای انتخاب پرایمر بررسی گردید. ویژگی پرایمرهای انتخابی جهت انجام واکنش زنجیرهای پلیمراز دوگانه (Duplex PCR) در مقابل ایزولههای تعیین توالی شدهی گونههای درماتوفیتی آزمایش گردید.
یافتهها: با توجه به مجموع دادهها، پرایمرهای اختصاصی از ژن الانگیشن فاکتور یک آلفا انتخاب گردید. این پرایمرها محصولی با ۱۷۳ و۳۸۴ جفت باز بهترتیب در گونههای ترایکوفایتون روبروم و اینتردیجیتال تولید نمود و در مواجهه با گونههای درماتوفیتی مختلف از اختصاصیت بالایی برخوردار بودند.
نتیجهگیری: واکنش زنجیرهای پلیمراز دوگانه راهاندازی شده یک روش افتراقی اختصاصی و سریع نسبت به روشهای متداول جهت شناسایی دو گونه ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال از یکدیگر میباشد.