45 نتیجه برای مادر
فرشاد خداخواه، طلعت مختاری آزاد،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
پیش از وقوع اپیدمیِ اخیرِ ویروس زیکا، معدود افرادی در سرتاسر جهان نام این ویروس را شنیده بودند. مقایسه تعداد مقالات مرتبط با زیکا (۲۶۹ مقاله) تا ژانویه ۲۰۱۶ در پایگاه داده کتابخانه ملی علوم پزشکی ایالات متحده (PubMed) با سایر اعضای خانواده فلاوی ویریده مانند ویروس تب دانگ (۹۱۸۷ مقاله) این واقعیت را نشان میدهد که حتی ویروسشناسان نیز اهمیت چندانی به این عضو خانواده بزرگ فلاوی ویریده نمیدادند. اما هنگامی که اعلامیهای هشداردهنده از سوی سازمان بهداشت جهانی در اول فوریه ۲۰۱۶ در خصوص خطر گسترش جهانی این ویروس و احتمال ارتباط آن با ناهنجاریهای مادرزادی و اختلالات عصبی صادر شد، توجه جهانی به این عضو فراموش شده معطوف گشت و آنرا به سر خط خبرهای روز رساند. به گونهای که تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ تعداد مقالات مرتبط با این ویروس در پابمِد، به ۳۲۱۴ مقاله رسید. این آربوویروسِ باز پدید، عضو جنس فلاوی ویروس از خانواده فلاوی ویریده میباشد. این ویروس در حالت عادی به شکل یک بیماری خفیف نمود داشته اما درگیری مادران باردار میتواند منجر به بروز ناهنجاریهای مادرزادی در فرزندان این مادران گردد. با بروز اپیدمیهای جدید در سال ۲۰۱۵ و ادامه آن در سال ۲۰۱۶ به نظر میرسد که این ویروس در حالِ گسترشِ محدوده جغرافیایی فعالیت خود میباشد. در این مقاله تلاش بر آن بوده تا دادههایی بهروز در زمینه تاریخچه، ویژگیهای ویروس، ناقلین، راههای انتقال، اپیدمیولوژی، تشخیص و همچنین وضعیت حال حاضر ایران در این زمینه ارایه گردد.
محسن حقشناس مجاوری، زهرا اکبریان راد، زینب شفیعپور، سمیه علیزاده رکنی، فاطمه ولیزاده،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اثرات مهم مراقبت مادرانه آغوشی در نوزادان نارس بهبود در روند وزنگیری آنها است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان حداقل زمان موثر مراقبت کانگرویی در وزنگیری نوزادان خیلی کموزن بود.
روش بررسی: نوزادان نارس با وزن کمتر از g ۱۵۰۰ پس از برطرف شدن بیماری و مشکلات اولیه، قطع مایع وریدی و تغذیه کامل رودهای وارد مطالعه شدند. مراقبت کانگرویی بر حسب تمایل و توانایی هر مادر در بخش مراقبت ویژه در کنار تخت نوزاد انجام میشد. نمونهگیری بهصورت تمامشماری و در دسترس بوده است. متوسط افزایش وزن روزانه در طول دوره انجام مراقبت کانگرویی محاسبه گردید و با وزنگیری قابل انتظار برای همان نوزاد بهمیزان gr/kg/d ۱۵ مقایسه شد. این مقایسه بهتفکیک در سه گروه زمانی (متوسط انجام مراقبت آغوشی روزانه کمتر از ۳۰ دقیقه، ۶۰-۳۰ دقیقه و بیش از ۶۰ دقیقه) در روز انجام شد.
یافتهها: در ۸۷ نوزادی که مراقبت کانگرویی هفت تا ۴۰ روز انجام شده بود متوسط افزایش وزن روزانه gr/kg/d ۱۵/۵۵±۲۶/۶۹ بوده است که ۱۹ مورد کمتر از ۳۰ دقیقه، ۵۴ مورد ۶۰-۳۰ دقیقه و ۱۴ مورد بیش از ۶۰ دقیقه روزانه مراقبت کانگرویی شدند. متوسط افزایش وزن در طول دوره نسبت بهمیزان مورد انتظار در این سه گروه بهترتیب g ۱۲۶/۲۹±۴۰۲/۶۳ در مقابل ۷۴/۲۰±۱۶۷/۲۱ (۰/۰۰۱P<) و g ۱۸۲/۶۰±۳۳۸/۷۹ در مقابل ۶۶/۹۸±۲۲۰/۳۶ (۰/۰۰۱P<) و g ۲۳۶/۰۲±۳۵۲/۱۴ در مقابل ۱۱۲/۲۳±۲۵۹/۹۶ (۰/۰۹P=) بود.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه مراقبت آغوشی حتی کمتر از یک ساعت میتواند در وزنگیری نوزاد نارس موثر باشد.
منیژه جمشیدی، احمد نقیبزاده تهامی، الهام ملکی، وحیدرضا برهانینژاد، حسنیه علیزاده، مهرداد فرخنیا، سلمان دانشی،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقش میزان ید در بدن زنان باردار برای سلامت مادر و نوزاد این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه غلظت ید ادراری در زنان باردار اجرا شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی توصیفی- تحلیلی بین فروردین ۱۳۹۳ تا خرداد ۱۳۹۴ در زنان باردار تحت پوشش واحدهای بهداشتی و درمانی شهرستانهای کرمان و راور انجام شد. معیارهای ورود به این مطالعه بارداری و معیارهای خروج سابقه مصرف داروی خاص در این دوران و مبتلا به بیماری تیرویید و سابقه ابتلا به دیابت و فشار خون بود.
یافتهها: میانگین غلظت ید ادرار در شهرستان راور µg/L ۶۷/۴۱±۲۰۰/۲۱ و در شهرستان کرمان µg/L ۶۱/۱۹±۲۳۸/۷۹ برآورد شد (۰/۰۰۱P<). همچنین بین محل زندگی و غلظت ید ادراری زنان باردار ارتباط معنادار آماری وجود داشت (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: غلظت ید ادراری در زنان باردار شهرستان راور نسبت به شهرستان کرمان پایینتر است، محل زندگی میتواند در ارتباط با غلظت ید ادراری باشد.
رستم زالوند، مهدی یاسری، علیمحمد مصدقراد، مریم تاجور،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی عوامل تعیینکننده مرگ مادران بهمنظور سیاستگذاری علمی و درست برای کاهش مرگ مادران ضروری است. هدف این مطالعه تعیین روند عوامل موثر بر مرگ مادران در ایران و نقش هر یک از این عوامل در بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه کمی از نوع مطالعات طولی است و از اسفند ۱۳۹۶ تا آذر ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابتدا، با انجام یک مرور نظاممند در دنیا، ۳۲ عامل مرتبط با مرگ مادران شناسایی شد. سپس، دادههای مربوط به عوامل شناسایی شده از طریق مراجعه به منابع داخلی مانند وزارت بهداشت و منابع خارجی مانند سایتهای بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد جمعآوری شدند. در نهایت، پس از طی فرآیند آمادهسازی و مدیریت دادهها، ۱۲ شاخص تعیین شد و ارتباط آنها با مرگ مادران با استفاده از مدلهای رگرسیونی بررسی شد.
یافتهها: میزان مرگ مادران در ایران در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی حدود ۸۰% کاهش یافت. افزایش شاخصهای اشتغال، سهم بودجه سلامت و پوشش واکسیناسیون و کاهش میزان باروری کل و سهم پرداختی از جیب منجر به کاهش معنادار مرگ مادران شد. همچنین، عملکردهای سیاسی، شهرنشینی، درآمد سرانه، دسترسی به محیط بهداشتی و امکانات رفاهی رابطه معناداری با کاهش مرگ مادران نشان دادند. تحصیلات و امید به زندگی رابطه معناداری با کاهش مرگ مادران نداشتند.
نتیجهگیری: مرگ مادران در ایران در ربع قرن گذشته کاهش چشمگیری داشت. مرگ مادران افزونبر عوامل فردی و بهداشتی، تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میباشد.
احسان آقایی مقدم، محمدرضا میرزاآقاییان، آزاده سیاری فرد، مرجان کوهنورد، آذین قمری،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات رشد در کودکان مبتلا به بیماری قلبی شایع است. کودکان سندرمیک (سندرم داون) نیز از شیوع بالای اختلالات رشد رنج میبرند. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت رشد کودکان مبتلا به سندرم داون و بیماری مادرزادی قلب کاندید عمل جراحی ترمیمی بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت گذشتهنگر از فروردین ۱۳۹۰ تا فروردین ۱۳۹۶ با بررسی پروندهی همه بیمارانی که در مرکز طبی کودکان، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تحت عمل جراحی قلبی قرار گرفتند، انجام شد. سن، وزن، قد، شاخص وزن برای سن، شاخص وزن برای قد، شاخص قد برای سن، مورتالیتی و میزان بستری در بخش مراقبتهای ویژه در این بیماران ثبت شد.
یافتهها: ۳۵ (۵۱/۵%) بیمار زن و ۳۳ (۴۸/۵%) بیمار مرد بودند. میانگین سن، وزن و قد این کودکان بهترتیب برابر با ۲۴/۹±۲۶/۹ ماه، kg ۹/۱±۴/۹۵ و cm ۱۷/۹۵±۷۹/۵۵ بوده است. میانگین شاخص وزن برای قد، شاخص وزن برای سن و شاخص قد برای سن در این کودکان بهترتیب برابر با ۱/۶۵±۲/۱۸-، ۲/۲۵±۱/۹۵- و ۳/۱۱±۱/۲۲- بود. براساس مقادیر شاخصهای وزن برای سن، وزن برای قد و قد برای سن بهترتیب ۸۵/۳%، ۷۷/۹% و ۷۵% از بیماران درجاتی از سوتغذیه (خفیف تا شدید، شاخص کمتر از ۱-) را داشتند. شایعترین اختلال قلبی مشاهدهشده در این بیماران، نقص دیوارهی بین بطنی (نقص دیوارهی بین بطنی) همراه با هایپرتانسیون شریان پولمونری بوده است.
نتیجهگیری: اختلال تغذیهای در کودکان با سندرم داون و بیماری مادرزادی قلبی، شیوع بالایی داشت.
امیرحسین موحدیان، محمد جهانگیری، مونا نبوتی، محمدرضا شریف، راحله مرادی، زیبا مسیبی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای مادرزادی قلبی، دومین دسته از آنومالیهای شایع در نوزادان را تشکیل میدهند که تشخیص زودهنگام این بیماریها به درمان بهتر آن کمک میکند. در این مطالعه به بررسی فراوانی و علل مشاورههای قلب در نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تمامی ۲۵۰ مشاوره قلب انجامشده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان شهید بهشتی کاشان از فروردین ۱۳۹۲ تا پایان اسفند همان سال مورد بررسی قرار گرفت. دادههایی چون علت درخواست مشاوره، نوع زایمان، سن مادر، نوع ازدواج، سابقهی فامیلی بیماریهای مادرزادی قلبی، داروهای مصرفی مادر، بیماریهای زمینهای مادر، تشخیص نهایی و نیاز به پیگیری بیماران در پرسشنامه طراحی شده ثبت شد.
یافتهها: میانگین سنی نوزادان مشاورهشده، ۵/۱۴±۴/۸۴ روز و با سن بارداری ۳/۶۵±۳۳/۹۳ هفته بود. جنس مرد و زایمان سزارین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. وضعیت و عملکرد قلبی در ۸۴% از نوزادان طبیعی گزارش شد. شایعترین بیماری قلبی تشخیص داده شده نقصهای سپتوم با ۲۷/۵% و باز ماندن مجرای شریانی با ۱۷/۵% بود. ارتباط معناداری بین زایمان زودرس و تشخیص بیماریهای مادرزادی قلبی وجود داشت (۰/۰۰۱P<)، افزونبراین نارسی با سندرم دیسترس تنفسی و بارداری با روشهای کمک باروری مرتبط بود (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: شیوع بالاتر بیماریهای مادرزادی قلبی در پژوهش کنونی در مقایسه با سایر مطالعات، نشاندهندهی این واقعیت است که درخواست مشاوره قلب بر مبنای شک بالینی منجر به شناسایی موارد بیشتری از بیماریهای مادرزادی قلبی میگردد، یعنی ارجاع بهموقع نوزادان نیازمند دریافت مشاوره با شیوع بالاتر تشخیص نواقص قلبی همراه است.
حسن بسکابادی، فاطمه باقری، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تب ناشی از دهیدراتاسیون نوزادی یک مشکل شایع هفته اول زندگی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه مشخصات نوزادان مراجعهکننده با تب ناشی از دهیدراتاسیون و نوزادان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی ۳۲۴ نوزاد شامل ۱۲۰ نوزاد با دمای طبیعی بدن و ۲۰۴ نوزاد دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون مراجعهکننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۸ با روش نمونهگیری آسان انجام شد. نوزادانیکه با دمای بالای بدن مراجعه کردند و درجه حرارت زیر بغل بالاتر یا مساوی درجه حرارت رکتال داشتند و شواهد کلینیکی یا آزمایشگاهی عفونت را نداشتهاند بهعنوان هایپرترمی محسوب شدند (گروه مورد). نوزادانیکه برای معاینه روتین مراجعه کرده یا زردی داشتهاند ولی نیاز به درمان نداشتند بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. مشخصات مادری و نوزادی دو گروه ثبت گردید.
یافتهها: در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون (هایپرترمی)، مقادیر متغیرهای وزن هنگام مراجعه، دفعات و مدت تغذیه، دفعات دفع مدفوع، سن و وزن مادر، کمتر و مقادیر متغیرهای سن مراجعه، وزن هنگام تولد و زمان اولین تغذیه بیشتر بود (۰/۰۵P<). در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون، بیقراری، خشکی مخاطی، فونتانل فرورفته و برجسته، تشنج، آپنه، کاهش هوشیاری، مصرف شیر مادر همراه با دکستروز، ترنجبین، شیرخشت، پوزیشن شیردهی نامناسب، عدم وجود رفلکس خروج شیر، تأخیر در شروع شیردهی، مشکلات پستانی و زردی بیشتر بود.
نتیجهگیری: نوزادان مبتلا به هایپرترمی، بیشتر در معرض خطر کاهش وزن، تأخیر در اولین تغذیه و دفعات کمتر تغذیه و مدت زمان کوتاهتر تغذیه قرار دارند. مشکلات پستان، وضعیت نامناسب شیردهی، عدم وجود رفلکس ترشح شیر، تأخیر در شیردهی، شیردهی کمتر، مصرف شیر مادر با دکستروز، ترنجبین و شیرخشت از عوامل خطر تب ناشی از هایپرترمی میباشند.
آذردخت طباطبایی، نسترن خسروی، منیره منفردی، سارا مینائیان، نجمه سادات عاطفی، حمیده حسنپور، علی بادامچی،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری عفونت بسیار شایع، جدی و مزمن است. طیف متنوعی از اختلالات دستگاه گوارش مانند گاستریت مزمن، بیماری زخم پپتیک، آدنوکارسینوم معده و لنفوم بافت لنفوییدی مخاطی ایجاد میکند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تغذیه با شیرمادر و شیرخشک بر روی کلونیزاسیون هلیکوباکتر پیلوری در دستگاه گوارش شیرخواران ۲ تا ۲۴ ماهه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی در مدت دو سال، از تیر ۱۳۹۵ تا آخر خرداد ۱۳۹۷ در میان ۹۲ کودک مراجعهکننده به بیمارستان علیاصغر دانشگاه علوم پزشکی ایران، انجام شد. ابتدا پرسشنامهای توسط پزشک متخصص نوزادان شامل مشخصات دموگرافیک و بالینی کودکان ثبت گردید. از شیرخواران نمونه مدفوع در طی ۲، ۶، ۱۲ و ۲۴ ماهگی گرفته شد. نوزادان به دو گروه تقسیم شدند، گروه تغذیه با شیرمادر و گروه تغذیه با شیرخشک. از تست آنتیژن هلیکوباکتر پیلوری در مدفوع، برای تشخیص عفونت در گروههای انتخاب شده، استفاده شد.
یافتهها: شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بین نوزادان مورد مطالعه، ۲۸/۳% بود. شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری، در گروه تغذیه با شیرمادر ۲۰% و شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری، در گروه تغذیه با شیرخشک ۴۴% مشاهده شد. تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری و تغذیه کودکان با شیرخشک، ارتباط معناداری مشاهده گردید.
نتیجهگیری: کودکانی که از شیرمادر تغذیه میکردند در مقایسه با کودکانی که از شیرخشک تغذیه میکردند، کمتر به عفونت هلیکوباکتر پیلوری مبتلا شدند.
محبوبه شیرازی، الهام فیضآباد، نسا رجبپور نیکو، فاطمه رحیمی شعرباف، مائده رحمان زاده،
دوره 78، شماره 11 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: برای هر خانم باردار احتمال داشتن فرزندی با اختلالات کروموزومی وجود دارد. اگرچه این احتمال خیلی زیاد نیست، اما با انجام آزمایشهای غربالگری قبل از تولد و توجه به فاکتورهای زمینهای همراه در زن باردار میتوان تا حد زیادی به میزان واقعی این احتمال پی برد. هدف از انجام این مطالعه تعیین عوامل پیشگوییکنندهی تست غربالگری مثبت سه ماهه اول بارداری میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد-شاهدی بود. زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه پریناتال بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1396 تا اسفند 1398 که دارای نتیجه مثبت غربالگری سه ماهه اول بودند بهعنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و از سایر افراد (زنان باردار با تست غربالگری منفی سه ماههی اول بارداری در بازهی زمانی مطالعه) به روش تصادفیسازی سیستماتیک گروه کنترل انتخاب شدند.
یافتهها: در مجموع 960 زن باردار (760 کنترل و 200 مورد) در این مطالعه شرکت کردند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که سن مادر (001/0P<) و تعداد بارداریها در گروه مورد بهطور معناداری (001/0P<) بالاتر میباشد. همچنین داشتن سابقهی سقط (001/0P<)، داشتن سابقه نازایی (001/0P<) و داشتن کمکاری تیرویید (030/0P=) در زنان باردار گروه مورد بهطور معناداری دارای فراوانی بیشتری میباشد. فراوانی نوزاد با نارسایی رشد داخل رحمی (003/0P=) و بستری نوزاد (001/0P<) نیز در گروه مورد به طور معناداری بالاتر بود.
نتیجهگیری: با وجود پیشرفتهای اخیر در حوزهی پریناتال، همچنان دقت آزمایشهای غربالگری ممکن است بسته به سن مادر و سایر خصوصیات موجود متفاوت باشد. از اینرو، بهنظر میرسد در کنار نتایج تست غربالگری، توجه به ویژگیهای پیشزمینه مادر نیز مهم است.
سیده زهره جلالی، صدرالدین مهدیپور، رضا شرفی، فریبرز ترکیپور، آفاق حسنزاده راد، بابک مقتدر، مرجانه زرکش،
دوره 79، شماره 10 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات بالینی در نوزادان نارس و با وزن خیلی پایین این است که چه حجم شیری برای نوزاد شروع شده و به چه اندازهای افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه پیامدهای تغذیه رودهای با سرعت پیشرفت سریع و آهسته در نوزادان نارس بستری در بیمارستان الزهرای رشت میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 62 نوزاد نارس با سن کمتر از 35 هفته و وزن 1000 تا g 2000 بهطور تصادفی ساده در دو گروه مداخله و غیرمداخله در بیمارستان الزهرای رشت از اردیبهشت 1394 تا اردیبهشت 1395 تقسیم شدند. مداخله شامل تغذیه نوزادان با شیر مادر یا فرمولا با سرعت پیشرفت سریع (cc/kg/day 30) میباشد که با روش مرسوم یعنی تغذیه با سرعت پیشرفت آهسته (cc/kg/day 20) مقایسه شده است. تحلیل دادهها با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد.
یافتهها: در بررسی 31 نوزاد در هر گروه، نوزادانی که در گروه مداخله بودند زودتر به به حجم شیر کامل (cc/kg/day 150) دست یافتند (34/1±06/6 روز در مقابل 39/2±45/9 روز)، سریعتر به وزن تولد برگشتند (57/3±89/9 روز در مقابل 46/6±9/12 روز)، زمان کمتری نیازمند مایعات وریدی بودند (61/1±10/5 روز در مقابل 81/3±86/8 روز) و مدت زمان کوتاهتری در بیمارستان بستری بودند (03/4±97/9 روز در مقابل 13/9±87/16 روز).
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد که تغذیه با سرعت رودهای پیشرفته (cc/kg/day 30) باعث کم شدن زمان باز بودن راه وریدی، مدت بستری در بیمارستان و ترخیص زودتر از بیمارستان میشود و در عین حال با عارضه جدی نیز همراه نمیباشد.
ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت میباشد که در رکتوواژینال کلونیزه میشود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS میباشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله میباشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی میشود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام میشود. درایران درمان براساس ریسک فاکتورها انجام میشود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعهای نتایج بهدست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونههای ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونههای شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافتهها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتیبیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجهگیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، بهطور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. بهدلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه میگردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسبتری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.
علیرضا احمدی، محمد رضا صبری، زهره سادات نوابی، مهدی قادریان، بهار دهقان،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی مادرزادی، از شایعترین ناهنجاریهای مادرزادی میباشند. مهمترین تستهای تشخیصی جهت شناسایی نوزادان با بیماریهای قلبی مادرزادی شامل اکوکاردیوگرافی جنین در دوران بارداری و انجام معاینات فیزیکی پس از تولد میباشند. غربالگری پالس اکسیمتری بهطور بالقوه میتواند در تشخیص زودرس بیماریهای قلبی مادرزادی شدید موثر باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تکاملی چند مرحلهای است که بهمدت 12 ماه از اسفند سال 1399 تا اسفند سال1400 در مرکز تحقیقات قلب کودکان واقع در پژوهشکده قلب و عروق اصفهان انجام شد. پس از شناسایی موضوع و اهداف مطالعه، سوالات پژوهشی بهروش PICO طراحی شد. پس از انجام جستوجوهای نظاممند،کیفیت راهنماهای بالینی با استفاده از ابزار AGREE و توسط کمیتهای متشکل از صاحبنظران و متخصصین قلب کودکان و نوزادان مورد بررسی قرار گرفت. براساس نظر متخصصان از تعداد شش راهنمای بالینی تشخیص زودرس بیماریهای قلبی مادرزادی شدید در نوزادان بدو تولد بهوسیله پالس اکسیمتری، کیفیت یک راهنمای بالینی مطلوب ارزیابی شد. سرانجام پیشنویس راهنما با استفاده از روش دلفی و پنل متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پس از برگزاری جلسات پنل متخصصین و توافق بین اعضای نسخه نهایی راهنما تدوین گردید.
یافتهها: معیارهای عملکرد بالینی مربوط به غربالگری نوزادان بهوسیله پالس اکسیمتری در بدو تولد براساس شواهد موجود و شرایط بهداشتی تعیین و در قالب 28 توصیه در شش بخش تدوین شد.
نتیجهگیری: پزشکان، پرستاران و ماماها میتوانند از توصیههای این راهنمای بالینی جهت تشخیص زودرس و ارجاع نوزادان با بیماریهای قلبی مادرزادی شدید استفاده کنند.
حسن بسکابادی، نفیسه پوربدخشان، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای مادر از جمله دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بارداری با عوارض جنینی و نوزادی همراه میباشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، مقایسه پیشآگهی نوزادی در بیماریهای مادر میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که روی 600 نوزاد پرهترم با مادران مبتلا به دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. این مطالعه از فروردین 1394 تا اردیبهشت 1400 و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات در این مطالعه، چکلیست پژوهشگر ساخت شامل مشخصات نوزادی (سن حاملگی، نمره آپگار دقیقه اول، نمره آپگار دقیقه پنجم) و مادری (نوع زایمان، مراقبتهای بارداری، پارگی زودرس کیسه آب) بود. پیشآگهی نوزادی در زمان تولد مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Kolmogorov-Smirnov و Chi-square انجام شده است.
یافتهها: نوزادان دارای مادران مبتلا به صرع، کمترین نمره آپگار دقیقه اول و کمترین سن حاملگی و نوزادان دارای مادران مبتلا به دیابت، کمترین نمره آپگار دقیقه پنجم را داشتند. مادران مبتلا به هایپوتیرویید، بیشترین میزان پارگی زودرس کیسه آب و مادران مبتلا به هایپرتانسیون و پرهاکلامپسی، بیشترین موارد زایمان سزارین را داشتند.
نتیجهگیری: بیماریهای مادر شامل دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع، پیشآگهی نوزادان را از نظر شدت نارسی، پارگی زودرس کیسه آب، نوع زایمان، نمره آپگار دقیقه اول و نمره آپگار دقیقه پنجم تحت تأثیر قرار میدهد. لذا کنترل و درمان مناسب این موارد از بیماریهای مادر ممکن است پیشآگهی نوزادی را بهبود دهد.
زینب خزاعیشیر، کبری میرزاخانی، گلناز سادات احمدینژاد، سیده فاطمه نادری، ناهید جهانی شوراب،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ایران در سنین سه و شش ماهگی بهترتیب برابر با 44% و 27% برآورد شده است که همچنان با شاخص مطلوب سازمان جهانی بهداشت تا سال 2030 (70% در شش ماه اول) فاصله دارد. بههمینمنظور پایش مراکز مشاوره شیردهی که با هدف ارتقا شیردهی و حمایت مادرانی که دچار مشکلات شیردهی شدهاند راهاندازی شده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشتهنگر میباشد و در آن کلیه مادران ارجاعشده حایز شرایط پژوهش به مرکز بهداشتی و درمانی شماره دو شهر مشهد در بازه زمانی فروردین تا اسفند 1399 موردبررسی قرار گرفتند. این مرکز بهداشت دارای دو کلینیک مشاوره شیردهی فعال میباشد و جمعآوری اطلاعات براساس مستندات ثبت شده در دفاتر و رایانه میباشد. بنابراین نمونهگیری سرشماری انجام شد. دادهها با استفاده از SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و در سطح معناداری کمتر از 05/0 آنالیز میگردند.
یافتهها: در 8/42% موارد مادران تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر را پیش از مراجعه آغاز کرده بودند و در 1/28% هنگام مراجعه به کلینیکهای مشاوره شیر، تغذیه نوزاد تنها شیرخشک گزارش گردید. پس از مشاورههای شیردهی و پیگیریهای انجام شده در پایان شش ماهگی، میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در 1/34% (12% افزایش نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر به 8/27% (کاهش 22% نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه با شیرخشک بهتنهایی بهمیزان 5/36% (افزایش4/8% نسبت به بدو مراجعه) محاسبه شد.
نتیجهگیری: نقش مثبت مرکز مشاوره شیر مادر در کاهش موارد تغذیه مصنوعی محرز است و توصیه میگردد که دستورالعمل مدون براساس چالشهای موجود در شیردهی برای مشاوره شیر مادر در ماه اول پس از زایمان تهیه گردد.
آبنوس مختاری، زهرا هنرور، نسیم شهنوازی،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی، تعیین رابطه سطح سرمی چربی مادران باردار و وزن موقع تولد جنین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش توصیفی-مقطعی حاضر از فروردین تا اسفند 1398 روی 170 زن باردار مراجعهکننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد و متغیرهای مورد نظر در طول بارداری (سن، BMI، وزن و دفعات حاملگی و میزان افزایش وزن در بارداری و پروفایل لیپید و قندخون) اندازهگیری گردید و نتایج با استفاده از SPSS software, version 20 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که سطح خونی تریگلیسیرید و کلسترول با وزن موقع تولد نوزاد ارتباط دارند. با افزایش تعداد دفعات حاملگی (001/0P=) و افزایش تعداد نوزاد زنده (001/0P=) وزن موقع تولد نوزاد افزایش مییابد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که با افزایش کلسترول و تریگلیسیرید خون مادر باردار، وزن موقع تولد نوزاد افزایش مییابد. همچنین افزایش HDL و LDL خون مادر باردار باعث افزایش وزن موقع تولد نوزاد نمیشود. پیشنهاد میشود مطالعه با حجم نمونه بزرگتر جهت بررسی همه فاکتورهای موثر در وزن نوزاد انجام شود.
مریم رزاقیآذر، مینا سپهران، بهاره لسانی گویا،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کمکاری مادرزادی تیرویید یکی از شایعترین علل قابلپیشگیری عقبافتادگی ذهنی در دنیا است. این مطالعه با هدف بررسی حساسیت و ویژگی آزمایش غربالگری با کاغذ فیلتر در تشخیص کمکاری مادرزادی تیرویید انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی و از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد که برروی اطلاعات مربوط به 2739 نوزاد که در طول برنامه غربالگری کمکاری مادرزادی تیرویید در طی سالهای 1393-1390 در مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران (غرب تهران) فراخوان شده بودند، انجام شد. دادهها پس از جمعآوری وارد SPSS software, version 21 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) شد. از منحنی (Receiver operating characteristic, ROC) جهت تعیین TSH cut off point (حدتمایز TSH) با نمونهگیری روی کاغذ فیلتر و تعیین حساسیت و ویژگی آن استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه میزان فراخوان 4/5% و شیوع هایپوتیروییدی سه در 1000 نوزاد بود. در میان نوزادان هایپوتیرویید 1/51% پسر و 9/48% دختر بودند که تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. بین ابتلا به بیماری و میانگین سطح TSH غربالگری در فصلهای مختلف، تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. شدت همبستگی بین سطح TSH سرم و TSH کاغذ فیلتر با ضریب همبستگی (379/0r=) در حد متوسط بود و از نظر آماری معنادار بود (05/0P<). براساس منحنی ROC، نقطه برش تعیینشده جهت فراخوان mIU/L 5/6 با حساسیت (777/0-771/0)5/77 و ویژگی (585/0-575/0)58% و سطح زیر منحنی 74/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای مطالعه با توجه به حساسیت و ویژگی کیتهای موجود در کشور و اهمیت تشخیص زودرس نوزادان با هایپوتیروییدی مادرزادی، Cut off point فعلی منطقی و قابلقبول است.
ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، سارا مینائیان، مرتضی حقیقی حسنآباد،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیتومگالوویروس (CMV) شایعترین علت عفونتهای مادرزادی در جهان بوده که بهدلیل بروز و نمود دیرهنگام عوارض بیماری و محدودیت زمانی تشخیص عفونت به سه هفته آغازین پس از تولد، متاسفانه غالبا شناسایی نمیشود. خوشبختانه اخیرا زمینه تشخیص عفونت از طریق نمونههای خون موجود برروی کارتهای گوتری نوزادان فراهم شده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع عفونت در نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه و نیز ارزیابی قابلیت تشخیصی کارت گوتری اجرا گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و در فاصله زمانی فروردین تا شهریور سال 1396، نمونههای کارتهای گوتری نوزادان بستری در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران جمعآوری و سپس جهت استخراج DNA ویروسی و ردیابی آن از روشهای شوک حرارتی و Nested-PCR استفاده گردید. تایید نهایی نتایج نیز با آزمایش نمونههای ادراری بهروش کمی صورت پذیرفت.
یافتهها: از مجموع 63 نوزاد بررسی شده، هشت مورد ابتلا به عفونت مادرزادی سیتومگالوویروس مشاهده گردید (7/12%). میزان ابتلا در نوزادان دارای علایم اختصاصی عفونت به شکل معناداری بیشتر از دیگر نوزادان بود (02/0P=). همچنین مقایسه نتایج بهدست آمده براساس نمونه و روش انتخابی با نمونه و روش تشخیصی استاندارد، مشابهت 100% نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به قابلیت پیشگیری از بروز برخی عوارض بلندمدت بیماری بهکمک دارو و انجام مداخلات، شناسایی عفونت در نوزادان و بهویژه موارد بستری در بیمارستان مکررا توصیه شده است. در این راستا استفاده از توان بالقوه نظام غربالگری موجود در تامین گستره وسیعی از نمونههای در دسترس و ارزان، پیشنهاد میگردد.
پریسا عبدی، زکیه واحدیان، عاطفه دهقانی، مونا صفیزاده، الیاس خلیلیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
کاتاراکت کودکان یکی از علل اصلی نابینایی در دوران کودکی است. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2001، کاتاراکت مادرزادی مسئول حدود 20%-5 موارد نابینایی اطفال در جهان براساس مناطق جغرافیایی مختلف میباشد. کاتاراکت در کودکان میتواند بهصورت یکطرفه یا دوطرفه، مادرزادی یا اکتسابی، با الگوهای ارثی خاص یا بهصورت اسپورادیک ظاهر شود. علاوهبراین، این وضعیت میتواند پایدار یا پیشرونده باشد. آب مروارید مادرزادی میتواند با بیماریهای سیستمیک خاصی همراه باشد، یا ممکن است در چشم یک کودک سالم رخ دهد. کاتاراکت درماننشده در کودکان منجر به بار اجتماعی، اقتصادی و عاطفی فوقالعادهای برای کودک، خانواده و جامعه میشود. نابینایی مربوط به کاتاراکت کودکان را میتوان با شناسایی زودهنگام و مدیریت مناسب درمان کرد. مدیریت آب مروارید کودکان یک چالش است. افزایش مشکلات حین عمل نسبت به بزرگسالان، تمایل به افزایش التهاب پس از عمل، همراهی با عوارضی مانند گلوکوم آفاکی و عروق جنینی پایا، تغییر وضعیت انکساری چشم، و تمایل به ایجاد آمبلیوپی، همگی باعث پیچیدگی دستیابی به بینایی خوب میشوند. جراحی کاتاراکت اطفال طی سالها تکامل یافته است و با بهبود دانش درمورد شیفت میوپی و رشد محوری، نتایج این بیماران قابلپیشبینیتر شده است. نتایج مطلوب نهتنها به جراحی موثر، بلکه به مراقبتهای دقیق پس از عمل و توانبخشی بینایی نیز بستگی دارد. ازاینرو، این تلاش ترکیبی والدین، جراحان، متخصصان بیهوشی، متخصصان اطفال و اپتومتریستها است که میتواند تفاوت را ایجاد کند.
محمد مهدی باقری، فهیمه صادقی زرندی،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی مادرزادی بهعنوان یکی از شایعترین اختلالات در نوزادان، از علل اصلی مرگ پری ناتال و همچنین یکی از علل ایجاد دیسترس تنفسی در نوزادان تازه متولدشده هستند. هدف مطالعه حاضر، تعیین فراوانی بیماریهای قلبی مادرزادی در بین نوزادان ترم با دیسترس تنفسی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر از نوع گذشتهنگر بود که به بررسی بیماریهای قلبی مادرزادی در 145 نوزاد بستری در بخش NICU بیمارستان افضلیپور کرمان پرداخت. این نوزادان از اول فروردین 1391 تا پایان اسفند 1393 بهعلت دیسترس تنفسی در NICU بستری شده بودند. اطلاعات مربوط به بیماران از پرونده آنها استخراج و در چک لیست جمعآوری دادهها ثبت شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از SPSS software, version 20 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: شیوع بیماریهای قلبی مادرزادی در بیماران مبتلا به دیسترس تنفسی 83/84% بود. بیشترین نوزادان مبتلا به بیماریهای قلبی مادرزادی، پسر بودند (67/66%). بیش از 69% نوزادان به روش سزارین متولد شده بودند و بیشترین تعداد آنها تحت درمان طبی قرار داشتند (37/85%). بین سرانجام بیمار و بیماریهای قلبی مادرزادی اختلاف معناداری وجود داشت (018/0=P). از نظر شیوع بیماریهای قلبی مادرزادی ASD ببیشترین میزان شیوع را داشت (48/14%).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای بیماریهای قلبی مادرزادی در کودکان ترم مبتلا به دیسترس تنفسی، تمامی نوزادان ترم با علایم دیسترس تنفسی نیاز به بررسیهای قلبی، بهخصوص اکوکاردیوگرافی برای تشخیص علت دارند. همچنین با توجه به بالا بودن مرگومیر نوزادان مبتلا به بیماریهای قلبی مادرزادی با علایم دیسترس تنفسی، نیاز به مراقبتهای بیشتر، دقیقتر و کاملتر این نوزادان پیشنهاد میشود.
لیدا سعید، نیوشا بهمنپور، ربابه حسینیسادات، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر نتیجه بارداری، شاخص توده بدنی اولیه و مقدار وزنگیری دوران بارداری است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین BMI اولیه مادر و افزایش وزن دوران بارداری با پیامدهای بارداری بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از شهریور 1400 تا شهریور 1401، روی 455 زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان افضلیپور کرمان انجام شد. برای گردآوری دادهها، وزن اولیه مادر، قد مادر، میزان افزایش وزن طی بارداری و BMI محاسبه و به چهار طبقه پایینتر از نرمال، نرمال، اضافه وزن و چاق تقسیم شد. عوارض مادری-جنینی در فرم ثبت اطلاعات درج شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، تحلیلی و SPSS software, version 24 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن زنان 82/6±56/27 سال بود. BMI بیش از 40% آنها (4/44%)، نرمال (26-8/19) و بیش از 45% آنها دارای اضافه وزن 5/11-16 بودند (5/45%). بین BMI اولیه با افزایش وزن دوران بارداری (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و وزن نوزادان (019/0=P) ارتباط معناداری وجود داشت. بین افزایش وزن دوران بارداری با زایمان زودرس (001/0=P)، زایمان طبیعی (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و آپگار نوزادان (001/0=P) نیز ارتباط معناداری دیده شد.
نتیجهگیری: بالا بودن BMI مادر و افزایش وزن دوران بارداری میتوانند موجب عوارضی در مادر و جنین شوند. بنابراین، مراقبتهای دوران بارداری باید با دقت بیشتری انجام شوند و ارایهدهندگان مراقبتهای خدمات سلامت، باید مادرانی را که BMI غیرطبیعی و افزایش وزن بارداری نامناسب دارند در گروه پرخطر و تحت مراقبت خاص قرار دهند تا عوارض مادری و جنینی به حداقل برسد.