جستجو در مقالات منتشر شده


39 نتیجه برای حقی

کتایون کنگرلو حقیقی، شهربانو عریان، محمدرضا زرین دست، محمد ناصحی،
دوره 74، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه، توانایی ذخیره و فراخوانی اطلاعات یادگرفته شده است. اضطراب، پاسخ موجود به عامل تهدید کننده است که می‌تواند همئوستاز را دچار اختلال نماید. هدف این مطالعه بررسی اثر سیستم کانابینرژیک بر حافظه و اضطراب در هسته قاعده‌ای- جانبی آمیگدال و تداخل آن با سیستم گابانرژیک در روش ماز به‌علاوه مرتفع بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی در آزمایشگاه حیوانی برای پژوهش روی موش سوری و موش صحرایی به کمک دستگاه استریوتاکسی پژوهشکده علوم شناختی در فاصله زمانی مهرماه 1392 تا دی‌ماه 1393 بر روی موش‌های کانول‌گذاری شده، انجام گرفت. پس از یک هفته استراحت دوزهای مختلف آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید و آگونیست باکلوفن و آنتاگونیست فاکلوفن انتخابی گیرنده B گابانرژیک به صورت تزریق داخل هسته قاعده‌ای- جانبی آمیگدال تجویز شد. درصد ورود به بازوی باز و درصد زمان حضور در بازوی باز و فعالیت حرکتی اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید در دوز بالا خاصیت تخریب حافظه اکتسابی و ضد اضطرابی داشت ولی تجویز دوزهای بالای باکلوفن موجب تخریب حافظه شد ولی بر اضطراب اثری نداشت و دوزهای بالای فاکلوفن موجب بهبود حافظه شد ولی بر اضطراب اثری نداشت. در حالیکه تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید همراه با باکلوفن موجب تخریب بیشتر حافظه ولی اثر اضطراب‌زدایی داشت و تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید همراه با فاکلوفن موجب بهبود حافظه گشت ولی بر اضطراب تاثیری نداشت.

نتیجه‌گیری: گیرنده‌های پیش‌سیناسپی کانابینوییدی CB1 منجر به مهار ترشح بسیاری از نوروترانسمیترها، مانند گابا می‌شود. به نظر می‌رسد که آگونیست گابا توانسته جایگزین نوروترانسمیترهای مهارشده توسط آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید شده باشد.


زهرا کمالی سروستانی، علیرضا داسدار، ستاره آقا کوچک افشاری، محسن گرامی شعار، سید جمال هاشمی، رضا پاکزاد، پگاه آردی، علیرضا عبدالهی، محمدتقی حقی آشتیانی، شهرام محمودی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپورهای قارچی از بیوآئروسل‌های مهم موجود در محیط بیمارستان‌ها و علت عفونت‌های بیمارستانی در حال ظهور هستند. عفونت‌های بیمارستانی باعث مرگ و میر قابل توجهی شده و از طرفی بار مالی زیادی در سیستم بهداشت و درمان کشور در پی خواهند داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نوع و میزان قارچ‌های موجود در هوای بخش‌های منتخب بیمارستانی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر به مدت شش ماه از تیر تا آذر ۱۳۹۵ با استفاده از روش پلیت‌گذاری در ۲۰ بخش منتخب بیمارستانهای امام‌خمینی (ره) و مرکز طبی تهران انجام شد. شناسایی قارچ‌های رشته‌ای با استفاده از مشخصات مورفولوژی ماکروسکوپی کلنی‌ها و ساختارهای میکروسکوپی در کشت بر روی لام (Slide culture) صورت گرفت. برای قارچ‌های مخمری از کشت بر روی محیط کروم گار کاندیدا استفاده گردید و شناسایی ایزوله‌های ناشناس به روش تعیین توالی ناحیه ژنی 
ITS1-5.8 S-ITS2  از DNA ریبوزومال صورت گرفت.
یافته‌ها: در مجموع تعداد ۲۰۲ کلنی قارچی به دست آمد. گونه‌های کلادوسپوریوم، پنی‌سیلیوم و آسپرژیلوس به‌ترتیب شایعترین عوامل جدا شده در این مطالعه بودند. بخش عفونی بیمارستان امام‌خمینی (ره) و همچنین بخش‌های اورژانس و اورولوژی در مرکز طبی کودکان بیشترین آلودگی را داشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه میزان آلودگی قارچی هوا در دو مرکز آموزشی- درمانی تحت بررسی متفاوت بوده و به‌طور کلی هوای بخش‌های مرکز طبی کودکان آلودگی قارچی کمتری داشت. همچنین میزان و نوع قارچ‌های جدا شده در هر بخش و هر بیمارستان متفاوت بود. بنابراین انجام بررسی‌های دوره‌ای و بهبود سیستم‌های تهویه به‌ویژه در بخش‌های نگهداری بیماران مستعد به‌منظور کنترل و حذف این عوامل می‌تواند مفید واقع شود.

مجید محمد شاهی، سید احمد حسینی، بیژن حلی، محمد حسین حقیقی‌زاده، محمد ابوالفتحی،
دوره 75، شماره 6 - ( شهریور 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت خواب ممکن است به‌طور مستقیم با سطح سرمی ویتامین D مرتبط باشد. هدف این مطالعه اثر مکمل ویتامین D بر امتیاز و کیفیت خواب افراد ۲۰ تا ۵۰ سال مبتلا به اختلال خواب بود.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور (Double blind) مداخله‌ای بود که در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، بیمارستان گلستان از آبان تا بهمن ماه ۱۳۹۴، بر روی ۸۹ فرد مبتلا به اختلال خواب بر اساس شاخص خواب پیتزبورگ انجام گردید. افراد واجد شرایط با روش آسان انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه مداخله (۴۴ نفر) و گروه کنترل (۴۵ نفر) تخصیص شدند. ابتدا و انتهای مطالعه، پرسشنامه اختلال خواب پیتزبورگ، پرسشنامه بین‌المللی فعالیت فیزیکی، پرسشنامه داده‌های عمومی، زمان در معرض آفتاب بودن، سطح سرمی ویتامین D، زمان چرت زدن روزانه، یادآمد خوراک سه روزه، برای همه افراد ثبت و ارزیابی شد. گروه مداخله هر دو هفته یک کپسول ۵۰۰۰۰ واحد بینالمللی ویتامین D و گروه دارونما هر دو هفته یک کپسول پلاسبو به مدت هشت هفته دریافت نمودند.
یافته‌ها: میانگین نمره اختلال خواب در گروه آزمون پیش و پس از مداخله به‌ترتیب ۲/۴۴±۹/۴۵، ۲/۹۷±۶/۷۵ (۰/۰۰۱P=) و در گروه دارونما ۳/۱۴±۱۰/۵۱، ۳/۰۴±۹/۷۳ (۰/۱۸=P) تعیین شد. در انتهای مطالعه امتیاز خواب (بر اساس پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ) در گروه دریافت کننده ویتامین D نسبت به دارونما کاهش معناداری یافت (۰/۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مکمل یاری با ویتامین D در افراد بالغ مبتلا به اختلال خواب، کیفیت خواب (بر اساس پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ) را بهبود می بخشد.

سحر ملزمی، ناهید بلبل‌حقیقی، محبوبه صدیقی، محبوبه هادی‌زاده بزاز، غلامحسن واعظی،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ریتالین خواصی شبیه آمفتامین‌ها داشته و از این‌رو به‌صورت خودسرانه مصرف می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر ریتالین بر هیستولوژی کبد و برخی آنزیم‌های کبدی در موش‌های سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در شهریور ماه سال ۱۳۹۴ که در دانشگاه آزاد دامغان انجام گرفت ۸۰ سر موش رت نر را به هشت گروه ده‌تایی شامل: گروه کنترل که شامل موش‌های سالم و گروه تجربی ۱ و ۲ و ۳ (سالم+ریتالین) که ریتالین را به‌ترتیب با دوز ۲/۵، ۵، mg/kg ۱۰ به‌صورت گاواژ دریافت کردند و همچنین گروه شاهد (دیابتی) و گروه تجربی ۴، ۵ و ۶ (دیابتی+ریتالین) پس از گذشت دو ماه از دیابتی شدن ریتالین را با دوزهای ۲/۵، ۵ و mg/kg ۱۰ به‌صورت گاواژ روزانه تا ۳۰ روز دریافت کردند. پس از پایان روز مقرر موش‌ها بیهوش شدند و پس از خونگیری از قلب، از کبد نیز نمونه‌گیری انجام شد و نمونه‌ها تحویل آزمایشگاه گردید.
یافته‌ها: کاهش معناداری در میزان آلبومین گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل (P=۰/۰۳) و همچنین افزایش معناداری در میزان آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در تمامی گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل (P=۰/۰۰۱) مشاهده گردید. در گروه (دیابتی+ریتالین) ستون‌های هپاتوسیت‌ها نسبت به کنترل فاقد نظم می‌باشند.
نتیجه‌گیری: مصرف خوراکی ریتالین باعث بر هم زدن تعادل آنزیم‌های کبدی موش‌ها گردید و در گروه‌های تجربی هرچه دوز دارو افزایش یافت میزان آنزیم‌های کبدی نیز نسبت به گروه دیابتی افزایش یافت و درجات شدیدی از تغییرات بافتی در گروه (دیابتی+ریتالین) مشاهده گردید.

فاطمه حیدری، محمد حسین حقیقی‌زاده، غلامعباس کایدانی، نگار کریمی بیرگانی،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون چاقی و افزایش شانس ابتلا به کم‌خونی فقر آهن در این افراد، مطالعه‌ی حاضر به بررسی ارتباط بین کمبود آهن با چاقی و التهاب ناشی از آن در دختران دانشجو پرداخت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی-توصیفی از اردیبهشت تا اسفندماه سال ۱۳۹۵ در دانشگاه علوم پزشکی اهواز بر روی ۱۷۰ دانشجوی دختر که به‌روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای انتخاب شده بودند، انجام پذیرفت. سن ۳۵-۱۸ سال، داشتن سیکل قاعدگی منظم، عدم پیروی از رژیم خاص و مصرف نکردن هر نوع دارو یا مکمل رژیمی تأثیرگذار بر وضعیت آهن از شاخص‌های ورود به مطالعه بودند. اطلاعات عمومی و پرسشنامه‌ی فعالیت بدنی تکمیل و به منظور دریافت داده‌های مربوط به میزان دریافت غذایی، از پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک استفاده گردید. نماگرهای آنتروپومتریک شامل وزن، قد، شاخص توده بدن، دور کمر به دور لگن و درصد چربی بدن اندازه‌گیری گردید. سپس شاخص‏های بیوشیمیایی مانند آهن، هموگلوبین، هماتوکریت، ترانسفرین، ظرفیت تام اتصال به آهن، فریتین و hs-CRP افراد نیز اندازه‏گیری شد.
یافته‌ها: سطح آهن سرم و غلظت هموگلوبین، ارتباط منفی معنا‏داری با نمایه‌ی توده بدن و غلظت hs-CRP داشت (به‌ترتیب ۰/۰۲۶=P و ۰/۰۱=P). ارتباط سطوح ترانسفرین و ظرفیت تام متصل شونده به آهن با شاخص دور کمر به دور لگن، مثبت و معنادار بود (به‌ترتیب ۰/۰۴۰=P و ۰/۰۳۴=P). همچنین ارتباط مثبت معنا‏داری بین چاقی و سطوح    hs-CRP مشاهده شد (۰/۰۱۴=P). بین سایر فاکتورها با تعاریف و درجات مختلف چاقی ارتباط معنا‏داری یافت نشد.
نتیجه‌گیری: چاقی و التهاب مزمن ناشی از آن، صرف‌نظر از دریافت غذایی آهن، می‏تواند در ایجاد کمبود آهن نقش داشته باشد.

سپیده حقی‌فر، یاسمن جمشیدی نائینی، محمد اسماعیل اکبری، مرتضی عبداللهی، مهدی شادنوش، مرجان عجمی، سید حسین داودی،
دوره 76، شماره 8 - ( آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سن متوسط ابتلا به سرطان پستان در زنان ایرانی حداقل ۱۰ سال کمتر از کشورهای توسعه یافته می‌باشد و بروز این بیماری در زنان ایرانی رو به افزایش است. رژیم‌های غذایی متنوع می‌توانند در ایجاد محافظت در برابر بیماری‌های مزمن نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط امتیاز تنوع رژیمی و خطر ابتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه‌ی مورد-شاهدی، از اردیبهشت تا بهمن ۱۳۹۴ با ۲۹۸ شرکت‌کننده شامل ۱۴۹ مورد سرطان پستان و ۱۴۹ زن به ظاهر سالم در بیمارستان شهدا، تهران انجام گرفت. داده‌های فردی، تن‌سنجی و فعالیت فیزیکی افراد شرکت‌کننده گردآوری و پرسشنامه‌ی معتبر بسامد خوراک شامل ۱۶۸ ماده غذایی تکمیل شد. انرژی دریافتی با استفاده از Nutritionist 4 software (First Databank Inc., Hearst Corp., San Bruno, CA, USA) و امتیاز تنوع رژیمی برای هر فرد محاسبه و نسبت شانس با فاصله اطمینان ۹۵% برای ارزیابی ارتباط خطر ابتلا به سرطان پستان و سهک‌های امتیاز تنوع رژیمی ارزیابی شد.
یافته‌ها: افراد دو گروه از نظر وزن، قد و نمایه توده بدنی فاقد تفاوت معنادار بودند، ولی دریافت روزانه‌ی انرژی تفاوت معناداری نشان دادند (۰/۰۰۱>P). پس از تعدیل اثر مخدوشگرها افرادی که در سهک سوم امتیاز تنوع رژیمی بودند نسبت به سهک اول ۸۶% شانس کمتری برای ابتلا به سرطان پستان داشتند (۰/۳۱-۰/۰۶=۹۵
% CI، ۰/۱۴OR=). در بررسی امتیاز تنوع رژیمی گروه‌های غذایی، ارتباط معکوس با خطر ابتلا به سرطان پستان برای گروه‌های میوه‌ها و شیر و لبنیات به‌دست آمد (۰/۰۰۱>P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه امتیاز تنوع رژیمی با کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در ارتباط می‌باشد.

عبدالرضا استقامتی، علی بادامچی، مهری نقدعلیپور، محمود فرامرزی، مرتضی حقیقی حسن‌آبادی، آذردخت طباطبایی،
دوره 76، شماره 8 - ( آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های منتقله جنسی از مهمترین و شایعترین انواع عفونت‌های انسانی است. اوره آپلاسما و مایکوپلاسما باکتری‌هایی هستند که در ایجاد اورتریت‌های غیرگونوکوکی و سایر اختلالات دستگاه ادراری- تناسلی مانند عفونت گردن رحم و بیماری التهابی لگن و ناباروری نقش مهمی دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و مایکوپلاسما ژنیتالیوم و ارزیابی عوامل خطر، مرتبط با عفونت در زنان باردار در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- مقطعی، در مدت هشت ماه در سال ۱۳۹۴ (از اردیبهشت تا آذر ماه)، نمونه‌های ادرار از ۱۹۴ زن باردار مراجعه‌کننده به بخش زنان بیمارستان رسول اکرم (ص) در شهر تهران جمع‌آوری شد و نمونه‌ها با رعایت شرایط استریل به آزمایشگاه مرکز تحقیقات بیماری‌های عفونی کودکان بیمارستان رسول اکرم (ص) دانشگاه علوم پزشکی ایران ارسال شد و DNA از رسوب ادراری استخراج گردید و با روش PCR برای تشخیص عفونت مایکوپلاسمایی قرار گرفت.
یافته‌ها: فراوانی ادراری مایکوپلاسما ژنیتالیوم، اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و عفونت همزمان هر دو ارگانیسم به ترتیب ۵/۶% و ۱۱/۲% و ۲/۶% بود و بین ابتلا به عفونت مایکوپلاسما ژنیتالیوم و ابتلا به عفونت اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم، ارتباط معنادار آماری دیده شد. سابقه مثبت سقط جنین با افزایش ابتلا به هر دو عفونت ارتباط آماری معنادار داشت. با افزایش سن بارداری فراوانی مایکوپلاسما ژنیتالیوم کمتر شد. همچنین سابقه بیماری‌های منتقله جنسی با ابتلا به اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم رابطه داشت.
نتیجه‌گیری: وجود ارگانیسم‌های اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در زنان باردار، یکی از علل سقط جنین بود.

مجید رضوانی، سهیل فلاح پور، امیر حسین حقیر، طیب رمیم،
دوره 79، شماره 3 - ( خرداد 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اسکولیوز‌دژنراتیو به‌طور شایع ستون فقرات لومبار را در افراد مسن درگیر می‌کند و در نتیجه دژنراسیون ‌فاست و دیسک متعاقب آن به‌وجود آمده و منجر به افزایش درد و پیدایش دفورمیتی پیشرونده می‌شود. با توجه به اهمیت نتایج حاصل از لانگ‌فیوژن و میزان اصلاح کرونال و ساژیتال‌ایمبالانس در بیماران با اسکولیوز‌دژنراتیو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نتایج جراحی لانگ ‌فیوژن در بیماران با اسکولیوز‌دژنراتیو ناحیه لومبو‌ساکرال انجام شد.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر به‌صورت کوهورت آینده‌نگر از شهریور 1397 تا شهریور 1398 در مبتلایان به اسکولیوز‌دژنراتیو کاندید جراحی مراجعه‌کننده به بیمارستان الزهرای اصفهان انجام شد. اطلاعات پایه بیماران شامل سن، جنس، محل آناتومیک انحراف و لغزش مهره، درجه شدت انحراف بر‌اساس زاویه کاب و تعداد دفعات جراحی پیشین بررسی و ثبت شد. مشخصات جراحی انجام شده برای بیمار از پرونده پزشکی شامل رویکرد مورد استفاده، محل آناتومیک ایجاد فیوژن، انجام یا عدم انجام دکمپرشن و تعداد سطوح دکمپرشن و فیوژن، میزان خونریزی حین جراحی، مدت زمان جراحی استخراج گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه 11 بیمار زن شرکت داشتند. میانگین سنی بیماران 64-55 سال با انحراف معیار 67-7 سال بود. کمترین سن 40 سال و بیشترین سن 66 سال بود. علایم بیماران شامل درد کمر-درد پا (سه مورد)، دردکمر-لنگش عصبی (دو مورد) و درد کمر-درد پا-لنگش عصبی ( شش مورد) بود. همه بیماران تحت دو مرحله عمل جراحی قرار گرفتند. میانگین خونریزی و زمان عمل جراحی در جراحی دوم کاهش معنا‌داری نسبت به جراحی اول داشت.
نتیجه‌گیری: جراحی لانگ ‌فیوژن در بیماران با اسکولیوز‌دژنراتیو لومبو‌ساکرال باعث کاهش معناداری در میانگین انحراف، درد بیمار و شدت ناتوانی شش ماه پس از عمل جراحی گردید.

پویا ایرانپور، آزاده شریف‌زاده یزدی، رضوان روانفر حقیقی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ساده‌ترین دلایل افزایش غیرضروری مقدار پرتوگیری بیماران، تکرار تصویربرداری به‌دلیل کیفیت نامناسب تصویر می‌باشد. در این مطالعه دلایل کاهش کیفیت تصاویر سی‌تی آنژیوگرافی ریه بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مقطعی طی یک دوره شش ماهه، از خرداد 1397 تا آذر 1397 در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. اطلاعات 75 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که برای تصویربرداری سی‌تی آنژیوگرافی مراجع کرده بودند، گردآوری شد. جهت بررسی کفایت تقویت دانسیته شریان ریوی، عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی در مقطع قوس آئورت و شریان‌های نیمه فوقانی و تحتانی اندازه‌گیری شد، همچنین هشت فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت تصاویر بررسی شدند.
یافته‌ها: میانگین عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی 312 در محدوده  124 تا 677 بود. میانگین عدد هانسفیلد در بیماران با و بدون تشخیص آمبولی ریوی به‌ترتیب 358 و 302 بود. اغلب سی‌تی‌‌ها (61%) دارای کیفیت نامناسب جهت تشخیص آمبولی ریوی بودند. در مقایسه با تصاویر و پروتکل‌های استاندارد تنها 2% قابل قبول بود. تصویربرداری دیرتر‌از‌موعد شایعترین فاکتور مخدوش‌کننده کیفیت در این مطالعه بود.
نتیجه‌گیری: کیفیت نامطلوب سبب کاهش دقت تشخیص پزشک و در نتیجه تشخیص اشتباه به‌علت کیفیت پایین تصاویر می‌شود. به‌علاوه گاهی کیفیت ضعیف تصاویر منجر به تکرار تصویربرداری می‌شود که نتیجه آن افزایش پرتوگیری بیمار و از این‌رو افزایش خطرات ناشی از پرتو است. از این‌رو می‌بایست فاکتورهای مخدوش‌کننده قابل اصلاح شناسایی و تصحیح شوند. یکی از مهمترین این فاکتورها پروتکل زمانبندی تصویربرداری ناصحیح پس از تزریق کنتراست است.

پریسا ذاکری، مسعود امینی، اشرف امین‌الرعایا، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی میزان بروز دیابت از طریق شناسایی کلاس‌های افراد پیش‌دیابتی براساس سیر تغییرات سطح قندخون آن‌ها می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با پیش‌بینی ابتلا به این بیماری در آینده در این افراد پر خطر فراهم کند. تحقیق حاضر با هدف کلاس‌بندی بیماران پیش‌دیابتی بر‌اساس بررسی سیر تغییرات قندخون و ارتباط آن با ابتلا بیماری دیابت در آنها انجام شده‌است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت آینده‌نگر در جریان براساس اطلاعات طرح پیشگیری از دیابت اصفهان (IDPS)، انجام شده است. در این پژوهش از اطلاعات 1228 نفر بیمار پیش‌دیابتی شرکت‌کننده از فروردین‌ 1383 تا اسفند 1397 در درمانگاه‌های مرکز تحقیقات غدد درون‌ریز و متابولیسم اصفهان استفاده شده است. همچنین در این مطالعه مقدار متغیرهای بالینی در سه زمان ثبت شده‌اند. تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل درخت رشد کلاس پنهان (Latent Class Growth Trees model, LCGT) در نرم‌افزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین‌ (انحراف‌معیار) سن شرکت‌کنندگان (86/6)44 سال می‌باشد. افراد براساس روند تغییرات سطح قندخون به دو کلاس قندخون مختل کم ‌خطر (1165=n) و قندخون مختل پر خطر (63=n) دسته‌بندی شدند. میانگین قندخون در کلاس اول (28/104) و در کلاس دوم (41/132) برآورد شد.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین میزان ابتلا به دیابت و کلاس‌های قندخون تشکیل شده براساس سیر تغییرات قندخون در بیماران پیش‌دیابت مشاهده شد. بنابراین با مدیریت سطح قندخون بیماران پیش‌دیابتی از طریق مشاوره تغذیه و آزمایشات دوره‌ای می‌توان در جهت پیشگیری از ابتلا به دیابت اقدام نمود.

آنارام یعقوبی نوتاش، پیمان بیات، شهپر حقیقت، علی یعقوبی نوتاش،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان به‌عنوان دومین عامل مرگ ناشی از سرطان در زنان است. با توجه به اهمیت پیش‌بینی این عارضه، استفاده از روش‌های داده‌کاوی می‌تواند کمک بزرگی در جلوگیری از بروز عوارض لنف ادم در بیماران باشد. هدف از این تحقیق تشخیص ابتلا به لنف ‌ادم می‌باشد.
روش بررسی: در مطالعه کاربردی توصیفی-تحلیلی به‌صورت گذشته‌نگر حاضر، عوامل مرتبط با لنف ادم در1117 بیمار مبتلا به سرطان پستان بررسی و احتمال ابتلا به لنف ‌ادم، با به‌کارگیری الگوریتم‌های یادگیری ماشین پیش‌بینی شد. به طوری‌که پس از جمع‌آوری داده‌ای (فروردین 1388 تا خرداد 1397)، احتمال ابتلا به لنف ادم برای بیمار جدید بررسی و عوامل موثر بر بیماری استخراج شد. بدون احتساب زمان جمع‌آوری داده‌های آماری، مطالعه از شهریور ماه سال 1398 تا اسفند ماه سال 1399 در مرکز توانبخشی سید خندان ادامه داشت.
یافته‌ها: نتایج الگوریتم‌ها، در روش وزن‌دهی یادگیری جمعی دارای صحت 87% و در روش یادگیری جمعی با استخراج ویژگی‌ها دارای صحت 90% ارزیابی شد و نهایتا بر‌اساس ارزیابی نهایی تاثیرگذارترین عوامل خطر لنف ‌ادم استخراج شدند.
نتیجه‌گیری: یکی از مهم‌ترین عوارض در سرطان پستان، لنف ادم در اندام‌های فوقانی است، که می‌تواند کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر قراردهد. وجود روشی که بتواند با دقت بالا به پزشک متخصص پیشنهاد بدهد که آیا بیمار جدید در آینده، مبتلا به لنف ‌ادم می‌شود یا خیر و یا با چه احتمالی مبتلا می‌شود، ضروری است.

علیرضا رضایی، نرگس غلامی، لیلا باژدان، مریم حقیقی مراد، نرجس جعفری،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف تشخیص غیرتهاجمی افزایش فشار مایع مغزی نخاعی در بیماران دارای افزایش فشار داخل مغزی ایدیوپاتیک با کمک سونوگرافی ترانس اوربیتال صورت گرفته است.
روش بررسی: دراین مطالعه توصیفیمقطعی تمام بیماران زیر 18 سال که با شکایت افزایش سر درد یا استفراغ یا تاری دید یا فلج عصب شش به درمانگاه نورولوژی بیمارستان لقمان حکیم تهران از مهر ماه سال 96 تا مهر ماه سال 97 مراجعه نموده‌اند‌، مورد مطالعه قرار گرفتند. همه بیمارانی که در معاینه ادم پاپی داشتند و تصویربرداری مغزی آن‌ها نرمال بود و مشکوک به افزایش فشار داخل مغزی ایدیوپاتیک‌ بودند به‌صورت متوالی وارد مطالعه شدند. برای هر بیمار پیش از انجام پونکسیون کمری، قطر غلاف عصب اپتیک با سونوگرافی ترانس اوربیتال اندازه‌گیری شد و سپس‌ پونکسیون کمری جهت بررسی فشار مایع مغزی نخاعی انجام شد.
یافته‌ها: از 10 بیمار مطالعه حاضر 10% دختر، 90% پسر، با حداقل سنی 5/2 سال، حداکثر 14 سال، میانگین سنی نه سال و متوسط توده بدنی kg/m2 5/22 بوده‌اند. تمام مراجعین فشار مایع مغزی نخاعی بیشتر از 25 (متوسط cm 40 آب) و همگی اندازه قطر غلاف عصب اپتیک چشم راست و چپ در آن‌ها بیشتر از نقطه برش mm 5/4 (با میانگین در چشم راست mm 31/6 و چشم چپ mm 64/6 بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه حاضر اندازه‌گیری قطر غلاف عصب اپتیک در بیماران مشکوک به افزایش فشار داخل مغزی ایدیوپاتیک می‌تواند به‌عنوان روش کمک تشخیصی غیرتهاجمی مطرح شود.

 

احمد رضا عصاره، مرضیه جعفرپور، محمد حسین حقیقی‌زاده، نهضت اکیاش،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سیگار کشیدن خطر بروز حوادث قلبی را در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر افزایش می‌دهد. از این‌رو، ارزیابی اثرات بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش بر عملکرد اندوتلیال در بیماران سیگاری و همچنین بررسی ظرفیت عملکردی در این بیماران ضروری می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 56 بیمار سیگاری غیردیابتی با سابقه مداخله عروق کرونر از طریق پوست یا بای‌پس عروق کرونر در خرداد تا شهریور 1394 در بیمارستان امام‌خمینی اهواز انجام شد. براساس بازتوانی قلبی، بیماران به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. پیش از بازتوانی، قندخون ناشتا، پروفایل لیپیدی (لیپوپروتیین با چگالی کم، لیپوپروتیین با چگالی بالا، تری‌گلیسرید و کلسترول توتال) و (Ankle brachial index (ABI جهت بررسی عملکرد اندوتلیال اندازه‌گیری شدند. همچنین، Metabolic equivalents (METs) براساس پرسشنامه Duke activity status index اندازه‌گیری شدند. پس از گذراندن 24 جلسه بازتوانی (در طول مدت دو ماه و به‌صورت هر هفته سه جلسه یک ساعته)، مقادیر فوق مجدداً چک و با مقادیر اولیه مقایسه شدند.
یافته‌ها: میانگین سنی افراد در گروه بازتوانی قلبی و گروه شاهد به‌ترتیب 18/61 و 32/52 بود. پیش از انجام مداخله در هیچیک از متغیرهای ABI، BMI، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، LDL، تری‌گلیسرید، کلسترول تام و قندخون ناشتا تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد و تنها تفاوت معنادار مشاهده شده میان دو گروه در میزان HDL و MET دیده شد. پس از بازتوانی قلبی، میانگین میزان تغییرات ABI با تمرینات ورزشی به‌طور میانگین در نیمه راست بدن 078/0+ و در نیمه چپ بدن 084/0+ بود که در گروه شاهد این مقادیر به‌ترتیب 002/0 و 003/0 بود (001/0P=). میزان تغییرات در افزایش METs و نیز کاهش شاخص توده بدنی، فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه بازتوانی نسبت به گروه شاهد از لحاظ آماری معنادار بود. افزون‌براین، تغییر معناداری در قند خون ناشتا و پروفایل لیپیدی میان گروه‌ها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: دو ماه بازتوانی قلبی با تمرینات ورزشی منظم با بهبود میزان ABI به‌عنوان شاخصی برای عملکرد اندوتلیال و پیش‌آگهی بیماری‌های قلبی-عروقی و نیز بهبود ظرفیت عملکردی قلبی (افزایش شاخص METs) در میان بیماران سیگاری همراه است.

 

رامین حقیقی، حسین باوندی، احمد کاملی، عبدالله رازی، حسین زراعتی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع علایم دستگاه ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms) به‌علت هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات (Benign prostatic hyperplasia) در مردان با افزایش سن، افزایش می‌یابد. داروهای آنتاگونیست گیرنده آلفا آدرنرژیک خط اول برای درمان LUTS می‌باشد و تامسولوسین داروی انتخابی است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تامسولوزین mg 4/0 و mg 8/0 بر علایم دستگاه ادراری تحتانی در بیماران دارای BPH می‌باشد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور بر روی 92 بیمار مبتلا به LUTS به‌علت BPH از اردیبهشت 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد انجام شد. بیماران به‌صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول بیماران تامسولوسین mg 4/0 و در گروه دوم تامسولوسین mg 8/0 یکبار در روز به مدت هشت هفته دریافت کردند. اثربخشی درمان با استفاده از معیار IPSS پیش و هشت هفته پس از درمان مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون‌های آماری و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: براساس آزمون آماری تفاوت معناداری بین و درون دو گروه از لحاظ معیار IPSS در مراحل مختلف ارزیایی وجود داشت. شیوع عوارض جانبی در گروه mg 4/0، (6/8%)8 نفر و در گروه mg 8/0، (9/11%)11 نفر بود. این تفاوت معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: تامسولوسین mg 8/0 رژیم درمانی موثر برای درمان LUTS ثانویه به BPH است که به درمان mg 4/0  پاسخ نداده‌اند. عوارض دارو در بیماران به خوبی تحمل شد.

 

سارا حسن‌زاده، ماه‌منیر حقیقی، حجت شفیع‌پور، مریم فرامرزپور،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانپزشکی، در این مطالعه برآن شدیم تا ارتباط شدت افسردگی، اضطراب و استرس با نتایج اسکن‌هسته‌ای پرفیوژن قلبی را در بیماران مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی-درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه بررسی کنیم.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی، 163 نفر از بیمارانی که از فروردین تا تیر 1400 جهت انجام       اسکن‌هسته‌ای به مرکز آموزشی-درمانی بیمارستان امام خمینی ارومیه ارجاع داده شدند، با استفاده از پرسشنامه DASS-21 از نظر میزان ابتلا به افسردگی، اضطراب و استرس موردبررسی قرار گرفتند. درنهایت، داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از SPSS software, version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) موردتجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: طبق نتایج به‌دست آمده، میانگین سنی بیماران 54/11±78/54 سال بود که 73% از آنها زن بودند. درحالت‌کلی، شیوع افسردگی، اضطراب و استرس بالا بوده و به‌ترتیب 4/72%، 3/80% و5/59% به‌دست آمد. اگرچه، این شیوع در بیماران با گزارش منفی ایسکمی بیشتر و به‌ترتیب 2/73%، 7/78% و 3/58% ارزیابی شد، با این‌حال، تفاوت معناداری با گروهی که نتیجه اسکن قلبی آنها مثبت بود، یافت نشد. همچنین، همبستگی مثبت ضعیفی بین شدت افسردگی، اضطراب و استرس با شدت ایسکمی قلبی در بیماران مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که بسیاری از افراد مشکوک به بیماری ایسکمی قلبی که به مرکز اسکن‌هسته‌ای ارجاع داده شدند، درگیر اختلالات روانشناختی بودند و نتیجه اسکن‌هسته‌ای آنها منفی گزارش شد (9/77%). بنابراین درنظرگرفتن احتمال اختلالات روانشناختی با تظاهرات بالینی تقلیدکننده قلبی-عروقی و متعاقباً پیگیری‌های روانپزشکی مربوطه می‌تواند در این دسته از بیماران مانع از تحمیل هزینه‌های اضافی جهت اقدامات تشخیصی و درمانی مانند اسکن پرفیوژن قلبی شود.

 
طاهره متولی‌زاده، فاطمه رضایی، خسرو صادق نیت حقیقی، محمد علی سپهوندی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌خوابی شایعترین اختلال خواب است که با بیشبرانگیختگی قشری همراه می‌باشد. تحریک جریان مستقیم فراجمجمه‌ای (tDCS) بهطور بالقوه حالت قشری مرتبط با بی‌خوابی را اصلاح می‌کند. ما فرض کردیم با به‌کارگیری tDCS می‌توان شدت بی‌خوابی و علایم عاطفی ناشی از آن را بهبود بخشید.
روش بررسی: مطالعه حاضر طرح آزمایشی با پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود که از تیر تا آذر 1401 در مرکز تحقیقات اختلالات خواب شغلی بیمارستان بهارلو و کلینیک خواب بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. 32 زن مبتلا به بی‌خوابی به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تحریک فعال جریان مستقیم فراجمجمه‌ای شامل تحریک آنودال ناحیه گیجگاهی فوقانی (STG) چپ و تحریک کاتودال قشر پیشپیشانی      پشتی-جانبی (DLPFC) راست و قشر حرکتی ثانویه (SMA) چپ با شدت دو میلی‌آمپر به‌مدت 30 دقیقه، در          12 جلسه (هفته‌ای سه بار) برای گروه آزمایشی اجرا شد. در گروه کنترل نیز تحریک ساختگی به‌مدت 30 دقیقه در طی 12 جلسه (هفته‌ای سه بار) انجام گرفت. شرکتکنندگان پیش و پس از مداخله توسط شاخص شدت بی‌خوابی (ISI) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) موردارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان الکتریکی مستقیم فراجمجمه‌ای بر شدت بی‌خوابی و عاطفه مثبت و منفی موثر بوده است (001/0>P، 19/87F=). مقدار این تاثیر (eta2) در متغیر شدت بی‌خوابی، عاطفه منفی و مثبت به‌ترتیب 64/0، 34/0 و 6/0 می‌باشد.
نتیجه‌گیری: بر طبق نتایج، پروتکل درمانی طراحی‌شده ما برای درمان بی‌خوابی، به‌طور معناداری شدت بی‌خوابی را در زنان مبتلا به بی‌خوابی مزمن کاهش داد و علایم خلقی آنها را بهبود بخشید.

 
ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، سارا مینائیان، مرتضی حقیقی حسن‌آباد،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سیتومگالوویروس (CMV) شایعترین علت عفونت‌های مادرزادی در جهان بوده که به‌دلیل بروز و نمود دیرهنگام عوارض بیماری و محدودیت زمانی تشخیص عفونت به سه هفته آغازین پس از تولد، متاسفانه غالبا شناسایی نمی‌شود. خوشبختانه اخیرا زمینه تشخیص عفونت از طریق نمونه‌های خون موجود برروی کارت‌های گوتری نوزادان فراهم شده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع عفونت در نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه و نیز ارزیابی قابلیت تشخیصی کارت گوتری اجرا گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و در فاصله زمانی فروردین تا شهریور سال 1396، نمونه‌های کارت‌های گوتری نوزادان بستری در بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران جمع‌آوری و سپس جهت استخراج DNA ویروسی و ردیابی آن از روش‌های شوک حرارتی و Nested-PCR استفاده گردید. تایید نهایی نتایج نیز با آزمایش نمونه‌های ادراری به‌روش کمی صورت پذیرفت.
یافته‌ها: از مجموع 63 نوزاد بررسی شده، هشت مورد ابتلا به عفونت مادرزادی سیتومگالوویروس مشاهده گردید (7/12%). میزان ابتلا در نوزادان دارای علایم اختصاصی عفونت به شکل معناداری بیشتر از دیگر نوزادان بود (02/0P=). همچنین مقایسه نتایج به‌دست آمده براساس نمونه و روش انتخابی با نمونه و روش تشخیصی استاندارد، مشابهت 100% نشان داد.
نتیجه‌گیری: با توجه به قابلیت پیشگیری از بروز برخی عوارض بلندمدت بیماری به‌کمک دارو و انجام مداخلات، شناسایی عفونت در نوزادان و به‌ویژه موارد بستری در بیمارستان مکررا توصیه شده است. در این راستا استفاده از توان بالقوه نظام غربالگری موجود در تامین گستره وسیعی از نمونه‌های در دسترس و ارزان، پیشنهاد می‌گردد.

 
محمد رجب‌پور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی می‌باشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافته‌ها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دسته‌بندی شد.
نتیجه‌گیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامه‌های مراقبتی و پیگیرانه دقیق‌تری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.

 
مجید سلمانیان مشهدی، انوشه حقیقی، ناهید کیان‌مهر، مرجان مخترع، سارا زراسوندنیا، پرنا حسینی میگونی، سیده مریم میرقربانی،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: فیبروز کبد یکی از نگرانی‌های اصلی مرتبط با عوارض جانبی طولانی‌مدت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید تحت درمان با متوتروکسات می‌باشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه شاخص فیبروز-4 ونتایج شدت فیبروز کبدی حاصل از دستگاه فیبرواسکن در بیماران آرتریت روماتویید تحت درمان با متوتروکسات بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به‌روش مقطعی در 70 بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید مراجعه‌کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران از تیر 1401 تا تیر 1402 انجام شد. ابتدا، شاخص فیبروز-4 برای تمام بیماران محاسبه شد و با داده‌های حاصل از الاستوگرافی که با استفاده از دستگاه فیبرواسکن برای تشخیص فیبروز کبد برای هر بیمار انجام شده بود، مقایسه شد.
یافته‌ها: درجه فیبرواسکن با سن، جنس، شاخص توده بدن، دوز متوتروکسات و طول مدت بیماری ارتباطی نداشت (05/0P>). میانگین شاخص فیبروز-4، 6/0±25/1 بود که با جنس، شاخص توده بدن، طول مدت بیماری و دوز متوتروکسات ارتباط معناداری نداشت (05/0P>) اما با سن بیماران ارتباط مستقیم داشت (001/0P<، 53/0-51/0، 95%CI). میان شاخص فیبروز-4 و فیبرواسکن یک همبستگی مثبت وجود داشت که از نظر آماری معنادار نبود (594/0P=، 4/0-24/0، 95%CI، 06/0r=). شاخص فیبروز-4 در درجه نرمال تا متوسط 85% رد کننده درجه متوسط تا شدید در فیبرواسکن بود اما هیچکدام از نظر آماری معنادار نبود (146/0P=).
نتیجه‌گیری: شاخص فیبروز-4 در پردیکت کردن جواب فیبرواسکن ناتوان بود و نتایج فیبرواسکن نیز نتایج اندکس بیماران را توجیح نکرد.شاخص فیبروز-4 نمی‌تواند جایگزین فیبرواسکن در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید باشد. انجام مطالعات آتی با حجم بیشتر نمونه در بیماران فوق پیشنهاد می‌شود.

 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb