35 نتیجه برای شیوا
مهناز محمودیراد، آمنه شیرین ظفرقندی، مریم عامل ذبیحی، یاسمن میردامادی، نورینا رهبریان، بهنوش عباس آبادی، مهتاب شیوایی، زهره امیری،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی یک بیماری قارچی خارشدار همراه با ترشحات سفید رنگ میباشد. تشخیص گونههای کاندیدا برای بهکارگیری درمان مناسب، امری مهم میباشد. در این تحقیق برای تعیین گونه 191 کاندیدای جدا شده از نمونههای واژینال 175 بیمار مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی از روش multiplex PCR استفاده شد.
روش بررسی: 175 نمونه سواب واژینال روی محیط سابورو دکستروز آگار کشت داده شد. در این بررسی، ناحیه ITS1 و قسمتهایی از نواحی 5.8S و 18S ریبوزومال RNA بههمراه قطعهای از ناحیه ITS2 که اختصاصی گونه C.albicans است تکثیر شد و محصولات multiplex PCR با الکتروفورز روی آگاروز 2% جدا گردیدند.
یافتهها: 191 ایزوله کاندیدا در نمونههای واژینال تشخیص داده شد. در 7/89% نمونهها یک گونه کاندیدا و در 3/10% آنها چند گونه کاندیدا جدا گردید. از نظر شیوع انواع گونههای کاندیدا، در 114 مورد C. albicans، 23 مورد C. glabrata، 11 مورد C. tropicalis، هفت مورد C. krusei، یک مورد C. guilliermondii، یک مورد C. parapsilosis بهتنهایی عامل بروز ولوواژنیت کاندیدایی بودند و در 10 مورد C. glabrata و C. albicans، دو مورد C. parapsilosis و C. albicans، یک مورد C. krusei و C. albicans، یک مورد C. tropicalis و C. albicans، یک مورد C. glabrata و C. tropicalis، یک مورد C. krusei و C. tropicalis، یک مورد C. glabrata و C. krusei و یک مورد ترکیب C. glabrata و C. krusei و C. albicans عامل بیماری بودند.
نتیجهگیری: شایعترین عامل بیماری ولوواژنیت کاندیدایی C. albicans و سپس C. glabrata و شایعترین ترکیب عامل بیماری نیز این دو گونه بودند.
مهناز محمودیراد، آمنه شیرین ظفرقندی، مهتاب شیوایی، نیکی محمودیراد، بهنوش عباس آبادی، مریم عامل ذبیحی، زهره امیری،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: این تحقیق بهمنظور بررسی میزان تأثیر ایتراکونازول،
میکونازول، فلوکونازول و فلوسیتوزین در شرایط آزمایشگاهی بهروش میکرودایلوشن
برات، بر روی 191 گونه کاندیدای جدا شده از 175 بیمار مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی
که بین سالهای 1385 تا 1387 به بیمارستان مهدیه مراجعه کرده بودند، صورت گرفت.
روش بررسی: 191 گونه کاندیدا از نمونههای
بالینی جدا گردید. تست حساسیت داروهای ضد قارچی بر اساس روش میکرودایلوشن برات NCCLS انجام شد و نتایج بعد از 48 ساعت قرائت
گردید.
یافتهها: C. albicans نسبت به هر چهار نوع داروی بررسی شده حساسیت
قابل قبولی (>90%) داشت. C. glabrata نسبت به میکونازول و سپس نسبت به فلوسیتوزین
حساسیت قابل قبولی داشت ولی نسبت به ایتراکونازول و فلوکونازول مقاومتر بود. C.
tropicalis بهترتیب به میکونازول و بعد به فلوکونازول
حساسیت قابل قبولی داشت و مقاومت دارویی ناچیزی در برابر چهار داروی بررسی شده
نشان داد که بیشترین مقاومت آن در برابر فلوسیتوزین بود. C. krusei بیشترین حساسیت را نسبت به میکونازول داشت و
حساسیتش نسبت به سه داروی دیگر بیشتر وابسته به دوز بود و بیشترین مقاومت را نیز
نسبت به فلوکونازول نشان میداد.
نتیجهگیری: گونههای بررسی شده در این مطالعه بیشترین حساسیت دارویی را
نسبت به میکونازول و همچنین حساسیت قابل قبولی نیز نسبت به سایر داروهای فوق
داشتند. شیوع موارد مقاومت دارویی در گونههای C. krusei و C.
glabrata نسبت به سایر گونهها بالاتر بود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
مسعود اعتمادی فر، مهردخت مزده، حمیدرضا ترابی، مجید غفارپور، مجتبی عظیمیان، شیوا سلامی، سید محمد امیر شاه کرمی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اخیر حاکی از شیوع بالای بیماری اسکلروز متعدد (MS) در ایران است. اینترفرونها بهعنوان خط اول درمان در MS کاربرد دارند. در ایران با دستیابی به فنآوری تولید بتا- اینترفرونها، سینووکس CinnoVexTM تولید شده است. در این مطالعه (Postmarketing study) اثربخشی و عوارض سینووکس در مطالعهای کشوری با نام "مطالعه سینا" بررسی شده است.
روش بررسی: این مطالعه در سالهای 87-1386 در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و شیراز اجرا شد. مبتلایان به MS عودکننده- بهبودیابنده، با سن 16 تا 50 سال و Expanded Disability Status Scale کمتر از چهار با تشخیص متخصص مغز و اعصاب، سینووکس (mg, Weekly IM30) دریافت کردند. EDSS، عوارض جانبی، و حملات در چهار ویزیت سهماهه ارزیابی شد.
یافتهها: مجموعاً 1050 بیمار وارد مطالعه شدند که در 627 بیمار (60%) پرسشنامهها بهصورت صحیح تکمیل گردید. میانگین سنی 6/8±7/30 سال و 514 نفر (82%) مؤنث بودند. بررسی تغییرات EDSS طی یکسال، کاهش معنیدار در سه ماهه آخر را نشان داد. عوارض مصرف دارو در سه ماه اول، دوم، سوم و چهارم بهترتیب در 47%، 50%، 61% و 4/61% بیماران مشاهده شد و عوارض شدید مانند افکار خودکشی (0%)، اکیموز محل تزریق (2/1%)، تشنج (2/1%) و سنکوپ (75/3 %) در درصد بسیار کمی از موارد مشاهده شد. فراوانی حملات بیماری بهترتیب 4/13%، 7/15%، 9/16% و 4/2% بود.
نتیجهگیری: سینووکس باعث جلوگیریاز پیشرفت ناتوانی MS میگردد. همچنین، با مصرف سینووکس عوارض شناختهشده در استفاده از اینترفرونها مشاهده میشود.
محمد کلانی، حسین فروتن، عارف رحیمی، هادی غفرانی، شیوا احدپور بهنامی،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: سندرم
روده تحریکپذیر (IBS)
بیماری شایع گوارشی میباشد. از عامل احتمالی این بیماری تغییر در فلور میکروبی
روده و رشد بیش از حد باکتریها میباشد. شواهد مبنی بر نقش علت فوق در حال افزایش
است. علایم بالینی IBS و رشد بیش از حد باکتریها مشابه میباشد ولی رابطه
علیتی بین آنها ثابت نشده است. اینکه اختلال حرکتی روده موجب رشد بیش از حد باکتریها
میشود و یا بالعکس مشخص نیست.
روش بررسی: جهت
بررسی اثربخشی داروی بیسموت سابسیترات در بهبود علایم گوارشی بیماران، مطالعهای
بهصورت کارآزمایی بالینی دوسوکور انجام شد و سه علامت تواتر درد شکمی، تعداد
دفعات اجابت مزاج و شدت نفخ بررسی شد.
یافتهها: 119بیمار مورد مطالعه قرار
گرفتند. تعداد 59 بیمار دارو و تعداد 60 بیمار دارونما دریافت کردند. در انتهای
مرحله دوم هر سه علامت بهطور معنیداری بهبودی داشتهاند (001/0p<) ولی تفاوت آماری معنیداری در
بهبودی این علایم در گروه دارو با گروه دارونما مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: با توجه به آنالیزهای انجام شده مشخص گردید که تفاوت
آماری معنیداری در بهبود علایم بین دو گروه دریافت کننده بیسموت سابسیترات و
دارونما وجود ندارد. نقش آنتیبیوتیکها در بهبود کیفیت زندگی
این بیماران نیاز به مطالعه بیشتری در آینده دارد. مداخله: پس از تقسیمبندی
تصادفی بیماران به گروه دارو و دارونما در گروه دارو به مدت دو هفته بیسموتساب
سیترات به میزان mg120 چهار بار در روز و در
گروه دارونما به مدت دو هفته دارونما چهار بار در روز تجویز گردید.
سعید لطیفی نوید، شیوا محمدی، صابر زهری،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان بهداشت جهانی، هلیکوباکترپیلوری را بهعنوان کارسینوژن کلاس یک معرفی کرد. گزارشها نشان دادهاند که ژنوتیپهای مشخصی از هلیکوباکترپیلوری با بیماریهای گوارشی مختلف در ارتباط است. هدف مطالعه بررسی ارتباط آللهای s ژن vacA با بروز بیماریهای گوارشی در ایران میباشد.
روش بررسی: تعداد 149 سویه باکتری از کشت بیوپسیهای معده افراد مبتلا به بیماریهای گوارشی جمعآوری و بررسی شد. پساز استخراج DNA، با Polymerase Chain Reaction (PCR) فراوانی آللهای s مورد بررسی قرار گرفت. رگرسیون خطی و لجستیک برای بررسی ارتباط این آللها با بروز بیماریهای گوارشی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، آنالیزهای آماری نشان داد که فراوانی آلل s1 در مقایسه با آلل s2 در سویههای هلیکوباکترپیلوری جدا شده از افراد مبتلا به سرطان معده ارتباط معناداری ندارد (05/0P>). فراوانی آلل s1 در بیماران جمعیت ایرانی مبتلا به سایر بیماریهای گوارشی (گاستریت و بیماری زخم معده) ارتباط معناداری را نشان نداد (05/0P>).
نتیجهگیری: آلل s1 بهتنهایی نمیتواند با بیماریهای گوارشی در ایران ارتباط داشته باشد. احتمال دارد نقش بیماریزایی s1 زمانی بروز پیدا میکند که با سایر آللهای بیماریزای این ژن همراه شود.
شیوا رحیمی دهگلان، فرزاد کمپانی، شهرام رحیمی دهگلان، الناز طبیبیان،
دوره 72، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: عوارض قلبی آنتراسایکلینها در دوزهای متوسط و بالا (mg/m2 350<) به خوبی شناخته شده است، اما این سوال که آیا علایم تحت بالینی کاردیومیوپاتی با دوزهای کمتر از mg/m2 350 نیز ایجاد میشود هنوز مورد بحث است. هدف این مطالعه بررسی عملکرد قلبی کودکان تحت درمان با آنتراسایکلین در دوزهای کمتر از mg/m2 350 جهت تعیین ایجاد عارضه قلبی و ارزیابی ریسک فاکتورهای موثر بر بروز این عارضه بود.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر 50 کودک سرطانی بستری در بخش خون و انکولوژی اطفال بیمارستان بعثت شهر سنندج در سالهای 91-88 که تحت درمان با آنتراسایکلینهای دانوروبیسین و داکسوروبیسین با دوز کمتر از mg/m2 350 بودند، توسط اکوکاردیوگرافی سریال به مدت یک تا سه سال پیگیری شدند. انحراف شاخصهای اکوکاردیوگرافی از مقادیر نرمال اندازهگیری شد و ارتباط عوارض قلبی با ریسک فاکتورهای احتمالی با روشهای آماری مناسب آنالیز گردید.
یافتهها: در 22% از بیماران به ویژه کودکان بیش از 11 سال، حداقل یکی از پارامترهای اکوکاردیوگرافی شامل کسر تخلیه قلب، قطر پایان سیستولی، قطر پایان دیاستولی، توده بافتی و ضخامت دیواره خلفی بطن چپ در طول پیگیری تغییر کرد. مهمترین ریسک فاکتور، سن در زمان شروع داروها بود. در میان انواع کانسر، مبتلایان به لوسمی میلوییدی حاد بیشترین میزان شاخصهای غیرطبیعی را داشتند. جنسیت و طول مدت پیگیری ارتباطی با بروز عارضه قلبی نشان ندادند.
نتیجهگیری: آنتراسایکلینها حتی در دوزهای کمتر از mg/m2 350 میتوانند منجر به تغییر عملکرد قلبی شوند هرچند که این تغییرات همراه با علایم بالینی نباشد. از این روی پیگیری طولانی مدت عوارض قلبی این داروها و استفاده از روشهای محافظت قلب در هر دوز مصرفی توصیه میشود.
خدیجه فنائی، مهدی آجورلو، سید حمیدرضا مژگانی، شیوا ایرانی، علیرضا غلامی،
دوره 72، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هاری (Rabies) یک آنسفالیت حاد است که سالانه سبب مرگ بیش از 60.000 انسان در جهان میشود. تنها راه نجات بیماران استفادهی بهموقع از واکسنهای کارآمد است. هدف از این مطالعه معرفی یک سیستم بیانی یوکاریوتی جدید بهمنظور بیان ژن نوکلئوپروتیین (N) ویروس هاری میباشد. این سیستم جهت ارزیابی و ساخت واکسن ضد هاری بهکار میرود.
روش بررسی: توالی کامل ژن N سویه PV ویروس هاری بهروش Reverse Transcriptase Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) تکثیر و در وکتور pCDNA3.1(+) کلون شد. پس از هضم آنزیمی ژن از وکتور خارج و تعیین توالی شد. لکن بهدلیل وجود موتانت در توالی آن، ژن مذکور بهصورت وکتور نوترکیب pGH/N خریداری شد. pGH/N تکثیر و پس از هضم آنزیمی آن، ژن N مجدد در وکتور بیانی pCDNA3.1(+) کلون و کلونینگ تایید شد. وکتور نوترکیب (+)/N pCDNA3.1 به سلولهای BSR کشت داده شده منتقل و بیان پروتیین N با روش آنتیبادی فلورسنت (FAT) بررسی و تایید شد.
یافتهها: تعیین توالی ژن تکثیر شده با RT-PCR وجود جهش در ژن را مشخص نمود. هضم آنزیمی و خارج شدن ژن N از وکتور pGH/N خریداری شده و وکتور نوترکیب (+)/N pCDNA3.1 کلونینگ ژن N و نتایج الکتروفورز تکثیر ژن نوکلئوپروتیین را تایید کرد. کلونینگ مجدد ژن N در وکتور بیانی pCDNA3.1(+) با روش هضم آنزیمی و کنترل سریع (Quick check) نیز تایید و بیان پروتیین N در سلولهای BSR با استفاده از پادتن اختصاصی و میکروسکوپ فلورسنت مشاهده شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد پروتیین N ویروس هاری سویه PV، در سیستم بیانی یوکاریوتی pCDNA3.1(+) طراحی شده کلون شده و میتواند بیان شود.
نسیم دانا، شیوا صفوی، نفیسه نیلی، بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی، شقایق حق جوی جوانمرد،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شکست پیوند در حال حاضر یک مشکل عمده در جراحی بایپس عروق کرونر است. تجزیه کلاژن و الاستین، فراوانترین پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی دیواره عروق توسط ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) منجر به بازآرایی ماتریکس خارج سلولی و در نتیجه تغییر ساختار دیواره عروق میشود. هدف این مطالعه مقایسه خصوصیات بافتشناسی و بیوشیمیایی سرخرگ و سیاهرگ مربوط به شکست پیوند بود.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی در بیمارستانهای قلب اصفهان طی تیر 1389 تا آذر 1390، بقایای عروق از عمل بایپس 80 بیمار جمعآوری شد و پس از یکنواختسازی دادهها و حذف عوامل مخدوشکننده، نمونههای 11 بیمار مرد غیردیابتی بررسی شد. رگهای کاندید از نظر بافتشناسی، نسبت الاستین به کلاژن و میزان MMPs با سرخرگ آئورت مقایسه شدند. میزان MMP2,9، با استفاده از روش ژلاتین زایموگرافی تعیین و محتوای الاستین و کلاژن نمونهها با روش آنزیماتیک اندازهگیری شد.
یافتهها: میزان MMP-2 و MMP-9 فعال و غیرفعال در سرخرگ لیما (Left Internal Mammary Artery, LIMA) مشابه آئورت بود ولی میزان آنها در سرخرگ رادیال و ورید صافن به طور معناداری بیشتر از آئورت بود. نسبت الاستین به کلاژن در سرخرگ لیما (15/1±92/1) شبیه آئورت (66/1±4/3) بود ولی این نسبت در ورید صافن (47/0±07/1) و شریان رادیال (39/0±14/1) بهطور معناداری (02/0P=) از میزان آن در آئورت کمتر بود. پلاک آترواسکلروز در رادیال اکثر بیماران وجود داشت ولی در لیما فقط در یک مورد مشاهده شد.
نتیجهگیری: وجود پلاک آترواسکلروزیس در رادیال و ضخیم بودن لایه اینتیما در ورید صافن در اکثر بیماران و همچنین پایین بودن نسبت الاستین به کلاژن و بالا بودن میزان آنزیمهای ماتریکس متالوپروتئیناز در رادیال و ورید صافن میتواند منجر به شکست پیوند شود. نتایج این پژوهش استفاده از سرخرگ لیما را بهعنوان مناسبترین رگ کاندید برای عمل بایپس را تأیید میکند.
حاجیه برنا، شیوا رفعتی، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دهیدراتاسیون هیپرناترمیک در نوزادان یک بیماری جدی و تهدید کننده حیات است که میتواند باعث آسیب سیستم عصبی مرکزی شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع هیپرناترمی و بررسی فراوانی علایم بالینی و آزمایشگاهی دهیدراتاسیون هیپرناترمیک در نوزادان ترم بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در 2015 نوزاد ترم بستری در بخش نوزادان بیمارستان مصطفی خمینی و حضرت زینب (س) در شهر تهران از فروردین سال 1389 تا اسفند 1391 انجام شد. شیوع هیپرناترمی (145< mmol/lسدیم) و یافتههای بالینی و آزمایشگاهی و برخی از فاکتورهای موثر بر شدت آن در بیماران بررسی شد. در نهایت 111 نوزاد هیپرناترمیک در دو گروه سدیم 150≥ (گروه یک) و 150< (گروه دو) وارد مطالعه شدند. نوزادان نارس کمتر از 37 هفته، واجد ناهنجاری مادرزادی، شیرخشکخوار، سپسیس و بیماری ارگانیک از مطالعه خارج شدند و (05/0P<) معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: از 2015 نوزاد بستری 111 (2/5%) مورد هیپرناترمی داشتند. 58 (25/52%) نوزاد پسر و محدوده سدیم 175-146 با میانگین mmol/l 3/150 بود. شایعترین یافتههای بالینی در دو گروه دو، یک بهترتیب خوابآلودگی (5/84%، 81%) تب (1/74%، 6/73%)، خوب شــــیر نخوردن (6/73%، 3/67%)، کاهش وزن (9/84%، 2/60%) و کاهش حجم ادرار (8/52%، 31%) بود. اولیگوری، بیقراری، تشنج، کاهش وزن، ادرار نارنجی، در گروه دو بهطور معنادار بالاتر از گروه یک بود. شدت هیپرناترمی ارتباط معناداری با سن (046/0P=)، وزن (022/0P=) و زمان شروع تغذیه نوزاد داشت (016/0P=).
نتیجهگیری: توجه کافی نسبت به علایم هشداردهنده هیپرناترمی مانند خواب آلودگی، کاهش وزن، اولیگوری، خوب شیر نخوردن، تب، بیقراری و تعیین سطح سدیم سرم در موارد مشکوک میتوان بهطور قابل توجهی عوارض بالقوه دهیدراتاسیون هیپرناترمیک را در نوزادان کاهش داد.
بیتا سلطانیان، شیوا ایرانی، سروناز هاشمی، سید حمیدرضا مژگانی، مهدی آجورلو، یوسف چراغی، علیرضا غلامی،
دوره 72، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه ردههای سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما، با رقتهای مختلف سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین که مانع همانندسازی DNA و سنتز پروتیین میشوند، تحت درمان قرار گرفتند.
روش بررسی: در این پژوهش اکتشافی که در آزمایشگاه پژوهش و ساخت واکسن هاری انسانی انستیتو پاستور از آبان 1392 تا خرداد 1393انجام گردید، رقتهای مختلف آنتیبیوتیکی مورد استفاده و مقایسه قرار گرفت. عملکرد این روش درمانی با PCR ارزیابی شد. با استفاده از روش تاپسیس (Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution, TOPSIS) که یک روش تصمیمگیری چند جانبه است بهترین اثر غلظت بر زمان بهدستآمده در درمان مایکوپلاسما تعیین شد.
یافتهها: بهترین غلظت بهدستآمده جهت درمان مایکوپلاسمایی بهترتیب 20 و μg/ml 200 از سیپروفلوکساسین و برای درمان سلولهای آلوده با انروفلوکساسین بهترتیب 3 و 30 و μg/ml 300 بود.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر درمان خط سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما با آنتیبیوتیکهای سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین بدون نیاز به تغییر آنتیبیوتیک، که در سایر فرایندها معمول است، انجام شد.
صلاحالدین فیضاله، شیوا خضری،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری تحلیل برنده سیستم عصبی میباشد. هیپوکامپ مرکز اصلی حافظه بوده و در بیماریهای نورودژنراتیو بسیار آسیبپذیر است. هورمونهای جنسی مردانه میتوانند خاصیت حفاظت عصبی داشته باشند. در مطالعه حاضر اثر تستوسترون بر روی حافظه فضایی در ناحیه هیپوکامپ موش صحرایی نر پس از القای دمیلیناسیون با اتیدیوم برماید مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: این پژوهش تجربی، بر روی موشهای سالم در آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه ارومیه در فاصله زمانی مهر 1392 تا بهمن 1393، انجام گرفت. برای القای دمیلیناسیون در موشها، µl 3 اتیدیوم بروماید در ناحیه CA1 هیپوکامپ تزریق شد. حیوانات تحت درمان، روزانه µl 1 تستوسترون &mug/ml 6 از طریق کانولهای گذاشته شده در هیپوکامپ به مدت 20 روز پس از القای دمیلیناسیون دریافت کردند. حافظه فضایی توسط دستگاه ماز شعاعی بررسی شد. دمیلیناسیون و رمیلیناسیون با کمک رنگآمیزی اختصاصی میلین بررسی شد. یافتهها: نتایج بافتی نشان داد که تجویز تستوسترون، رمیلیناسیون را تسریع نموده است. درصد سلولهای پیکنوتیک شده در روز 20 پس از القای دمیلیناسیون در گروه تحت درمان با تستوسترون نسبت به گروه اتیدیوم بروماید کاهش معناداری را نشان داد (008/0P=). مطالعات رفتاری نشان داد که زمان یافتن غذا در گروه دریافتکننده اتیدیوم بروماید در مقایسه با گروههای کنترل افزایش معناداری داشت (001/0P=). بهعلاوه تیمار با تستوسترون میزان دمیلیناسیون را کاهش داده و اختلالات یادگیری و حافظهی القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهطور معناداری بهبود بخشید (001/0P=). نتیجهگیری: تستوسترون میتواند بهعنوان یک عامل نوروپروتکتیو عمل کند و وسعت دمیلیناسیون و تعداد سلولهای پیکنوتیک شده را کاهش دهد، همچنین اختلالات یادگیری القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهبود بخشد.
شیوا رفعتی، حاجیه برنا، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، سید محمد باقر اخوی راد، زهرا عبدالهپور،
دوره 74، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی و درد با تحریک سیستم هورمونی سبب افزایش کورتیزول میگردند. با کاهش استرس میتوان اثرات نامطلوب کورتیزول را کنترل و روند درمان را تسریع کرد. اعمال مذهبی مانند گوش دادن به قرآن در کاهش اضطراب نقش مهمی دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر گوش دادن به قرآن بر سطح کورتیزول بندناف در سزارین به روش بیهوشی اسپاینال بود.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در 60 زن باردار نخستزا (30 نفر مداخله، 30 نفر شاهد) که جهت سزارین انتخابی بستری شدند، انجام شد. در گروه مداخله، پرسشنامهی دادههای فردی تکمیل و علایم حیاتی ثبت شد. نمونهی خون جهت اندازهگیری کورتیزول جمعآوری شد. سپس، آیات قرآن کریم پخش شد. پس از بیحسی اسپاینال، علایم حیاتی بار دیگر ثبت شد و از خون بندناف جهت اندازهگیری کورتیزول، نمونهگیری انجام شد. برای گروه شاهد، کلیهی مراحل بهجز پخش قرآن انجام شد.
یافتهها: دو گروه پیش از مداخله در مورد متغیرهای سن، هفته حاملگی، فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک، نبض و میزان کورتیزول از نظر آماری همگون بودند. میانگین و انحرافمعیار کورتیزول در گروه مداخله پیش و پس از گوش دادن به قرآن بهترتیب 71/10±08/39، 05/5±41/10 بود (05/0P<). کاهش کورتیزول گروه مداخله، بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (035/0P=). فشارخون سیستولیک اتاق عمل در مقایسه با پیش از عمل در گروهی که به آیات قرآن گوش دادند، کاهش آماری معنادار داشت (043/0P=). در صورتی که در گروه شاهد فشارخون سیستولیک اتاق عمل در مقایسه با پیش از عمل کاهش آماری معنادار نداشت (357/0P=). گوش دادن به قرآن بر فشارخون دیاستولیک و تعداد نبض تاثیری نداشت.
نتیجهگیری: گوش دادن به قرآن پیش از انجام سزارین بر تغییرات سطح کورتیزول و فشارخون سیستولیک مؤثر است.
آتنا شیوا، مهران تیموریان،
دوره 74، شماره 9 - ( آذر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بزاق اولین مایع بدن است که با دود سیگار که منبع عوامل اکسیدان و پراکسیدان است، مواجه میشود. سیستم آنتیاکسیدان بزاق نقش مهمی در ظرفیت ضدسرطانی دارد. هدف از این پژوهش بررسی شاخصهای اکسیداتیو استرس و آنتیاکسیدان در افراد سیگاری و غیرسیگاری بود.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی که در بهار 1395 در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد، بزاق غیر تحریکی 50 فرد سیگاری (مورد) و 50 غیرسیگاری (شاهد)، مشابه از نظر سن و جنس، با روش Spiting جمعآوری شد. ظرفیت آنتیاکسیدانی تام با روش Ferric reducing ability of plasma (FRAP) و پراکسیداسیون لیپیدی با Thiobarbituric acid reactive substances (TBARS) و اسید اوریک با کالریمتری (اوریکاز) انجام پذیرفت.
یافتهها: شاخص اکسیداتیو استرس در گروه مورد nmol/ml 29/0±17/1 در مقایسه با شاهد nmol/ml 16/0±91/0 بهطور معناداری بیشتر بود (048/0P=). آنتیاکسیدان توتال در گروه مورد µmol/l 68/39±66/220 در مقایسه با شاهد µmol/l 64/40±26/272 بهطور معناداری پایینتر بود (012/0P=).
نتیجهگیری: مصرف سیگار ظرفیت تام آنتیاکسیدانی را کاهش و میزان پراکسیداسیون لیپیدی را افزایش میدهد. مهمترین کار تشویق به ترک سیگار در افراد سیگاری میباشد و روشهای رفتار و دارودرمانی تواما میتواند در این زمینه موثر واقع شود.
امیرحسین پاکروان، آتنا شیوا،
دوره 75، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوبلاستوم از جمله نادرترین تومورهای اولیه استخوان با پتانسیل تهاجم موضعی و عود میباشد. اگرچه این بیماری بیشتر در مهرهها یا استخوانهای بلند کوچک مشاهده میشود، ولی بهندرت ضایعاتی در استخوانهای فک و با تمایل بالا به درگیری فک پایین ایجاد میشود. تشخیص درست استئوبلاستوما بسیار مهم است، زیرا در مواردی که ضایعه پرسلول باشد منجر به تشخیص اشتباه با استئوسارکوم میشود.
معرفی بیمار: بیمار دختری هفت ساله بود که با ضایعه در خلف ماگزیلا سمت راست همراه با تورم به جراح فک و صورت در دانشکده دندانپزشکی ساری در بهمنماه ۹۵ مراجعه نمود. بررسی هیستوپاتولوژیک ضایعه تومورال پس از جراحی، ضایعه شامل یک استرومای بافت همبندی همراه با عروق فراوان میباشد که در آن نسوج استئوییدی و استخوانی اولیه Woven بهطور فعال دیده میشوند. در بررسی ریزبینی نمونه ارسالی استخوان متراکم با نمای طبیعی به همراه استئوبلاستهای برجسته و بارز و در اطراف بافت، استئوبلاستوما بود.
نتیجهگیری: استئوبلاستومای فک تومور نادری است و تظاهرات بالینی و رادیوگرافیک غیراختصاصی آن باعث مشکلات تشخیصی میگردد.
صغری خظردوست، فهیمه قطبیزاده، شیوا گلنواز، معصومه شفاعت،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: لوشیا دفع خونریزی مختصر بین ۲۴ ساعت تا ۱۲ هفته پس از زایمان است و استاندارد مشخصی جهت افتراق موارد طبیعی از غیرطبیعی وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط یافتههای سونوگرافیک رحم پس از زایمان طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا پس از زایمان بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۳ در بخش اورژانس زایمان بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انجام شد. افراد مورد مطالعه زنانی بودند که زایمان واژینال بهدنبال حاملگی ترم با سن حاملگی بیشتر از ۳۷ هفته و تک قلو داشتند و رضایت جهت شرکت در مطالعه داشتند. معیارهای خروج سابقهی سزارین یا هر اسکار دیگر رحمی بود. سونوگرافی ترانس واژینال طی ۴۸ ساعت اول زایمان انجام گردید و ضخامت و اکوژنیسیته اندومتر و سایز رحم مورد ارزیابی قرار گرفت و مادران به مدت شش هفته پس از زایمان جهت میزان و مدت دفع لوشیا پیگیری شدند.
یافتهها: از ۱۶۰ مادر وارد شده در مطالعه ۹۶ نفر (%۶۰) خونریزی بیش از شش هفته و یک نفر دفع لوشیای کمتر از چهار هفته داشت. از شاخصهای سونوگرافی، اندازه رحم و طول آندومتر ارتباطی با مدت زمان دفع لوشیا نداشتند، اما ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت (۰/۰۴P=). همچنین معیارهای بالینی شامل تعداد حاملگی، زایمان، تولد زنده، سقط و وزن تولد کودک، ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا نداشت. مدت زمان زایمان با مدت دفع لوشیا دارای ارتباط آماری معناداری بود. در تحلیل چند متغیره فقط ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت.
نتیجهگیری: ضخامت آندومتر رحم در ۴۸ ساعت اول پس از ختم بارداری طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا مرتبط است و میتواند بهعنوان فاکتور پیشبینی کننده مدت دفع لوشیا باشد.
حاجیه برنا، شیوا رفعتی، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، سمیه قدیمی،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تزریق فرآوردههای خونی در نوزادان شایع و در بهبود وضعیت بالینی آنها نقش موثری دارد. با توجه به ضعف سیستم ایمنی نوزادان و احتمال بروز عوارض بایستی به ضرورت تجویز فرآوردههای خونی توجه بیشتری شود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی و علل و برخی از عوامل موثر در تزریق فرآوردههای خونی در نوزادان بستری بود.
روش بررسی: مطالعه کنونی بهصورت توصیفی-مقطعی در ۱۱۰۶ نوزادان بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان در بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) در تهران طی سالهای ۹۱-۱۳۸۸ انجام شد. فراوانی و علل تزریق فرآوردههای خونی شامل پلاسمای منجمد تازه (FFP)، پلاکت، خون کامل، گلبول قرمز متراکم، ایمونوگلوبولین وریدی، کرایوپرسیپیتیت (Cryoprecipitate) و ارتباط آن با سن حاملگی، جنس، وزن تولد، آپگار نوزاد، طول مدت بستری، استفاده از ونتیلاتور مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۱۰۶ نوزاد بستری ۲۲۱ نوزاد (۱۹/۹۸%) فرآورده خونی دریافت کرده بودند که تعداد ۸۲(۳۷%) دختر و ۱۳۹(۶۳%) مورد پسر بودند. ۱۱۳(۵۱%) نوزاد نارس و ۱۰۸(۴۸%) مورد ترم بودند. از ۳۶۱ نوبت تزریق، فراوانی تزریق پلاسمای تازه منجمد شده ۱۷۳(۴۷/۹%)، پکسل ۱۲۲(۳۳%)، پلاکت ۳۲(۸/۸%)، کرایو ۲۰(۵/۱%) خون کامل ۳(۰/۸۳%) بود. ۱۲۱(۵۴/۷۵%) نوزاد فقط یک نوبت تزریق فرآورده خونی داشتند. شایعترین اندیکاسیون تزریق پلاسمای تازه منجمد شده درمان جایگزینی ۱۴۰(۸۰%)، تزریق پکسل اصلاح آنمی علامتدار ۶۸(۵۵/۶%) و تزریق پلاکت پیشگیری از خونریزی در نوزدان مبتلا به ترومبوسیتوپنی ۲۰ مورد (۶۰%) بود. دفعات تزریق خون با سن حاملگی (۰/۰۲۲=P)، وزن تولد (۰/۰۱P=)، علت بستری (۰/۰۰۱P=)، استفاده از ونتیلاتور (۰/۰۰۲P=) و طول مدت بستری ارتباط معناداری داشت (۰/۰۰۱P=).
نتیجهگیری: با کنترل عوامل مؤثر در تولد نوزادان نارس، کاهش طول مدت بستری و مدت زمان استفاده از ونتیلاتور میتوان دفعات و عوارض ناشی از تزریق خون را بهطور موثری کاهش داد.
هدی احمدی، رضا میرفخرایی، شیوا ایرانی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر، نوعی ناباروری است که در آن فرد متحمل سه سقط پیاپی یا بیشتر میگردد. ریزحذفهای کروموزوم Y یکی از عوامل ژنتیکی احتمالی مؤثر است که در ناحیه خاصی از کروموزوم Y موسوم به فاکتور آزواسپرمی روی میدهد. هدف این بررسی وجود ریزحذفهای کامل کروموزوم Y در همسران زنان مبتلا به سقط مکرر ایدیوپاتیک میان زوجهای ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی، ۹۲ مرد با سابقه سقط مکرر در همسران خود و ۵۰ مرد سالم بارور بهعنوان گروه کنترل از نظر وجود ریزحذفهای کامل از تیر ماه ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۳ در آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران و علوم و تحقیقات، ارزیابی شدند. مارکرها شامل sY84, sY86 برای ناحیه مربوط به فاکتور آزواسپرمی a، sY127, sY134, sY129 برای فاکتور آزواسپرمی b و sY254, sY255 برای فاکتور آزواسپرمی c بودند. پس از استخراج DNA از خون محیطی، روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مولتیپلکس (Multiplex polymerase chain reaction, MPCR) و الکتروفورز ژل آگاروز جهت بررسی وضعیت ریزحذفها اعمال گردید.
یافتهها: در بررسی ریزحذفهای کامل ناحیه سه گانه فاکتور آزواسپرمی بر اساس نتایج حاصل واکنش زنجیرهای پلیمراز که بر روی ژل الکتروفورز مشاهده گردید، تمامی باندهای مربوط به مارکرهای شاخص، مورد استفاده در کل افراد مورد مطالعه تشکیل شده بود. در واقع در تمامی نمونهها شامل ۵۰ نمونه کنترل و ۹۲ نمونه بیمار، هیچگونه حذفی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ارتباط بین ریزحذفهای کروموزوم Y و سقط مکرر در مردان ایرانی مشاهده نشد.
محمود ابراهیمی، محمد کریمی، فرانک دهقانی، امیر بیریایی، نفیسه فرهادیان، شیوا گل محمدزاده،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: روغن کنجد میتواند در زمینه درمان بیماریهای قلبی-عروقی مانند آترواسکلروز از طریق کاهش سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام مطالعه کنونی تهیه میکروامولسیون حاوی روغن کنجد بهعنوان یک نانوحامل دارویی با قابلیت بهبود حلالیت آبی و اثر درمانی مطلوبتر در کاهش فاکتور هفت و فیبرینوژن در محیط حیوانی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا دی ۱۳۹۵ در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد جهت تهیه انواع میکروامولسیونها و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت بررسی عملکرد نمونهها در محیط حیوانی انجام شده است. در راستای تهیه میکروامولسیونها با روش تیتراسیون، تویین۸۰ و اسپن۸۰ بهعنوان زوج سورفکتانتی و نسبتهای سورفکتانتی ۸:۱، ۹:۱ و ۱۰:۱ جهت رسم نمودارهای شبهسهفازی تعیین شد. در مرحله تست حیوانی خرگوشهای سفید نیوزلندی در سه گروه دریافتکننده رژیم پایه، رژیم پرکلسترول و رژیم پرکلسترول بههمراه میکروامولسیون دستهبندی شدند.
یافتهها: میانگین اندازه ذرات نمونهها در محدوده ۰/۱±۱۶/۶۴ تا nm ۰/۲±۲۱/۱۶ با توزیع ذرات یکنواخت، پتانسیل زتا در محدوده ۱۰/۷- تا ۱۸/۴- میلیولت، شاخص شکست نور در حدود ۱/۳۹، ضریب هدایت الکتریکی در محدوده ۳۱۱ تا ۲۹۷ میکروزیمنس و pH تمامی نمونهها معادل ۶/۴۲ تعیین شد. تمامی نمونهها پایداری فیزیکی داشته و نمونه تهیهشده با نسبت سورفکتانتی ۹:۱ با توجه به درصد روغن بالاتر نسبت به سایر نمونههای پایدار در مدت زمان ۶ ماه، جهت انجام تست حیوانی انتخاب شد. کاهش معنادار سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت در سومین گروه خرگوشها در مقایسه با دیگر گروهها مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده عملکرد مؤثر نانوحاملهای دارویی میکروامولسیونی در بهبود حلالیت آبی و اثرات درمانی ترکیبات آبگریز مانند روغنهای گیاهی میباشد.
سولماز خلیقفرد، شیوا ایرانی، رامش عمرانیپور، علیمحمد علیزاده،
دوره 77، شماره 6 - ( شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آنزیمهای متالوپروتییناز میتوانند منجر به هضم ماتریکس خارج سلولی و تسهیل متاستاز سلولهای سرطانی به سایر بافتها گردند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در بافت و پلاسمای بیماران مبتلا به سرطان پستان و ارتباط آن با ویژگیهای بالینی بیماری بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت تجربی- پژوهشی در مرکز تحقیقات سرطان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از فروردین تا اسفند ۱۳۹۶ انجام گرفت. تعداد ۲۵ بیمار با سرطان پستان غیرمتاستاتیک لومینال A در مراحل ۲ یا ۳ بیماری و ۸ فرد سالم وارد مطالعه شدند. ابتدا چند نمونه بیوپسی از بافت پستان و ml ۱۰ خون کامل از همه شرکتکنندگان گرفته شد. سپس از روش زیموگرافی کلاژن جهت بررسی فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در پلاسمای بیماران در مقایسه با افراد سالم افزایش معناداری داشت (بهترتیب ۰/۰۰۵۵P= و ۰۰/۲۶۳P=). برخلاف ماتریکس متالوپروتییناز ۱۳، سطح میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتییناز ۱ در بافت تومور و پلاسمای بیماران تفاوت معناداری داشت (۰/۰۲۲۷P=). همچنین سطح فعالیت پلاسمایی متالوپروتییناز ۱ (۰/۰۰۳۷P=) و متالوپروتییناز ۱۳ (۰/۰۳۱۱P=) تفاوت معناداری در مراحل ۲ و ۳ بیماری نشان دادهاند. برخلاف ماتریکس متالوپروتییناز ۱۳، الگوی سطح فعالیت متالوپروتییناز ۱ در وضعیت گرههای لنفاوی بین نمونههای بافت (۰/۰۳P=) و پلاسما (۰/۰۱۵P=) تفاوت معناداری نشان داده است.
نتیجهگیری: مطالعه غلظت پلاسمایی متالوپروتیینازهای ۱ و ۱۳ در مقایسهی با غلظت بافتی آنها، فاکتور مناسبی جهت تشخیص زودهنگام در مبتلایان به سرطان پستان بود.
فاطمه غفاری، شهرام آگاه، شیوا ایرانی، مرجان مخترع، علی محمد علیزاده،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده از دلایل اصلی مرگومیر ناشی از سرطان در سراسر جهان بهشمار میرود. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط عوامل دموگرافیک و پاتولوژیک بر میزان بقاء بیماران مبتلا به سرطان معده انجام شد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر، 56 بیمار مبتلا به سرطان معده، از مهر 1395 تا مهر 1396، مراجعهکننده به بیمارستانهای رسولاکرم (ص) و امامخمینی (ره) شهر تهران وارد مطالعه و به مدت پنج سال پیگیری شدند. میزان بقاء بیماران با استفاده از روش کاپلان مایر محاسبه گردید. برای تعیین ارتباط عوامل دموگرافیک و پاتولوژیک بر میزان بقاء بیماران، نظیر جنس، سن، محل تومور، نوع و درجه تمایزیافتگی تومور، متاستاز، مرحله بیماری و عفونت هلیکوباکتر پیلوری، از آزمون لگ- رتبه (Logrank test) و مدل رگرسیون کاکس(Cox regression model) استفاده شد. دادهها توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و در سطح معنادار 05/0 آنالیز شدند.
یافتهها: بیماران شامل 73% مرد و 27% زن بودند. میزان بقاء یک، سه و پنج ساله بیماران بهترتیب 67، 35 و 26% بود. همچنین میزان بقاء افراد بالای 60 سال و در مراحل پیشرفته سرطان معده، پایینتر از سایرین بود. متغیرهای سن، نوع تومور، درجه تمایزیافتگی تومور، متاستاز و مرحله تومور بر میزان بقاء بیماران موثر بودند.
نتیجهگیری: نتایج ما نشان داد که میزان بقاء بیماران مبتلا به سرطان معده نسبتاً پایین و تشخیص زودهنگام، فاکتور قوی در افزایش بقاء محسوب میشود. بنابراین بکارگیری یک برنامه غربالگری مناسب جهت افزایش میزان بقاء مبتلایان به سرطان معده ضروری میباشد.