جستجو در مقالات منتشر شده


1085 نتیجه برای فر

ملیحه حسن‌زاده، مرجانه فرازستانیان، افروز آزاد، پرنیان ملکوتی، مریم اسماعیل‌پور،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آنژیومیگزوما تهاجمی یک تومور مزانشیمال نادر است که به‌صورت تیپیک در لگن و ناحیه پری‌آنال اتفاق می‌افتد. اغلب بیماران با شکایت توده بدون درد با رشد آهسته در ناحیه پرینه مراجعه می‌کنند. توده اغلب ارگان‌های مجاور مثل مجرای ادراری و مقعد را درگیر نمی‌کند از این‌رو باعث علایم انسدادی نمی‌شود. میزان بروز در خانم‌ها شش برابر آقایان است. علیرغم تهاجم وسیع موضعی متاستاز دور دست نادر است. تشخیص پیش از جراحی و بررسی پاتولوژی دشوار است. MRI شایعترین ابزار تشخیصی است. از سی‌تی اسکن و سونوگرافی هم استفاده می‌شود. بیماران نیاز به فالواپ طولانی‌مدت دارند. درمان عود جراحی است ولی اقدامات غیرجراحی هم با میزان موفقیت متغیر همراه بوده‌اند.
معرفی بیمار: بیمار خانم 54 ساله با توده پرینه در بهمن 1399 مراجعه کرد. بیمار بیان می‌کرد توده مذکور از 10 سال پیش وجود داشته است که طی دو سال اخیر افزایش سایز پیدا کرده است. بیمار تحت جراحی قرار گرفت. گزارش آسیب‌شناسی آنژیومیگزوم تهاجمی بود. پس از جراحی تحت درمان با آگونیست GNRH قرار گرفت. در حال حاضر تحت فالواپ است و تاکنون (اسفند 1400) عود نداشته است.
نتیجه‌گیری: آنژیومیگزومای تهاجمی تومور مزانشیمی نادری است. شایعترین ویژگی این تومورها دارا بودن گیرنده استروژن و پروژسترون است. بهترین درمان برای آنژیومیگزومای مهاجم هنوز ناشناخته باقی‌مانده است. برداشت موضعی وسیع ضایعه به‌عنوان اقدام درمانی مهم گزارش شده است. در عود، جراحی مجدد و هورمون‌تراپی میتواند مفید باشد. مهم است که متخصص زنان در برخورد با توده‌های ولو این مورد را در تشخیص افتراقی قرار دهد.

 
طناز احدی، نیما خواجه، بیژن فروغ، لبانه جانبازی، معصومه باقرزاده چم،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مداخلات محافظه‌کارانه زیادی برای کاهش علایم کوکسیدینیا وجود دارد که هر کدام تا اندازه‌ای درد بیماران مبتلا را کاهش می‌دهد، اما مشخص نیست که کدام درمان می‌تواند موثرتر باشد. هدف از این مطالعه مروری بررسی انواع مداخلات محافظه‌کارانه و اثربخشی هر یک از آنها در کاهش علایم کوکسیدینیا می‌باشد.
روش بررسی: جستجو برای مطالعات تحقیقاتی منتشر شده تا اکتبر 2021 با استفاده از Scopus، Science Direct، Web of Knowledge و Cochrane بدون محدودیت داده انجام شد. کیفیت مقالات با استفاده از Physiotherapy evidence database scale (PEDro) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: در نهایت 12 مقاله وارد مطالعه مروری شدند. دو مقاله از شوک ویو برون اندامی، دو مقاله از بلوک گانگلیون ایمپار، سه مقاله از درمان‌های دستی و چهار مطالعه از تزریق استفاده کردند. چهار مطالعه باقی‌مانده از یونتوفورز با کتوپروفن، درمان بیوفیدبک، طب سوزنی و فیزیوتراپی همراه کینزیوتیپینگ استفاده کردند.
نتیجه‌گیری: درمان با شوک ویو برون اندامی و بلوک گانگلیون ایمپار به‌طور قابل‌توجهی درد دنبالچه را بهبود می‌بخشد و اثرات دائمی‌تری را در علایم بیماران نشان می‌دهد. درمان‌های دستی بیشتر در مواردی که دنبالچه پایدار است کاربرد دارد. به‌نظر می‌رسد که رسیدن به پاسخ مطلوب به بیش از شش جلسه نیاز دارد که برای بیماران خوشایند نیست. تزریق‌ها، به‌ویژه آنهایی که تحت هدایت فلوروسکوپی انجام می‌شوند، افزون‌بر ناخوشایند و دردناک بودن، نیاز به مهارت بالایی دارند. با این حال، این روش در یک جلسه انجام شده، بنابراین نیازی به مراجعه بعدی ندارد.

 
جلال سعیدپور، مهدی رضایی، شمسی اختیار، سارا اخوان رضایت، سهیلا دمیری، فائزه فرتاج، مریم رادین ‌منش،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی هزینه‌های ۹۰ خدمت نظام بازپرداخت بیمارستانی گلوبال در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی کاربردی بر مبنای اطلاعات بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابتدای فروردین 1396 تا پایان اسفند 1397 انجام شده است.‌ داده‌های صورتحساب و پرونده کلیه بیماران از سیستم‌های اطلاعات بیمارستان‌ها (HIS) استخراج گردید و با استفاده از آمارهای توصیفی در SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و (Excel, 2016, Microsoft, USA) تحلیل شد.
یافته‌ها: طی دو سال 143.866 خدمت گلوبال در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده بود که حدود 2.300 میلیارد ریال هزینه داشته است. 80% کل خدمات و هزینه‌ها مربوط به 10 خدمت بوده‌اند. متوسط هزینه به ازای هر خدمت حدود ۱۶ میلیون ریال بود اما به ازای خدمات مختلف تفاوت بسیاری داشته و از حدود ۶۷ میلیون ریال تا 8/1 میلیون ریال نوسان داشته است. به‌طور متوسط برای هر خدمت سهم هر یک از زیرگروه‌های هزینه‌ای خدمات تشخیصی، هتلینگ و خدمات پرستاری، دارو و لوازم مصرفی، اتاق عمل و جراحی، ویزیت و مشاوره پزشک به‌ترتیب 1/3%، 6/11%، 4/21%، 9/49% و 9/13% بوده است.
نتیجه‌گیری: مدیران بیمارستان‌ها برای کاهش هزینه و زیان مالی ناشی از خدمات گلوبال باید بر خدمات با فراوانی بالا و خدمات با هزینه بالا متمرکز شوند. متناسب با الگوی هزینه‌ای ویژه هر خدمت نیز راهبردهای اتخاذ شده برای کنترل هزینه‌های آن خدمت باید متفاوت باشد.

 

محمد نصر اصفهانی، عارف جاوری، فرهاد حیدری، مجید جاوری،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان می‌دهند که عوامل متعددی بر نتیجه احیاء قلبی- ریوی موثر هستند، در این مطالعه برآنیم تا فراوانی عوامل مختلف و اثربخشی آنها را بر نتیجه احیاء قلبی- ریوی مشخص نماییم.
روش بررسی: مطالعه به شیوه مقطعی و غیراحتمالی ساده از مراجعین (848 بیمار مورد احیاء) به اورژانس بیمارستان الزهرا اصفهان بین فروردین 1394 تا فروردین 1398 که در اورژانس بیمارستان دچار ایست قلبی-ریوی شده‌اند، انجام شد. برای تحلیل با استفاده از شاخص‌های آماری و روش جداول متقاطع داده‌ها با Chi-squre test و Student’s t-test به تحلیل داده‌ها پرداخته شده است و میزان اثرات متغیرها بر نتیجه احیاء براساس ماهیت متغیرها با استفاده از روش‌های Logistic regression مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه از 848 بیمار مورد احیاء قرار گرفته، 583 نفر (8/68%) مرد و 265 نفر (2/31%) زن بودند. میانگین سنی تمام بیماران مورد مطالعه 17/21±74/62 سال می‌باشد. در احیاء‌های موفق میانگین سنی بیماران 17/21±74/62 سال، حداکثر سن 116 سال و حداقل سن شش سال و در احیاءهای ناموفق میانگین سنی بیماران 79/21±33/62 سال، حداکثر سن 108سال و حداقل سن یک ماه بوده است. در این مطالعه مشاهده شد که با افزایش سن بیماران میزان عدم موفقیت احیاء افزایش می‌یابد. وجود بیماری زمینه‌ای باعث افزایش عدم موفقیت در نتیجه احیاء خواهد شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که عوامل متعددی در موفقیت احیاء موثر می‌باشد که درجه اثرگذاری آنها بسته به موقعیت و شرایط بیماران متفاوت می باشد و باید باهم در نظر گرفته شود.

 
مهدی عسگری، علی سنایی، فرامرز پازیار،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک پلیکاسیون عمودی معده با پیامدهای درازمدت ضعیف، در درصد بالایی از بیماران با افزایش مجدد وزن همراه است. بنابراین در این مطالعه، نتایج درمانی دو روش با و بدون پلیکاسیون قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای در افراد مبتلا به چاقی مرضی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور، 40 بیمار مبتلا به چاقی مرضی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اهواز از اسفند 98 تا اسفند 99، به‌صورت تصادفی به دو گروه، بدون پلیکاسیون (20 تایی) و با پلیکاسیون (20 تایی) قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای پس تقسیم شدند. میزان کاهش وزن، عوارض، نتایج جراحی و میزان رضایت‌مندی بیماران ثبت شد. مدت پیگیری بیماران یک سال بود.
یافته‌ها: میانگین درصد کاهش وزن در زمان‌های مختلف بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). طی یک سال پیگیری، هایپرتانسیون، دیابت، HLP و ریفلاکس در روش پلیکاسیون دیستال بهتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). میزان رضایتمندی بیماران در روش پلیکاسیون دیستال بالاتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، استفاده از روش پلیکاسیون دیستال معده با لاپاروسکوپی روشی موثر و ایمن است و با کاهش وزن ایده‌آل زودرس‌، کاهش عوارض و افزایش رضایتمندی بیماران با شاخص توده بدنی بیشتر/مساوی 35 kg/m2 همراه است. عدم نیاز به استفاده از جسم خارجی و قابلیت تکرار داشتن نیز از مزایای آن می‌باشد.

 
سلمی آریانژاد، فاطمه طاهری بجد، عطیه ریاسی، طیبه چهکندی، فرود صالحی،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی واضافه وزن یکی از اجزای سندرم متابولیک و زمینه‌ساز بیماری قلبی عروقی و مرگ ناگهانی قلبی می‌باشد. چاقی با طیف گسترده‌ای از ناهنجاری‌های الکتروکاردیوگرام همراه است.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی در 50 کودک و نوجوان 18-9 ساله شهر بیرجند از خرداد 1399 تا آبان 1399 انجام شد. در گروه شاهد 25 نفر با وزن نرمال و در گروه مورد 25 نفر دارای چاقی یا اضافه وزن وارد مطالعه شدند. پس از معاینه بالینی، قد، وزن و شاخص‌های الکتروکاردیوگرام اندازه‌گیری و با استفاده از آزمون‌های آماری توسط نرم‌افزار  SPSS software, version 19 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA)مقایسه شدند.
یافته‌ها: در گروه شاهد 15 نفر و در گروه مورد 17 نفر پسر بودند. میانگین سنی گروه شاهد و مورد به‌ترتیب 13/2±28/11 سال و 97/1±96/10 سال برآورد گردید. میانگین فاصله بین قله تا انتهای موج T در گروه مورد 15/72±120/323 و در گروه شاهد 06/13±20/79 و میانگین اختلاف بین کوتاه‌ترین و طولانی‌ترین فاصلهTP-e  به‌ترتیب در لیدهای 12 گانه ECG در گروه مورد 04/23±48 بوده و گروه شاهد 58/5±44/18 بوده است. که در این دو شاخص تفاوت آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که چاقی می‌تواند بر روی نوار قلب کودکان نسبت به افراد با وزن نرمال اثرات نامطلوب داشته باشد که این تغییرات با افزایش خطر آریتمی همراه است. با توجه به اینکه این تغییرات با کنترل وزن قابل اصلاح می‌باشد هشدار به خانوادهها و آموزش در جهت پیشگیری و کنترل اضافه وزن و چاقی توصیه میشود.

 
سید حامد جعفری، مهشید منوچهری‌نسب، مهدی سعیدی مقدم، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سی‌تی اسکن یک روش تشخیصی مهم و استاندارد-طلایی در تشخیص سنگ کلیه و مجاری ادراری است. این تصویربرداری سبب پرتودهی به بیماران و افزایش ریسک ابتلا به سرطان می‌شود به‌ویژه در بیمارانی که نیازمند بررسی مکرر هستند. هدف این مطالعه مقایسه توانایی تشخیصی سونوگرافی در کشور نسبت به سی‌تی برای تشخیص سنگ کلیه در جمعیت بیماران با دردهای کولیکی پهلو است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی گذشته‌نگر اطلاعات بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس که از اول فروردین 1398 تا 31 شهریور 1398 برای انجام سی‌تی به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده بودند به‌همراه گزارش سونوگرافی آن‌ها از سیستم پکس جمع‌آوری شد. برای مقایسه سونوگرافی و سی‌تی، حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی محاسبه گردید و درصد تفاوت تشخیصی دو مدالیته بررسی شد. کارآیی تشخیصی سونوگرافی در سنگ‌های با اندازه‌های مختلف و مکان‌های متفاوت نیز بررسی شد.
یافته‌ها: 807 بیمار وارد مطالعه شدند. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی سونوگرافی در تشخیص اولیه سنگ به‌ترتیب 47/83%، 15/62%، 94/85% و 58/57% تخمین زده شد. تشخیص سونوگرافی تفاوت چشمگیری با سی‌تی نداشت.23=P و تشخیص‌های سونوگرافی تنها در 11/2% از موارد با سی‌تی متفاوت بود. سونوگرافی در تشخیص سنگ‌های بزرگتر از mm 10 در مثانه و پیشاب‌راه بیشترین موفقیت را داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه مشخص کرد اگرچه سونوگرافی نسبت به سی‌تی حساسیت و ویژگی کمتری برای تشخیص نفرولیتیازیس دارد، اما استفاده از سونوگرافی می‌تواند به‌عنوان آزمون تشخیصی اولیه در بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس مفید باشد.

 
حسین قربانی، محمد رعنایی، علیرضا فیروزجاهی، زهرا احمدنیا، سمانه روحی، فرزانه جعفریان، روزبه محمدی آبندانسری، سمیه احمدی گورجی،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: جهت کنترل استرونژیلوییدس استرکورالیس، اطلاع از وضعیت پراکندگی آن در مناطق مختلف مورد نیاز می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع استرونژیلوییدس استرکورالیس انجام شد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی حاضر به‌صورت گذشته‌نگر (1399-1390) انجام شد. اطلاعات آزمایش مدفوع بیمارانی که از به بیمارستان روحانی شهر بابل مراجعه کرده بودند، جمع‌آوری شد. تشخیص استرونژیلوییدس استرکورالیس به‌روش گسترش مرطوب و فرآیند تغلیظ فرمال-اتر انجام شد. شاخص‌های میانگین، انحراف معیار، تعداد و درصد برای توصیف داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: در مدفوع 420 بیمار (05/1%)، وجود استرونژیلوییدس استرکورالیس تایید شد. جمعیت بیماران مرد ( 249 بیمار) از زنان (171 بیمار) بیشتر بود. علایم در 206 بیمار مثبت بود. شایع‌ترین بیماری زمینه‌ای در بیماران درد شکم (220 نفر) بود.
نتیجه‌گیری: شیوع این انگل در مردان، افراد با سنین بالا و با بیماری‌های زمینه‌ای بیشتر بود. بررسی و کنترل شیوع بیماری‌های انگلی، بخصوص در افراد با بیماری‌های زمینه‌ای با اهمیت است.

 
حمیدرضا شتابی، مهرداد نوروزی، حسین محجوبی‌پور، آناهیتا ناویافر،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کروناویروس در سال 2019 به‌عنوان یکی از علل اصلی مرگ‌و‌میر در سراسر جهان شناخته شد. در گزارشات نرخ مرگ‌و‌میر در افرادی که به تهویه مکانیکی نیاز دارند از 50 تا 97% متغیر است. هدف از مطالعه حاضر بررسی پیامد بیماری کووید-19 براساس متغیرهای مختلف در بیماران تحت تهویه مکانیکی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 160 بیمار با تشخیص قطعی کووید-19 تحت تهویه مکانیکی  بستری دربخش مراقبتهای ویژه بیمارستان (ICU) الزهرا اصفهان از فروردین 1399 تا اسفند 1399 انجام شد.
یافته‌ها: نرخ کلی مرگ‌ومیر در بین بیماران تحت تهویه مکانیکی برابر با 5/62% بود. میانگین سنی بیماران 87/17±99/69 سال و میانگین مدت زمان بستری در بیماران زنده مانده 73/11±47/15 روز و فوت شده 14/69±21/55 روز بود. میانگین سنی افراد فوت شده (16/59±65/71) به‌صورت معناداری بالاتر از گروه زنده مانده (21/17±53) بود (0001/0=P). مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه فوت شده به‌صورت معناداری بیشتر از گروه زنده مانده بود (005/0P=). در نتایج، مد ونتیلاتور و دریافت اینوتروپ (Inotrope) حین درمان شانس مرگ‌و‌میر را در بیماران تحت تهویه مکانیک افزایش داد (001/0P=). بین بیماریهای زمینه‌ای فشارخون، بیماری کلیوی و بیماری خود ایمنی با مرگ‌ومیر در بیماران نیز رابطه معناداری یافت شد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: عوامل مختلفی شامل سن، مدت اقامت در بیمارستان، بیماری‌های همراه مثل فشارخون، بیماری کلیوی و خود ایمنی ممکن است بر پیامد بیماران بدحال بستری در ICU که تحت تهویه مکانیک هستند تأثیرگذار باشد. بیمارانی که هنگام بستری در ICU نیاز به تهویه تهاجمی طولانی‌مدت و استفاده از داروهای اینوتروپ جهت حفظ وضعیت قلبی عروقی دارند در خطر بیشتری جهت مرگ‌ومیر قرار دارند.

 
نازنین رزازیان، محمد علی صحرائیان، شراره اسکندریه، نوشین جعفری، منصور رضایی، نگین فخری،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کووید-19 تهدیدی برای افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن ناشی از سیستم ایمنی، مانند مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis, MS) است. هدف از این مطالعه پیگیری بیماران MS تا سه ماه پس از واکسیناسیون با واکسن آسترازنکا برای عود MS و عفونت کووید-19 بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع پیگیری، جامعه مطالعه بیماران MS بالای 18 سال استان کرمانشاه بودند که دو دوز واکسن آسترازنکا را بین مرداد تا آبان 1400 دریافت کردند. اطلاعات دموگرافیک بیماران از سامانه ملی ثبت MS ایران استخراج شد. اطلاعاتی در مورد مشخصات بالینی افراد، عفونت کووید-19 و عود MS به‌صورت تلفنی با استفاده از فرم محقق ساخته گردآوری گردید.
یافته‌ها: 40 بیمار MS با میانگین (SD) سن 27/39 (8/8) سال شامل 32 نفر (0/80%) زن بررسی شدند. از دوز دوم واکسن تا سه ماه بعد، چهار نفر (10%) عود MS داشتند شامل دو نفر (50%) علایم حسی، یک نفر (25%) درگیری عصب اپتیک و یک نفر (25%) علایم حرکتی و درگیری راه‌های پیرامیدال. چهار نفر (10%) به کووید-19 مبتلا شدند که سه نفر از آنان علایم خفیف داشتند و بدون مراجعه به پزشک بهبود یافتند اما در یک نفر که ریتوکسیماب استفاده میکرد، علایم شدید بود و نیاز به مراجعه به پزشک پیدا کرد. هیچ موردی از ترومبوز مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: تفاوت معناداری از نظر شیوع ابتلا به کووید-19 و عود MS، در سه ماه پیش از واکسیناسیون و سه ماه پس از واکسیناسیون در بیماران مشاهده نشد. نیاز به مطالعات بیشتر با دوره پیگیری طولانی‌تر احساس می‌شود.

 

احمد رضا عصاره، مرضیه جعفرپور، محمد حسین حقیقی‌زاده، نهضت اکیاش،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سیگار کشیدن خطر بروز حوادث قلبی را در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر افزایش می‌دهد. از این‌رو، ارزیابی اثرات بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش بر عملکرد اندوتلیال در بیماران سیگاری و همچنین بررسی ظرفیت عملکردی در این بیماران ضروری می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 56 بیمار سیگاری غیردیابتی با سابقه مداخله عروق کرونر از طریق پوست یا بای‌پس عروق کرونر در خرداد تا شهریور 1394 در بیمارستان امام‌خمینی اهواز انجام شد. براساس بازتوانی قلبی، بیماران به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. پیش از بازتوانی، قندخون ناشتا، پروفایل لیپیدی (لیپوپروتیین با چگالی کم، لیپوپروتیین با چگالی بالا، تری‌گلیسرید و کلسترول توتال) و (Ankle brachial index (ABI جهت بررسی عملکرد اندوتلیال اندازه‌گیری شدند. همچنین، Metabolic equivalents (METs) براساس پرسشنامه Duke activity status index اندازه‌گیری شدند. پس از گذراندن 24 جلسه بازتوانی (در طول مدت دو ماه و به‌صورت هر هفته سه جلسه یک ساعته)، مقادیر فوق مجدداً چک و با مقادیر اولیه مقایسه شدند.
یافته‌ها: میانگین سنی افراد در گروه بازتوانی قلبی و گروه شاهد به‌ترتیب 18/61 و 32/52 بود. پیش از انجام مداخله در هیچیک از متغیرهای ABI، BMI، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، LDL، تری‌گلیسرید، کلسترول تام و قندخون ناشتا تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد و تنها تفاوت معنادار مشاهده شده میان دو گروه در میزان HDL و MET دیده شد. پس از بازتوانی قلبی، میانگین میزان تغییرات ABI با تمرینات ورزشی به‌طور میانگین در نیمه راست بدن 078/0+ و در نیمه چپ بدن 084/0+ بود که در گروه شاهد این مقادیر به‌ترتیب 002/0 و 003/0 بود (001/0P=). میزان تغییرات در افزایش METs و نیز کاهش شاخص توده بدنی، فشارخون سیستولی و دیاستولی در گروه بازتوانی نسبت به گروه شاهد از لحاظ آماری معنادار بود. افزون‌براین، تغییر معناداری در قند خون ناشتا و پروفایل لیپیدی میان گروه‌ها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: دو ماه بازتوانی قلبی با تمرینات ورزشی منظم با بهبود میزان ABI به‌عنوان شاخصی برای عملکرد اندوتلیال و پیش‌آگهی بیماری‌های قلبی-عروقی و نیز بهبود ظرفیت عملکردی قلبی (افزایش شاخص METs) در میان بیماران سیگاری همراه است.

 

ابراهیم جعفری‌پویان، حانیه السادات سجادی، مریم تاجور، الهام احسانی چیمه، ایمان فلاح، فرهاد حبیبی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع بیماری‌های نوپدید و بازپدید و پیش‌بینی ناپذیر بودن آنها منجر به افزایش توجه به‌ضرورت آمادگی مراکز بهداشتی و درمانی در مقابله با این پدیده شده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آمادگی بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در مواجهه با کووید 19 انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر با بهره‌گیری از رویکرد کمی به‌صورت توصیفی مقطعی در بازه زمانی مهر تا اسفند 1399 انجام شد. محیط پژوهش شامل همه بیمارستان‌های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. جامعه پژوهش شامل روسا، مدیران، مسئولین دفاتر بهبود کیفیت و دبیران بحران کلیه بیمارستان‌هایی بود که در مدیریت بیماران کوید 19 مشارکت داشتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از چک‌لیست‌های استاندارد تهیه شده توسط مرکز اروپایی پیشگیری و کنترل ویروس کرونا و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها شامل هشت حیطه و 21 جزء استفاده شد. حداقل امتیازی که هر بیمارستان می‌توانست کسب نماید 143 و حداکثر امتیاز 429 بود.
یافته‌ها: میانگین نمره آمادگی بیمارستانها (87%)۳۹۱ به‌دست آمد. بیمارستان شماره 1 با کسب 425 امتیاز دارای بالاترین آمادگی و بیمارستان شماره 7 با کسب 349 امتیاز دارای کمترین آمادگی بودند. شش مورد از بیمارستان‌های مورد مطالعه دارای آمادگی بیش از 90% و سه مورد دارای آمادگی کمتر از 90% بوده‌اند. بالاترین میزان آمادگی مربوط به حیطه بهداشت دست، تجهیزات حفاظت فردی و مدیریت زباله‌های بیمارستانی و کمترین میزان آمادگی مربوط به استقرار بیماران، جابجایی بیماران در بیمارستان و دسترسی مراجعه‌کنندگان و ملاقات‌کنندگان بود.
نتیجه‌گیری: میزان آمادگی نسبی بیمارستانها برای مواجهه با کوید 19 براساس نتایج این مطالعه نسبتا مناسب بود. ارزیابی مرتب بیمارستانهای مرجع کرونا و حتی سایر بیمارستانها می‌تواند به آمادگی بیشتر این بیمارستانها و شناسایی، رفع و تقویت نقاط ضعف آنها کمک نماید.

سید حامد جعفری، هاجر زاهدی مهر، بنفشه زینلی رفسنجانی، سارا حاصلی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از بیماران نیاز به سی‌تی دینامیک کبدی دوره‌ای دارند. یک تصویر بی‌کیفیت، باعث تکرار می‌شود که افزون‌بر پرتوگیری غیرضروری بیمار، برای پرسنل و بیمار بسیار وقت‌گیر است و افزون‌برآن برای مرکز از لحاظ زمان و هزینه مقرون به صرفه نیست. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین کیفیت تصویر و واحد-هانسفیلد کبد و عروق آن در فاز شریانی و وریدی به منظور تعیین محدوده قابل قبول واحد-هانسفیلد برای تصاویر سی-تی کبدی برای تولید تصاویر با کیفیت بالا انجام شد.
روش بررسی: کیفیت 146 تصویر سی‌تی در بیمارستان نمازی شیراز از شهریور 1398 تا مرداد 1400 به‌صورت مقطعی بررسی شد. ابتدا ارزیابی کیفی توسط دو متخصص رادیولوژی با تجربه انجام شد. آنها کیفیت تصویر را در سه گروه دسته‌بندی کردند. سپس ارزیابی کمی تصاویر، با استفاده از واحد هانسفیلد نواحی آئورت، ورید کبدی، ورید باب اصلی، لوب قدامی راست، راست خلفی و چپ کبد در فاز شریانی و وریدی انجام شد.
یافته‌ها: براساس نتایج ارزیابی کیفی تصاویر سی‌تی اسکن‌های تری فازی، 6/59% کیفیت خوب، 8/17% کیفیت قابل‌قبول و 6/22% کیفیت ضعیف داشتند. بین کیفیت تصاویر و واحد هانسفیلد در فاز شریانی رابطه معناداری وجود داشت (005/0P>). بین واحد هانسفیلد ورید باب، بخش قدامی راست و خلفی کبد در فاز وریدی ارتباط معنا‌داری مشاهده گردید (03/0P>).
نتیجه‌گیری: در یک سی‌تی سه‌فازی با کیفیت بالا، واحد هانسفیلد قسمت‌های مختلف در فاز شریانی به‌صورت زیر میباشد، آئورت 78±310، ورید باب 40±150، ورید کبدی 7±44، بخش‌های جانبی راست خلفی و قدامی و چپ کبد 11±77، 7±77 و 12±78 واحد هانسفیلد. ورید باب، ورید کبدی و بخش‌های خلفی و قدامی راست کبد در فاز وریدی باید به‌ترتیب 27±155، 30±167، 19±111، 16±112 باشند. از این مقادیر می‌توان به‌عنوان معیاری برای تصاویر با کیفیت استفاده کرد.

 

غزاله جمشیدی، فرشید باباپور مفرد، مهیار غفوری، حمیدرضا سلیقه ‌راد،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات (Pca) یکی از شایعترین سرطان‌ها در مردان در سال‌های اخیر است. تصویربرداری تشدید مغناطیسی چند پارامتری (mp-MRI) به‌طور فزاینده‌ای برای شناسایی، تعیین موقعیت و مرحله‌بندی سرطان پروستات استفاده شده است. در این رویکرد ترکیبی از اطلاعات مورفولوژی T2-w در کنار حداقل دو روش تصویربرداری عملکردی نظیر دیفیوژن (DWI)، افزایش کنتراست دینامیک (DCE) و طیف‌سنجی تشدید مغناطیسی (MRS) استفاده می‌شود.
روش بررسی: منابع مهم در نظر گرفته شده در بررسی حاضر، مطالعات در حوزه تشخیص سرطان پروستات با استفاده از mp-MRI می‌باشند. جستجو با استفاده فهرستی از موتورهای جستجو صورت گرفته است. در این پژوهش با مروری بر مطالعات انجام شده از سال 2015 تا 2021، نقش و پتانسیل ادغام نتایج تصویربرداری‌های مورفولوژی و عملکردی در یک رویکرد چندپارامتری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و ترکیب بهینه معرفی شد. این مطالعه در طی مهر 1395 تا بهمن 1400 انجام گرفته است.
یافته‌ها: طبق بررسیهای انجام شده، ترکیب T2-w و DWI و DCE بهینهترین توالی پالس در رویکرد mp-MRI معرفی شده که بالاترین میزان حساسیت و اختصاصیت را در تشخیص، تعیین محل و مرحله‌بندی سرطان پروستات ایجاد می‌نماید. به‌کارگیری شدت میدان 3T در مقابل 1.5T، بهبود دقت تشخیص را در پی داشته و انتخاب کویل داخل رکتوم برتری چندانی نسب به کویل‌های آرایه فاز در تشخیص و تعیین محل این سرطان ایجاد نمی‌کند. 
نتیجه‌گیری: مناسب‌ترین ترکیب توالی پالس برای تحقق اهداف mp-MRI، T2-w، DWI و DCE است. این مقاله مروری امکان بررسی کاملی از تحقیقات گذشته شامل نقاط قوت و ضعف مدالیته‌های مربوطه در تشخیص سرطان پروستات را محققین می‌دهد. همچنین نتایج حساسیت و اختصاصیت مطالعات اخیر را گزارش می‌کند.

 

مجید زمانی، مسعوده باباخانیان، فرهاد حیدری، محمد نصر اصفهانی، محمد مهدی زارع‌زاده،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نوار قلب علاوه بر بیماریهای قلبی، در بیماریهای غیرقلبی هم دچار تغییرات میشود که به‌دلیل مشابهت، میتواند باعث تشخیص به اشتباه بیماریهای قلبی در بیماران شود. تغییرات ECG در انواع ضایعات مغزی مانند استروک‌های ایسکمیک و هموراژیک و تروماهای مغزی در مقالات بسیاری بررسی شده‌اند، اما اثرات میدلاین شیفت مغزی بر تغییرات نوار قلب بررسی نشده است. در این مطالعه قصد داریم تا این تغییرات را بررسی کنیم.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی مقطعی آیندهنگر است. بیماران با تومور مغزی مراجعه‌کننده به بیمارستان الزهرا (س) و کاشانی اصفهان از فروردین 1398 تا اسفند 1399 انتخاب شدند. پس اخذ رضایت آگاهانه، از بیماران CT scan و یا MRI مغزی گرفته شد و تغییرات نوار قلب(T wave, ST segment, QTc Interval, QRS prolongation) در دو گروه تومور مغزی با و بدون میدلاین شیفت با هم مقایسه شد.
یافته‌ها: 136 بیمار وارد مطالعه شدند که از این تعداد، 69 بیمار در گروه بدون شیفت میدلاین و 67 بیمار در گروه با شیفت میدلاین قرار داشتند. در گروه با میدلاین شیفت 3% بیماران تغییراتST segment  و 9/23% تغییرات موج T داشتند که این میزان در گروه بدون میدلاین شیفت به‌ترتیب 4/1% و 1/10% بود. میانگین QTc Interval در دو گروه بدون و با میدلاین شیفت به‌ترتیب 438/28±26/338 و 855/37±66/388 می‌باشد و میانگین QRS در گروه بدون میدلاین شیفت ms 88/9±09/86 می‌باشد و در گروه همراه با میدلاین شیفت ms 83/12±93/94 می‌باشد.
نتیجه‌گیری: شیفت میدلاین مغزی می‌تواند باعث پهن شدن QRS، طولانی شدن QTc Interval و تغییرات موج T در نوار قلب بیماران شود.

 
فریبا زارعی، محمدرضا ساسانی، بنفشه زینلی رفسنجانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آسپراسیون نمونه‌برداری سوزنی ظریف (FNAB) تیرویید برای تشخیص ندول‌های خوش‌خیم و بدخیم تیرویید استفاده می‌شود. این روش باعث ایجاد درد و ترس در بیماران می‌شود. این مطالعه به بررسی اثر بی‌حسی موضعی پیش از انجام آسپراسیون درایجاد درد و اضطراب با در نظر گرفتن اندازه ندول پرداخته است.
روش بررسی: دراین مطالعه به‌صورت مقطعی 114 نفر که نیاز به انجام FNAB غده تیرویید داشتند شرکت کردند. برای 41 نفر از بیماران بی‌حسی موضعی پیش از انجام آزمون انجام شد، برای بقیه آزمون بدون بی‌حسی موضعی انجام گردید. میزان درد و اضطراب به‌ترتیب براساس مقیاس visual-analog-score و Spielberger اندازه‌گیری شد و اندازه ندول‌ها به چهار گروه تقسیم شدند. این اطلاعات از شهریور 1396 تا بهمن 1396 در بیمارستان‌های دانشگاه در بیمارستان شهید فقیهی شیراز جمع‌آوری گردید.
یافته‌ها: بیماران با میانگین سن 69/44 و شاخص توده بدنی 7/26 سال، پیش از انجام آزمون بی‌حسی دریافت کردند. بیماران با میانگین سن 17/48 شاخص توده بدنی 26 آزمون را بدون بی‌حسی موضعی انجام دادند. بیماران با اندازه ندول حداکثر mm 10 درد بیشتری را درحین FNAB بدون دریافت بی‌حسی موضعی احساس کردند ولی از نظر میزان اضطراب (S/T-anxiety-test) تفاوت معناداری در بیماران مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری از نظر مقیاس درد و اضطراب در بیماران با ندول بزرگتر وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: درد بیشتر در بیماران با اندازه ندول کوچکتر احساس می‌شود که این می‌تواند ناشی از اندازه کوچک ندول و نیاز به دستکاری بیشتر و دقت کمتر در هنگام ورود سوزن به توده در انجام آزمون باشد. بنابراین استفاده از بی‌حسی موضعی پیش از انجام آزمون دربیماران با اندازه ندول کوچکتر از mm 10 می‌تواند باعث کاهش قابل‌توجه درد شود.

 
مهبد کاوه، محمد کاجی یزدی، محسن جعفری، آرمن ملکیان طاقی، سید یوسف مجتهدی، کامبیز افتخاری،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: احیای قلبی ریوی (Cardiopulmonary Resuscitation: CPR) نوزادان مهمترین و شایع‌ترین وضعیت اورژانس در اتاق زایمان است. تقریبا 10% از نوزادان قادر به شروع تنفس موثر نیستند و به کمک نیاز دارند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی مراحل CPR در نوزادان متولد شده در بیمارستان محب یاس که تحت هریک از مراحل احیا قرار گرفتند، بود.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی مقطعی گذشته‌نگر بود. روش نمونه‌گیری در این پژوهش، سرشماری بود. اطلاعات نوزادان زنده متولد شده در بیمارستان محب یاس در طی یکسال از فروردین ماه ۱۳90 تا فروردین ماه 1391، که تحت احیا قرار گرفته بودند، جمع‌آوری و در چک ‌لیست‌های جداگانه ثبت شد. این چک ‌لیست شامل اطلاعات جنین، نوزاد و مادر بود. در نهایت اطلاعات به‌دست آمده توسط نرم‌افزار SPSS software, version 14 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تحت آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: در طول این مطالعه 2176 تولد زنده وجود داشت،که از این تعداد، 322 نوزاد (27/15%) تحت CPR قرار گرفتند، حدود 42% از این نوزادان به اقدامات اولیه احیا (گرم و خشک کردن و تحریک تنفس)، 48% به تهویه تنفسی با کیسه و ماسک، 5% به لوله تراشه،7/2% به ماساژ قلبی و 3/1% به دارو نیاز پیدا کردند. در 7/96% موارد تیم CPR پیش از زایمان برای احیا آماده بود.
نتیجه‌گیری: چنانچه احیا به‌موقع و مناسب انجام شود، تعداد بسیار کمی از این نوزادان، به مرحله پیشرفته احیا نیاز پیدا می‌کنند. از طرفی بالا بودن میزان نیاز به مرحله احیا توسط کیسه و ماسک می‌تواند ثانویه به ماهیت آموزشی بودن این بیمارستان باشد.

 
کیهان مصطفوی، فریبا قربانی، مجتبی مخبر دزفولی، مهدیه حضرتی، احسان علی‌بیگی، نفسیه محمدی‌زاده،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مسائل اخلاقی پیوند اعضا به‌تازگی به کرات مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به آمار بالای مرگ‌ومیر بیماران در لیست انتظار پیوند، از مهمترین چالش‌های اخلاقی پیوند اعضا، کمبود ارگان‌های پیوندی و روش‌های حل این معضل می‌باشد.  
روش بررسی: در این پژوهش به صورت مرور مقالات به بررسی ملاحظات اخلاقی مورد نیاز در استفاده از موارد مرگ قلبی جهت تامین عضو در ایران پرداخته شده است.
یافته‌ها: بسیاری از اقدامات انجام شده جهت افرایش تعداد ارگان‌های فراهم‌آوری شده از موارد مرگ مغزی در دنیا هنوز نتوانسته فاصله میان عرضه و تقاضا را در پیوند اعضا کمتر نماید. از این‌رو از سال‌های 1980 برنامه پیوند اعضا از مرگ قلبی (Non-heart-beating donor) دهندگان با ایست قلبی برگشت‌ناپذیر در دنیا مجدداً مورد بازنگری و استفاده قرار گرفت. براساس دسته‌بندی ماستریت(Maastricht classification) ، دهندگان ایست قلبی در دو دسته کلی کنترل نشده و کنترل شده جای می‌گیرند. گروه اهدای عضو ایتالیا تیپ شش یا دهندگان با جریان خون غیرطبیعی که روی  Extracorporeal membrane oxygenation (ECMO)هستند را اخیراً معرفی کرده است .در خصوص فراهم‌آوری اعضا از اهداکنندگان بدون ضربان قلب، ملاحظات اخلاقی زیادی وجود دارد که هم شامل دهنده و هم شامل گیرنده پیوند می‌باشد، از این‌رو با توجه به اینکه شرایط بالینی دهنده مرگ مغزی در بعضی مواقع بسیار ناپایدار است، پیش از اهدای عضو ممکن است قلب دچار ایست شود. در این موارد امکان برداشت عضو پس از بروز وضعیت مرگ قلبی در دهنده‌ای که مرگ مغزی بوده، وجود دارد.
نتیجه‌گیری: لازم است ملاحظات اخلاقی لازم در خصوص اهدای عضو از موارد مرگ قلبی تدوین و قوانین لازم تصویب گردد.       

 
فریبا نصیرایی، لیدا گروسی، شبنم توفیقی، بهناز مولایی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تست‌های تشخیصی سلامت جنین ابزاری برای کاهش بروز عوارض و مرگ نوزادی می‌باشند، با این وجود ارزش تشخیصی آنها در ارتباط با پیامدهای مختلف همچنان مورد بحث است. این مطالعه با هدف بررسی ارزش تست بیوفیزیکال پروفایل و شاخص سونوگرافیک CPR در پیش‌بینی روش زایمان و پیامدهای نامطلوب نوزادی حین تولد انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 70 نفر خانم باردار ترم (41-37 هفته) کاندید ختم بارداری مراجعه‌کننده به بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان از آبان 1399 تا خرداد 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انتخاب مادران براساس معیارهای ورود، به‌صورت دردسترس، تست بیوفیزیکال پروفایل (BPP) و شاخص سونوگرافیک CPR انجام شد. سپس روش زایمان، وزن نوزاد، آپگار دقیقه پنجم، نیاز به احیا و بستری نوزادان در NICU در هر مورد ثبت شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون Student’s t-test, Mann-Whiteny U test و منحنی ROC در SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد (05/0P≤).
یافته‌ها: در این مطالعه میانگین سن بارداری شرکت‌کنندگان 1/11±56/38 هفته بود. براساس داده‌ها، بین CPR و نیاز نوزاد به احیا و بستری در (021/0NICU (P= همچنین نمره آپگار (042/P=) ارتباط آماری معناداری وجود داشت. با این وجود بین CPR و روش زایمان، سن بارداری و وزن نوزاد حین تولد ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. امتیاز BPP نیز با هیچکدام از پیامدهای مورد بررسی ارتباط معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد بررسی CPR در حوالی زایمان می‌تواند در پیش‌بینی وضعیت نوزاد بلافاصله پس از تولد و آمادگی کادر درمان برای انجام اقدامات فوری مفید واقع شود.

 
محمود پرهام، داود اولاد دمشقی، حسین ثقفی، اعظم سربندی فراهانی، سعید کریمی مطلوب، رسول کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامین B12 به‌دلیل تداخل با جذب آن، از شناخته‌شده‌ترین اختلالات ناشی از مصرف طولانی مدت متفورمین است.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی از خرداد تا مهر 1396 در بیمارستان شهید بهشتی قم بر روی 60 بیمار دیابتی نوع دو با سابقه دیابت به‌مدت یک تا دو سال و مصرف متفورمین به میزان g 1-2 انجام گرفت. بیماران به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه مداخله متفورمین را به‌همراه روزانه g 1 کربنات کلسیم و گروه کنترل فقط متفورمین دریافت کردند. در دو گروه سطح ویتامین B12 بیماران پیش از شروع مداخله و پس از سه ماه اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: بین دو گروه از نظر جنسیت اختلاف وجود داشت و بین میانگین سنی در دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. میانگین سطح ویتامین B12 پیش از دریافت کلسیم در گروه A (مداخله) کمتراز گروه B (کنترل) بود (036/0=P) و پس از دریافت کلسیم سطح ویتامین B12 در گروه مداخله افزایش یافت (002/0=P) و در گروه کنترل سطح ویتامین B12 کاهش یافت (030/0=P)، میزان نوروپاتی در پرسشنامه میشیگان، قسمت شرح حال در هر دو گروه مداخله و کنترل با اختلاف معناداری کاهش پیدا کرد، ولی قسمت معاینه در گروه مداخله با اختلاف معناداری کاهش پیدا کرد (006/0P=) و در گروه کنترل اختلاف معناداری در قسمت معاینه در نوروپاتی نداشت (2/0P=).
نتیجه‌گیری: مصرف خوراکی کلسیم به‌صورت روزانه‌، باعث افزایش سطح ویتامین B12 در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد و شاید کلسیم بتواند کاهش سطح سرمی ویتامین B12 ناشی از مصرف متفورمین در بیماران مبتلا به دیابت تیپ دو را تعدیل کند.

 

صفحه 51 از 55     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb