جستجو در مقالات منتشر شده


41 نتیجه برای جلالی

مهدی زارعی، پریوش کردبچه، روشنک داعی‌قزوینی، انسیه زیبافر، محسن گرامی‌شعار، زینب برجیان بروجنی، مهدی ناظری، لیلا حسین پور، محمد میر بلوک جلالی، سید جمالل هاشمی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: فلور مالاسزیایی تحت شرایطی تکثیر یافته و باعث پوسته‌ریزی (شوره و درماتیت) و  ناراحتی جسمی و روانی، به‌خصوص در جوانان می‌شود. لذا، این مطالعه با هدف تشخیص آسان و سریع حالت تکثیری و تهاجمی، جهت درمان به‌موقع انجام شده است.
روش بررسی: نمونه‌گیری از پوست سر داوطلبین انجام و لام مستقیم با رنگ متیلن‌بلو تهیه شد و از نظر مورفولوژی، میزان مخمر و وجود میسلیوم بررسی گردید.
یافته‌ها: از کل 140 نمونه، وجود مخمر در 5/93% (131) مثبت و 5/6% (9) منفی بود که میزان مخمر در حالت خفیف یا نرمال 2/25%، متوسط 5/24% و شدید 3/50% گزارش گردید. وجود میسلیوم در بین نمونه‌های مثبت، 9/22% (30) گزارش گردید (007/0P=).
نتیجه‌گیری: به‌کار بردن روش و الگویی ساده، ارزان و در دسترس (الگوی تعیین میزان مخمر با آزمایش مستقیم میکروسکوپی) برای افتراق فلور از حالت غیرطبیعی مخمر مالاسزیا می‌تواند جهت اقدام سریع در پیشگیری و درمان مفید باشد.

زهرا اسفندیاری، محمد جلالی، لیلا صفائیان، اسکات ویز،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده

کلستریدیوم دیفیسیل عامل مهم گسترش بیماری‌های گوارشی به‌دلیل مصرف آنتی‌بیوتیک و پیدایش مقاومت میکروبی می‌باشد. در گذشته، این باکتری تنها به‌عنوان عامل عفونت در بیمارستان معرفی شد. اما در اپیدمیولوژی عفونت تغییراتی مشاهده گردید و سویه‌های هایپرویرولانت کلستریدیوم دیفیسیل در خارج از محیط‌های درمانی مانند حیوانات و فراورده‌های غذایی شناسایی شد. با این وجود، این باکتری به‌عنوان پاتوژن مشترک انسان و دام یا غذازاد معرفی نشده است. اما افراد حساس مانند زنان باردار، سالمندان و کودکان ممکن است با مصرف فراورده‌های غذایی آلوده، کلستریدیوم دیفیسیل وارد بدنشان شود و شرایط ابتلا به عفونت در آن‌ها مهیا گردد. بنابراین تدوین گایدلاین‌های پیشگیری از انتقال باکتری به انسان در جامعه مانند محیط‌های بالینی اهمیت پیدا می‌کند. در این مقاله مروری، تاریخچه، عوامل خطر و پژوهش‌های صورت گرفته بر روی شیوع کلستریدیوم دیفیسیل در محیط‌های بالینی و خارج از آن در ایران بررسی می‌شود. در پایان فرضیاتی مطرح می‌شود که به‌دلیل عدم تشابه در پروفایل ریبوتایپ و ساختار ژنتیکی کلستریدیوم دیفیسیل در ایران با سویه‌های بین‌المللی، سویه‌های بومی در کشورمان وجود دارد که می‌توانند در بروز عفونت این باکتری در بالین و جامعه نقش داشته باشند. همچنین با توجه به گزارشات موجود از مصرف غیرمنطقی آنتی‌بیوتیک‌ها در کشورمان ایران، به‌نظر می‌رسد عفونت ناشی از کلستریدیوم دیفیسیل رو به افزایش باشد. اثبات این فرضیات نیازمند ارزیابی مداوم و دقیق بیماری و بررسی جامع مولکولی اپیدمیولوژی در محیط‌های درمانی و خارج از آن توسط سازمان‌های متولی سلامت می‌باشد.


خسرو برخورداری، سمانه یاقوتی، سپیده نیکخواه، افسانه آیین، آرش جلالی، اکبر شفیعی،
دوره 74، شماره 9 - ( آذر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه پیامدهای بالینی کوتاه‌مدت پس از عمل جراحی قلب در بیماران با شرایط قابل قبول از نظر کلینیکی و pH کمتر از حد پروتکل مرسوم با بیماران اکستیوب‌شده بر اساس پروتکل مرسوم بیمارستان می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشته‌نگر در بیمارستان مرکز قلب تهران در سال 94-1393 انجام شد. از 256 بیمار جراحی قلب با معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بالای 18 سال و جراحی الکتیو کرونری، 95 بیمار در گروه مواجهه و 161 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند. داده‌های دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی پیش، حین و پس از عمل بررسی و مشخصات گازهای خونی شریانی هنگام پذیرش در ICU و پیش و شش ساعت پس از اکستیوباسیون، شانس شکست اکستیوباسیون، زمان ماندن در ICU و بیمارستان و مرگ‌و‌میر در دو گروه با هم مقایسه‌ شد.

یافته‌ها: فراوانی مردان و کسر برون‌ده قلبی در گروه کنترل بیشتر (به‌ترتیب 01/0P= و 02/0P=) و فراوانی بیماری انسدادی مزمن ریه و EuroSCORE در گروه مواجهه بالاتر بود (به‌ترتیب 005/0P= و 02/0P=). هنگام ورود به ICU دو گروه از نظر شاخص‌های گاز خون شریانی با هم تفاوت معناداری نداشتند. پیش از اکستیوباسیون مقادیر کسر اکسیژن دمی و فشار شریانی دی‌اکسید‌کربن در گروه مواجهه بالاتر (001/0P<) و مقدار بی‌کربنات و اسیدیته خون کمتر از گروه غیرمواجهه بود (001/0P<). شانس شکست اکستیوباسیون، زمان اقامت در ICU و بیمارستان و مرگ‌و‌میر در دو گروه با هم تفاوت معناداری نداشتند.

نتیجه‌گیری: بیماران با وضعیت بالینی قابل قبول که با اسیدیته خون کمتر از پروتکل مرسوم اکستیوب شدند پیامدهای بالینی بدتری نداشتند.


زهره یوسفی، لعیا شیرین‌زاده، مرجانه فرازستانیان، امیرحسین جعفریان، رویا جلالی،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی واژینال از شایع‌ترین علت مراجعه بیماران مبتلا به بیماری ترفوبلاستیک حاملگی به‌ویژه کوریوکارسینوم پس از زایمان است. در خونریزی واژینال طول کشیده و دیررس در دوران نفاس احتمال کوریوکارسینوم جفتی هم در لیست تشخیص‌های افتراقی مطرح است. هدف پژوهش کنونی گزارش یک مورد بیمار با کوریوکارسینوم پس از سزارین بود.

معرفی بیمار: خانم 33 ساله با حاملگی دوم و شکایت ادامه خونریزی واژینال در طی یک‌ماه پس از سزارین با تشخیص بیماری بدخیم ترفوبلاستیک حاملگی به بخش انکولوژی زنان بیمارستان قائم (عج) در سال 1395 ارجاع شد. بررسی‌های تکمیلی تشخیص بیماری موید کوریوکارسینوم در مرحله یک بیماری ترفوبلاستیک حاملگی بود. به‌دلیل عدم پاسخ شیمی‌درمانی تک‌دارویی، رژیم چند دارویی تجویز شد که خوشبختانه تیتراژ β-HCG به حد نرمال رسید و درحال حاضر با میزان β-hCG نرمال و بدون هیچ علایمی از عود بیماری تحت پیگیری دوره‌ای می‌باشد.

نتیجه‌گیری: درخونریزی دیررس پس از زایمان احتمال کوریوکارسینوم باید مدنظر باشد.


ناهید عارفی لیسار، پریوش کردبچه، ساسان رضایی، مهین صف آرا، روشنک داعی قزوینی، حیدر بخشی، زهرا امیدوار جلالی،
دوره 75، شماره 12 - ( اسفند 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی دوران بارداری می‌تواند با‏ عوارضی همچون سقط جنین، پارگی زودرس کیسه آب، تولد نوزاد کم وزن، کوریوآمنیونیتیس و کاندیدیازیس سیستمیک مادرزادی مرتبط باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی گونه‌های کاندیدا با روش‌های قارچ‌شناسی و مولکولی در زنان باردار مبتلا به کاندیدیازیس واژینال بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۸۰ زن باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید نورانی طالش از فروردین تا آذر ۱۳۹۵ (هشت ماه) انجام پذیرفت. کشت روی کروم آگار کاندیدا به منظور جداسازی و افتراق گونه‌های مهم بالینی به عمل آمد. کشت‌ها به‌مدت ۴۸ ساعت در C° ۳۵ انکوبه و کلنی‌های رشد یافته بر اساس رنگ و تعداد، شناسایی گردیدند. تایید نهایی گونه‌ها توسط روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) انجام پذیرفت.
یافته‌ها: ۲۰ مورد (۲۵%) از بیماران مبتلا به واژینیت کاندیدایی بودند. از ۲۲ ایزوله شناسایی شده توسط کشت، گونه‌های آلبیکنس به‌عنوان شایعترین گونه (۷۲/۸%)۱۶، گلابراتا (۲۲/۷%)۵ و کروزه‌ای (۴/۵%)۱ شناسایی گردیدند. دو بیمار دارای عفونت توام (گونه‌های آلبیکنس و گلابراتا) بودند درحالی‌که با روش PCR-RFLP، گونه‌های شناسایی شده به‌ترتیب شامل: آلبیکنس (۵۹/۱%)۱۳، گلابراتا (۲۲/۷%)۵، تروپیکالیس (۱۳/۶%)۳ و کروزه‌ای (۴/۵%)۱ مورد گزارش گردیدند. در این پژوهش از نظر آماری ارتباط معنادار بین کاندیدیازیس واژینال با علایم بالینی (۰/۰۰۰۱P<)، دیابت (۰/۰۱۴P<) و استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها (۰/۰۰۳P<) وجود داشت.
نتیجه‌گیری: روش PCR-RFLP به‌عنوان یک روش تکمیلی توانست گونه‌های کاندیدا را به‌درستی تعیین هویت نماید.

 

سید محمدرضا خاتمی، آرش جلالی، سعید صادقیان، المیرا زارع، فاطمه شکویی‌زاده، الهام رستمی،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تنگی شریان کلیه عامل مهم فشارخون ثانویه و نارسایی پیشرفته کلیه در افراد مسن است. هدف از این مطالعه ایجاد یک مدل امتیازدهی برای تشخیص تنگی شریان کلیه براساس وجود ریسک فاکتورهای شناخته شده بود.
روش بررسی: در این مطالعه هم‌گروهی تاریخی که از فروردین ۱۳۸۰ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز قلب تهران و با حمایت و نظارت مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، تعداد ۴۱۷۷ بیمار که در این فاصله آنژیوگرافی شریان کلیه شده بودند به‌طور اتفاقی به نسبت ۲:۱ در دو گروه مجموعه پیشگویی و اعتبارسنجی قرار داده شدند. مشخصات پایه بالینی و آزمایشگاهی ۲۷۷۰ بیمار در گروه پیشگویی مورد آزمون قرار گرفت. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای پیشگویی‌کننده تنگی شریان کلیه مشخص شدند و امتیازهای مخاطره برای هر یک محاسبه شد. سپس این مدل در گروه اعتبارسنجی محک زده شد.
یافته‌ها: احتمال وجود تنگی شریان کلیه در مجموعه پیشگویی ۱۴/۴% و در مجموعه ارزیابی ۱۳/۵% بود. سه عامل جنس مونث، سابقه فشارخون و فیلتراسیون گلومرولی به‌عنوان پیشگویی‌کننده‌های تنگی شریان کلیه مشخص شدند. با دادن ضریب، درجه خطر برای هر یک مشخص شد. مساحت زیر منحنی مشخصه عملیاتی (ROC) و فاصله اطمینان %۹۵ آن برای مدل نهایی برابر (۷۰/۸%- ۶۵/۰%) ۹/%۶۷ به‌دست آمد. احتمال وقوع تنگی شریان کلیه به‌طور تصاعدی با افزایش درجه خطر، زیادتر می‌شد. در ۱۴۰۲ بیمار در گروه اعتبارسنجی، این مدل درجه‌بندی خطر، قدرت تمایز خوبی نشان داد (۰/۷۶C statistic=).
نتیجه‌گیری: با این مدل ریاضی به‌سادگی می‌توان احتمال وجود تنگی شریان کلیه را پیش از انجام آنژیوگرافی تخمین زد.

مسعود محمدی، علی‌اکبر ویسی رایگان، مسعود میرزایی، حسین زاهدنژاد، رستم جلالی، پروین عباسی،
دوره 76، شماره 4 - ( تیر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت کودکان و حفظ و ارتقا آن از اولویت‌های بهداشتی هر جامعه‌ای است. سوءتغذیه همه گروه‌های سنی را درگیر می‌کند، اما سوءتغذیه در کودکان از شایعترین مشکلات تغذیه‌ای بوده که می‌تواند موجبات تأخیر در رشد بدن، کوتاهی قد، ابتلا به عفونت‌های مکرر، اختلال در تکامل ذهنی، شیوع اختلالات روانی، عدم پیشرفت تحصیلی و کاهش بازده کاری را فراهم آورد، هدف از این مطالعه مرور نظام‌مند (سیستماتیک) و متاآنالیز، تعیین شیوع کم‌وزنی در کودکان ایرانی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر با روش متاآنالیز در محدوده زمانی فروردین ۱۳۷۵ تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. مقالات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع مورد بررسی از طریق جستجو در پایگاه‌های Scientific Information Database (SID)، ScienceDirect، PubMed و Google Scholar به‌دست آمد. معیارهای ورود شامل مطالعات مقطعی بود که شیوع کم‌وزنی در کودکان ایرانی مناطق مختلف ایران را گزارش داده بودند. مقالات غیرمرتبط شامل مقالات مروری، مداخله‌ای، هم‌گروهی، مورد-شاهدی و مطالعاتی که به بررسی کوتاه‌قدی، چاقی، اضافه‌وزن و رابطه این عوامل با سایر بیماری‌ها پرداخته‌ بودند از فهرست مطالعه خارج شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و احتمال سوگیری در انتشار توسط نمودار قیفی و توسط آزمون Begg and Manzumdar و با سطح معناداری‌ ۰/۱ بررسی شد. تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار Comprehensive meta-analysis, version 3 (Biostat, Englewood, NJ, USA) انجام شد.
یافته‌ها: در ۲۶ مقاله واجد شرایط کیفی و مورد بررسی، شیوع کلی کم‌وزنی در کودکان ایرانی ۱۵/۵% (حدود اطمینان ۹۵%: ۱۹/۷-۱۲%) به‌دست آمد. بیشترین شیوع کم‌وزنی در کودکان بیرجند و زاهدان با ۶۸/۶% (حدود اطمینان ۹۵%: ۷۲/۹-۶۳/۳%) و کمترین شیوع کم‌وزنی در کودکان جهرم با ۱/۸% (حدود اطمینان ۹۵%: ۲/۹-۱/۲%) به دست آمد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه شیوع کم‌وزنی در کشور بالا بوده و نیازمند اقدامات مداخله‌ای می‌باشد.

الهام احمدی، ساسان فلاحی، بهنوش جلالیان، پویان امینی شکیب،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر با نارسایی غدد اگزوکرین مرتبط است و ممکن است یکی از علل خشکی دهان باشد. هدف از این مقاله، معرفی یک مورد نادر فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن با آنتی‌سانترومر آنتی‌بادی مثبت در بیمار آدیسون بود که با پوسیدگی‌های دندانی مراجعه کرده بود.
معرفی بیمار: یک زن ۲۹ ساله مبتلا به آدیسون با پوسیدگی‌های دندانی عود‌کننده به کلینیک دندانپزشکی مراجعه کرد. در بررسی ضمن تایید آزمایشگاهی آدیسون، خشکی دهان و چشم، رینود، رفلاکس معده به مری، چهره ماسکه و آنتی‌سانترومر مثبت یافت شد. با توجه به دارا بودن بعضی از علایم شوگرن و برخی از علایم اسکلرودرمی محدود و نه معیارهای کامل هر کدام از این دو بیماری، تشخیص فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن برای وی مطرح گردید.
نتیجه‌گیری: در پوسیدگی‌های دندانی عود‌کننده به‌ویژه در مبتلایان به یک بیماری خودایمن، آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر می‌تواند در شناسایی عامل خشکی دهان و نیز شناخت زودرس مراحل اولیه اسکلرودرمی یا فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن مفید باشد.

داود فرج‌زاده، پریسا جلالی،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده

گیرنده Natural killer group 2D (NKG2D) یک پروتیین درون‌غشایی نوع II بوده و به خانواده شبه لکتین نوع C (CTLR) تعلق دارد. این گیرنده متعلق به گروه گیرنده‌های NK2 (NKG2) و به‌صورت هومودایمر است. ویژگی بارز سیستم NKG2D این است که لیگاندهای متعددی برای این گیرنده وجود دارد و همه آن‌ها هومولوگ دور وابسته به پروتیین‌های Major histocompatibility complex (MHC) کلاس I هستند. لیگاندهای انسانی این گیرنده شامل پروتیین‌هایی مانند MICA، MICB و ULBP1-6 می‌باشند. در سلول‌های کشنده طبیعی (NK)، سایتوتوکسیسیتی به‌واسطه NKG2D می‌تواند با انتقال سیگنال از موتیف‌های فعال‌سازی بر پایه‌ی گیرنده ایمنی تیروزینی (ITAM) در آداپتور DAP12 و یا توسط یک مسیر وابسته به Syk فعال‌شده توسط آداپتور DAP10 انجام شود. این گیرنده، فعال‌کننده سلول‌های NK و T CD8 (αβ و γδ) بوده و در پاسخ سیستم ایمنی به عفونت‌های ویروسی و سرطان‌ها و همچنین در برخی پروسه‌های خودایمنی دخیل می‌باشد. تحریک از طریق این گیرنده می‌تواند منجر به فعال‌سازی یا تحریک لیز سلولی و رهاسازی سایتوکین در نتیجه افزایش عملکرد ایمنی ذاتی به‌واسطه سلول‌های NK و میلویید و نیز بهبود ایمنی اکتسابی به‌واسطه‌ی سلول‌های T γδ و +CD8 شود. با‌این‌حال، بیان خارج از تنظیم و نامناسب لیگاند‌های NKG2D در سلول‌های سالم می‌تواند سبب پاسخ خودایمنی (مانند بیماری‌های آرتریت روماتویید، کولیت، سلیاک، مالتیپل اسکلروزیس) شود. با توجه به این موضوع، شناخت دقیق عملکرد این گیرنده در میانکش با لیگاندهای متنوع آن می‌تواند منجر به توسعه استراتژی(هایی) شود که در درمان بیماری‌های خودایمنی مفید واقع شود. برای این منظور، در این مطالعه مروری اقدام به بررسی دقیق مطالعات انجام گرفته روی ساختار و عملکرد این گیرنده و لیگاندهای مربوط به آن گردید.

زهرا فصیحی‌زاده، بهرام احمدی، غلامرضا شکوهی، نیلوفر جلالی‌زند، مرجان معتمدی، حسین میرهندی،
دوره 77، شماره 4 - ( تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دو گونه‌ی ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال عامل بیش از ۸۰% انواع درماتوفیتوزیس می‌باشند. تاکنون روش‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک مختلفی جهت افتراق این دوگونه‌ی بسیار مشابه استفاده شده است، اما این روش‌ها کمابیش زمان‌بر بوده و از ویژگی پایینی برخوردارند. هدف این مطالعه، معرفی یک واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه ساده و سریع برای افتراق این دو گونه از یکدیگر می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه تحلیلی و تجربی است که بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در آزمایشگاه قارچ‌شناسی پزشکی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بدین منظور توالی نوکلئوتیدی ۴ ناحیه ژنی Internal transcribed spacer (ITS)، بتا توبولین، الانگیشن فاکتور یک آلفا و کالمودولین در دو گونه قارچ مدنظر، مورد آنالیز بیوانفورماتیک قرار گرفت و تفاوت‌ها و تشابه‌های نوکلئوتیدها بین دو گونه در هر کدام از ژن‌های یادشده، برای انتخاب پرایمر بررسی گردید. ویژگی پرایمرهای انتخابی جهت انجام واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه (Duplex PCR) در مقابل ایزوله‌های تعیین توالی شده‌ی گونه‌های درماتوفیتی آزمایش گردید.
یافته‌ها: با توجه به مجموع داده‌ها، پرایمرهای اختصاصی از ژن الانگیشن فاکتور یک آلفا انتخاب گردید. این پرایمرها محصولی با ۱۷۳ و۳۸۴ جفت باز به‌ترتیب در گونه‌های ترایکوفایتون روبروم و اینتردیجیتال تولید نمود و در مواجهه با گونه‌های درماتوفیتی مختلف از اختصاصیت بالایی برخوردار بودند.
نتیجه‌گیری: واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه راه‌اندازی شده یک روش افتراقی اختصاصی و سریع نسبت به روش‌های متداول جهت شناسایی دو گونه ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال از یکدیگر می‌باشد.

مرضیه کازرانی، ناهید جلالیان الهی، نجمه مهاجری، کیارش قزوینی، سارا تقدیسی، محمدرضا قفقازی، مهدیه متقی، رزیتا داودی،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص مولکولی به‌روش تقویت اسیدهای نوکلییک که تحت عنوان واکنش زنجیره پلی‌مراز (Polymerase chain reaction, PCR) شناخته می‌شود به‌تازگی مطرح گردیده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه روش تشخیصی اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز نسبت به کشت از نظر حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در تشخیص بیماری سل ریوی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، نمونه خلط ۵۸ بیمار مشکوک به سل ریوی مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد، از ابتدای فروردین تا پایان اسفند ۱۳۹۶، گردآوری گردید. نمونه‌ها در کمتر از ۷۲ ساعت تحویل آزمایشگاه شد. از بیماران سه نوبت نمونه گرفته شد، در بیمارانی که قادر به تولید خلط نبودند برونکوسکوپی و برونکوآلوئولار لاواژ انجام شد. پس از ۲۴ ساعت، جواب اسمیر گزارش شد. روش کشت به‌عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد و حساسیت و ویژگی واکنش زنجیره پلی‌مراز و اسمیرخلط با آن مقایسه گردید.
یافته‌ها: بیماران در محدوده سنی بین ۱۸ تا ۸۹ سال بودند. از بین ۵۸ سل ریوی مشکوک، در روش کشت وجود بیماری در ۲۵ مورد (۴۳/۱%)، روش اسمیر اسید فست وجود بیماری در ۲۷ بیمار (۴۶/۶%) و روش واکنش زنجیره پلی‌مراز در ۲۴ بیمار (۴۱/۴%) تایید و به اثبات رسیده است. حساسیت اسمیر خلط در تشخیص سل ریوی ۱۰۰% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۲/۶% و منفی ۱۰۰% می‌باشد. حساسیت روش واکنش زنجیره پلی‌مراز، ۸۸% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۱/۷% و منفی ۹۱/۲% می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه از بین دو روش اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز، روش اسمیر اسید فست دارای حساسیت بالاتری در تشخیص سل ریوی نسبت به واکنش زنجیره پلی‌مراز داشته و ویژگی هر دو روش یکسان بوده است.

مسعود محمدی، علی‌اکبر ویسی رایگانی، رستم جلالی، اکرم قبادی، نادر سالاری، میترا همتی،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ‌ومیر نوزادان به‌عنوان یک شاخص استاندارد برای توسعه سیستم‌های مراقبت بهداشتی هر کشور حایز اهمیت است. با توجه به اینکه در مطالعات انجام‌شده در کشور آمارهای متفاوتی از شیوع مرگ‌و‌میر در نوزادان در بخش مراقبت‌های ویژه را ارایه داده و شیوع کلی آن در کشور ایران همسان نیست، بنابراین هدف این مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز تعیین شیوع کلی مرگ‌و‌میر نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های ایران می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش کنونی با روش متاآنالیز و در بررسی پایگاه‌های Scientific Information Database (SID), Magiran، Medline (PubMed) و Scopus و ScienceDirect و Google Scholar از فروردین ۱۳۸۰ تا شهریور ۱۳۹۷ انجام شد. پس از بررسی، ۱۲ مقاله انتخاب و با استفاده از مدل اثرات تصادفی به‌وسیله نرم‌افزار Comprehensive meta-analysis, version ۳ (Biostat, Englewood, NJ, USA) تحلیل شد.
یافته‌ها: شیوع کلی مرگ‌و‌میر نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های ایران ۲۱/۸% (۳۱/۶-۱۴/۴% CI ۹۵%)، بیشترین شیوع مرگ‌و‌میر در نوزادان بخش مراقبت‌های ویژه در اصفهان با ۶۴/۴% (۷۰/۹-۵۷/۵% CI ۹۵%) و کمترین شیوع مرگ‌و‌میر در نوزادان بخش مراقبت‌های ویژه بابل با ۵/۱% (۶/۷-۳/۸% CI ۹۵%) به‌دست آمد. با افزایش حجم نمونه در مطالعات مورد بررسی، شیوع مرگ‌و‌میر نوزادان کاهش معناداری یافت. همچنین با افزایش سال انجام پژوهش، فراوانی مرگ‌و‌میر نوزادان بخش مراقبت‌های ویژه افزایش پیدا کرد (۰/۰۵P<).
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای مرگ‌و‌میر نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های ایران لازم است سیاستگزاران سلامت در زمینه افزایش آگاهی والدین و همچنین اقدامات موثر درمانی، تصمیمات موثری را مدنظر قرار دهند.

صبا جلالی، فهیمه باقری امیری، مریم طاهری، عباس بصیری، ساناز توسلی،
دوره 77، شماره 11 - ( بهمن 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سنگ کلیه با شیوع و بروز فزآینده در دهه‌های اخیر، در میان مشکلات سیستم ادراری دارای بالاترین بار بیماری است. در‌حالی‌که اقدامات پیشگیرانه می‌توانند میزان عود سنگ را به‌طور چشمگیری کاهش دهند، پیروی از دستورکارهای پیشگیرانه در میان ارولوژیست‌ها مشخص نیست. این مطالعه با هدف ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد متخصص‌های ارولوژی در زمینه پیشگیری از تشکیل سنگ‌های ادراری برای اولین‌بار در کشور طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی-مقطعی با روش نمونه‌گیری در دسترس در مرکز پژوهش‌های بیماری‌های کلیوی و مجاری ادراری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و بر روی پزشکان ارولوژیست شرکت‌کننده در بیستمین کنگره ارولوژی ایران (اردیبهشت ۱۳۹۶) انجام گرفت. پرسشنامه مطالعه شامل پرسش‌هایی در خصوص آگاهی، نگرش و عملکرد ارولوژیست‌ها در زمینه اقدامات دارویی و تغذیه‌ای پیشگیری از سنگ‌های ادراری و نیز داده‌های دموگرافیک، پیشینه‌ی تحصیلی و شغلی افراد بود. امتیازات مربوط به نگرش و آگاهی پزشکان براساس تعداد سوال با پاسخ درست محاسبه شد.
یافته‌ها: نرخ پاسخ‌دهی ۱۸/۰۸% بود. در گستره‌ی آگاهی ۹۶/۲% و در گستره‌ی عملکرد ۷۳/۴% از پزشکان دست‌کم نیمی از امتیازات را کسب کردند. هیچ همبستگی معناداری بین امتیاز آگاهی و عملکرد مشاهده نشد (۰/۷۰۶P=). سابقه کار و زمان گذشته از پایان دانش‌آموختگی ارتباط منفی با امتیاز آگاهی (به‌ترتیب ۰/۰۲P= و ۰/۰۲۶P=) و عضویت در هیئت علمی ارتباط مثبت با امتیاز عملکرد داشت (۰/۰۲۲P=). بیشتر پزشکان نگرش خوبی در مورد موثر بودن پیشگیری از سنگ داشتند.
نتیجه‌گیری: در مجموع متخصص‌های ارولوژی آگاهی، نگرش و عملکرد خوبی در مورد پیشگیری از سنگ‌های ادراری داشتند. با‌این‌وجود عملکرد آن‌ها کمتر از سطح آگاهی آن‌ها بوده است.

رستم جلالی، مسعود محمدی،
دوره 78، شماره 4 - ( تیر 1399 )
چکیده

سردبیر محترم
سازمان جهانی بهداشت (WHO) در دسامبر سال 2019 و در پی همه‌گیری شدید بیماری شدید تنفسی در شهر ووهان کشور چین و با استفاده از نمونه‌های دستگاه تنفسی تحتانی بیماران مبتلابه ویروس گزارش ویروس جدیدی را ارایه داد که سازمان بهداشت جهانی عامل این همه‌گیری را (SARS-CoV-2) اعلام کرد،  از آن زمان، با پیشرفت بیماری در کشورهای جهان، این بیماری به‌عنوان پاندمی در جهان گزارش شد.1و2
نگرانی بیشتر وضعیت بیماری کرونا در ایران و نحوه برخورد مردم با این بیماری است و چنین وضعیتی در کشور بسیار قابل تامل است. هنوز مردم شدت بیماری را لمس نکرده‌اند و به‌راحتی در شهرها رفت‌وآمد می‌کنند، بیشتر مردم نحوه استفاده از مواد ضدعفونی‌کننده را یاد نگرفته‌اند و با آن آشنایی ندارند و یا به‌صورت نادرست آز آن استفاده می‌کنند، استفاده از الکل خالص در شست و شوی دست و سوختگی دست و یا مصرف بیش‌ازاندازه و بروز مسمومیت که موجبات مرگ را فراهم می‌آورد.
نحوه برخورد با این بیماری در شبکه‌های اجتماعی در ایران نیز بسیار جالب‌توجه است، شبکه‌ای که به‌راحتی در اختیار همگان قرار دارد و می‌تواند در امر آموزش و هماهنگی در مردم و نحوه برخورد با آن یاریگر مردم باشد، به‌وسیله‌ای جهت افزایش رعب و وحشت تبدیل‌شده و یا به‌وسیله‌ای برای ارایه مطالب طنز و ساده‌انگاری بیماری و نه‌تنها فایده‌ای نمی‌رساند بلکه خود مشکل‌آفرین شده است.
همچنین شرایط موجود بازار سودجوها را نیز گرم کرده و بازارهای فروش ماسک و محلول‌های ضدعفونی به قیمت‌های بسیار بالا و فروش الکل‌های تقلبی نیز به وجود آمده است، آنچه گفته شد تنها بخش کوچکی از وضعیت اسفناک فرهنگی در کشور است، چطور هنوز مردم وضعیت حاد بیماری را درک نکرده‌اند، چطور وضعیت همدردی در مردم به وجود نیامده است؟ چگونه عده‌ای از شرایط بحرانی کشور سوءاستفاده کرده و به دنبال کسب سود هستند؟ چطور شستشوی ساده دست‌ها برای ایرانیان به معضلی تبدیل‌شده که حتماً نیازمند مواد ضدعفونی‌کننده شده‌ایم؟
چنین وضعیتی امر آموزش بهداشت را در کشور به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد، پژوهشگران و مدرسین سلامت به‌خوبی روند آموزش را در جامعه به‌پیش نبرده‌اند و چاپ مقالات متعدد در مجلات معتبر، کمبود آموزش‌های بهداشتی در کشور را بهبود نبخشیده است و این نشان می‌دهد فاصله بزرگی بین آموزش‌های بهداشتی و تحقیقات بهداشتی با آگاهی افراد جامعه وجود دارد. بزرگ‌ترین سؤال این است که آیا از این پاندمی در کشور درس‌هایی برای آینده گرفته می‌شود؟ آیا وضعیت فقر آگاهی های بهداشتی و فرهنگی در کشور بیشتر موردتوجه قرار می‌گیرد؟ از این‌رو لازم است علاوه بر اینکه برای حل یک مشکل و معضل، علت آن موردتوجه قرار گیرد، وضعیت و پتانسیل جامعه برای برخورد با آن معضل نیز به‌اندازه‌ای بالابرده شود که فرصت لازم برای علت‌یابی به دست بیاید نه اینکه تحت‌الشعاع تلفات معضل قرار گیریم.

معصومه میرتیموری، لیلا پورعلی، فریده اخلاقی، رویا جلالی باجگیران،
دوره 78، شماره 6 - ( شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی پس از زایمان از علل اصلی مرگ‌ومیر مادران در کشورهای در حال توسعه است. در مقایسه با زایمان واژینال، زنانی که سزارین می‌شوند در معرض خطر بیشتری برای خونریزی پس از زایمان و نیاز به تزریق خون قرار دارند. این خطر در حضور عواملی مثل چندقلویی، پلی‌هیدرامینوس، پره‌اکلامپسی شدید، خونریزی پره‌پارتوم، لیبر طولانی، القاء لیبر و چاقی افزایش می‌یابد. اکسی‌توسین برای جلوگیری از آتونی رحم حین سزارین استفاده می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسی‌توسین در کاهش خونریزی حین و پس از سزارین بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در بیمارستان ام‌البنین (س) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر 1395 تا دی 1396 بر روی 90 زن حامله ترم که ریسک فاکتور خونریزی پس زایمان داشتند و تحت سزارین اورژانس با بی‌حسی اسپاینال قرار گرفتند انجام شد. پس از زایمان، انفوزیون 40 واحد اکسی‌توسین داخل یک لیتر سرم نرمال سالین انجام شد، سپس بیماران به دو گروه مداخله (میزوپروستول زیرزبانی) و کنترل (عدم تجویز میزوپروستول) تقسیم شدند.
یافته‌ها: میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسی‌توسین حین سزارین باعث کاهش معنادار خونریزی طی شش ساعت اول پس از عمل شد. افت هموگلوبین و خونریزی حین عمل بین دو گروه مشابه بود. عوامل یوتروتونیک کمتری در گروه مداخله استفاده شد. عوارض جانبی در دو گروه مشابه بود.
نتیجه‌گیری: در زنان پرخطر برای خونریزی پست‌پارتوم تجویز میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسی‌توسین نسبت به اکسی‌توسین به تنهایی، سبب کاهش خونریزی حین و پس از سزارین شد.

رستم جلالی، مسعود محمدی،
دوره 78، شماره 10 - ( دی 1399 )
چکیده

سردبیر محترم
مطالعات مروری نقلی و مرور سیتماتیک روند رو به رشدی را در کشور به خود اختصاص داده‌اند، اما بخشی که در این مطالعات مورد غفلت واقع شده است این است که آیا اصلا لازم است مرور سیستماتیک انجام شود؟ و آیا اصلا در مروری بر متون می‌توان به اطلاعات لازم دست پیدا کرد یا خیر؟ مرور نقشه‌ای (حوزه‌ای) یا Scoping review برای پاسخ به سوالات بالا می‌تواند مدنظر قرار گیرد.
 Scoping reviewیا مرور حوزه‌ای نوع دیگری از مطالعات مروری است که نسبت به سایر مطالعات مروری سیستماتیک و متاآنالیز تأکید بسیار کمتری بر روی آن صورت گرفته و این تاکید کمتر نه به‌خاطر اهمیت کم آن بلکه به‌خاطر عدم آشنایی محققین درباره این نوع مطالعات بوده است. برای تعریف این مطالعه مروری، اولین نکته بررسی تفاوت این مطالعه با مطالعات مرور سیستماتیک است. مطالعات مرور سیستماتیک معمولاً روی یک سؤال تعریف شده متمرکز می‌شوند و براساس آن سوال مطالعات مناسب شناسایی و جستجو می‌شوند، این نوع مطالعه روندی مستقیم و خطی را می‌پیماید درحالی‌که یک مطالعه نقشه‌ای (Scoping review) تمایل دارد تا موضوعات گسترده‌تری را در نظر بگیرد که در آن بسیاری از طرح‌های مختلف مطالعاتی قابل اجرا هستند،1 به این مفهوم که این نوع مطالعات حول یک موضوع تمام حواشی آن را نیز زیر نظر می‌گیرد. مطالعات مرور سیستماتیک با هدف ارایه پاسخ به سؤالات از طریق طیف به‌نسبت باریکی از مطالعات ارزیابی کیفیت شده، طراحی می‌شوند،2 درحالی‌که یک مطالعه نقشه‌ای احتمالاً به‌دنبال پرداختن به سؤالات تحقیقاتی بسیار خاص نیست و در نتیجه شامل ارزیابی کیفیت مطالعات جستجو شده نمی‌باشد، در بررسی این تفاوت می‌توان گفت ارزیابی کیفیت مطالعات باعث از دست رفتن اطلاعات مفیدی خواهد شد که در ارزیابی، دارای کیفیت ضعیف بوده‌اند.3
مطالعه حوزه‌ای چیست؟ این مطالعات ممکن است با هدف ترسیم سریع مفاهیم کلیدی در یک حوزه تحقیقی و یا به‌عنوان یک پروژه مستقل انجام شود، به خصوص در مواردی که محقق با یک مفهوم پیچیده مواجه است که تا پیش از این بررسی اطلاعات جامعی در مورد آن وجود داشته است و این مطالعه باعث روشن‌تر و واضح‌تر شدن آن موضوع می‌شود.4 حداقل چهار دلیـل رایـج
برای انجام مطالعات Scoping گزارش می‌شود:
برای بررسی وسعت، دامنه و ماهیت فعالیت‌های تحقیقاتی: این نوع مطالعه گرچه سریع بوده و ممکن است یافته‌های تحقیق را با جزییات کامل توصیف نکند، اما یک روش مفید برای توضیحی کلی از زمینه‌های مطالعه است که فهم آنها دشوار است.4
برای تعیین ارزش انجام یک مرور کامل سیستماتیک: در این موارد توصیفی مقدماتی از موضوعات غیرواضح می‌تواند انجام شود تا مشخص گردد آیا انجام یک مرور کامل سیستماتیک امکان‌پذیر است یا خیر و به‌طور کلی هزینه‌های بالقوه انجام یک بررسی کامل سیستماتیک چه میزان می‌تواند باشد؟4 به‌منظور خلاصه کردن و انتشار یافته‌های تحقیق: این مطالعه می‌تواند با جزییات بیشتر یافته‌ها و دامنه تحقیقات در حوزه‌های خاص و موردنظر محققین را تشریح کند، بدین ترتیب مکانیزمی برای جمع‌بندی و انتشار یافته‌های تحقیق فراهم می‌گردد و این اطلاعات به‌صورت صحیح، کوتاه و موثر در اختیار سیاست‌گذاران و دست‌اندر کاران سلامت قرار می‌گیرد.4
شناسایی شکاف‌های تحقیق در متون و ارزیابی آنها: این نوع مطالعه با ترسیم نتیجه‌گیری از مرور متون بررسی شده، وضعیت کلی انجام تحقیق و روند انتشار را یک قدم فراتر می‌برد و به‌طور خاص برای شناسایی شکاف‌های موجود در مفاهیم طراحی شده است.4
با توجه با آنچه گفته شد، لازم است تا پژوهشگران ایرانی به‌ویژه محققینی که در زمینه مطالعات مروری فعالیت می‌کنند، توجه به این مطالعه را نیز در دستور کار خود قرار دهند و از مزایای آن که در مطالعات مرور سیتماتیک قابل استفاده نیست، بهرمند شوند.

رستم جلالی، مسعود محمدی،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده

سردبیر محترم
ایران به‌عنوان کشوری در حال توسعه، قسمتی از پیشرفت‌های علمی خود را در حوزه پزشکی و علوم سلامت مدیون فرصت‌هایی است که با همکاری‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و بین موسسات علمی به‌دست آورده است.
در واقع طی چند سال گذشته، توجه قابل ملاحظه‌ای به تولید علم با مشارکت پژوهشگران در داخل کشور، منطقه‌ای و بین‌المللی شده است. یکی از معیارهای ارزشیابی فعالیت‌های علمی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، درجه مشارکت دانشمندان غیرایرانی در پروژه‌های علمی و فعالیت‌های پژوهشی داخلی است.1
همکاری بین‌المللی یکی از روش‌های موثر دست‌یابی به دانش و فناوری‌های به روز و همچنین استفاده از تجارب پژوهشگران کشورهای پیشرفته توسط دانشمندان ساکن کشورهای در حال توسعه میباشد.1و2
علم‌سنجی، روش موثر ارزیابی درجه تاثیرگذاری علمی در سطوح مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین کیفیت چنین تولیدات علمی می‌باشد. در واقع یکی از ابزارهای استاندارد ارزشیابی محصولات علمی در حوزه‌های مختلف علمی استفاده از علم‌سنجی می‌باشد. آنچه مشخص است هرگاه فرآورده یا محصول و روشی مورد استقبال قرار گیرد و یا رفتاری از سوی مدیران مورد قبول واقع گردد، برای فرآورده، محصول تقلبی و برای رفتار، ظاهرسازی صورت می‌گیرد. در واقع محصول و رفتار، محتوای اصلی خود را از دست داده و به جنسی بدلی و رفتاری متقلبانه تبدیل می‌شوند.
طی سال‌های گذشته، حوزه معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، انتشار مقالات با همکاری بین‌المللی و حتی بین دانشگاهی را مورد توجه قرار داده و برای آن در ارزشیابی دانشگاهی امتیاز ویژه‌ای منظور گردیده است. دادن امتیاز ویژه به چنین فعالیت‌هایی باعث شده است که اساتید دانشگاه‌های علوم پزشکی تمایل بیشتری به این ارتباطات نشان بدهند و مثلا با توجه به سابقه دوستی بین افراد در دانشگاه‌های مختلف، در مقالات اسامی آن‌ها را به‌عنوان نویسنده همکار اضافه نمایند. در ابعاد بین‌المللی، ارتباط با ایرانیان شاغل در دانشگاه‌های خارج از کشور یا ارتباط‌گیری در هنگام شرکت در کنگره‌های بین‌المللی، گاه باعث شکل‌گیری روابط غیرمنطقی می‌گردد. در برخی موارد اضافه کردن نام نویسندگان خارجی برای کسب امتیاز از دانشگاه مربوطه و همچنین با هدف افزایش شانس چاپ مقالات، افزایش سایتیشن و افزایش شاخص H به رویه‌ای ناشایست تبدیل می‌گردد.
در مطالعه‌ای که سال‌های 1998 تا 2007 را بررسی کرده است، ایران با 115 کشور ارتباط علمی داشته و مقاله مشترک داشته‌اند.2
نویسنده ضمن ارج نهادن به ارتباط بین دانشگاهی داخل با داخل و خارج از کشور، نظر سیاست‌گذاران را به این نکته جلب می‌کند که مبادا در سایه مقبولیت و امتیاز‌آوری این ارتباطات، معیارهای نویسندگی مورد غفلت واقع گردد و در آینده توسط موسسات ناظر به سرقت ادبی و هدایت ناصحیح پژوهش محکوم شویم، چراکه محاسبه خود معقولانه‌تر از وارسی خارجی می‌باشد.

سیده زهره جلالی، صدرالدین مهدی‌پور، رضا شرفی، فریبرز ترکی‌پور، آفاق حسن‌زاده راد، بابک مقتدر، مرجانه زرکش،
دوره 79، شماره 10 - ( دی 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات بالینی در نوزادان نارس و با وزن خیلی پایین این است که چه حجم شیری برای نوزاد شروع شده و به چه اندازه‌ای افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه پیامدهای تغذیه روده‌ای با سرعت پیشرفت سریع و آهسته در نوزادان نارس بستری در بیمارستان الزهرای رشت می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 62 نوزاد نارس با سن کمتر از 35 هفته و وزن 1000 تا g 2000 به‌طور تصادفی ساده در دو گروه مداخله و غیرمداخله در بیمارستان الزهرای رشت از اردیبهشت  1394 تا اردیبهشت 1395 تقسیم شدند. مداخله شامل تغذیه نوزادان با شیر مادر یا فرمولا با سرعت پیشرفت سریع (cc/kg/day 30) می‌باشد که با روش مرسوم یعنی تغذیه با سرعت پیشرفت آهسته (cc/kg/day 20) مقایسه شده است. تحلیل داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد.
یافته‌ها: در بررسی 31 نوزاد در هر گروه، نوزادانی که در گروه مداخله بودند زودتر به به حجم شیر کامل (cc/kg/day 150) دست یافتند (34/1±06/6 روز در مقابل 39/2±45/9 روز)، سریع‌تر به وزن تولد برگشتند (57/3±89/9 روز در مقابل 46/6±9/12 روز)، زمان کمتری نیازمند مایعات وریدی بودند (61/1±10/5 روز در مقابل 81/3±86/8 روز) و مدت زمان کوتاه‌تری در بیمارستان بستری بودند (03/4±97/9 روز در مقابل 13/9±87/16 روز).
نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد که تغذیه با سرعت روده‌ای پیشرفته (cc/kg/day 30) باعث کم شدن زمان باز بودن راه وریدی، مدت بستری در بیمارستان و ترخیص زودتر از بیمارستان می‌شود و در عین حال با عارضه جدی نیز همراه نمی‌باشد.

سید حمید ذوالجلالی مقدم، رضا لاری‌پور، ابراهیم حضرتی، حامد باقری، نازیلا عیوض‌زاده، حمید رضا باغانی، عماد پروانه اول،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده

سرطان پروستات شایعترین و دومین علت اصلی مرگ‌ومیر ناشی از سرطان، در بین مردان جهان به‌شمار می‌رود. پرتودرمانی به‌عنوان یکی از گزینه‌های اصلی برای معالجه سرطان پروستات شناخته شده است. در پرتودرمانی خطر ابتلا به سرطان‌های ثانویه ناشی از پراکندگی پرتوها به اندام‌های حساس در معرض خطر، وجود دارد. مطالعات زیادی نشان داده‌اند که سرطان‌های ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات، در بافت‌هایی از جمله مثانه و راست روده که در معرض تابش مستقیم و پراکنده اشعه قرار می‌گیرند، اتفاق می‌افتد. بنابراین، هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی خطر سرطان‌های ثانویه در پرتودرمانی سرطان پروستات و عوامل تاثیرگذار برآن می‌باشد. در پرتودرمانی سرطان پروستات علاوه براین‌که اندام‌های مجاور تحت تابش در معرض ریسک بروز سرطان ثانویه می باشند، می‌توان به عوامل تاثیرگذار دیگری مانند تغییر آناتومی، افزایش میزان دوز، سیگار کشیدن و تکنیک‌های مختلف درمانی اشاره کرد. نتایج مطالعات انجام شده، نشان‌دهنده کاهش خطر ابتلا به سرطان ثانویه در استفاده از روش‌های درمانی جدید همچون پروتون درمانی می‌باشد. بنابراین ارزیابی روش‌ها و شناسایی عوامل تاثیرگذار در سرطان‌های ثانویه بسیار حایز اهمیت است.

رضا شمس‌آبادی، سید حمید ذوالجلالی مقدم، حمید رضا باغانی، سید علی ذوالجلالی مقدم،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ازآنجاکه پرتودرمانی سرطان پروستات ممکن است همراه با عوارض جانبی باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات در اندام‌های خارج از میدان است.
روش بررسی: دادههای هیستوگرام دوز حجمی 39 بیمار مبتلا به سرطان پروستات (که توسط پرتودرمانی سهبعدی تطبیقی درمان شده بودند) استخراج شد و میزان دوز جذبشده در بافتهای حساس موردمطالعه با توجه به مفهوم gEUD محاسبه شد. سپس خطر بدخیمیهای متعاقب پرتودرمانی سرطان پروستات با استفاده از مدل معرفیشده در گزارش BEIR محاسبه شد.
یافته‌ها: مقادیر gEUD راستروده بین 04/51 گری تا 69/74 گری و برای مثانه از 22/27 گری تا 51/75 گری متغیر بود. حداکثر مقادیر احتمال خطر برای راست‌روده و مثانه به‌ترتیب 85/49% و 91/74% محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان دادند که احتمال بیشتری برای ایجاد بدخیمیهای ثانویه در مثانه نسبت به راست‌روده وجود دارد.

 

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb