27 نتیجه برای سالاری
غلامحسن واعظی، محمدرضا زرین دست، ابوالفضل سالاریان زاده، سهند باباپور،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
اضطراب فرآیندی است که در برگیرنده اثرات مکرر عوامل بیولوژیک و یا فیزیولوژیک بر روی یک ساختمان بیولوژیک (مغز) میباشد. اضطراب و ترس از دیر باز از جمله مباحث مهم روانشناختی بودهاند و همواره برای کنترل اضطراب از روشها و داروهای مختلفی استفاده به عمل آمده است. هدف از این تحقیق اثر مرفین در کاهش اضطراب میباشد.
روش بررسی: این تحقیق با روش Elevated plus maze انجام شد، از موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 240 گرم استفاده شد. پس از عمل جراحی و کانول گذاری و گذراندن دوره بهبودی پنج روزه، برای تست مورد تزریق سالین و سه دوز مختلف مرفین قرار گرفتند. تست رفتاری بین ساعات 12 تا 16 انجام شد و هر حیوان فقط یکبار مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایش اول در ناحیه تگمنتوم شکمی و آزمایش دوم در ناحیه نوکلئوس اکومبنس انجام شد.
یافتهها: دوزهای مختلف مرفین بر درصد زمانی تعداد دفعاتی که موش وارد بازوی باز شده است تاثیری نداشته ولیکن دوز µl/Rat 5 باعث افزایش درصد زمانی تعداد دفعاتی میشود که موش وارد بازوی باز شده است (05/0p<). در آزمایش دوم که در ناحیه نوکلئوس اکومبنس انجام شد، دوز µl/Rat5/2 مرفین بر درصد زمانی که موش در بازوی باز طی کرده (01/0p<) و درصد زمانی تعداد دفعاتی که موش وارد بازوی باز شده است دارای تاثیر معنیداری بود (01/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، به نظر میرسد که دوزهای مختلف مرفین در این دو ناحیه میتواند باعث کاهش اضطراب شود.
علی پدرزاده، سید ابراهیم کسائیان، فاطمه اصفهانیان، حمیدرضا گودرزی نژاد، نوید پایداری، مجتبی سالاری فر، علی محمد حاجی زینعلی، محمد علیدوستی، محمد علی برومند،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
در کارآزماییهای تصادفی متعدد قبلی، بیخطر بودن و کارآیی استنتهای دارویی کرونر در بیماران دیابتی انتخابی نشان داده شده است. در این مطالعه نتایج بیماران دیابتی گزینش نشده در کشور ما به دنبال استنتگذاری با استنتهای دارویی بررسی شد.
روش بررسی: اطلاعات مربوط به 147 بیمار دیابتی متوالی که در فاصله زمانی خرداد 82 تا شهریور 84 در مرکز قلب تهران تحت آنژیوپلاستی با حداقل یک استنت دارویی قرار گرفته بودند جمعآوری شد. پیگیری بیماران با ویزیتهای زمانبندی شده در پایان ماه اول، چهارم و نهم بعد از استنتگذاری انجام شد. پیگیری 9 ماهه در 5/94 درصد بیماران کامل شد. هدف اصلی، یافتن موارد وقوع رویدادهای نامطلوب عمده قلبی بود وقوع عوارض داخل بیمارستانی به عنوان هدف ثانوی در نظر گرفته شد.
یافتهها: در فاصله زمانی فوق تعداد 158 ضایعه کرونری در 147 بیمار دیابتی با استفاده از استنتهای دارویی درمان شدند (میانگین سنی (92/8) 4/56 سال و 1/57 درصد مذکر). رویدادهای نامطلوب عمده قلبی در پایان ماه نهم پیگیری در 4/3 درصد بیماران به وقوع پیوست که در 4/1 درصد موارد به صورت انفارکتوس میوکارد و در 4/1 درصد، نیاز به رواسکولاریزاسیون رگ هدفTVR) ) بود. فقط یک بیمار (7/0 درصد) بهخاطر مرگ قلبی به دنبال انجام PCI فوت نمود. عوارض داخل بیمارستانی در شش بیمار (1/4 درصد) به وقوع پیوست که در پنج بیمار ناشی از انفارکتوس میوکارد بود.
نتیجهگیری: آنژیوپلاستی با استنتهای دارویی در بیماران دیابتی مؤثر و بیخطر میباشد. مطالعات بیشتر با حجم نمونههای بزرگتر و پیگیری طولانی در تائید این موضوع مورد نیاز است.
ارسلان سالاری، مهدی عقیلی، ابراهیم نعمتی پور، حسن رنجبرنژاد،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از سرطانها از جمله سرطان پستان، رادیاسیون بهقسمتی از قلب جهت درمان تومور اولیه اجتنابناپذیر است. هدف از انجام این مطالعه نیز بررسی فراوانی عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیمارانی است که بهدنبال کانسر پستان چپ تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند. روش بررسی: در یک بررسی مقطعی، 53 بیمار مبتلا به کانسر پستان سمت چپ که پس از ماستکتومی یا لامپکتومی، در نیمه دوم سال 1384 و نیمه اول سال 1385 در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، بهدنبال شیمیدرمانی با آنتراسیکلینها با دوز تجمعی کمتر از mg/m2450 و اندوکسان همراه با تاکسان/ فلورویوراسیل تحت رادیوتراپی قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از آغاز رادیوتراپی الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی بهعمل میآمد و سپس بیمار تحت رادیوتراپی ناحیه قفسه سینه با دوز F 25 Gray/ 50 قرار میگرفتند و بعد از رادیوتراپی، سه و شش ماه بعد مجددا بیمار از نظر بروز عوارض از جمله پریکاردیال افیوژن، ضایعات دریچهای، کاهش کسرجهشی بطن چپ، اختلالات سیستم هدایتی و برخی دیگر متغیرها بررسی میشدند. یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه در 10 بیمار (64/25%) عارضه پس از رادیوتراپی دیده شد که شایعترین آنها بهترتیب تجمع خفیف مایع در پریکارد با هفت مورد (85/53%) و نارسایی خفیف دریچه میترال با سهمورد (08/23%) و بروز بلوک شاخه راست با دو مورد (38/15%) بود. تا پایان مدت پیگیری هیچ عارضه جدیدی مشاهده نشد. در هیچیک از بیماران نیز تغییری در کسر جهشی بطن چپ دیده نشد. نتیجهگیری: عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیماران دچار کانسر پستان که تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند جدی نبوده و از لحاظ بالینی اهمیت چندانی ندارند. بررسی بیشتر در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
احمد رضا جمشیدی، سید آرش طهرانی بنیهاشمی، امیرحسین سالاری، رضا تقیپور،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: شواهد متعددی بر نقش زمینه ژنتیکی در ایجاد بیماری آرتریتروماتوئید
وجود دارد. این مطالعه بهمنظور شناسایی ارتباط این بیماری و سابتایپهای مختلف HLA-DR4، در بیماران ایرانی انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مورد شاهدی
غیر همسان میباشد. گروه مورد 110 بیمار ایرانی آرتریتروماتوئید و گروه شاهد 56
بیمار مبتلا به آرتروز زانو مراجعهکننده به بیمارستان دکتر شریعتی تهران بودند.
پس از اخذ نمونه خون از بیماران و گروه کنترل و استخراج DNA،
HLA-DR4 و سابتایپهای آن مورد بررسی
قرار گرفتند. ارتباط HLA-DR4 و سابتایپهای آن با ابتلا به بیماری، فاکتور روماتوئید و علائم بالینی
بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: 89
نفر (9/80%) از بیماران آرتریتروماتوئید زن و بقیه مرد بودند. در 34 بیمار آرتریتروماتوئید
(9/30%) و 11 نفر از گروه شاهد (6/19%) HLA-DR4 مثبت بود (12/0p=). در بین
بیماران با HLA-DR4 مثبت، شایعترین ساب
تایپ مشاهده شده 0404 و در افراد شاهد HLA-DR4 مثبت، شایعترین ساب تایپ مشاهده شده 0401 بود (03/0p=). ارتباط آماری معنیداری بین سن ابتلا به
بیماری، سابقه فامیلی، خشکی صبحگاهی و فاکتور روماتوئید با مثبت شدن HLA-DR4 وجود نداشت. تورم مفصلی و تندرنس
ارتباط معنیداری با مثبت بودن HLA-DR4 داشتند (03/0p= و 04/0p=).
نتیجهگیری: گرچه در این مطالعه ارتباط HLA-DR4 با
ابتلا به بیماری آرتریتروماتوئید از نظر آماری معنیدار نبود اما نسبت مثبت شدن
آن در بیماران بیش از گروه شاهد بود. ممکن است در برخی از اقوام، سایر HLAها نیز بهعنوان قسمتی از زمینه ژنتیکی در پاتوژنز این
بیماری نقش داشته باشند.
سیما سبزهخواه، غلامحسن واعظی، اعظم بختیاریان، ابوالفضل سالاریانزاده، محمد زارع حقیقی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: از
مهمترین نوروترانسمیترها در رفتار ترس دوپامین میباشد. مسیر دوپامینرژیک
مزولیمبیک دارای نقش اساسی در رفتارهای هیجانی بوده و در بیماری پارکینسون دخیل می
باشد. هدف از این تحقیق نقش سیستم دوپامینرژیک در ایجاد ترسمی باشد.
روش بررسی: در
این پژوهش اثر تزریق درون بطنی مغز، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده D2 سیستم دوپامینرژیک بر بروز رفتار
ترس در رت نر بررسی شد. در این تحقیق از هارمالین خالص به عنوان یک داوری
هالوسینوژنیک که باعث حالت توهم و ترس در حیوان میگردد به عنوان گروه کنترل مثبت
و از سالین به عنوان گروه شاهد جهت بررسی مقایسهای با گروههای تحت تیمار با
بروموکریپتین و سولپیراید استفاده شد. دستگاه Elevated plus-maze برای تست رفتاری استفاده شد. جهت
تیمار گروههای تجربی دوزهای مختلف بروموکریپتین و سولپیراید در نظر گرفته شده
است.
یافتهها: نتایج
حاصل از تزریق درون بطنی سولپیراید در رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار
ترس نشان دادند. درحالی که
تزریق مقادیر µl/Rat(10 و 15) اختلاف معنیداری
را با 05/0p< نشان ندادند. نتایج حاصل از
تزریق درون بطنی مقدار µl/Rat(95 و 65) بروموکریپتین در
رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار ترس نشان دادند. در حالی که تزریق µl/Rat(80 و 70) اختلاف معنیداری را نسبت به گروه شاهد نشان
نداد.
نتیجهگیری: تأثیر احتمالی سیستم دوپامینرژیک در فرآیند ترس، بهخصوص
گیرندههای D2 که باعث تقویت ترس شده که
در این رابطه عملکرد مشابه آگونیست و آنتاگونیست این گیرنده در مهار یا بروز
فرآیند رفتار ترس قابل توجه است.
مریم عدالتیفرد، سید محمدرضا خاتمی، سعید صادقیان، مجتبی سالاریفر،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: رابطه
بین بیماری عروق کرونر و شیوع تنگی شریان کلیوی Renal Artery Stenosis (RAS) مورد تأیید قرار گرفته است. با وجود
شیوع بالای بیماریهای قلبی- عروقی و فراوانی قابل ملاحظه عوامل خطر این بیماریها
در ایران، مطالعه جامعی در زمینه رابطه بین این عوامل خطر و بروز RAS وجود ندارد. مطالعه حاضر، با هدف
بررسی این ارتباط در جامعه ایرانی انجام گرفت.
روش بررسی: در یک
مطالعه مقطعی، 146 بیمار که هنگام انجام آنژیوگرافی، وجود بیماری عروق کرونر در آنها
تأیید شده بود، به طور ترتیبی وارد مطالعه شدند و همزمان آنژیوگرافی کلیه شدند. ارتباط
تنگی شریان کلیه با شاخصهای دموگرافیک بیمار و عوامل خطر بیماری کرونری سنجیده شد
و بر اساس آن شاخصهای بررسی RAS در بیماران قلبی ارزیابی گردید.
یافتهها: شیوع تنگی
شریان کلیوی در کل بیماران تحت مطالعه 3/25% و در مردان و زنان
به ترتیب 7/13% و 1/47% بود (001/0p=). از
مجموعه کل بیماران دچار تنگی شریان کلیه، تنها 2/6% بیماران دچار تنگی دو طرفه آن بودند.
تنگی قابل ملاحظه شریان کلیوی (تنگی بیش از 50%) در 1/17% از بیماران گزارش شد. از
لحاظ تعداد عروق کرونر درگیر، به ترتیب 30% و 39% بیماران دارای درگیری دو و سه
کرونر بودند. بین تعداد عروق کرونر درگیر و دو شاخص شدتRAS و یک یا دو طرفه بودن آن، رابطه آماری معنیداری
یافت نشد (716/0p=). جنس مؤنث (001/0p=)، افزایش
سن (046/0p=)، مدت
ابتلا به فشارخون (032/0p=) و سطح کراتینین پایه
(018/0p=)، عوامل قوی پیشبینیکننده وقوع RAS بودند.
نتیجهگیری: ارزیابی آنژیوگرافیک عروق کلیوی در حین انجام آنژیوگرافی
کرونری در بیماران دچار ایسکمی قلبی به ویژه زنان، بیماران با سابقه فشار خون بالا
و بیماران دارای سطح سرمی افزایش یافته کراتینین توصیه میگردد.
محمد رضا پهلوان صباغ، سید محمد رضا خاتمی، مجتبی سالاریفر، احمد علی برومند، صفیه داودی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: لیپوکالین وابسته به
ژلاتیناز نوتروفیل (NGAL)Neutrophilic Gelatinase Associated Lipocaline به عنوان بیومارکر تشخیص زودرس
آسیبهای حاد کلیه، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. ولی اینکه در تمام آسیبها به
علل مختلف ارزش تشخیصی بالایی داشته باشد نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد. کنتراست
نفروپاتی از جمله این موارد است که علیرغم مطالعات موجود، ارزش پیشگویی کننده NGAL در تشخیص
زودرس نارسایی کلیه ناشی از مواد حاجب روشن نیست. هدف این مطالعه بررسی نقش این
بیومارکر در تشخیص زود هنگام کنتراست نفروپاتی است.
روش
بررسی: در این مطالعه، 122 بیمار کاندیدای آنژیوگرافی/ آنژیوپلاستی در بهار و
تابستان سال 88 وارد مطالعه شدند. در نمونههای ادراری ساعات مختلف غلظت NGAL اندازهگیری و
میزان آن در بیماران مبتلا و غیرمبتلا مقایسه شد.
یافتهها: 37 نفر (3/30%) از
بیماران کنتراست نفروپاتی داشتند. افزایش غلظت ادراری NGAL، 12 ساعت پس
از پروسیجر به ترتیب در مبتلایان و غیرمبتلایان 63/105±62/90 و 8/45±6/27، (0001/0P=) و غلظت
ادراری آن 24 ساعت پس از پروسیجر 7/117±78/79 و 84/52±92/30، (002/0P=) بود. حساسیت و ویژگی NGAL ادرار 12 ساعت پس از پروسیجر با Cut-off هشت نانوگرم
در میلیلیتر و AUC 75/0، به ترتیب 94% و 25% و ارزش اخباری منفی آن 91% بود. همچنین
حساسیت و ویژگی NGAL ادرار 24 ساعت پس از پروسیجر در Cut-off 5/5 نانوگرم
بر میلیلیتر با AUC 70/0، به ترتیب 97% و 24% و ارزش اخباری منفی آن 95% بود.
نتیجهگیری: NGAL ادرار
بیومارکری حساس برای تشخیص زودرس نارسایی حاد کلیوی ناشی از ماده حاجب میباشد.
سوزان امیر سالاری، حمید دالوند، لیلا دهقان، آوات فیضی، سید علی حسینی، علیرضا شمسالدینی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: امروزه، از بوتولینیوم
توکسین به طور وسیعی در اختلالات حرکتی کودکان فلج مغزی استفاده میشود. مطالعه
حاضر به مقایسه تاثیر تزریق بوتولینیوم توکسین نوع Aدر عضلات هامسترینگ و کاف
با و بدون گچگیری سریال مچ پا در بهبود توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی میپردازد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع
کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویهکور بود، که جامعه هدف آن کودکان فلج مغزی همیپلژیک
و دایپلژیک 8-2 ساله شهر تهران بودند که از میان آنها، 25 کودک که شرایط ورود به
مطالعه را داشتند، با در نظر گرفتن شرایط همگنی به صورت ساده و هدفمند انتخاب و به
روش تصادفی ساده به دو گروه 13 و 12 نفره تقسیم شده و به ترتیب مداخلات درمانی
تزریق بوتولینیوم توکسین نوعA به
تنهایی و بوتولینیوم توکسین نوعA همراه با گچگیری سریال مچ پا بر روی آنها صورت گرفت.
یافتهها: مقایسه بین دو گروه از نظر عملکرد حرکتی درشت، میزان
اسپاستیسیتی زانوی راست و چپ و میزان دامنه حرکتی پاسیو زانوی راست و چپ در بازههای
زمانی قبل، یکماه، سه ماه، شش ماه و 12 ماه بعد از مداخله تفاوت معنیداری نشان
نداد (1/0P>). در مقایسه
بین دو گروه از نظر میزان اسپاستیسیتی مچ پای راست و چپ و دامنه حرکتی پاسیو مچ
پای راست و چپ، در مقاطع زمانی قبل، یکماه و سه ماه تفاوت معنیداری دیده نشد
(1/0P>) ولی در بازههای
زمانی شش ماه و دوازده ماه تفاوت معنیدار دیده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: درمان ترکیبی بوتولینیوم توکسین A همراه با گچگیری
سریال مچ پا نسبت به بوتولینیوم توکسین A به تنهایی بر کاهش میزان اسپاستیسیتی و
افزایش دامنه حرکتی مچ پای کودکان فلج مغزی موثرتر میباشد.
سحر سالاری، مهدی عباسنژاد، فیروزه بدره، سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: اسید آسکوربیک در مغز
سنتز نمیشود و فعالانه از طریق ناقل SVCT2 از سد خونی- مغزی عبور و در غلظتهای بالا و با انتشاری غیر یکنواخت در
قسمتهای مختلف مغز پستانداران از جمله پوسته هسته اکومبنس ذخیره میشود، در
مطالعات قبلی مشخص گردید که تزریق اسید آسکوربیک در
پوسته هسته اکومبنس باعث کاهش تغذیه شده است، در تحقیق حاضر به بررسی اثر پیشدرمانی
با اسید آسکوربیک بهصورت خوراکی بر تغییرات تغذیهای ناشی از تزریق آن در پوسته
هسته اکومبنس میپردازیم.
روش بررسی: 63 سر
موش صحرایی نر (280-220 گرم) به دو گروه اصلی درمانی و پیشدرمانی
بهترتیب ذیل گروهبندی شدند: که گروه درمانی شامل گروه کنترل، گروه شاهد (دریافتکننده
حلال اسید آسکوربیک) و گروههای دریافتکننده دوزهای متفاوت (µg/rat250 و 50،
10) اسید آسکوربیک، همه تزریقات در پوسته هسته اکومبنس به حجم یک میکرولیتر و بهمدت
چهار روز انجام شد، اندازهگیری غذا توسط قفس متابولیک اتوماتیک و هر 12 ساعت
تکرار شد. گروه پیشدرمانی که بهمدت 15 روز اسید آسکوربیک (mg/kg100) را
با روش گاواژ معدی دریافت میکردند و سپس دوزهای ذکرشده در گروههای درمانی (تزریق
درون پوسته هسته اکومبنس) را دریافت کردند.
یافتهها: تزریق اسید آسکوربیک در همه دوزهای 250µg/rat و 50،
10 بهصورت معنیداری (0/05>P) باعث کاهش دریافت غذا گردید و پیشدرمانی
اثری روی نتایج فوق نداشت.
نتیجهگیری: اسید آسکوربیک بهعنوان یک ترکیب موثر در تنظیم تغذیه
میباشد و انجام پیشدرمانی بهصورت خوراکی تاثیری بر اثر مرکزی آن در پوسته هسته
اکومبنس ندارد.
رضا رحمانی، لطیفه نفسی، ارسلان سالاری، علی پاشا میثمی، علیرضا عبدالهی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام آنژیوپلاستی کرونر Percutaneous Coronary Intervention (PCI) میتواند با خطر بالای بروز حوادث قلبی و عروقی در طی انجام این اقدام همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تجویز آتورواستاتین با دوز بالا با آتورواستاتین با دوز کم 24 ساعت قبل از PCI در کاهش انفارکتوس حین PCI بوده است.
روش بررسی: 190 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بررسی شدند. بیماران کاندید PCI انتخابی بودند و همگی داروی آتورواستاتین با دوز پایین (کمتر از 40 میلیگرم) مصرف میکردند. این بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه شامل 80 میلیگرم آتورواستاتین (95 نفر) و پلاسبو (95 نفر) در طی 24 ساعت قبل از PCI قرار گرفتند. مقادیر سرمی Creatine Kinase-MB، troponin I و High sensitive C-Reactive Protein (Hs-CRP) قبل، شش و 12 ساعت پس از PCI اندازهگیری شد. انفارکتوس میوکارد بهصورت افزایش سه برابر مقادیر Creatine kinase-MB یا troponin I در مقایسه با قبل از PCI تعریف شد.
یافتهها: در گروه آتورواستاتین در چهار بیمار (2/4%) و در گروه پلاسبو در 13 بیمار (7/13%) انفارکتوس قلبی پس از PCI رخ داد (022/0P=). میانگین تغییرات Creatine kinase-MB (5/0±7/0 در مقایسه 9/1±3/3؛ 001/0P<)، troponin I (2/0±1/0 در مقایسه 7/0±4/0؛ 052/0P=) و Hs-CRP (5/0±1/0 در مقایسه 9/0±1؛ 001/0P<) در گروه آتورواستاتین در مقایسه با در گروه پلاسبو کمتر بود.
نتیجهگیری: تجویز آتورواستاتین با دوز بالا در طی 24 ساعت قبل از PCI انتخابی بهطور مشخص و معنیداری انفارکتوس میوکارد در حین PCI انتخابی را کاهش میدهد.
شهلا افشارپیمان، امیر اسکندری، مریم زارعیان جهرمی، شکوفه رادفر، شهناز شیرباز، سوزان امیرسالاری، محمد ترکمن،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: توکسوپلاسما گوندی، انگل درون سلولی اجباری است و تعداد زیادی از مردم دنیا به آن مبتلا هستنـد. در کودکان، عفونت توکسوپلاسما گوندیِ مغزی، به سیسـتم اعصاب مرکزی وارد شده و منجر به التهاب بخش خاکستری مغز میگردد. اوتیسم، اختلال پیچیـده تکاملی، از نوع روابط اجتماعی میباشد که علت اصلی آن ناشناخته است. تغییرات نوروپاتولوژی در بیماران اوتیسم، با آنچه که در توکسوپلاسموزیس مغـزی مشاهده میشود، شباهت دارد. هدف از این مطالعه، بررسی سرولوژی مثبت توکسوپلاسما در کودکان مبتلا به اوتیسم میباشد.
روش بررسی: این تحقیق مطالعـهای از نوع مورد- شاهدی که در سال 91-1390 بر روی کودکان 12-3 ساله مراجعهکننـده به درمانگاههای فوق تخصصی اعصاب و روانپزشـکی کودکان بیمارستان بقیـهالله و مرکز توانبخشی نوید عصر و امید عصر، انجـام گرفت. تعداد 40 کودک مبتلا به اوتیسم، بهعنوان گروه مورد و تعداد 40 کودک غیرمبتلا، بهعنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از هر کودک، ml 5 نمونه خون، برای تعیـین سطح آنتیبادی IgG و IgM علیه توکسوپلاسما گوندی، گرفته شد و به روش اِلایزا مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: گروه مورد شامل 34 پسر و شش دختر (بهترتیب 85 و 15 درصد)، با میانگین سنی (71/2±)00/6 سال بود و میانگین زمان تشخیص اوتیسم (87/1±) 01/4 سالگی گزارش شد. گروه شاهد شامل، 17 پسر و 23 دختر، با میانگین سنی (09/3±) 67/5 سال بود. 5/77 درصد (31 نفر) مبتلا به بیماری اوتیسم، 5/7 درصد (3 نفر) اختلال شبه اوتیسم و 15 درصد (شش نفر) سندرم آسپرگر بودند. نتیجه سرولوژی IgM و IgG در تمامی کودکان اوتیسمی منفی و در کودکان غیر اوتیسمی، در 5/2 درصد (یک نفر) از آنها مثبت و در 5/97 درصد (39 نفر) منفی بود و بین این دو گروه، تفاوت آماری معنادار مشاهده نشد (31/0P=).
نتیجهگیری: اگرچه اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد، از این روی نتایج دقیقتر، نیازمند حجم نمونه بیشتر در مطالعات بعدی میباشد.
محمد خلیلی، محمد رضا افلاطونیان، فرزانه سالاری علیآبادی، جلیل آبشناس،
دوره 74، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تب مالت در بسیاری از کشورهای خاورمیانه مانند ایران یک مشکل مهم بهداشت عمومی محسوب میشود. در کشورهای در حال توسعه، آلودگی شیر به گونههای باکتری بروسلا اصلیترین راه انتقال بیماری در انسان محسوب میشود. استاندارد طلایی تشخیص بروسلوز، جداسازی باکتریهای گونه بروسلا میباشد، اما برای این منظور نیاز به تجهیزات با سطح ایمنی زیستی (Biosafety level) سه و مهارت بالا و گذر زمان طولانی است. برای چیرگی بر این مشکلات از روش حساس و با اختصاصیت بالای واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش ردیابی باکتریهای گونه بروسلا در شیر تحویلی دامداریهای اطراف شهر کرمان به یکی از کارخانههای مهم کرمان با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از مهر تا اسفند 1394 انجام گرفت، از 48 گله گاو شیری مشتمل بر 4200 گاو که شیر خود را تحویل یکی از بزرگترین کارخانههای جنوب شرق ایران میدادند، نمونههای جداگانه تهیه گردید. اسید نوکلییک نمونهها با روش بافر لیزکننده و پروتییناز K استخراج گردید سپس با استفاده از پرایمر جنس بروسلا، ژن IS711 برای بودن اسید نوکلییک بروسلا در شیر با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مورد بررسی قرار گرفت. در نمونههای مثبت قطعهای به اندازه 317 جفت باز از ژنوم باکتریهای گونه بروسلا تکثیر مییافت.
یافتهها: چهار نمونه (3/%8) از مجموعه 48 نمونه شیر مخزن از 4200 گاو شیری از نظر وجود ژنوم باکتریهای گونه بروسلا در شهر کرمان مثبت گردید.
نتیجهگیری: نتایج گویای اندمیک بودن بروسلوز در گلههای گاوی شیری در شهر کرمان میباشد.
کامران ابراهیمی، شاکر سالاریلک، کمال خادم وطن،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلب و عروق شایعترین علت مرگ در جهان بوده که بیشترین علت آن گرفتاری عروق است که این مطالعه به جهت محاسبه و مقایسه سالهای از دست رفته عمر بهدلیل مرگ و ناتوانی برای مهمترین عامل مرگ (سکته قلبی) در جامعه مورد بررسی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و طی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ با همکاری معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت، تمامی بیماران با تایید رخداد سکته قلبی بر اساس علایم بالینی، بروز تغییرات در نوار قلب و افزایش آنزیمهای قلبی وارد مطالعه شدند و بار سلامتی ناشی از سکته قلبی، با استفاده از شاخص Disability adjusted life years (DALY) محاسبه گردید. دادههای ابتلا از سامانه ثبت سکته قلبی وزارت بهداشت و دادههای مرگ بر اساس نظام ثبت مرگ ICD۱۰ از معاونت بهداشت دانشگاه استخراج گردید.
یافتهها: تعداد رخداد سکته قلبی ۷۲۳۵ نفر (مردان ۶۰/۶% و زنان ۳۹/۴%) بود که میانگین سنی ۶۹±۱۵ سال بود. نتایج گویای ۵۳۸۰۴ سال (۱۷/۷ در هزار نفر) مفید از دسته رفته عمر بهدلیل مرگ یا ناتوانی ناشی از سکته قلبی بود که سهم مرگ زودرس ناشی از سکته قلبی ۵۲۱۷۰ سال (۱۷/۱ در هزار نفر) و ناتوانی حاصل از این بیماری ۱۶۳۴ سال (۰/۵۴ در هزار نفر) بود. بار سکته قلبی در مردان بیشتر از زنان بود. در هر دو جنس بیشترین بار در گروه سنی ۸۰ به بالا بود. میزان شیوع بیماری ۳۷۶ (در صدهزار نفر) برآورد شد و سکته قلبی ۱۸/۸% از کل علل مرگ را به خود اختصاص داد.
نتیجهگیری: بالا بودن بار ناشی از سکته قلبی بهویژه در مردان، رخداد سکته قلبی را بهعنوان یک اولویت بهداشتی و لزوم برنامهریزی مناسب در جهت اقدامات موثر پیشگیری و درمان مطرح میکند.
فرزانه ناصریان، فاطمه حشمتی، مریم مهدیزاده عمرانی، رضا سالاریان،
دوره 76، شماره 4 - ( تیر 1397 )
چکیده
امروزه علم نانو در زمینههای مختلف پزشکی و درمانی از جمله درمان سرطان بسیار رشد و توسعه یافته است. از سوی دیگر، بیماری سرطان و انواع مختلف آن بسیار شایعه شده است و افراد زیادی از آن رنج میبرند. در حال حاضر، روشهای درمانی موجود از جمله شیمیدرمانی، رادیوتراپی و غیره نیز همراه با بعد درمانی، عوارضی ایجاد میکنند که برای بیمار ناخوشایند میباشد. از اینرو دانشمندان و پژوهشگران بهدنبال توسعه و بهبود هر چه بیشتر راههای درمانی برای مقابله با این بیماری مهلک میباشند. در این میان علم نانو و فناوری نانو بسیار گسترش یافته است و زمینههای مختلف آن از جمله نانوذرات بهصورت گسترده برای انواع برنامههای کاربردی، بهویژه برای تحویل دارو و موارد تشخیصی و تصویربرداری مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. در حال حاضر تعداد زیادی از سیستمهای تحویل دارو از نانوذرات ساخته شدهاند و مواد مختلف بهعنوان عوامل تحریک کننده دارو و یا تقویت کننده برای بهبود اثربخشی درمان و دوام و ثبات و همچنین ایمنی داروهای ضد سرطان مورد استفاده قرار گرفتهاند. مواد مورد استفاده برای رهایش داروهای سرطانی به دستههای مختلف پلیمری، مغناطیسی، بیومولکولها تقسیم شدهاند. همچنین این مواد میتوانند تغییرات و اصلاحات سطحی مانند اتصال به آنتیبادیها و لیگاندهای هدف را نیز فراهم کنند تا نانوذرات بهطور هدفمند عمل کنند تا اثربخشی درمان افزایش یابد. این مقاله، نگاهی اجمالی به بیماری سرطان و داروهای سرطانی و نانوذرات و سهم آنها در درمان سرطان خواهد داشت.
امیرحسین هاشمیان، سارا منوچهری، داریوش افشاری، زهره منوچهری، نادر سالاری، سوده شهسواری،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی تخریبکننده است که روش مهم تشخیص آن استفاده از دستگاه Magnetic resonance imaging (MRI) است، اما ازآنجاکه MRI از یک میدان مغناطیسی بسیار پرقدرت استفاده میکند، در صورت وجود اجسام فلزی در بدن بیماران باعث ایجاد اختلال در وضعیت سلامت بیمار، کارکرد دستگاه و نیز انحراف و تاری در تصاویر میشود. با توجه به چنین محدودیتی در استفاده از دستگاه MRI نیاز بهروش کمک غربالگری احساس میشود. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه دو مدل ماشینبردار پشتیبان (Support vector machine, SVM) و جنگل تصادفی (Random forest, RF) انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کنونی تحلیلی و از نوع مدلسازی بود که از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۷ در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد. روش پیشنهادی پژوهش بر روی مجموعه دادههای بیماری MS که مشخصات آنها در سیستم ثبت سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه ثبت گردیده، پیادهسازی شد. تعداد افراد مورد مطالعه ۳۱۷ نفر بودند (۱۸۸ نفر مبتلابه بیماری MS و ۱۲۸ نفر فاقد آن). بهمنظور برازش مدل SVM، از تابع کرنل شعاع مبنا (Radial basis function, RBF) که پارامترهای آن با الگوریتم ژنتیک (Genetic algorithm, GA) بهینهسازی شدهاند، استفاده شد. سپس مدل SVM با استفاده از معیارهای صحت، حساسیت و ویژگی با مدل RF مقایسه گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج، صحت، حساسیت و ویژگی مدل SVM بهترتیب ۰/۷۹، ۰/۸۰، ۰/۷۸ و برای مدل RF بهترتیب ۰/۷۶، ۰/۸۱، ۰/۷۰ بهدست آمد.
نتیجهگیری: دو مدل عملکرد مناسبی داشتند، اما با توجه به صحت بهعنوان یک معیار مهم برای مقایسه عملکرد مدلها در این حوزه، میتوان گفت مدل SVM کارایی بهتری نسبت به RF در تشخیص بیماری MS داشت.
مسعود محمدی، علیاکبر ویسی رایگانی، رستم جلالی، اکرم قبادی، نادر سالاری، میترا همتی،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگومیر نوزادان بهعنوان یک شاخص استاندارد برای توسعه سیستمهای مراقبت بهداشتی هر کشور حایز اهمیت است. با توجه به اینکه در مطالعات انجامشده در کشور آمارهای متفاوتی از شیوع مرگومیر در نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه را ارایه داده و شیوع کلی آن در کشور ایران همسان نیست، بنابراین هدف این مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز تعیین شیوع کلی مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران میباشد.
روش بررسی: پژوهش کنونی با روش متاآنالیز و در بررسی پایگاههای Scientific Information Database (SID), Magiran، Medline (PubMed) و Scopus و ScienceDirect و Google Scholar از فروردین ۱۳۸۰ تا شهریور ۱۳۹۷ انجام شد. پس از بررسی، ۱۲ مقاله انتخاب و با استفاده از مدل اثرات تصادفی بهوسیله نرمافزار Comprehensive meta-analysis, version ۳ (Biostat, Englewood, NJ, USA) تحلیل شد.
یافتهها: شیوع کلی مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران ۲۱/۸% (۳۱/۶-۱۴/۴% CI ۹۵%)، بیشترین شیوع مرگومیر در نوزادان بخش مراقبتهای ویژه در اصفهان با ۶۴/۴% (۷۰/۹-۵۷/۵% CI ۹۵%) و کمترین شیوع مرگومیر در نوزادان بخش مراقبتهای ویژه بابل با ۵/۱% (۶/۷-۳/۸% CI ۹۵%) بهدست آمد. با افزایش حجم نمونه در مطالعات مورد بررسی، شیوع مرگومیر نوزادان کاهش معناداری یافت. همچنین با افزایش سال انجام پژوهش، فراوانی مرگومیر نوزادان بخش مراقبتهای ویژه افزایش پیدا کرد (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای مرگومیر نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای ایران لازم است سیاستگزاران سلامت در زمینه افزایش آگاهی والدین و همچنین اقدامات موثر درمانی، تصمیمات موثری را مدنظر قرار دهند.
زهرا حامی، امیراحمد سالاریان،
دوره 77، شماره 11 - ( بهمن 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کورکومین یک جزء غیرسمی فعال موجود در زردچوبه است و یک ماده با خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی قوی است. آهن بهعنوان یک ریزمغذی نقش مهمی در فرآیندهای فیزیولوژیک ایفا میکند. کیتوزان یک پلیمر طبیعی مشتقشده از کیتین است و بهعلت سازگاری زیستی بالا، غیرسمی بودن و تجزیه زیستی به محصولات بیضرر بهعنوان مواد زیستی شناخته شده است. هدف از این پژوهش طراحی و سنتز یک نانوذره مغناطیسی اصلاحشده میباشد که بهعنوان داروی هدفمند مورد استفاده قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش آزمایشگاهی در دانشگاه علوم پزشکی آجا از خرداد تا آذر ۱۳۹۶ انجام شد. بارگذاری نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاحشده با کیتوزان در دو مرحله صورت پذیرفته است. در مرحله اول کیتوزان بهعنوان یک پلیمر پوشاننده بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن قرار میگیرد. در مرحله بعد با افزودن نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاحشده با کیتوزان واکنش نهایی صورت میپذیرد.
یافتهها: نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی، ساختار، مورفولوژی، خواص فیزیکوشیمیایی و حضور لایههای نانوکورکومین بر روی کیتوزان را در نانوذرات به قطر nm ۲۰ بهخوبی نشان میدهد. در طیفسنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (Fourier transform infrared spectroscopy, FTIR) پیک مربوط به آهن-اکسیژن نشاندهنده نانوذرات مغناطیسی آهن و پیک مربوط به اکسیژن-هیدروژن لایههای نانوکورکومین بر روی کیتوزان را نشان میدهد. طیف پراش انرژی پرتو ایکس با نشان دادن پیکهای آهن، کربن، اکسیژن، نیتروژن وجود این عناصر را در ترکیب نهایی تایید میکند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاحشده با کیتوزان با موفقیت بارگذاری شده است.
زهره دلیرثانی، آتسسا پاکفطرت، نصرالله ساغروانیان، نگین سمیعی، سمانه سالاری،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوم، بدخیمی سلولهای لنفوئیدی است. لنفوم T-Cell بهصورت خارج نودی بسیار نادر میباشد. لنفومهای دهانی درصد کمی از بدخیمیهای سر و گردن را شامل میشوند. لنفوم نانهوچکین در دهان نادر است و بیشتر در افراد با ضعف سیستم ایمنی ایجاد میشود.
معرفی بیمار: بیمار خانمی 67 ساله با زخمی در کام که از دو ماه قبل ایجاد شده بود، مراجعه کرد. در نمای بالینی، یک ضایعه اندوفیتیک با سطح گرانولر در سمت چپ کام سخت به سمت کام نرم و ریج آلوئولر مشاهده شد. با تشخیص احتمالی اسکواموس سل کارسینوما تحت بیوپسی قرار گرفت. بررسی میکروسکوپی و ایمونوهیستوشیمی متاستاز لنفوم T-Cell را نشان داد. با توجه به سابقه ابتلای بیمار به لنفوم T-Cell روده کوچک، به انکولوژیست ارجاع گردید.
نتیجهگیری: متاستاز بدخیمیها به حفره دهان میتواند به صورت تورم و زخم بروز یابد. معاینه دقیق و گرفتن تاریخچه کامل در تشخیص زودهنگام ودرمان بهموقع میتواند مفید باشد.
نگار حیدری، پریا حیدری، نادر سالاری، حکیمه اکبری، مسعود محمدی،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پارکینسون از جمله بیماریهای مغز و اعصاب مزمن و پیشرونده است. مطالعات مختلف عوامل مرتبط گوناگونی را در مورد بیماری پارکینسون گزارش کردهاند. اما مطالعه جامعی که نتایج این پژوهشها را بهصورت کلی نشان دهد یافت نشد، از اینرو پژوهش حاصل با هدف تعیین عوامل مرتبط با پارکینسون طی یک مطالعه مرور سیستماتیک انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یا مطالعه مرور سیستماتیک بوده که مقالات مورد نظر با جست و جو در پایگاههای اطلاعاتی ملی و بینالمللی Cochrane , ScienceDirect , PubMed, SID , Magiran , Web of science , Irandoc , Google scholar تا اسفند 1399 استخراج شدند. معیار انتخاب مطالعات در دسترس بودن متن کامل آنها بود. جهت دسترسی به اطلاعات بیشتر، منابع مقالات مورد بررسی نیز برای دسترسی به مقالات دیگر مورد بازبینی قرار گرفت.
یافتهها: در بررسی این مطالعات عواملی مانند سابقه خانوادگی، شغل کشاورزی، باسوادی، استرس، مصرف آب چاه، افزایش سن، عوامل محیطی، عوامل ژنتیکی، قرار گرفتن در معرض آفت کشها و سوءمصرف مشروبات الکلی بهعنوان عوامل خطرساز گزارش شدند. عواملی مانند مصرف سیگار و دانههای روغنی، مصرف مقادیر بالای کمپلکس ویتامینهای B، مصرف هورمونهای استروژنی زنانه، و سلنیم بهعنوان عوامل محافظتکننده از ابتلا افراد به پارکینسون گزارش شدند.
نتیجهگیری: با توجه نتایج مطالعه حاضر و با وجود اینکه درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، عوامل محافظتکننده و خطرساز باید بهطور جدی مدنظر سیاستگزاران سلامت جهت اقدامات پیشگیرانه مدنظر قرار گیرد.
سمانه سالاری، آتسا پاکفطرت، نوشین محتشم، فرزانه خسروی، مهدی سعیدی،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور ضایعات استخوانی تخریبکننده در ناحیه استخوان مندیبل و ماگزیلا در 30% بیماران مبتلا به مالتیپل میلوما مطرح شده است اما شروع ضایعات استخوانی از ناحیه فک نادر است.
معرفی بیمار: خانم 52 ساله با شکایت از تورم دردناک ناحیه چپ صورت که اندازه آن از ماه پیش در حال بزرگ شدن بوده و از شش ماه پیش درناحیه چپ صورت حس پاراستزی داشتهاند. بررسی هیستوپاتولوژی و رنگآمیزی ایمونوهسیتوشیمی CD138 در کنار بررسیها جامع استخوانی دیگر جهت تایید مالتیپل میلوما برای ایشان انجام شد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد در بیمارانی که شروع علایم مالتیپل میلوم در ناحیه فک اتفاق میافتد با توجه به امکان تشخیص زودتر دیسکرازی پروگنوز بیمار امید بخشتر است. بروز ضایعات تخریبکننده استخوانی با تغییرات حسی در ناحیه فک و صورت نادر است و بررسیهای دقیق رادیوگرافیک و خونی بیمار در این مرحله میتواند سبب تشخیص زودهنگام مالتیپل میلوما شود.