جستجو در مقالات منتشر شده


46 نتیجه برای صابر

سیامک حیدرزاده، محمدرضا پورمند، امیر قاسمی، حسین زرین فر، ساسان صابر، طاهره سوری، سید‌حسین میرهندی، مصطفی حسینی، محمد خلیفه‌قلی، نادیا مردانی، سید سعید اشراقی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: نوکاردیوز ریوی یک عفونت نادر و بالقوه تهدیدکننده حیات است که به‌وسیله گونه‌های بیماری‌زای نوکاردیا ایجاد می‌شود. هدف از انجام این مطالعه جداسازی و تشخیص نوکاردیا با استفاده از روش‌های متداول و به‌دنبال آن ارزیابی روش‌ها و توسعه و بهینه‌سازی یک روش سریع و جدید به‌منظور شناسایی گونه‌های بالینی نوکاردیا بود. 

روش بررسی: در این مطالعه، 180 نمونه لاواژ از بیماران بستری در بیمارستان دکتر شریعتی تهران طی 12 ماه (خرداد 1389 تا خرداد 1390) جمع‌آوری گردید. از این تعداد، 103 بیمار (22/57%) مرد و 77 بیمار (78/42%) زن بودند. نمونه‌ها در آزمایشگاه کشت و کلنی‌های رشدیافته خالص‌سازی و تعیین گونه شدند. هم‌چنین پرایمرهای NG1 و NG2 برای تکثیر قطعه 598 جفت باز 16S rRNA اختصاصی جنس نوکاردیا استفاده شد. 

یافته‌ها: پس از کشت نمونه‌ها و خالص‌سازی آن‌ها پنج سوش خالص به‌دست آمد (78/2%). بر اساس آزمایشات بیوشیمیایی و اختصاصی، هر پنج نمونه متعلق به نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس بود. هم‌چنین پس از استخراج DNA و انجام آزمایش PCR بر روی نمونه‌های جمع‌آوری‌شده، 19 نمونه (56/10%) توسط این آزمایش مثبت تشخیص داده شد.

نتیجه‌گیری: تشخیص سریع و دقیق گونه‌های نوکاردیا برای درمان عفونت‌های شدید و نیز پیش‌گیری از ایجاد آبسه مغزی، ضروری است. این مطالعه نشان داد که روش PCR در مقایسه با کشت و تست‌های بیوشیمیایی حساسیت و دقت بالاتری در شناسایی نوکاردیا دارا می‌باشد. با توجه به سرعت، دقت، حساسیت و اختصاصی بودن بالای روش‌های مولکولی، بهتر است در آینده از این تکنیک به‌همراه سایر متدهای فنوتیپیک در تشخیص نوکاردیا در آزمایشگاه‌ها، مراکز درمانی و تحقیقاتی استفاده نماییم.


محمد مهدی سلطان دلال، فرهاد نیکخواهی، احمد خیرخواه، صابر مولایی، سید کاظم حسینی، عبدالعزیز رستگار لاری، عباس رحیمی فروشانی، احد خوش زبان، زهره کلافی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: غشای آمنیونی انسان از یک دیواره داخلی، کیسه غشایی تشکیل شده است که جنین را در طی بارداری احاطه و محافظت می‌کند. مزیت اصلی مشاهده شده غشای آمنیونی در درمان کراتیت باکتریال، خاصیتی شبیه به نوار زخم‌بندی اپی‌تلیالی است. مطالعات قبلی نشان داد که در مایع آمنیونی پروتیین و پپتیدهای ضدمیکروبی نظیر لاکتوفرین، لیزوزیم، پروتیین‌های افزایش‌دهنده قدرت نفوذپذیری غشا و مواد باکتری کش، کالپروتسین {MRP8/ 14}، LL37 و دفنسین‌های نوتروفیلی (HNP1-3) وجود دارد. غشای آمنیونی به خاطر این‌که فاقد آنتی‌ژن‌های HLA-A, B, C, DR می‌باشد به جلوگیری از رد پیوند کمک می‌کند. این ساختار به عنوان یک سد ایمونوبیولوژیکی عمل می‌کند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر غشای آمنیونی در بهبودی قرنیه دچار کراتیت سودوموناسی با استفاده از مدل حیوانی می‌باشد.

روش بررسی: تعداد 14 خرگوش به دو گروه تقسیم شد: 1- کنترل 2- غشای آمنیونی. به استرومای قرنیه تمام آن‌ها باکتری سودوموناس آئروژینوزا ATCC 27853 با استفاده از سرنگ تزریق شد. پس از 20 ساعت که کراتیت ایجاد گردید، به گروه دو غشای آمنیونی پیوند زده شد، نتایج از لحاظ اندازه پرفوراسیون و انفیلتراسیون در روزهای اول، سوم و هفتم مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه کنترل پرفوراسیون دیده شد (001/0P<). غشای آمنیونی در گروه دو به خوبی اثر خود را نشان داد به طوری که در این گروه پرفوراسیون ایجاد نشد ولی به لحاظ اندازه انفیلتراسیون نیز تفاوت مشخصی دیده نشد (2/0P=).

نتیجه‌گیری: غشا آمنیونی در روند بهبود کراتیت سودوموناسی و جلوگیری از سوراخ‌شدگی قرنیه و کنترل این عارضه موثر می‌باشد.


محمد حسن کاسب، سید شاهین میرکریمی، صادق صابری،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: درد قدامی زانو یکی از شایع‌ترین علل مراجعه افراد به درمانگاه‌های ارتوپدی می‌باشد که در مرحله اول با روش‌های غیرجراحی درمان می‌شود و اکثر بیماران به این روش‌ها پاسخ مثبت می‌دهند اما تعداد کمی از این بیماران به دلیل عدم جواب به درمان غیرجراحی نیازمند روش‌های جراحی می‌باشند که هدف این مطالعه، بررسی میزان تأثیر روش جراحی کاهش فشار استخوان از طریق مته‌کاری استخوان کشکک (Intraosseous drilling and decompression) در درمان مبتلایان به درد مزمن قدامی زانو در مراجعه‌کنندگان به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران در سال‌های 1388 و 1389 بود.

روش بررسی: این مطالعه از نوع Case-series می‌باشد که در آن 10 بیمار مبتلا به درد مزمن قدامی زانو که به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران در سال‌های 1388 و 1389 مراجعه نموده بودند و معیارهای خروج را نداشتند، وارد مطالعه شدند.

یافته‌ها: میانگین شدت درد قبل از مداخله در بیماران، 2/8 با انحراف‌معیار 78/0 بود و میانگین شدت درد بعد از مداخله، 5/2 با انحراف‌معیار 26/1 بود و به طور میانگین 7/5 واحد کاهش در شدت درد در بیماران مشاهده گردید و اختلاف آماری معنی‌داری بین شدت درد قبل و بعد از مداخله وجود داشت (0001/0P<).

نتیجه‌گیری: در مجموع بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه چنین استنباط می‌شود که کاهش فشار استخوان از طریق مته‌کاری استخوان کشکک (Intraosseous drilling and decompression) در درمان مبتلایان به درد مزمن قدامی زانو روشی موثر و کم عارضه در درمان درد مزمن قدامی زانو محسوب می‌گردد.


آرش عبدالملکی، صابر زهری، ابوالفضل بضاعت پور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کمپلکس‌های فلزی سالن به‌طور موفقیت‌آمیز و در محدوده وسیعی از واکنش‌های غیرمتقارن و مهم از لحاظ صنعتی و داروسازی به‌کار برده می‌شوند. در این مطالعه سمیت و اثرات تراتوژنیک ترکیب سالن وانادیوم اکساید (VOsalen) نسبت به جنین جوجه به‌عنوان مدل حیوانی و سلول‌های کبدی و فیبروبلاستی مشتق از آن مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: ترکیب VOsalen سنتز گردید. ترکیب حاصل در غلظت‌های مختلف، در سه تکرار و در روز سوم انکوباسیون جنین مرغ، درون کیسه هوا تزریق شد. تخم‌مرغ‌های تیمار شده و شاهد، در روز 19 انکوباسیون باز و جنین‌‌ها توزین شدند سپس میزان مرگ و میر آن‌‌ها ثبت شد. سلول‌های کبدی و فیبروبلاستی از جنین شاهد جداسازی، کشت و تیمار شده و تغییرات مورفولوژیک و درصد بقای سلول‌ها ثبت شدند.
یافته‌ها: میزان درصد بقای جنین‌ها بستگی به غلظت تیمار دارد به‌طوری که در بالاترین غلظت 300 میکرومولار تنها 32/36% از جنین‌ها زنده ماند و میزان (LD50) دوز کشنده در 50% جمعیت برابر با 37/226 میکرومولار به‌ازای تخم‌مرغ برآورد شد. از نظر شکل ظاهری، ناهنجاری از نوع تاخیر در رشد و از نظر اسکلتی، حذف مهره‌های دمی مشاهده گردید. نتایج بررسی سایتوتوکسیسیتی VOsalen بر سلول‌های کبدی و فیبروبلاستی جنین نشان‌گر تراکم سیتوپلاسمی و گسسته شدن اتصالات سلولی بود و میزان IC50 آن به‌ترتیب برابر با 25/1047 و 82/1036 میکرومولار است.
نتیجه‌گیری: در غلظت‌های پایین ترکیب سالن وانادیوم اکساید اثرات سمی قابل توجهی بر روی جنین و کشت سلول مشاهده نشد. با این وجود به‌طور قابل توجهی سلول‌های در حال تکثیر را تحت تاثیر قرار داد و از طرف دیگر تاثیر ضد تکثیری این ترکیب بر سلول‌های کبدی کم‌تر از سلول‌های فیبروبلاستی بود.


صادق صابری، امیر سبحانی عراقی، محمود فرزان، حسین صفرعلی فرخانی، شیرین مردوخ‌پور، محمود میرزاآقاپور،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ناهنجاری چرخشی پس‌از نیل‌گذاری فمور یک عارضه شناخته‌شده می‌باشد. این شکل از ناهنجاری؛ شایع‌ترین فرم بد جوش‌خوردگی است و هدف از مطالعه تعیین میزان آن در بیماران مبتلا به شکستگی شفت فمور پس‌از انجام نیل‌گذاری فمور بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 70 بیمار مبتلا به شکستگی ایزوله شفت فمور که در سال‌های 1387 تا 1390 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران تحت درمان نیل‌گذاری فمور به‌روش Antegrade قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. در حین جراحی، تعیین میزان چرخش به‌کمک معاینه کلینیکی انجام شد و سپس طی مراجعات بعدی بیماران به درمانگاه جهت پی‌گیری، بار دیگر تحت معاینه قرار گرفتند و سی‌تی‌اسکن جهت بررسی میزان اختلال چرخش فمور درخواست شد. یافته‌ها: میانگین سنی مورد بررسی 21/28 سال با انحراف‌معیار 14 سال بود. 39 نفر (7/55 درصد) چرخش فمور به خارج و 31 نفر (3/44 درصد) چرخش به داخل داشتند. درجه میزان چرخش در 6/8 درصد کم‌تر از پنج درجه، در 7/75 درصد پنج تا 10 درجه و در 7/15 درصد بین 10 تا 15 درجه بود و به سن، جنسیت، محل شکستگی و محدودیت فعالیت بیماران ارتباط نداشت (05/0P>). نتیجه‌گیری: 7/15 درصد از بیماران چرخش 10 درجه یا بیش‌تر داشتند و بروز این عارضه ارتباطی به محل شکستگی نداشت. بیماران مبتلا به اختلال چرخش به خارج بیش‌تر از بیماران مبتلا به چرخش به داخل علامت‌دار بودند که البته در مطالعه ما ارتباط آماری معناداری در این زمینه دیده نشد.
سعید لطیفی نوید، شیوا محمدی، صابر زهری،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان بهداشت جهانی، هلیکوباکترپیلوری را به‌عنوان کارسینوژن کلاس یک معرفی کرد. گزارش‌ها نشان داده‌اند که ژنوتیپ‌های مشخصی از هلیکوباکترپیلوری با بیماری‌های گوارشی مختلف در ارتباط است. هدف مطالعه بررسی ارتباط آلل‌های s ژن vacA با بروز بیماری‌های گوارشی در ایران می‌باشد. روش بررسی: تعداد 149 سویه باکتری از کشت بیوپسی‌های معده افراد مبتلا به بیماری‌های گوارشی جمع‌آوری و بررسی شد. پس‌از استخراج DNA، با Polymerase Chain Reaction (PCR) فراوانی آلل‌های s مورد بررسی قرار گرفت. رگرسیون خطی و لجستیک برای بررسی ارتباط این آلل‌ها با بروز بیماری‌های گوارشی استفاده شد. یافته‌ها: در این مطالعه، آنالیزهای آماری نشان داد که فراوانی آلل s1 در مقایسه با آلل s2 در سویه‌های هلیکوباکترپیلوری جدا شده از افراد مبتلا به سرطان معده ارتباط معناداری ندارد (05/0P>). فراوانی آلل s1 در بیماران جمعیت ایرانی مبتلا به سایر بیماری‌های گوارشی (گاستریت و بیماری زخم معده) ارتباط معناداری را نشان نداد (05/0P>). نتیجه‌گیری: آلل s1 به‌تنهایی نمی‌تواند با بیماری‌های گوارشی در ایران ارتباط داشته باشد. احتمال دارد نقش بیماری‌زایی s1 زمانی بروز پیدا می‌کند که با سایر آلل‌های بیماری‌زای این ژن همراه شود.
سیده زهرا بختی، سعید لطیفی نوید، صابر زهری،
دوره 72، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

هلیکوباکترپیلوری عامل مهم در ایجاد و گسترش بیماری‌های معده‌ای مثل گاستریت، زخم‌های گوارشی و لنفوم مالت بوده و یکی از عوامل مهم در بروز سرطان معده می‌باشد. هلیکوباکترپیلوری تنوع آللی و تغییرپذیری ژنتیکی بالایی را در ژن‌های مرکزی و بیماری‌زا نشان می‌دهد. به‌طوری‌که این تنوع ژنتیکی در ژنوم این باکتری نسبت به سایر باکتری‌‌ها بسیار زیاد بوده و در حدود 50 برابر بیشتر نسبت به جمعیت‌های انسانی می‌باشد. حفظ تنوع بالا باعث شده که این باکتری با چالش‌های خاص در میزبان‌های فردی مقابله کند. گزارش‌های اخیر نشان داده است که نوترکیبی به ایجاد ژن‌های جدید و خانواده‌ی ژنی کمک می‌کند. ریز‌تکامل در ژن‌های vacA و cagA رویداد متداولی است که منجر به تغییر در فنوتیپ بیماری‌زایی می‌شود. این فاکتورهای بیماری‌زا به بقای باکتری در محیط اسیدی و سازگاری آن با شرایط نامناسب محیط اطراف باکتری در معده و مقابله با سیستم ایمنی میزبان کمک می‌کنند و باعث تخریب بافتی و پی‌آمدهای بالینی می‌شوند. در این مقاله مروری، ما ارتباط بین ژنوتیپ‌ فاکتورهای بیماری‌زای هلیکوباکترپیلوری با پی‌آمدهای بالینی، ریز‌تکامل ژن‌های بیماری‌زای هلیکوباکترپیلوری در میزبان منفرد، ریز‌تکامل هلیکوباکترپیلوری در خلال عفونت اولیه و پیشرفت بیماری از گاستریت آتروفی به آدنوکارسینوما و نیز وضعیت عفونت هلیکوباکترپیلوری در ایران را بررسی کردیم. در نهایت ما فرضیه‌ای را مطرح کردیم که اگر الگوی تکامل توالی نوکلئوتیدی از نوترکیبی به جهش تغییر جهت دهد و میزان نوترکیبی به جهش (نسبت r/m) کاهش یابد، بیماری‌زایی باکتریایی ممکن است کاهش پیدا کند در حالی‌که به احتمال زیاد حیات باکتریایی حفظ می‌شود. به هر حال این فرضیه باید با طراحی آزمایش‌های بعدی مورد بررسی بیشتر قرار گرفته و اثبات شود.
فرهاد تفقدی، علی زمانی، سیده صابره موسوی موسوی،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تومورال کلسینوزیس (Tumoral calcinosis) یک اختلال ارثی و نقص در تنظیم متابولیسم فسفات و یک نوع کلسینوزیس ایدیوپاتیک می‌باشد که به رسوب فسفات کلسیم در بافت‌های اطراف مفاصل گفته می‌شود و باعث ایجاد توده‌های کلسیفیه با حدود لبوله و مشخص در اطراف مفاصل بزرگ و رسوب در سطوح اکستانسورها می‌شود. معرفی‌بیمار: بیمار دختر هفت ساله‌ای است که به خاطر تورم دردناک بین انگشتان سوم و چهارم دست چپ و هیپ چپ همراه با قرمزی و ترشحات زردرنگ در سال 1391 در بخش کودکان بیمارستان ولیعصر (عج) بستری شد و در رادیوگرافی توده‌های کلسیفیه به‌صورت کدورت‌های فراوان و متراکم در اطراف آن داشت. بیمار با تشخیص تومورال کلسینوزیس تحت درمان جراحی برداشتن توده قرار گرفت و در ادامه با کلوگزاسیلین و رژیم غذایی کم فسفات درمان شد. نتیجه‌گیری: تومورال کلسینوزیس به‌ندرت مفاصل انگشتان دست را گرفتار می‌کند و به‌علت فشار توده کلسیفیه روی اعصاب (Cutaneus) دردناک می‌گردد و گاهی اوقات با ترشحات استریل همراه بوده که به‌ندرت مانند بیمار ما دچار عفونت ثانویه می‌گردد. رادیولوژیست می‌تواند نقش مهمی در تشخیص زودرس بیماری و عوارض احتمالی آن داشته باشد.
ابوالفضل عباس‌زاده، طیبه محزونی، سید ابوالحسن امامی، حسین اکبری، محمدجواد فاطمی، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی، شیرین عراقی،
دوره 73، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمی‌ترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار به‌ترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان به‌صورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکس‌برداری به‌صورت هر سه روز یک‌بار با ImageJ, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلول‌های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.

یافته‌ها: میانگین سطح زخم‌ها در چهار گروه در اولین مرتبه عکس‌برداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخم‌ها در گروه‌های چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخم‌ها در گروه‌های گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا می‌باشد.


صنمبر صدیقی، معصومه صابریان، معصومه نجفی، عیسی جهانزاد، رامش عمرانی‌پور، سیدرضا صفایی نودهی، ساقی وزیری،
دوره 74، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش متفورمین در کاهش خطر سرطان در مطالعات تجربی و یا گذشته‌نگر به‌ویژه در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحمل داروی متفورمین توسط بیماران غیردیابتی و اثر آن بر فعالیت تکثیر سلولی سرطان پستان انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی آینده‌نگر از اسفند 1392 تا شهریور 1393 در بیماران فاقد دیابت مراجعه‌کننده به درمانگاه جراحی سرطان بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران پس از گزارش آسیب‌شناسی سرطان مهاجم پستان نمونه‌برداری انجام گردید. بیماران در فاصله سنی 18-70 سال و بدون بیماری کبدی، کلیوی، قلبی و یا ریوی مزمن بوده و بر اساس مشخصات تومور کاندید دریافت شیمی‌درمانی پیش از عمل جراحی نبودند. مقایسه تزاید سلولی با بررسی فعالیت Ki-67 در نمونه بیوپسی اولیه و جراحی نهایی به روش ایمونوهیستوشیمی صورت پذیرفت. داروی متفورمین به مقدار mg 500 سه بار در روز در بازه زمانی بین بیوپسی و جراحی تجویز گردید. میزان قندخون و انسولین ناشتا پیش و پس از خاتمه تجویز متفورمین اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: 20 بیمار در گروه کنترل و 25 بیمار در گروه مداخله ( درمان با متفورمین) قرار گرفتند. در حالی‌که بین دو گروه تفاوت معنادار آماری از نظر سن، وزن و مرحله تومور وجود نداشت، میانگین Ki-67 در گروه مداخله به‌طور معناداری کاهش و در گروه کنترل افزایش نشان داد. در گروه مداخله سطح سرمی انسولین و قند ناشتا هم کاهش یافت (04/0P=).

نتیجه‌گیری: مصرف متفورمین در یک دوره درمانی کوتاه‌مدت تاثیر معنا‌دار در مهار رشد سلول‌های سرطانی داشت و دارو به خوبی در بیماران تحمل گردید.


محمدجواد فاطمی، شیرین چهرودی، توران باقری، سحر صالح، امیر آتشی، محسن صابری، سید ابوذر حسینی، شیرین عراقی،
دوره 74، شماره 12 - ( اسفند 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های بنیادی با یا بدون داربست حمل‌کننده این سلول‌ها به‌عنوان روش‌های جدید در درمان زخم‌های حاد و مزمن مطرح شده‌اند. مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان استفاده از نانوفیبرهای پلی‌اترسولفون به‌عنوان اسکافولد نگهدارنده سلول‌های بنیادی با منشا چربی با یا بدون فاکتور رشد در ترمیم زخم تمام ضخامت در رت انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی در تیرماه 1392 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 48 رت به‌صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد زخم در سطح خلفی رت‌ها، پوشش زخم در گروه اول با پلی‌اترسولفون (PES) همراه سلول‌های بنیادی چربی (ASC) و فاکتور رشد (GF)، در گروه دوم با پلی‌اترسولفون همراه سلول‌های بنیادی چربی (ASC)، در گروه سوم با پلی‌اترسولفون به تنهایی، در گروه چهارم (کنترل) با گاز وازلین انجام شد. سپس در روزهای 20 و 35 با فتوگرافی وسعت زخم و سرعت ترمیم و همچنین در روزهای 20 و 45 با نمونه‌برداری مشخصات هیستوپاتولوژی نمونه‌ها بررسی شد.

یافته‌ها: نتایج سرعت ترمیم زخم در گروه کنترل به‌طور معناداری بهتر بود (001/0P=، 013/0P=، 008/0P=). در بررسی خصوصیات هیستوپاتولوژیک نیز گروه کنترل در روز 20 به‌طور معناداری نتایج بهتری داشت (001/0P<) و اما در روز 45 نتایج در پارامترهای متفاوت یکسان نبود.

نتیجه‌گیری: داربست پلی‌اتر سولفون به تنهایی یا همراه سلول‌های بنیادی برگرفته از چربی نتوانست ترمیم زخم را بهبود بخشد. همچنین اضافه شدن فاکتور رشد VEGF نتوانست تغییر واضحی در ترمیم زخم ایجاد کند.


یوسف صابری، بهلول قربانیان، پرویز انصاری،
دوره 75، شماره 7 - ( مهر 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از راه‌های مقابله با اثرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از فعالیت‌های ورزشی استفاده از مکمل‌های ضد اکسایشی خوراکی و یا به‌کارگیری راه‌کارهای طبیعی است. سزامین به‌عنوان یک مکمل تغذیهای است که اثر آنتی‌اکسیدانی دارد. پژوهش حاضر با هدف تاثیر ۱۰ هفته مکمل‌دهی سزامین و تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز مردان ورزشکار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی دو سوکور از دی تا اسفند ۱۳۹۵ در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان شهرستان تبریز انجام شد. ۴۰ آزمودنی مرد ورزشکار با دامنه سنی ۲۵-۲۰ سال به‌صورت آزمودنی‌های در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در چهار گروه دارونما (۱۰ نفر) و تمرین هوازی (۱۰ نفر)، تمرین هوازی+ سزامین (۱۰ نفر) و سزامین (۱۰ نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین هوازی (۱۰ هفته/ چهار روز/ ۳۵-۳۰ دقیقه) بود.
یافته‌ها: مصرف مکمل سزامین و تمرین هوازی تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه‌های مکمل، تمرین هوازی و ترکیبی نسبت به گروه دارونما ایجاد کرد (۰/۰۰۱P=)، (۰/۰۰۴P=). همچنین تغییرات ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز در مراحل پس از مداخله (مراحل ۴، ۵ و ۶) نسبت به مراحل پیش از مداخله (۱، ۲ و ۳) تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱P=). همچنین اثر تعاملی گروه و زمان در ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز نیز معنادار بود (۰/۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز پس از مداخله در مطالعه فوق و همچنین به‌دلیل خاصیت آنتی‌اکسیدانی مکمل سزامین، می‌توان گفت که تمرین هوازی و مکمل سزامین برای بهبود سلامت سیستم ایمنی مردان ورزشکار روش موثری می‌باشد.

محمد مهدی ثقفی، محمدجواد فاطمی، توران باقری، محمد حسن حبل الورید، میترا نیازی، محسن صابری، شیرین عراقی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از گیاهان دارویی ارزان و در دسترس مانند گیاه ابوخلسا یا هواچوبه با نام علمی Arnebia euchroma می‌توانند در درمان زخم سوختگی و کاهش زمان بهبودی موثر باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پماد ابوخلسا بر ترمیم زخم سوختگی درجه دو عمقی در رت بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در مهر ۱۳۹۴ در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) در تهران انجام شد. در قسمت پشت ۲۴ رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g ۲۵۰-۳۰۰ سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm ۴×۲ ایجاد گردید و سپس محل سوختگی در گروه اول با پماد ابوخلسا و در گروه دوم با وازلین پانسمان روزانه تا بهبود کامل انجام شد و روند بهبودی زخم با عکس‌برداری به‌صورت هر پنج روز یک‌بار پایش شد. در روز ۲۰ نیز جهت بررسی میزان کلاژن و سلول‌های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در طول روزهای پنج تا ۱۵ وسعت زخم در هر دو گروه کمتر شد (۰/۰۰۱P<) و این کاهش وسعت زخم در گروه وازلین نسبت به پماد ابوخلسا به‌طور معناداری بیشتر بود (۰/۰۴۰P=). یافته‌های حاصل از پاتولوژی نیز نشان دادند که هیچ‌گونه اختلاف معناداری از نظر میزان کلاژن و سلول‌های التهابی در دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: پماد دارویی گیاه ابوخلسا وسعت زخم را تا حدودی کاهش می‌دهد اما به‌نظر می‌رسد در زخم‌های سوختگی سطحی در مقایسه با مواد پانسمان دیگر تأثیر بیشتری داشته باشد.

احمد شمسی‌زاده، رویا نیک‌فر، مینا صافی، طاهره ضیایی کجباف، امیر صابری دمنه، رضا کربلایی،
دوره 75، شماره 12 - ( اسفند 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برونشیولیت از شایعترین بیماری‌های دستگاه تنفسی تحتانی شیرخواران است. ویتامین دی، در برابر ابتلا به عفونت‌های دستگاه تنفسی تحتانی، نقش حفاظتی نشان داده است، بااین‌وجود نتایج محدود و متناقضی در ارتباط با سطح سرمی ویتامین دی با بروز برونشیولیت، در کودکان وجود دارد. هدف مطالعه‌ی حاضر مقایسه‌ی سطح سرمی این ویتامین در شیرخواران سالم و مبتلا به برونشیولیت حاد بود.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان ابوذر شهر اهواز، از مهر ماه تا اسفند ماه سال ۱۳۹۳ انجام گرفت. سه گروه ۴۵ نفره از شیرخواران، شامل گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد، انتخاب شدند. معیار شدت برونشیولیت در این مطالعه، امتیاز حاصل از اندکس ارزیابی زجر تنفسی شیرخواران بود به‌طوری که امتیاز یک تا هشت برابر با شدت کم و امتیاز ۹ تا ۱۷ معادل شدت زیاد برونشیولیت لحاظ گردید. سپس ml ۳ خون وریدی از آن‌ها گرفته شد و سطح سرمی 25(OH)D با استفاده از کیت مخصوص به‌روش آنزیماتیک سنجش گردید.
یافته‌ها: (۴۴/۴%)۶۰ نفر از شیرخواران، دختر و مابقی پسر بودند. میانگین سنی گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد به‌ترتیب ۵/۲±۱۱/۲، ۵/۸±۱۰ و ۴/۷±۹/۸ ماه بود (۰/۱P=). میانگین سطح 25(OH)D در سه گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد به‌ترتیب ۱۹/۴±۲۸/۳، ۱۱/۷±۱۷/۷ و nm/l ۵/۷±۱۳/۶ بود. تفاوت معناداری بین سطح 25(OH)D گروه کنترل و برونشیولیت شدت کم (۰/۰۰۱P=) و شدت زیاد (۰/۰۰۲P=) مشاهده شد، اما این اختلاف بین دو گروه برونشیولیت شدت زیاد و شدت کم معنا‌دار نبود (۰/۳P=).
نتیجه‌گیری: در مطالعه‌ی حاضر سطح 25(OH)D، به‌طور معنا‌داری در گروه شیرخواران مبتلا به برونشیولیت، کمتر از افراد کنترل بود اما سطح 25(OH)D تأثیری بر شدت برونشیولیت نداشت


صابر سلطانی، ابوالفضل داودآبادی، عباس فراهانی، مهسا دسترنج، معصومه امینی، نوید مومنی‌فر، شیرین پورعبدی، حجت ویسی،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده

ایمونوتوکسین‌ها مولکول‌هایی هستند که دارای ساختار منحصر به فرد توکسین-آنتی‌بادی دو عملکردی بوده و با گذر از غشای سلولی و ورود به داخل سلول هدف، باعث از بین رفتن سلول می‌شوند. اختصاصیت ایمونوتوکسین‌ها برای انتخاب هدف سلولی خود به‌دلیل نوع آنتی‌بادی انتخاب شده است و آنتی‌بادی مورد نظر وظیفه شناسایی سلول هدف را بر عهده دارد. سرطان در حال تبدیل شدن به عامل اصلی مرگ در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته است. جهت در اختیار داشتن یک عامل قوی در سرکوب سرطان، آن عامل باید به‌طور مستقیم و اختصاصی سلول سرطانی را هدف قرار دهد. در بیشتر موارد ولی نه همیشه ایمونوتوکسین‌ها به‌منظور کشتن سلول‌های سرطانی تولید می‌شوند که این موضوع یکی از رویکردهای جدید درمانی در عصر حاضر است. اهداف کلینیکی بر طراحی و ایجاد درمان‌های جدید سرطان با این رویکرد مورد مطالعه متمرکز شده است. داده‌های زیادی نیز در مورد عملکرد توکسین و مسیرهای داخل سلولی به‌دست آمده است. بنابراین توکسین‌ها در علوم پزشکی برای درمان بیماری‌های انسانی و برای بررسی عملکردهای تخصصی سلولی بسیار مفید هستند. از دیگر کاربردهای ایمونوتوکسین‌ها می‌توان به این نکته اشاره کرد که ایمونوتوکسین‌ها عاملی برای تنظیم سیستم ایمنی بدن و درمان بیماری‌های ویروسی و انگلی می‌باشند. در مجموع با طراحی‌های مبتکرانه، هوشمندانه و کارآزموده‌تر می‌توان بسیاری از بیماری‌های انسانی به‌ویژه بدخیمی‌هایی همچون سرطان‌ها را در دوره زمانی کوتاه‌تر و سریع‌تری نسبت به سایر روش‌های درمانی کنونی که دوره درمان طولانی دارند، درمان کرد. پژوهش کنونی بر کاربرد توکسین‌های باکتریایی و گیاهی و به‌طور اختصاصی ایمونوتوکسین سودوموناس در سلول‌های سرطانی تمرکز دارد.

عصمت عبدی، سعید لطیفی نوید، حمید لطیفی نوید، صابر زهری، عباس یزدانبد،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

سرطان معده دومین علت مرگ‌ومیرهای ناشی از سرطان را در جهان شامل می‌شود. ژنوتیپ‌های خاصی از هلیکوباکترپیلوری در ایجاد آتروفی و سرطان معده نقش دارند. بیومارکر c1 هلیکوباکترپیلوری واقع در انتهای '3 ژن vacA، (در مقایسه با ژنوتیپ‌های نواحی m، i، d و یا cagA) قویا با آنوکارسینومای معده مرتبط است. درمان آنتی‌هلیکوباکترپیلوری می‌تواند یک روش موثر برای ممانعت از سرطان معده باشد. ارتباط بیان سایتوکین‌ها و ایجاد پاسخ‌های التهابی نشان داده شده است. وجود پلی‌مورفیسم در ژن‌های سایتوکین‌ها از جمله IL-1B،IL-8 ، IL-10 و TNF-α ممکن است به‌عنوان فاکتور خطر برای سرطان معده محسوب شود. میانکنش ژنتیک باکتریایی و میزبان، نقش مهمی در بروز سرطان معده ایفا می‌کند. Micro-RNA ها ریبونوکلییک اسیدهای غیرکدکننده‌ای به‌طول ۲۵-۱۸ نوکلئوتید می‌باشند که نقش مهمی را در تنظیم بیان ژن ایفا می‌کنند. سلول‌های سرطانی الگوی بیانی متفاوتی را در مقایسه با نوع نرمال نشان می‌دهند. میکروRNAها به دو گروه پیش برنده آپوپتوز و ضدآپوپتوز طبقه‌بندی می‌شوند و می‌توانند به‌عنوان آنکوژن و یا مهارکننده‌های توموری عمل نمایند. انواع گوناگونی از این مولکول‌ها در مراحل مختلف سرطان ازجمله تومورزایی، متاستاز و رگ‌زایی درگیر هستند. با توجه به اینکه بیش از 50% سرطان‌هایی که در مراحل اول تشخیص داده می‌شوند، قابل درمان هستند، بنابراین شناسایی نشانگرهای زیستی سرطان معده می‌تواند نقش موثری را در پیشگیری، تشخیص زودرس و ﻣﻌﺎﻟﺠـﻪ سریع بیماری داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی و مرور جدیدترین یافته‌ها در مورد نشانگرهای زیستی باکتریایی و بافتی سرطان معده خواهد پرداخت.

کیانوش صابری، شهناز شریفی، مهرداد صالحی، پانیذ میهن‌دوست،
دوره 76، شماره 11 - ( بهمن 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آگاهی از میزان نسبی مصرف خون حین عمل جراحی عروق کرونر باعث بهبود توانایی مراکز انتقال خون در تأمین خون سالم و کافی می‌شود. به‌همین‌منظور این مطالعه با هدف تعیین فاکتورهای موثر در میزان نیاز به خون در جراحی بای‌پس عروق کرونر انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه‌ی مقطعی بر روی ۳۱۷ نفر از بیماران تحت جراحی ایزوله عروق کرونر در اتاق عمل جراحی قلب بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران از شهریور تا پایان بهمن ۱۳۹۶ انجام شده است. روش نمونه‌گیری در دسترس بوده است. متغیرهای این مطالعه با مراجعه به پرونده بیماران استخراج شدند. ۰/۰۵P< به‌عنوان معنادار گزارش شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، ۳۱۷ بیمار تحت عمل بای پس شریان کرونر مورد بررسی قرار گرفتند. ۲۳۶ مورد (۷۴/۴%) مرد و باقی زن بودند. میانگین تجویز گلبول قرمز فشرده شده در زنان ۱/۳±۲/۷۴ واحد و در مردان ۱/۰۹±۲/۲۴ واحد بوده است (۰/۰۰۱P<). میانگین تجویز گلبول قرمز فشرده شده در بیماران با سطح هموگلوبین کمتر از g/dl۱۰، ۱/۸±۳/۲۷ واحد و در بیماران با سطح هموگلوبین بیشتر از g/dl۱۰ ۰/۹۹±۲/۲۵ واحد بوده است (۰/۰۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: پژوهش کنونی نشان داد که میانگین تزریق گلبول قرمز فشرده شده در زنان بیشتر از مردان تحت جراحی بای‌پس شریان کرونر بوده است. همچنین میزان هموگلوبین فرد تنها فاکتوری بود که بر تزریق گلبول قرمز فشرده تاثیر معنادار داشت.

اشرف توانائی ثانی، لیدا جراحی، مرضیه صابری،
دوره 76، شماره 12 - ( اسفند 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات ۱۰ سال اخیر نشان‌دهنده اثرات متناقضی از عفونت همزمان ویروس لنفوتروپیک انسانی تیپ یک (HTLV-1) با ویروس سلول T نقص ایمنی انسانی می‌باشد. این مطالعه به مقایسه سیر بالینی و یافته‌های آزمایشگاهی افراد با عفونت همزمان با این دو ویروس و مقایسه روی پاتوژنز آن با بیماران مبتلا به عفونت ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش کوهورت تاریخی در مرکز بیماری‌های رفتاری- عفونی مشهد از فروردین ۱۳۹۲ تا اسفند ۱۳۹۵ انجام شد. بیمارانی که تست الیزای مثبت داشتند با تکرار الیزا و وسترن بلات آلودگی آن‌ها تایید شد. میزان پلاکت، گلبول‌های سفید، نوتروفیل، سطح CD4، مرحله و شدت بیماری در زمان تشخیص و شروع درمان و پایان درمان ضد رتروویروس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۶۴ بیمار شرکت‌کننده، ۶۱ نفر مرد بودند. از کل بیماران، ۴۲ نفر ویروس نقص ایمنی انسانی مثبت بودند (در ۳۵ نفر هپاتیت C مثبت بود)، سایر ۲۲ نفر ویروس نقص ایمنی انسانی و ویروس سلول T لنفوتروپیک انسانی مثبت بودند (۱۸ نفر از آن‌ها هپاتیت C مثبت هم بودند). افراد با عفونت همزمان سابقه رفتارهای پرخطر به ویژه مصرف مواد مخدر تزریقی داشتند. مرگ در گروهی که مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی بودند شایع‌تر بود. عفونت‌های فرصت‌طلب و یافته‌های آزمایشگاهی (به‌جز CD4) در دو گروه کمابیش یکسان بود. مرحله و شدت بیماری در دو گروه تفاوتی نداشت.
نتیجه‌گیری: سیر بیماری در کسانی که عفونت همزمان داشتند با کسانی که فقط آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بودند، تفاوت آشکاری نداشت. همچنین در عفونت همزمان با شروع درمان، افزایش سطح سلول‌های CD4 مثبت نسبت به آلودگی ویروس نقص ایمنی انسانی بیشتر بود.

آرش عبدالملکی، محمد باقر غیور، صابر زهری، اسداله اسدی، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مهندسی بافت یک موضوع چندرشته‌ای و بین‌رشته‌ای است که شامل توسعه ایمپلنت‌های زیستی برای بازسازی بافت با هدف بهبود یا افزایش عملکرد بافت یا اندام می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی‌های مکانیکی و هیستولوژیکی داربست‌های سلول‌زدایی شده عصبی تهیه شده در مقایسه با عصب تازه جهت کاربرد در ترمیم اعصاب محیطی بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی می‌باشد که در آزمایشگاه تحقیقاتی ترمیم اعصاب دانشگاه فردوسی مشهد از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷ انجام شد. به‌منظور تهیه داربست، موش‌های صحرایی با تزریق داخل صفاقی کلرال هیدرات ۱۰% بیهوش شدند. قطعات عصب سیاتیک موش‌های صحرایی در بالاتر از محل سه شاخه شدن عصب برداشته شد و پس از پاکسازی بافت‌های زائد به روش ساندل سلول‌زدایی شدند. سپس داربست‌های سلول‌زدایی شده از نظر بافتی و مکانیکی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: بررسی نتایج حاصل از ارزیابی‌های بافتی نشان داد که سلول‌زدایی داربست‌ها به‌طور کامل انجام شده است. این نتایج توسط رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین و دپی اثبات شد. ارزیابی‌های تخصصی بافتی با رنگ‌آمیزی پیکروفوشین و بررسی میکروسکوپ الکترونی نشان داد که رشته‌های کلاژن و الاستین در ماتریکس خارج سلولی به‌طور نسبی حفظ شده‌اند. همچنین بررسی مکانیکی داربست‌ها در تست کششی نشان‌دهنده حفظ نسبی ماتریکس خارج سلولی داربست‌ها در مقایسه با گروه کنترل بود.
نتیجه‌گیری: در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که داربست‌های حاصل از سلول‌زدایی با حفظ ترکیبات اصلی بافت مورد نظر می‌توانند بستر مناسبی برای بررسی رفتارهای سلولی باشند.

مهنوش مومنی، محمد جواد فاطمی، بیتا کامران‌فر، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی،
دوره 77، شماره 6 - ( شهریور 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ترمیم سریع نواحی اهداکننده پوست در پیوند پوست نیمه ضخامت در بیماران سوختگی اهمیت حیاتی برای بیمار دارد. هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی اثر پانسمان‌های نانوسیلور در افزایش سرعت ترمیم و کاهش عوارض در زخم‌های غیرعفونی محل اهداکننده پیوند پوست بوده است. 
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی روی ۱۰ بیمار سوختگی مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید مطهری تهران از مهر تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. محل دهنده پیوند پوست در هر بیمار به‌طور تصادفی به سه قسمت تقسیم و با آجی‌کوت (Agicoat)، مپی‌تل (Mepitel) و گاز وازلین پوشانده شد. سپس زخم‌ها از نظر سرعت ترمیم، درد هنگام پانسمان و اسکار به‌جا مانده در این سه گروه ارزیابی و مقایسه شدند.
یافته‌ها: میانگین مدت زمان ترمیم در دو گروه آجی‌کت و مپی‌تل مشابه و به‌طور معناداری نسبت به گروه وازلین کوتاه‌تر بوده است (۰/۰۰۵P=). مقایسه‌ی درد بین گروه‌ها نشان داد که در روز چهارم میانگین درد در گروه آجی‌کت و مپی‌تل نسبت به گروه وازلین به‌طور معناداری کمتر بوده است (۰/۰۰۴P=). همچنین میانگین درد گروه مپی‌تل نیز نسبت به گروه وازلین با اختلاف معناداری کمتر بوده (۰/۰۰۲P=) اما تفاوت از نظر مدت زمان ترمیم و درد بین دو گروه آجی‌کت و مپی‌تل معنادار نبوده است. مقایسه‌ی میانگین درد در روز هشتم و میانگین Visual analogue scale (VAS) شش ماه پس از پیوند بین گروه‌ها اختلاف معناداری نشان نداد.
نتیجه‌گیری: زخم پوش آجی‌کوت در کاهش درد و افزایش سرعت ترمیم مؤثر بوده ولی این اثر مشابه پانسمان بدون نقره مپی‌تل بوده است.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb