54 نتیجه برای وزن
مسعود محمدی، علیاکبر ویسی رایگان، مسعود میرزایی، حسین زاهدنژاد، رستم جلالی، پروین عباسی،
دوره 76، شماره 4 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت کودکان و حفظ و ارتقا آن از اولویتهای بهداشتی هر جامعهای است. سوءتغذیه همه گروههای سنی را درگیر میکند، اما سوءتغذیه در کودکان از شایعترین مشکلات تغذیهای بوده که میتواند موجبات تأخیر در رشد بدن، کوتاهی قد، ابتلا به عفونتهای مکرر، اختلال در تکامل ذهنی، شیوع اختلالات روانی، عدم پیشرفت تحصیلی و کاهش بازده کاری را فراهم آورد، هدف از این مطالعه مرور نظاممند (سیستماتیک) و متاآنالیز، تعیین شیوع کموزنی در کودکان ایرانی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر با روش متاآنالیز در محدوده زمانی فروردین ۱۳۷۵ تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. مقالات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع مورد بررسی از طریق جستجو در پایگاههای Scientific Information Database (SID)، ScienceDirect، PubMed و Google Scholar بهدست آمد. معیارهای ورود شامل مطالعات مقطعی بود که شیوع کموزنی در کودکان ایرانی مناطق مختلف ایران را گزارش داده بودند. مقالات غیرمرتبط شامل مقالات مروری، مداخلهای، همگروهی، مورد-شاهدی و مطالعاتی که به بررسی کوتاهقدی، چاقی، اضافهوزن و رابطه این عوامل با سایر بیماریها پرداخته بودند از فهرست مطالعه خارج شدند. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخص I2 و احتمال سوگیری در انتشار توسط نمودار قیفی و توسط آزمون Begg and Manzumdar و با سطح معناداری ۰/۱ بررسی شد. تحلیل دادهها توسط نرمافزار Comprehensive meta-analysis, version 3 (Biostat, Englewood, NJ, USA) انجام شد.
یافتهها: در ۲۶ مقاله واجد شرایط کیفی و مورد بررسی، شیوع کلی کموزنی در کودکان ایرانی ۱۵/۵% (حدود اطمینان ۹۵%: ۱۹/۷-۱۲%) بهدست آمد. بیشترین شیوع کموزنی در کودکان بیرجند و زاهدان با ۶۸/۶% (حدود اطمینان ۹۵%: ۷۲/۹-۶۳/۳%) و کمترین شیوع کموزنی در کودکان جهرم با ۱/۸% (حدود اطمینان ۹۵%: ۲/۹-۱/۲%) به دست آمد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه شیوع کموزنی در کشور بالا بوده و نیازمند اقدامات مداخلهای میباشد.
سمیه فتاحی، حامد کرد ورکانه، مهران پزشکی، امیرحسین قهرمانیان، سکینه شب بیدار،
دوره 76، شماره 6 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تلاش برای یافتن دارویی با اثربخشی بالینی بیشتر برای درمان چاقی یکی از اولویتها میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسهای داروهای اورلیستات، سیبوترامین، لورکاسرین و متفورمین بر کاهش وزن افراد چاق بود.
روش بررسی: پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus، Google Scholar و Cochrane تا تاریخ آبان ۱۳۹۶ جستجو گردید. از روش مقایسه دو به دو برای مقایسه اختلاف میانگین کاهش وزن بهدنبال مصرف داروها به دو روش مستقیم (مقایسه داروها با گروه کنترل) و غیرمستقیم (مقایسه داروها با یکدیگر) استفاده گردید. از مقیاس کمی پنج نمرهای جداد Quantitative 5-point Jadad scale برای ارزیابی کیفیت مطالعات استفاده شد. سوگیری در انتشار مطالعات با نمودار فانل پلات Funnel plot)) و آزمون ایگر (Egger;s test) گزارش شد.
یافتهها: این پژوهش که بر روی ۳۶ مطالعه کارآزمایی بالینی با جمعیت ۳۶۷۲ نفر انجام شد، نشان داد که داروی سیبوترامین (kg ۴/۹۷-، فاصله اطمینان ۶/۷۰- تا ۳/۲۳-) و پس از آن داروهای متفورمین (kg ۴/۴۵-، فاصله اطمینان ۹/۲۷- تا ۰/۳۸)، اورلیستات (kg ۲/۳۷-، فاصله اطمینان ۳/۴۵- تا ۱/۳۰-)، لورکاسرین (kg ۲/۳۶-، فاصله اطمینان ۴/۵۸- تا ۰/۱۵-)، بهترتیب بیشترین تاثیر را در کاهش وزن در مقایسه با گروه دارونما داشتند. همچنین، مصرف داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین (kg ۰/۰۱-، فاصله اطمینان ۲/۴۷- تا ۲/۴۵) میزان کاهش وزن بیشتر، ولی در مقایسه با داروی متفورمین (kg ۲/۰۷، فاصله اطمینان: ۲/۷۸- تا ۷/۰۲) و سیبوترامین (kg ۰/۵۲، فاصله اطمینان: ۴/۴۶- تا ۵/۵۰) کاهش وزن کمتری نشان داد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین تأثیر بیشتر و در مقایسه با سیبوترامین و متفورمین تاثیر کمتری در کاهش وزن افراد چاق به ظاهر سالم دارد.
پروانه صادقی مقدم، الهام فراست، حسین حیدری، زهرا موحدی، محمد آقاعلی،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش تعداد نوزادان نارس در کشور، نگرانیهایی در مورد عوارض مختص این گروه از نوزادان به وجود آمده است. از اینرو این پژوهش در جهت ارزیابی اثربخشی فلوکونازول وریدی بر میزان ابتلا به عفونت قارچی و دیگر عوارض مرتبط در نوزادان نارس زیر g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش کارآزمایی میدانی انجام شد. مداخله شامل تزریق وریدی فلوکونازول در نوزادان با وزن تولد کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بیمارستان ایزدی قم بود. مداخله از تاریخ شهریور ۱۳۹۵ در تمام جمعیت مورد مطالعه انجام شده است. گروه کنترل بهصورت گذشتهنگر و از نوزادان بستری در بیمارستان ایزدی قم که پیش از شروع مداخله بستری بودند گرفته شد. پیامدهای مورد نظر (مانند نیاز به تزریق آمفوتریسین، مرگ، سپسیس و مدت زمان بستری) بین دو گروه با کنترل متغیرهای زمینهای مقایسه شد.
یافتهها: پس از انجام مداخله از بین پیامدهای مورد بررسی، ابتلا به عفونت قارچی (از ۶۵ به ۴۸/۳%) و نیاز به تزریق آمفوتریسین (از ۲۷/۱ به ۵%) بهطور معناداری کاهش پیدا کرد. میزان مرگ نیز پس از انجام مداخله از ۴۰ به ۲۸/۳% کاهش پیدا کرد اما این کاهش از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد تجویز فلوکونازول وریدی میتواند باعث کاهش عفونت در نوزادان با وزن کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبتهای ویژه شود، ولی این مطالعه نتوانست تاثیر فلوکونازول بر کاهش مرگ، پنوموتوراکس، آپنه و نیاز به حمایت تنفسی را نشان دهد.
منصور رضایی، فاطمه رجعتی، نگین فخری،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بارداری از شایعترین عوارض طبی بارداری با عوارض متعدد جنینی و مادری است. شاخص توده بدنی زنان باردار بهعنوان عاملی موثر در بروز دیابت بارداری مطرح است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط شاخص توده بدنی زنان باردار با بروز دیابت بارداری بود.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی گذشتهنگر پرونده ۶۵۹ زن باردار که از شهریور ۱۳۸۹ تا شهریور ۱۳۹۱ به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمانشاه مراجعه کردند با حمایت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بررسی شد. براساس اندازهگیری قد و وزن، شاخص توده بدنی زنان در ابتدای بارداری محاسبه شد. زنان باردار به چهار گروه لاغر (شاخص توده بدنی کمتر از kg/m2 ۱۸/۹)، نرمال (شاخص توده بدنی بین kg/m2 ۱۹ و kg/m2 ۲۴/۹)، دارای اضافه وزن (شاخص توده بدنی بین kg/m2 ۲۵ و kg/m2 ۲۹/۹ و چاق (شاخص توده بدنی بیشتر از kg/m2 ۳۰) تقسیم شدند. زنانی که در ابتدای بارداری دیابت داشتند از مطالعه حذف شدند.
یافتهها: میانگین سن ۵/۸۵±۲۷/۷ سال و شاخص توده بدنی kg/m2 ۴/۰±۲۴/۴ بود. ۳۰/۷% زنان به دیابت بارداری مبتلا بودند (قندخون ناشتا بزرگتر یا مساوی ۹۲). شاخص توده بدنی و ابتلا به دیابت بارداری ارتباط آماری معناداری (۰/۰۰۱P<) داشت. به ازای هر واحد افزایش این شاخص، خطر دیابت بارداری ۲۴/۱ برابر شد (۰/۰۰۱P<). خطر دیابت بارداری در زنان با وزن بیشتر از نرمال، بهطور معناداری بیشتر بود (۰/۰۰۱P<). این خطر در زنان لاغر نیز بیشتر از زنان دارای وزن نرمال بود، اما تفاوت معنادار نبود.
نتیجهگیری: شاخص توده بدنی زنان باردار با بروز دیابت بارداری ارتباط دارد و افزایش آن با افزایش بروز دیابت بارداری همراه است.
مهشاد علی کروسی، فریده شیشهبر، کریم مولا، میثم عالیپور،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی یکی از عوامل بروز و تشدید بیماری آرتریت روماتویید محسوب میشود. با این وجود مطالعات محدودی ارتباط بین ترکیب بدن و شدت این بیماری را مورد بررسی قرار دادهاند. این مطالعه بهمنظور بررسی ارتباط شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی و مقایسه شاخصهای آنتروپومتری بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید و افراد سالم انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مورد-شاهدی در بیمارستان گلستان شهر اهواز از اردیبهشت تا بهمن ۱۳۹۵ انجام شد. در این مطالعه، ۹۵ بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید و ۹۵ فرد سالم بهعنوان گروه کنترل شرکت کردند. وزن، قد، درصد چربی و شاخصهای آنتروپومتری ارزیابی شدند. شدت بیماری آرتریت روماتویید براساس معیار DAS28 محاسبه شد.
یافتهها: وزن، نمایه توده بدن، چربی بدن، اندازه دور کمر، نسبت دور کمر به لگن، نسبت دور کمر/ قد و دیگر شاخصهای جدید چاقی شامل شاخص شکل بدن، شاخص چاقی بدن، شاخص حجم شکمی، اندازه سطح بدن و شاخص Conicity در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید نسبت به افراد سالم بهطور معنادار بالاتر بود (۰/۰۵P<). شاخص دورکمر/ قد و شاخص چاقی بدن در مقایسه با شاخصهای دیگر بیشترین ارتباط را با امتیاز DAS28 داشتند. خطر ابتلا به آرتریت روماتویید در افراد مبتلا به چاقی مرکزی (براساس اندازه دور کمر) نسبت به چاقی نمایه توده بدن و درصد چربی بدن بیشتر است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی (بهویژه چاقی شکمی) و شاخصهای آنتروپومتری ارتباط دارد.
رحیمه موسوی، پروانه نظرعلی، فهیمه کاظمی،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات تیآرایکس (TRX) روش تمرینی جدیدی است که اثرات مفیدی بر بهبود تعادل و قدرت دارد. بااینحال، نقش این نوع تمرینات بر فاکتورهای مربوط به عملکرد و بیوژنز میتوکندری درک نشده است. بنابراین، هدف از پژوهش کنونی، تعیین تأثیر هشت هفته تمرینات تیآرایکس بر سطوح سرمی PGC-1α و سیترات سنتاز در زنان دارای اضافه وزن بود.
روش بررسی: پژوهش کنونی از نوع تجربی بود و از خرداد تا دی ۱۳۹۷ در باشگاه بانوان شهید غفاری در تهران تحت نظارت دانشگاه الزهرا (س) انجام شد. بدینمنظور ۳۰ زن دارای اضافه وزن به دو گروه کنترل (۱۴ نفر) و تمرین تیآرایکس (۱۶ نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی تیآرایکس بهمدت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد که شامل شش حرکت اصلی بود که بهمدت ۶۰ دقیقه در هر جلسه انجام شد. خونگیری در دو مرحله پیشآزمون و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی برای اندازهگیری سطوح سرمیPeroxisome proliferator-activated receptor-γ coactivator ۱α (PGC-1α) و سیترات سنتاز انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمرینات تیآرایکس تغییر معناداری در وزن بدن و شاخص توده بدن نسبت به گروه کنترل ایجاد نمیکند. همچنین، تمرینات تیآرایکس موجب افزایش معنادار سطوح سرمی PGC-1α و سیترات سنتاز نسبت به پیشآزمون و نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش کنونی نشان داد که هشت هفته تمرینات تیآرایکس توانست سطوح سرمی PGC-۱α و سیترات سنتاز را در زنان دارای اضافه وزن افزایش دهد.
محسن مومنی، الهام امیرمیجانی، حسین صافیزاده،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه اضافه وزن و چاقی در کودکان از جمله نگرانیهای اصلی سلامتی میباشند. هدف از انجام این پژوهش بررسی فراوانی و عوامل موثر بر این اختلالات در کودکان پیش دبستانی شهر کرمان بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی و از دی تا اسفند ۱۳۹۵ در دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شده است که در آن ۷۳۱ کودک پیش دبستانی با روش نمونهگیری آسان انتخاب و فراوانی اضافه وزن و چاقی با استفاده از شاخص توده بدنی برای سن آنها محاسبه شد.
یافتهها: تعداد ۳۷۶ پسر (۵۱/۵%) و ۳۵۵ دختر (۴۸/۵%) در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. فراوانی اضافه وزن و چاقی بهترتیب ۹/۲% و ۸/۱% بود. بین اضافه وزن و چاقی با جنسیت، تعداد خواهر و برادر و تحصیلات والدین رابطه معنادار وجود نداشت ولی در رتبه تولد یک اختلاف مرزی مشاهده گردید (۰/۰۵=P).
نتیجهگیری: اضافه وزن و چاقی در کودکان پیش دبستانی از فراوانی بالایی برخوردار بود.
فاطمه بوالحسنی، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، زهرا فخاری،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپاستیسیته از علایم مهم سکته مغزی است که موجب محدودیت حرکت و ناتوانی میشود. اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان، منجر به اختلال در تعادل و راه رفتن بیماران میگردد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات فوری سوزن زدن خشک (Dry needling) عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان بر شدت اسپاستیسیته و تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعهی بالینی پیش و پسآزمون (pre- and post-test) بود که در درمانگاه فیزیوتراپی ضایعات مغزی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۷ انجام شد. ۲۰ بیمار مبتلا به سکتهی مغزی (۱۲ مرد و هشت زن با میانگین سنی ۱۳±۵۶/۵ سال) انتخاب شدند. یک دقیقه سوزن زدن خشک برای هر یک از عضلات گاستروکنمیوس، خم کننده بلند و کوتاه انگشتان پای مبتلا، در یک جلسه انجام شد. معیارهای پیامد شامل: مقیاس اصلاح شدهی اصلاح شده آشورث (Modified Modified Ashworth Scale, MMAS) برای ارزیابی اسپاستیسیته، آزمون برخاستن و رفتن زمانگیری شده و ایستادن روی یک پا، برای ارزیابی تعادل، بودند. ارزیابی در سه زمان پیش، بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از سوزن زدن خشک انجام شد.
یافتهها: نتایج پژوهش، نشاندهنده کاهش معنادار اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور (۰/۰۰۱P=)، زمان آزمونهای برخاستن و رفتن زمانگیری شده (۰/۰۰۱=P) و افزایش زمان ایستادن روی پای مبتلا (۰/۰۰۱P=) بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از درمان بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سوزن خشک توانست اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور بیماران سکته مغزی را کاهش داده و منجر به بهبود تعادل بیماران سکته مغزی شود.
عارف سادات، خدیجه اوتادی، زهرا فخاری، نورالدین نخستین انصاری، حسین باقری، ارسلان قربانپور،
دوره 78، شماره 7 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادهاند که 75% از مردان و 35% از زنان بالای سن 10 سال دارای کوتاهی همسترینگ هستند. سوزن زدن خشک (Dry needling) یکی از روشهایی است که میتواند در زمان کمتری نسبت به سایر مداخلات باعث بهبود انعطافپذیری همسترینگ شود. هدف تحقیق کنونی بررسی اثر سوزن زدن خشک بر انعطافپذیری و شاخصهای الکتروفیزیولوژیک در مردان سالم با کوتاهی همسترینگ بود.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسویهکور با گروه کنترل که از آذر تا بهمن 1397 در آزمایشگاه دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، 30 مرد سالم با کوتاهی همسترینگ بهطور تصادفی به دو گروه سوزن خشک (15 نفر) و سوزن شم (Sham needle) (15 نفر) تقسیم شدند. در هر دو گروه سوزن خشک و سوزن شم، در سه نقطه از عضله همسترینگ و در هر نقطه به مدت یک دقیقه مداخله اعمال شد. معیارهای پیامد مورد بررسی شامل انعطافپذیری براساس آزمون باز کردن غیرفعال زانو(Passive knee extension test) ، زمان تاخیر رفلکس اچ (H reflex latency) و تحریکپذیری موتور نورون (Motor neuron excitability)بودند که در سه زمان پیش از مداخله، بلافاصله پس از مداخله و یک هفته پس از مداخله اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین آزمون باز کردن غیرفعال زانو پس از مداخله بین دو گروه تفاوت معنادار نداشت (54/0P=). همچنین میانگین زمان تاخیر رفلکس اچ پس از مداخله بین دو گروه تفاوت معنادار نداشت (84/0P=) و میانگین تحریکپذیری موتور نورون نیز پس از مداخله بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (41/0P=).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که سوزن زدن خشک اثری بر روی انعطافپذیری همسترینگ و شاخصهای الکتروفیزیولوژیک ثبت شده از عضله سولئوس افراد سالم دارای کوتاهی همسترینگ ندارد.
محمدحسین میرزایی دیزگاه، محمدرضا میرزایی دیزگاه، ایرج میرزایی دیزگاه،
دوره 79، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: رتینوئیک اسید در تنظیم ریتم شبانه روزی نقش دارد و کمبود آن باعث اختلال در عملکرد ساعت بیولوژیکی و در نتیجه اختلال در ریتم شبانه روزی فعالیت حرکتی میشود. هدف این مطالعه بررسی اثرات شرایط شبیهسازی شده سفینه فضایی بر مقدار سرمی و هیپوکامپی رتینوئیک اسید در موشهای آزمایشگاهی بود.
روش بررسی: از مدل آویزان کردن از دم در موش، برای شبیهسازی شرایط بیوزنی از خرداد 1398 تا شهریور 1398 در حیوان خانه دانشگاه علوم پزشکی ارتش استفاده شد. در یک مطالعه تجربی، 32 موش نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل با 12/12 ساعت چرخه شبانه روز، گروه آویزان با 12/12 ساعت چرخه شبانه روز، گروه کنترل با 45/45 دقیقه چرخه شبانه روز، گروه آویزان با 45/45 دقیقه چرخه شبانه روز. در پایان دوره شبیهسازی، حیوانات بیهوش شدند و نمونه خون جمعآوری شد و کل مغز برداشته شد و هیپوکامپ جدا شد. Elisa برای سنجش اسید رتینوئیک در سرم و هیپوکامپ همگن شده استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون (Analysis of variance) two way ANOVA و Bonferroni بهعنوان آزمون تعقیبی (Post hoc test) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: چرخه شبانه روزی 45/45 دقیقه در مقایسه با چرخه 12/12 ساعت روشنایی-تاریکی باعث افزایش رتینوئیک اسید در سرم و هیپوکامپ رتها شد ولی بیوزنی شبیهسازی شده اثری بر مقدار آن در سرم نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که میزان رتینوئیک اسید در سرم و هیپوکامپ متأثر از تغییر سیکل شبانه روزی است و بیوزنی تاثیری بر آن ندارد.
سیده زهره جلالی، صدرالدین مهدیپور، رضا شرفی، فریبرز ترکیپور، آفاق حسنزاده راد، بابک مقتدر، مرجانه زرکش،
دوره 79، شماره 10 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات بالینی در نوزادان نارس و با وزن خیلی پایین این است که چه حجم شیری برای نوزاد شروع شده و به چه اندازهای افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه پیامدهای تغذیه رودهای با سرعت پیشرفت سریع و آهسته در نوزادان نارس بستری در بیمارستان الزهرای رشت میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 62 نوزاد نارس با سن کمتر از 35 هفته و وزن 1000 تا g 2000 بهطور تصادفی ساده در دو گروه مداخله و غیرمداخله در بیمارستان الزهرای رشت از اردیبهشت 1394 تا اردیبهشت 1395 تقسیم شدند. مداخله شامل تغذیه نوزادان با شیر مادر یا فرمولا با سرعت پیشرفت سریع (cc/kg/day 30) میباشد که با روش مرسوم یعنی تغذیه با سرعت پیشرفت آهسته (cc/kg/day 20) مقایسه شده است. تحلیل دادهها با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد.
یافتهها: در بررسی 31 نوزاد در هر گروه، نوزادانی که در گروه مداخله بودند زودتر به به حجم شیر کامل (cc/kg/day 150) دست یافتند (34/1±06/6 روز در مقابل 39/2±45/9 روز)، سریعتر به وزن تولد برگشتند (57/3±89/9 روز در مقابل 46/6±9/12 روز)، زمان کمتری نیازمند مایعات وریدی بودند (61/1±10/5 روز در مقابل 81/3±86/8 روز) و مدت زمان کوتاهتری در بیمارستان بستری بودند (03/4±97/9 روز در مقابل 13/9±87/16 روز).
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد که تغذیه با سرعت رودهای پیشرفته (cc/kg/day 30) باعث کم شدن زمان باز بودن راه وریدی، مدت بستری در بیمارستان و ترخیص زودتر از بیمارستان میشود و در عین حال با عارضه جدی نیز همراه نمیباشد.
مهدی عسگری، علی سنایی، فرامرز پازیار،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تکنیک پلیکاسیون عمودی معده با پیامدهای درازمدت ضعیف، در درصد بالایی از بیماران با افزایش مجدد وزن همراه است. بنابراین در این مطالعه، نتایج درمانی دو روش با و بدون پلیکاسیون قسمت دیستال معده درعمل جراحی رو–ان–وای گاستریک بای در افراد مبتلا به چاقی مرضی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور، 40 بیمار مبتلا به چاقی مرضی مراجعهکننده به بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اهواز از اسفند 98 تا اسفند 99، بهصورت تصادفی به دو گروه، بدون پلیکاسیون (20 تایی) و با پلیکاسیون (20 تایی) قسمت دیستال معده درعمل جراحی رو–ان–وای گاستریک بای پس تقسیم شدند. میزان کاهش وزن، عوارض، نتایج جراحی و میزان رضایتمندی بیماران ثبت شد. مدت پیگیری بیماران یک سال بود.
یافتهها: میانگین درصد کاهش وزن در زمانهای مختلف بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). طی یک سال پیگیری، هایپرتانسیون، دیابت، HLP و ریفلاکس در روش پلیکاسیون دیستال بهتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). میزان رضایتمندی بیماران در روش پلیکاسیون دیستال بالاتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، استفاده از روش پلیکاسیون دیستال معده با لاپاروسکوپی روشی موثر و ایمن است و با کاهش وزن ایدهآل زودرس، کاهش عوارض و افزایش رضایتمندی بیماران با شاخص توده بدنی بیشتر/مساوی 35 kg/m2 همراه است. عدم نیاز به استفاده از جسم خارجی و قابلیت تکرار داشتن نیز از مزایای آن میباشد.
سلمی آریانژاد، فاطمه طاهری بجد، عطیه ریاسی، طیبه چهکندی، فرود صالحی،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی واضافه وزن یکی از اجزای سندرم متابولیک و زمینهساز بیماری قلبی عروقی و مرگ ناگهانی قلبی میباشد. چاقی با طیف گستردهای از ناهنجاریهای الکتروکاردیوگرام همراه است.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی در 50 کودک و نوجوان 18-9 ساله شهر بیرجند از خرداد 1399 تا آبان 1399 انجام شد. در گروه شاهد 25 نفر با وزن نرمال و در گروه مورد 25 نفر دارای چاقی یا اضافه وزن وارد مطالعه شدند. پس از معاینه بالینی، قد، وزن و شاخصهای الکتروکاردیوگرام اندازهگیری و با استفاده از آزمونهای آماری توسط نرمافزار SPSS software, version 19 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA)مقایسه شدند.
یافتهها: در گروه شاهد 15 نفر و در گروه مورد 17 نفر پسر بودند. میانگین سنی گروه شاهد و مورد بهترتیب 13/2±28/11 سال و 97/1±96/10 سال برآورد گردید. میانگین فاصله بین قله تا انتهای موج T در گروه مورد 15/72±120/323 و در گروه شاهد 06/13±20/79 و میانگین اختلاف بین کوتاهترین و طولانیترین فاصلهTP-e بهترتیب در لیدهای 12 گانه ECG در گروه مورد 04/23±48 بوده و گروه شاهد 58/5±44/18 بوده است. که در این دو شاخص تفاوت آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که چاقی میتواند بر روی نوار قلب کودکان نسبت به افراد با وزن نرمال اثرات نامطلوب داشته باشد که این تغییرات با افزایش خطر آریتمی همراه است. با توجه به اینکه این تغییرات با کنترل وزن قابل اصلاح میباشد هشدار به خانوادهها و آموزش در جهت پیشگیری و کنترل اضافه وزن و چاقی توصیه میشود.
غزاله جمشیدی، فرشید باباپور مفرد، مهیار غفوری، حمیدرضا سلیقه راد،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات (Pca) یکی از شایعترین سرطانها در مردان در سالهای اخیر است. تصویربرداری تشدید مغناطیسی چند پارامتری (mp-MRI) بهطور فزایندهای برای شناسایی، تعیین موقعیت و مرحلهبندی سرطان پروستات استفاده شده است. در این رویکرد ترکیبی از اطلاعات مورفولوژی T2-w در کنار حداقل دو روش تصویربرداری عملکردی نظیر دیفیوژن (DWI)، افزایش کنتراست دینامیک (DCE) و طیفسنجی تشدید مغناطیسی (MRS) استفاده میشود.
روش بررسی: منابع مهم در نظر گرفته شده در بررسی حاضر، مطالعات در حوزه تشخیص سرطان پروستات با استفاده از mp-MRI میباشند. جستجو با استفاده فهرستی از موتورهای جستجو صورت گرفته است. در این پژوهش با مروری بر مطالعات انجام شده از سال 2015 تا 2021، نقش و پتانسیل ادغام نتایج تصویربرداریهای مورفولوژی و عملکردی در یک رویکرد چندپارامتری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و ترکیب بهینه معرفی شد. این مطالعه در طی مهر 1395 تا بهمن 1400 انجام گرفته است.
یافتهها: طبق بررسیهای انجام شده، ترکیب T2-w و DWI و DCE بهینهترین توالی پالس در رویکرد mp-MRI معرفی شده که بالاترین میزان حساسیت و اختصاصیت را در تشخیص، تعیین محل و مرحلهبندی سرطان پروستات ایجاد مینماید. بهکارگیری شدت میدان 3T در مقابل 1.5T، بهبود دقت تشخیص را در پی داشته و انتخاب کویل داخل رکتوم برتری چندانی نسب به کویلهای آرایه فاز در تشخیص و تعیین محل این سرطان ایجاد نمیکند.
نتیجهگیری: مناسبترین ترکیب توالی پالس برای تحقق اهداف mp-MRI، T2-w، DWI و DCE است. این مقاله مروری امکان بررسی کاملی از تحقیقات گذشته شامل نقاط قوت و ضعف مدالیتههای مربوطه در تشخیص سرطان پروستات را محققین میدهد. همچنین نتایج حساسیت و اختصاصیت مطالعات اخیر را گزارش میکند.
فریبا زارعی، محمدرضا ساسانی، بنفشه زینلی رفسنجانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 7 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آسپراسیون نمونهبرداری سوزنی ظریف (FNAB) تیرویید برای تشخیص ندولهای خوشخیم و بدخیم تیرویید استفاده میشود. این روش باعث ایجاد درد و ترس در بیماران میشود. این مطالعه به بررسی اثر بیحسی موضعی پیش از انجام آسپراسیون درایجاد درد و اضطراب با در نظر گرفتن اندازه ندول پرداخته است.
روش بررسی: دراین مطالعه بهصورت مقطعی 114 نفر که نیاز به انجام FNAB غده تیرویید داشتند شرکت کردند. برای 41 نفر از بیماران بیحسی موضعی پیش از انجام آزمون انجام شد، برای بقیه آزمون بدون بیحسی موضعی انجام گردید. میزان درد و اضطراب بهترتیب براساس مقیاس visual-analog-score و Spielberger اندازهگیری شد و اندازه ندولها به چهار گروه تقسیم شدند. این اطلاعات از شهریور 1396 تا بهمن 1396 در بیمارستانهای دانشگاه در بیمارستان شهید فقیهی شیراز جمعآوری گردید.
یافتهها: بیماران با میانگین سن 69/44 و شاخص توده بدنی 7/26 سال، پیش از انجام آزمون بیحسی دریافت کردند. بیماران با میانگین سن 17/48 شاخص توده بدنی 26 آزمون را بدون بیحسی موضعی انجام دادند. بیماران با اندازه ندول حداکثر mm 10 درد بیشتری را درحین FNAB بدون دریافت بیحسی موضعی احساس کردند ولی از نظر میزان اضطراب (S/T-anxiety-test) تفاوت معناداری در بیماران مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری از نظر مقیاس درد و اضطراب در بیماران با ندول بزرگتر وجود نداشت.
نتیجهگیری: درد بیشتر در بیماران با اندازه ندول کوچکتر احساس میشود که این میتواند ناشی از اندازه کوچک ندول و نیاز به دستکاری بیشتر و دقت کمتر در هنگام ورود سوزن به توده در انجام آزمون باشد. بنابراین استفاده از بیحسی موضعی پیش از انجام آزمون دربیماران با اندازه ندول کوچکتر از mm 10 میتواند باعث کاهش قابلتوجه درد شود.
سوده حامدی، مرضیه هادوی، فرهاد محمدی، سمیه بهزادی، کوروش سایهمیری،
دوره 80، شماره 9 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: همانطورکه میدانیم ندولهای تیرویید رایج هستند، اما بسیاری از آنها خوشخیم هستند و این نشان میدهد که نمونهگیری از تمام ندولها برای تشخیص خوشخیم بودن زیاد ضرورت ندارد. مقاله مورد نظر با هدف تعیین دقت تشخیصی ویژگیهای سونوگرافی برای تشخیص ندولهای بدخیم تیرویید در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه فجر شهر ایلام انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیف مقطعی بر روی 122 بیمار مراجعهکننده به درمانگاه فجر ایلام در مهر 1395 تا دی 1398 انجام شده است. وابستگی ویژگیهای سونوگرافی با بدخیمی تیرویید با استفاده از یک آزمون تجزیه و تحلیل چند متغیره، تعیین شد. این خصوصیت سونوگرافی با نتایج سیتولوژی آسپیراسیون با سوزن ظریف مقایسه شد و شاخصهای دقت تشخیص برای هر ویژگی سونوگرافی محاسبه شد. این مقاله با استفاده از Chi-square test، Independent samples t‐test، Mann-Whitney U test و Bivariate regression method با استفاده از SPSS software, version 19 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام شد.
یافتهها: دادههای این مقاله شامل (6/24%)30 ندول بدخیم و (4/75%)92 ندول خوشخیم بود. متغیرهای هیپواکوژنیسیته و میکروکلسیفیکاسیون در سطح خطای 5% ارتباط مثبت و معناداری با بدخیمی تیرویید نشان داد (05/0>P). هیپواکوژنیسیته دارای حساسیت 3/63% و ویژگی 04/67% و میکروکلسیفیکاسیون دارای حساسیت 60% و ویژگی 93/65% بود. وجود حداقل یک ویژگی سونوگرافی مثبت، بالاترین حساسیت (67/86%) را به همراه داشت، درحالیکه، وجود هر دو مشخصه دارای ویژگی تقریباً کامل (3/91%) و بالاترین نسبت احتمال مثبت (21/4) بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتیجه این مقاله، حضور متغیرهای میکروکلسیفیکاسیون و هیپواکوژنیسیته مهمترین معیار در پیشبینی بدخیمی تیرویید هستند، و در طبقهبندی TI-RADS نیز قرار گرفته شدهاند. بنابراین ندولهای دارای اندازه بزرگتر از cm 1 دارای ویژگی سونوگرافی میکروکلسیفیکاسیون و هیپواکوژنیسیته باید تمرکز اصلی ارزیابیهای تشخیصی باشند.
آبنوس مختاری، زهرا هنرور، نسیم شهنوازی،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی، تعیین رابطه سطح سرمی چربی مادران باردار و وزن موقع تولد جنین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش توصیفی-مقطعی حاضر از فروردین تا اسفند 1398 روی 170 زن باردار مراجعهکننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد و متغیرهای مورد نظر در طول بارداری (سن، BMI، وزن و دفعات حاملگی و میزان افزایش وزن در بارداری و پروفایل لیپید و قندخون) اندازهگیری گردید و نتایج با استفاده از SPSS software, version 20 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که سطح خونی تریگلیسیرید و کلسترول با وزن موقع تولد نوزاد ارتباط دارند. با افزایش تعداد دفعات حاملگی (001/0P=) و افزایش تعداد نوزاد زنده (001/0P=) وزن موقع تولد نوزاد افزایش مییابد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که با افزایش کلسترول و تریگلیسیرید خون مادر باردار، وزن موقع تولد نوزاد افزایش مییابد. همچنین افزایش HDL و LDL خون مادر باردار باعث افزایش وزن موقع تولد نوزاد نمیشود. پیشنهاد میشود مطالعه با حجم نمونه بزرگتر جهت بررسی همه فاکتورهای موثر در وزن نوزاد انجام شود.
عظیم معتمدفر، محمدمومن غریبوند، محمدقاسم حنفی، فاطمه نقاب،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، مشخصکردن میزان دقت روش تصویربرداری سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک در مقایسه با نمونه پاتولوژی پس از عمل بیماران مبتلا به کانسر پاپیلاری تیرویید است.
روش بررسی: این مطالعه بهروش اپیدمیولوژیک توصیفی تحلیلی برروی 103 بیمار شناختهشده کانسر پاپیلاری تیرویید که جهت سونوگرافی گردن از شهریور 1400 تا اسفند 1401 به بیمارستان امام و گلستان اهواز مراجعه کردهاند انجام شده است. نتایج سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک با نتایج پاتولوژی پس از عمل بیماران مقایسه گردید.
یافتهها: طبق نتایج بهدستآمده، درگیری متاستاتیک گرههای لنفاوی گردنی در (6/36%)38 نفر از بیماران تشخیص داده شد، که از این میان (7/30%)32 نفر از بیماران مثبت واقعی بودهاند. نتایج سونوگرافی پیش از انجام عمل جراحی در (5/9%)6 نفر از بیماران بهصورت مثبت کاذب نشان داده شد. در (4/58%)60 نفر از بیماران پیش از انجام عمل جراحی متاستاز لنفاتیک رویت نشد که با نتیجه پاتولوژی پس از عمل تطبیق داشت (منفی واقعی). ارزش اخباری مثبت بررسی لنفنودهای متاستاتیک با روش سونوگرافی 2/84% و ارزش اخباری منفی 3/92% برآورد شد. دقت تشخیصی سونوگرافی 89% و میزان حساسیت 86% و میزان اختصاصیت 90% با سطح زیر منحنی884/0AUC= و 001/0P< برآورد زده شد. دقت سونوگرافی تحت تاثیر سایز تومور، تیروییدیت هاشیموتو و محل متاستاز قرار نمیگیرد (05/0P<).
نتیجهگیری: سونوگرافی بهتنهایی دارای دقت تشخیصی قابلقبولی در کشف لنفنودهای متاستاتیک ناشی از کانسر پاپیلاری تیرویید است. اما با کاهش سایز تومور بروز خطای منفی کاذب افزایش مییابد.
مرضیه نجفی، سیما مرزبان، رویا رجایی، بهروز پورآقا،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل اضافه وزن و چاقی با کاهش خطر بیماریهای مزمن مانند دیابت مرتبط است. یکی از کارآمدترین راهکارهای مدیریت وزن استفاده از ابزارهای دیجیتال بهخصوص تلفنهای هوشمند میباشد. این مطالعه با هدف شناسایی اپلیکیشینها و رویکردهای مدیریت وزن بدن در بیماران دیابتی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک میباشد که در ابتدا با استفاده از مرور سیستماتیک مطالعات منتشر شده در حوزه سلامت دیجیتال برای مدیریت وزن در بیماران دیابتی از مهر 1401 تا مهر 1402جستجو شدند. جستجو در دو پایگاه داده Web of Science و PubMed با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط انجام شد. پس از غربالگری و ارزیابی کیفی مستندات، هشت مطالعه انتخاب شد. سپس وبسایتهای شرکتهای تولیدکننده اپلیکیشنهای شناسایی شده برای شناسایی ویژگیهای هر اپلیکیشن بررسی شد.
یافتهها: در این مطالعه هشت برنامه تلفن همراه که برای مدیریت وزن بیماران دیابتی استفاده میشدند انتخاب شدند. این برنامهها دارای کارایی بالقوه، مقبولیت بالا و تجربیات مطلوب در کاربران هستند. همچنین مدیریت دیابت و کیفیت زندگی با استفاده از این اپلیکیشنها بهبود یافت.
نتیجهگیری: راه حلهای سلامت دیجیتال بازبینی شده راه را برای رویکردی شخصیتر، جذابتر و مؤثرتر برای مدیریت وزن بدن در بیماران دیابتی هموار میکند. با ادامه پیشرفت فناوری، این مداخلات دارای پتانسیل ایفای نقش محوری در بهبود خود مدیریتی دیابت، افزایش کیفیت زندگی و کمک به نتایج سلامت بهتر برای افراد مبتلا به دیابت است.
لیدا سعید، نیوشا بهمنپور، ربابه حسینیسادات، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر نتیجه بارداری، شاخص توده بدنی اولیه و مقدار وزنگیری دوران بارداری است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین BMI اولیه مادر و افزایش وزن دوران بارداری با پیامدهای بارداری بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از شهریور 1400 تا شهریور 1401، روی 455 زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان افضلیپور کرمان انجام شد. برای گردآوری دادهها، وزن اولیه مادر، قد مادر، میزان افزایش وزن طی بارداری و BMI محاسبه و به چهار طبقه پایینتر از نرمال، نرمال، اضافه وزن و چاق تقسیم شد. عوارض مادری-جنینی در فرم ثبت اطلاعات درج شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، تحلیلی و SPSS software, version 24 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن زنان 82/6±56/27 سال بود. BMI بیش از 40% آنها (4/44%)، نرمال (26-8/19) و بیش از 45% آنها دارای اضافه وزن 5/11-16 بودند (5/45%). بین BMI اولیه با افزایش وزن دوران بارداری (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و وزن نوزادان (019/0=P) ارتباط معناداری وجود داشت. بین افزایش وزن دوران بارداری با زایمان زودرس (001/0=P)، زایمان طبیعی (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و آپگار نوزادان (001/0=P) نیز ارتباط معناداری دیده شد.
نتیجهگیری: بالا بودن BMI مادر و افزایش وزن دوران بارداری میتوانند موجب عوارضی در مادر و جنین شوند. بنابراین، مراقبتهای دوران بارداری باید با دقت بیشتری انجام شوند و ارایهدهندگان مراقبتهای خدمات سلامت، باید مادرانی را که BMI غیرطبیعی و افزایش وزن بارداری نامناسب دارند در گروه پرخطر و تحت مراقبت خاص قرار دهند تا عوارض مادری و جنینی به حداقل برسد.