175 نتیجه برای امین
علی شیدایی، علیرضا ابدی، فاطمه ناهیدی، فرزانه امینی، فرید زایری، نفیسه گازرانی،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده
محمد رضا امینی، محمدرضا مهاجری تهرانی، ندا مهرداد، مهناز سنجری، مریم اعلاء، ندا علیجانی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت پا شایعترین عارضه دیابت است که میتواند باعث آمپوتاسیون اندام تحتانی شود. درمان عفونت نیازمند توجه ویژه به شرایط بیماری، گرفتن نمونه مناسب برای کشت، انتخاب دقیق آنتیبیوتیک، تعیین نیاز بیمار به مداخله جراحی و ارایه انواع مراقبت زخم میباشد. یک رویکرد نظاممند و مبتنی بر شواهد به عفونت پای دیابتی، منجر به پیامد بهتر میشود. از اینرو این مقاله با هدف بومیسازی راهنمای بالینی IWGDF در حیطه عفونت زخم پای دیابتی انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه، بومیسازی راهنمای بالینی بین المللی مبتنی بر شواهد عفونت زخم پای دیابتی با استفاده از متدولوژی ADAPTE و طی سه مرحله آمادهسازی، پذیرش یا اقتباس و نهاییسازی انجام شد. بهمنظور ارزیابی کیفیت راهنمای بالینی منتخب از ابزار AGREEII استفاده شد.
یافتهها: راهنمای بالینی IWGDF2015 بهعنوان راهنمای بالینی منتخب انتخاب گردید. راهنمای بالینی بومی شده با توجه به امکانات و دسترسی به تجهیزات و داروها در ایران بهصورت 26 توصیه با ذکر دلایل در تشخیص و درمان عفونتهای زخم پای دیابتی بیان شده است.
نتیجهگیری: توصیههای ذکر شده با توجه به محدودیتها و تجهیزات داخل کشور ارایه شده ولی در مجموع چالشهایی همچون پایش درمان عفونت، مدت زمان مطلوب درمان آنتیبیوتیکی، دیدگاههای بهینه درمان مطلوب عفونت در کشورهای کم درآمد، زمان و نوع مطالعات تصویربرداری، انتخاب درمانهای طبی یا جراحی، شرایط بستری بیماران و تفسیر مناسب تستهای مولکولار میکروبیولوژیکی در عفونتهای پای دیابتی مطرح میباشد.
محسن آیتی، محمد رضا نوروزی، امیررضا فتوت، عرفان امینی، فائزه سلحشور، لاله شریفی،
دوره 79، شماره 2 - ( اردیبهشت 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تومورهای Ewing's Sarcoma/Primitive neuroectodermal tumor (PNET) گروهی از تومورها با منشاء ستیغ عصبی هستند که در بافتهای نرم یا استخوانی ایجاد میشوند. سارکوم یوئینگ کلیه بسیار نادر است و بروز تومور ترومبوز آن نیز بسیار نادر است.
معرفی بیمار: بیمار پسر 14 سالهای است که بهطور همزمان دچار توده در مهرهها و کلیه راست با تشخیص پاتولوژی Ewing's sarcoma شده است. در MRI شکمی و Venography MR تومور ترومبوز IVC به طول cm 10 مشاهده میشود. در بهمن 1398 بیمار توسط تیم اروانکولوژی و جراحی قلب بیمارستان امامخمینی تهران بدون انجام توراکوتومی جراحی میشود و تومور ترومبوز خارج و نفرکتومی میشود. سه روز بعد بیمار با حال عمومی خوب و ارجاع کمورادیوتراپی ترخیص میشود.
نتیجهگیری: این بیمار نشان داد که تشخیص و درمان به موقع بیماران مبتلا به سارکوم یوئینگ علیرغم پیشرفته بودن وضعیت بیماری بههمراه درمانهای ادجوانت میتواند در بقای بیماران موثر باشد.
امین بهداروندان، حسین نگهبان،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده
دستهبندی انواع کمردرد در دستههای تشخیصی همگن روندهای تشخیصی و درمان فیزیوتراپی این عارضه را تسهیل و بهینهسازی مینماید. هدف از ارایه این نوشتار مرور روند چندمرحلهای معرفی شده برای بررسی روایی دستهبندیهای پنجگانه پیشنهادی کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت میباشد. مطالعه حاضر از گونه مطالعات مرور نقلی است که با جستجو در پایگاههای اطلاعاتی شاملGoogle Scholar ، PubMed، MEDLINE، CINAHL، Science Direct وEMBASE و در مقالات انگلیسی از ابتدای 1995 تا انتهای 2018 صورت پذیرفته است. واژگان کلیدی شاملLow Back Pain ، Human Movement System، Reliability، Validity وClassification بودند. در این جستجو با توجه به معیارهای ورود، تعداد 14 مقالهی پژوهشی که روایی دستهبندیهای کمردرد را در سه حوزهی تشخیص بالینی، آزمایشگاهی و درمانی بررسی کردند انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. پنج مورد از این مطالعات مربوط به حوزه روایی بالینی، پنج مورد مربوط به حوزه روایی آزمایشگاهی و چهار مورد مربوط به حوزه روایی اثرات درمان بودند. نتیجه مرور این مطالعات نشان میدهد که روش معاینه و تشخیص نوع کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت قابل فراگیری برای متخصصین است و با تمرین و تجربه، پایایی این روش برای متخصص زبده بیشتر میگردد، مطالعات دقیق آزمایشگاهی با سامانه ثبت سه بعدی حرکات، ویژگیهای قابل تمایز در الگوی حرکات کمری دستههای کمردرد را نشان میدهند و نتایج اولیه درمانهای اختصاصی این دستهبندیها اثرات مثبت این درمانها را تایید مینمایند. این نتایج تا حد زیادی تایید کننده روایی دستهبندیهای ارایه شده برای کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت است.
همایون تابش، آزاده کیوانی بروجنی، محمدباقر صادقی، مائده رویگری، محمد حسامیان، بهرام امین منصور، حمیدرضا خانی،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دژنراسیون دیسک کمر یک بیماری تخریبی و پیشرونده ستون فقرات است که تحت تاثیر فاکتورهای ژنتیک و محیطی قرار میگیرد. قسمت عمده دیسک کمر از ماتریکس خارج سلولی و بافت غضروفی تشکیل شده است که کلاژن نوع XI در ساخت آن شرکت دارد. Rs1676486 یک Single-nucleotide polymorphism (SNP) است که منجر به تبدیل C-T شده در نتیجه تغییر در بیان زنجیره آلفا 1 کلاژن 11رخ میدهد. الل T منجر به کاهش رونوشت زنجیره آلفا 1 کلاژن 11 شده و در نهایت منجر به عدم تعادل در بیان ژن میشود.
روش بررسی: در این مطالعه شاهد-کنترل 100بیمار که در فاصله زمانی فروردین 1395 تا شهریور 1396به بیمارستان الزهرا اصفهان مراجعه کردند، بههمراه 100 فرد سالم وارد مطالعه شدند. جهت تعیین ژنوتیپ افراد از تکنیک High resolution melting (HRM) استفاده شد. سپس بهمنظور بررسی شناسایی تفاوت ژنوتیپ و توزیع آلل بین دو جمعیت بیمار و کنترل از Fisher’s exact test و Chi-square test استفاده و برای مقایسه بین ژنوتیپ و ویژگیهای کلینیکی بیماران از Mann Whitney U test استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعات نشاندهنده این میباشد که Rs1676486 در ژن زنجیره آلفا 1 کلاژن 11منجر به تغییر بیان ژن در سن کمتر از 50 سال شده و باعث افزایش ریسک ابتلا به دژنراسیون دیسک کمر در بیماران با سن بیش از 50 سال میشود. بیماران با فراوانی ژنوتیپ AA بیشتر از کنترل بوده و Rs1676486 منجر به افزایش ابتلا به دژنراسیون دیسک کمر میشود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بیان کلاژن XI با سن و فاکتور ژنتیک در بیماران دژنراسیون دیسک کمر ارتباط دارد.
پریسا ذاکری، مسعود امینی، اشرف امینالرعایا، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان بروز دیابت از طریق شناسایی کلاسهای افراد پیشدیابتی براساس سیر تغییرات سطح قندخون آنها میتواند اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با پیشبینی ابتلا به این بیماری در آینده در این افراد پر خطر فراهم کند. تحقیق حاضر با هدف کلاسبندی بیماران پیشدیابتی براساس بررسی سیر تغییرات قندخون و ارتباط آن با ابتلا بیماری دیابت در آنها انجام شدهاست.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت آیندهنگر در جریان براساس اطلاعات طرح پیشگیری از دیابت اصفهان (IDPS)، انجام شده است. در این پژوهش از اطلاعات 1228 نفر بیمار پیشدیابتی شرکتکننده از فروردین 1383 تا اسفند 1397 در درمانگاههای مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم اصفهان استفاده شده است. همچنین در این مطالعه مقدار متغیرهای بالینی در سه زمان ثبت شدهاند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل درخت رشد کلاس پنهان (Latent Class Growth Trees model, LCGT) در نرمافزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) صورت گرفت.
یافتهها: میانگین (انحرافمعیار) سن شرکتکنندگان (86/6)44 سال میباشد. افراد براساس روند تغییرات سطح قندخون به دو کلاس قندخون مختل کم خطر (1165=n) و قندخون مختل پر خطر (63=n) دستهبندی شدند. میانگین قندخون در کلاس اول (28/104) و در کلاس دوم (41/132) برآورد شد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین میزان ابتلا به دیابت و کلاسهای قندخون تشکیل شده براساس سیر تغییرات قندخون در بیماران پیشدیابت مشاهده شد. بنابراین با مدیریت سطح قندخون بیماران پیشدیابتی از طریق مشاوره تغذیه و آزمایشات دورهای میتوان در جهت پیشگیری از ابتلا به دیابت اقدام نمود.
احمد شالباف، نسرین امینی، هادی چوبدار، مهدی مهدوی، عاطفه عابدینی، رضا لشگری،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پیشبینی زودهنگام وضعیت بیماران مبتلا به کووید 19 میتواند با تخصیص منابع و برنامهریزی درمانی، خطر مرگومیر را در این بیماران کاهش دهد. این مطالعه یک سیستم دقیق و سریع برای پیشبینی مرگومیر بیماران با استفاده از ویژگیهای دموگرافی، علایم حیاتی و دادههای آزمایشگاهی معرفی میکند.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که از اردیبهشت 1399 تا خرداد 1400 در تهران انجام شده است، 41 ویژگی از 244 بیمار مبتلا به کووید 19 در اولین روز بستری شدن در بیمارستان ثبت شد. این ویژگیها به هشت گروه مختلف به نامهای ویژگیهای دموگرافی و علایم حیاتی، شش گروه مختلف آزمایش خون شامل تستهای شمارش کامل سلولهای خون، انعقادی، کلیه، کبد، گاز خون و ویژگیهای عمومی طبقهبندی شدند. در این مطالعه، ابتدا اهمیت هر یک از ویژگیهای استخراج شده و سپس هشت گروه از ویژگیها برای پیشبینی مرگومیر بیماران مبتلا به کووید 19 بهطور جداگانه بررسی شدهاند. در نهایت، بهترین ترکیب گروههای مختلف ویژگیها ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که ترکیب ویژگیها در گروه شمارش کامل سلولهای خون دارای بالاترین AUC با مقدار 57/95 است. افزونبراین، ترکیب سه گانه ویژگیها در علایم حیاتی، شمارش کامل خون و انعقادی دارای بالاترین AUC با ارزش 54/96 است.
نتیجهگیری: سیستم پیشنهادی ما میتواند بهعنوان یک ابزار قابلقبول برای غربالگری بیماران مبتلا به کووید 19 با خطرات مرگومیر بالا مورد استفاده قرار گیرد.
پژمان پورفخر، محمد امین میرزایی، فرهاد اعتضادی، رضا شریعت محرری، محمد رضا خاجوی،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش مهارت اینتوباسیون تراشه و حفظ راه هوایی یکی از مهارتهای پایه در علوم پزشکی محسوب میشود در این مطالعه میزان موفقیت آموزش اینتوباسیون تراشه با ویدیو لارنگوسکوپ ارزیابی میشود.
روش بررسی: این مطالعه با شرکت 30 نفر از دانشجویان پزشکی در دو گروه 15 نفره گلایدوسکوپ و مکینتاش در بیمارستان سینا در تیر 1399 تا خرداد 1400 انجام گرفت. گروه اول ابتدا با مولاژ 10 نوبت لولهگذاری تراشه را با گلایدوسکوپ انجام دادند و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل لولهگذاری تراشه را در بیمار ان واقعی آموزش گرفتند. گروه مکینتاش ابتدا اینتوباسیون را با مولاژ 10 نوبت و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل آموزش گرفتند. سپس، تمام دانشجویان در اتاق عمل دو بیمار را توسط لارنگوسکوپ مکینتاش اینتوبه کردند. عملکرد آنها توسط اساتید ارزیابی شد و مدت زمان دستیابی به حنجره و زمان صرف شده برای لولهگذاری تراشه در دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: 76% افراد گروه گلایدوسکوپ در عرض 20 ثانیه توانستند حنجره را مشاهده کنند ولی در گروه مکینتاش 43% افراد در همین زمان توانستند حنجره را مشاهده کنند. 72% از دانشجویان گروه گلایدوسکوپ در عرض 40 ثانیه در اولین تلاش خود با موفقیت لولهگذاری تراشه را انجام دادند ولی در گروه مکینتاش 44% افراد در عرض 40 ثانیه لولهگذاری تراشه را انجام دادند (00/0P=). میانگین نمرات ارزیابی اساتید و رضایتمندی فراگیران گروه گلایدوسکوپ بیشتر از مکینتاش بود.
نتیجهگیری: استفاده از ویدیو لارنگوسکوپ در آموزش اینتوباسیون دانشجویان سرعت، دقت و رضایتمندی آنها را افزایش میدهد.
لیلا شیرانی بیدآبادی، عباس آقایی افشار، سعیده کاظمی، اسماعیل علیزاده، مقدمه میرزایی، محمد امین گروهی،
دوره 80، شماره 2 - ( اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شپش سر یکی از موارد تهدید کننده بهداشت جامعه در جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت محسوب میشود. هدف مطالعه تعیین شیوع آلودگی به شپش سر در دانش آموزان دختر شهر کرمان و شناسایی عوامل دخیل در آن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی بر روی دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر کرمان در فاصله زمانی مهر 1398 تا اسفند 1398 اجرا گردید. 2850 دانشآموز بهصورت سرشماری مورد معاینه قرار گرفتند. نتایج با استفاده از Chi-square test، Logistic Regression یک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: دانشآموزانی که مادرشان بیسواد هستند 51/3 برابر دیگران در ریسک ابتلا بودند. دانشآموزانی که یکبار در هفته استحمام میکنند 03/0 برابر و افرادی که از وسایل شخصی بهطور مشترک استفاده میکردند، 3/3 برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا بودند.
نتیجهگیری: میزان آلودگی بالای دانشآموزان در شهر کرمان گزارش گردید. توجه جدی به کاهش این آلودگی با برگزاری کلاسهای آموزشی برای مدیران، معلمان و والدین دانشآموزان، ضروری بهنظر میرسد.
ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت میباشد که در رکتوواژینال کلونیزه میشود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS میباشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله میباشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی میشود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام میشود. درایران درمان براساس ریسک فاکتورها انجام میشود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعهای نتایج بهدست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونههای ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونههای شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافتهها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتیبیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجهگیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، بهطور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. بهدلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه میگردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسبتری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.
رامین حقیقی، حسین باوندی، احمد کاملی، عبدالله رازی، حسین زراعتی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع علایم دستگاه ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms) بهعلت هایپرپلازی خوشخیم پروستات (Benign prostatic hyperplasia) در مردان با افزایش سن، افزایش مییابد. داروهای آنتاگونیست گیرنده آلفا آدرنرژیک خط اول برای درمان LUTS میباشد و تامسولوسین داروی انتخابی است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تامسولوزین mg 4/0 و mg 8/0 بر علایم دستگاه ادراری تحتانی در بیماران دارای BPH میباشد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور بر روی 92 بیمار مبتلا به LUTS بهعلت BPH از اردیبهشت 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد انجام شد. بیماران بهصورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول بیماران تامسولوسین mg 4/0 و در گروه دوم تامسولوسین mg 8/0 یکبار در روز به مدت هشت هفته دریافت کردند. اثربخشی درمان با استفاده از معیار IPSS پیش و هشت هفته پس از درمان مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: براساس آزمون آماری تفاوت معناداری بین و درون دو گروه از لحاظ معیار IPSS در مراحل مختلف ارزیایی وجود داشت. شیوع عوارض جانبی در گروه mg 4/0، (6/8%)8 نفر و در گروه mg 8/0، (9/11%)11 نفر بود. این تفاوت معنادار نبود.
نتیجهگیری: تامسولوسین mg 8/0 رژیم درمانی موثر برای درمان LUTS ثانویه به BPH است که به درمان mg 4/0 پاسخ ندادهاند. عوارض دارو در بیماران به خوبی تحمل شد.
کوروس دیوسالار، سارا حسامی، مجید محمودی، نویدرضا گیاهی، فاطمه دیوسالار، محمد پوررنجبر، امین هنرمند،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد سوء مصرفکننده مواد اپیوییدی دستخوش ابتلا به بسیاری از بیماریها میباشند. در این مطالعه تعداد کپی DNA میتوکندری در گلبولهای سفید خون محیطی یک گروه از افراد سوء مصرفکننده مواد اپیوییدی در مقایسه با افراد سالم بررسی شده است.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد-شاهدی که از آذرماه 1397 تا اسفند ماه 1398 به طول انجامید. به میزان پنج ml خون محیطی 32 فرد وابسته به تریاک، 24 فرد وابسته به هرویین و 25 فرد سالم جمعآوری گردید. افراد گروههای مورد به درمانگاه ترک مواد مخدر جهت ترک مواد مراجعه نمودند. جهت اندازهگیری تکثیر DNA میتوکندری از آزمون Real-Time PCR استفاده شد.
یافتهها: دو گروه مورد مطالعه و گروه کنترل از نظر شاخصهای دموگرافیک همگون بوده و اختلاف آماری معناداری نداشتند. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد سوء مصرفکننده تریاک بیشتر است نسبت به این میانگین در افراد گروه کنترل سالم (11/0P=).میانگین تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد مصرفکننده هرویین هم بیشتر بود نسبت به این میانگین در افراد گروه کنترل (21/0P=).هرچند این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده افزایش تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد سوء مصرفکننده مواد اپیوییدی است. با در نظر گرفتن اینکه تغییر در تعداد کپی DNA میتوکندری همراه با ابتلا به بسیاری از بیماریها از جمله سرطان میباشد، تحقیقات بیشتر با تعداد افراد شرکتکننده بیشتری مورد نیاز است که اثر سوء مصرف این مواد را بر ژنوم انسانی روشن نماید.
بهناز ورامینیان، مرضیه قلمکاری، طیب رمیم، معصومه روحانینسب،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده
متاستازهای پوستی ناشی از سرطان پستان معمولاً در مراحل پیشرفتهتری از سیر بیماری رخ میدهند ولی گاهی اوقات ممکن است بهصورت اولین تظاهر بالینی سرطان پستان یا اولین شواهد عود تومور پیشین باشند. این تظاهرات بهطور قابلتوجهی میزان بقا را کاهش میدهند. متاستاز پوستی ناشی از سرطان پستان تظاهرات متفاوتی دارد. متداولترین تظاهرات ندولها هستند. این ندولها نرم، گرد یا بیضی، متحرک، محکم و دارای بافت الاستیکی هستند و میتوانند منفرد یا متعدد باشند، اغلب به رنگ گوشتی هستند، اما میتوانند به رنگ قهوهای، سیاه مایل به آبی، صورتی تا قرمز قهوهای نیز باشند. تشخیص افتراقی شامل لنفوم پوستی، انفیلتراسیون لکوسیتها داخل پوست و متاستاز پوستی میباشد. ضایعات متاستاتیک پوستی غالباً به اشتباه بهعنوان ضایعات خوشخیم تشخیص داده میشوند. شناخت سریع آنها برای جلوگیری از درمان طولانیمدت ضدالتهابی که تشخیص صحیح را به تأخیر میاندازد، مهم است. بنابراین، برای رد کردن متاستاز، باید ضایعات غیرمعمول یا ندولار در بیمارانی که سابقه بدخیمی سیستمیک یا مشکوک به بدخیمی دارند را برای بیوپسی مدنظر قرار داد. متاستاز پوستی معمولاً نشانهای از بیماری گسترده است و ممکن است در بیشتر موارد قابل درمان نباشد. گزینههای درمانی شامل درمانهای سیستمیک و/یا موضعی هستند. متاستازهای پوستی گسترده، به درمان سیستمیک نیاز دارند. برای متاستازهای ضخیمتر پوست، پرتودرمانی، برش (Resection) جراحی یا الکتروشیمی، بهصورت مونوتراپی و یا ترکیبی اندیکاسیون دارد.
فائزه مقدس، زهرا امینی، راحله کافیه،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستمهای رابط مغز و رایانه از طریق سیگنالهای مغزی امکان ارتباط با دنیای بیرون را بدون استفاده از واسطههای فیزیولوژیکی برای افراد دارای ناتوانی جسمی فراهم میکند. یکی از انواع این سیستمها، سیستمهای مبتنی بر تصور حرکتی است. از مهمترین بخشها در طراحی این سیستمها، طبقهبندی سیگنالهای مغزی مبتنی بر تصور حرکت به کلاسهای تصور حرکت بهمنظور تبدیل به فرمان کنترلی است. در این مقاله یک روش نوین طبقهبندی سیگنالهای مغزی مبتنی بر تصور حرکتی با استفاده از روشهای یادگیری عمیق ارایه شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در دانشکده فناوریهای نوین پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از بهمن 1398 تا تیر 1401 انجام شد در بلوک پیش-پردازش قطعهبندی سیگنالهای مغزی، انتخاب کانالهای مناسب و استفاده از فیلتر باترورث (Butterworth filter)، سپس تبدیل موجک جهت انتقال به حوزه زمان-فرکانس و در قسمت طبقهبندی از دو طبقهبند شبکه یادگیری عمیق کانولوشنی یکبعدی با دو معماری و شبکه یادگیری عمیق کانولوشن دوبعدی با دو معماری با ورودی سه موجک مادر Cmor، Mexicanhat و Cgaus به کار گرفته شده و درنهایت عملکرد شبکهها بررسی شدهاند.
یافتهها: سه کانال برای 9 سوژه موردنظر، بهعنوان بهترین کانالها انتخاب شدند. همچنین پس از یافتن پارامترهای بهینه در ساختار داده، تبدیل موجک با موجک مادر Cgaus بالاترین درصد را در دو معماری پیشنهاد شده، دارد. صحت 53/92%، بالاترین صحت مربوط به معماری دوم شبکه عصبی کانولوشن دوبعدی پیشنهاد داده شده است.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از شبکههای پیشنهاد شده، نشاندهنده آن است که شبکههای یادگیری عمیق مناسب میتوانند بهعنوان ابزاری مناسب و دقیق برای طبقهبندی دادگان مبتنی بر تصور حرکت مورد استفاده قرار گیرند.
محمد روحانی، سید امیرحسن حبیبی، الهه امینی، امید آریانی، مهدی دادفر، حمزه زنگنه،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: کرهآکانتوسیتوز یک بیماری اتوزوم مغلوب است که معمولاً در دهه سوم و با تشنج و اختلالات حرکتی-رفتاری تظاهر مییابد. با توجه به اینکه تاکنون بررسی جامع و گستردهای از علایم بالینی و رادیولوژیک بیماران کرهآکانتوسیتوز در ایران انجام نشده است در این مطالعه سعی شده است علایم بالینی و تظاهرات رادیولوژیک در بیماران کرهآکانتوسیتوز مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که از فروردین 1397 لغایت اسفند 1398 انجام گردید 27 بیمار مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان رسول اکرم (ص) با علامت بالینی کره، وجود آکانتوسیت بیش از 10% در اسمیر خون، شناسایی شدند و علایم بالینی و تصویربرداری مغز آنها توسط دو فلوشیپ اختلالات حرکتی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از بیماران مورد مطالعه 18 نفر مرد و 9 نفر زن بودند. 16 بیمار دارای تشنج بودند و از نظر اختلالات حرکتی 21 نفر دیستونی خوردن داشتند که از این تعداد 71% مرد و 28% زن بودند، 18 نفر تیک موتور و صوتی، 11 نفر اختلال حرکات چشمی و 11 نفر گاز گرفتن زبان و لب داشتند. 23 بیمار فاقد رفلکس بودند. شیوع تشنج 55% بود ودر 94% بیماران از نوع ژنرالیزه بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن در مردان بهطور معناداری از زنان بیشتر بود (049/0=P). در امآرای مغز بیماران آتروفی کودیت و افزایش سیگنال در کودیت و پوتامن در سکانس T2/Flair رویت شد.
نتیجهگیری: در این مطالعه همه بیماران دارای اختلال حرکتی کره بودند اما شایعترین اختلال حرکتی بعد از کره، دیستونی خوردن بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، مردان در بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن مستعدتر از زنان هستند. ولی این موضوع برای سایر اختلالات حرکتی یافت نشد.
امین ابوالحسنی فروغی، جلالالدین بدرقه، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بزرگی پروستات یک مسئله رایج در بین مردان است که عوارض جانبی قابلتوجهی را برای مردان مسن ایجاد میکند. با توجه به شیوع بالای بزرگی پروستات و اعتیاد به تریاک و مشتقات آن، ارزیابی رابطه بین مصرف تریاک با بزرگی پروستات ممکن است موضوع جالبی باشد.
روش بررسی: دادهها بهصورت مقطعی جمعآوری گردید. جامعه هدف بیماران معتاد به تریاک مراجعهکننده به بیمارستانهای نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای سونوگرافی لگن از شهریور 1398 تا مرداد 1399 بودند. دو گروه در نظر گرفته شد. گروه موردنظر شامل مردانی با سابقه حداقل یک سال سوء مصرف تریاک بود. گروه کنترل مردانی در همان محدوده سنی که بهدلایل دیگری به جز مشکلات پروستات برای سونوگرافی مراجعه کرده بودند. حجم پروستات بیشتر از ml 20 بهعنوان پروستات بزرگ شده در نظر گرفته شد.
یافتهها: 212 مرد در مطالعه شرکت کردند که 78 بیمار معتاد در گروه موردنظر و 134 نفر سالم در گروه کنترل بودند. میانگین اندازه پروستات در گروه معتاد بهطور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (005/0=P). بین اندازه پروستات و سن در هر دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت. ارتباط معناداری بین سایز پروستات و شاخص توده بدن مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به کاهش میل جنسی افراد معتاد، ابتدا انتظار داشتیم در مردان معتاد با پروستات کوچکتر مواجه شویم. با اینحال، نتایج مطالعه خلاف آن را ثابت کرد. کاهش میل جنسی، احتمال تجمع ترشح در پروستات را افزایش میدهد که این ممکن است منجر به واکنشهای التهابی مزمن، در نتیجه هایپرتروفی، و هایپرپلازی پروستات شود. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که اعتیاد به تریاک و مشتقات آن میتواند احتمال بزرگ شدن پروستات را افزایش دهد.
ملیحه امینیان، مسعود محمدی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده
سردبیر محترم
زندگی همهی افراد جامعه از بدو تولد تا پیری متشکل از اتفاقات خوب و بد، شادی و غم، مشکلات، موانع و موفقیتهای زیادی میباشد. معمولا افراد مختلف در مواجهه با هر یک از این رویدادها و اتفاقات، متناسب با خصوصیات شخصیتی، شرایط محیطی و نقاط قوت و ضعف خود روشها و رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. برخی از افراد در مواجهه با مشکلات، موانع و شکستهای زندگی بهدلیل نداشتن مهارتهای لازم و عدم توانایی در برخورد مناسب با این شرایط سخت قادر به حل مشکلات و عبور از موانع به شیوهی مناسب نمیباشند، بههمین دلیل از نظر روحی و روانی دچار بحران میگردند. در زمان بروز این بحرانها برخی از افراد به دلایلی از قبیل آستانهی تحمل و قدرت سازگاری پایین، نداشتن مهارت حل مسئله و فقدان منابع حمایتی، قادر به پیدا کردن راه حل مناسب جهت عبور از این بحرانها نبوده و دچار ناامیدی و درماندگی شدید شده، در نهایت اقدام به خودکشی مینمایند. خودکشی به معنای نابود کردن و از بین بردن خود، به هر حالتی از مرگ اطلاق میشود که نتیجهی مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخص آن را انجام داده و از نتیجهی عملش آگاه است. براساس گزارش سازمان بهداشت روانی، خودکشی سیزدهمین علت مرگومیر در جهان و سومین علت مرگ در گروه سنی 15 تا 34 سال است.1 میزان اقدام به خودکشی 40-10 بار بیشتر از خودکشی منجر به مرگ میباشد و با توجه به پیچیدهتر شدن تعاملات و ارتباطات در همهی جوامع بشری میزان اقدام به خودکشی رو به افزایش است.4-1 ایران از نظر رتبه جهانی خودکشی در رتبه 58 ام قرار دارد که در این میان سه استان ایلام، کرمانشاه و همدان بالاترین آمار خودکشی را دارند.5 علل و انگیزهی خودکشی در ایران به عواملی مانند اختلافات حاد خانوادگی و زناشویی، متشنج بودن شرایط زندگی خانوادگی، ناراحتیها و اختلالات روانی و شخصیتی، شکستهای عشقی، مشکلات اقتصادی، ورشکستگی، فقر و بیکاری، سوءمصرف مواد مخدر و اعتیادآور، درد و بیماریهای مزمن جسمانی، بحران مرگ و از دست دادن عزیزان و فقدان حمایت اجتماعی مربوط میشود. اگرچه زنان بیشتر از مردان در شرایط بحرانی زندگی شان اقدام به خودکشی میکنند اما مردان از روشهای کشندهتری برای از بین بردن خود استفاده مینمایند. خودکشی بهعنوان مهمترین اورژانس روانشناسی و روانپزشکی پدیدهای است که نقش اساسی در وضعیت سلامتی فرد و جامعه ایفا میکند، از اینرو پرداختن به این مسئله میتواند علاوه بر کمک به افراد، زمینهساز سلامت جامعه نیز باشد. نظر به اینکه امروزه سن اقدام به خودکشی کاهش یافته و تعداد زیادی از افراد جامعه را درگیر این افکار کرده است لذا اقدامات پیشگیرانه جهت جلوگیری از آسیب به خود الزامی مینماید.
حائز اهمیت است که اقدامات پیشگیرانه از سن کودکی آغاز شود که شامل موارد زیادی در زمینههای مختلف زندگی افراد از جمله فراگیری مهارت های صحیح فرزند پروری توسط والدین با هدف ایجاد روابط متقابل و موثر بین فرزندان و والدین، آموزش مستمر مهارتهای زندگی از جمله مهارت حل مسئله، مهارتهای ارتباطی، تصمیمگیری، کنترل خشم متناسب با دورههای سنی افراد، آموزش مهارتهای لازم در جهت افزایش قدرت سازگاری محیطی و تابآوری افراد در مواجهه با مشکلات، تشخیص و درمان به موقع اختلالات و مشکلات روحی و روانی افراد و به آموزش مهارت همدلی در راستای به عمل آوردن حمایت های روانی عاطفی متناسب با شرایط سنی بهویژه در دوران نوجوانی میباشد. از اینرو مراجع زیربط میتوانند با اقدامات پیشگرانهی ذکر شده نرخ اقدام به خودکشی و افکار خودکشی را در جامعه کاهش دهند و از این طریق گامهای موثری در جهت سلامت فرد و جامعه بردارند.
علی معذوری، مجید اکلملی، مهدیس محمدیان امیری، پگاه طاهری فرد، دانش امینپناه، مهان معماریان،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سلامت مادران و نوزادان در نظامهای سلامت اهمیت ویژهای دارد. تاکنون مداخلات مختلفی در راستای ارتقای سلامت مادران باردار اجرا شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر زایمان بیدرد با استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال مخدر سوفنتانیل بر آنالیز گازهای شریانی بندناف و آپگار نوزادان بستری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر بهصورت کارآزمایی بالینی در بین 800 مورد از زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی از تاریخ اردیبهشت ۱۳۹۹ الی بهمن 1400 انجام شد. مادران در دو گروه بیحسی اسپاینال و گروه دریافتکننده گاز انتونوکس تقسیم شدند. بهمنظور اندازهگیری اثربخشی، نمرات آپگار در دقیقه یک و پنج در کنار پارامترهای BE، HCO3، وPCO2 مورد سنجش قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران دریافتکننده گاز انتونوکس بهترتیب 9/9 و 6/8 بهدست آمد. همچنین، میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران با بیحسی اسپاینال بهترتیب 8/9 و 2/8 بهدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پارامترهای حاصل از گازهای شریانی بندناف نوزادان در بین هر دو گروه مادران تفاوت معنیداری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری در نمرههای آپگار در بین هر دو گروه مادران یافت نشد.
نتیجهگیری: هیچگونه تفاوت معناداری بین اثربخشی استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال در زایمان بیدرد مادران وجود ندارد، بنابراین در نظرگرفتن هزینه هرکدام از مداخلات در کنار اثر آنها ممکن است باعث ایجاد تفاوت در دو مداخله شود و یکی از مداخلات نسبت به دیگری اگرچه اثر بالینی تشخیصی یکسان داشته باشد، اما هزینه کمتر ایجاد نماید و از دید نظام سلامت ارجح شود.
سمانه اسلامی، ایمان موسایی، معصومه اندیش، انسیه توانا، امین مرادی، علی تقیپور، احسان موسی فرخانی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آلکاپتونوری از طریق فرآیندی بهنام آکرونوز موجب اختلال در عملکرد اندامها میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیر بیماران مبتلا به آلکاپتونوری انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی دادههای مربوط بـه متوفیان ثبت شده براساس سیستم کددهی بینالمللی بیماریها. (ICD-10) از سامانه ثبت و طبقهبندی علل مرگومیر ایـران برای مرگ در اثر بیماری آلکاپتونوری بین اسفند 1392 تا دی سال 1401 استخراج گردید. متغیرهـای مـورد بررسـی شـامل سـن، جنسـیت و وضعیت سکونت افراد بود.
یافتهها: میزان مرگ اختصاصی 31/0 به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت محاسبه گردید. در این مطالعه 90% موارد مرگ، در گروه سنی کمتر از پنج سال بوده است بین رخداد موارد مرگ در اثر آلکاپتونوری با متغیرهای مذکور تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای موجود در مطالعه حاضر، بیشترین موارد مرگ در گروههای سنی پایین رخ میدهد که بهنظر میرسد بررسیهای بیشتر برای شناخت ابعاد مختلف این بیماری مورد نیاز میباشد.
نسرین چنگیزی، آرش شیردل، امین دائمی،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
سردبیر محترم
مرگ ناشی از بارداری یکی از شاخصهای توسعه محسوب میشود.1 مرگومیر مادر بر اثر عوارض بارداری و زایمان، نشانگری حساس از وضعیت زنان در جامعه، دسترسی به مراقبتها، کفایت و کیفیت مراقبتهای سلامتی، ظرفیت سیستم ارایه خدمات در پاسخگویی به نیازهای جامعه زنان و نشان دهنده اوضاع اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای است. مرگ یک مادر، مرگ یک نفر نیست، بلکه مرگ و ناتوانی خانواده و جامعه است.2 مرگ مادر فقط مرگ یک انسان نیست. مادرانی که بهدلیل عوارض بارداری و زایمان فوت میشوند، ممکن است فرزندان دیگری در خانه داشته باشند که با مرگ مادر، وضعیت تغذیه آن فرزندان نیز دچار مشکل میشود و رشد و حتی بقای آن فرزندان را در معرض تهدید قرار میدهد.2 مرگ مادر همچنین موجب میشود فرزندان بزرگتر، ترک تحصیل نمایند.2 بهطور کلی، مرگ مادر باعث از هم پاشیدن خانواده میشود و کودکان را از نظر رشد، تحصیلات و اشتغال تحت تاثیر قرار میدهد.2و3 مطالعات نشان میدهند که مرگ مادری بر ارایه کنندگان مراقبتهای سلامت نیز تاثیرگذار است و موجب آسیبهایی از جمله بیخوابی، از دست دادن اشتها، و خستگی شدید میشود.4 علاوه بر آثار منفی مرگ مادری که در سطور بالا اشاره شد، بروز مرگ مادری میتواند به وجههی بیمارستان نیز آسیب برساند.5 یکی از مواردی که میتواند نشان دهندهی وجههی بیمارستان باشد، کاهش یا افزایش مراجعین آن بیمارستان است. مقالهی حاضر، تغییر تعداد زایمانهای یک بیمارستان شهرستانی متعاقب وقوع مرگ مادری را بررسی کرده است. طبق بیانیه هلسینکی در مورداخلاق پژوهش، باتوجه به ماهیت مطالعه که از دادههای بینام استفاده شد و باتوجه به اینکه دادههای مورد استفاده، با اهداف مدیریتی و اداری جمعآوری شده بودند، نیازی به اخذ رضایت آگاهانه نبود. در سال 1399 در بیمارستان محل مطالعه، دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه اتفاق افتاد که مورد اول در شهریور ماه 1399 و مورد دوم در آذر ماه 1399 بود. هر دو مورد مرگ مادری بهدلیل خونریزی بود. نمودار 1 تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه را نشان میدهد.
|
|
|
نمودار1: تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان و بیمارستانهای سایر شهرستانها
در این نمودار، ستونهای آبی رنگ تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان را نشان میدهد. ستونهای نارنجی رنگ، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در سایر بیمارستانها را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ستونهای نارنجی تعداد مادرانی را نشان میدهد که برای زایمان به بیمارستان شهر خودشان مراجعه نکردهاند و به شهرهای دیگر مراجعه کردهاند. و خط قرمز رنگ نیز درصد زایمانهای ساکنان آن شهر که در شهرهای دیگر انجام شده است را نشان میدهد. همانگونه که در نمودار1 مشاهده میشود، تعداد زایمانهای بیمارستان محل مطالعه، پس از وقوع اولین مورد مرگ مادری در شهریور 1399، شروع به کاهش کرده است. در مقابل، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان در سایر بیمارستانها افزایش یافته است. بهطوری که درصد زایمانهای ساکنان این شهرستان در بیمارستانهای غیر از بیمارستان شهر خودشان (خط قرمز) روند افزایشی داشته و از حدود 18% در دورهی پیش از وقوع مرگ مادری، به 45% در تابستان 1400 رسیده است. بدین معنی که نزدیک به نیمی از ساکنان شهر ترجیح دادهاند در بیمارستان شهر خودشان زایمان نداشته باشند. وقوع دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه از همدیگر در بیمارستان موجب شد که حدود نیمی از مادران باردار آن شهرستان برای زایمان به بیمارستانهای شهرستانهای مراجعه کنند. این موضوع میتواند به این معنی باشد که وجههی بیمارستان در نزد مردم آسیب دیده است. مطالعهای که در 25 بیمارستان در ایالات متحده آمریکا بر روی بیماران انفارکتوس قلبی انجام شد نشان داد که میزان بالای رضایت بیماران با میزان بالای مطابقت مراقبتها با استانداردها و گایدلاینها مرتبط است و در طرف دیگر، میزان پایین رضایت بیماران با میزان بالای مرگ و میر بیمارستان مرتبط است.6 بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تصور مردم از کیفیت مراقبت، دور از واقعیت نیست. مطالعات پیشین گزارش کردهاند که تصور مردم از کیفیت مراقبتهای سلامت بر انتخاب ارایه کننده تاثیرگذار است.7 میتوان گفت به خاطر همین تغییر در تصور مردم از کیفیت مراقبتهای بیمارستان، تعداد مراجعین آن کاهش یافته است. مطالعهای که در اندونزی انجام شد نشان داد که موارد نزدیک به مرگ (Near Miss) مراقبت با کیفیتتری نسبت به موارد مرگ مادری دریافت کرده بودند.8 بنابراین میتوان گفت که کیفیت مراقبتها بر مرگ مادری تاثیرگذار است. اما باید به این نکته توجه داشت که کیفیت مراقبتها، بخصوص در مورد مرگ مادری، فقط وابسته به فرد ارایه دهنده خدمت نیست و تحتتاثیر عوامل زیادی است. بهطوری که مطالعهای که در مورد کیفیت مراقبتها و مرگ مادری در موزامبیک انجام شد نشان داد که برای کاهش مرگ مادری، لازم است تشخیص بیماری مادر به درستی انجام شود، مهارتهای بالینی پرسنل ارتقا یابد و آزمایشهای با کیفیت انجام شود تا از خطاهای بالینی اجتناب شود.9 مطالعهای که به مرور مرگهای مادری در آمریکا پرداخته بود گزارش کرد که فقدان هماهنگی بین ارایه کنندگان مراقبت در مادران دارای بیماری مزمن، مراقبت تکه تکه و غیریکپارچه و مراقبت کمتر از استاندارد از جمله عوامل تاثیرگذار بر وقوع مرگ مادری بودند.10 مطالعات دیگر نشان دادهاند که مردم تفاوت بین کیفیت فنی مراقبتها (از جمله جنبههای پزشکی و پرستاری مراقبتها) و کیفیت غیرفنی مراقبتها (از جمله نظافت و غذا) را به خوبی متوجه میشوند.6 و به جنبههای بالینی کیفیت، بیشتر از جنبههای غیربالینی آن اهمیت میدهند.11
دو مورد مرگ مادری موضوع این مطالعه نیز مطابق نظام کشوری مراقبت مرگ مادران در کمیته مرگ مادران بررسی شدهاند و بر اساس تقسیمبندی ICD 10 در گروه سوم تحت عنوان خونریزیهای مامایی قرار گرفتهاند که جزو مرگهای قابلاجتناب محسوب میشوند. شاید از نظر مدیران بیمارستانی، بارزترین اثر کاهش تعداد مراجعین در بیمارستان، کاهش درآمد بیمارستان باشد که میتواند بیمارستان را در تنگنای مالی قرار دهد، اما مهمترین تاثیر کاهش اعتماد به تک بیمارستان شهرستان، لزوم مسافرتهای بین شهری، سختی دسترسی به خدمات درمانی مناسب در زمان مناسب برای بیماران یا مادران باردار باشد، که میتواند آنها را در معرض خطراتی چون تصادفات جادهای قرار دهد و عوارض شدید و حتی مرگ را به همراه داشته باشد. بنابراین مسئولین استانی سلامت مادران باید به این جنبه از آثار مرگ مادری نیز توجه داشته باشند و هم زمان با تلاش برای اصلاح فرایندهای معیوب ارایه خدمات، مدیریت حمایتی مردم خصوصا مادران باردار و همراهان را بهعمل آورند.
همچنین بایستی توجه داشت که تذکرات کتبی یا شفاهی به افراد، محرومیت و یا قطع همکاری با افراد، میتواند برای آن پرونده خاص در مراجع قانونی براساس شکایات موردی مطرح باشد، اما در روند اصلاح فرایندها، این قبیل رویکردهای تنبیهی فردی-گروهی، یکی از عوامل مهم مخدوش کننده مستندات برای پروندههای بعدی جهت گریز از تنبیه و تذکرات احتمالی از سوی ارایه دهندگان خدمت خواهد شد. باتوجه به مطالب فوق، پیشنهادات شامل این موارد است، 1- پرهیز از رویکرد تنبیهی-توبیخی فردی، 2- استفاده از نظرات دریافت کنندگان و ارایه کنندگان خدمات سلامت برای بهبود این خدمات، 3- اتخاذ رویکرد سیستمی در ارتقای فرآیندهای ارایه خدمات، 4- شفافسازی اطلاعات و ایجاد ارتباط موثر با مردم و اعلام تغییرات و بهبودها به ایشان.