جستجو در مقالات منتشر شده


175 نتیجه برای امین

تقی بغدادی، امیررضا صادقی فر، سید محمد جواد مرتضوی، رامین اسپندار،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

عدم حساسیت به درد یک بیماری نادر است که به صورت کاهش پاسخ به محرک‌های دردناک تظاهر می‌یابد. در بیمارانی که دچار عدم درک درد می‌باشند آسیبهای متعدد بدون درد از زمان کودکی وجود دارد ولی معاینات مربوط به حرکات غیرفعال مفاصل، موقعیت فضایی مفصل و وجود درد عمقی نرمال است.

گزارش مورد: در این گزارش پسر 12 ساله‌ای است که به علت دفورمیتی و تغییرات شدید و پیشرونده زانوها که همراه با درد و ناراحتی چندانی نبوده و به دنبال آن شکستگی گردن ران، که به علت عدم وجود درد قابل توجه با تأخیر تشخیص داده شده است، مراجعه کرده است در سایر معاینات انجام شده حس لمس سطحی و حرارت و درد طبیعی می‌باشد باشد، MRI انجام شده طبیعی بوده و در NCV, EMG انجام شده تمام یافته‌ها طبیعی می‌باشد سابقه مشکل مشابه در خانواده را ذکر نمی‌کند.

نتیجه‌گیری: با توجه به تخریب مفاصل و پسودوارتروز بدون درد متناسب با آن برای بیمار اختلال عدم درک درد مطرح می‌باشد. که یک بیماری نادر و همراه با مشکلات تشخیصی می‌باشد.


الهه امینی، خدیجه دانشجو، مهدی قاسمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

هدف این مطالعه، بررسی 17 ساله (فروردین 1368 تا اسفند 1384) آرتریت سپتیک در نوزادان بستری شده در بیمارستانهای امام خمینی و ولیعصر تهران بوده است.

روش بررسی: از مجموع پرونده‌های بررسی شده، پرونده 59 نوزاد که بر اساس یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی دارای تشخیص آرتریت سپتیک بودند مطالعه شد. متغیرهای مورد مطالعه عبارت بودند از سن (روز)، جنس، سن حاملگی، وزن هنگام تولد، سابقه بستری قبلی، دمای بدن، مفاصل درگیر، کشت مایع مفصلی و ارگانیسمهای جدا شده از آن، کشت خون، ESR، CRP و شمارش گلبولهای سفید خون محیطی.

یافته‌ها: از مجموع 59 نوزاد، 39 نوزاد پسر و 20 نوزاد دختر بودند. 8/45% آنها سن 20 تا 28 روز داشتند و 31 مورد (5/52%) 10 تا 20 روزه بودند. 40 (7/67%) نوزاد زودرس بوده و 21 مورد (6/35%) نیز وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم داشتند. 18 (5/30%) نوزاد سابقه بستری قبلی در بیمارستان داشتند. شایع‌ترین مفاصل درگیر به‌ترتیب مفصل هیپ 18 مورد (5/30%) و زانو 14 مورد (72/23%) بود. متوسط دمای بدن oC 6/36 و متوسط ESR، mm/h85 بود. CRP در کلیه نوزادان مثبت بود. شمارش گلبولهای سفید محیطی در 23 مورد (39%) بیماران بالاتر از mm3/15000 و در 28 مورد (4/47%) بین mm3/ 15000-10000 بود. کشت خون و کشت مایع مفصلی به‌ترتیب در 30 (51%) و 54 مورد (5/91%) مثبت بود. ارگانیسمهای جدا شده از مایع مفصلی عبارت بودند از کلبسیلا 29 مورد (54%)، استافیلوکک طلائی 20 مورد (37%) و E.coli پنج مورد (9%).

نتیجه‌گیری: در نوزادان مشکوک باید معاینه دقیق، پیگیری و اقدامات تشخیصی لازم جهت تشخیص آرتریت سپتیک به‌عمل آید.


الهه تاج بخش، رامین یعقوبی، علیرضا واحدی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

علی‌رغم امکان تزریق خون به عنوان تنها راه نجات برخی از بیماران، بیماریهای منتقله از راه خون از جمله HCV یکی از معضلات انتقال خون می‌باشند که منجر به عوارض برای بیمار و صرف بودجه‌های سنگین می‌گردند. هپاتیت C یک معضل بهداشتی در دنیا بوده و در حال حاضر 200 میلیون نفر به آن مبتلا می‌باشند. کشور ما از نظر شیوع هپاتیت C جزو مناطق با شیوع کم می‌باشد ولی میزان بروز موارد جدید این عفونت رو به افزایش است. تعداد زیادی از مبتلایان هپاتیت C دچار هپاتیت مزمن می‌شوند که به نظر می‌رسد بسیاری از این افراد در نهایت به سیروز و یا کارسیونوم هپاتوسلولار مبتلا می‌شوند.

روش بررسی: با توجه به شیوع 2-1 درصدی عفونت هپاتیت C در اهداکنندگان خون در این تحقیق نیز به منظور تعیین میزان شیوع سرولوژیک HCV Ab در اهدا‌کنندگان خون شهرستان شهرکرد و تعیین میزان نقش هر یک از فاکتورهای خطرساز نمونه‌های فوق با آزمایش ELISA مورد بررسی قرار گرفتند

یافته‌ها: پس از انجام آزمون الیزا با استفاده از کیت HCV Ab بر روی 11472 نمونه سرم اهدا‌کنندگان خون شهرستان شهرکرد در 69 مورد (6/0%) جواب مثبت گزارش شد. آلودگی به HCV در مردان و زنان و افراد متأهل، افراد مجرد، افرادی که سابقه خال‌کوبی، حجامت، تماس جنسی مشکوک و سابقه مسافرت به خارج از کشور داشتند به ترتیب: 61/0%، 05/0%، 41/0%، 21/1/0%، 5/1%، 8/0، 5% و 14% برآورد گردید.

نتیجه‌گیری: ارتباط آماری معنی‌دار بین آلودگی به HCV با وضعیت تأهل، سابقه خال کوبی و سابقه داشتن تماس جنسی مشکوک مشاهده گردید. همچنین بین آلودگی به HCV و جنسیت، سابقه داشتن حجامت، سابقه بیماری کبدی و سابقه داشتن مسافرت به خارج کشور مشاهده نگردید.


ساغر قاسمی فیروز آبادی، یوسف شفقتی، الهه کیهانی، رکسانا کریمی‌نژاد، زهره علومی، فریده موسوی، فرحناز امینی، حسین نجم آبادی، فرخنده بهجتی،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

آنمی فانکونی یک بیماری اتوزومی مغلوب نادر است. این بیماری از لحاظ بالینی و ژنتیکی هتروژنیتی بسیار گسترده‌ای دارد، به‌طوری‌که تشخیص بیماری را تنها بر پایه علائم بالینی دشوار و غیرقابل اعتماد و بر اساس ویژگی‌های مولکولی، تا به امروز، غیرممکن ساخته است. معهذا حساسیت زیاد از حد لنفوسیت‌ها و فیبروبلاست‌های بیماران مبتلا نسبت به عوامل آلکیله کننده دو عملکردی مثل مایتومایسین C (به‌صورت افزایش در شکست‌های کروموزومی) معیار قابل اعتمادی را برای تشخیص بیماری به‌دست می‌دهد. هدف از این مطالعه ایجاد شرایط مناسب برای آزمون سیتوژنتیک به‌منظور تشخیص قطعی بیماری آنمی فانکونی در بیماران مشکوک به آنمی فانکونی و بررسی علائم بالینی می‌باشد.

روش بررسی: در مدت زمان مطالعه ما موفق به بررسی 20 بیمار مشکوک به آنمی فانکونی شدیم. بررسی بالینی با مطالعه پرونده بیماران انجام گرفت و به‌منظور بررسی سیتوژنتیکی، سه غلظت متفاوت مایتومایسین C (ng/ml 40 و 30، 20) بر لنفوسیت‌های بیماران و کنترل‌های هم‌جنس آنها تاثیر داده شد.

یافته‌ها: در این بیماران تشخیص پنج بیمار مورد تایید قرار گرفت و غلظت‌های ng/ml 40 و 30 مناسب تشخیص داده شد.

نتیجه‌گیری: انجام آزمایش شکست کروموزومی برای تشخیص بیماری آنمی فانکونی اهمیت بسیار دارد. به‌علاوه بیماران مبتلا به آنمی آپلاستیک با اتیولوژی ناشناخته، نوزادانی که در بدو تولد دارای ناهنجاری مادرزادی همراه با آنمی فانکونی هستند و نیز خواهران و برادران بیماران باید مورد آزمایش سیتوژنتیک قرار بگیرند.


آذر حدادی، شیرین افهمی، مژگان کاربخش، محبوبه حاجی عبدالباقی، مهر‌ناز رسولی نژاد، حمید عمادی کوچک، نگین اسمعیل پور، امین صادقی، لطف‌الله قریشی،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

پرسنــل پزشکـی در معرض خطر ابتلا به ویروس‌های منتقله از خون می‌باشند. هدف مطالعه حاضر، تعیین جنبه‌های اپیدمیولوژیک موارد مواجهه شغلی در پرسنل و عوامل موثر بر آن بوده است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی در سه بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران در پرسنل حرف پزشکی که در طی یک سال با خون، ترشحات آلوده به خون و یا سایر مایعات منتقل‌کننده ویروس‌ها مواجهه شغلی داشته‏اند، انجام شده است.

یافته‌ها: از 900 پرسنل مصاحبه شده، 391 نفر حداقل یک مواجهه در طی یک سال داشتند و جمعا˝ 476 مواجهه یعنی به‌طور متوسط 53/0 بار به ازاء هر نفر در سال رخ داده است. بیشترین مواجهه یافتگان پرستاران (1/26%) و سپس خدمه (2/20%) بوده‌اند (001/0p<). در پرسنلی که کمتر از پنج سال سابقه کار داشتند، مواجهه شغلی 8/53% بود (001/0p<). بیشترین مواجهه در بخش‌های داخلی (3/23%) و اورژانس (21%) بوده است. در 8/58% موارد، مواجهه از طریق پوست بود. در 93/85% مواجهه یافتگان سابقه واکسیناسیون هپاتیت مثبت بوده است. 1/61% افراد در هنگام مواجهه از دستکش استفاده نموده بودند. شستن دستها در 38/91% و مشاوره با متخصص عفونی در 38/29% انجام شده بود. از نظر مواجهه پرخطر با سه ویروس مورد مطالعه 72 مواجهه با مواد آلوده به این ویروس‌ها رخ داده بود.

نتیجه‌گیری: در مجموع عوامل موثر بر مواجهه در این مطالعه شغل پرسنل و مدت سابقه‌کار پرسنل و بخش محل خدمت بوده است. لذا آموزش پرسنل، استفاده از وسایل محافظتی، واکسیناسیون پرسنل علیه هپاتیت B از جمله روش‌های پیشگیری از کسب بیمارستانی بیماری‌های هپاتیت و HIV می‌باشد.


محمود فرزان، محمدباقر داراب‌پور، رامین اسپندار،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: Ulnar Club Hand, Ulnar Deficiency یکی از نادرترین نقایص مادرزادی اندام است. در سری Flatt انسیدانس پائینی داشته به‌طوری که از 2758 آنومالی مادرزادی بررسی شده تنها 28 مورد به این اختلال مبتلا بوده‌اند و از سوی دیگر تنوع قابل توجهی در آن مشاهده گردیده است. با توجه به شیوع کم، تنوع زیاد و تجربه درمانی اندک، بررسی و ارائه تجارب و نتایج هر طرح درمانی می‌تواند به سایر درمانگران کمک شایانی نماید.

روش بررسی: تمام بیمارانی که در فواصل سال‌های 1372 الی 1385 با نقص فوق به مرکز ما مراجعه داشتند (پنج پسر و یک دختر با هفت اندام فوقانی درگیر) از نظر دفورمیتی‌های موجود، تأثیر برداشتن نسج غیرطبیعی جایگزین استخوان (Anlage) بر پیشگیری یا تصحیح انحراف مچ دست و تأثیر جراحی‌های دست (نظیر اعاده اپوزیشن و تاندون ترانسفر) بر عملکرد اندام بررسی شدند.

یافته‌ها: برداشتن Anlage در تصحیح دفورمیتی شدید مچ به طور نسبی مؤثر است اما موجب تغییر قابل ملاحظه در عملکرد اندام نمی‌شود. اوستئوتومی متا کارپ اول و تاندون ترانسفر جهت بهبود اپوزیشن شست تأثیر بیشتری بر عملکرد اندام در مقایسه با برداشتن Anlage دارد.

نتیجه‌گیری: با توجه به عملکرد خوب اندام فوقانی علیرغم وجود انحراف به سمت اولنار شدید در بعضی بیماران و احتمال عود یا بروز آن بعد از برداشتن anlage، جراحی‌هایی‌ نظیر استئوتومی متاکارپ اول و تاندون ترانسفر ممکن است بیش از برداشتن Anlage در بهبود عملکرد اندام مؤثر باشند.


محمد حسن کاسب، محمد رضا سبحان اردکانی، رامین اسپندار، محمود معتمدی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

Postero lateral Rotatory Instability (PLRI) زانو یکی از مشکلات پیچیده تشخیصی درمانی در آسیب‌های لیگامانی این ناحیه است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج درمان آسیب‌های مزمن پوسترولترال زانو با روش تنودز بای سپس بود.

روش بررسی: این پژوهش به شیوه سری موارد انجام شد. بیمارانی با ترومای زانو که بیشتر از سه هفته از آسیب آنها گذشته بود ابتدا تحت تست‌های Reverse pivot shift test و rotation test Prone externalقرار گرفتند و در صورت مثبت شدن این دو تست، وارد مطالعه شدند. سپس 13 بیمار با سن متوسط 30 سال و سه ماه مورد عمل جراحی تنودز بای سپس به روش Clancy قرار گرفتند.

یافته‌ها: بیماران به‌طور متوسط 31 ماه تحت پی‌گیری قرارگرفتند و به‌طور متوسط 2/10 ماه از آسیب تا عمل جراحی فاصله داشتند. بعد از عمل جراحی، Reverse pivot shift test در 85% بیماران منفی شد و prone external rotation test در فلکسیون º30 زانو در 92% بیماران بعد از عمل منفی شد. 92% بیماران از خالی کردن زانو شکایت نداشتند و در 77% بیماران درد کاهش یافت. 31% بیماران آسیب PLRI ایزوله و 69% آنها آسیب PLRI همراه با پارگی PCL داشتند.

نتیجه‌گیری: موارد مزمن PLRI زانو به علت تأخیر در تشخیص و یا عدم مراجعه بیماران بیشتر از موارد حاد آن دیده می‌شود. تاکنون هیچکدام از عمل‌های جراحی توصیف شده، موفقیت کاملی نداشته‌اند. تنودزبای سپس می‌تواند یک روش مناسب و مؤثر در آسیب‌های مزمن PLRIزانو باشد.


شعله بارونی، رامین مهرداد، احسان اکبری،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به روند رو به رشد مصرف اکستازی در بین جوانان برآن شدیم تا یک مطالعه اپیدمیولوژیک در این زمینه انجام دهیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌روش مقطعی در بین 1903جوان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 شهر تهران انجام شد. جمع‌آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه در بین جوانان به روش نمونه‌گیری غیر احتمالی ساده در کافی‌شاپ‌های مناطق یک تا پنج تهران در طی ماه‌های تیر تا آذر 83 انجام گرفت.

یافته‌ها: شیوع 5/18% مصرف اکستازی در جوانان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 تهران که به‌طور معنی‌داری با جنس مذکر، مقطع تحصیلی زیر دیپلم، سطح بالای درآمد خانوار، سوء مصرف مواد و نمره بالاتر در آزمون بک ارتباط داشت. در مطالعه ما مصرف‌کنندگان این ماده بیشترین علت را نیاز روحی و اصرار دوستان اعلام نمودند. نکته دیگر وجود علائم قطع مصرف است که همه مؤلفین به آن اعتقادی ندارند.

نتیجه‌گیری: شیوع 5/18 درصدی مصرف اکستازی در نمونه‌گیری خاص جوانان شهر تهران و فراوان‌تر بودن تعداد دفعات مصرف اکستازی در سنین پائین‌تر، لزوم برنامه‌ریزی مناسب توسط مدیران ارشد کشوری را می‌طلبد.


‌زهرا عبدی لیایی، عبدالرضا سودبخش، لیدا عطارد، غلامرضا توگه،  منوچهر نخجوانی، پریسا موسوی پناه،  بهادر اشیدری، منوچهر امینی، فریده شاکری راد، سعیده هاشمی حفظ آبادی، شریفه سمیعی کیا،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

میلوپراکسیداز (MPO)، آنزیمی آهن‌دار در گرانول‌های آزوروفیلیک نوتروفیل‌ها است که در عملکرد میکروب کشی نقش دارد و باعث تبدیل پراکسید هیدروژن به HOCl می‌شود. با این حال عفونت‌های شدید در کمتر از 5% مبتلایان به کمبود MPO اتفاق می‌افتد که غالبا˝ در یک بیمار دیابتی است. در این طرح، بیماران دیابتی عفونت‌دار را از لحاظ احتمال نقص آنزیمی فوق با دیابتی‌های بدون عفونت مقایسه نمودیم، تا ببینیم شیوع نقص میلوپراکسیداز در بیماران دیابتی که دچار عفونت شده بودند بیشتر است یا خیر و در صورتی که عفونت در بیماران فوق شایع‌تر باشد، این عفونت‌ها کدامند؟

روش بررسی: در یک مطالعه case-control، 100 بیمار دیابتی در بیمارستان امام در سال‌های 84 و 85 که حائز شرایط بودند، در دو گروه بررسی و اطلاعات مصاحبه، پرونده و آزمایشگاه ارزیابی گردید.

یافته‌ها: علی‌رغم اختلاف لام‌ها در شدت رنگ‌پذیری، آنزیم MPO در 100% بیماران مثبت بود و اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین سنی و مدت ابتلا به دیابت در گروه هدف بیشتر بود. در ارتباط با جنسیت، نوع دیابت و میزان HbA1c، اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. BMI و PMN در گروه هدف بالاتر بود. شایع‌ترین عفونت‌ها در گروه هدف به‌ترتیب: عفونت‌های بافت نرم، استخوان و مفاصل، TB، پنومونی و ادراری بود.

نتیجه‌گیری: بررسی ارتباط نقص MPO با عفونت امکان‌پذیر نبوده و انجام مطالعات به روش کمی جهت بررسی شیوع این اختلال در ایران پیشنهاد می‌گردد.


سیداکبر شریفیان، طناز شوشتری‌زاده، امید امینیان،
دوره 66، شماره 3 - ( 3-1387 )
چکیده

اثرات تماس مزمن با حلّال‌های آلی بر سلامت انسان‌ها در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته که نشانگر ارتباط قابل توجه بین تماس با حلّال‌ها و گلومرولونفریت‌ها بوده است. هدف از این مطالعه بررسی مارکر ادراری حساس به سمیت کلیوی (میکروآلبومین) جهت یافتن اثرات زودرس مواجهه با حلّال‌ها بر گلومرول بوده است.

روش بررسی: در یک مطالعه کوهورت جهت بررسی احتمال اختلال عملکرد کلیه، میزان میکروآلبومین ادرار، کراتینین و نیتروژن اوره خون را در 92 کارگر مورد مواجهه با حلال را با 92 کارگر که هیچگونه مواجهه شغلی با حلال نداشتند مقایسه گردید. کلیه افراد هر دو گروه جنس مذکر بوده و سابقه دیابت و فشارخون نداشتند.

یافته‌ها: درصد افراد سیگاری در هر دو گروه تقریبا˝ مساوی بود. میانگین سنی افراد مواجهه یافته برابر 7/2± 6/28 سال و در گروه کنترل برابر 7±7/33 سال بود (05/0p<) انتخاب افراد به‌طریق تصادفی ساده بوده و نتایج این مطالعه توسط نرم‌افزار SPSS ویراست 5/11 آنالیز گردید. میانگین مدت تماس با حلّال‌ها 5/1±8/4 سال بود. از نظر آماری اختلاف معنی‌داری در مقدار میکروآلبومینوری، افزایش BUN و Cr خون بین گروه مواجهه و کنترل مشاهده شد (05/0p<) از نظر آماری ارتباط معنی‌داری بین پارامترهای اندازه‌گیری شده و مدت تماس با حلال وجود نداشت (05/0p>).

نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج این‌مطالعه مطرح‌کننده احتمال اختلال عملکرد کلیه در اثر تماس مزمن با حلّال‌ها است.


فریدون حیدرپور، احمد رستمی، محسن علیپور، بهرام امینی، پوریا حیدرپور،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرناترمی عملکرد اکثر دستگاه‌های بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهد، حتی بیهوشی نیز تحت تاثیر این اختلال الکترولیتی قرار می‌گیرد. هدف از این تحقیق بررسی پاسخ‌ به‌ داروی‌ بیهوش‌کننده کتامین با دزاژ mg/kg125 در رت‌های هیپرناترمیک بود.
روش
بررسی: 60 رت نر ویستار (Wistar) که دارای وزنی معادل 20±300 گرم بودند به‌طور تصادفی به سه گروه تقسیم گردیدند. گروه کنترل از آب شرب و رت‌های گروه تست یک و گروه تست دو از محلول کلرور سدیم 1% و 2% به‌عنوان منبع آب شرب به‌مدت 144 ساعت استفاده نمودند. حساسیت به داروی بیهوشی شامل: دوره زمانی بین تزریق کتامین و مهار رفلکس سر پا ایستادن، مهار پاسخ به تحریک‌های دردناک، زمان لازم برای پیدایش مجدد پاسخ به تحریک‌های دردناک و بهبودی کامل از بیهوشی مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته‌ها:
زمان لازم برای مهار رفلکس سر پا ایستادن و زمان لازم برای مهار پاسخ به تحریک‌های دردناک در گروه تست دو از گروه تست یک و گروه کنترل به‌طور معنی‌داری کوتاه‌تر بود، زمان لازم برای پیدایش مجدد پاسخ به تحریک‌های دردناک و بهبودی کامل از بیهوشی در گروه تست دو از گروه تست یک و گروه کنترل به‌طور معنی‌داری طولانی‌تر بود.
نتیجه‌گیری: هیپرناترمی بیهوشی با داروی کتامین را در رت تحت تاثیر قرار داده و سرعت گذر از مراحل بیهوشی را افزایش می‌دهد. دوره زمانی اثربخشی کتامین افزایش یافته و برگشت از بیهوشی به‌طور معنی‌داری با تأخیر همراه است.


فاطمه نیری، الهه امینی، مامک شریعت، بابک منصوری،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی سال‌های اخیر تغییرات زیادی در نحوه و میزان مراقبت از نوزادان با وزن کمتر از 1000 گرم یا  Extremely Low Birth Weight (ELBW) در کشور ما رخ داده است و میزان امید به حیات را در میان این گروه افزایش داده است.
روش
بررسی: در طی یک مطالعه آینده‌نگر 93 نوزاد یک‌قلویی را که وزن 1000 گرم و کمتر داشتند و در بیمارستان ولی‌عصر (عج) در طی چهار سال زنده متولد گردیدند تا موقع ترخیص یا فوت مورد مطالعه قرار دادیم و یک‌سری اطلاعات نوزاد و مادر ثبت گردید. با استفاده از تست‌های آماری مناسب، اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. 05/0p< ملاک معنی‌داری قرار گرفت.
یافته‌ها:
93 نوزاد وارد مطالعه گردید. امید حیات در میان آنها 6/36% بود که این میزان با احتساب مرگ‌های رخ داده در اتاق زایمان و بلافاصله بعد از تولد نیز بود. کمترین وزن تولد 400 گرم، متوسط وزن تولد 48/136±43/850 گرم و کمترین سن حاملگی 23 هفته، متوسط سن حاملگی 77/2±31/28 هفته بود. بیشترین عارضه بعد از تولد RDS با شیوع 89/69% و کمترین عارضه مربوط به انتروکولیت نکروزان آن با شیوع 4/6% بود. 08/44% آنها نسبت به سن حاملگی وزن پایین‌تر از صدک 10 در منحنی رشد داشتند و 4/48% آنها وزن متناسب با سن حاملگی داشتند.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت مراقبت های پره‌ناتال، کاهش زایمان‌های زودرس و نوزادان کم‌وزن، احیاء استاندارد نوزاد در اتاق زایمان، استفاده هرچه بیشتر از استروئید پیش از تولد و در نتیجه کاهش نیاز به رسپیراتور، باعث بهبود پیامد این گروه از نوزادان خواهد شد.


راهب قربانی، سیدمهدی سادات هاشمی، رامین پازوکی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیا لامبلیا تک یاخته‌ای شایع در روده باریک انسان است. گرچه بالغین هم ممکن است به این انگل آلوده شوند اما کودکان و زنان باردار نسبت به ژیاردیا حساس‌ترند. این انگل می‌تواند سوء تغذیه، اسهال، سوء‌جذب و عدم هضم چربی ایجاد نماید. در این مطالعه توانایی شیر مادر در جلوگیری از ابتلا به ژیاریا لامبلیا مورد بررسی قرارگرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 482 نفر از کودکان 24-6 ماه مناطق شهری شهرستان‌های سمنان، دامغان و گرمسار انتخاب شدند. پس از انتخاب کودکان، ضمن انجام مصاحبه با مادران آنها و تکمیل پرسشنامه پژوهش، با هماهنگی با مادران آنها در سه روز متوالی مقداری از مدفوع کودک و مادر را به طور مجزا اخذ و به دو روش مستقیم و روش رسوبی فرمالین- اترورنگ‌آمیزی با تیونین، تشخیص آلودگی با مشاهده تروفوزوئیت یا کیست در مدفوع صورت گرفت. هم‌چنین متغیرهای جنس، رتبه تولد، سن و شیر مصرفی کودک، بعد خانوار، سن و سطح سواد مادر و پدر با مصاحبه از مادر در پرسشنامه ثبت شد. از آزمون c2 و رگرسیون لجستیک برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین (± انحراف‌معیار) سنی شیرخواران مورد بررسی6/5±8/13 ماه بود. 6/45% آنها دختر و مابقی پسر بودند. شیوع آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران تحت بررسی 5/8% بود. ارتباط بین آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران با سن وی، سطح سواد مادر و همچنین نوع شیرمصرفی معنی‌دار بود (05/0>p). به طوری که آنهایی که از شیر مادر مصرف نمی‌کردند 38/2 برابر مصرف‌کنندگان شیر مادر شانس آلودگی داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد تغذیه با شیر مادر (حتی توأم با سایر شیرها) نقش محافظتی در ابتلا به ژیاردیا دارد. آموزش مادران از طریق کارکنان محترم مراکز بهداشتی در این راستا ضروری است.


صنمبر صدیقی، محمد‌علی محققی، پیمان حداد، رامش عمرانی‌پور، علیرضا موسوی جراحی، فریدون معماری، جهانگیر رافت، افشین عبدی‌راد، رامین خطیب‌سمنانی، شهریار شهریاران، بیژن شهبازخانی، نرجس خلیلی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده با رشد موضعی منطقه‌ای حتی بدون متاستاز دوردست کمتر از یک سال بر آورد می‌شود. این مطالعه به‌منظور بررسی طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده، با انتشار به ارگان‌های اطراف از جمله غدد لنفاوی، پریتونئوم و کبد، با استفاده از شیمی‌درمانی قبل از جراحی و کمورادیوتراپی پس از عمل جراحی طراحی گردید.

روش بررسی: 100 بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده در مرحله II، III و یا IV بیماری ولی بدون متاستاز دوردست، شیمی‌درمانی شامل Docetaxel، Cisplatin و 5FU TCF و پس از جراحی شیمی‌درمانی شامل 5FU همزمان با رادیوتراپی دریافت کردند. 

یافته‌ها: 57% بیماران در مرحله IV بیماری در طرح وارد شدند. 83% بیماران شیمی‌درمانی Neoadjuvant دریافت کردند. تا به‌حال برای 75 بیمار جراحی گاسترکتومی D1 یا D0 انجام شده و سه مورد پاسخ کامل پاتولوژیک به شیمی‌درمانی قبل از عمل داشتند. مرحله بیماری به‌طور مشخص پس از جراحی کاهش نشان داد، به طوری‌که از 47 نفر بیمار مرحله IV بیماری تنها 15 نفر در گزارش آسیب‌شناسی و جراحی در مرحله IV بیماری بودند. تا به‌حال 44 بیمار کمورادیوتراپی کامل را دریافت کرده‌اند. با متوسط زمان پی‌گیری 16 ماه، 3/2 بیماران هنوز زنده هستند و میانگین طول عمر بیماران 25 ماه است. 

نتیجه‌گیری: با توجه به مرحله پیشرفته بیماری و امکان جراحی برای 75% از بیماران و به‌دست آمدن طول عمر بیش از دو سال، به‌نظر می‌رسد استفاده از TCF به‌عنوان شیمی‌درمانی قبل از جراحی و ادامه درمان با کمورادیوتراپی روشی مناسب برای افزایش امکان جراحی کامل و بهبود طول عمر بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای پیشرفته ولی موضعی معده باشد.


صغری خظردوست، فاطمه بهادری، معصومه شفاعت، حامد یحیی‌زاده، نگار یحیی‌زاده، الهه امینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سندرم دیسترس تنفسی (RDS) نوزادان علت مهم مرگ و میر نوزادی است و روش‌های بررسی رسیدگی ریه جنین نقش مهمی در اداره حاملگی‌های زودرس، خصوصاً در مواردی که ادامه حاملگی متضمن خطرات برای مادر یا جنین باشد، دارد.

روش بررسی: مطالعه‌ای آینده‌نگر در 80 زن حامله (با سن حاملگی 40-28 هفته) و نوزادانشان انجام گردید. وضعیت تنفسی نوزادان پس از تولد مورد ارزیابی قرار گرفت. تشخیص RDS بر اساس وجود علائم فیزیکی (ناله‌کردن، تورفتگی عضلات بین دنده‌ای و افزایش تعداد حرکات تنفسی) نیاز به اکسیژن اضافی به مدت بیشتر از 24 ساعت و علائم رادیوگرافیک داده ‌شد. جذب نوری مایع‌آمنیوتیک در طول موج 650 نانومتر (OD 650) جهت ارزیابی رسیدگی ریه جنین مورد ارزیابی قرار گرفت. تواناییOD 650  با بررسی حساسیت و ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در هر مقدار از     OD 650 (59/1-02/0) با رسم منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC) ارزیابی گردید.

یافته‌ها: 20 (25% نفر) از نوزادان دچار RDS گردیدند. نسبت بیشتر از 28/0 از OD 650 پیش‌بینی‌کننده رسیدگی ریه جنین بود که در این مقدار وقوع RDS 19 مورد از 20 نوزاد به‌طور صحیح پیش‌بینی گردید. متوسط سن حاملگی در این نوزادان 49/2±3/32 هفته و وزن آنان 68/511±2043 گرم بود و متوسط OD 650 این نوزادان 1340/0 بوده است. ارزش اخباری منفی آن در نسبت بالای 28/0 به میزان 97% و ارزش اخباری مثبت آن 51% بوده و حساسیت آن 95% و ویژگی آن 70% محاسبه گردید.

نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری OD 650 مایع آمنیوتیک روش سریع آسان و ارزان جهت ارزیابی رسیدگی ریه جنین می‌باشد.


فاطمه نیری، رخشانه گودرزی، فیروزه نیلی، الهه امینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این بررسی، بررسی مقایسه‌ای دو روش PSV و SIMV در مرحله جدا سازی نوزادان از ونتیلاتور بود.

روش بررسی: این مطالعه به طریقه کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده در بخش NICU بیمارستان ولیعصر تهران انجام شد. ٣٠ نوزاد در دو گروه ١۵ نفری پس از کسب رضایت‌نامه از والدین در مرحله جدا شدن از ونتیلاتور به‌طور تصادفی تحت تهویه با دو روش SIMV و PSV قرار گرفتند و در پایان دوره تهویه کمکی از نظر حجم جاری (VT)، حداکثر فشار دمی (PIP)، میزان بروز پنوموتوراکس، میزان شکست در جدا شدن از ونتیلاتور و طول مدت زمانی که تحت تهویه مکانیکی قرار داشتند با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‌ها: در این مطالعه تفاوتی از نظر حجم جاری (VT)، حداکثر فشار دمی (PIP)، میزان بروز پنوموتوراکس و میزان شکست در جدا شدن از ونتیلاتور بین دو گروه وجود نداشت اما طول زمان جدا کردن نوزادان تحت روش PSV از دستگاه نسبت به گروه SIMV به‌طور معنی‌داری کوتاه‌تر بود (006/0=p با روش t test و 009/0=p با روش Mann-Whitney test). نتیجه فرعی دیگری که در طی این مطالعه به‌دست آمد، محاسبه RVR برای نوزادان تحت PSV بود که عدد 40/0±46/1 به‌دست آمد. 

نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش مدت زمان جدا شدن نوزادان از دستگاه تهویه کمکی در طی روش PSV و در نتیجه کاهش دوره بستری بیماران، استفاده از این روش در کاهش هزینه بستری، عوارض ناشی از تهویه کمکی طولانی (مانند مشکلات تغذیه‌ای و BPD ) و کاهش عفونتهای بیمارستانی نقش موثری خواهد داشت.


رسول میرشریفی، سیما مولوی، علی امینیان، فرامرز کریمیان، محمد حسین حریرچیان، محمد صادق فاضلی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: میاستنی‌گراویس یک اختلال عصبی- عضلانی است که به‌شکل ضعف و ناتوانی عضلات اسکلتی خود را نشان می‌دهد. در حال حاضر تایمکتومی به‌عنوان یک گزینه درمانی در این بیماری مطرح است. هدف از این مطالعه بررسی بالینی تأثیر تایمکتومی در بیماران مبتلا به میاستنی‌گراویس می‌باشد.

روش بررسی: بیماران مبتلا به میاستنی‌گراویس با سابقه تایمکتومی طی 12 سال در یک مرکز مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که حداقل شش ماه از عمل تایمکتومی آنها گذشته بود، از طریق تماس تلفنی فراخوانده شدند. برای ارزیابی میزان بهبودی از اظهارنظر بیمار در مورد نوع و دوز داروهای مصرفی و علایم بیماری استفاده شد. 

یافته‌ها: 60 بیمار میاستنی‌گراویس با اکثریت مؤنث (46 نفر= 7/76%) و میانگین سنی 1/11±4/30 سال وارد مطالعه شدند. 48 بیمار تحت عمل جراحی با برش استرنوتومی و 12 بیمار تحت جراحی کم تهاجمی از طریق توراکوسکوپی قرار گرفته بودند. در 17 مورد (3/28%) ˝بهبودی کامل˝ و در 34 مورد (6/56%) ˝بهترشدن˝ مشاهده شد. در شش مورد (10%) ˝عدم تغییر˝ و در سه مورد (5%) ˝تشدید بیماری˝ دیده شد. در مجموع حدود 85% بیماران از عمل جراحی سود بردند. سن، جنس، مدت و شدت بیماری قبل از عمل، میزان مصرف دارو قبل از عمل، تکنیک جراحی و نوع بافت‌شناسی تیموس، اثری بر پاسخ به تایمکتومی نداشتند. رضایت از نتیجه عمل در 17% بیماران در حد عالی، 43% خوب، 35% متوسط و 5% بد بیان شد.

نتیجه‌گیری: تیمکتومی یک روش درمانی مناسب در بیماران مبتلا به میاستنی گراویس بوده است و می‌تواند در کلیه این بیماران صرف‌نظر از سن، جنس، مدت و شدت بیماری و وجود تیموما به‌کار رود.


محمدرضا فره‌وش، روح‌اله یگانه، بنیامین فره‌وش، محسن شیدائیان، مازیار معصومی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در ایران تروما دومین علت مرگ و میر بعد از حوادث قلبی و عروقی است. شکستگی‌های اوربیت در مقایسه با سایر شکستگی‌های صورت با عوارض شدیدتری همراه است.
روش بررسی
: مطالعه حاضر از گروه مطالعات توصیفی است که به‌صورت مقطعی (Cross sectional) بر روی 92 بیمار با شکستگی اوربیت در یکی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نمونه‌گیری در مراجعه‌کنندگان با شکستگی اوربیت که طی ده سال به این مرکز مراجعه کرده بودند انتخاب گردیدند. با جمع‌آوری اطلاعات بیماران از پرونده بیمارستانی در SPSS ویراست 5/11 پردازش و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها
: از بین 92 بیمار با شکستگی اوربیت 74 نفر مرد و 18 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 30 سال بود. شایع‌ترین مکانیسم ترومای اوربیت تصادف با اتومبیل و موتور سیکلت در 38 بیمار بود. 46 نفر در سمت چپ و 44 نفر در سمت راست شکستگی داشتند. شکستگی Blow out از بقیه شایع‌تر بروز کرده بود (1/52% موارد). از شکستگی‌های Blow out نوع ناخالص از نوع خالص شایع‌تر بود. تکنیک جراحی که جهت فیکساسیون بعد از جای‌اندازی استفاده شد استئوسنتز با مینی پلیت (Mini Plate) بود که در 53 بیمار استفاده شد.
 نتیجه‌گیری: شکستگی‌های صورت را نباید به‌عنوان یک آسیب محدود نگریست بلکه به‌عنوان سطح بیرون زده یک کوه یخی است که قسمت عمده آن مخفی است و آن قسمت مخفی وجود صدمات همراه با این شکستگی‌هاست. تشخیص به‌موقع و درمان صحیح و زودرس رل اساسی در جلوگیری از بروز عوارض چشمی و بدشکلی‌های بعد از شکستگی‌های اوربیت ایفا می‌کند.


نسرین مقدمی تبریزی، بنفشه امینی‌خواه، فاطمه داوری تنها،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان زودرس (Preterm labor) به زایمان قبل از 37 هفته کامل حاملگی اطلاق می‌شود که عامل حدود دوسوم مرگ و میرهای نوزادی را تشکیل می‌دهد و یکی از جدی‌ترین مشکلات مامایی محسوب می‌شود. زایمان زودرس شایع‌ترین علت مورتالیتی و موربیدیتی نوزادان به‌شمار می‌رود. در این مطالعه ارتباط زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده با شاخص توده بدنی مادر بررسی گردید.
روش بررسی: 250 خانم باردار سالم و بدون ریسک فاکتور زایمان زودرس براساس شاخص توده بدنی تقسیم‌بندی شدند. از نظر ارتباط شاخص توده بدنی، نحوه وزن‌گیری در طی دوران حاملگی و نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در هر دو گروه مقایسه شدند.
یافته‌ها
: زنان چاق سن حاملگی بیشتری در زمان ختم حاملگی داشتند (66/1±34/38 هفته در مقابل 44/2±61/37، 006/0
p=) میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از 37 هفتگی به وضوح در زنان چاق کاهش یافته بود (8/16% در مقابل 2/31%، 008/0p=) زنان چاق نوزادانی با وزن بیشتر داشتند (75/596±95/3354 در مقابل 35/558±024/31، 001/0p=) و میزان سزارین در زنان چاق بیشتر بود (6/69% در مقابل 8/52%،
006/0p=). وزن‌گیری کل دوران حاملگی ارتباط با شاخص توده بدنی (BMI) مادر قبل از حاملگی و زایمان زودرس نداشت (93/7±41/14 در مقابل 94/4±78/13، 4/0p=). نتیجه‌گیری: در این پژوهش یک رابطه معکوس بین شاخص توده بدنی
(BMI) قبل‌از حاملگی و زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از 37 هفتگی وجود دارد و بررسی‌های بیشتری جهت تحقیق مکانیسم‌های مختلف زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در زنان چاق و غیر چاق ضروری است. همچنین چاقی مادر قبل از حاملگی با زایمان زودرس خودبه‌خودی کمتری ارتباط دارد.


فرامرز کریمیان، ژوبین مقدم یگانه، علی امینیان، علی‌ پاشا میثمی، محمدصادق فاضلی، علی کاظمینی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: استفاده از محلول پلی‌اتیلن گلیکول (PEG) به منظور آماده‌سازی روده پیش از عمل می‌تواند با عوارضی همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دو روش آمادگی مکانیکی روده در جراحی انتخابی کولون می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 129 بیمار کاندید آناستوموز الکتیو کولون مراجعه‌کننده به درمانگاه جراحی بیمارستان امام‌خمینی تهران در سال‌های 7-1386 وارد شدند. بیماران بر حسب روش آمادگی مکانیکی روده، به‌طور تصادفی در دو گروه PEG1 (یک لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول یا 70 گرم و 15 میلی‌گرم بیزاکودیل، 63=n) و PEG4 (چهار لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول، 66=n) تقسیم شدند و محلول‌های مورد نظر را در صبح‌ روز قبل از عمل در مدت 240 دقیقه مصرف می‌کردند و روز قبل از عمل آنتی‌بیوتیک خوراکی و رژیم مایعات صاف شده و قبل از عمل آنتی‌بیوتیک تزریقی پروفیلاکسیک دریافت می‌کردند. سپس بیماران تحت جراحی و آناستوموز کولون قرار می‌گرفتند. متغیرهای‌مورد بررسی شامل تهوع، استفراغ، نفخ شکم، مقدار سدیم و پتاسیم خون شب عمل و رضایت جراح و بیمار از آمادگی مکانیکی روده و عفونت زخم و لیک آناستوموز کولون بود.

یافته‌ها: اکثر بیماران مذکر بودند (62%). بروز تهوع (87/28% در برابر 48/98%، 001/0p=)، نفخ (51/36% در برابر 45/95%، 001/0p=) و استفراغ (76/4% در برابر 76/75%، 001/0p=) به میزان معنی‌داری در گروه PEG1 پائین‌تر بود و رضایت بیماران نیز در این گروه بالاتر بود. (02/59% در برابر 52/1% راحت بودند، 001/0p=). سدیم سرم پیش از عمل در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بالاتر (mg/l63/3±21/141 در برابر 97/2±94/139، 001/0p=) و پتاسیم سرم پائین‌تر بود. (mg/l25/0±55/3 در برابر 21/0±76/3، 001/0p=). میزان رضایت جراح از آمادگی مکانیکی روده در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بیشتر بود. (بسیارخوب و خوب 73/72% در برابر 54/43%، 001/0p=) عفونت محل عمل، آبسه شکمی، نشت محل آناستوموز و انتقال به ICU در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشتند.

نتیجه‌گیری: آمادگی روده یک لیتر PEG همراه با سه عدد قرص بیزاکودیل، به جای چهار لیتر PEG  نه تنها میزان تهوع، استفراغ و نفخ شکم بیماران را کاهش می‌دهد بلکه میزان رضایت و تحمل آنها را نیز بالا می‌برد، اختلالات الکترولیتی پیش از عمل را کاهش می‌دهد و موجب افزایش عفونت زخم و لیک آناستوموز نمی‌شود.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb